فرمت فایل: ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ )
قسمتی از محتوای متن
تعداد صفحات : 11 صفحه
ادیان در سیر رشد و تکاملشان کلام را به وجود آوردند.
پدید آمدن علم کلام، توطئه یا تدبیر کسی نبود؛ بلکه نتیجه رشد طبیعی و تکامل تاریخی یک مکتب بود.
وقتی پیامبری می آید و دعوت خود را در می افکند، نه به زبان متکلمان سخن می گوید، نه به زبان فیلسوفان و نه به زبان مورخان.
به طور کلی، زبان پیامبران زبان فنی نیست، حتی زبان فقهی و فلسفی هم نیست؛ بلکه زبان عرفی است.
در آینده کسانی در می رسند و به شناختن و فهمیدن پیام پیامبر دست می یازند و در اثر این شناخت ها، رفته رفته علمی پدید می آید که ما آن را «علم کلام» می نامیم.
برای فهمیدن پیام پیامبر، اگر صرفاً از روی کلمات او اقدام کنند، در این صورت کلام آن ها کلام نقلی و تفسیری خواهد شد و اگر از زراد خانه فلسفی سلاح هایی را وام گیرند و اقتباس کنند و آن را در فهمیدن پیام پیامبر به کار بگیرند، آن گاه کلامشان، کلام عقلی یا کلام فلسفی خواهد بود.
در میان مسلمانان هم، درست همان طور که در میان مسیحیان رخ داد؛ علم کلام و پدید آمدنش یک روند کاملاً طبیعی بود.
این که بعد از آن چه سیری پیدا کرد، چه رشدی داشت و به چه نتایجی منتهی شد، بحث دیگری است.
مشخص است که بعدها بزرگانی حتی از میان متکلمان؛ مثل غزالی، ظهور کردند و بر علم کلام طعن زدند و به صراحت و به وضوح بیان داشتند که علم کلام، ایمان کسی را افزایش نمی دهد.
همان علمی که برای دفاع از ایمانیات و اعتقادات و مواضع دینی پدیدآمده بود، رفته رفته به حجابی برای ایمانیات بدل شد.
از نظر پاره ای از متکلمان، داستان علم کلام، دست کم در بدو تکوین و تولدش، شاید هم چنان که مشخص است؛ تولدی کاملاً طبیعی داشت، به ویژه که مسلمانان با دیگر اقوام، همچون یهودیان و مسیحیان تماس پیدا کردند و سخنان آن ها را می شنیدند، متکلمان آنان را می دیدند و با آن ها به بحث می پرداختند و آرا یا شبهات آن ها وارد جهان اسلام می شد.
مسلمانان هم که در مقام کسب علم از این سو و آن سوی جهان چالاک بودند، این اندیشه ها را می پذیرفتند و از آن استقبال می کردند.
دانلود علم کلام