لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
بحارالانوار
کتاب بحار الأنوار الجامعة لدُرر اخبار الائمة الاطهار
مؤلف : علامه مجلسی
مترجم : کسی تمام مجلدات آن را ترجمه نکرده است
موضوع : فقهی و غیرفقهی
تعداد جلد : ۱۱۰
بحار الأنوار الجامعة لدُرر اخبار الائمة الاطهار یا بهاختصار بِحارُالأنوار از بزرگترین منابع حدیث در تشیع به زبان عربی به تألیف علامه مجلسی (1037-1110 هجری) است.
این کتاب به موضوعات غیرفقهی بیش از موضوعات فقهی پرداختهاست. در چاپ قدیم ۲۵ جلد و در چاپ جدید در ۱۱۰ جلد منتشر شدهاست.
در بحار الانوار احادیثی نامعتبر و ناصحیح وجود دارد که تماماً از سوی مؤلف مشخص شدهاست. البته برخی بر این باورند که این گونه نیست و علامه مجلسی فقط این احادیث را جمع آوری کردهاست. برای مثال علی دوانی در این مورد گفتهاست: «علامه مجلسی در تدوین کتاب بحار الانوار کوشیدهاست تا همه احادیثی که در موضوعات خاص وجود داشته را جمعآوری نماید و خود بعضی از این احادیث را با عباراتی چون بیان، ایضا، توضیح مشخص و بقیه را به آیندگان واگذار کرده تا رطب و یابس (تر و خشک) را از هم جداسازی کنند.» البته بیشتر محدثین بر این باورند که علامه مجلسی این احادیث را یک به یک بررسی کردهاست و اگر حدیثی را در کتاب خود آورده از صحت آن اطمینان داشته و یا اگر آن را صحیح نمیدانستهاست به این موضوع اشاره کردهاست.
علامه محدث مرحوم حاج میرزا حسین نوری در کتاب فیض القدسی میگوید: این سخن کسی است که اهل تالیف و تصنیف نیست زیرا بیرون آوردن اخبار از کتابها و جمع کردن در یکجا نمیتواند شخصی را فقیه کند در صورتی که ما علامه مجلسی را با دانش و فقه و علم بسیار میبینیم تا جائیکه بزرگانی چون استاد کل وحید بهبهانی و علامه بحر العلوم و استاد اعظم حاج شیخ مرتضی انصاری در آثار خود از وی به "علامه" تعبیر میکنند.این نظریه علامه نوری بود ما نیز با قلت اطلاع و بضاعت مزجاه در این باره مطالعات زیادی نمودیم و مخصوصا نسخه های خطی بحار الانوار را مشاهده کرده خصوصیات آنرا ملاحظه نمودیم و اینک خلاصه مطالعات خود را در زیر میاوریم: اولاً در هیچ یک از کتب"تراجم" علما و هیچ کتاب دیگری ندیده ایم که نوشته باشند علامه مجلسی این کتاب را با کمک شاگردان خود نوشته واین حرف شایعه ای بیش نیست و شاید اشخاص مغرض باعث انتشار آن در بین عوام مردم شده باشند و بعد هم سرایت به بعضی از خواص کرده و آنها نیز بدون تعمق و تتبع و رنج مطالعه این سخنان واهی را برزبان رانده و میرانند.ثانیا بسیار دور مینماید که هیئتی از فضلا و شاگردان مجلسی مامور این کار پر زحمت شده باشند و با این وصف علامه مجلسی با آن مقام علمی و دینی در مقدمه بحار و یا در خاتمه کار اشاره به آن شخص موثر نکرده باشد! علامه مجلسی در جلد بیست و پنجم صریحا مینویسد: یکی از شاگردانم اخیرا کتاب هایی را پیدا کرده و به من اطلاع دادهاست. که به ظن قوی مقصود نابغه نامی میرزا عبدالله اصفهانی مولف "ریاض العلماء" بودهاست. کسی که از این یک کار کوچک شاگردش تمجید میکند و از نوشتن آن ابا ندارد چطور ممکن است از زحمات کلی آنها در تالیف بحار نام نبرد؟ثالثا میرزا عبدالله اصفهانی نام برده که شرح حال استادش را در "ریاض العلماء" نوشته و همچنین میرزا محمد اردبیلی شاگرد دانشمند دیگرش در کتاب "جامع الرواه" و سید نعمت الله جزائری در تالیف خود و شیخ حر عاملی هم عصر او در "امل الامل" از وی و کتاب بحار الانوارش نام میبرد هیچکدام از هیاتی که مامور تالیف بحار الانوار نامی نمی برند! جای تردید نیست که اگر مطلب چنین بود به هیچ وجه از نظر دانشمندان معاصر وی و شاگردان انبوهش پوشیده نمیماند و بالاخره در بین معاصرین و استادان و شاگردانش بخصوص بعضی از علمای طرفدار فلسفه و تصوف و فرقه های صوفیه که دشمن وی بودهاند سرو صدائی به راه می انداخت ولی همه او را مولف بحار الانوار دانستهاند. خود او هم در اول و آخر تمام مجلدات بحار این کتاب را تالیف خود دانستهاست و به هیچ منطقی نمیتوان اثبات کرد که او فقط نظارتی داشته و بعد نتیجه زحمات دیگران را به نام خود تمام کرده بدون اینکه اشاره به این مطلب نماید و شاگردان او هم بعدها اسمی از این موضوع نبرند و او را به بهترین وجه با معنویت تمام و شخصیت ممتاز بستایند! رابعا ما مجلدات بحار را دیده ایم بسیاری از دانشمندان هم دیدهاند دیگران هم میتوانند در کتابخانه های بزرگ و نزد متصدیان طبع جدید آن ببینند و در کلیشه هایی که در برخی از مجلدات بحار چاپ جدید و از جمله دو کلیشه که در همین کتاب چاپ شده بنگرند تا عرایض ما را تصدیق کنند.خامسا از مشاهده مجلدات مختلف بحار الانوار به خوبی پیداست که علامه مجلسی تمام آیات و دعاها و عناوین بابها و سند روایات را شخصا مینوشته و بسیاری از روایات را نیز تا آخر ذکر میکرده بعدا در شرح بعضی از روایات "بیان"یا"توضیح" و یا"ایضاح" و غیرها داشته که آنها را نیز خود مینگاشتهاست. در برخی از موارد درباره دانشمندان و کتاب آنان نیز سخن میگوید و توضیحات لازم میدهد که تمام این موضوعات در اغلب مجلدات بحار به قلم خود وی هم اکنون موجود است حتی در بسیاری از موارد ده بیست صفحه را از اول تا آخر شخصا نوشته است!آری در بعضی از مجلدات بحار علامه مجلسی عنوان باب و سند روایت و کتابی را که باید از آن نقل کرد خود مینوشته و بعد به دیگری میداده که روایت را مطابق راهنمایی او از همان کتاب بنویسد و کاملا پیداست که این افراد همه از دانشمندان نبودهاند زیرا: اگر اینان عده ای از فضلا بودند جهت نداشت که آیات و دعاها را خود وی بنویسید و تمام اعراب کلمات را بگذارد این بخوبی میرساند که آن افراد کاتب عادی بودهاند و مجلسی اطمینان به آنها نداشته و فقط گاهی از آنها برای نوشتن متن روایت استفاده میکردهاست.به همین جهت می بینیم بعد از نوشتن روایت چون کاتب اشتباه کرده آنرا خط زده و در ذیل و حاشیه همان صفحه شخصا روایت را بطور صحیح نوشتهاست. بعضی اوقات هم دستور میداده کاتب متن روایتی را بنویسد و زیر آنرا برای بیان توضیحات وی خالی بگذارد و چون فرصت نمیکرده بعضی از بیانها و توضیحات نوشته نشده و جای آن همچنان سفید مانده است!سادسا ازبیانها و توضیحات علامه مجلسی در ذیل بعضی از اخبار این کتاب به خوبی پیداست که شخصا با دقت و مطالعه کامل تمام اخبار را میدیده. مثلا دربیان یک روایت در جلد سوم میگوید: در این باره در فلان کتاب بحث خواهم کرد یا در وسط جلد چهارم مینویسد روایاتی در این خصوص در فلان باب هم خواهد آمد یا سابقا در فلان باب و فلان کتاب گذشت یا در جلد چندم گفتیم که همه حاکی از این است که تمام امور مربوط به تالیف کتاب به عهده خود وی بوده . از خطوط بعضی از مجلداتی که به نظر ما رسیده پیداست که علامه مجلسی قلمی سریع داشته و تمام آیات ودعاها را اعراب میگذاشتهاست. من با دقت ملاحظه کردم و ندیدم که در میان آن همه مطالب و آن همه کسره و ضمه و فتحه و تشدید و مد و غیر اشتباهی روی داده باشد! و راستی باید مجلسی را یک دانشمند کار کشته به تمام معنی موفق دانست. سابعا دانشمند بزرگوار سید عبدالله پسر سید نورالدین جزائری در اجازه کبیره خود در شرح حال جدش علامه متتبع سید نعمت الله جزائری مینویسد: وی از کسانی بوده که در تالیف بحار الانوار و مرآت العقول به استادش علامه مجلسی کمک میکرد همین مضمون را سابقا هم درباره آمنه بیگم خواهر دانشمند مجلسی از کتاب ریاض الجنه زنوری و ریاض العلما نقل کردیم که آن بانوی فاضله هم در تالیف بحار و غیره به برادرش کمک میکرد.
با تمام این توضیحات بعید است که احتمالاتی که برخی مطرح کردهاند درست باشد. مضاف بر اینکه بسیاری از محدثین این کتاب را مرجعی صحیح و قابل اطمینان میدانند.
به طور کل دو کارکرد برای هر محدث قابل تصور است:
گردآوری و طبقهبندی احادیث
نقد و بررسی آنها
که هدف علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار نه تنها پرداختن به مورد اول بودهاست. بلکه اصل توجه وی به جمع آوری احادیثی بودهاست که از نظر او صحیح بوده و از لحاظ عقلی، نقلی و حتی سیاقی درست بودهاست. برای مثال میتوان به دعای معروف عرفه اشاره کرد که علامه مجلسی درباره بخش دوم آن مینویسد: «به نظرم این بخش از امام علیه السلام نیست اما به خاطر حفظ احترام راوی و این که این بخش با عقل و دیگر احادیث در تضاد نیست و اینکه دعا است ادامه آن را نیز میآورم.» که بعد از سالها معلوم شد که نظر وی در این باره درست بوده و ادامه دعا از یک هندی است و نه از زبان امام علیه السلام.
دانلود مقاله کامل درباره بحارالانوار