لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :50
بخشی از متن مقاله
مقدمه
علم در حوزه های سنتی ایران مقوله متنوع و گسترده ای است. سده های نخستین اسلامی مصروف کنکاش، مجادلات و پایه گذاری های کلان علمی شد. حوزه های آموزشی عموما چند منظوره با پرورش علمای جامع الاطراف و مسلط بر اکثر بخش های علمی پایه های ستبر علمی ایران را بنا نهادند.
توجه شدید به علوم عقلی و نقلی از اختصاصات ایران علمی قرون نخستین بود و دستاندازی به حوزه های معتبر بیرونی چون یونان و اسکندریه و البته ایران پیش از اسلام و ترجمه و تالیف متون از زبانهای مختلف دوره ای مدرن و کاملا علمی را در تاریخ ایران بنا نهاد.
شیخ شهاب الدین سهروردی یکی از علما و حکما و بزرگ فلسفی ایران است که با آگاهی و مطالعه در شاخه های متفاوت فکری و بدست آوردن درک صحیح از آنها توانست جنبش خاص فکری خود را با نام فلسفه اشراقی بنیان نهد. فلسفه ای که با بهره گیری از نقاط قوت دیگر ایده های فکری گونه ای التقاطی از علم آسمانی و زمینی را به انسان آن روزگار ارائه کرد.
این مقاله به مسئله علم و کیفیت آن و تعریف عالم از دیدگاه شیخ اشراق پرداخته است. پیش از ورود به بخش اصلی مقاله معرفی مختصری از شیخ اشراق و آثار او و نیز مسئله علم در حوزه های آموزشی گذشته می آید و پس از متن مقاله که همراه با مسائل چندی که پیوسته با مبحث اصلی اند می آید به طور مختصر به علومی که در آثار شیخ اشراق به آنها استناد شده پرداخته می شود و در پایان طی بحث کوتاهی به مسئله تاویل پذیری آثار عرفانی شیخ اشراق که البته مسئله تازه و در حقیقت شاخه ای از علم مدرن در خوانش متون است پرداخته می شود
علم اشراقی:
معرفی:
شیخ شهاب الدین ابوالفتوح یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی معروف به شیخ اشراق بنیانگذار رسمی دومین نظام فلسفه اسلامی با نام حکمه الاشراق است. وی در سال 549 در دهکده سهرورد زنجان به دنیا آمد. در مراغه نزد مجد الدین جیلی حکمت و اصول و فقه را آموخت. در اصفهان نزد ظهیر الدین قاری منطق را فرا گرفت.[1] و در ضمن مطالعه فلسفه ابن سینا اندیشه های نوین خود را در باب علم و فلسفه پایهریزی کرد.
پس از پایان تحصیلات رسمی چنانکه رسم روانهای نا آرام و پویا است روی به سلوک جسمی و روحی آورد تا اینکه در حلب ملک ظاهر پسر صلاح الدین ایوبی شیفته شیخ شد و بنابر درخواست او شیخ اشراق در حلب اقامت گردید.
ذکاوت شیخ اشراق و علم آسمانی او که ظاهرا دلیل برتری او در مناظرات چندی شد که بین او و علمای حلب برگزار شد بر این علما گران آمد و البته برای شیخ نیز گران تر تمام شد.
فرا روی های دیدگاه دینی شیخ که حاصل کشف فضاهای جدیدتر عقلانی به یاری ارتباط دو سویه با مکاشفات ربانی بود. در زمانه شیخ آنقدر سنگین و نابخشودنی بود که شیوخ و فقهای حلب فتوای قتل او را اگر نه از ملک ظاهر از صلاح الدین ایوبی بگیرند. در نتیجه شیخ اشراق در سال 587 به شکلی نامعلوم به سرنوشت شوریدگانی چون عین القضات و حلاج دچار شد.
مقام او چنان بالا بود که فخر رازی که در اصفهان از همدرسان او و از اشعریون و مخالفان سرسخت فلسفه بود پس از مرگ شیخ اشراق تلویحات او را می بوسد و از دیده اشک می ریزد.
ایشان علی رغم جوانی و کوتاهی عمر[2] حدود 50 کتاب به زبانهای عربی و فارسی نوشته اند که بسیاری از آن کتابها موجود است. علاوه بر نثر روان و زیبا و گاهاً شاعرانه وی با ارائه تعریف های جدید و طرح معادلات و مجادلات علمی نو، پویایی اندیشه را تا سالها بعد تضمین کرد تا متاله بزرگ ملاصدرای شیراز در تکوین و تدوین کاملتر اصول فکری، بر پایه های بر نهاده او بایستد. [3]
برخی از مهمترین کتب شیخ اشراق عبارتند از رساله فی اعتقاد الحکما قصه الغربه الغربیه پرتو نامه ،هیاکل النور ، الواح عمادی ، رساله الطیر ، آواز پر جبرئیل ،عقل سرخ ، روزی با جماعت صوفیان ، فی حاله الطفولیه ، فی حقیقه العشق ، لغت موران ، صفیر سیمرغ، کلمات ذو قیه یا رساله الابراج، بستان القلوب ، یزدان شناخت ، التلویحات ، مقاومات ، المشارع . و المطارحات و البته اثر جاودانه ایشان حکمه الاشراق.
این مقدمه اگر چه چندان ضروری نبود ولی برای ورود به بحث از آنجا که موضوع مقاله جایگاه علم در نزد شیخ اشراق و جایگاه علمی او در تاریخ علم و فلسفه ایران و اسلام است. [4]لازم بود تا توانمندی های ثابت شده شیخ اشراق یکبار دیگر یادآوری شود.
در این مقاله پیش از ورود به بحث اصلی تعریف های سنتی علم و انواع آن ذکر می شود و با نگاهی جزئی تر به زمانه شیخ اشراق ( قرن 6 ) وارد بحث اصلی می شویم.
تعاریف سنتی علم:
«علوم در نظر مسلمانان مجموعه اطلاعات و دانش هایی است که در امور دینی و دنیاوی بحث کند اعم از مسائل شرعی و عرفی و ادبی و عقلی جز آنها»[5]و از همان نخست علم را به دسته های منقول و معقول تقسیم کردند که علوم منقول خود شامل علوم ادبی و شرعی می شد و هر یک از این دو دسته تا عصر «الموید با الملکوت» [6] به شاخه های فرعی تری تقسیم گردید.
الف – علوم منقول :
- علوم شرعی شامل علم قرائت قران ، علم تفسیر قران ،علم حدیث ، علم فقه ، علم کلام
- علوم ادبی ،علم لغت ، علوم بلاغت ، صرف و نحو.
ب- علوم معقول شامل فلسفه منطق ،ریاضی ، هیات و نجوم ، موسیقی ، طب ، دارو شناسی ، جرافیا و علم کیمیا.
با توجه به آثار شیخ اشراق در مورد علوم شرعی آشنایی به علوم قرانی و نیز حدیث و دیگر مسائل دینی چندان بارز است که یافتن دلیلی برای رد آنها سخت تر از اثبات آنهاست.
در مورد علوم ادبی اشارات فراوان شعری و نیز تسلط ایشان بر نثر فارسی و عربی و نیز حافظه مسلط ادبی ایشان در آوردن نمونه مثال شعری [7]،توان و تسلط ایشان را بر متون ادبی پیش از خود و حتی معاصر خود [8] به خوبی نشان می دهد.
در مورد علوم عقلی نخستین گونه و درخشان ترین آنها شور و شعور بالای ایشان در علم فلسفه است. شیخ اشراق به طور کامل با فلسفه مشاء آشنا بوده است و نیز با نوع خاص شناخت و شعور ذهنی که بر گرفته از تعالیم زرتشت و آموزه های خسروانی است و سپس با عبور واقعا آگاهانه از فلسفه افلاطون و نیز نو افلاطیونیان اسکندریه و البته آتن و نیز اشراف کامل بر تعالیم فلسفی زرتشت [9] از این نوع خاص نگرش علمی، آگاهانه عبور کرده اند.
شیخ در ادامه با تمرکز و سپس درک فلسفه ابن سینا ظاهرا رگه هایی از حرکت شیخ الرئیس را به سمت اشراق می بنید. تمایلات و البته ایمانی شیخ اشراق به این نوع از فهم و آگاهی ایشان را در تدوین و ثبت این نوع خاص از فلسفه و حتی در معنای کلی تر آموزش عمومی آن مصمم و در پایان موفق می کند.
با توجه به آثار فارسی شیخ اشراق تسلط ایشان در علوم دیگر نیز مشهور است. ریاضی ، نجوم ، طب و حتی شیمی و مسایل زیست محیطی از علومی اند که در متون فارسی شیخ به صورت دقیق و گاه کاملا جزئی به آنها اشاره شده است که در فصل مربوطه مثال ها ذکر خواهد شد. به همین دلیل برای درک و توضیح این بخش از کار نیاز به اطلاعاتی ولو متوسط از این علوم مهم و موثر است. اما آنچه منظور اصلی مقاله است نگرش و دیدگاه شیخ اشراق در مورد علم است اگر علوم تخصصی نامبرده در بالا را با sience بیان کنیم . برای تعریف بخش ابداعی و نیز بیان مکاشفات شخصی شیخ قطعا کلمه واحدی پیدا نخواهیم کرد.
خود sience در کنار آگاهی در علوم قرانی در کنار فهم و ذکاوت شیخ اشراق (understanding) که مورد تایید معاصران و اساتید بوده است و البته بقیه تعریف های امروزی علم، پیشاپیش معلوم می کند که «ما نتوانیم و عشق پنجه در انداختن.»
همین مقدار که اندیشه های سهروردی در آثار و عقاید دانشمندان بزرگی چون خواجه نصیر الدین طوسی ،جلال الدین دوانی ، صدر الدین دشتکی ، غیاث الدین منصور و بالاخره متاله بزرگی معاصرای شیرازی و از طریق ایشان بر شاگردان و پیروان ایشان اثر گذارده است خود می تواند نماینده وسعت حوزه نخستین شیخ اشراق باشد. [10]
علم اشراقی و تبار شناسی آن :
«این اصطلاح ](اشراق)[ در زبان عربی هم به کلمه مشرق ارتباط دارد و هم به کلمه نور و نورانی شدن» [11]و این دو معنایی بودن کلمه است که پایه گذار وسعت معنا و گسترش حوزه اندیشه شیخ اشراق در باب این کلمه شده است. چنانکه وجود رمز و تمثیل نیز برای ترجیح و توضیح جهان اندیشه ذهنی شیخ اشراق از این طریق درک می شود.
استاد غلامحسین ابراهیمی دنیایی در مورد حکمت اشراق می نویسد: «حکمت اشراقی مشاهده ای وجدانی و معاینه ای عرفانی است که به وسیله آن حقیقت وجود چنانکه هست برای انسان پدیدار می گردد لفظ اشراق همان طور که در عالم محسوس دلالت دارد بر فروغ بامدادی و لحظه ای که در آن سپیده صبحگاهی در نخستین پرتو خورشید پدیدار می آید در آسمان معقول تیر دلالت دارد بر لحظه و آنی که در آن نور مجرد معرفت به پیدائی می گراید».[12]
در این که این نوع از علم و حکمت ابتدا از کدام اندیشمند ریشه گرفته است مورد توافق همگان نیست چنانکه علم اشراق را به شاگردان افلاطون و پیروان شیت نیز نسبت می دهند. اما «ابن وحشیه که تا آنجا که معلوم شده نخستین کسی است در جهان اسلامی که اصطلاح اشراق را به کار برده است» [13] اشراقیان را طبقه ای از کاهنان مصری که فرزندان خواهر هرمس بوده اند می داند. [14]
آنچه از این نظرات بر می آید و نیز بنابر آنچه که مورد تایید سهروردی است عموما این نوع خاص از دانش و حکمت اشراقی را به دوره های پیش از ارسطو و فلسفه مشائی و علم استدلالی او منسوب می کنند و این ظاهرا دوره ای بوده است که بر طبق مبانی اشراقی زمان، کشف و شهود اصلی ترین راه رسیدن به معرفت اصیل بوده است.
شمس الدین شهرزوری که یکی از مهمترین شارحان آثار سهروردی است در مقدمه ای که بر حکمه الاشراق نوشته است ضمن شرح تقسیمات اشراقی علم به علمای متقدم این علم اشاره می کند:
«اذا تلخص لنا ان السعاده منوطه بالعلوم الحقیقه دون غیرها ، فتقول ان العلوم الحقیقیه تنقسم الی قسمین ذوقیه کشفیه و بخثیه نظر ید ... و هذه الحکمه الذوقیه قل من یصل الیها من الحکما و لا یحصل الا للافراد من الحکما الفتا لحسین الماضین و هولاء منهم قدما سبقوا ارسطو زمانا کاغا ثاذیمون و هرمس و انباذ قلس و فیثاغورس و سقراط و افلاطون. و غیر هم من الافاضل الاقدمین الذین شهدت الامم المختلفه بفضلهم و تقدمهم ... لهم بهوث و تحریرات و اشارات منها تقّوی امام البحث ارسطا طالیس علی التهذیب و التفضیل.» [15]
قطعا شهرزوری این نوع اعتقاد به حکمای پیشین را از مقدمه ای که شیخ اشراق خود بر حکمه الاشراق نوشته اند بدست آمده است. او در این بخش افلاطون را «اعلام الحکمه» و «صاحب الاید و النور» [16] معرفی می کند و هرمس [17]را والد الحکما و انباذ ( قلس و فیثاغورس را «من عظماء الحکما و اساطین الحکمه» [18]می داند و آگاه از حکمای ایرانی چون جاما هفت ،فرشاوشتر ،و بوذر جمهر نام می برد و آنها را لیست قاعده کفره المجوس و مایفضی الی الشرک بالله تعالی و تنزه [19] معرفی می کند و این همان علم اشراقی است که آن را پلی بین حکمت پارسی و فلسفه یونانی قرار می دهد تا در خود به نهایت شکوفایی برساند.
شیخ اشراق سه حکیم را از سر سلسله های حکمت اشراقی خود معرفی می کند و در واقع این سه حکیم را بیش از دیگر حکمای باستانی مورد ستایش قرار داده است این سه حکیم عبارتند از «هرمس ،زرتشت ،افلاطون» [20] که شیخ اشراق تبار علم اشراقی خود را اگرچه از چند جهت به ایشان می رساند.
به آشتی حکمت خسروانی ایران و حکمت مشائی یونان و علم اشراقی افلاطونیان در حکمه الاشراق شیخ اشاره شد ولی به دیگر منبع بزرگ شیخ اشراق کمتر توجهی شده است همانکه او خود را بلا فصل به آنها متصل می داند عرفای اسلامی ایران و این نکته بسیار مهمی است همانکه او در عالم رویا از ارسطو می شنود، هنگامی که سوال می کند آیا کسانی چون فارابی و ابن سینا به واقع فیلسوفان اسلامی اند و از زبان ارسطو میشنود که : هرگز حکمای واقعی بسطامی و تستری صوفی بوده اند.
به این ترتیب شیخ اشراق تمام جنبه های گوناگون علوم را در خود گرد آورد و با عبور از صافی شهود و مکاشفه دست یافتن به علم آسمانی و اندیشه علوی را به شرط ریاضت و سلوک عرفانی، برای انسان ممکن دانست.
منابع و ماخذ
- ابراهیمی دینانی ، غلامحسین ،شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی ،انتشارات حکمت ،چاپ 2، 1366
- احمدی ،بابک ، ساختار و تاویل متن نشر مرکز ،چاپ دوم ،1372
- اقبالی ، معظمه ،شعر و شاعری در آثار خواجه نصیر الدین طوسی ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ،چاپ اول 1370
- پور نامداریان ،تقی ، رمز و داستان های رمزی در ادب فارسی شرکت انتشارات علمی و فرهنگی چاپ سوم 1368
- جوادی آملی ،عبدالله ، شرح حکمت متعالیه اسفار اربعه ،بخش سوم ، از جلد ششم ،انتشارات الزهرا 1372
- حافظ ، بر اساس نسخه قزوینی و قاسم غنی ، ناشر نهال نویدان ،بی تا
- حقیقت ، عبدالرفیع ، سهروردی شهید فرهنگ ملی ایران ، انتشارات بهجت و کوشش ،چاپ اول 1378
- ریکور ،پل ، زندگی در دنیای متن ،ترجمه بابک احمدی ،نشر مرکز ،چاپ سوم 1382
- سید عرب ، حسن، منتخبی از مقالات فارسی درباره شیخ اشراق سهروردی ،انتشارات شفیعی چاپ اول 1378
- شمسیا ،سیروس ،سبک شناسی نثر ، نشر میترا ،چاپ ششم 1381
- شیخ اشراق ،مجموعه مصنفات جلد اول و دوم ،تصحیح و مقدمه هنری کربن ،انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران چاپ اول 2535
- شیخ اشراق مجموعه مصنفات ، جلد سوم تصحیح و تحشیه و مقدمه ،سید حسین نصر ، انتشارات موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی ،چاپ دوم ، 1372
- صفا ،ذبیح الله ، تاریخ ادبیات ایران ،جلد 1 خلاصه جلد 1 و 2 انتشارات ققنوس چاپ هفدهم 1378
- صفا ،ذبیح الله ،تاریخ ادبیات ایران، جلد4، تلخیص سید محمد ترابی ، انتشارات فردوس چاپ سوم 1378
- فیاض لاهیجی ، ملا عبدالرزاق ، گوهر مراد ، تصحیح و تحقیق : موسسه تحقیقاتی امام صادق (ع) نشر سایه چاپ اول 1383
- کربن ، هانری ، روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان ،ترجمه عبدالمحمد روح بخشان انتشارات اساطیر چاپ اول 1382
- نصر ، سید حین ، سه حکیم مسلمان ، ترجمه احمد آرام شرکت سهامی کتابهای جیبی ، چاپ پنجم ،1371
- ماهنامه آناهید، شماره 13 مهر و آبان 1385
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
دانلود فایل
دانلود مقاله کامل درباره فلسفه اشراق