تشنه ی طوفان
گناه دریا
ابر و کوچه
بهار را باور کن
آه باران
تا صبح تابناک اهورایی
...
مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریبا از پانزده سالگی شروع کرد. سروده های نوجوانی او، تحت تأثیر شاهنامه خوانی های پدرش شکل گرفته که از آن جمله، این شعر مربوط به پانزده سالگی اوست:
چرا کشور ما شده زیردست؟!
چرا رشته ی ملک از هم گسست؟!
چرا هر که آید ز بیگانگان
پی قتل ایران بندد میان؟!
چرا جان ایرانیان شد عزیز؟!
چرا برندارد کسی تیغ تیز؟!
برانید دشمن ز ایران زمین
که دنیا بُوَد حلقه ، ایران نگین
انگیزه ی سرودن این شعر، واقعه ی شهریور 1320 بوده است...
شرح حال و آثار شاعران و نویسندگان ایران و جهان
تألیف و تدوین: دکتر حمید سفیدگر شهانقی، ص 318
اشعار مشیری، سنجیده، محکم و استوار است؛ علتش را باید در گزینش واژگان مناسب، آشنایی با شعر - سنتی و نو - و موسیقی جستجو کرد.
در سروده هایش ، عناصر طبیعی جلوه ای خاص و چشمگیر دارد؛ نام آثارش هم گویای این نکته است: تشنه ی طوفان، گناه دریا، ابر و کوچه، بهار را باور کن، ریشه در خاک و آه ! باران.
دانلود پاورپوینت فریدون مشیری