لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
تواتر و جواز قرائت و استدلال به آنها
پیشگفتار
اشکال و خلافی نیست در اینکه باید قرآن شریف را بر طبق اسلوب و طریقه پیغمبر (ص) و اهل بیت واصحاب گرامیش قرائت نمود . قرائتی که آنرا از پیغمبر اکرم (ص) شنیده باشند یا از کسای که از آن حضرت شنیده باشند ، نه آنچه در مصاحف و نوشته ها که در آن زمان کتابت شده است ، زیرا نوشته ها در آن زمان ، خالی از اعراب و نقطه بود وکسی که در ابتدا می خواست از آن استفاده کند به خطا دچار می گشت . و آنچه را که پیغمبر اسلام (ص) قرائت کرده و اصحابش آنرا تلقی و اخذ نموده انده مام قرآنی است که نام و عنوان یک سلسله الفاظی است که دارای مواد و صور مخصوصی هستند ، پس به کلماتی که فاقد بعضی از مواد و یا صورت هستند ، قرآن گفته نمی شود ، ولی بعضی از حالات ، مانند سکون و وصل ، در تسمیه و نام دخالتی ندارند ، گر چه در نماز یا قرائت قرآن باید آنها را نیز مراعات کرد چنانچه در محل خود ثابت است که در ثواب تلاوت و یا در نماز شرط است که باید قرائت شرعأ صحیح باشد .
بنا به مطلب فوق باید قرآن را با آن ماده و صورت که پیغمبر اسلام (ص) تلاوت فرموده و اصحابش آنرا ضبط نموده اند تشخیص داد ، و برطبق آن قرائت نمود . بنابراین در سه مورد بحث خواهیم کرد :
آیا قرائات هفتگانه معروف و یا زاید بر آن متواتر است ؟
آیا جایز است قرآن را با این قرائات معروف تلاوت کرد ، گر چه متواتر آنها ثابت نشود ؟
آیا بر فرض جواز قرائت می شود از آنها برای حکمی استفاده کرد ؟
بحث اول
گروهی از علما مدعی اند که قرائت هفت قاری معروف ، متواتر است یعنی قرائت ابن عامر دمشقی و ابن کثیر مکی و عاصم کوفی و ابو عمربن علای بصری و حمزه کوفی و نافع مدنی و کسائی کوفی ، و عده دیگری سه نفر را به آنها اضافه کرده اند که عبارتند از خلف ، یعقوب و یزید بن قعقاع که در نتیجه قرائت ده نفر از نامبردگان ، در نظر آنان متواتر است .
قائلین به تواتر
علامه حلی می نویسد : جایز است قرآن را با قرائت هر یک از قرا هفتگانه تلاوت نمود زیرا همه هفت قرائت متواتر است .
شهید اول ( شیخ محمد بن مکی ) می نویسد : قرائت قرآن مجید ، با قرائات متواتره جایز است و گروهی قرائت ابی جعفر ، یعقوب وخلف را منع کرده اند و اینان ، همان مکمل عشره یعنی قرا دهگانه می باشند ولی اصلح این است که : قرائت این سه نفر نیز مانند آن هفت نفر دیگر جایز است زیرا قرائت اینالن متواتر است .
از حاجبی و عضدی ( در منهاج ) نقل شده که هر گاه قرائت هر یک از این هفت نفر متواتر نباشد بعضی از قرائات بمانند مالک و ملک و امثال آنها متواتر نباشد و مسلمأ این را نمی شود گفت ، و سپس وجه ملازمه را بیان کرده است .
مشهور بین علما اهل تسنن ، بنا بر فرمایش بعضی از علما این است که : قرائت هر یک از این هفت نفر متواتر است ، و ابو شامه در کتاب مرشد می نویسد : تمام قرائات هفتگانه متواتر است و این معنی در میان قرا متقدم و مقلدین متأخر شایع است و حتی گفته اند : اعتقاد به اینکه قرائات ، منزل از جانب خداست ، لازم و فرض است ، و ما هم چنین معتقدیم لیکن در صورتی که راویان روایت ، زیاد و متواتر باشند .
از احمد بن محمد ، مشهور به بنا نقل شده ،پس از آنکه از بعضی ها نقل می کند که قرائات دهگانه متواتر است و ( آنها مسلمأ از دین است ) می گوید : اما قرائت هفت نفر معروف ، متواتر است ، اجماعأ و اما در قرائت سه نفر دیگر باید گفت : اصح این است که آنها نیز متواتر است ، و ما این مطلب را عموم مشایخ اخذ کرده ایم ولی در مقابل اینان دانشمندانی نیز دیده می شوند که قائل به متواتر نیستند که عبارتند از :
ابو شامه می نویسد : سزاوارنیست که انسان به مجرد اینکه ببیند قرائتی را به یکی قرا هفتگانه نسبت داده اند مغرور شود و به آن عمل نماید تا ابنکه می گوید : قرائتی که از آنان نقل می شو.د بر دو نوع است مجمع علیه و و شاز
ابن الجذری می نویسد : هر قرائتی که با ادبیت ، موافق باشد هر چند به وجهی از وجوه ، و بایکی از قرآنهای عثمانی نیز موافق و لو احتمالأ ، و سند آن نیز صحیح باشد پس آن قرائت صحیح است . و اما هر گاه یکی از این ارکان ثلاثه مفقود شود چنین قرائتی را ضعیف و یا شاذ و باطل می گویند چه از قرائات هفت نفر معروف باشد و چه بالا تر از آنها ... و این معنا ، از سلف و خلف به ما واصل شده و امام حافظ ابو عمر و عثمان بن سمد دانی نیز بر آن تصریح کرده است .
تواتر و جواز قرائت و استدلال به آنها