زندگی نامه حضرت یوسف (ع)
39 صفحه
مقدمه
یوسف از انبیای مرسل است و پدرش یعقوب و مادرش راحیل که به هنگام وضع حمل (ابن یامین) «برادرش» فوت کرد. او به حسن صورت، زیبا و آراستگی معروف و مشهور گشت. خواب او دل پدر را بیش از پیش ربود. ولی یوسف را از بازگوکردن این خواب با برادرانش منع کرد اما او را برای پرورش به نزد عمهاش فرستاد که این کار او دلایلی داشت:
الف) از ترس برادرانش که او را آزار و اذیت نکنند.
ب) زیرا او پیر بود و نمیتوانست او را بپروراند.
اما هنگامی که بزرگ شد (یوسف). او را از عمهاش طلب کرد ولی خواهر یعقوب یوسف را بسیار دوست میداشت و او را به شیوة شگرف که در متن توضیح داده شده است از دادن به برادر خود (یعقوب) بازداشت.
این خوابهای پرمعنا بارها تکرار گشت و تعبیرهای آنها به گوش برادران یوسف میرسید و بر حسد و رشک آنها روز به روز افزون میگشت به زودی یوسف بزرگ گشت و توانست نزد پدر بازگردد و برادرانش هم از این فرصت برای از میان برداشتن او استفاده کردند و او را به صحرا برده و در چاهی انداختند. کاروانی که از «مدین» به مصر میرفت او را با خود به آنجا برد و به عنوان برده او را به فروش گذاشتند و چون زیبا و آراسته بود، خانوادة عزیز مصر او را خریدند و بدین سان او در خانوادهای والا بزرگ گشت و بر زیباییاش افزون گشت تا این که زلیخا زن عزیز مصر عاشق او شد اما یوسف به او اعتنایی نمیکرد.
زندگی نامه حضرت یوسف (ع)