ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره انگیزه دورى از گناه

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره انگیزه دورى از گناه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

انگیزه دورى از گناهلو لم یتوعد الله على معصیته لکان یجب ان لا یعصى شکرا لنعمه

اگر حتى خداوند، بندگانش را،از نافرمانى کردن و گناه ورزیدن نترسانیده بود، باز هم واجب بود که انسان ، مرتکب هیچ گناهى نشود، تا به این وسیله ، در برابر نعمتهاى او سپاسگزارى کرده باشد. 

شرح:

کسیکه گناه میکند و فرمان خداوند را به جاى نمى آورد، در حقیقت ، نعمت هایى را که خداوند به او داده است ، تباه میکند. زیرا چنین کسى ، براى آن که بتواند گناهى را مرتکب شود، ناچار باید تمام نیروهائى را که در وجودش هست ، به کار ببرد. در حالیکه خداوند، این نیروها را، براى گناه و نافرمانى کردن به او نداده است.

 

خداوند، این نیروها را، براى گناه و نافرمانى کردن به او نداده است .

 

فرزند عزیز، کسى را در نظر بگیر، که مى خواهد، بر خلاف فرمان خداوند، مرتکب گناه شود، و بطور مثال ، دست به دزدى بزند:

تمام اعضاء بدن آن شخص ، باید وظایف خود را، با تمام نیرویى که دارند انجام دهند، تا او توانایى انجام چنین گناهى را داشته باشد.ششهاى او، باید بطور مرتب هواى تازه را به خود بگیرند، تا او نفس بکشد و زنده بماند، قلبش باید بطور منظم در حال تپیدن باشد، تا خون به تمام پیکرش برسد و او را زنده نگاه دارد، چشمهایش باید توانایى دیدن داشته باشند، تا او راه خود را ببیند، پاهایش باید قادر به حرکت و قدم برداشتن باشند، تا او در مسیرى که با چشمش مى بیند، پیش برود، گوشهایش باید توانایى شنیدن داشته باشند، تا او صداى نزدیک شدن مردم را تشخیص ‍ بدهد و از خطر فرار کند، دستهایش باید توانایى کار و حرکت داشته باشند، تا او درها را باز کند و اشیاى را بردارد، مغزش باید کار خود را انجام دهد،تا سایر اعضاى بدنش از آن فرمان بگیرند، و وظایف خود را اجرا کنند... و اگر یکى از این اعضاى ، یعنى یکى از این نعمتهایى که خداوند بهانسان داده است ، کار خود را به درشتى انجام ندهد، شخص گناهکار، قادر به انجام گناهنخواهد بود.

 

پس مى بینى که گناهکار، براى آنکه در برابر خداوند، مرتکب گناه و نافرمانى ، شود، از همان امکانات و نیروهایى استفاده میکند، که خداوند، آنها را، براى انجام کارهاى درست و نیک به او داده است . به این ترتیب ، آیا شخص گناهکار، با انجام هر کدام از گناهان خود، و نعمتها و نیروهایى را که خداوند دارد، تباه و حرام نمى کند؟

 

البته خداوند، به بندگان خود هشدار داده ، و آنها را از گناه و نافرمانى ، بیمناک کرده است . ولى اگر خداوند چنین بیم و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره انگیزه دورى از گناه

تحقیق و مقاله کامل درباره دوری از گناه 27 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق و مقاله کامل درباره دوری از گناه 27 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

هر عملى که انسان را از تکمیل و شکوفایى خود باز دارد و مانع سیر و پویایى انسانى و حرکت او به سوى خداوند شود «گناه» است.

 دورى از گناه

هر عملى که انسان را از تکمیل و شکوفایى خود باز دارد و مانع سیر و پویایى انسانى و حرکت او به سوى خداوند شود «گناه» است. خداوند در هدایت حکیمانه خود تمامى این اعمال گناه آلود را براى ما روشن ‏ساخته است . تکالیف الهى - یعنى انجام دادن واجبات و ترک محرمات- غایتى جز تعالى معنوى انسان ندارد.

تأثیر گناه در آلوده کردن روح انسان مانند آلودگى ظاهرى بدن نیست. گناهان شخصیت و حقیقت وجود انسان را واژگونه و چهره انسانى او را به چهره‏اى حیوانى تبدیل مى‏کند . گناه تأثیرى واقعى ‏در شخصیت حقیقى انسان مى‏گذارد که با مرگ از بین نمى رود و با او به سرای دیگر منتقل می شود.

از ویژگیهاى حیات آخرت ظاهرشدن انسان با شخصیت حقیقى خود است که در دنیا با روش و منش و با خصلتهای ‏روحى زشت و زیبا براى خود ایجاد کرده است. در حیات آخرت، از چهره انسان‏نماى دنیایى خبرى نیست. در آنجا، هر انسان با شخصیت حقیقى ظاهر می شود. این شخصیت نشان دهنده عمل و رفتار او در دنیاست .

تجسم اعمال از واقعیتهایی است که وحى آسمانى براى ما بازگو کرده است. انسان در قیامت با ظاهر شدن ماهیت حقیقى عمل زشتش دچار عذاب و درد و رنج دایمى ‏مى‏شود؛ و با آشکار شدن ماهیت واقعى عمل ‏خوبش، در لذت و سرور و شادى فرو می رود. در عمل انسان در دنیا، نشانى از واقعیت خوب و بد نیست؛ برای مثال، نمى‏توان از ظاهر سخنی راستى و ناراستى آن را باز شناخت.

نکته دیگر اینکه تأثیر گناه در ماهیت و شخصیت انسان تنها با مغفرت خداوند پاک می شود و هیچ عامل دیگرى جز مغفرت الهى نمى‏تواند این‏تأثیر را بزداید.

گناهان به 3 دسته تقسیم می شود:

 1- گناهانى که از شخصیت طغیانگر و حق ستیز کافران بر مى‏خیزد. «کافر» - به معناى پوشاننده حقیقت - به کسى گفته مى شود که در برابر حقیقتهاى بزرگ و روشنى که پیامبران الهى آورده اند به مخالفت بر مى‏خیزد. مخالفت با پیامبران و ایستادگى در برابر منطق و فکر و سخن پیامبران، که اندیشه و اخلاق و رفتارشان تجسم ‏روشن و آشکار حقیقت و راستى و انسانیت است، گناهى کافرانه است. خداوند و نظام هستى هیچ گاه ایستادگى در برابر حق را بر نمى‏تابد و تحمل نمی کند. استکبار - که در منطق قرآن زشت‏ترین پدیده معرفى شده - به معناى منش و رفتار خودخواهانه انسانهایى‏ است که در برابر حقیقت و راستى و درستى تسلیم نمی شوند و در برابر آنها به دشمنى و سرکشى بر مى خیزند.

 «اسلام» به معناى تسلیم بودن در برابر حقیقت است. خداوند که حقیقت برتر هستى است شایسته‏ترین حقیقتى است که باید در برابر او تسلیم بود . هر موجودى هم که صفات الهى در او بیشتر جلوه گر باشد از حقیقت بیشترى برخوردار است و شایستگى بیشترى دارد که از او پیروى شود.

2- گناهانى که از سر جهالت و نادانى انجام مى‏شود. این گروه از انسانها از روى جهالت و ناآگاهى به حقیقت با حقیقت متعالى که پیامبران آورده اند مخالفت می کنند. اینان براى نجات امکان ‏بیشترى دارند. قرآن کریم در توصیفشان ‏مى‏فرماید: «اینان کسانى اند که از عقل‏ خویش بهره درست نمى‏گیرند». آنان زندگى دنیا را تنها در همین حیات ظاهرى خلاصه مى‏کنند که چشمانشان مى‏بیند و غرایزى که در وجود مادى خود حس مى کنند و در پى ادراک حقیقت بزرگتر هستى - که در وراى این ظاهر قرار دارد – بر نمى آیند. تداوم این نادانى بزرگ آنان را به تباهى مى‏کشد و مانع دستیابى آنها به شخصیت متعالى انسانى می شود و آنان را در برابر مسیر هدایت الهى قرار مى‏دهد.

3- گناهانى که از روى غفلت اتفاق ‏مى‏افتد. مرتکبان این گناهان کسانى اند که اندیشه خود را به روى فهم و درک‏ حقیقت گشوده‏اند. این گروه بندگى در برابر خداوند بزرگ را قبول دارند و سوداى زندگى جاودان و حیات حقیقى ‏در سر دارند، ولى نفس اماره و وسوسه های شیطانى آنان را به گناه مى‏آلاید. قرآن این گروه را چنین توصیف مى‏کند: «اینان پس از آنکه با وسوسه ‏نفس شیطانى به گناهى دست مى‏زنند، به یاد خدا مى‏افتند و از اینکه از فرمان او سر تافته‏اند پشیمان مى‏شوند و توبه مى‏کنند». توبه راه بازگشت آنان را هموار مى‏کند و مورد مغفرت خداوندشان قرار مى‏دهد و توجه به خدا اثر زیانبار گناه را از آنان مى‏زداید.

مهدویت و عقل‌گرایی (2)

نویسنده: حجت الاسلام حسین الهی نژاد

حکومت جهانی مهدوی و رشدیافتگی عقل

چنانچه از مفهوم‌شناسی اقسام عقل به دست می‌آید، آثار عقل نظری، جهان‌شناسی، هستی‌شناسی، مبدأ و خداشناسی، معاد و فرجام‌شناسی، ... است و آثار عقل عملی، رشد ایدئولوژی و باید و نبایدهای اخلاقی، تهذیب نفس و پرورش روح، عبادت و بندگی خدا است و آثار عقل ابزاری، رشد صنعت، تکنولوژی و تسلط بشر بر طبیعت و کیفیت بهره‌وری از آن می‌باشد.

تفاوت اساسی و بارز که میان رُشد عقلانیت در دوران رنسانس و عقلانیت در دوران بعد از ظهور مطرح است به این است که عقل‌گرایی و عقلانیت در دوران مدرنیته، عقلانیت یک‌سویه بوده و تنها به فکر شناخت نوامیس طبیعت و تسلط بشر بر آن می‌باشد؛ یعنی تنها به عقلانیت ابزاری که در ارزش‌گذاری و تمییز خوب و بد، خنثا است، می‌پردازد. امّا عقلانیت بعد از ظهور، متعادل می‌باشد؛ یعنی کنار رُشد صنعت و تکنولوژی که محصول عقل ابزاری است، عقل نظری(جهان بینی) و عقل عملی (ایدئولوژی) نیز به تناسب آن، رشد و ترقی می‌یابد.

اکنون به نمونه‌هایی از رشد‌یافتگی عقل نظری، عقل عملی و عقل ابزاری در دوران حکومت جهانی مهدوی خواهیم پرداخت.

1. رشد عقل نظری

در بیان چگونگی رشد عقل نظری میان مردمان بعد از ظهور، باید چنین گفت: از آن‌جا که عقل نظری، از مقوله شناخت و علم است و نیز عامل جدائی حق از باطل شمرده می‌شود، بر این اساس هرگاه در جامعه‌ای شناخت و معرفت به حقایق و هستی بیشتر باشد،‌نشان از رشد و تعالی عقل نظری مردم در آن جامعه می‌باشد.

البته میان حقایق و هستی‌ها، عالی‌ترین وجود و هستی، از آنِ خداوند متعال است؛ پس هرگاه عقل نظری مردم رشد کرد، خداشناسی و ماورا‌شناسی میان مردم بیشتر می‌شود؛ چنان‌که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید:

آگاه باشید! به راستی که خردمندترین مردم، بند‌ه‌ای است که پرودگارش را بشناسد و فرمانش برد.[25]

آنچه از روایات معصومین علیهم السلام دربارة زندگی مردم در دوران پس از ظهور و دوران نظام جهانی مهدوی برداشت می‌شود، این است که مردم، از نظر خداشناسی و توجه به خدا، در حد عالی قرار دارند. در واقع، همان رشد و تعالی عقل نظری، میانشان جاری است. در ذیل، برای تثبیت مطالب فوق، به روایاتی چند که به خداشناسی مردم عصرظهور اشاره دارد، می‌پردازیم.

امام رضا علیه السلام در تفسیر آیه شریفه 83 سوره آل عمران[26] فرمودند:

در حق قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف نازل شده است. چون ظهور کند، به کافران و مرتدان مشرق و مغرب، اسلام را عرضه می‌کند..... تا این‌که در شرق و غرب جهان، کسی باقی نباشد، جز معتقدان به یکتائی خدا.[27]

باز در روایت دیگری می‌فرماید:

خداوند، به دست او، زمین را از لوث کافران و منکران پاک می‌کند، زمین زیر پایش می‌پیچد و هر کار سخت و دشواری برای او آسان می‌شود.[28]

روشن است وقتی بساط کفر و انکار خدا از روی زمین برچیده شد، نقیض آن که همان خداشناسی و معرفت به خدا است، جای آن را پر می‌کند. این، همان تعریفی از رشدیافتگی عقل نظری است.

از امام باقر علیه السلام نیز روایتی به مضمون فوق نقل شده است:

روی زمین، نقطه‌ای نمی‌ماند، جز این‌که در آن، ندا می‌شود: «اشهد ان لا اله الا الله.[29]

از مجموع روایات فوق که به نوعی دورنمای زندگی انسان‌ها در دوران حکومت جهانی مهدوی را ترسیم می‌کنند، به وضوح، رشد و تعالی عقلی نظری در میان آن‌ها، آشکار می‌شود؛ همان عقلی که انسان را به حقایق و هستی آشنا کرده و به عالی‌ترین حقیقت و وجود یعنی خداوند متعال معرفت می‌بخشد.

همچنین در این‌باره روایات بسیاری از معصومان علیهم السلام نقل شده است که برخی از آن‌ها به صورت صریح و برخی به صورت تلویح، به مسأله رشد عقل نظری مردم در آن دوران پرداخته‌اند که از باب نمونه‌ به تعدادی از آن‌ها اشاره شد و در ذیل به برخی دیگر از آن‌ها خواهیم پرداخت.

امام باقر علیه السلام در روایتی به صراحت به موضوع رشد عقل نظری اشاره می‌فرماید:

هنگامی که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان گذارد، تا خِردهای آن‌ها بیشتر شده و فکرشان کامل گردد.[30]

از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است:

(به انسان‌های دوران) بعد از ظهور آن اندازه حکمت داده می‌شود که زن در خانه‌اش براساس کتاب خدا و سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله قضاوت می‌کند.[31]

از روایت فوق، دو مطلب به صورت صریح برداشت می‌شود: نخست گسترش معرفت و حکمت و دوم، گسترش اسلام شناسی که میان همه مردم و سطوح مختلف آن‌ها ـ اعم از زن و مرد، کوچک و بزرگ، و … ـ مطرح خواهد بود.

در نهج البلاغه از امیر المؤمنین علی علیه السلام پیرامون آینده بشریت و رشد حکمت در آن دوران، چنین نقل شده است:

بدانید آن کس از ما (حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف‌) که فتنه‌های آینده را در یابد، با چراغی روشنگر در آن، گام می‌نهد و بر همان سیره و روش صالحان (= پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام‌) رفتار می‌کند، تا گره‌ها را بگشاید، بردگان و ملت‌های اسیر را آزاد کند … . سپس گروهی برای در هم کوبیدن فتنه‌ها آماده می‌شوند و چونان شمشیرها صیقل می‌خورند. دیده‌هایشان با قرآن روشنایی گیرد، و در گوش‌هاشان تفسیر قرآن طنین افکند و در صبحگاهان و شامگاهان، جام‌های حکمت سر می‌کشند.[32]

برای تبیین روایات فوق، لازم است ابتدا به مفهوم شناسی «حکمت» و بعد به اقسام حکمت و رابطه آن با عقل پرداخته شود. قرآن، در آیاتی چند به مقوله حکمت پرداخته و پیامبران و اولیای الهی را


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و مقاله کامل درباره دوری از گناه 27 ص