فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات126
چکیده
با توجه به نتیجه بررسی های انجام شده خلاقیت و استعدادهای خلاقه نهفته در کودک و نوجوان قابل رشد وتوسعه است و این کیفیت مستلزم تلاش و کوشش همه جانبه در ابعاد گوناگون کودک و نوجوان به ویژه عزت نفس می باشد.
موضوع پژوهش حاضر بررسی رابطه خلاقیت و عزت نفس درنوجوانان دختر و پسر و تاثیر جنسیت بر متغیرهای عزت نفس و خلاقیت است که با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس صورت پذیرفته است از این رو تعداد 60 نفر از دانش آموزان دختر و پسر که در مقطع راهنمایی مدارس واقع در منطقه 11 آموزش و پرورش تحصیل می کردند انتخاب شدند و آزمونهای عزت نفس کوپراسمیت و خلاقیت عابدی بر روی آزمودنیها اجرا گردید. نتایج نشان می دهد.
که خلاقیت دربین دختر وپسر تفاوتی ندارد وهمچنین عزت نفس در دختر وپسر تفاوتی ندارد ورابطه مثبتی بین خلاقیت وعزت نفس وجود دارد.
مقدمه
بنا به اعتقاد بسیاری از متخصصان عزت نفس را می توان ازجمله علل مشکلات رفتاری شایع در میان کودکان و نوجوانان سراسر جهان دانست.
بهترین راه برای بیشتر کردن انگیزش افراد اینست که عزت نفس آنها را افزایش دهیم.معلمان، کارفرمایان و مربیان همواره می گویند که راه بهترین راه برای با انگیزش کردن دانش آموزان ، کارکنان و ورزشکاران بالا بردن عزت نفس آنهاست.
بالا بردن عزت نفس اقدام پسندیده ای است و احمقانه است اگر کسی با اینکار مخالفت کند . امّا مسئله تقویت کردن عزت نفس نوعی مداخله انگیزشی است که «تقریباً هیچ یافته ای وجود ندارد که نشان دهد عزت نفس اصلاً چیزی را به وجود می آورد بلکه عزت نفس توسط مجموعه ی موفقیتها و شکستها به وجود می آید...آنچه باید بهبود یابد عزت نفس نیست بلکه مهارتهای ما برای برخورد با دنیاست(سلیکمن ، نقل شده در آزار،1994).
در همین رابطه دو پژوهشگر نتیجه گرفتند که عزت نفس «عمدتاً حاصل موفقیتها و شکستهای مربوط به پیشرفت است که تأثیری مهمی بر پیشرفت بعدی ندارد ،(هلمک و ون آکن، 1995) .پس نکته مهم در این دو نقل قول جهت علیتی بین عزت نفس و پیشرفت /خلاقیت است.(ریو/سید محمدی،1382).
افزایش عزت نفس موجب افزایش پیشرفت نمی شود بلکه افزایش پیشرفت موجب می شود که عزت نفس بیشتر می شود و از آنجائیکه بسیاری از افراد خلاق به دلیل بی بهره بودن از اعتماد به نفس کافی قادر به ابراز تفکرات نو و ابداعات تازه خویش نیستند و برخی از با استعدادترین و سرآمدترین دانش آموزان خود را با دیدی کاملاً منفی ارزیابی کرده بودند و نمی توانند تخیلات خود را به زبان آورند؛ هدف ما در این پژوهش بررسی رابطه عزت نفس و خلاقیت در دانش آموزان دختر و پسر است و بررسی راهکارهایی است تا با افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان با هوش زمینه های خلاقیت رادر آنها به وجود آوریم.
بیان مساله :
محققین معتقدند همه انسانها در کودکی از استعداد خلاق برخوردارند ولیکن فقدان محیط مناسب وبی توجهی و عدم تقویت این توانایی مانع ظهور آن می گردد. برای هر جامعه ای وجود افراد خلاق ضروری است زیرا جوامع در دوره انتقال و تغییر نیاز مبرمی به راههای خلاق برای مسائل حاد وآینده خود دارند( حسینی، 1376) . بررسی هدفهای آموزش و پرورش در سطح جهان و ایران نشانگر آنست که برای مقابله مناسب با مسائل فردی و اجتماعی پیچیده نیاز به پرورش افرادی داریم که با اتکاء به نیروی اراده و تعقل خود منطقی و خلاق بیاندیشد( همان منبع).
با نگاهی به تاریخ گذشته در می یابیم که جهان ما به دست افراد معدودی که در تفکر خود جهشهای خلاقی داشته اند تغییرات بنیادی پیدا کرده است . کالیله، داروین و اینشتین در درک دنیایی که در آن زندگی می کنیم نقش بسیار ارزنده ای ایفا کرده اند اختراعات نیز نشانگر همین نکته اند. ماشین بخار، تلفن ، کامپیوتر و هزاران اختراع دیگر که وجود آنها برای ما عادی شده است بدست کسانی طراحی و ساخته شده اند که ما آنها را خلاق می نامیم. در عالم هنر نیز طی قرنها کتابها، شعرها، تابلوهای نقاشی ، مجسمه ها و ... که جهان ما را غنی کرده اند بوسیله افراد خلاق به وجود آمده اند (شکلتون و فلچر، ترجمه کریمی و جمهری،1371).
در گستره موضوع خلاقیت مسئله کشف وشناسایی افراد خلاق و عوامل موثر بر خلاقیت از ماهیت ویژه ای برخوردار است زیرا شناخت زود هنگام این افراد آموزش و پروش درست وبه موقع استعدادهای آنان می تواند بزرگترین قدم در راه پیشرفت کشور باشد تاکنون به منظور شناسایی افراد خلاق تلاش های بسیاری صورت گرفته است .رویکرد روانسنجی در ابتدا کوشش کرد با استفاده از شیوه های شبیه به شیوه های سنجش هوش به اندازه گیری خلاقیت می پردازد ولی آزمونهای هوش نتوانستند افراد توانا در تفکر واگرا یعنی افراد چیره دست در ارائه اندیشه های نو و ابتکاری را شناسایی کند. لذا مطالعات بعدی در دو جهت متفاوت پی ریزی شد گروهی از محققین به شناسایی عوامل موثر بر خلاقیت پرداختند و گروهی دیگر به تهیه آزمونهای خاصی برای سنجش خلاقیت. در این مطالعات فرض اساسی این بود که در خلاقیت توانایی ذهنی ویژه ای دخالت دارند بنابراین اکثر آزمونهای ساخته شده به سنجش توانائیهای می پرداختند که در تفکر خلاق اهمیت دارند . یافته های این محققین اولین قدم درجهت مطالعه تجربی خلاقیت بود .( افروز،1372).
از آنجائیکه بسیاری از افراد خلاق و مبتکر به دلیل بی بهره بودن از اعتماد به نفس کافی قادر به ابراز تفکرات نو و ابداعات تازه خویش نیستند و نمی توانند تخیلات خود را بر زبان آورن، برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی ، قدرت تصمیم گیری و ابتکار ، خلاقیت و سلامت فکر و بهداشت روانی ارتباط مستقیمی با میزان عزت نفس و احساس خود ارزشمندی فرد دارد. امروزه دردرمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان مانند کم رویی و گوشه گیری ، ناسازگاری و پرخاشگری ، تنبلی و کندروی به عنوان اولین گام به ارزیابی و پرورش احساس عزت نفس ،تقویت اعتقاد به نفس و مهارتهای فردی و اجتماعی آنان می پردازد. برای اینکه کودکان و نوجوانان بتوانند از حداکثر توانمندیهای بالقوه خود برخوردار شوند می بایست از نگرش مثبت نسبت به خود در محیط اطراف و انگیزه های قوی برای تلاش و کوشش بهره مند شوند بی شک نوجوانانی که دارای عزت نفس قابل توجهی هستند نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه پیشرفت تحصیلی و کارایی بیشتری از خود نشان می دهند. همچنین از بارزترین ویژگیهای صاحبان «تفکر واگرا » و افراد خلاق «داشتن اعتماد به نفس» و «عزت نفس» بسیار بالاست لذا پرورش عزت نفس در کودکان و نوجوانان از مهمترین وظایف اولیاء و مربیان می باشد که در این ارتباط بیشترین نقش بر عهده الگوهای رفتاری است (افروز،1377).
تعادل در عزت نفس در صورتیکه سایر شرایط موجود باشد باعث می شود که فرد به فعل درآوردن استعدادهای بالقوه خود از آن جمله خلاقیت باشد. زماینکه درجه اعتماد و پذیرش خود در او کاهش یابد یاس و نومیدی ناشی از آن در جریان به فعالیت رسیدن قوای خلاقه اختلال و آشفتگی ایجاد می کند یکی از معضلات جامعه ما اینست که افراد خلاق و متبکر به دلیل بی بهره بودن از اعتماد به نفس کافی به ابراز تفکرات نو ابداعات تازه خویش اعتراض کنند در حالیکه افراد خلاق و نوآور در پی جلب توجه این و آن نیستند و اتفاقاً در بسیاری از مواقع در مورد استهزای عمل دیگران هم قرار می گیرند از میان مجموعه ویژگیهای افراد خلاق به دو صفت می توان برخورد کرد که تمام محققان و کارشناسان که سالها در این زمینه کار کرده اند به خصوص کیلفورد و دیگران بر آنها تأکید داشتند یکی برخورداری از قوه تخیل قوی در دوران کودکی و دیگری داشتن اعتماد به نفس قوی در نوجوانی و جوانی .سپس هرگاه بتوانیم این دوصفت را در کودکان و نوجوانان با هوش خود بپردازیم زمینه خلاقیت در آنان به وجود می آید (افروز،1371).
برخی از مطالعات نشان داده اند که چون عزت نفس بالا در برخی از ویژگیهای رفتاری و همچنین با رضامندی شخص و فعالیت کارآمد همراه است برای انسان مهم می باشد و چون که افراد با عزت نفس پائین اغلب در تعاملات اجتماعی خجالتی و نسبت به طردشدن آسیب پذیرند اکثر متخصصین بالینی عزت نفس مثبت را از اعمال اساسی در سازگاری اجتماعی – عاطفی فرد می دانند و معتقدند که احساس بی ارزشی عمیق ریشه بسیاری از نابهنجاریهای روانی است که در بین افراد انسان دیده می شود (شاملو،1369).
از آنجائیکه از بارزترین ویژگیهای صاحبان «تفکر واگرا» و « افراد خلاق » داشتن اعتماد به نفس و عزت نفس بسیار بالاست و از آنجائیکه بسیاری از افراد خلاق و متکبر به دلیل بی بهره بودن از اعتماد به نفس کافی قادر به ابراز تفکرات نو و ابداعات تازه خویش نیستند در این پژوهش تلاش در جهت پاسخ به این سوال است که آیا بین عزت نفس و خلاقیت در میان دانش آموزان دخترو پسر تفاوت معناداری وجود دارد؟
اهمیت پژوهش
یکی از ارزشمندترین راههای استفاده از خلاقیت بکار بردن آن برای بهبود روبط است. زیرا انسانها در سطوحی بیشمار و گوناگون در برابر پذیرش امواج طیف یکدیگر ، به ویژه نسبت به انگاره ها و قالبهای فکری که درباره یکدیگر در سر دارند حساس و پذیرا هستند. در واقع همین اندیشه ها و گرایشهای نهفته است که رفتار موفق یا ناموفق ما را می سازد.
در رابطه عزت نفس با خلاقیت نیز مانند هر چیز دیگر، دقیقاً همان چیزی را به دست می آوریم که به آن اعتقاد داریم و باور ماست ، مگر اینکه ازژرف ترین سطح وجودمان رابطه ای درست ودلخواه را بطلبیم.( گواین ،ترجمه خوشدل،1381).
مردمانی که با آنها در رابطه ایم همواره چون آینه بازتاب اعتقادات خود ما هستند و ما نیز چون آینه بازتاب باورهای آنها هستیم پس می توان روابط را از قدرتمندترین ابزار رشد و کمال خود دانست.
اگر صادقانه به روابط خود بنگریم می توانیم دریابیم که چگونه روابطی آفریده ایم .برای استفاده از رابطه ی عزت نفس با خلاقیت به منظور حفظ و بهبود سلامت و تناسب اندام و زیبایی جسمانی راههای بسیاری وجود دارد و تندرستی و جاذبه ما مانند هر چیز دیگر زاییده ی گرایشهای ذهنی ماست پس عوض کردن باروها و تغییر اعتقادات یا شیوه همنوایی که با خویشتن و جهان داریم می تواند اثرات جسمانی ژرف و شگرف پدید آورد(گواین، ترجمه خوشدل،1381).
هدف پژوهش
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عزت نفس و خلاقیت بین دانش آموزان دختر و پسر و تاثیر جنسیت بر متغیرهای عزت نفس و خلاقیت می باشد.
پایانامه بررسی های انجام شده خلاقیت و استعدادهای خلاقه