ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره روستای خان آباد

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره روستای خان آباد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 73

 

- بسمه تعالی -

دانشگاه آزاد – واحد کرج

 

موضوع پروژه : تشریح روستای خان آباد

استاد مربوطه : آقای مهندس فرخ شاد

گرداورندگان : علی میرزایی / علیرضا مهاجری

 

تابستان 1387

 

موقعیت جغرافیائی خان آباد

خان آباد روستائی کوهستانی است که به طور مایل از شمال غرب به سمت جنوب شرق کشیده شده و دربخش جنوبی استان مرکزی قرار گرفته. خان آباد در۳۵ کیلومتری غرب شهرستان خمین و۴۳ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان شازند واقع شده است . 

Khanabad is a highland village. Which is lineared north to easternsouth and located in Markazi prorince .

Khanabad is for 35 kms from Khomain in west and 42 kms fram Shazand in eastern south .

 

قدمت تاریخی منطقه :

   با توجه به تحقیقات باستان شناسی که در زمینه سکونت انجام گرفته قدمت سکونت در این منطقه به حدود ۳۰۰۰ سال پیش برمی گردد که در آن زمان قبیله ایی از زرتشتی ها در منطقه ایی که همکنون به نام قلعه گبری معروف است سکونت داشته اند که همکنون نیز آثار این قلعه قدیمی که در بالای کوه قرار گرفته و آثار خانه هایی که در دامنه همان کوه قرار داشته اند و زیر خاک مدفون شده اند با قدمت ۲۷۰۰ تا ۳۰۰۰سال موجود می باشد . ولی متاسفانه به علت کم توجهی سازمانهای مرتبط به آثار باستانی این منطقه چندین سال است که مورد چپاول قرار گرفته و بسیاری از آثار آن به غارت رفته است.

روستای خان آباد نیز از دیر باز به علت وجود آب و زمین های مناسب جهت کشاورزی و امرار معاش و همچنین وضعیت خوب شکار وعبور کاروان های متعدد از این منطقه ؛  به صورت های مختلف وجود داشته .در گذشته نیز به علت اینکه اهالی از هجوم دزدان و حیوانات وحشی در امان باشند خانه ها را به صورت متمرکز و یا صورت قلعه می ساختند و گروهی که شامل چند خانوار بودند داخل قلعه زندگی می کردند که آثار انها کم وبیش موجود است .

با گذشت زمان و افزایش جمعیت وتامین امنیت در روستا ها کم کم از حالت تمرکز درآمده و خانه ها به صورت پراکنده ساخته شده اند .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره روستای خان آباد

تحقیق در مورد زندگی نامه میرزا کوچک خان جنگلی 10 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد زندگی نامه میرزا کوچک خان جنگلی 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 10 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

زندگی نامه میرزا کوچک خان جنگلی

 

 

زندگی نامه

فعالیتهای نظامی

رهبران انقلاب

اعلام حکومت جمهوری

کودتای حزب عدالت

شکست نهضت و شهادت میرزا

 

زندگی نامه

میرزا یونس معروف به میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ، اهل رشت، در سال 1259 شمسی، دیده به جهان گشود. سال های نخست عمر را در مدرسه ی حاجی حسن واقع در صالح آباد رشت و مدرسه ی جامعه آن شهر به آموختن مقدمات علوم دینی سپری کرد.

در سال 1286 شمسی، در گیلان به صفوف آزادی خواهان پیوست و برای سرکوبی محمدعلی شاه روانه ی تهران شد.

هم زمان با اوج گیری نهضت مشروطه در تهران، شماری از آزادی خواهان رشت کانونی به نام «مجلس اتّحاد» تشکیل دادند و افرادی به عنوان فدایی گرد آوردند. میرزا کوچک خان که در آن دوران یک طلبه بود و افکار آزادی خواهانه داشت به مجلس اتحاد پیوست. در سال 1289 شمسی، در نبرد با نیروی طرفدار محمد علی شاه در ترکمن صحرا شرکت داشت و در این نبرد زخمی و چندی در بادکوبه در یک بیمارستان بستری گردید. در سال 1294 شمسی، به جای «مجلس اتّحاد» «هیأت اتّحاد اسلام» از یک گروه هفده نفری در رشت تشکیل گردید. بیشتر افراد این گروه روحانی بودند میرزا کوچک خان عضو مؤثّر آن بود. این هیأت هدف خود  را خدمت به اسلام و ایران اعلام کرد و به زودی میرزا کوچک خان رهبری هیأت را بر عهده گرفت. پس از اشغال نواحی شمالی ایران از سوی روسیه ی تزاری، هیأت اتّحاد اسلام به مبارزه با ارتش تزار پرداخت و یک گروه مسلح به عنوان فدایی تشکیل داد و روستای کسما را در ناحیه ی فومن مرکز کار خود قرار داد و در آن جا سازمان اداری و نظامی به وجود آورد. هیأت اتّحاد اسلام، پس از چندی به کمیته ی اتّحاد اسلام تبدیل شد و اعضای آن به 27 نفر افزایش یافت و رهبری کمیته را میرزا به عهده گرفت و تا پایان سال 1296 شمسی، بخش وسیعی از گیلان و قسمتی از مازندران، طارم، آستارا، طالش، کجور و تنکابن زیر نفوذ کمیته درآمد. این کمیته «نهضت جنگل» و «حزب جنگل» نیز نامیده شده است.

فعالیت های نظامی نهضت جنگل

در فروردین 1297، فداییان نهضت جنگل، پس از چند درگیری با نیروهای انگلیسی مواضع مهم راه رشت – منجیل را در اختیار خود گرفتند. در خرداد 1297، نیروی «کلنل پیچرا خوف» افسر روسی که قصد بازگشت از ایران را داشت با«ژنرال دانسترویل» انگلیسی که او نیز می خواست از طریق انزلی به بادکوبه برود هم پیمان شدند و نیروهای روسی در منجیل با فداییان «کمیته ی اتحاد اسلام» به نبرد پرداختند، در حالی که زره پوش ها و هواپیماهای انگلیس هم برای کمک به او به حرکت درآمده بودند. «پیچراخوف» راه منجیل تا رشت و انزلی را گشود و پس از گشوده شدن این راه، نیروهای انگلیسی در دو طرف راه مستقر شدند. در این میان نیروی «کمیته ی اتحاد اسلام» رشت را تصرف کرد، امّا پس از ده روز نیروهای انگلیسی به کمک زره پوش ها و هواپیماها رشت را تسخیر نمودند. در 27 مرداد 1297، میان نمایندگان کمیته ی اتحاد اسلام با نمایندگان انگلیس در رشت قراردادی امضا شد. امضای این قرارداد چنان اختلاف نظر پدید آورد که میرزا کوچک خان به ناچار انحلال کمیته ی اتحاد اسلام را اعلام داشت و کمیته انقلابی گیلان را تشکیل داد. شماری از سران کمیته اتحاد اسلام کناره گیری کردند و شماری از افراد تندرو در کمیته ی انقلابی گیلان عضویت یافتند.

برای از بین بردن نهضت جنگل، وثوق الدوله در بهمن 1297، به وسیله ی سید محمد تدین پیام صلحی برای کوچک خان رهبر نهضت فرستاد و از او خواست که نیروی مسلح خود را در اختیار دولت قرار دهد، میرزا نپذیرفت. وثوق الدوله در 18 اسفند 1297، تیمور تاش را با اختیارات تام به استانداری گیلان فرستاد و در خرداد 1298، کلنل «استاروسلسکی» فرمانده ی نیروی قزاق با اختیارات تام، مأمور سرکوب نهضت گیلان شد. در عملیات تسخیر رشت توپخانه و هواپیماهای نظامی انگلیس هم شرکت داشتند. پیش از حمله ی «کلنل تکاچینکف» از تهران نامه ی تأمین برای میزرا نوشتند، ولی میرزا نپذیرفت و پس از درگیری های فراوان عده ای از سران نهضت از جمله دکتر حشمت که پزشک بود و به واسطه ی خدمات پزشکی محبوبیت زیادی در لاهیجان کسب کرده بود و در آن جا یک گروه چند صد نفری به نام «نظام ملی» گرد آورده بود، تسلیم نیروی دولتی در رشت شد. نیروهای دولتی تصمیم گرفتند، او را به واسطه ی نزدیک بودن به میرزا آزاد کرده تا او میرزا را ترغیب به تسلیم کند و اگر موفق شد یا نشد خود را پس از ده  روز معرفی نماید، امّا دکتر حشمت، پس از بازگشت به لاهیجان دچار تردید شد و چون بازگشت او به تأخیر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زندگی نامه میرزا کوچک خان جنگلی 10 ص

تحقیق در مورد باذِل مشهدی

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد باذِل مشهدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

باذِل مشهدی ، میرزامحمد رفیع معروف به رفیع خان و متخلص به باذل ، از امرا و پارسی گویان شبه قارة هند در قرون یازدهم و دوازدهم . او خود را از احفاد خواجه شمس الدین محمد صاحب دیوان جوینی * می دانست . پدرش میرزا محمود مشهدی به روزگار شاهجهان (حک : 1037 ـ 1068) از مشهد به هندوستان رفت و در حکومت شاهجهان به مقاماتی دست یافت . محله های محمود پوره در شهرهای اورنگ آباد و برهانپور به نام اوست و قبرش نیز در محمود پورة برهانپور واقع است . عموی باذل ، میرزا محمد طاهر ملقب به وزیرخان (متوفی 1083)، نیز در همان عهد به هند رفت و در ایام شاهزادگی اورنگ زیب عالمگیر (حک: 1068 ـ 1118) مقرّبِ او بوده است . بعداً عالمگیر او را به ترتیب به صوبه داری برهانپور و اکبرآباد و مالوه منصوب کرد. عموی دیگر باذل ، میرزا جعفر سروقد، در مشهد مدرسه داشت ؛ اما سه پسر او، نورالدین محمدخان (متوفی 1126) و فخرالدین محمدخان (متوفی 1139) و کفایت خان ، به هند رفتند و به خدمات دیوانی پرداختند.

باذل در شاهجهان آباد (دهلی کنونی ) زاده شد. نخست ، نزد شاهزاده معزالدین ، فرزند عالمگیر، به شغل دیوانی پرداخت . سپس ، از سوی عالمگیر، حاکم بانْس بَریلی و بعد مأمور حراست قلعة گوالیار شد، اما پس از وفات عالمگیر (1118) از خدمت عزل شده و در دهلی عزلت اختیار کرد و در 1123 در همانجا درگذشت . او مردی بود متصف با فضایل اخلاقی که به برآوردن نیاز مردم اهتمام داشت . شهرتش بیشتر به سبب شاعری و سرودن حملة حیدری است .

باذل با ناصر علی سرهندی * (متوفی 1108)، شاعر نامدار آن روزگار، مصاحبت داشت . اما سرهندی او را در مجلس خود استهزا کرد. سراج الدین علی خان آرزو * شاهجهان آبادی (1099ـ1169) نیز در هفده سالگی در گوالیار با او ملاقات کرده است . باذل غزل و مثنوی می سرود و غزلهایش در تذکره هایی که شرح حال او را آورده اند نقل شده است .

آثار: 1) انشای باذل ، نمونة نثر فارسی اوست که میرعلیرضا حسینی سبزواری و جعفر سیّاح در بیاض مشترک خود (تألیف 1087ـ1089 در برهانپور) آورده اند. نسخة خطّی این بیاض در موزة ملی پاکستان ، کراچی به شمارة 266ـ1963، N. M. موجود است ؛ 2) اعتقادیه ، منظومه ای در پانزده بند در حمد خدا و نعت رسول اکرم ، صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ، که درآن بیاض (ص 493 ـ 498) نقل شده است ؛ 3) دیوان باذل که به گفتة ایمان (متوفی 1226) پر از اشعار دلپذیر بوده است (ص 110). آنچه در فهرس المخطوطات الفارسیه ، (ج 2، ص 72)، به عنوان کلیات باذل مشهدی آمده است ، با کلیات میرزامحمد رفیع سودای شاهجهان آبادی (1125ـ1195) مطابقت دارد (رجوع کنید به سودای شاهجهان آبادی ، ج 2، ص 3). 4) حملة حیدری ، معروفترین اثر او، حماسه ای دینی است در سیرة حضرت رسول اکرم ، صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ، و خلفای راشدین تا پایان خلافت عثمان بن عفان که به تقلید شاهنامة فردوسی به بحر متقارب سروده شده است . این اثر، روایت منظوم معارج النبوة فی مدارج الفتوة تألیف معین الدین فراهی در 907 است و مفاد بسیاری از احادیث نبوی در آن مندرج است . تعداد ابیات آن را از 000 ، 28 تا 000 ، 90 ذکر کرده اند؛ اما قولِ صاحبِ کلمات الشعرا ، که آن را در حدود 000 ، 40 می داند، مقبولتر است زیرا این تذکره در زمان حیات باذل (ح 1115)، تألیف شده است و تا آن زمان هنوز تکمله ای برای حملة حیدری سروده نشده بود. تاریخ دقیق آغاز و اتمام سرودن این منظومه مشخص نیست . اته (ج 1، ش 900)، به استناد قول ویلهلم پرچ (فهرست برلین ، ص 534) می نویسد که باذل پنجاه سال به سرودن آن مشغول بوده و کار او در 1119 به پایان رسیده است . اما باید در نظر داشت که پیش از آن ، مؤلف کتاب کلمات الشعرا به این مثنوی هم طوری اشاره کرده که گویی تا آن زمان به اتمام رسیده بوده است (سرخوش ، ص 10 ـ 11). وقتی که آرزو شاهجهان آبادی در حدود 1116 باذل را در گوالیار دید، او مشغول سرودن این مثنوی بود ( مجمع النفائس ). این مثنوی در قلمرو زبان فارسی ، بویژه در جامعة شیعیان ، بسیار شایع بوده و در امام باره (حسینیه )های هندوستان به عنوان کتاب روضه خوانده می شده است (صبا، ص 324، ذیل ترجمة میرزاآقاجان زائر لکهنوی که از احفاد باذل و در زمرة کتابخوانان و روضه خوانان لکهنو بود و حملة حیدری را خوب می خواند). کثرت نسخ خطّی آن در کتابخانه های جهان نیز مؤید رواج آن است . حملة حیدری سه بار در هندوستان و یک بار در ایران چاپ شده است . علی ابراهیم خان خلیل (متوفی 1208) در خلاصة الکلام ، که تذکرة مثنویات است ، گزیدة آن را آورده است . دو مثنوی دیگر نیز با همین عنوان و در همین موضوع ، یکی سرودة ملاّ بمان علی راجی کرمانی (متوفی 1237ـ1241) و دیگری ازگل احمد، چاپ شده است (مشار، ج 2، ص 1821ـ1822).

چون منظومة باذل ناتمام مانده بود، پس از او شاعران دیگر به تکمیل آن پرداختند و وقایع عهد خلافت و جنگهای حضرت علی ، علیه السّلام ، را سرودند و بر آن افزودند. از این گونه افزوده ها و نظیره ها مثنویهایی در دست است : 1) از سید ابوطالب فندرسکی اصفهانی ، معاصر شاه سلیمان صفوی ، زنده در 1124، در 000 ، 5 بیت ، دربارة احوال حضرت علی ، علیه السّلام ، و وقایع جنگهای جمل و صفین و نهروان تا واقعة شهادت آن حضرت ؛ 2) از میرزا ارجمند متخلص به آزاد، و جنون کشمیری (متوفی 1134)، فرزند عبدالغنی بیگ قبول ، که به خواهش پسر عموی باذل به تألیف آن پرداخته و آن را در 1131 به پایان رسانیده است . همین تکمله بخطا به محمد صادق آزاد و غلام علی آزاد بیلگرامی نیز منسوب شده است (ریو، ج 2، ص 719؛ استوری ، ج 2، ص 843)؛ 3) از شاعری به نام نجف که تکملة ابوطالب فندرسکی را به دست آورده و در 1135 به منظور پیوستن این دو منظومه به یکدیگر ابیاتی سروده و آنها را به صورت یک کتاب درآورده است ؛ 4) حربة حیدری از شاعری به نام کرم ، تألیف 1135ـ1150؛ 5) اعلام ماتم یا حملة حسینی از محمد محسن تتوی (تألیف 1136)؛ 6) صولت صفدری از محب علی خان حکمت (تألیف 1143)؛ 7) جذبة حیدری از عبدالعلی احسن بنگالی (تألیف 1144ـ1151) که بعداً شاعری به نام شاه کوثر، ابیاتی در تعریف آن سروده و آن را نیز به جذبة حیدری موسوم کرده است ؛ 8) از سید پسند علی بلگرامی ، (چاپ آگره ، 1305)؛ 9) محاربة غضنفری یا جذبة حیدری (چاپ مرادآباد، 1309).

ترجمه های اردو: حرب حیدری از محمد نوروز حسن بلگرامی (پس از 1252)؛ از سید ذوالفقار علی صفا (متوفی 1260)؛ هیبت حیدری ، منظوم ، از واجد علی اختر شاه اَوَده (1265)؛ از سید ابرار حسین (متوفی 1300)؛ ترجمة منظوم از میرمحمد حسن علی خان حسن سندی (متوفی 1324)؛ حربة حیدری یا غزوة حیدری از حیدر میرزا (چاپ لکهنو)؛ غزوات حیدری از سیدمحسن علی (چاپ لکهنو)؛ غلبة حیدری ؛ محاربة صفدری ؛ ترجمة منظوم از محمد میرزابن تجلی علی شاه .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد باذِل مشهدی

دانلود مقاله میرزا تقی خان امیر کبیر

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله میرزا تقی خان امیر کبیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

میرزا تقی خان امیر کبیر

 /

میرزاتقی‌خان امیرکبیر صدراعظم ایران در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار بود.

میرزا تقی خان امیر کبیر, صدراعظم مشهور دورهٔ ناصرالدین شاه قاجار.نام اصلی امیرکبیر محمد تقی بود که بعدها تقی گفته می‌‌شد و عناوین و القابی که به دست آورد بدین قرار است: کربلایی محمد تقی- میرزا محمدتقی خان- مستوفی نظام- وزیر نظام- امیر نظام- امیر کبیر- امیر اتابک اعظم(شوهر خواهر ناصر الدین شاه نیز شد).

محمد تقی پسر کربلایی قربان، آشپز میرزا عیسی قائم مقام اول بود که در خانه قائم مقام تربیت یافت و در اوایل جوانی به سمت منشی قائم مقام اول به خدمت مشغول گشت و مورد عنایت رجل سیاسی دانشمند قرار گرفت و بعداٌ در دستگاه قائم مقام دوم نیز مورد توجه واقع شد تا جایی که وی را همراه هیاتی سیاسی به روسیه فرستاد و در نامه‌ای در مورد هوش و نبوغ میرزا تقی خان چنین نوشته:

خلاصه این پسر خیلی ترقیات دارد و قوانین بزرگ به روزگار می‌‌گذارد. باش تا صبح دولتش بدمد.

در این ماموریت که برای عذرخواهی از قتل گریبایدوف که در ایران رخ داده بود، انجام می‌‌شد، از تزار روسیه معذرت خواست و طوری عمل نمود که مورد تائید و پسند تزار و دربار ایران قرار گرفت. امیرکبیر در سفر به روسیه به مؤسسات فرهنگی، نظامی و اجتماعی آنجا توجه نمود و به این فکر بود که راه ترقی ایران نیز داشتن دانشگاه و تشکیلات نظامی و فرهنگی منظم است.

دومین ماموریت وی رئیس هیات سیاسی ایران به ارزنة‌الروم برای حل اختلاف مرزی بین ایران و امپراتوری عثمانی بود. در این ماموریت که نزدیک به دو سال طول کشید علاوه بر آشنایی با زدو بندهای سیاسی شرق و غرب با دلیری خاصی توانست اختلاف مرزی را به نفع ایران پایان دهد و محمره و اراضی وسیع طرف چپ شط العرب را که مورد ادعای عثمانی‌ها بود به ایران ملحق کرد. این اقدام و پیشنهادهای مفید امیرکبیر، مورد عناد و حسادت حاجی میرزا آغاسی قرار گرفت.

چون محمد شاه مرد، ناصرالدین میرزا که قصد حرکت به تهران و نشستن بر تخت سلطنت را داشت نمی‌توانست حتی هزینه سفر خود و همراهان را به تهران تهیه کند در این هنگام که امیرکبیر در تبریز و ملقب به امیر نظام بود با ضمانت شخصی پول فراهم کرد و ناصرالدین شاه را به تهران آورد اما درباریان حتی مهد علیا مادر ناصرالدین شاه که در زد و بندهای سیاسی خارجی دست داشت مخالف امیر بودند، ولی ناصرالدین شاه هر روز بر مرتبه و مقامش می‌‌افزود تا جایی که ملقب به امیرکبیر و صدراعظم گردید. در مدت کوتاهی که امیرکبیر صدراعظم بود(در حالی که ناصرالدین شاه در آغاز سلطنت فقط 16 سال داشت) با نبوغ خاص و احساسات پر شور میهن پرستی خود، اقداماتی بس ارزنده کرد.

نخست به امنیت داخلی پرداخت. سالار را که در خراسان گردنکشی می‌‌کرد و از جانب روس‌ها و انگلیسی‌ها حمایت می‌‌شد سرکوب کرد. در نامه‌هایی که به نمایندگان سیاسی و نظامی روس می‌‌نوشت و در جواب‌هایی که می‌‌داد، دلیری و ثبات رای و میهن پرستی موج می‌‌زند.

پس از برانداختن سالار از خراسان، فارس و بلوچستان را آرام ساخت و در همه مناطق عشیره نشین و هر جا که ممکن بود آشوبی برخیزد قراول خانه ایجاد نمود و در سراسر مملکت امنیت برقرار گشت.

در دوره صدارت امیرکبیر ترکمانان که همواره از مدتها پیش به نقاط دور و نزدیک مناطق اطراف خود حمله می‌‌کردند به هیچ اقدام خلافی دست نزدند.

امیرکبیر اقدامات فراوانی در دوره کوتاه صدارت خود به شرح زیر نمود:

ایجاد امنیت و استقرار دولت.

تنظیم قشون ایران به سبک اروپایی.

ایجاد کارخانه‌های اسلحه سازی.

اصلاح امور قضایی.

جرح و تعدیل محاضر شرع.

تأسیس چاپارخانه.

تأسیس دارالفنون.

روزنامه وقایع اتفاقیهبنای روزنامه وقایع اتفاقیه به سال 1267 از ارزنده ترین تأسیسات اجتماعی امیر است. بنیانگزار روزنامه در ایران میرزا صالح شیرازی است. از شاگردانی بود که در زمان عباس میرزا برای تحصیل علوم جدید به انگلستان رفت. ضمناً به ذوق خود فن چاپ را آموخت، و از جمله کسانی است که در ایران مطبعه سنگی را تأسیس نمود. به علاوه او را پیشرو اندیشه های سیاسی جدید مغرب زمین در ایران می شناسیم. میرزا صالح نخستین روزنامه ایران را در زمان محمد شاه به سال 1252 در تهران بر پا کرد. روزنامه ای بود که ماهی یکبار با چاپ سنگی منتشر می شد، و بیش از چند سالی دوام نکرد.  ذهن امیر درباره روزنامه و ارزش سیاسی و مدنی آن خوب روشن بود، و از روزنامه های فرنگستان آگاهی داشت. حتی خوانده بود که: در شهر فرانکفورت آلمان (امیر اساساً به دولتهای آلمانی توجه خاص داشت) باسمه کردن کاغذ اخبار که از تاریخ 1651 مسیحی.. بنا شده، الی حال مطلقاً بسته نشده، و همیشه در کار باسمه اخبار است. توجه میرزا تقی خان معطوف به دو معنی بود: یکی اطلاع یافتن دولت از اوضاع جهان، و دیگر پرورش عقلانی مردم و آشنا کردن آنها به دانش جدید و احوال دیگر کشورها. شماره اول روزنامه وقایع اتفاقیه روز جمعه پنجم ربیع الثانی 1267 (هفتم فوریه 1851) انتشار یافت. در صفحه اول علامت شیر و خورشید ایران و عبارت "یا اسدالله الغالب" نگاشته شده بود. این شماره به عنوان "روزنامچه اخبار دارالخلافه تهران" منتشر گردید. از شمارهً دوم به نام "وقایع اتفاقیه" خوانده شد. و تا ده سال بعد (1277 ه.ق.) به همین اسم نشر می شد. در این سال هنگام تصدی میرزا ابوالحسن خان غفاری کاشانی صنیع الملک، نام آن تغییر کرد و از شماره 474 به روزنامه "دولت علیه ایران" مبدل شد؛ و ضمناً به شکل روزنامه مصور درآمد. این نخستین روزنامه مصوری است که در ایران انتشار یافت. دیری نگذشت که دوباره اسم آن تغییر کرد و به روزنامه "دولتی" بدل شد. پس از آن به نام "روزنامه ایران" منتشر گردید و تا انقلاب مشروط همین اسم را حفظ کرد. وقایع اتفاقیه روزنامه هفتگی بود، با چاپ سنگی بطبع می رسید. شیوه نگارش آن ساده و روشن و بکلی خالی از تقلید و تکلف بود. تا شماره هفدهم آن روزهای جمعه پیش از ظهر انتشار می یافت، از شماره هجدهم به بعد انتشارش به روزهای پنجشنبه موکول گردید. تا شماره 656 انتشار هفتگی آن مرتب بود، از آن پس گرفتار بی نظمی شد. بهای تک شماره آن در سرتاسر ایران ده شاهی، و اشتراک سالیانه اش 24 ریال بود. چون به گوش دولت رسید که کارکنان ولایات سوای بهای روزنامه چیزی از مردم به نام"خدمتانه" گرفته اند؛ اعلام شد که قیمت آن "در کل شهرهای ممالک محروسه بدون اخراجات دیگر" همان ده شاهی است، و مطالبه کردن چیزی بیش از آن "بسیار خلاف رأی امنای دولت" است. مدیر روزنامه، حاجی میرزا جبار ناظم المهام کنسول سابق ایران در بغداد بود. "مباشر" روزنامه "ادوارد برجیس" انگلیسی، و نویسنده آن "عبدالله ترجمه نویس" بود.  روزنامه در مطبعه حاجی عبدالمحمد استاد مطبعه چی چاپ می گردید. حیف که میرزا صالح دوست دیرین امیر درگذشته بود، وگرنه هیچ کس شایسته تر از او برای کار روزنامه نبود.  


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله میرزا تقی خان امیر کبیر