لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطالب
مقدمه 2
ولادت و تحصیل در آمل 3
بارقۀ الهی 4
ورود به تهران 6
هجرت به شهر مقدس قم 7
قطره ای از دریای فضایل 10
غزلی از دیوان علامه 11
گلستان آثار علامه 11
منابع 12مقدمه:
قال رسول الله(ص): انّ مَثل العلماء فی الارض کمثل النجوم فی السماء یهتدی بها فی السماء یهندی بها فی ظلمات البّر و البحر...
طبق حدیث شریف فوق مَثل علما در زمین مَثل ستارگان آسمانی است.
همانگونه که در تاریکیها و شبهای ظلمانی، ستارگان وسیله ای برای راهیابی و هدایت خلق و رهایی از ظلماتست وجود علما در دنیای پر از جهل و نادانی و ظلم و مملو از فقر معنوی، مایه هدایت و رهایی از خطر سقوط معنوی و آزادی از چنگال شکلهای مختلف جهل و نادانی است و همنشینی با آنان باعث روشنی قلب، زنده شدن یاد خدا، ارتقاء معنویت و افزایش محبت به اهل بیت(ع) و فضایل اخلاقی خواهد بود.
شهرستان آمل از شهرهای عالم پرور استان مازندران بوده و در طول تاریخ علما و بزرگان زیادی را پرورانده و به جهان شیعه و عالم فقه و اندیشه و عرفان تقدیم کرده است.
از جملۀ آن بزرگان، دو شخصیت ممتاز حوزه های علمیه در قرن حاضر یعنی علامه ذالفنون حضرت آیة الله حسن زاده و علامه جلیل القدر، فیلسوف معاصر و مفسر قرآن حضرت آیة الله جوادی آملی می باشند که از مفاخر تشیع محسوب گشته و اکنون چون خورشیدی پر فروغ بر آسمان علم و اندیشه می درخشید.
علامه حسن زاده این حکیم فرزانه و اندیشمند نمونه، چنان غرق در معنویت و عرفان است که گویی غیر خدا را نمی بیند و سیمای عرفانی و معنویت وی توجه هر انسان شیفته فضیلت و تشنۀ حقیقت را به سوی خود جلب کرده و نگریستن به چهرۀ نورانی اش انسان را به یاد خدا می اندازد.
ولادت و تحصیل در آمل :
اواخر سال 1307 شمسی در یک روز سرد زمستانی و میان کوهها و قله های سر به فلک کشیدۀ البرز در روستای«ایرا» از توابع بخش لاریجان شهرستان آمل کودکی چشم به جهان گشود. پدر و مادر مؤمن و بزرگوارش مطابق با حُسن صورت و سیرتش نام مبارک«حسن» را بر او نهادند این کودک مبارک از همان اوان زندگی روی سعادت را به خود دید استاد در این زمینه می فرمایند:
برکاتی که از الطاف الهی نصیبم شده است، همه از شیر طیب و دامن طاهر مادرم و روزی حلال پدرم بوده است.
رفته رفته دوران طفولیت و شیر خوارگی به سر آمد و استاد وارد مراحل جدیدی از زندگی گشت و از همان دوران کودکی والدینش به خاطر علم دوستی خانواده، جلوگیری از به هدر رفتن عمر، و در امان بودن از اذیتهای کودکانۀ وی، او را راهی مکتب خانه کردند جناب استاد در این باره می فرمایند:
در حالی که شش ساله بودم به مکتب خانه، خدمت یک معلّم روحانی شرفیاب شدم و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتم و تعدادی از جزوات متداول در مکتب خانه های آن زمان را خواندم تا اینکه در خرد سالی، تمام قرآن کریم را بخوبی فرا گرفتم
پس از مکتب، وارد مدرسۀ ابتدائی گشت. ذکاوت و تیزهوشی و استعداد درخشان وی چند روز پس از ورود به کلاس اول، به شکل جهشی وارد کلاس دوم شود بیش از دو سال از ورود مدرسه اش نگذشته بود که مادر بزرگوارشان فوت نمودند ولی این امتحان سخت در اراده اش نتوانست خللی وارد نماید استاد بعد از اتمام کلاس ششم ابتدائی از مدرسه بیرون آمد و حدود یکسال و نیم در خانه ماند تا آنکه بارقه ای الهی نصیبش شد بارقه ای که از سورۀ مبارکۀ توحید آغاز گشت . بارقۀ الهی استاد در شرح آن می فرمایند:
یک بندۀ خدایی بود- که خدا رحمتش کند – قرائت قرآنش خوب بود و ایشان یک روز در صحرا زمین
تحقیق در مورد علامه آملی