مقدمه
هنگامی که با روی کار آمدن دولت اصولگرای دولت نهم به ریاست جناب آقای دکتر احمدی نژاد که خود یک انسان فرهیخته، زحمتکش و دلسوز این نظام است و با شروع به کار مجلس هفتم که مجلسی فرهنگی و همگام با دولت و همچنین انتخاب آقای پیشنمازی به عنوان معاونت پرورشی و تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش که ابتدای امر در وزارت بی یار و یاور بود و با سفرهای استانی متعددی که داشت با شور و حرارت وصف ناشدنی و اعتقاد و التزامی که در ایشان نسبت به عملی کردن فرمایشاتشان داشت بارقه امید در دل کسانی که نقایص را می دیدند و کاری از دستشان در سطح کلان بر نمی آمد، درخشیده و خصوصا با افزایش ساعات نیروهای اختصاصی به مدارس در حوزه پرورشی این نورامید تبدیل به گرمایی از جنس همدلی و بشارت به آینده ای که بسیاری آن را تیره و تار می بینند و آن را از دست رفته می دانند گردید.
اما با تمامی تلاش هایی که در دولت و مجلس و با وجود دستور مجلس برای کاهش نیروهای دولت شد متاسفانه بکارگیری نیروها به عنوان مربی و معاون پرورشی و تربیت بدنی با کم مهری مواجه شد و بعضا این فکر که هر نیرویی که توانایی و انگیزه انجام کار آموزشی را ندارد یا آموزش نمی تواند او را به کارگیری نماید (نیروی مازاد) و یا حتی به خاطر تبدیل وضعیت از ابتدایی به راهنمایی و دبیرستان و گاهی هم به خاطر گرفتن پستی به نام معاونت مدرسه به مربیگری یا معاونت گمارده شده اند و حتی در برخی موارد وقتی از عدم کارایی آنها سخن به میان می آید می گویند: پرورشی است دیگر، آموزشی که نیست که باید جوابگوی درس و بحث و نگران پایین آمدن نمودار درصد قبولی باشند.
مقاله ارتقای شغلی: بررسی نقش و جایگاه معاونین و مربیان پرورشی مجتمع های شهری و روستایی