ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق بهزیستی روان‌شناختی

اختصاصی از ژیکو مبانی نظری و پیشینه تحقیق بهزیستی روان‌شناختی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق بهزیستی روان‌شناختی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق بهزیستی روان‌شناختی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:24

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

اغلب اوقات بهزیستی روان‌شناختی به بهزیستی ذهنی[1] اشاره دارد، اما ممکن است با آن متفاوت باشد. بهزیستی برحسب کیفیت و کمیت مؤلفه‌هایی تعریف می‌شود که بر اساس آن افراد زندگی خود را لذت‌بخش می‌بینند؛ به‌عبارت‌دیگر، اینکه افراد چگونه زندگی خود را ارزیابی می‌کنند، به بهزیستی مربوط می‌شود. بهزیستی ذهنی به این حقیقت اشاره دارد که افراد قادر هستند تعیین کنند که آیا به زندگی خوشایند که وابسته به معیارهای موفقیت است رسیده‌اند یا خیر. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که بهزیستی شامل تعدادی مؤلفه است و اکثر پژوهشگران آن را یک مؤلفه در نظر می‌گیرند و برای ارزیابی آن از چند مؤلفه استفاده می‌کنند. این مؤلفه‌ها به رضایت و شادکامی ‌مربوط می‌شوند. ارزیابی این مؤلفه‌ها کلی (مانند رضایت از کار) و چندبعدی (مانند عاطفه‌ی مثبت در مقابل عاطفه‌ی منفی) است (دینر، 2000).

هرچند واژه‌های ذهنی و روان‌شناختی زمانی که با بهزیستی همراه می‌شوند، اغلب به‌جای هم بکار برده­می‌شوند، کیس (2002) بیان کردن که این دو واژه به دو حقیقت کاملاً متفاوت اشاره دارند. اولاً کیس[2] (2002) اظهار کردند که بهزیستی ذهنی این دیدگاه سنتی را در برمی‌گیرد که بهزیستی «ارزیابی زندگی بر اساس رضایت و تعادل بین عاطفه مثبت و منفی» است. دوماً، بهزیستی ذهنی بر اساس شادکامی، موفقیت خوشایند و پرهیز از درد تعریف‌شده است. کیس (2002) بیان کردند که بهزیستی روان‌شناختی «ادراک درگیری مثبت با چالش‌های موجود زندگی» است. در این حوزه، بهزیستی روان‌شناختی بر اساس معنا، درک نفس و سطح عملکرد مشخص می‌شود.

در تلاش برای فهم و ارزیابی بهتر بهزیستی روان‌شناختی، ریف (1989، 1995) یک مدل چندبعدی را ارائه داد که بیانگر نظریه‌ی بهزیستی است. مدل ریف برای حل این مشکل به وجود آمد که پژوهش‌های قبلی در ارزیابی واقعی بهزیستی با شکست مواجه شده بودند (ریف، 1989). با در نظر گرفتن مشکلات در تعیین ویژگی‌های اساسی بهزیستی روان‌شناختی مثبت در حوزه‌های پژوهشی، ریف (1989؛ 1995) ارزیابی جامعی از بهزیستی روان‌شناختی ارائه داد. ریف (1989) به پژوهش در مورد روان‌شناسی بالینی و رشد همانند پژوهش در مورد سلامت روان پرداخت. با استفاده از دیدگاه روانی اجتماعی اریکسون[3]، کار نیوگارتن[4] روی تغییر شخصیت در بزرگ‌سالی و دیدگاه آلپورت[5] در مورد رسش، ریف (1989) شش بعد بهزیستی روان‌شناختی را مشخص کرد. این شش بعد شامل احساس استقلال، تسلط بر محیط، رشد شخصیتی، روابط مثبت با دیگران، داشتن هدف در زندگی و خویشتن پذیری می‌شوند (ریف 1989؛ 1995).

2-3-2 اجزا و عناصر بهزیستی روان‌شناختی

  • معنویت
  • رشد و بالندگی فردی
  • رضایت از زندگی
  • شادی
  • روابط مثبت با دیگران
  • خویشتن پذیری
  • معناداری
  • سازگاری و تسلط بر محیط
  • خود-پیروی
  • خوش‌بینی
  • هدف در زندگی

با توجه به نقش بسزایی که بهزیستی در ابعاد مختلف زندگی روانی-اجتماعی و حتی جسمی فرد دارد، بدیهی است که هر یک از این ابعاد و مؤلفه‌ها سهم زیادی در بهبود وضعیت روانی و اجتماعی شخص دارند، با این مقدمه کوتاه، به بررسی هر یک از مؤلفه‌ها می‌پردازیم.

2-3-2-1 معنویت[6]

مؤلفه معنویت نقش مهمی در بهزیستی روان‌شناختی ایفا می‌کند؛ به‌عبارت‌دیگر یک همپوشی بین بهزیستی روان‌شناختی و جنبه‌هایی از معنویت وجود دارد. اکثر روانشناسان حتی کسانی که در حوزه بهزیستی کارکرده‌اند تا حدود زیادی بعد معنوی بهزیستی انسان را نادیده گرفته‌اند. تنها در سال‌های اخیر در مورد اینکه مذهب و معنویت چگونه وجوه مختلف سلامت جسمانی و روانی را تحت تأثیر قرار می‌نهد، تحقیقات وسیعی صورت گرفته ست. چنین تحقیقاتی اهمیت مذهب و معنویت را به‌عنوان منبعی برای مقابله با وقایع تنیدگی زای زندگی، روشن ساخته است. (پالانت[7] و لائه[8]، 2002).

معنویت ممکن است از طریق تدارک یک چهارچوب برای تفسیر و توصیف تجارب زندگی و به‌موجب آن فراهم کردن نوعی احساس انسجام و به هم‌پیوستگی وجودی، در بهزیستی روان‌شناختی مشارکت کند. از طرف دیگر، سازه مذکر از طریق تجربه معاشرت ب دیگران که احتمالاً منجر به داخل شدن در یک سیستم حمایتی بزرگ‌تر می‌گردد، بهزیستی روان‌شناختی را افزایش می هد. این مسئله می‌تواند به ارزیابی قابل‌کنترل بودن عوامل تنیدگی زا کمک نماید و لذا ممکن است پریشانی هیجانی کمتری تجربه گردد (وسیسنگ[9]، 1994) به نظر می‌رسد معنویت ازنظر تأثیر روی 4 حوزه اثرات تنیدگی را تعدیل کند: هیجان، شناخت، رفتار، تعالی و کمال. به عقیده کمپبل بهزیستی وابسته به ارضای سه نوع اصلی از نیازهاست.

1- نیاز به داشتن: کسب حوائج و ملزومات مادی، هرچند تحقیقات کمپ بل برای بیش از دو دهه نشان داد همبستگی خیلی کمی بین درآمد و بهزیستی وجود دارد.

  • نیاز به ارتباط: نیاز به تجربه صمیمیت و سایر الگوهای روابط اجتماعی.

3- نیاز به بودن: احساس رضایت شخص از خود وزندگی (نیازهای هستی).

هرچند تقسیم‌بندی نیازهای چندگانه کمپبل مفید است، ولی الیسون معتقد است او و همکارانش چهارمین رشته از نیازها را نادیده گرفته‌اند که می‌توان آن‌ها را (نیاز به تعادل) نامید. این نیاز به احساس خوشبختی‌ای اشاره دارد که ما زمانی که یک معنای غایبی برای زندگی می‌یابیم، تجربه می‌کنیم. این نیاز به یک بعد غیر فیزیکی از آگاهی و تجربه اشاره دارد و واژه (معنویت) بهترین اصطلاح برای آن است (الیسون[10]، 1983 به نقل از فیست[11]، 2002). همه مذاهب بزرگ جهان موجودات انسانی را به تعالی و کمال به‌عنوان راهی برای تجربه بالاترین سطوح بهزیستی دعوت کرده‌اند. مذهبی بودن باعاطفه منفی کمتر، سوءاستفاده دارویی پایین‌تر، کیفیت زندگی بهتر، رضایت از زندگی، نوع‌دوستی و عزت‌نفس بالا همراه است. البته همه تحقیقات از کارکرد انطباقی مذهب و معنویت حمایت نکرده‌اند و عنوان نموده‌اند که بعضی مواقع استفاده از استراتژی‌های مقابله مذهبی برای سازگاری با استرس، منجر به تجربه سطوح بالای افسردگی و اضطراب می‌گردد (پالانت و لائه، 2002).

2-3-2-2 رضایت از زندگی

هر فردی در زندگی خویش استانداردهایی دارد که تمام جنبه‌های زندگی‌اش را در برمی‌گیرد (دینر، 2000). اغلب افراد برای رسیدن به رضایت زندگی در تمام جنبه‌های زندگی تلاش می‌کنند. درحالی‌که افراد می‌توانند رضایت از زندگی خویش را در هر حوزه از زندگی ارزیابی کنند، سطح رضایت در برخی حوزه‌ها نسبت به سایر حوزه‌ها برتری بیشتری دارد (دینر، 2000)؛ به‌عبارت‌دیگر، رضایت یک ورزشکار در ورزش ممکن است بر رضایت از سایر جنبه‌های زندگی از اهمیت بخصوصی برخوردار باشد. به‌عنوان نمونه، یک بازیکن فوتبال که احساس رضایت در مورد فوتبال[12] دارد، این جنبه از رضایت در تمام زندگی‌اش برجسته است. در مقابل، بازیکنی که از فوتبال رضایت ندارد، ممکن است در کل زندگی‌اش عدم رضایت داشته باشد (دینر، 2000).

رضایت از زندگی توسط فریش[13] (1994) مفهوم‌سازی شده است و به ارزیابی ذهنی افراد از رضایت از مهم‌ترین نیازها، اهداف و رسیدن به آرزوها تعریف‌شده است. رضایت یک مفهوم جامع است و شامل حوزه‌هایی از قبیل اهداف و ارزش‌های ثروت، کار، بازی و اجتماع می‌شود. این مفهوم با سلات روان در ارتباط است و روی سلامت روان مثبت تأکید دارد (هاروی[14] و همکاران، 2005).

رضایت از زندگی فرایندی است که از طریق آن فرد کیفیت زندگی خویش را بر اساس معیارهای منحصربه‌فرد مشخص می‌کند. احتمالاً مقایسه شرایط موقعیتی زندگی یک فرد با مجموعه‌ای از استانداردهای شخصی به وجود می‌آید. هرچقدر شرایط زندگی یک فرد با استانداردها مطابقت پیدا می‌کند، افراد رضایت بیشتری از زندگی خواهند داشت (دینر، 2010). بر این اساس، شین و جانسون (1987) رضایت از زندگی را به‌عنوان «ارزیابی کلی شخص از کیفیت زندگی بر اساس معیارهای منحصربه‌فرد» تعریف می‌کنند. همچنین مؤلفه‌ی بهزیستی شامل رضایت درزمینهٔ‌های بخصوص نیز می‌شود. به‌عنوان‌مثال پژوهش‌ها نشان داده‌اند که رضایت از زندگی رضایت از کار، خانواده، ازدواج، آسودگی، سلامتی و رضایت مالی را به همراه دارد (کوهن[15] و همکاران، 2008).


[1].subjective well-being

[2].Keyes

[3].Erikson

[4].Neugarten

[5].Allport

[6] spirtuality

[7] Pallant

[8] Lae

[9] Wissing

[10] Elison

[11] Feist  

[12] softball

[13] Frisch

[14] Harvey

[15] Cohen


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق بهزیستی روان‌شناختی