انتخاب، تعریف و بیان مسئله تحقیق
رکن اصلى هر تحقیق علمى را مرحله تشکیل انتخاب، تعریف و بیان مسئله تحقق مىدهد؛ زیرا محقق کلیه فعالیتهاى تحقیقاتى خود را بر پایه آن شکل مىدهد. در این مسئله تحقیق مشخص مىشود و محقق متوجه مىشود که ناشناخته و مجهول او چیست و چه چیزى را باید معلوم کند.
او در این مرحله ابعاد مسئله را مورد بررسى قرار مىدهد تا آن را بخوبى تعریف کند و امکان تحقیق درباره آن برایش میسر گردد. محقق براى پیدا کردن شناخت مقدماتى از مسئله و ویژگىهاى آن، ناگزیر است ادبیات و پیشینه آن را مورد مطالعه قرار دهد تا بدین وسیله بتواند متغیرهاى احتمالى را شناسایى کند و براساس آن امکان تدوین فرضیههاى تحقیق فراهم گردد. همچنین، از روشهاى کار تحقیقات مشابه اطلاع حاصل نموده، تجارب مفید آنها را در تحقیق خود به کار ببندد.
پس از این اقدامات محقق تقریباً شناخت کافى از ماهیت، ابعاد و قلمرو مسئله به دست آورده و متغیرهاى علّى و توصیفى دخیل در مسئله را شناسایى کرده و تصویرى از روشهاى کار براى خود ساخته است، آنگاه نسبت به تعریف و بیان مسئله تحقیق براساس ماهیت و ویژگىهاى آن اقدام مىکند. با این کار، مسئله بخوبى مورد بررسى قرار مىگیرد، هرچند ممکن است وقت و توان زیادى صرف آن شود. اگر محقق این مرحله اساسى را جدى نگیرد و با بىحوصلگى و بىدقتى از کنار آن بگذرد و نتواند شالوده مناسبى براى فعالیتهاى بعدى پایهریزى کند، نخواهد توانست تحقیق را به نحو مطلوب به انجام برساند.
انتخاب و تعیین حدود مسئله تحقیق
با توجه به منابع ایجاد مسئله و موضوعات تحقیقاتی، محقق براساس علاقه و شوق شخصى و نیز احساس نیازى که خودش یا جامعه به حل مسئلهاى و کشف مجهولى دارد، مىتواند یکى از آنها را انتخاب نماید. علاقه او در انتخاب مسئله باعث مىشود که با پشتکار، جدیت و شور و شوق زیاد تحقیق علمى را انجام دهد؛ توجه به احساس نیاز باعث مىشود که امکانات و حمایتهاى مالى و بودجهاى براى تحقیق فراهم شود؛ زیرا بدون در نظر گرفتن هر یک از آنها امکان تحقق تحقیق علمى به شکل مطلوب بعید به نظر مىرسد.
پس از آنکه محقق مسئله را برگزید، باید به وارسى ابعاد آن بپردازد و پس از تعیین ماهیت و مقیاس (کلى و جزئی) مرزها و قلمرو آن را مشخص کند تا اولاً امکان تعریف جامع آن فراهم شود و ثانیاً از تداخل مسائل دیگر در قلمرو آن جلوگیرى به عمل آید؛ زیرا اگر جلو این تداخل گرفته نشود امکان بروز اشتباه در پرداختن به مسئله تحقیق پیش مىآید.
براى تعیین حدود مسئله باید اولاً وضعیت عمومى و سپس وضعیت خاص مسئله مشخص شود. ثانیاً زمینهاى که مسئله در آن قرار دارد، معرفى شود. ثالثاً حدود زمانى و مکانى و تشکیلاتى آن بخوبى مشخص گردد. رابعاً مسائل جانبى و احتمالى که ممکن است موجب تداخل شوند، شناسایى و مرز آنها با مسئله تحقیق تعیین شود.
هر مسئله تحقیقاتى مناسب داراى ویژگىهاى زیر است که محقق مىتواند با توجه به آنها مسئله موردنظر خود را انتخاب کند:
ادراکى بودن
این امر بدین معناست که محقق باید مسئله را با تمام وجود ادراک کرده باشد. مسائلى که جنبه القایى داشته و ادراک نشده باشند، نمىتوانند توجه محقق را جلب کنند، بعلاوه اینکه هدف و جهتگیرى تحقیق براى محقق مبهم خواهد بود.
بسیط بودن
این امر بدین معناست که مسئله باید واحد باشد و حالت ترکیبى نداشته باشد؛ زیرا در مسائل ترکیبى روششناسى و دستیابى به اهداف تحقیق داراى ابهام است و هر کدام از اجزاء ترکیب روششناسى خاص خود را مىطلبد.
میکرو بودن
مسائل کلان و عموى در تحقیق علمى حل نمىشود؛ چون محقق فرصت و منابع مالى لازم را ندارد. علاوه بر این، عملیاتى کردن متغیرهاى مسائل کلىتر و ماکرو مشکل است و اندازهگیرى آن امکانپذیر نیست.
نو بودن
مسئله تحقیق باید اصیل و جدید باشد تا بتوان با حل آن موضوع تازهاى را مطرح و علم جدیدى را تولید کرد. مسائل و موضوعاتى که قبلاً مورد بررسى قرار گرفته و قطعیت آنها اعلام شده است نیاز به تکرار تحقیقات ندارند؛ البته بجز مسائل و موضوعاتى که عنوان ثابت دارند، ولى از متغیرهاى مکانى تأثیر پذیرفتهاند یا نظریهاى را مورد آزمایش قرار مىدهند.
مرتبط با رشته تخصصى محقق بودن
از یک سو، محققان معمولاً به یک حوزه و رشته علمى و تخصصى وابستهاند که هویت علمى خود را زا آن مىگیرند و از سوى دیگر با توجه به تولید فزاینده علم و تخصصى شدن حوزههاى معرفتی، یک محقق کمتر مىتواند به حوزههاى دیگر وارد شود؛ بنابراین، محققان، بویژه دانشجویان تحصیلات تکمیل که پایاننامه و رساله مىنویسند، باید از ارتباط منطقى مسئله تحقیق و رشته تخصصى خود اطمینان یابند.
شفاف بودن
مسئله تحقیق از نظر موضوع، مفاهیم، ابعاد مجهول، متغیرهاى اندازهگیری، چهارچوب نظرى و مبناى فرضیهسازى قابل آزمایش، باید شفاف باشد و در آنها ابهامى وجود نداشته باشد.
دلایل طرح مسئله تحقیق
کنجکاوى
انسان به لحاظ برخوردارى از قواى فکرى و عقلی، همواره در اندیشه و تفکر درباره جهان و زندگى و مسائل گوناگون آن است؛ بنابراین، در مقابل شناختها و آگاهىهاى او، ناشناخته و مجهولات جدید مطرح مىشود و به ذهن او خطور مىکند؛ گاه طرح این سؤالها به شکلگیرى راهحلهاى فرضی، ذهنى و تخیلى منجر مىگردد و مقدمه تشکیل نظریه را فراهم مىآورد. این نظریهها و تصورات ذهنى جدید هستند که ذهن کنجکاو و جستجوگر
تجارب شخصى
انسان دائماً با محیط خارج ارتباط و کنش و واکنش دارد و از آن تأثیر مىگیرد یا در آن تأثیر مىگذارد. قلمرو موضوعات و کنش متقابل انسان با محیط متنوع است و از کوچکترین تا بزرگترین ابعاد را شامل مىشود. با این همه، تمامى این واکنشهاى شخصى ممکن است در طرح مسئله تحقیق مؤثر باشد.
مطالعه آثار مکتوب
انسان بطور اعم و محققان بطور اخص علاقهمند به مطالعه هستند. مطالعه امکان آشنایى با نظریهها و تجارب دیگران و حاصل کاوشها و شناختهاى دیگر دانشمندان و صاحبان آثار را فراهم مىکند. در واقع، مطالعه راهى است براى ورود به مخزن معلومات و قلمرو معرفتى و شناختى نوع بشر در تمام زمینهها یا زمینهاى خاص. محقق با مطالعه آثار دیگران با مسائل تحقیقاتى که آنها پیشنهاد دادهاند آشنا مىشود و در صورت علاقه مىتواند آنها را موضوع تحقیقات خود قرار دهد.
آثار مکتوب نیز متعددند که با مطالعه آنها محقق با مسائل جدیدى روبرو مىشود و هر یک از این مسائل مىتواند به عنوان مسئله تحقیق برگزیده شود.
منابع شفاهى
گفت و شنود با افراد مختلف نیز باعث افزایش آگاهى و معلومات و در عین حال افزایش مجهولات انسان مىشود. منابع شفاهى را ممکن است سخنرانىها، گفتگوها، نشستها، مناظرهها، میزگردها، برنامههاى رادیویى و تلویزیونی، نوارهاى صوتى و تصویری، و مانند آن تشکیل دهد. انسان از طریق این منابع با مسائل جدیدى روبرو مىشود که مىتواند مسئله تحقیق تلقى شود.
متقاضیان تحقیق
معمولاً کسانى هستند که به مشکلى برخورد نموده در جستجوى چارهاى براى حل آنند و براى این کار از پژوهشگران کمک مىگیرند؛ از جمله مىتوان از اشخاص حقیقى و نیز حقوقى نظیر سازمانهاى دولتی، مؤسسات غیردولتى و کارخانهها، مؤسسات تحقیقاتی، دانشگاهها و مراکز آموزش عالى نام برد.
نحوه بیان مسئله تحقیق و نگارش آن
محقق در این مرحله آماده مىشود مسئله را آنطور که یافته است تعریف نموده، اهداف تحقیق خود را بیان نماید. او باید این مطالب را بنویسد و در بخش تعریف مسئله تحقیق خود قرار دهد. آنچه دراین بخش آورده مىشود به ماهیت و اندازه تحقیق بستگى دارد و ممکن است از یک بند (پاراگراف) تا چندین صفحه را شامل شود. در بیان مسئله و تعریف آن محقق باید به نکات زیر توجه کند:
- صورت مسئله باید به شکل سؤالى نوشته شود و از بیان آن بصورت عبارت کلى یا جملات خبرى خوددارى گردد؛ زیرا نگارش آن بصورت سؤالى باعث جلب توجه محقق به مجهول و تلاش براى معلوم کردن آن مىشود؛ مثلاً بجاى اینکه براى عنوان مسئله تحقیق بگوید بررسى عوامل مهاجرت روستائیان شهرستان الف بهتر است بگوید عوامل مؤثر در مهاجرت روستائیان شهرستان الف کدام هستند؟. البته کاربرد عبارت بررسى عوامل مهاجرت روستائیان شهرستان الف براى عنوان گزارش تحقیق مناسب است، ولى براى عنوان مسئله تحقیق که محقق چیزى درباره آن نمىداند، مناسب نیست.
- مسئله باید بطور واضح تعریف گردد و از کاربرد واژگان و اصطلاحات مبهم و دوپهلو خوددارى شود. همچنین، از بیان اصطلاحات و توضیحات تکرارى باید پرهیز کرد تا اصل بر اختصار توأم با وضوح و روشنى مسئله باشد.
- از کاربرد اصطلاحات و واژگان ارزشى باید خوددارى شود. محقق در بیان مسئله نباید به داورى بپردازد یا اقدام به کاربرد واژههایى کند که واقعیت را منعکس ننموده یا باعث غلو مىشود. همچنین از کاربرد القاب و عبارات تکریمى بىمورد یا توهینآمیز باید خوددارى شود.
- اصطلاحات و مفاهیم اختصاصى و تخصصّى باید تعریف شود. اصولاً هر مسئله تحقیقى و هر موضوعى به دلیل وابستگى به حوزه خاص معرفتى داراى واژگان و اصطلاحات و مفاهیمى تخصصّى و اختصاصى است که محقق باید آنها را تعریف کند تا خواننده در ابهام و سردرگمى باقى نماند. بعلاوه محقق باید باور کند که خیلى از مفاهیمى را که او مىداند و اختصاصى اوست ممکن است دیگران - حتى همرشتهاىهایش - ندانند؛ باید مسئله را از زاویه دید دیگران ببیند و اصطلاحات و مفاهیم نامأنوس یا مبهم را تعریف نماید.
- سؤالات ویژه تحقیق باید نوشته شود. براى جهتگیرى بهتر تحقیق، محقق مىتواند سؤال اصلى تحقیق یا سؤال مادر را خرد کرده، از درون آن سؤال ویژه و اختصاصى را استخراج کند. این سؤالات ناظر بر هر یک از ابعاد مسئله یا متغیرهاى توصیفى یا علّى تهیه مىشوند؛ یعنى محقق مىتواند به تعداد ابعاد و متغیرهاى مستقل یا به تعداد متغیرهاى توصیفى سؤال ویژه تحقیق مطرح کند.
روش نگارش و ارزیابى مسئله تحقیق
محقق براى بیان مسئله تحقیق و نگارش آن باید به ترتیب زیر اقدام کند:
۱. صورت مسئله را به شکل سؤالى بنویسد.
۲. مقدمهاى کلى درباره اینگونه مسائل و ضرورت انجام دادن تحقیق موردنظر خود بنویسد (در واقع فلسفه تحقیق خود را توضیح دهد).
۳. ابعاد، ویژگىها و صفات و حدود مسئله مورد مطالعه را شرح دهد.
۴. ادبیات و سوابق مسئله تحقیق را بیان کند.
۵. فهرست متغیرها و معرّفهاى مورد مطالعه و مدلهاى تبیینى نظرى را به شرحى که گفته شد ذکر نماید.
۶. سؤالات ویژه تحقیق را فهرست کند.
۷. به هدف یا اهداف تحقیق خود اشاره نماید.
۸. نتایج و دستاوردهاى پیشبینى شده تحقیق را اظهار کند.
محقق براى اطمینان از انجام دادن امورى که براى نگارش و بیان مسئله تحقیق لازم است، مىتواند جدول کنترل (Check-List) را تهیه نموده، به ارزیابى آن بپردازد.
شامل 15 اسلاید powerpoint و 5 صفحه word
دانلود تحقیق انتخاب و بیان مسئله