آش دوغ قزوین
لینک خرید و دانلود در پایین صفحه
فرمت فایل : word (قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات :74
مقدمه :
سپاس پروردگار را که انسان را از خاک بی جان آفرید و به او نطق و بیان عطا فرمود – به انسان نوشتن آموخت تا او بتواند میوه بستان اندیشه های خود را به کام مشتاقانش بچپشاند و نغمه های جانبخش وجود را به گوش ایندگان برساند .
سرزمین قزوین با پیشینه ای در عرصه های علم ، فرهنگ ، اندیشه و دارای قدمتی دیرینه است و نشانه های تمدن 9000 سال پیش از میلاد درادر خود نهان دارد که با پیدایش اسلام در ایران موقعیت و اهمیت بسزادی یافت و مهد پرورش علوم اسلامی از جمله حدیث ، تغییر فلسفه ، عرفان ، کلام فقه ، نجوم و ادب قرار گرفت و تا عصر حاضر این روند ادامه یافت .
ظهور چهره های نامداری همچون میرزا حسین خان سهپسالار قزوینی «صدراعظم» یسد اشراف الدین حسینی قزیوینی « نسیم شمال » عارف قزوینی ، علی اکبر دهمزا ، علامه محمد قزوینی . حجت الاسلام سید علی اکبر ابوترایی ، شهیدان محمد علی رجایی و عباس بابایی و .. در این خطه به چشم میخورد که از تاریخ و فرهنگ ایران اسلامی حکایت میکند .
یورش بی امان تمدن بی پروا غروبوزرق و برق ظاهر فریب ابزار و وسایل و تکنولوژی جدید ، موجب جلب توجه اذهان و افکار کسانی خواهد شد که بیشتر به گذراندن زندگی مشغولند و کمتر به حقیقت آن میاندیشند در پی این هیاهو و جنجال تبلیغاتی ، فرهنگ بی ریشه و دنیا گرامی غربی به شیوه های نوین و جذابیتی کاذب جای فرهنگ مذهبی ملی مردم را میگیرد که از پیشینه درخشان و هدفدار پدران خویش آگاهی میداشتند . شاید با درایت و شکیبایی هنرمندان این هیاهوی بی معنا را به هیچ میانگاشتند و صراحت حیات را میپیمودند و پرچم پر افتخار پدرشان را دست به دست تا بی نهایت زندگی ، دلیل راهشان میکردند – بی شک اثر ملتی بدانند که اجدادشان طالایه دار فرهنگ انسانی و پیش قرلولان تمدنی سالم و صالح بودند – با نازدنگی و بالندگی دیگری به زندگی و دنیا مینگریستند و البته که خفتگان ظلمت شب رهروان طلیعه را صواب را نمی یابند .
نسل جدید ، نسلی که نتواند فرزندان کیستند و خود را و فرهنگ خود را نشناسند بی گمان به ورطة گرامی فرهنگی نزدیتکرند – ما بر سران نیستیم که تعجب جاهلی آباء و اجدادی را نده کنیم که هرگز چنین مباد بلکه منادب آینم که وظیفة همة کسانی که آیندة فرجام و تمدن بیگانه را میدانند و میشناسند یک دل و صادقانه از هر آنچه هدایتی نباید – رسالتی بر دوش دارند و هم امروز ها جلو این شبیخون بی هویتی و واماندگی را گرفت که فردا دیر است .
دسته بندی : فنی و مهندسی _ معماری ،
فرمت فایل: ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ )
تعداد صفحات : 27 صفحه
معماری بناهای شهر قزوین در دوران صفویتحلیل مسائل پیرامون مرمت دوره جدید مرمت در عمارت چهل ستون قزوین از سال 1334 آغاز شد؛یعنی از زمانی که این عمارت را،به گمان حفظ ارزش های آن ،برای کاربری موزه هنرهای زیبا در نظر گرفتند.متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن پاورپوینت میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید
لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله : توجه فرمایید.
دانلود فایل پرداخت آنلاین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
تشریح دخالت های مرمتی در عمارت چهل ستون قزوین
کاخ چهل ستون قزوین از این جهت که تنها کاخ باقی مانده از مجموعه کاخ های سلطنتی این شهر در زمان شکوفایی و رونق دوره صفویه است، همواره مورد توجه محققین تاریخ هنر و معماری و مردم این شهر بوده است. و با رشد آهنگ توجه به سوی آثار تاریخی در مملکت، عملیات ویژه تعمیراتی در این بنای ارزشمند به اجرا در آمد و استمرار یافت. گرچه پیش از این نیز در زمان قاجار در دست حکام و فرمانداران شهر مورد بهره برداری مستمر بود. در این گزارش سعی شده، تا با توجه به مدارک موجود، سلسله تعمیرات و دخالت هایی که به منظور حفظ این عمارت به انجام رسیده، با در نظر گیری اهداف و سیاست های مورد نظر و با اشاره به انجام دهندگان آن، به صورت نسبتاً مفصلی شرح داده شود.
نخستین گزارش مکتوبی که از تعمیرات بناهای سلطنتی قزوین در دست داریم، مطالبی است که ناصرالدین شاه قاجار در سفر اولش به فرنگ به رشته تحریر درآورده است. او که در مسیرش از قزوین گذشته، می نویسد: بناها بسیار خراب شده بود. به باقرخان (سعدالسلطنه) دستور دادیم تا آنجا را تعمیر کلی کند. سپس در سفر سوم، هنگام بازگشت از فرنگ، در خاطراتش می خوانیم که از تعمیرات خوب سعدالسلطنه تعریف و تمجید می کند. اگر زمان حکومت سعدالسلطنه و سفر ناصرالدین شاه را در نظر بگیریم، این تعمیرات باید در حدود سال های 12-1306 هـ.ق باشد. که همزمان با ساخت و سازهای نسبتاً وسیع و تعمیرات دیگر قاجاری در قزوین است. نوشته فرهادمیرزا معتمدالدوله در کتاب هدایت السبیل و کفایه الدلیل نیز اشاره به تعمیر عمارت در سال 1312 هـ.ق دارد. (رکنی)
علاوه بر این عمارت، یکی دیگر از بناها موسوم به حیات نادری- از بناهای دوره صفوی- مرمت گردید و در ایوان شمالی مسجد جامع عقیق تعمیراتی توسط سعدالسلطنه به عمل آمد. این عمارت پس از نوسازیای که به کیفیت آن اشاره خواهد شد، به عنوان فرمانداری مورد بهره برداری قرار گرفت. در واقع اساسی ترین دخالت در عمارت زمانی به وقوع پیوست که سه قرن و نیم از حیات آن می گذشت.
نوع دخالت تعمیراتی این زمان را در واقع باید تعمیر، تغییر و نوسازی بدانیم که شامل:
- افزوده شدن رواق ستوندار آجری دور بنا در طبقه هم کف که نمی دانیم جایگزین ستونهایی شده که پیش از این وجود داشته، یا اینکه به عنوان تعمیرات به طرح ساختمان افزوده شده اند.
- تعویض پوشش شیروانی با نقاشی های زیر آن بر روی چوب در تراس دور تا دور طبقه بالا که قاعدتاً آسیب دیدگی زیادی داشته است.
- نقاشی های دوران صفوی (بویژه لایه های دوم) تیشهای شد و روی آن با نقاشیهای گل و مرغ به سبک دوران قاجار تزئین گردید و هم چنین تابلوهایی به سبک فرنگ در بدنه دیوارها و طاقچه ها نقاشی گردید و افزون بر آن چند تصویر چهره (پرتره) رنگ روغنی نیز ترسیم شد. (مجابی 495)
- تالار فوقانی و مقرنس های سقف تالار هم کف گچ کاری شد.
- درگاه های فضای هم کف را به دلیل عدم اطمینان از استحکام آنها، تنگتر یا کوتاه تر نمودند.
- حوض آبی نیز در جبهه جنوبی عمارت احداث گردید که در واقع در پی تغییر جهت مسیر آبی بوده که از بیرون به داخل عمارت جریان داشته است. حوض میان تالار هم کف نیز بلا استفاده ماند و کور گردید.
* مرحوم گلریز در کتاب مینودر آورده اند، از سال 1300 خورشیدی به بعد عمارت مذبور در دست فرمانداران بوده و برخی تغییرات در آن داده اند که یکی تغییر راهروی طبقه بالاست و دیگری آنکه دو اطاق کوچک از تالار را جدا کرده به دفتر اختصاص داده اند.
علاوه بر اینها، برای احداث پله جدید، ایوان شمالی را به طور کامل بسته و پله خانه اصلی را کور کردند. و در ضمن سه ایوان دیگر را بسته، به صورت اتاق در آوردند. در عکس های قدیمی پیش از مرمت سال 1347 از بخش های گفته شده، به خوبی پیداست که افزوده ها مربوط به اوایل حکومت پهلوی است.
* از سال 1334 خورشیدی طبقه تحتانی عمارت به موزه هنرهای زیبای قزوین اختصاص یافت. به قول مرحوم گلریز، اشکوب زیرین را در این سال خواستند تعمیر کنند که به دلیل ناآگاهی افراد در هنگام تراشیدن اندودهای گچ، به نقاشی صفوی لایه زیرین ضربه وارد کردند، به طوری که غالب صورت ها عیب کردند. (گلریز ص609)
(البته معلوم نیست که واقعاً این عیب کردن نقاشی ها در این زمان صورت گرفته باشد. چون در لایه برداری هایی که سال های بعد توسط متخصصین مرمت آثار انجام شد، معلوم گردید که در زمان قاجار برای اندود مالی دیواره ها، بدنه ها را تیشه ای کرده اند تا اندود بهتر بر دیوار بنشیند.
* با تاسیس سازمان حفاظت آثار باستانی ایران به سال 1344، آنطور که از شواهد پراکنده و اظهارات شفاهی پیداست، عمارت چهل ستون در سال 1347 توسط دفتر فنی این سازمان در قزوین، به کارشناسی آقای مهندس علی اکبر سعیدی مرمت شد. در مقاله خانم محبوبه امیر غیاثوند درباره کاخ های سعادت آباد می خوانیم: «در سال 1347 کف طبقه دوم بنای ارسی خانه (عمارت کلاه فرنگی) به منظور استحکام بخشی و مرمت خاک برداری شد. پس از خاک برداری، گنبدهایی با خیز کم آشکار شد. تیرریزی سقف روی این گنبدها و دیوار جانبی صورت گرفته است. (البته وجود تیرهای چوبی درست بین گنبدها در بالاست.) تصویری نیز از کف باز شده طبقه بالا ارائه شده است.
در تعمیرات این سال، پله هایی که در حدود 45 سال پیش در ایوان شمالی افزوده شده بود، حذف گردید و پله اصلی بنا در گوشه شمال شرقی که کور شده بود، باز شد.
گزارش هایی از تعمیرات بنای چهل ستون قزوین از سال 1353 تا 73 در آرشیو مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی موجود است که در این بخش از آنها بهره گیری شده است.
* نخستین گزارش رسمی نوشته کارگاهی که از عمارت چهل ستون وجود دارد، مربوط به فعالیت های دفتر فنی قزوین در سال 1353 است که به قلم آقای ترکمان در 97 صفحه
این کتاب شامل اطلاعات پایه برای شناخت جمعیتی، اقلیمی، اقتصادی و... شهر قزوین می باشد. چیزی که این کتاب را از کتابهای مشابه خود جدا نموده است وجود نقشه های اساسی همچون تراکم جمعیتی، تعداد طبقات، دانه بندی، کاربری و.... است که نیاز هر شهرساز در مطالعات کارگاه ها و طرح های شهرسازی و همچنین پروژه های دانشگاهی است. این کتاب در حال حاضر از این نظر جامع ترین کتاب موجود بوده است.
مقدمه کتاب:
وجود بافت های ارزشمند تاریخی و محلات قدیمی از عوامل هویت بخش شهرها است. رشد شتابان جمعیت و گسترش کالبد شهرها و درنتیجه افزایش فزاینده ی نیازهای جدید در زندگی شهری، تمایل و احساس تعلق شهروندان را به میراث تاریخی کاهش داده است. به همین جهت به ندرت شاهد تلاشی در جهت حفظ میراث ارزشمند تاریخی و شهرسازی گذشته هستیم. احیای محلات قدیمی و ایجاد همپیوندی مناسب میان آنها و مناطق جدید شهری می تواند از دو سو مفید و حائز اهمیت باشد؛ از طرفی خون تازه ای در رگهای فرسوده به جریان اندازد و پویایی یک زندگی شهری را در محلات قدیمی دوباره نمایان سازد و از طرف دیگر عامل ارزشمندی در جهت هویت بخشی به مناطق جدید و ظهور یک اصالت چ ند جانبه باشد. مش کلات زیستی در بافتهای فرسوده شهری غیر قابل ان کار
است. عدم پاسخگویی کالبد به نیازهای امروزی مردم، عمده ترین دلیل مهاجرت افراد می باشد وخالی شدن بخشی از شهر از سکنه بومی عامل اص لی مرگ و زوال سرزندگی و پویایی خواهد بود.