ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد ارآفری~1

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد ارآفری~1 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

حضرت علی (ع) بهترین تفریح کار است.

کار آفرینی: کار آفرینی از دو کلمه کار و آفرینی یا آفریدن تشکیل شده که کار معنی و مفهوم مشخص و معینی دارد. و آن وظیفه ایست که به عهده کسی قرار داده می شود وآن شخص بعد از انجام آن خود گرفته امورات زندگیش را می گذراند.

کار از نیاز انسان سرچشمه می گیردانسان بعد از احساس نیاز به چیزی که مورد نیاز داشت با فکر و تعقل دست به کارهایی زد که نیازش را بر طرف کند مثلاَ به کشت سبزی و غلات پرداخت از حیوانی چون گوسفند و گاو نگهداری کرد تا مایحتاج خود و خانواده اش را تامین کند.

به طور خلاصه بعد از زیاد شدن جمعیت جهان کار رفته رفته به صورت تخصصی در آمد.

و آفرینش یا آفریدن که مفهومش خلاقی کردن یا پدید آوردن است.

پس مفهوم کار آفرینی یعنی خلق کردن کار که چند یا چندین نفر به آن بپردازند حال این کار آفرینی می تواند نوعی کار جدید و نو باشد که تاکنون به فکر کسی نرسیده هم مثل و مانندش در منطقه ای یاکشور ی یا در کل جهان وجود نداشته باشد که این نوع کار آفرینی بهترین نوع کار آفرینی است.

نوع دیگر کار آفرینی ، کار آفرینی است که مثل و مانند آن در جامعه هست.

منتها به تشخیص فرد کار آفرین که بازار امروز نیاز به چنین کالایی دارد دست به تولید قطعاتی می زند که این را هم کار آفرینی نامیده اندکه هر دو نوع کار آفرینی از جهت جلوگیری نیاز های فرد یا شخص یا اعضای این دهکده جهانی اقدام می کند و این نیاز امروز دهکده جهانی که در هر لحظه رو به ترقی و پیشرفت است با جامعه امروزی ما هر کس دست به چنین کاری بزند و خود را وقف این سری مسائل کند هم خیر دنیا و هم خیر آخرت نسیبش خواهد شد.

چون از به هدر رفتن این همه نیروی انسانی جوان و تحصیل کرده جلی گیری خواهد کرد .

اکنون کار آفرینی در جامعه ما و در کشور ما جایگاه مناسبی پیدا کرده امید است مسئولین محترم با پیگیری این گونه مسائل گامی بلند دیگری به سوی موفقیت روز افزون این قوم متمدن ایرانی بردارند.

انشاء الله

معرفی محصول:

معنی کلمه اسباب بازی و اسباب بازی از دو کلمه معروف و مشخص اسباب و کلمه بازی تشکیل شده است. که اسباب از کلمه سبب و نشات ریشه می گیرد. و کلمه بازی هم به انواع سرگرمی که فرد را مشغول به امری یا کاری می کند که در حین انجام آن باعث یادگیری بعضی مهارتهای فردی و اجتماعی می شود . که می توان با انجام دادن بازیهای مفید این مهارتها را ارتقاء بخشید.

پس می توان اسباب بازی را چیزی که سبب بازی افرار مخصوصاَ بچه ها می شود نامید.

اسباب بازی شیئی است که اغلب مخصوصاَ کودکان و نوجوانان که در حال رشد فکری و جسمی هستندساخته شده که با رنگ و طراحی جذابیت آن را بیشتر می کند.

نمی توان این نتیجه را گرفت که چون اسباب بازی در دسترس و مورد استفاده افراد کم سن و سال و مخصوصا َ بچه ها بی اهمیت ، کم اهمیت نامید.

به نظر ما باید این فکر را در اذهان پدر و مادران این مرز و بوم روشن کرد که اسباب بازی فقط جنبه مشغول کردن بچه ها نیست.

بلکه باید گفت که همین اسباب بازی است که اذهان کودکان شما را بارور می کند. و همین اسباب بازی است که آینده کودکان و فرزندان شما را تنظیم و تضمین خواهد کردو باعث پیشرفت روز افزون آن خواهد بود .

نکته قابل توجه که باید به آن توجه داشت این است که این کودکان و نوجوانان امروز جوانان فردا و آینده سازان مملکت خواهند بود.انشاءالله.

پس نمی توان این مسئله را دست کم گرفت و با طراحی هر چه بهتر اسباب بازیهای فکری و سامان دادن این بخش کوچک از صنعت و در واقع این بخش بزرگ صنعت آینده افکار کودکان را وادار کرد که با فکر کردن و نبوغ و خلاقیت آشنا کرد و بتواند از خود طراحی و ابداع کند و همیشه از این نوع اسباب بازی حمایت کرد و از این نوع اسباب بازیها برای کودکان خرید.

خلاصه گزارش:

کارگاه ساخت بازیهای فکری و سر گرمی مخصوص نوجوانان:

اولین بخش ، بخش طراحی است که این بخش توسط سه نفر مهندس طرلح و خلاق و با سلیقه اداره شدو جدیترین اسباب بازیهای فکری مورد استفاده قرار می گیرد.

بخش بعد ، بخش مدل سازی است که طرح تکمیلی را طراحی کرده و به صورت عملاَ با ابعاد و اندازه های واقعی ساخته شده تا طراح از نزدیک جسم را لمس کرده و اشکالات احتمالی آن را بر طرف کرده و برای تولید قطعات مورد نظر قالبهای متفاوت را نقشه کرده و سپس به او تحویل دهد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد ارآفری~1

ابوعلی سینا

اختصاصی از ژیکو ابوعلی سینا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

ابو علی سینا

(دانشمندی که دانش و فلسفه را در هم آمیخت )

(373-428 هجری قمری)

شیخ الرئیس حجت الحق ابو علی حسین بن عبدالله مشهور به ابن سینا سرآمد دانشمندان و فلاسفة قرن چهارم هجری بود که در روز سوم صفر سال 373 هجری قمری در بخارا بدنیا آمد

گویند هنگامی که نطفة ابو علی سنا منعقد می شد ستارة دنباله داری در آسمان مشاهده گردید. ابو علی در پنج سالگی به همراه خانواده اش به بخارا کوچ کرد او در آنجا به ادامة تحصیل پرداخت و در ده سالگی قرآن را از حفظ کرد و سپس شاگردی ابو عبدالله ناتلی را پیش گرفت و نزد او فقه و فلسفه آموخت.

هوش سرشار بوعلی او را از دیگر شاگردان متمایز می نمود و همین باعث حسادت دیگران گردید . گویند روزی عموی او نزد ابو عبدالله ناتلی رفت و گفت : استاد مگر من به شما کم وجوهات می دهم که پسرم را رها نموده و ابو علی سینا را شاگرد ممتاز خود نموده اید ؟

استاد گفت : ابوعلی خود استعدادی ذاتی دارد و گر نه من بین شاگردانم تفاوتی قائل نیستم اکنون آنها را امتحان می کنم تا شما صحت گفتارم را دریابید سپس آنها را از کلاس بیرون فرستاد و زیر بالش پسر عموی او یک آجر و زیر بالش ابو علی سینا یک برگ کاغذ گذاشت و آنها را به کلاس فراخواند.

پسر عموی بوعلی بدون هیچ گفتگویی سرجای خود نشست ولی بوعلی بعد از نشستن بر روی بالش گفت : اتفاق عجیبی افتاده است یا زمین بلند شده و یا اینکه سقف کوتاه شده است!!

بعد از آن بوعلی به طب روی آورد و در هجده سالگی علوم متداول روزگار خویش را آموخت. در این هنگام امیر سامانی (نوح بن منصور) به بیماری صعب العلاج دجار شده بود که پزشکان از معالجة او ناامید شده بودند بوعلی سینا داوطلب درمان او شد و بعد از آنکه امیر را شفا بخشید اجازه یافت تا از کتابخانة با ارزش او استفاده نماید.

اما از آنجایی که بخت با او یار نبود بعد از فوت امیر سامانی مورد تعرض جانشینان او قرار گرفت و ناچار به « گرگانج» پایتخت خوارزمشاهیان رفت و مدتی در دربار ایشان بود تا اینکه سلطان محمود غزنوی که از شهرت ابو علی سینا مطلع شده بود از او خواست تا به غزنین رفته و در دربار او خدمت نماید. ولی ابو علی سینا نمی خواست در دربار حاکم مستبدی چون محمود غزنوی باشد از رفتن به آنجا خودداری کرد و مورد تعقیب ماموران او قرار گرفت از این رو با دوستش ( ابو سهل مسیحی) به ری گریخت . در این سفر پر خطر دوست ابو علی سینا ( ابو سهل) در اثر تشنگی و مشکلات راه تلف شد و ابو علی سینا خود به تنهایی به ری رسید.

بعد از این مسافرت طاقت فرسا به گرگان رفت و در آنجا به طبابت پرداخت و کتابهای با ارزشی در آن شهر به یاری یکی از شاگردانش محمد جوزجانی نگاشت. مدتی بعد استاد دوباره به ری بازگشت و در خدمت مجدالدوله دیلمی در آمد.

ابن سینا چندی بعد به قزوین و همدان رفت تا در خدمت شمس الدوله برادر مجدالدوله در آید و او را که مدتها گرفتار بیماری مرموزی بود شفا بخشد. او بعد از چهل سال روز طبابت توانست شمس الدوله را از بیماری نجات بخشیده و وزیر او گردد ولی این وزارت برای حکیم شوم و نحس بود چونکه چندی بعد در سال 405 هجری او را معزول نموده و خانه نشین کردند.

ابوعلی سینا هفت سال مطرود بود ولی در این مدت مطالعات خویش را گسترش داد و به نوشتن پرداخت . چندی بعد پسر شمس الدوله که جانشین پدر شده بود با ابوعلی سینا به مخالفت پرداخت و او را به زندان افکند . اما مدتی بعد از آنجا رهایی یافت و به نزد علاء الدولخ حاکم اصفهان که از دوستانش بود رفت و به وزارت وی برگزیده شد. در دوران وزارت او در اصفهان گویند روزی شیخ الرئیس از راهی می گذشت که در ان چاه کنب به تمیز کردم چاه فاضلابی مشغول بود چاه کن هنگامی که بوعلی سینا را با آن شکوه و جلال مشاهده نمود بی اختیار این شعر را گفت :

گرامی داشتم ای نفس از آنت که آسان بگذرد بر دل جهانت

ابو علی سینا با شنیدن ای شعر که کنایه ای به او بود ناراحت شد و گفت : ای مرد حقا که خداوند ترا شناخته که شغل کناسی را به تو داده است. حیف از این عمر عزیز و گرانقدر نیست که آنرا در دفع فضولات بیهوده هدر کنی ؟

چاه کن گفت : درست است که تو وزیر سلطان هستی و من کناس ! اما بدان و آگاه باش که اگر انسان روزی اش را با دسترنج خویش بدست آورد بهتر است که با زیر منت دونان رفتن شکم خود


دانلود با لینک مستقیم


ابوعلی سینا

امام علی ( ع )

اختصاصی از ژیکو امام علی ( ع ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

 مقام: امام اول شیعیان و خلیفة الله بلافصل بعد از رسول الله خاتم النبیین

 نام: علی (ع) ( بیش از 1000 نام برای ایشان در کتب مختلف نوشته شده. که مشهورترین همه آنها علی ست که قبل از ایشان احدی به این نام خوانده نشده بود. این نامیست از جانب خداوند بر روی لوح سبز رنگی برای آن حضرت انتخاب گردید (( خصصتما بالولد الزکی و الطاهر المنتخب الرضی فاسمه من شامخ علی علی اشتق من العلی... شما به فرزند پاک و طاهر که انتخاب شده و پسندیده خداست اختصاص یافته اید نام او از جانب خداوند بلند مرتبه علی است نام علی از نام خداوند گرفته شده است)) اسامی دیگر وی اسدالله، یدالله، عین الله، نورالله، حیدر و... است.

 القاب: امیرالمومنین (ابن شهر آشوب بیش از 850 لقب برای او ذکر نموده است.نزد اهل آسمان معروف به شمساطیل است، در زمین جمحائیل، در لوح قنسوم، در قلم منصوم، در عرش معین ، نزد رضوان امین ، نزد حورالعین اصب ، در صحف ابراهیم (ع) حزبیل ، در عبرانیه بلقیاطیس، در سریانیه شروحیل، در تورات ایلیا، در زبور اریا، در انجیل بریا ، در صحف حجرعین، در قرآن علی است.) و بیش از 400 لقب برای آن حضرت آورده شده است. که مشهورترین آنها: امیرالمومنین، امام المتقین، یعسوب الدین، قائد الغر المحجلین، صدیق اکبر، فاروق الحق والباطل، خیر الوصیین، سید الموحدین، امیر البرره، سید المسلمین، حجت، وصی و... است.

 کنیه: ابوالحسن ( کنیه ی آن حضرت در لسان پیامبر (ص) ابا الحسنین، ابوالریحانتین و ابوالسبطین بوده است. و نیز در حدیثی پیامبر به ایشان فرموده: تو شایسته ی کنیه ی بوتراب هستی. امام حسن (ع) پدر را اباالحسین و امام حسین (ع) اباالحسن می خوانده اند. )

 پدر آن حضرت: ابوطالب (ع) ( نام مبارکش عمران، پدرشان جناب عبدالمطلب و مادرشان فاطمه بنت عمر وبن عائذ است.ایشان با جناب عبدالله پدر پیامبر و زبیر برادر تنی بودند و سایر اولاد جناب عبدالمطلب از دیگر همسران وی متولد شده بودن. جناب عمران (ع) یکی از ده پسر جناب عبدالمطلب بود و کنیه ی ایشان ابوطالب است و ملقب به شیخ بطحا بوده اند. از شعرای معروف عرب و از قهرمانان به شمار می رفتند. از سطور برجسته ی زندگانی ابوطالب دو سطر است: کفالت محمد امین برادرزاده ی یتیم خود- حمایت از منظور مقدس آن حضرت که در این راه بیش از 53 سال خدمت و فداکاری کرد. ایشان بعد جناب عبدالمطلب کفالت پیامبر را برعهده داشت.هیچگاه عبادت بت نکرد و پیرو دین جدش ابراهیم(ع) بود. بنابر نقلی سن آن حضرت هنگام رحلت81 سال بوده است و در 26 رجب سه سال قبل ازهجرت و در سال 10 بعثت از دنیا رفت. بعداز رحلت او جبرئیل بر پیامبر اکرم نازل شد و عرض کرد:((یاور تو از دنیا رفت،هجرت کن)) )

 مادر آن حضرت : فاطمه (س) ( پدرشان اسد بن هاشم بن عبد مناف و مادرشان فاطمه [عاتکه]  بنت هرم بن رواحه بن حجر ... بن لوی است. در مکه و حدود سال 61  قبل از هجرت به دنیا آمد. پیرومذهب ابراهیم بود. حدود 10 سالگی به ازدواج جناب ابوطالب درآمد. پیامبر از او به عنوان معدود کسانی که مقام شفاعت را از خداوند بدست آورده نام می برد. از راویان نور بوده و46 حدیث از پیامبر روایت نموده. یازدهمین نفر و دومین زنی ست که اسلام آورد. بعد از وفات حضرت خدیجه(س) فرزند او حضرت فاطمه زهرا(س) را که حدود 5 سال بیشتر نداشت در دامان پر مهر خود پرورش داد. وی اولین بانویی بود که پای پیاده هجرت کرد و در مدینه بر پیامبر وارد شد. اول زن هاشمیه است که خلیفه ی هاشمی به وجود آورد. تنها کسی ست که دیوار کعبه برایش شکافته شد و در آنجا وضع حمل نمود.اولین زن هاشمی است که فرزند هاشمی به دنیا آورد. به روایاتی سن آن حضرت هنگام رحلت 60 یا 65 یا 70سال بوده و درسال چهارم هجرت از دنیا رفته است. در روز وفاتش پیامبر(ص) خود برای تجهیزش رفت و پیراهن خود را به عنوان کفن او اختصاص داد و به دست خود لحد را گذاشت و فرمود: او بهترین خلق خدا بود و من پیراهنم را برای کفن او دادم تا از فشار قبر در امان باشد. )

 تاریخ ولادت: جمعه 13 رجب 30 سال بعد از عام الفیل(در هنگام تولد او زنان بهشتی حوا ، ساره ، آسیه ، مادر موسی  و مادر عیسی  و پیامبران الهی حضرت آدم ،حضرت نوح ، حضرت ابراهیم ، حضرت موسی ، حضرت عیسی حضور داشتند.

 محل ولادت: مکه ( در کعبه معظمه که قبل از او و بعد از او مولودی در آنجا به دنیا نیامده و نخواهد آمد. سه روز پس از تولد به همراه مادرش از کعبه خارج شد.)

 تعداد برادران و خواهران: سه برادر به نام های طالب (حدودا همسن پیامبر بوده و بنابر اقوال تاریخی وی زود از دنیا رفت ) ، عقیل ( حدود چهل سال قبل از هجرت پیامبر به دنیا آمد . پیامبر از دو جهت او را دوست می داشت یکی از جهت ابی طالب و دیگری از جهت فرزندش مسلم که در راه دوستی با امام حسین(ع) به شهادت رسید. ) ، جعفر ( حدود سه سال قبل ازهجرت درمکه به دنیا آمد. در جنگ موته ایشان پرچم اسلام را به دست راست گرفت و سوار بر اسب به قلب لشگر دشمن حمله کرد  که در آنجا  دست راستش را قطع کردند او پرچم را به دست چپ گرفت و به جنگ ادامه داد ، دست چپش را نیز قطع کردند ، آنگاه پرچم را با دو بازوی بریده اش به سینه چسبانید تا به شهادت رسید.) برادران به ترتیب هر یک 10 سال با هم تفاوت سنی داشتند و حضرت علی(ع) کوچکترین آنها بود. و دو خواهر به نام های فاخته (مشهور به ام هانی بوده. همسر ابووهب هبیرة بن عمروبن عامر مخزومی. به مانند مادرش از راویان نور بوده است.) و جمانه (مشهور به اسماء یا ریطه بوده. همسر سفیان بن الحارث بن عبدالمطلب.) 

 تعداد فرزندان: به روایت شیخ مفید 12 پسر و 16 دختر ( حسن (ع)، حسین(ع)، محسن(ع)، زینب کبری(س) و ام کلثوم(س) از فاطمه زهرا(س) - محمد حنفیه از خوله بنت جعفر بن قیس حنفیه ( ایشان در زمان حکومت عمربن الخطاب به دنیا آمد و در سن 65 سالگی در ربیع الاول سال 81 هجری از دنیا رفت. بعد از شهادت امام حسین (ع) مختار ثقفی وی را امام خواند ) - عباس(ع) ( ایشان 4 شعبان سال 26 هجری قمری در مدینه به دنیا آمد و در 10 محذم سال 61 هجری در کنار نهر علقمه کربلا به شهادت رسید ) ، عثمان ( وی متولد کوفه بود و حضرت نام ایشان را به یاد برادر عثمان بن مظعون، عثمان نامید و همراه سه برادر خود در واقعه کربلا در سن حدود 21 سالگی به شهادت رسید ) ، عبدالله ( وی متولد کوفه بود و همراه سه برادر خود در واقعه کربلا در سن حدود 25 سالگی به شهادت رسید ) و جعفر ( حضرت نام ایشان را به یاد برادرش جعفر طیار، جعفر نامید و همراه سه برادر بزرگ خود در واقعه کربلا به شهادت رسید ) از ام البنین - عون و یحیی ( وی در زمان حیات پدر از دنیا رفت و در هاشمیه عراق به خاک سپرده شد ) از اسماء بنت عمیس - عبیدالله ( از شهدای واقعه کربلا ) و محمد اصغر ( از شهدای واقعه کربلا ) از لیلی بنت مسعود دارمیه التیمیه - ام الحسن ( از وی در کتب به صورت کنیه نام برده شده. او با پسر عمه خود جعدة بن ابی هبیره مخزومی که از خواص شیعیان بود ازدواج کرد و پس از آن با پسر عمویش جعفر بن


دانلود با لینک مستقیم


امام علی ( ع )

میرزا محمد علی صائب تبریزی

اختصاصی از ژیکو میرزا محمد علی صائب تبریزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

میرزا محمد علی، متخلص به صائب، از معروفترین شاعران عهد صفویه است. تاریخ تولدش معلوم نیست، و محل تولد او را بعضی در تبریز و بسیاری در اصفهان دانسته‏اند؛ اما خاندان او مسلماً تبریزی بوده‏اند. پدرش از بازرگانان اصفهان بود و خود یا پدرش به دستور شاه عباس اول صفوی با جمعی از تجار و مردم ثروتمند و متشخص از تبریز کوچ کرد و در محله عباس آباد اصفهان ساکن شد. عموی صائب، شمس الدین تبریزی شیرین قلم، مشهور به شمس ثانی، از استادان خط بود. صائب در سال 1034 هـ . ق از اصفهان عازم هندوستان شد و بعد به هرات و کابل رفت. حکمران کابل، خواجه احسن الله مشهور به ظفرخان، که خود شاعر و ادیب بود، مقدم صائب را گرامی داشت. ظفرخان پس از مدتی به خاطر جلوس شاه جهان، عازم دکن شد و صائب را نیز با خود همراه بود. شاه جهان، صائب را مورد عنایت قرار داد و به او لقب مستعدخان داد (برخی بر این باورند که این لقب را درویشی به او داده است). در سال 1039 هـ.ق که صائب و ظفرخان در رکاب شاه جهان در برهانپور بودند، خبر رسید که پدر صائب از ایران به اکبرآباد هندوستان آمده است و می‏خواهد او را با خود به ایران ببرد. صائب از ظفرخان و پدر او، خواجه ابوالحسن تربتی اجازه بازگشت خواست، اما حصول این رخصت تا دو سال طول کشید. در سال 1042 هـ.ق، که حکومت کشمیر به ظفرخان (به نیابت از پدرش) واگذار شد، صائب نیز به آن جا رفت، و از آن جا هم به اتفاق پدر عازم ایران شد. پس از بازگشت به ایران، در اصفهان اقامت گزید و فقط گاهی به شهرهایی از قبیل قزوین، اردبیل، تبریز و یزد سفر کرد. صائب در ایران شهرت فراوان یافت و شاه عباس دوم صفوی او را به لقب ملک الشعرایی مفتخر ساخت. وفات صائب در اصفهان اتفاق افتاد. سن او به هنگام وفات از 65 تا 71 گفته‏اند. آرامگاه او در اصفهان و در محلی است که در زمان حیاتش معروف به تکیه میرزا صائب بود. تعداد اشعار صائب را از شصت هزار تا صد و بیست هزار و سیصد هزار بیت و بالاتر نیز گفته‏اند. دیوان او مکرر در ایران و هندوستان چاپ شده است. صائب خط را خوش می‏نوشت و به ترکی نیز شعر می‏سرود. پس از قرن پنجم هجری، زبان شعر فارسی به همت شاعران عارفی نظیر، سنایی، نظامی، مولانا، سعدی و حافظ در سبکی ویژه که بعدها سبک عراقی نامیدندش، استحاله شد. پیش از ظهور این بزرگان، شعر فارسی مبتنی بر دریافتهای حسی و بدوی از هستی بود. حماسه و قصیده غالبترین انواع ادبی و در مرحله‏ای پس از این دو، غزل عرصه بیان احساسات و عواطف شاعران موسوم به سبک خراسانی محسوب می‏شد. سبک خراسانی بر عناصری چون فخامت زبان و تصاویر شفاف و محسوس همراه با حس عاطفی غلیظ بنیاد گرفته بود. جهان بینی اکثر شاعران این دوره (به استثنای یکی دو تن) بیش از آن که افلاکی و حقیقی باشد، مجازی و دنیوی بود. شعر فارسی با گذر از سبک خراسانی و حضور و ظهور خلاق شاعرانی عارف در آن، زیبایی سرشار و متعالی و ظریفی عظیم و غنی و وجوهی چندگانه پیدا کرد و اندیشه عرفانی غالبترین صبغه درونی آن شد. هر کدام از بزرگان این سبک همچون قله‏های تسخیر ناپذیری شدند که با گذشت سالیان دراز، هنوز سایه سنگینشان بر شعر و ادب فارسی گسترده است. در این سبک، برخلاف جهان حسی و ملموس سبک خراسانی، شعر پای در وادی مفاهیم انتزاعی گذاشت. به گونه‏ای که شاعران بزرگ، متفکران بزرگی نیز بودند. در همین دوران بود که غزل فارسی با دستکار بزرگانی چون خافظ و سعدی به اوج حقیقی خویش نزدیک شد. پس از قرن هشتم هجری اغلب شاعران، جز حفظ سنت و حرکت در حد و حدود و حاشیه آثار گذشتگان گامی فراپیش ننهادند. از قرن نهم به بعد، گروهی از شاعران ـ در جستجوی راهی تازه ـ کوشیدند تا شعر خود را از تقلید و تکرار رهایی بخشند. کوششهای این گروه در بیان صمیمانه و صادقانه حس و حال درونی و زبانی سهل و ساده و دور از تکلف و مناظره عاشق و معشوق خلاصه شد. از شاعران این گروه که در تذکره‏ها با عنوان شاعران «وقوعی» و یا مکتب وقوع نام برده می‏شوند، کسانی همچون بابافغانی، وحشی بافقی، اهلی و هلالی از بقیه معروفند. آثار شاعران مکتب وقوع اگر چه در کنار آثار دیگر سبکها اهمیتی درخور پیدا نکرد، اما همچون پل ارتباطی بین سبک عراقی و سبک هندی زمینه‏ای برای پیدایش «طرز نو» بود. مرور این دو بیت از وقوعی تبریزی (از شاعران سبک وقوع) خالی از فایده نیست: زینسان که عشق در دلم امروز خانه ساخت می‏بایدم به درد دل جاودانه ساخت چون مرغ زخم خورده برون شد ز سینه دل آن بال و پر شکسته کجا آشیانه ساخت؟ از آغاز قرن دهم هجری تا میانه قرن دوازدهم هجری، شعر فارسی رنگ و بویی دیگر به خود گرفت و شاعران معیارهای زیبا شناختی جدیدی را مبنای آفرینش آثار خود کردند و به کسب تجربه‏هایی تازه پرداختند که بعدها این «طرز نو» به سبک هندی معروف شد. از مهمترین علل نامگذاری این شیوه به سبک هندی، مهاجرت بسیاری از این شاعران به سرزمین اسرار آمیز هند بود. محققان دلایل بسیاری بر علت مهاجرت شاعران ایرانی به هند، ذکر کرده‏اند؛ از جمله استاد گلچین معانی مهمترین


دانلود با لینک مستقیم


میرزا محمد علی صائب تبریزی

تحقیق درمورد زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی

ولادت

پدر

تحصیلات

اساتید

درجه اجتهاد

جامعیت علمی

شاگردان

در پی محبوب

تقیّد تام به آداب شرع

صبر و استقامت چهل ساله

فتح باب

رحلت و تناثر نجوم در رحلت ایشان

 

ولادتحاج سید علی آقا قاضی فرزند حاج سید حسین قاضی است. ایشان در سیزدهم ماه ذی الحجة الحرام سال 1282هـ.ق. از بطن دختر حاج میرزا محسن قاضی، در تبریز متولد شد و او را علی نام نهادند، بعد از بلوغ و رشد به تحصیل علوم ادبیه و دینیه مشغول گردید و مدتی در نزد پدر بزرگوار خود و میرزا موسی تبریزی و میرزا محمد علی قراچه داغی درس خواند.

پدرپدر ایشان، سید حسین قاضی، انسانی بزرگ و وارسته بود که از شاگردان برجسته آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی بود و از ایشان اجازه اجتهاد داشت. درباره ایشان گفته اند زمانی که قصد داشت سامرا را ترک کند و به زادگاه خویش تبریز باز گردد استادش میرزای شیرازی به وی فرمود در شبانه روز یک ساعت را برای خودت بگذار.

 یک سال بعد چند نفر از تجار تبریز به سامرا مشرف می شوند و با آیت الله میرزا محمد حسن شیرازی ملاقات می کنند؛ وقتی ایشان احوال شاگرد خویش را جویا می شود، می گویند: « یک ساعتی که شما نصیحت فرموده اید، تمام اوقات ایشان را گرفته، و در شب و روز با خدای خود مراوده دارند. »

تحصیلات سید علی قاضی از همان ابتدای جوانی تحصیلات خود را نزد پدر بزرگوار سید حسین قاضی و میرزا موسوی تبریزی و میرزا محمد علی قراچه داغی آغاز کرد. پدرش به علم تفسیر علاقه و رغبت خاص و ید طولایی داشته است، چنانکه سید علی آقا خودش تصریح کرده که تفسیر کشاف را خدمت پدرش خوانده است. همچنین ایشان ادبیات عربی و فارسی را پیش شاعر نامی و دانشمند معروف میرزا محمد تقی تبریزی معروف به «حجة الاسلام» و متخلص به « نیر» خوانده و از ایشان اشعار زیادی به فارسی و عربی نقل می کرد و شعر طنز ایشان را که هزار بیت بود از بر کرده بود و می خواند. ایشان در سال 1308هـ.ق. در سن 26 سالگی به نجف اشرف مشرف شد و تا آخر عمر آن جا را موطن اصلی خویش قرار داد.آیت الله سید علی آقا قاضی از زمانی که وارد نجف اشرف شد، دیگر از آنجا به هیچ عنوان خارج نشد مگر یک بار برای زیارت مشهد مقدس حدود سال 1330هـ ق به ایران سفر کرد و بعد از زیارت به طهران بازگشت و مدت کوتاهی در شهرری در جوار شاه عبدالعظیم اقامت گزید.

اساتید ایشان در نجف نزد مرحوم فاضل شرابیانی، شیخ محمد حسن مامقانی، شیخ فتح الله شریعت، آخوند خراسانی، عارف کامل حاج امامقلی نخجوانی و حاجی میرزا حسین خلیلی درس خواند و مخصوصاً از بهترین شاگردان این استاد اخیر به شمار می آمد که در خدمت وی تهذیب اخلاق را تحصیل کرد.

آقازاده سید علی آقا قاضی نقل می کند: « ... میرزا علی آقا قاضی بسیار از استادش میرزا حسین خلیلی یاد می کرد و او را به نیکی نام می برد و من ندیدم کسی مثل این استادش او را در شگفتی اندازد و هر وقت نام این استاد نزدش برده می شد به او حالت بهت و سکوت دست می داد و غرق تأملات و تفکرات می شد! »

ایشان از سن نوجوانی تحت تربیت والد گرامی، آقا سید حسین قاضی بود و جوهره حرکت و سلوک ایشان از پدر بزرگوارشان می باشد و بعد از آن که به نجف اشرف مشرف شدند، نزد آیت الله شیخ محمد بهاری و آیت الله سید احمد کربلایی معروف به واحد العین و به کسب مکارم اخلاقی و عرفانی پرداخت و این دو نیز از مبرزترین شاگردان ملاحسینقلی همدانی(ره) بودند.

درباره ملاحسینقلی همدانی حکایات های بس شگفت آوری نقل شده، که گویای عظمت، روح بلند و نفوذ معنوی ایشان می باشد. او با عشق و همت بی نظیر زمان زیادی از عمرش را به تربیت مستعدین سپری کرد تا این که توانست 300 نفر را تربیت کند که هر یک از آنها یکی از اولیای الهی شدند، مانند شیخ محمد بهاری، مرحوم سید احمد کربلایی، مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و ... .

سلسه اساتید ملاحسینقلی همدانی به حاج سید علی شوشتری و سپس به شخصی به نام ملاقلی جولا می رسد. آقا سید علی قاضی در عراق به خدمت جمعی از اکابر اولیاء رسید و از آن جمله سالهایی چند در تحت تربیت مرحوم آقا سید احمد کربلایی معروف به واحدالعین، قرار گرفت و از صحبت آن بزرگوار به درجات اولیاء أبرار ارتقاء گزید، چندان که در تهذیب اخلاق شاگردان و مریدان و ملازمان چندی را تربیت کرد.

آقا سید علی آقای قاضی درباره این استادش می فرماید: « شبی از شبها را به مسجد سهله می گذارنیدم- زاده الله شرفاً- به تنهایی به نیمه شب یکی در آمد و به مقام ابراهیم علیه السلام مقام کرد و از پی فریضه صبح در سجده شد تا طلوع خورشید. آنگاه برفتم و دیدم عین الانسان و الانسان العین آقا سید احمد کربلایی بکاء است، و از شدت گریه، خاک سجده گاه گل کرده است! و صبح برفت و در حجره نشست و چنان می خندید که صدای او به بیرون مسجد می رسید. »

آیت الله شیخ علی سعادت پرور نقل می کند: « وقتی مرحوم آقا سید علی قاضی جوانی بیش نبود، پدر مرحومش آقا سید حسین قاضی که خود از دست پروردگان مرحوم عارف کامل حاج امامقلی نخجوانی بود به آقای قاضی سفارش کرده بود که هر روز به محضر استاد مشرف شده و چند ساعتی در محضرش بنشیند، اگر صحبت و کلامی شد که بهره گیرد و گرنه به صورت و هیئت استاد نظاره نماید. در آن روزها، مرض وبا در نجف غوغا می کرد، فرزندان مرحوم آقا امامقلی نخجوانی یکی پس از دیگری در اثر مرض وبا رحلت می کردند و ایشان بدون هیچ ناراحتی و انزجار قلبی به شکرگزاری مشغول بود. وقتی از وی علت این عمل را جویا شدند فرمود: قباله های زمین را دیده اید که وقتی کسی صاحب یکی از آنها شد، هر کاری که دلش خواست با زمین اش انجام می دهد؛ حالا هم خدای سبحان صاحب و مالک اصلی این فرزندان و همه چیز من است و هر کاری که بخواهد با آنان انجام می دهد و کسی را حق سوال و اعتراض نیست! »

درجه اجتهاد

پس از اقامت در نجف اشرف، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی از جمله فاضل شربیانی، شیخ محمد مامقانی، شیخ فتح الله شریعت، آخوند خراسانی و... ادامه دادند و سرانجام کوشش های خستگی ناپذیر مرحوم آیت الله قاضی در راه کسب علم، کمال و دانش، در سن 27 سالگی به ثمر نشست و این جوان بلند همت در عنفوان جوانی به درجه اجتهاد رسید.

جامعیت علمی

آقا سید هاشم حداد از شاگردان ایشان می فرمود: « مرحوم آقا (قاضی) یک عالمی بود که از جهت فقاهت بی نظیر بود. از جهت فهم روایت و حدیث بی نظیر بود. از جهت تفسیر و علوم قرآنی بی نظیر بود. از جهت ادبیات عرب و لغت و فصاحت بی نظیر بود، حتی از جهت تجوید و قرائت قرآن. و در مجالس فاتحه ای که احیاناً حضور پیدا می نمود، کمتر قاری قرآن بود که جرأت خواندن در حضور وی را داشته باشد، چرا که اشکالهای تجویدی و نحوه قرائتشان را می گفت... »آیت الله خسروشاهی از علامه طباطبائی نقل می کردند که: کتابهای معقول را خواندم ولی وقتی خدمت سید علی آقا قاضی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی