ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره فقر قابلیتی رویکردی جامع به محرومیت

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره فقر قابلیتی رویکردی جامع به محرومیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

فقر قابلیتی رویکردی جامع به محرومیت

دیدگاه سنتی به فقر اصولاً آنرا بر مبنای "عدم کفایت درآمدی" فرد و یا خانوار مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد. بصورتی که برای خانوار با تعداد افراد مشخص یک حداقل میزان درآمد را جهت تامین حداقل نیازهای معیشت آنان مشخص می نماید. در نتیجه خانوارهایی که کل درآمدشان از این میزان کمتر بوده فقیر محسوب می شوند. این نگرش فقر را بر اساس سطوح مختلف عدم کفایت درآمد جهت تامین حداقل کالری مورد نیاز روزانه، عدم کفایت درآمد جهت تامین حداقل نیازهای معیشتی و همچنین عدم کفایت درآمد در حد متوسط درآمد سرانه در جامعه به ترتیب به «فقر شدید»، «فقر مطلق» و «فقر نسبی» طبقه بندی می نماید. از این رو نگرشی که فقر و محرومیت افراد را بمنزله عدم برخورداری از درآمد کافی می دانست، برقراری هرگونه نظام رفاهی بخصوص در حوزه تامین اجتماعی را در پیوند با تامین صرف این حداقل ها تصور می نمود.

در حالی که در رویکردی جامع تر به فقر تحت عنوان «رویکرد قابلیتی» که در اوایل دهه 1980 توسط آمارتیا سن (Amartya Sen)- برنده جایزه نوبل اقتصاد سال 1998- مطرح گردید، فقر بمنزله محرومیت از قابلیت در نظر گرفته می شود. در این معنا ملاک تشخیص فقر ومحرومیت، دستیابی به کارکردهایی در زندگی است که برای افراد مطلوب و ارزشمند است. از جمله این کارکردها تغذیه کافی، برخورداری از خدمات بهداشتی، دسترسی به آموزش و پرورش، مشارکت در تصمیمات گروهی و... است. مجموع این کارکردها قابلیت افراد را تشکیل می دهند. هدف رویکرد قابلیتی به فقر، انکار در آمد پایین بعنوان یکی از عوامل دخیل در فقر نیست، بلکه این رویکرد بدین موضوع می پردازد که صرف برخورداری از درآمد کافی و متعارف جهت تامین مایحتاج زندگی نمی تواند تعیین کننده عدم محرومیت افراد تلقی شود، بلکه توانایی یا عدم توانایی تبدیل این درآمد به قابلیت است که می تواند محرومیت یا عدم محرومیت افراد را مشخص سازد. در این رابطه میتوان مثالی را بیان نمود؛« دو نفر با درآمد بالاتر از خط فقر ظاهراً هر دو غیر فقیر هستند، چنانچه یکی از آنها دچار بیماری بوده و این بیماری برای وی هزینه هایی را ایجاد نماید، با توجه صرف به میزان درآمد آنها ارزیابی صحیح از محرومیت های دیگرشان مقدور نخواهد بود و نمی توان هر دو را بواسطه برخورداری از درآمد بالاتر از خط فقر، غیر فقیر دانست.» از این رو کسی ولو اینکه درآمدی بالاتر از خط فقر داشته باشد ولی نتواند آنرا تبدیل به قابلیت ( در معنای مجموع کارکردهای مطلوب) نماید، در فقر یا محرومیت قرار دارد.

تبدیل درآمد به قابلیت بستگی به متغیرها و عواملی همچون سن، جنسیت، وضع سلامت، شرایط اقلیمی و... دارد. برخی گروهها نظیر سالخوردگان، معلولان، کودکان، زنان سرپرست خانوار و... از جمله گروههایی هستند که براساس رویکرد قابلیتی به فقر، علاوه بر عدم کفایت درآمد با مسئله تبدیل درآمد به قابلیت مواجه می باشند. در این رابطه بنظر سن(Sen) یک «هم رویدادی» معایب بین "محرومیت درآمدی" و "شرایط نامطلوب تبدیل درآمد به قابلیت" وجود دارد. بطور مثال معلولیت هم میتواند توان فرد را در کسب درآمد کاهش داده و هم تبدیل درآمد را به قابلیت دشوارتر سازد؛ زیرا بطور مثال یک فرد معلول و بیمار در مقایسه با فردی بلحاظ جسمانی سالم نیاز به درآمد بیشتری (جهت مداوا) دارد تا بتواند در صورت امکان به همان قابلیت لازم (دراینجا سلامت جسمانی) دست یابد.

از این رو رویکرد قابلیتی درک ما را از ماهیت و علل محرومیت گسترش میدهد. این امر بواسطه «تغییر توجه از "ابزار تحقق اهداف" یعنی درآمد به خود اهداف"» صورت می گیرد. بنابراین تحول و تغییر نگرش نسبت به فقر و محرومیت، سیاستهای اجتماعی و رفاهی متفاوتی را در زمینه مبارزه با فقر ضروری می سازد.

بطور کلی سیاستهای رفاهی متداول مبارزه با فقر در پی تامین درآمد فقرا و حفظ موقعیت درآمدی آنان در حد بالاتر از خط فقر می باشند. در صورتی که بر اثر تکانه ها و نوسانات ناشی از تهدیدات و مخاطرات گوناگون، وضعیت رفاهی افراد براحتی در معرض آسیب پذیری قرار خواهد گرفت و مالاً موجب سقوط آنان به ورطه فقر خواهد شد. از این رو سیاستهای معطوف به رویکرد درآمدی به فقر، سیاستهایی فاقد چشم اندازی روشن در حل ریشه ای فقر هستند و همچنین قادر به پیشگیری از سقوط سایر افرادی که در نزدیکی خط فقر قرار دارند به زیر خط فقر نخواهند بود.

برخلاف سیاستهای مبارزه با فقر برمبنای رویکرد درآمدی، سیاستهای معطوف به رویکرد قابلیتی مبتنی بر ارتقاء توانایی افراد و خانوارها جهت خروج از وضعیت فقر بصورت پایدار از طریق ارتقاء آموزش و تحصیل فرد و خانوار، ارتقاء فرهنگ و شیوه های زندگی سالم، کاهش تبعیض جنسیتی درون خانواده ها، کاهش نابرابری فرصتها در جامعه، توانمند سازی زنان و نیز افراد آسیب پذیر و... می باشد. بنابراین این سیاستها بایستی علاوه بر کمک به افراد جهت تامین درآمد کافی، توان آنان بخصوص نسل های آتی و فرزندان فقرا را در زمینه ارتقاء قابلیتهای اولیه در میان آنها نظیر دسترسی به آموزش کافی و همچنین مراقبتهای بهداشتی لازم جهت دستیابی به درآمد کافی در آینده ارتقاء دهند.

سرانجام اینکه بر مبنای رویکرد قابلیتی جامعه ای در ارتقای وضعیت رفاهی شهروندان خود توفیق خواهد داشت که به جای تاکید صرف بر دستیابی به درآمد کافی و ثابت برای هر فرد، به ایجاد فرصتهای لازم برای شهروندان جهت دستیابی به کارکردها و اهداف مطلوبشان بپردازد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره فقر قابلیتی رویکردی جامع به محرومیت

دانلود مقاله بررسی میزان مشارکت و محرومیت زنان به نحو تاریخی در حوزة هنرهای مختلف

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله بررسی میزان مشارکت و محرومیت زنان به نحو تاریخی در حوزة هنرهای مختلف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله بررسی میزان مشارکت و محرومیت زنان به نحو تاریخی در حوزة هنرهای مختلف


دانلود مقاله بررسی میزان مشارکت و محرومیت زنان به نحو تاریخی در حوزة هنرهای مختلف

 

مشخصات این فایل
عنوان: بررسی میزان مشارکت و محرومیت زنان به نحو تاریخی و با توجه به تعالیم و فرصت‌های موجود در حوزة هنرهای مختلف
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 55

این مقاله درمورد بررسی میزان مشارکت و محرومیت زنان به نحو تاریخی و با توجه به تعالیم و فرصت‌های موجود در حوزة هنرهای مختلف می باشد .

خلاصه آنچه در مقاله بررسی میزان مشارکت و محرومیت زنان به نحو تاریخی در حوزة هنرهای مختلف می خوانید :

پرسپکتیو خطی
بعد دیگری از مسألة عدم تقارن جنسی را می‌توان در بحثی که در مورد یکی از تکنیک‌های اساسی نقاشی و طراحی یعنی پرسپکتیو خطی در گرفته است، یافت، تکنیکی که شخص با مهارت یافتن در آن می‌تواند فضای سه بعدی را روی تصویر مسطح دو بعدی نشان دهد. پیشرفت پرسپکتیو خطی در اروپا، در قرن چهاردهم یا پانزدهم و در ایتالیا آغاز شد. با گذشت زمان، مبانی طراحی با پرسپکتیو در بسیاری از بخش‌های اروپا منتشر شد، و کتاب‌هایی منتشر شدند که چگونگی استقرار نقاط گریز و ترتیب قرار گرفتن خطوط موازی به شکلی که در فاصلة دور همگرا به نظر بیایند را توضیح می‌دادند. صعوبت ریاضی‌وار پرسپکتیو، امکان ارائة ترجمانی علمی از ظاهر اشیاء و نیز اندازة متناسبشان در ارتباط با یکدیگر را فراهم کرد. نه تنها علم هندسه بلکه علم فیزیک نور نیز وارد قضیه شدند، چرا که به بیان آلبرتی  پرسپکتیو عمدتاً برای نشان دادن یک نقاشی به مثابة پنجره‌ای رو به عالم به کار می‌رفت، چنان که تو گویی بیننده واقعاً در حال نگاه کردن به چشم اندازی در طبیعت بود. قرن‌ها بود که پرسپکتیو را آشکار شدن یکی از عملکرد‌های چشم می‌دانستند، و از آنجا که بینایی اعلی‌ترین حس شناختی است، این عملکرد را منسوب به ذهن هم می‌دانستند. به واسطة ریزه‌کاری‌های پرسپکتیو، هنرهای نقاشی و طراحی پا به پای علم به عنوان وسایلی جهت کشف حقایق طبیعت به کار گرفته شدند. در واقع، یکی از اجزاء اصلی انگارة موجود در رسالاتی که در باب طراحی از رنسانس تا اوایل قرن بیستم وجود داشت، این ادعا بود که معنای معقول و شناختی قوة بینایی توسط طراحی برانگیخته می‌شود و پیشرفت می‌کند، به طریقی که هیچ فعالیت‌ دیگری شبیه به آن را انجام نمی‌دهد. از آنجا که هیچ چیز جسمانی، ناشایسته، یا از نظر اجتماعی مشکوکی در مورد علم ریاضیات یا علم روشنایی [فیزیک نور] وجود ندارد، ممکن است چنین به نظر برسد که زنانی که مایل به یاد گرفتن پرسپکتیو بودند، در این شاخه از هنر با هیچ گونه محدودیتی مواجه نمی‌شدند. (و در واقع اگر آن‌ها می‌خواستند که موفق شوند، تا حدی فقط باید که این تکنیک را یاد می‌گرفتند. پیش از تحاریف تعمدی پست ـ امپرسیونیسم ، نقاشی بدون پرسپکتیو، ناشیانه و بد انجام شده دانسته می‌شد؛ در دورة ما چنین نقاشی‌هایی معمولاً منسوب به مقولة «هنر محلی»  هستند.)  هر چند، در اینجا ما دگر بار با نقش عقلانیت در نظریه‌های مربوط به ماهیت انسان مواجه هستیم، چرا که علم ریاضیات از جمله فکری‌ترین کمالات انسانی می‌باشد. زنان فرصت‌های کمتری برای یادگیری نقاشی پیدا می‌کردند، تا حدی به این دلیل که کسب دانش برای ایشان محدود بود، و از طرف دیگر به این دلیل که غالباً از لحاظ عقلی قادر به یادگیری تکنیک‌های پیچیده، همچون پرسپکتیو خطی مبتنی بر ریاضیات، دانسته نمی‌شدند. [35]

بحثی که حول این ادعا مطرح می‌شود شامل نکات مبهمی است، چرا که طبق استدلال‌های مطرح شده، زنان: (1) دارای مغزهای به اندازة کافی ریاضی‌وار نبودند که بتوانند پرسپکتیو خطی را بیاموزند؛ و (2) نیازی به یادگیری تکنیک‌هایی مثل پرسپکتیو نداشتند، چرا که ذوق نیکوی طبیعی ایشان به این معنا بود که آن‌ها می‌توانند تصاویر زیبا را بدون [استفاده و دانستن] قوانین، خلق کنند. حال اگر زنان واقعاً از عهدة محاسبات لازم برای یادگیری پرسپکتیو بر نمی‌آمدند، لزومی نداشت که ایشان را از آزمودن باز دارند.
ولی البته آن‌ها قادر به این کار بودند و این کار را هم کردند؛ آن زن‌هایی که تعلیم گرفتند (اغلب در کارگاههای پدران هنرمند ) سابقة نمایانی از مهارت در پرسپکتیو و دیگر تکنیک‌های پیچیدة آکادمیک برجا گذاشتند. [36]‌
عجیب‌تر از آن، این ایده است که زنان نیازی به درس گرفتن در رابطه با یک مهارت تکنیکی همچون پرسپکتیو ندارند، به این دلیل که طبیعتاً اشیاء زیبا خلق می‌کنند و نیازی به اغتشاش ملالت بار قوانین ندارند. این وضعیت را می‌توان در نوشته‌هایی که تحت تأثیر نظریة هنر اروپایی بودند یافت، مثلاً در کتب راهنمای طراحی مربوط به قرن نوزدهم که در آمریکای شمالی منتشر می‌شدند. این کتب محبوب به زنان روستایی و مرزنشین آموزش می‌دادند که چگونه به زیباسازی خانه‌هایشان بپردازند و با رقابت با سبک‌های اجداد اروپایی‌شان، موجب ارتقاء ذوق جوامعشان شوند. بسیاری از مؤلفان کتب طراحی برای جذب این جمع بزرگ مخاطبان، از پیچیدگی‌های دستورالعمل‌های هنری در کتب راهنمای خویش که برای آماتورها، و اغلب حتی برای بچه مدرسه‌ای‌ها، طراحی شده بود کاستند. آن‌ها بذر سنت‌های مربوط به نظریة زیبایی شناسانة اروپایی را بدین وسیله کاشتند، با امید به بهسازی ذوق و معیارهای هنری ملت نوپای آمریکایی.

نقاشان آماتور علاقه‌مند به چنین دستورالعمل‌هایی نسبتاً شبیه به جمع بزرگ زنان کتاب خوان مشتاق به ادبیات مردمی بودند و همچون این گروه اخیر، موجب نگرانی منتقدان و هنرمندان حرفه‌ای مشخص می‌شدند، نگرانی نسبت به این احتمال که ذوق آمریکایی توسط نفوذ نقاشان مؤنث آماتور، کم مایه و زنانه شود. (یک هنرمند ـ مؤلف در مقدمة کتاب راهنمای طراحی رایج خویش مربوط به قرن نوزدهم از مردان درخواست کرد که به جماعت نقاشان بپیوندند. او تعداد حضور زنان در کلاس‌هایش را نسبت به مردان افزون اعلام کرد، و این نسبت را بیست به یک تخمین زد.)[37]
بعضی از کتب راهنمایی که برای این مخاطبان نوشته‌ می‌شدند، اصول مقدماتی پرسپکتیو را آموزش می‌دادند. [38] بعضی دیگر، راه‌های میان بری را پیشنهاد می‌دادند که از قسمت‌های ریاضی‌وار این تکنیک صرف‌نظر می‌کردند، و هنور هم بعضی کتب دیگر اظهار می‌کردند که بانوی نقاش نیازی به استراتژی‌های همکار مذکر خود ندارد: یک مؤلف کتاب ـ طراحی اظهار کرد: «زحمات عمیقی که برای او [مذکر] ضروری است، برای هنرجوی مؤنث  لازم نیست ـ درک شهودی و سریع او می‌تواند به خوبی از چنین تعالیم پایه‌ای معاف باشد.»[39] ولیکن ستودن یک نقاش براین اساس که اثر وی نیازی به پرورش یا کوشش ندارد در واقع کافی نیست، و دیگر آموزگاران اصرار داشتند که زنان نیز به اندازة مردان به اخذ قواعد ریاضی پرسپکتیو نیاز دارند. [40]
تا این جا ملاحظه کردیم که چگونه این ایده که هر کمالی در انسان حاصل طبیعت اولیة اوست در واقع از [ارزش] آن دست آورد می‌کاهد، بدین وسیله که آن را بیشتر به عنوان بسط وضعیت فطری تفسیر می‌کند تا به عنوان یک کمال. (گاهی می‌توان پدیدة مشابهی را در توضیحات مربوط به تکنولوژی‌های انسان‌های به اصطلاح بدوی مشاهده کرد، مانند طراحی قایق‌هایی که مقاومت هوا را در هم می‌شکنند ، اسلحه سازی، داروسازی، سفالگری، و علی هذه؛ چنین پیشرفت‌هایی، به جای آنکه حمل بر نوآوری‌های افراد عاقبت اندیش شوند، غالباً به عنوان پیشرفت‌های بی‌واسطه [ذاتی] یا تکاملی گروه شناخته می‌شوند.) هنگامی که یک توانایی «طبیعی» حمل بر گروهی از انسان‌ها می‌شود که بر فرض نیازی به هیچ آموزش واقعی برای تقویت آن توانایی ندارند، از تعریف و ستایش نیز صرف نظر می‌شود، چرا که محصولات ایشان حتی در رقابت با محصولات افراد حرفه‌ای تعلیم دیده هم نیستند، در مورد این افراد [حرفه‌ای‌ها] ارزیابی نقادانه به دشوارترین شکل خود اعمال می‌شود و سلیقه‌های شخصی مورد آزمایش قرار می‌گیرند تا معلوم شود که آیا با بالاترین معیارها برابری می‌کنند یا خیر.

اظهار نظر مطابق با معیارهای نقادانة حاکم تنها زمانی امکان دارد که شخص به عنوان یک حرفه‌ای وارد شاخه‌ای از هنر شده باشد. و علی رغم تمام عواملی که زنان را به حفظ وضعیت آماتوری‌شان در هنرهای تصویری تشویق می‌کرد، بعضی از این زنان به طرز موفقیت آمیزی از این وضعیت عبور کردند. برای مثال، نقاشی به نام برته موریسوت  مجبور به گرفتن تصمیمات دشواری بود، جهت عبور از دروس طراحی متداولی که برای دختران طبقة متوسط در قرن نوزدهم فرانسه در نظر گرفته می‌شد، به سوی تعالیم حرفه‌ای که در مسیر تبدیل شدنش به یک شخصیت بزرگ در جنبش امپرسیونیست به عهده گرفت.[41] (یکی از دلایل موفقیت موریسوت در عالم حرفه‌ای نقاشی این بود که امپرسیونیست‌ها، سنت‌های نقاشی تاریخی را نپذیرفتند و بر زندگی روزمرة مدرن تمرکز کردند، جایی‌ که نقاشی‌ها بیشتر پیکره‌های ملبس را به تصویر می‌کشیدند.)
اجازة حضور در اجتماع که به هنرمند حرفه‌ای اعطا می‌شود، معنای دیگری از مفهوم «سابژکیتو» را پیش می‌آورد که باید به فهرست معانی مورد تحلیل خود اضافه کنیم، چرا که بیرون کشیدن محصولات هنری از حوزة قدردانی‌های صمیمانة خانواده و دوستان، این محصولات را در کنار آثار دیگر افراد حرفه‌ای، برای موشکافی عموم عرضه می‌کند. به اظهارنظر یک مورخ هنری به نام آنی هیگونت  در مورد پیشرفت شغلی برته موریسوت توجه کنید:
غلو در اهمیت نمایشگاه‌های موریست حین عبورش از مرحلة آمارتوری به سوی یک نقاش حرفه‌ای، امر دشواری خواهد بود. برگزاری نمایشگاه به معنای تلاش برای حضور در اجتماع و تقاضای سنجش یا داوری حرفه‌ای بود و نشان می‌داد که او احتمالاً می‌تواند از راه فروش آثارش درآمدی کسب کند. صرف نظر از اینکه او چه مقدار زمانی را صرف نقاشی کرده و بدون توجه به اینکه استعداد اولیه یا ارادة او چقدر قوی بوده است، اگر آثار موریسوت هرگز مورد موشکافی عموم قرار نمی‌گرفتند، برای همیشه در مرحلة آماتوری باقی می‌ماندند. این مسأله بیشتر به انفکاک [کناره‌گیری هنرمند از جامعه] ربط داشت تا به [کسب] منفعت یا توافق نقادانة عموم. حرفه‌ای تا حدودی یعنی غیر شخصی ـ یعنی، آنچه فراتر از ارضاء شخصی وجود دارد.[42]
چنین بحثی در مورد وضعیت آماتور بودن ایدة فردیت  را در زمینه‌های متعددی مطرح کرده است، زمینه‌هایی که جملگی به ضرر زنان هنرمند بوده‌اند. اگر کسی این نگرش کما بیش متواضعانه را نسبت به عواطف و فردیت در پیش گیرد، آنگاه آنچه به عنوان سرشت نسبتاً عاطفی‌تر زنان به نظر می‌آمد، در عین حال که ایشان را شایستة انواع مشخصی از فعالیت‌های هنری نشان می‌دهد، آن‌ها را از تحصیل بهترین کمالات باز خواهد داشت. لازم است که این مسأله در کنار جنبش‌هایی که در تاریخ علم زیبایی شناسی به وقوع پیوستند و موجب ترفیع و ترقی عاطفه و احساس شدند و یا در کنار عقلانیت سنجیده شود، چرا که توجه به دلالت‌های جنسی برادعاهای مربوط به خلاقیت نشان می‌دهد که آن ترفیع و ترقی واقعاً چقدر ملایم و محتاطانه بود.
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله بررسی میزان مشارکت و محرومیت زنان به نحو تاریخی در حوزة هنرهای مختلف

آماتورها و حرفه ای‌ها
آموزش  و پرورش : چه کسی می‌آموزد؟
موسیقی
اجرا
سرایش  
نبوغ و فردیت
ادبیات
نوشتن و فروختن
دگربار فردیت
نقاشی
پرسپکتیو خطی
بازنگری گذشته
خلاصه

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی میزان مشارکت و محرومیت زنان به نحو تاریخی در حوزة هنرهای مختلف

دانلود مقاله اثرات محرومیت از پدر بر روی فرزندان

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله اثرات محرومیت از پدر بر روی فرزندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله اثرات محرومیت از پدر بر روی فرزندان


دانلود مقاله اثرات محرومیت از پدر بر روی فرزندان

خانواده ای متعادل است که در آن 2 رکن و 2 استوانه وجودی یعنی مادر و پدر حاضر باشند و همچون دو کفه ترازو وضعی متوازن و متعادل پدید آورند.
مطمئنا اگر یکی از این دو کفه غایب باشند، تربیت کودک دچار عارضه خواهد شد.

در گذشته یتیمی و بی پدری وجود داشت ، اما مرگ باعث آن می شد نه طلاق ، جدایی و ترک اعضای خانواده ، اما متاسفانه فقدان پدر در عصر ما یکی از غیرمنتظره ترین و عجیب ترین وقایع اجتماعی است. این شرایط موضوعی که کمتر مورد توجه قرار می گیرد چگونگی رابطه مادر و کودک است.

اثرات حضور پدر در خانواده بسیار زیاد است و برای این که به اهمیت این نقش مهم بیشتر پی ببریم ، کافی است بدانیم تصور کودک از پدر چیست. او پدر را مسوول خانه ، عامل ایجاد نظم و امنیت ، عامل اجرای قانون و انضباط و سر و سامان دهنده امور زندگی می شناسد. پدر روح وجودی خانواده است ، چراغ منزل است. حضور پدر در خانواده عامل رشد و دلیلی برای چرخیدن امور خانواده براساس نظم و قاعده است. در سایه حضور او هر کس می داند چه کند و به انجام وظیفه خود می پردازد. هیچ کس حق تخطی از مرز و تجاوز از حدود را ندارد و همه باید در مرز قواعد خانه سیر کنند.

پدر برای کودک همدم ، همبازی ، رفیق و مانوس است. کودک حضور او را برای خود مغتنم می داند و در کنارش احساس غرور و سرافرازی دارد. با سخنان او می خندد، می آموزد و از طرز برخورد او با همسر راه و روش زندگی را درک می کند. حضور پدر سبب ایجاد شخصیت سالم در کودک می شود و ناسازگاری و رفتارهای ضداجتماعی او را از میان می برد.

با استفاده از رهبری های پدر در راه و رسم درست گام می نهد و به تکمیل و تکامل خود می پردازد. احساس امنیت می کند و به زندگی دلگرم می شود.

شامل 11 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اثرات محرومیت از پدر بر روی فرزندان

بررسی محرومیت از حقوق اجتماعی و خدمات عمومی در حقوق جزای ایران تطبیق با لایحه ی قانون مجازات اسلامی

اختصاصی از ژیکو بررسی محرومیت از حقوق اجتماعی و خدمات عمومی در حقوق جزای ایران تطبیق با لایحه ی قانون مجازات اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی محرومیت از حقوق اجتماعی و خدمات عمومی در حقوق جزای ایران تطبیق با لایحه ی قانون مجازات اسلامی


بررسی محرومیت از حقوق اجتماعی و خدمات عمومی در حقوق جزای ایران تطبیق با لایحه ی قانون مجازات اسلامی

پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق

گرایش جزا و جرم شناسی

232 صفحه

چکیده:

حقوق اجتماعی عبارت است از حقوقی که قانونگذار برای اتباع کشورجمهوری اسلامی ایران و سایر افراد مقیم در قلمرو حاکمیت آن منظور نموده و سلب آن به موجب قانون یا حکم دادگاه صالح، موجب مجازات محرومیت از حقوق اجتماعی و خدمات عمومی می گردد. این مجازات ریشه ی فقهی دارد ولی از حقوق فرانسه وارد حقوق جزای ایران گردیده و یکی از انواع مجازات های جایگزین حبس می باشد.

در قوانین جزائی جمهوری اسلامی ایران نحوه ی تدوین و اعمال مجازات محرومیت از حقوق اجتماعی و خدمات را به صورت مستقل ، تبعی ، تکمیلی و اقدامات تامینی و تربیتی در نظر گرفته است که با تصویب قانون مجازات اسلامی جدید در مورخه ­ی4/2/1392 ، اشخاص حقوقی نیز مشمول این نوع از مجازات ها گردیده اند.

اعمال این مجازات به صورت مستقل و تبعی به علت ایجاد محدودیت های شغلی ، علاوه بر اینکه بحث بازگشت مجرم به جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد اثرات منفی بر خانواده ی وی را نیز به همراه خواهد داشت زیرا هیچ گونه تناسبی بین جرم و کیفر وجود ندارد یعنی مخالف با اصول تساوی و قانونی بودن جرائم و مجازات ها می باشد در ثانی علیرغم تدوین تخفیف متناسب با عنوان اعاده ی حیثیت از نوع قضائی در لایحه که می توانست تا حدودی اعمال این مجازات را توجیه نماید پس از تغییرات متعدد و قابل انتقاد در قانون مجازات اسلامی جدید به همراه تعریف حقوق اجتماعی از مواد آن حذف گردیده است.

بنابراین در حال حاضر اعمال این مجازات به صورت تکمیلی و یا اقدام تامینی و تربیتی با نظر قاضی اجرای مجازات های جایگزین حبس بر اساس قانون می تواند مناسب تر باشد.

جهت رفع مشکلات تدوین و اعمال این نوع مجازات در حقوق جزای ایران ، الحاق تبصره جهت تعریف حقوق اجتماعی ، اعاده ی حیثیت از نوع قضائی ، تدوین لایحه ی قانون اقدامات تامینی و تربیتی به مجلس و لزوم ابلاغ به موقع آئین نامه های مورد اشاره در قانون مجازات اسلامی جدید از موارد پیشنهادی می باشد.

واژه های کلیدی:

1- محرومیت 2- حقوق اجتماعی 3- خدمات عمومی 4- مجازات 5- حقوق جزای ایران


دانلود با لینک مستقیم


بررسی محرومیت از حقوق اجتماعی و خدمات عمومی در حقوق جزای ایران تطبیق با لایحه ی قانون مجازات اسلامی