ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد امام خمینی و ابداع در فقه و استنباط

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد امام خمینی و ابداع در فقه و استنباط دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد امام خمینی و ابداع در فقه و استنباط


تحقیق در مورد امام خمینی و ابداع در فقه و استنباط

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:17

فهرست:

نویسنده: آیت الله محمد هادى معرفت

شیوه فقاهت امام راحل (قدس سره الشریف) اگرچه بیشتربه شیوه فقاهت قدما شباهت داشت اما از ویژگیهایى‏برخوردار بود که در عرصه فقاهت معاصر ممتاز به شمارمى‏رفت.
این ویژگیها عبارتند از: اولا - ریشه‏یابى هر مسئله - درامهات مسائل - و به دست آوردن تاریخچه آن و دستیابى به‏آراى سلف و بررسى آنها در سطحى گسترده. علامه حلى دریکى از توصیه‏هایش به فرزندش فخرالمحققین مى‏فرماید:«و اکثر من‏الاطلاع على آراءالفقهاء» براى آن که فقیهى توانمند وورزیده شوى بکوش تا بر آراى فقها هر چه بیشتر دست‏یابى‏و نظرات فقیهى آنان را در هر مسئله بروشنى به دست‏آورى.
امام (ره) در این زمینه مى‏فرمود: عرضه آراى فقها، علاوه بر آن‏که فقیه را هر چه بیشتر به راز و رمز فقاهت آشنا مى‏سازد، او را ازانحراف و کج‏روى از جاده مستقیم، بهتر باز مى‏دارد. ایشان‏همچنین مى‏فرمود: احترام گزاردن به آراى سلف، همان نقد وبررسى آراى ایشان است زیرا اگر براى آراى ایشان احترام قائل‏نبودیم، متعرض آنها نمى‏شدیم.
ایشان، مسئله قداست را از مسئله حرمت و احترام‏گزاردن‏جدا مى‏کرد. قداست (به معناى خط قرمز) مخصوص اقوال‏قطعى‏الصدور معصومین علیهم السلام است. البته احترام وحرمت‏گزاردن به تمامى آراى دانشمندان - در تمامى‏رشته‏هاى علوم - امرى لازم و جارى است ولى به همین‏معنا که آن را مورد نقد و بررسى قرار دهیم و در عین حال‏کمال احترام را رعایت داریم.
ثانیا - موضوع‏یابى در عرصه واقعیت موجود بر هر فقیهى‏فرض است که در بررسى مسائل شرعى، نیازهاى فقهى(حقوقى - شرعى) جامعه را از متن واقعیات موجود بدست‏آورده و بداند که چه موضوعاتى در شرایط کنونى، مورد نیازمبرم جامعه است. چه در سطح عمومى و چه در سطح‏کاربرد دولتى.
امام راحل براین امر تاکید اکید داشت و چندین بار بر منبرتدریس درمسجد شیخ انصارى - که در منتهى‏الیه بازارحویش (1) قرار داشت - فرمود: طلاب عزیز، مسائل فرعى فقهى‏را در میان بازار حویش بررسى کنید، نه در اتاقهاى دربسته‏مدرسه‏ها! این توصیه کنایه از آن بود که در متن واقعیت‏جامعه قرار بگیرید و نیازهاى کنونى آن را از نزدیک لمس‏کنید، آنگاه به بررسى احکام هر یک - طبق ضوابط فقاهت -بپردازید. نه آن که موضوعات مسائل را نزد خود فرض‏نموده و براى هر یک احکام مترتبه بیان دارید، در حالى که‏بسیارى از آنها مورد ابتلاى کنونى جامعه نیست‏یا هرگزمورد نیاز نخواهد بود، مگر در عالم وهم و خیال! (2) شیوه‏علامه حلى و دیگر فقهاى سلف بر آن بود که پیش از طرح‏مسائل، براى موضوع‏یابى، خود شخصا در متن جامعه قرارمى‏گرفتند و از نزدیک به نیازهاى موجود آشنا مى‏شدند، وپس از موضوع‏یابى به بررسى احکام هر یک مى‏پرداختند.در حقیقت: طبیبانى بودند که براى علاج دردهاى موجودنسخه مى‏نوشتند. بویژه در باب معاملات، معاهدات رایج رادقیقا مورد بررسى قرار مى‏دادند و حلال و حرام و صحیح وفاسد هر یک را - طبق ضوابط شرع - بیان مى‏داشتند.
به هر حال شناسایى مفهومى موضوعات رائج عرفى، درکنار شناخت احکام شرعى هر یک، از وظائف اصلى فقیه‏شمرده مى‏شود. و لذا تاثیر زمان، مکان و شرایط متحول هردوره را نباید از نظر دور داشت‏بلکه باید با عنایت کامل،بدان توجه شود تا تحول در روند نیازهاى جامعه را در بسترزمان به طور دقیق بدست آورد و حکم هر معامله‏اى را طبق‏شرایط روز بیان نمود.
از این رو، شرایط زمان و مکان، نقشى اساسى درموضوع‏شناسى در عالم فقاهت ایفا مى‏کند و امام راحل نیزبر آن تاکید وافر داشت. دلیل این نقش روشن است: فقه،بیان احکام عملى جامعه است که روند آن طبق شرایط زمان‏و مکان در حال تحول است. فقهاى سلف، دقیقا به این نکته‏توجه داشتند. شهید اول محمدبن مکى عاملى (شهادت به‏سال 786) در قاعده خامسه که پیرامون عادت سخن‏مى‏گوید، در فائده دوم فرموده:
«یجوز تغیرالاحکام بتغیرالعادات، کما فى‏النقودالمتعاورة(اى‏المتداولة‏المتعارفة) و الاوزان‏المتداولة، و نفقات الزوجات والاقارب،فانها تتبع عادة‏الزمان الذى وقعت فیه...» (3) احکام، طبق تغییر عادات‏تغییر مى‏کند. چنان که در پول‏هاى رایج (سکه و اسکناس) وسنگوزنها و نحوه نفقه همسر و بستگان، که تابع عرف و عادت‏زمانه است.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد امام خمینی و ابداع در فقه و استنباط

تحقیق در مورد تعریف عرف و عناصر آن در قانون و فقه

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد تعریف عرف و عناصر آن در قانون و فقه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تعریف عرف و عناصر آن در قانون و فقه


تحقیق در مورد تعریف عرف و عناصر آن در قانون و فقه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:11

 فهرست مطالب

  تعریف عرف و عناصر آن در قانون و فقه

1 - عنصر مادى

 

2 - عنصر روانى

 

الف) عمل معین؛

 

ب ) تکرار آن عمل از سوى همه مردم یا بیش تر آنان؛

 

ج ) ارادى بودن آن عمل نه غریزى بودن آن (31).

 

تعریف عرف:

 

اقسام عرف:

 

جایگاه عرف در فقه و حقوق اسلامى‏

 

  1. بعد عواطف، احساسات، گرایش‏ها و تمایلات؛
  2. بعد ادراک و تعقّل؛

    الف) تعریف عرف و عناصر آن در قانون در مقدمه کتاب هاى حقوقى، «عرف و عادت» را یکى از منابع حقوق شمرده اند و ماده 3 قانون آیین دادرسى مدنى تصریح مى کند:

    چنان که قانون، کامل یا صریح نبوده و یا در قضیه مطروحه اصلاً قانونى وجود نداشته باشد، دادگاه ها باید موافق روح و مفاد قوانین موضوعه کشورى و «عرف و عادت مسلّم» آن قضیه را حلّ و فصل نمایند.

    با وجود این، قانون تعریفى از عرف عرضه نمى کند. لیکن علماى حقوق در نوشته هاى خود، عرف را تعریف نموده اند که به برخى از آن ها اشاره مى کنیم:

    عرف در لغت به معناى معرفت و شناسایى است، و پس از آن به معناى چیزى که در ذهن شناخته شده و مأنوس و مقبول خردمندان به کار رفته است.(24)

    برخى دیگر از نویسندگان آثار حقوقى معتقدند :

    عرف قاعده اى است که به تدریج و خود به خود در میان همه مردم یا گروهى از آنان به عنوان قاعده اى الزام آور مرسوم شده است.(25)

    با توجّه به تعریف هاى یادشده که برخى از آن ها خالى از اشکال نیست،(26) مى توان ارکان و عناصر عرف را چنین بیان کرد:

    1 - عنصر مادى: براى ایجاد عرف لازم است که عادتى در نتیجه تکرار و به مدّت طولانى بین همه مردم یا گروهى از آنان رایج و مرسوم شده باشد.

    2 - عنصر روانى: عادتى مى تواند عرف تلقّى شود که افراد به آن انس شدید گرفته باشند و به اعتقاد کسانى که آن را رعایت مى کنند، الزام آور باشد.

    لازم به یادآورى است که در قانون مدنى ایران و به تبع آن در کتاب ها و آثار حقوقى، غالباً عرف و عادت با هم به کار برده شده است، و به نظر مى رسد که این دو را مترادف دانسته اند.(27) بنابراین، از نظر قانون، صرف عادتى که با تکرار بین مردم رایج و مرسوم شده و الزام آور شود، «عرف» و یا «عرف و عادت» نامیده مى شود، و لزوماً ملاک پذیرش و الزام آور بودن آن، مقبولیّت از سوى خردمندان و موافق عقل و ذوق سلیم نمى باشد.

    ب ) تعریف عرف و ارکان آن در حقوق اسلامى (فقه) دانش مندان اسلامى براى عرف تعریف هاى گوناگون و مختلفى ارائه نموده اند که به اختصار برخى از آن ها را از نظر مى گذرانیم.

    ابوحامد محمّد غزالى در تعریف عرف چنین آورده است:

    عادت و عرف آن روشى است که به کمک عقل در نفوس رسوخ یافته و طبایع سالم آن را مورد پذیرش قرار دادند.(28)

    برخى دیگر از دانش مندان اسلامى، مانند ابوحامد محمد غزالى، گواهى عقول و پذیرش طبایع سلیم را - که از امور ثابت اند - در تعریف عرف اخذ نموده اند. لازمه این تعریف ها این است که عرف نیز امر ثابت و واحدى در هر زمان و مکان باشد؛ پس تعریف عرف با لحاظ عقل و ذوق سلیم و مانند آن جامع و مانع نیست.(29)

    عده اى از اندیش مندان اسلامى تعریف جامع ترى از عرف ارائه نموده اند؛ مثلاً استاد شیخ محمد رضا مظفر مى گوید: «عرف یا سیره در اصطلاح عبارت است از استمرار بناى عملى مردم بر انجام یا ترک یک فعل.»(30) در این تعریف عقل سلیم و پذیرش خردمندان تأثیرى در تحقق عرف ندارد. لازم به یادآورى است که در فقه اسلامى «عرف» و «عادت» و «سیره» به یک معنا به کار رفته، همان گونه که در کلام برخى از اندیش مندان، مانند ابوحامد غزالى و استاد شیخ محمد رضا مظفر، تصریح شده است. البته برخى گفته اند که عرف، نوعى از عادت است و عادت معنایى است داراى عنصر تکرار و بدون رابطه تلازم عقلى، که طرح آن در این جا لازم نیست. ضمناً در فقه و اصول، عرف و سیره بیش از عادت به کار برده شده است. به نظر اندیش مندان فقه اسلامى عناصر عرف عبارت اند از:

    الف) عمل معین؛

    ب ) تکرار آن عمل از سوى همه مردم یا بیش تر آنان؛

    ج ) ارادى بودن آن عمل نه غریزى بودن آن (31).

    بنابراین، عرف و یا سیره به معناى اعم از دیدگاه فقه (حقوق اسلامى) عبارت است از: روشى که همه مردم یا گروهى از آنان، در نتیجه تکرار بدان خو گرفته اند و آن را عادت و شیوه خود ساخته باشند.


 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تعریف عرف و عناصر آن در قانون و فقه

تحقیق - استفتائات قضایی

اختصاصی از ژیکو تحقیق - استفتائات قضایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق - استفتائات قضایی


تحقیق - استفتائات  قضایی

لینک دانلود "  MIMI file " پایین همین صفحه 

تعداد صفحات "  262 "

فرمت فایل : "  word  "

فهرست مطالب :

مقدمه

 

یکم: اجتهاد، حیات اسلام

 

دوم: اجتهاد جواهرى

 

سوم: بالندگى فقه

 

چهارم: منطق و متانت اجتهاد شیعى

 

پنجم: فقه در عرصه مناسبات اجتماعى

 

ششم: اجتهاد و پرسش هاى نو

 

هفتم: نقش فقه در قضا و حقوق

 

هشتم: اصول و ملاک هاى حاکم

 

نهم: شاخصه کارآمدى فقه

 

دهم: ویژگى این مجموعه

 

بخش نخست : کلیات قضا و راه هاى اثبات دعوا

 

فصل اوّل: شرایط و وظایف قاضى

 

مبحث اوّل : شرایط قاضى

 

مبحث دوم: وظائف قاضى

 

 

مبحث سوم: مسائل مرتبط

 

فصل دوم: راه هاى اثبات دعوا

 

مبحث اول: اقرار

 

مبحث دوم: شهادت

 

مبحث سوم: علم قاضى

 

مبحث چهارم: سوگند

 

بخش دوم : حدود

 

فصل اول: کلیات حدود

 

فصل دوم: حدّ زنا

 

فصل سوم: حدّ لواط و قوّادى

 

فصل چهارم: حدّ قذف و مسکر

 

فصل پنجم: حدّ محاربه

 

فصل ششم: حدّ سرقت

 

فصل هفتم: حدّ  ارتداد

 

بخش سوم: قصاص

 

فصل اول: تعیین نوع قتل

 

فصل دوم: شرایط قصاص

 

فصل سوم: راههاى ثبوت قتل

 

مبحث اول: اقرار

 

مبحث دوم: شهادت

 

مبحث سوم: قسامه

 

مبحث چهارم: نقش قرعه در تعیین قاتل

 

مبحث پنجم: اختلاف جانى و ولىّ دم

 

فصل چهارم: کیفیت استیفاى قصاص

 

بخش چهارم: دیات

 

فصل دوم: مقدار دیه قتل نفس

 

مبحث اول: دیه انسان و موضوعیّت نداشتن اعیان سته دیات

 

مبحث دوم: محاسبه دیه و نحوه پرداخت آن        

 

مبحث سوم: تغلیظ دیه و قلمرو آن

 

مبحث چهارم: خسارات زاید بر دیه

 

مبحث پنجم: مهلت پرداخت دیه و اَرشْ

 

فصل سوم: مسئول پرداخت دیه

 

فصل چهارم: موجبات ضمان ( مباشرت ، تسبیب، اجتماع سبب و مباشر یا اجتماع چند سبب )

 

مبحث اول: دیه یا ارش اعضا

 

مبحث دوم: دیه استخوانها

 

مبحث سوم: دیه جراحات و لطمات

 

مبحث چهارم: سقط جنین

 

بخشی از  فایل  :

مقدمه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الحمد لله رب العالمین، و الصلاة و السلام على خیر خلقه محمد و آله الطاهرین، و لعنة الله على اعدائهم اجمعین الى یوم الدین.

 

ان الله تبارک و تعالى لم یدع شیئاً تحتاج الیه الاُمّة الى یوم القیام الا أنزله فى کتابه و بیّنه لرسوله(صلى الله علیه وآله) و جعل لکل شىء حدّاً و جعل علیه دلیلا یدلّ علیه و جعل على من تعدّى الحدّ حدّاً.

 

خداى تبارک و تعالى هیچ یک از نیازهاى امت تا روز قیامت را نبوده است که در کتابش نازل و براى پیامبرش هم بیان نکرده باشد. خداوند براى هر چیزى حد و اندازه اى قرار داد و بر آن نشانه و راهنمایى گذاشت که بر آن راهنمایى کند و بر هر کسى نیز که از آن حد بگذرد، حدّى قرار داد.

 

حضرت امام محمد باقر(علیه السلام)

 

مجموعه اى که پیش روست هر چند کتاب فتوایى است که با هدف بیان احکام شرعى فراهم آمده، اما ویژگى موضوع، وزانت علمى و شیوه پاسخگویى، آن را از سطح یک کتاب عمومى، به یک اثر فقهى فتوایى درآورده، تا راهگشاى صاحب نظران، کارشناسان، دست اندکاران قضا و حقوق، بویژه قضات عالى قدر باشد. از این رو و به فراخور خوانندگان فرهیخته، چند نکته به عنوان پیشگفتار ارائه مى شود:

 

یکم: اجتهاد، حیات اسلام

 

اسلام که اساس و چارچوب آن را کتاب و سنت و درک درست عقل تشکیل مى دهد، همان گونه که در حدیث یاد شده آمده، در عرض، تمام نیازهاى معرفتى، عملى و اخلاقى آدمى در زندگى فردى و سلوک اجتماعى، و در طول، تا واپسین روز زندگى انسان در این حیات را در بر مى گیرد و پاسخگوى نیازهاى وى است و این یکى از باورهاى تردیدناپذیر اسلامى است که در آموزه هاى دینى بر آن تأکید شده و عقل نیز که زیربناى پذیرش دین و شریعت است بر این حقیقت گواهى مى دهد. فقه به معناى خاص آن، به عنوان یکى از سه بخش اصلى دینْ عهده دار تبیین تکالیف و رفتار آدمى در زندگى فردى و اجتماعى و ترسیم مناسبات فرد و جامعه است که در بخش خود یعنى حوزه «عمل» همان ویژگى را دارد. از این رو، عهده دار همه نیازهاى انسان در تمام دوران مى باشد و به تعبیر حضرت امام خمینى (سلام الله علیه)،: «فقه، تئورى اداره انسان از گهواره تا گور است». اجتهاد شیعى که از یک سو برخاسته از سخن پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله): «انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى» و از سوى دیگر بر بالهایى از جنس «العلماء ورثة الانبیاء» و «الفقهاء امناء الرسل» و «الفقهاء حصون الاسلام» مسیر طولانى خویش را به زیبایى و استوارى تمام و با چهره اى تابناک پیموده، اینک بزرگترین سرمایه علمى معنوى را پیش روى ما به ویژه در دستان با کفایت فقهاى عظام قرار داده است. به گونه اى که به تعبیر امام خمینى (سلام الله علیه): اسلام اگر خداى نخواسته همه چیز از دستش برود ولى فقهش به طریقه موروث از فقهاى بزرگ بماند، به راه خود ادامه خواهد داد، ولى اگر همه چیز به دستش آید و خداى نخواسته فقهش به همان طریقه سلف صالح از دستش برود، راه حق را نتواند ادامه داد و به تباهى خواهد کشید».

 

خاستگاه تفقه شیعى، کتاب و سنت و عقل از یک سو، و انفتاح باب اجتهاد در چارچوب موازین فقاهت و روش فقهاى سلف، دو ویژگى «سنتى» و «پویایى» آن را به دست مى دهد و این چنین است که فقه همواره زنده است و مى تواند با حفظ اصالت و موازین و مبانى خود در منبع و در روش، پاسخگوى نیازهاى حال و آینده باشد.

 

دوم: اجتهاد جواهرى

 

اگر فقیه برجسته و وارسته اى چون حضرت امام خمینى (سلام الله علیه)، از یک سو بر اجتهاد جواهرى تأکید مى فرماید و از سوى دیگر پویایى اجتهاد را یادآور مى شود، درست از همین نقطه است که فقاهت جواهرى در ذات خود پویایى و حیات را داراست و اجتهاد جواهرى یک مثال گویا و نمونه برتر در اجتهاد شیعى است، و نه منحصر در آن فقیه فرزانه; چرا که همین ویژگى را پیش از وى در فقاهت و اجتهاد شیخ مفید و شیخ الطائفه و سید مرتضى گرفته تا ابن ادریس و محقق حلى و علامه حلى و شهید اول و شهید ثانى و محقق ثانى و تا فقیه والامقامى چون محقق اردبیلى و محقق سبزوارى و نراقى اول و دوم و فاضل هندى ـ که مأخذ عمده اى براى صاحب جواهر به شمار مى رود ـ و کاشف الغطاء و محقق قمى و دهها فقیه نامى دیگر و پس از وى در فقاهت پرآوازه شیخ اعظم انصارى و محقق یزدى و میرزاى نائینى و محقق خراسانى و محقق بروجردى و حضرت امام خمینى (قدس الله اسرارهم) و دهها فقیه فرزانه در دوره متأخر و معاصر وجود دارد و هنر و ارزش فقاهت فقهایى چون فقیه روشن بین، حضرت آیة الله العظمى حاج شیخ یوسف صانعى (دام ظله) نیز همین است که در چارچوب موازین اجتهاد شیعى و فقاهت جواهرى و با بهره جستن فقیهانه از همین خصلت ذاتى توانسته اند از یک سو، تحلیلهاى اجتهادى و آراى فقهى متفاوت و گاه راهگشایى در سطح استدلالهاى فقهى و در مقام افتاء ارائه کنند بدون آنکه از ارزش تلاش فقهى و حرمت جایگاه دیگر فقیهان کاسته شود، و از سوى دیگر، مسائل تازه و پرسشهاى نو پیداى بسیارى را که عصر جدید و تحوّلات علمى اجتماعى کنونى پیش روى بشر گذاشته پاسخ بگویند و براى مشکلات موجود و واقعیت هاى جارى زندگى مردم و جوامع چاره اندیشى کنند.

 

این مهم همواره خواسته و آرزوى استادان و فقیهان متقدم بوده است که فقهاى دیگر و نسلهاى فقهى که در پى هم مى آیند، فقه را هر چه بیشتر در عرض و عمق گسترش دهند و بر تحقیقات بیفزایند، والاّ پدید آمدن هزاران اثر ارزشمند فقهى که اینک سرمایه بزرگ جهان اسلام به ویژه حوزه ها و جوامع شیعى است، صورت واقع نداشت. درست از همین نقطه است که فقیه نام آورى چون حضرت امام خمینى (سلام الله علیه) به علما و مدرّسان تأکید مى کنند: «کوشش نمایند که هر روز بر دقت ها و بحث و نظرها و ابتکار و تحقیق ها افزوده شود و فقه سنتى که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد».و اساساً فلسفه لزوم تقلید از مجتهد زنده و نیز فتح باب اجتهاد را باید از جمله در همین نکته جست که هم تضمینى براى حیات و توسعه و پویایى فقه باشد وهم امکان پاسخگویى به نیازهاى روز و رابطه زنده، مستقیم و ملموس فقیه با مسائل و نیازهاى جامعه وجود داشته باشد و به تعبیر فقیه شهید آیة الله مرتضى مطهرى:«اساساً رمز اجتهاد در تطبیق دستورات کلى با مسائل جدید و حوادث متغیر است. مجتهد واقعى آن است که این امر را به دست آورده باشد و توجه داشته باشد که موضوعات چگونه تغییر مى کند، و بالتبع حکم آنها عوض مى شود، والاّ تنها در مسائل کهنه و فکر شده فکر کردن و حداکثر یک «على الاقوى» را تبدیل به «على الاحوط» کردن و یا یک «على الاحوط» را تبدیل به «على الاقوى» کردن هنرى نیست و این همه جار و جنجال لازم ندارد».

 

اگر حضرت آیة الله صانعى در میان فقهاى گذشته، عنایت ویژه و اهتمام بسیار زیادى به روش اجتهادى محقق اردبیلى، صاحب کتاب بسیار ارزشمند و مبسوط «مجمع الفائدة و البرهان» دارند و این پرسش را بارها مطرح کرده اند که چرا این اثر ارزشمند فقهى جایگاهى در سطح شایسته خود در محافل فقهى و حوزوى باز نکرده است، و اینک چند سال است که نگارش تعلیقه اى استدلالى بر این کتاب و چاپ دوباره آن را یکى از محورهاى تلاش خود قرار داده اند، ناشى از همین نگاه به اجتهاد و نوآورى و حریّت در رأى است که در فقاهت آن فقیه مقدس و نام آور وجود داشته است.

 

سوم: بالندگى فقه

 

این همه تأکید بدان خاطر است که ارزش واقعى اجتهاد و مجاهدت هاى فقهى را باید در جاهایى جست که فقیه، در چارچوب اجتهاد جواهرى که یک نمونه برتر از اجتهاد شیعى به شمار مى رود با بهره گیرى عالمانه از همان خصلت ذاتى اجتهاد، توانسته باشد دستاورد فقهى متفاوتى ارائه کند و یا براى مسائل و پرسش هاى نو پیدا پاسخ شرعى و راهکار فقهى قابل دفاعى به دست دهد. چنین فقهایى را باید ستود و دستاوردهاى آنها را ارج بیشتر نهاد، والاّ راههاى رفته و مسیرهاى هموار، معلوم است که در مقایسه با مسیرهاى تازه و دشوار زحمت چندانى نخواهد داشت. و از همین نقطه است که تولید علم و گسترش تحقیقات معنا پیدا مى کند، والاّ تکرار مکررات است که البته ارزشمند است ولى ارزشى به پایه تولید و تحقیق نخواهد داشت.

 

طبعاً و از این منظر، آن دسته از فقیهانى که بیش از دیگران فقاهت و تواناهایى هاى اجتهادى خویش را در این سطح و در چنین عرصه هایى بروز مى دهند و با پشتوانه دهها سال تحصیل و تدریس و تحقیق و ژرف اندیشى و جامع نگرى و شناخت درست و کافى از موضوعات، دستاوردهاى فتوایى خویش را در سطح حوزه و جامعه عرضه مى کنند، باید در جایگاهى برتر و تلاش اجتهادى آنها از ارزش فزون ترى برخوردار باشد، حتى اگر برخى یا هیچ یکى از استنتاج هاى فقهى آنها مورد پذیرش فرد و یا گروه قرار نگیرد و به بوته نقد عالمانه سپرده شود. این تأکید براى فرزانگان حوزوى و آشنایان به روش و منش فقهاى برجسته و وارسته، سخن تازه اى نیست و همگان مى دانند که روش حوزه ها و سولک فقهاى ما بر همین اصل شکل گرفته و همواره به نظرات دیگران از جمله به آراى تازه، به دیده احترام و اهتمام نگریسته شده و اگر گاه در گوشه و کنار، برخى به هر دلیل شرح صدر لازم را نشان نداده و به خرده گیرى غیر عالمانه پرداخته و روش متین و اصلى را نادیده گرفته و یا از یاد برده اند، اما این موارد هیچ گاه و در دراز مدت نتوانسته رویه تازه اى را در مواجهه با نظرات دیگران و آراى جدید به وجود آورد و به هر حال، اگر برخى از مبتدیان و متوسطان در فقه، فتاوا و دیدگاه هاى تازه را بر نتافته اند اما این نظرات نوعاً توانسته در طول زمان، جایگاه خویش را میان آراى موجود پیدا کند و لااقل در ردیف دیگر گفته ها و فتاوا مطرح و ارزیابى گردد.

 

چهارم: منطق و متانت اجتهاد شیعى

 

امروزه اگر عمل شیعه در جهان داراى منطق برتر و عمل ستوده تر است و در برابر تحدّیات فکرى، علمى، حقوقى و اخلاقى، الگوهاى برتر و نمونه هاى قابل درک و دفاعى را پیش روى جهانیان مى گذارد، خاستگاه آن این است که بر اساس قرآن و عترت و بر پایه اجتهاد درست سخن مى گوید و منطق ثقلین اگر براى جوامع بشرى که از طبع اولیه و هدایت عقلانى خویش فاصله نگرفته اند درست تبیین و ارائه گردد قابل درک و پذیرش است، و بر اساس همین عقلانیت و تفقه جامع نگر است که عالمان و فقیهان ما مى توانند در چارچوب مفاهیمى مشترک، میان بشر امروز سخن بگویند; مفاهیمى که همه جوامع بشرى و وجدان هاى انسانى بر آن آگاهى و اذعان دارند و بر آن تفاهم کرده اند از این رو و با این توجه مایه شگفتى نخواهد بود که در یک اثر کاملا فقهى و یک متن حوزوى در قالب استفتاء و افتاء که پیش روى دارید، مفاهیمى جهانى ـ انسانى چون حقوق انسان، عدالت، نفى تبعیض، کرامت و حرمت انسان، امنیت فردى و اجتماعى و جهانى، آزادى، وفاى به پیمان، حقوق زن، مساوات در برابر قانون، حقوق معنوى و امثال آن که مفاهیمى شناخته شده در جهان اند و همه ریشه در قرآن و سنت دارند به عنوان بخشى از مبانى فقهى، نظرات و احکام مشاهده شود و مورد استدلال و اهتمام قرار گیرد.

 

اجتهاد شیعى با همین منطق و مبانى است که در عرصه عمل حتى در سطح جهانى، آنجا که مسائل عام جهانى و مرتبط به امنیت و صلح و مبارزه با بى عدالتى و حقوق ملت ها و حرمت بى گناهان مطرح است، به زیبایى و استوارى تمام میان منطق جهادى و عدالت خواهانه خویش و سلوک انسانى و امنیت اجتماعى و خشونت زدایى چارچوب و رابطه اى درست و قابل دفاع برقرار مى کند و ظلم و جنایت نسبت به حقوق انسان ها را در هر سطحى که باشد مردود مى شمارد; چه از سوى قدرتها و دولت هاى شناخته شده و چه از سوى گروههاى خشونت محور و طرفداران و عاملان ترور. اجتهاد شیعى با منطق انفتاح باب علم، هم زمینه گسترش علوم اسلامى و معارف دینى را فراهم ساخته و هم ظرفیت پذیرش دیدگاه ها و شرح صدر علمى جامعه به ویژه نخبگان و فرهیختگان را بالا برده و مشروعیت بخشیده است، و هم در مقام التزام هاى قلبى و معرفتى و هم در عرصه عمل، به ویژه در اعمال فردى. البته روشن است مدیریت جامعه و کشوردارى نیازمند وحدت رویه و ضوابط و چارچوب هاى هماهنگ و فراگیر است و آنچه عهده دار این مهم است «قانون» مى باشد که باید بر جامعه حاکم باشد و طبعاً این امر حیاتى نمى تواند محدود به برداشت علمى این فرد یا آن فرد خاص باشد.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق - استفتائات قضایی

تحقیق در مورد وقف بر نفس از دیدگاه فقه و قانون مدنی

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد وقف بر نفس از دیدگاه فقه و قانون مدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد وقف بر نفس از دیدگاه فقه و قانون مدنی


تحقیق در مورد وقف بر نفس از دیدگاه فقه و قانون مدنی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه36

فهرست مطالب

موضوع                                                صفحه

 

مقدمه...................................

 

چکیده...................................

 

بخش اول:  وقف بر نفس از دیدگاه فقهای غیر شیعه  

 

1- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای خنفیه ....

 

2- وقف  بر نفس از دیدگاه فقهای شافعی....

 

3- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای ؟؟........

 

4- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای مالکیه....

 

5- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای زندیه.....

 

6- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای ظاهریه....

 

7- خلاصه آزاد............................

 

بخش دوم- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای شیعه

 

1- قول شهید اول.........................

 

2- قول شهید ثانی........................

 

3- قول محقق ملی.........................

 

4- قول ابوسعید احمد بن سلمان............

 

5- قول علی اصغر مروارید.................

 

6- قول امام خمینی (ره)..................

 

7- قول صاحب جواهر.......................

 

8- قول آیت الله احمد حسینی شیرازی..........

 

9- نظر نگارنده .........................

 

بخش سوم: وقف بر نفس از دیدگاه قانون مدنی  

 

نتیجه ..................................

 

منابع و ماخذ............................

 

 


مقدمه:

 

باتوجه به توصیه‌های ائمه اطهار بروقف و نیز اهداف بالایی که وقف در جامعه ممکن است داشته باشد. رسیدگی و تجزیهو تحلیل این امر در جامعة امروزی ما که ؟؟ به این امر است  امری ضروری به نظر می‌رسد و از آنجا که وقف نهادی بسیار گسترده و احکام مفصل و کاملی را هم در فقه و هم در قانون به خود اختصاص داده است لذا رسیدگی و بررسی همة احکام آن بسیار کاربر است و از حوصلة این مقاله خارج است در ضمن پرورش یک موضوع جزئی می تواند آثار مفیدتری داشته باشد چون ابعاد گوناگون را می توان مورد بحث قرار داد لذا ما در این تحقیق کوتاه بر آن شدیم که موضوع وقف بر نفس که یک جزء کوچک از مسائل مربوط را به به وقف را تشکیل می دهد به طور مفصل هم از دیدگاه قانون مدنی و هم از دیدگاه فقه اعم از عامه و شیعه تحلیل کنیم و در نهایت به یک نتیجه‌گیری برسیم که ما را در بحث قضا، وکالت یا هر حرفة دیگر که مربوط به  این امر است یاری دهد، انشاء الله که چنین باشد.

 

در احکام و شرایط وقف در یک دسته‌بندی به شرایط موقوف علیهم پرداخته می شود از آن جمله اینکه موقوف علیهم باید موجود باشند نه معدوم و یا ا ینکه آنها اهلیت  لازم برای قبض مال مرقوفه را داشته باشند، این  گونه شرایط در وفقه و قانون مدنی تقریبا یکسان هستند و یک شرط مشترک دیگر این است که واقف از موقوف علیهم باید خارج باشد یعنی وقف بر نفس باطلا ست ولی ا ین مورد در مذاهب عامه مورد تردید واقع شده و نسبت به آن ایراداتی و استدلال هایی وارد شده است که لازم است بررسی شوند  و به یک نتیجه‌گیری صحیح برسیم یعنی از دید بعضی فقها وقف بر نفس صحیح است که در جای خود به آن پرداخته خواهد شد.

 

برای پرورش موضوع ابتدا چکیده‌ای از مطالب مطروحه درتحقیق آورده می شود سپس وارد اصل بحث می شویم و دیدگاه فقهای عامه و سپس شیعه مطرح می شود و بعد به یک جمع‌بندی از این مطالب اشاره می کنیم و سپس نظرات حقوقی و نظرات قانون مدنی را طرح می کنیم تا در نهایت به یک نتیجه‌گیری برسیم.


چکیده:

 

 بحث وقف بر نفس در مبحث شرایط موقوف علیهم طرح می شود در این تحقیق این موضوع جزئی از دیدگاه فقه و حقوق مدنی بررسی شده است.

در کل فقهای عامه به دو دسته تقسیم می شوند عده ای معتقدند وقف بر نفس صحیح است و به چند روایت از جمله روایت زیبر یا به اصولی مثل


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد وقف بر نفس از دیدگاه فقه و قانون مدنی

تحقیق درباره خمس در مبانی فقه و آثار اجتماعی آن

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره خمس در مبانی فقه و آثار اجتماعی آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره خمس در مبانی فقه و آثار اجتماعی آن


تحقیق درباره خمس در مبانی فقه و آثار اجتماعی آن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:13

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسأله

اهمیت موضوع
خمس در مبانی فقه و آثار اجتماعی آن

خمس همان حقى است که خدایتعالى آنرا براى پیامبر گرامیش ، محمد بن عبدالله صلى الله علیه و آله و ذریه آن حضرت که خدا نسلشان را زیاد کند قرار داده و آنان را گرامى داشته به این که محتاج زکات نشوند، و کسى که یک درهم از خمس را نپردازد به آنان ظلم کرده و حقشان را غصب نموده است از مولایمان امام صادق علیه‌السلاموارد شده که فرمود: (خداى که جز او معبودى نیست از آنجا که خوردن صدقه را بر ما حرام کرده حکم خمس را براى ما نازل فرمود، بنابراین صدقه بر ما حرام است و خمس تکلیفى است که خدایتعالى آنرا بنفع ما بر مسلمانان واجب کرده و چون جنبه احترام دارد خوردنش براى ما حلال است )و نیز از آن حضرت روایت شده که فرمود: این عذر از هیچ بنده خدائى پذیرفته نیست که از خمس چیزى را خریدارى کند و هنگامى که از او بازخواست مى شود بگوید، پروردگارا من آن کالا را با پول خودم خریدارى کرده ام مگر آنکه قبلا از اهل خمس اجازه گرفته باشد و از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمود: (براى هیچکس حلال نیست با مالى که خمس در آن هست چیزى خریدارى کند مگر بعد از آنکه حق ما را به ما رسانده باشد)و گفتار در خمس از چند جهت است .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره خمس در مبانی فقه و آثار اجتماعی آن