رنسانس عموماً به جنبش فکری- عقلانی اطلاق می شود که درسده ی چهاردهم از شهرهای شمالی ایتالیاسرچشمه گرفت ، ودرسده ی شانزدهم به اوج خود رسید. تا قرنی پیش، رنسانس را تولد دوباره ی هنر وادبیات تحت تأثیر سرمشق های کلاسیک باستان ، ویا « کشف جهان وانسان » تعریف کرده بودند ، ولی تاریخ نویسان سده ی بیستم ، نظریه هایی تازه در مفهوم وحدود زمانی این جنبش پیش نهادند.
درواقع رنسانس ، تنها یک نهضت تاریخی نیست ، بلکه دورانی است که آغاز وپایان آن در نقاط مختلف متفاوت است ، وسیران درهرگوشه ، همراه با تحولاتی نمود یافته است که تا اندازه ای بایکدیگر مرتبط بوده اند ، اما ناگهان همه ی ایت تحولات ، تحت تاثیر فنون ، ابداعات وکشفیات جدید ، سرعتی دو چندان می گیرند وزندگی بشر را تحت تغییرات بنیادی قرار می دهند.
ازجمله ی این فنون ، می توان به « اختراع صنعت چاپ » ، « پیشرفت امکانات دریانوردی » و« کشفیات تازه ی جغرافیایی » اشاره کرد.
انسان عصر رنسانس- برخلاف انسان قرون وسطی- ازمفهوم تاریخ ، درکی روشن تر وواقعی تر دارد ، وبراساس فعالیتهای بشری ، « گذشته » را بررسی می کند. اودر بررسی خود به این نتیجه می رسد که عصر باستان ، روزگار اوج تمدن وفرهنگی بود که با فروپاشی امپراطوری روم ، به دست مهاجمان وحشی پایان یافت ؛ ودرپی آن ، دوران هزار ساله ی رکود فرهنگی ( قرون وسطی ) براروپا سایه گسترد. به دنبال آن با
شامل 28 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله رنسانس