لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
ای سنایی! خواجه جانی غلام تن مباش! ای سنایی! عاشقی را درد باید درد کو؟
ای سنایی! دم درین منزل قلندروار زن! رحل بگذار ای سنایی! رطل مالامال کُن!
جام را نام ای سنایی! گنج کُن! ای سنایی! قدح دمادم کُن!
******
عشق آتش بود و خانه خرابی دارد پیش آتش، دل شمع و پر پروانه یکیست
گر به سرحد جنونت ببرد عشق عماد بیوفایی و وفاداری جانانه یکیست
******
که چرخ سکه دولت به نام شهـریاران زد روم به شهـر خود و شهـریار خود باشم
******
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست ! قرار چیست ؟!صبوری کدام ؟!خواب کجا؟!
******
سعدی غم نیستی ندارد جان دادن عاشقان نجات است
******
تحقیق درباره ای سنایی