دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
اعتقاد به ظهور منجی برای رهایی دنیا از ظلم و ستم ،مشترک تمام ادیان الهی است.اما مصادیق منجی با محوریت آخرالزمان ،از مسائل قابل توجه و تامل است که منحرفین ادیان بخصوص صهیونیست ها باسلطه بر رسانه های جمعی بخصوص صدا و تصویر در عرصه سینما با بکار گیری جلوه های ویژه به تولید فیلم های خاص با سوژه های آخرالزمان،ظهور ناجی و سفر به سرزمین موعود سعی کردند به اهداف خود (سلطه جهانی )دست یابند.
یکی از مهم ترین محورها برای رسیدن به اهداف، تهاجم به فرهنگ ملت ها و مبانی اعتقادی آنها است که با تسلط بر رسانه ها ی ارتباطی بخصوص سینما ،خرافات دینی در قالب مسائل شیطانی و شیطان پرستی،نمادهای منجی در اسطوره سازی ها،تروریست و بی فرهنگ نشان دادن مسلمانان،تحقیر ادیان دیگر ،الگو دهی به نسل جوان، تغییر نگرش اعتقادی و فرهنگی در افکار عمومی،برتر جلوه دادن یهودیان و قوانین آنها سعی کردند به اهداف خود دست یابند.
از این روی شناخت دشمن و استراتژی و اهداف آنها در رسیدن به هدف و توجه به فرهنگ مهدویت در میان مسلمانان از نکات مهمی است که باید مورد توجه قرار گیردتا با خنثی سازی توطئه ها ،فرهنگ حقیقی منجی و آخرالزمان در راستای اصولی و صحیح خود قرار گیرد تا زمینه مناسب برای ظهور امام زمان (عج) فراهم شود.در این مقاله روش تحقیق به صورت تحلیل محتوا و روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
کلید واژه ها :فرهنگ،تهاجم فرهنگی،منجی،آخرالزمان ،سینما،صهیونیسم.
منجی گرایی در ادیان
از زمانی که بشر ، ابتدائی ترین جوامع راتشکیل داد، همواره در آرزوی مدینه فاضله ای بود که توسط شخص منجی و مصلح آخر الزمان بدان دست پیدا کند. ادیان متعدد نیز، هر کدام به گونه ای در انتظار نجات دهنده ای می باشند که آنان را از ظلم ظالمان، ستم ستمکاران و حاکمان زورگو برهاند. جامعه ای پر از عدل و داد رابرای اآنها به ارمغان آورد و انسان را به آرامش درون و برون برساند.[1]
بنابراین ادیان مختلف، در این انتظارشان با مسلمانان مشترکند، اما آن چه که باعث اختلاف ما با آن ها می شود؛ درارتباط با مصادیق منجی می باشد، نکته قابل تأمل این که دشمنان بشریت به خصوص صهیونیست ها، از مسئله منجی و موعود آخرالزمان به سود خود بهره می برند.[2]به عبارت دیگر
صهیونیست ها و یهودیان با ایجادانحراف در عقاید منجی در آخرالزمان سعی کرده اند با توطئه و
نقشه های شوم به اهداف خود سریع تر دست یابند.
بر این اساس با هدف گیری فرهنگ ملت ها و تغییر نگرش افکار عمومی به سوی مبانی اعتقادی خود از زمان شکل گیری پروتکل یهود تهاجم همه جانبه خود راعلیه ملت ها و مبانی اعتقادی آنها شروع کردند و تا امروز ادامه دادند.[3]از این رو شناخت اهداف وتاکتیک هاواستراتژی صهیونیست هادرعرضه های
مختلف ،بخصوص عرصه فرهنگ شفاهی و بصری (سینما) می تواند ما را دربرابر هجمه ها و
شبیخون های دشمنان در بحث فرهنگ مهدوی بیمه کند.زیرا آگاهی و هوشیاری رمز موفقیت و بیداری و حرکت علیه ترفند های دشمنان است.
فرهنگ و تهاجم فرهنگی
فرهنگ در لغت به معنای « ادب، دانش، راه و روش آموختۀ زندگی در یک اجتماع معین و...است.»[4] و در اصطلاح فرهنگ « مجموعه ای از هنجارها، قوانین و عادات، آداب و رسوم، عقاید و باورها و ارزش ها و الگوهای ارتباطی و نیز امور مادّی ارزشمند و معقول یک جامعه است که افکار، احساسات و رفتار اعضای آن اجتماع را شکل می دهد و یا به نوعی تحت تأثیر قرار می دهد.»[5]
در مقابل فرهنگ و ارزش های آن،مفهوم تهاجم است که درمعانی « هجمه، شبیخون، هیاهو، جنجال گروهی و غوغا »[6] به کارمی رود.در دنیای امروزبا تلفیق این دو واژه ،مفهوم جدیدی را به نام« تهاجم فرهنگی»بوجود آورده است که در تهاجم فرهنگی «یک مجموعه سیاسی، اقتصادی، برای اجرای مقاصد خود و اسارت یک ملّت به بنیان های فرهنگی آن ملّت هجوم می برد. در این هجوم باور های تازه ای را به زور و به قصد جای گزینی با فرهنگ و باورهای ملّی آن ملّت وارد کشور می کنند. »[7]
ابزار واهداف تهاجم فرهنگی
ترویج فرهنگ توسط ابزارهای مانند«مطبوعات ، کتاب ، سینما ، رادیو ، تلویزیون ، تئاتر ،شعر ، موسیقی و ... »[8]صورت می گیرد، فرهنگ به علت بار گسترده ی خویش با تمام زوایای زندگی یک ملت ارتباط می یابد که در این میان ارزش ها و باورهای اعتقادی جایگاه ویژه ای در شکل دهی مناسبت های اجتماعی دارند که به مرور به صورت ملکه و عادت های اجتماعی در می آید و در تمام زوایای زندگی جاری می شود و الگوهای رفتاری را شکل و جهت می دهد .
امروزه دنیای غرب به رهبری صهیونیست ها با استفاده از ابزارهای فرهنگی هجوم وسیع و همه جانبه ای را علیه هویت و فرهنگ ملت ها بخصوص مسلمانان آغاز کرده است.
صهیونیسم و رسانه و سینما
در این تهاجم رسانه ای هدف ایجاد سلطه اقتصادی[9]، سلطه سیاسی[10] و فرهنگی[11] است. که با کمک ابزارهایی مانند روزنامه هاومطبوعات[12]، خبرگزاری ها[13]، شبکه های رادیو – تلویزیونی[14]، تتاتر،موسیقی
وصنعت سینما[15] و بخصوص تولید فیلم[16] صورت می گیرد.
در این میان صهیونیسم بااستفاده از این ابزارها با برنامه ریزی منظم و منسجم باتوجه به استراتژی بیان شده در پروتکل یهود[17] تهاجم خویش را تداوم داده است.باید توجه داشت که یکی از اهداف این گونه هجوم های تبلیغاتی همه جانبه ، آماده سازی افکار عمومی جهان برای سرکوب و تضغیف اسلام و مسلمانان[18] با استفاده از هر گونه اقدام سیاسی، اقتصادی، و نظامی است.
پس ازمرور اقدامات و سعی صهیونیست ها برای دست یابی به اهرم های قدرت سیاسی و اقتصادی درجهان و سوء استفاده از مسائل دینی به خصوص در ارتباط با منجی و آخرالزمان، بررسی روند تسلط
آن ها بر وسایل ارتباط جمعی دنیا به خوبی نشان می دهد که صهیونیست ها چگونه ازاهرم های فوق جهت هجوم فرهنگی به دنیای اسلام استفاده کردند؛[19] باید توجه داشت که تسلط صهیونیست ها بر وسایل ارتباط جهان اثراتی به مراتب خطرناک تر از توطئه های سیاسی، اقتصادی و نظامی داشته است؛ زیرا اهمیت بر میزان نفوذ وسایل ارتباط جمعی از ابتدای پیدایش تا کنون روز به روز افزوده شده است تا جایی که امروزه همه ی ابعاد زندگی انسان به نوعی از این وسایل متأثر است.
پروتکل هاو مبانی فکری صهیونیسم
مبانی طراحی و حرکت به سوی تسلط و تهاجم فرهنگی ملت ها را در پروتکل یهود و پیدایش صهیونیست ها باید جستجو کرد.[20]صهیونیسم درزبان عبری به معنای «کوه پر آفتاب یا خشک ، نیز نام کوهی است در جنوب غربی بیت المقدس.»[21] امّا در اصطلاح به « گروهی که طرفدار سلطه و نفوذ یهودیان بر اقوام و ملل دیگر هستند »[22]اطلاق می شود،که از همان کنفرانس بال سوئیس و پروتکل یهود ایجاد شد و به مرور شکل گرفت.[23]
برنامه های صهیونیسم جهانی در 24 فصل با هدف ایجاد حکومت جهانی واحد به رهبری تشکیلات صهیونیسم طراحی شده است[24]؛ که در زمینه ی فرهنگی و تسلط بر فرهنگ ملت ها
شامل 23 صفحه فایل word قابل ویرایش