فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحه:26
چکیده:
یکی از مسائل روز جهان مسأله محیط زیست روستا است. حفاظت از محیط زیست روستا نه تنها به عنوان جزء تفکیک ناپذیر توسعه پایدار روستایی بلکه به عنوان ارزش بنیادین مورد نیاز نسل امروز و نسل های آتی مورد پذیرش و تأکید قرار گرفته است. از آنجایی که توسط منابع انسانی، عامل کلیدی و پیش شرط ضروری برای دستیابی به توسعه پایدارروستایی به شمار می رود. به همین جهت می توان گفت که توسعه پایدار در روستاهای ما زمانی امکان پذیر است که، زنان صاحب درآمد و مالک منابع مالی همراه با دخالت و مشارکت درامور و مسائل اجتماعی جامعه خود شوند. زیرا توسعه پایدار روستایی بدون مشارکت زنان، امری امکان ناپذیر می باشد. در این راستا مشارکت و آموزش زنان کلید موفقیت هر اقدامی است که به منظور نیل به بهبود وضعیت محیط زیست و تسهیل توسعه پایدار روستایی صورت می گیرد. این مقاله که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است ضمن اشاره به مفهوم محیط زیست و توسعه پایدار روستایی به ضرورت و توجه به حفاظت از محیط زیست روستا و نقش زنان در حفاظت از آن پرداخته و در ادامه به اهمیت آموزش و مشارکت زنان روستایی در حفظ محیط زیست در جهت دستیابی به توسعه پایدار اشاره می گردد
مقدمه
«شاخص های توسعه پایدار و محیط زیست» با «شاخص های سلامت و کیفیت زندگی» و نیز «شاخص های توسعه انسانی» ارتباط محکم و آشکاری دارند. در بحث توسعه انسانی، تجربیات مدیریتی کشور علاوه بر تجربیات جهانی بر این امر صحه می گذارد که در جهان کنونی سهم زنان در پیشبرد هر هدف اجتماعی، روشن بوده و محاسبه آن به نفع دستیابی هر چه بهتر و سریع تر به آن هدف است.
در این حال نظر به اینکه حفظ محیط زیست از مهم ترین اهداف اجتماعی جوامع بشری برای نیل به توسعه محسوب می شود، زنان را باید دارای سهم قابل ملاحظه ای در سالم سازی و حفظ محیط زیست دانست. محققان معتقدند زنان سرمایه بزرگی برای پایداری محیط زیست هستند .نقش های خانوادگی و اجتماعی، نفوذ کلام و انضباط اخلاقی و معنوی نسبی زنان عامل مهمی در پیشبرد اهداف بزرگ با توان اثرگذاری لازم بر جوامع به حساب آمده و از آن به عنوان نوعی راهبری الهام بخش یاد می شود.
در تحولات اجتماعی سالهای اخیر، رابطه جامعه شناسی و محیط زیست روستایی نزدیکتر شده و جامعه شناسان در نظرات خود به محیط زیست روستایی و ارتباط آن با انسان و جامعه پرداختهاند. یکی از نظریه های جامعه شناسانه در این حوزه به نام نظریه تقسیم کار، زنان را عامل اصلی انتقال فرهنگ و سواد زیست محیطی به نسل های آینده می داند و چنانچه فرهنگ زیست محیطی در مادران درونی شود، به گونه ای که قانونمندی اکوسیستم را درک کنند، به خوبی میتوانند این مفاهیم را به فرزندان خود انتقال دهند.
بنابراین اکنون که محیط زیست مورد تعرض و سلامت جامعه در خطر قرار گرفته، بهره مندی از نقش آفرینی زنان، کار مدیران توانمند و عاقبت نگر است. اگر در گذشته در مورد جایگاه این موضوع تردیدی وجود داشت، امروزه شکی باقی نمانده که توسعه انسان محور بدون حفاظت از محیط زیست ممکن نیست و حفاظت از محیط زیست بدون حضور جدی زنان محقق نخواهد شد.
از سوی دیگر پیچیدگیهای زندگی امروزی حاکی از این واقعیت است که نمیتوان مانند گذشته، روستاها را در قالب مدیریتهای سنتی اداره کرد. مفاهیم جدیدی همچون حقوق مردم روستا و مشارکت روستاییان، فرآیند مدیریت روستا را متحول ساخته و استفاده از خرد جمعی را برای هدایت و برنامهریزی روستاها در اولویت قرار داده است.
از این رو بخش مهمی از شکاف و فاصله میان مردم و مسئولین که به بیاعتمادی و عدم همکاری منجر می شود، ناشی از عدم جلب مشارکت اجتماعی مردم است. در حالی که موفقیت مدیریت به توسعه فرهنگ و مشارکت در اداره امور بستگی دارد.
متأسفانه هنوز برخی نگاهها ، نگاهی تکلیفمداراست. بهویژه زنان را به عنوان ساکنان منفعل نگریسته و به آنها سهمی اساسی درتصمیمگیری و در اداره امور اختصاص نمی دهند. این در حالی است که مشارکت اجتماعی زنان در قالب شبکههای رسمی مانند سمن ها (NGO)، فعالیت های محله مدار (CBO) و در قالب شبکههای اجتماعی غیررسمی، عاملی حیاتی و مهم در نیل به توسعه پایدار و محور اصلی آن یعنی حفظ محیط زیست به حساب می آید.
با توجه به موارد فوق، پژوهش حاضر با رویکردی فراتحلیلی در صدد است با اتکا بر چارچوبی نظری و بررسی تحقیقات موجود و با استمداد از روش راهبردی مبتنی بر مدل SWOT و بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها، به تبیین سهم زنان در سالمسازی و صیانت از محیط زیست در سطح روستا پرداخته و راهبردهایی را در این زمینه ارائه کند.
تحقیق درس خانواده و محیط زیست پودمان تغذیه و سلامت خانواده