ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره خدمات متقابل اسلام و ایران

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره خدمات متقابل اسلام و ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

در حدود نود و هشت درصد از ما مردم ایران مسلمانیم. ما مسلمانان ایرانی به اسلام به حکم اینکه مذهب ماست ایمان و اعتقاد داریم و به ایران به حکم اینکه میهن ماست مهر می ورزیم. از اینرو سخت علاقه مندیم که مسائلی را که از یک طرف با آنچه به آن ایمان و اعتقاد داریم و از طرف دیگر با آنچه به آن مهر می ورزیم پیوند دارد روشن درک کنیم و تکلیف خود را در آن مسائل بدانیم. عمده این مسائل در سه پرسش ذیل خلاصه می شود:

1- ما هم احساسات مذهبی اسلامی داریم و هم احساسات میهنی ایرانی، آیا دارای دو نوع احساس متضاد می باشیم، یا هیچگونه تضاد و تناقضی میان احساسات مذهبی ما و احساسات ملی ما وجود ندارد؟

2- دین ما اسلام آنگاه که در چهارده قرن پیش به میهن ما ایران وارد شد چه تحولات و دگرگونیها در میهن ما به وجود آورد؟ آن دگرگونیها در چه جهتی بود؟ از ایران چه گرفت و به ایران چه داد؟ آیا ورود اسلام به ایران برای ایران موهبت بود یا فاجعه؟

3- ملل بسیاری به اسلام گرویدند و در خدمت این دین درآمدند و در راه نشر و بسط تعالیم آن کوشیدند و با تشریک مساعی با یکدیگر تمدنی عظیم و باشکوه به نام تمدن اسلامی به وجود آوردند. سهم ما ایرانیان در این خدمات چه بوده است؟ ایران چه مقامی از این جهت دارد؟ آیا مقام اول را حیازت کرده است یا خیر؟ بعلاوه انگیزه ایرانی در این خدمات بالا چه بوده است؟

از نظر ما سه پرسش بالا عمده ترین پرسشها در باب مسائل مشترک اسلام و ایران است.

نظر به اینکه غالبا کسانی که در مسائل مشترک اسلام و ایران قلمفرسایی کرده اند یا اطلاع کافی نداشته اند یا انگیزه ای غیر از تحقیق محرک آنها بوده است، این مسائل با همه ی زمینه ی روشنی که دارد درست طرح نشده است. ما هرچه بیشتر در این زمینه مطالعه کردیم بیشتر به این نکته برخوردیم که مسائل مشترک اسلام و ایران هم برای اسلام افتخارآمیز است، هم برای ایران. برای اسلام به عنوان یک دین که به حکم محتوای غنی خود ملتی باهوش و متمدن و صاحب فرهنگ را شیفته ی خویش ساخته است و برای ایران به عنوان یک ملت که بحکم روح حقیقت خواه و بی تعصب فرهنگ دوست خود بیش از هر ملت دیگر در برابر حقیقت خضوع کرده و در راهش فداکاری نموده است.

ما و اسلام

به طوری که تاریخ شهادت می دهد، ما ایرانیان در طول زندگانی چندین هزارساله ی خود با اقوام و ملل گوناگون عالم، به اقتضای عوامل تاریخی، گاهی روابط دوستانه و گاهی روابط خصمانه داشته ایم. یک سلسله افکار و عقاید در اثر این روابط از دیگران به ما رسیده است، همچنانکه ما نیز به نوبه ی خود در افکار و عقاید دیگران تأثیر کرده ایم. هرجا که پای قومیت و ملیت دیگران به میان آمده مقاومت کرده و در ملیت دیگران هضم نشده ایم، و در عین اینکه به ملیت خود علاقه مند بوده ایم این علاقه مندی زیاد تعصب آمیز و کورکورانه نبوده و سبب کورباطنی ما نگشته است تا ما را از حقیقت دور نگاه دارد و قوه ی تمیز را از ما بگیرد و در ما عناد و دشمنی نسبت به حقایق به وجود آورد.

از ابتدای دوره ی هخامنشی که تمام ایران کنونی به اضافه ی قسمتهایی از کشورهای همسایه، تحت یک فرمان درآمد تقریباً دوهزار و پانصدسال می گذرد. از این بیست و پنج قرن، نزدیک چهارده قرن آن را، ما با اسلام به سر برده ایم و این دین در متن زندگی ما وارد و جزء زندگی ما بوده است، با آداب این دین کام اطفال خود را برداشته ایم، با آداب این دین زندگی کرده ایم، با آداب این دین خدای یگانه را پرستیده ایم، با آداب این دین مرده های خود را به خاک سپرده ایم. تاریخ ما، ادبیات ما، سیاست ما، قضاوت و دادگستری ما، فرهنگ و تمدن ما، شؤون اجتماعی ما، و بالاخره همه چیز ما با این دین توأم بوده است نیز به اعتراف همه ی مطلعین، ما در این مدت، خدمات ارزنده و فوق العاده و غیرقابل توصیفی به تمدن اسلامی نموده ایم و در ترقی و تعالی این دین و نشر آن در میان سایر مردم جهان از سایر ملل مسلمان –حتی خود اعراب- بیشتر کوشیده ایم. هیچ ملتی به اندازة ما در نشر و اشاعه و ترویج و تبلیغ این دین فعالیت نداشته است.

آغاز اسلام ایرانیان

طبق گواهی تاریخ، پیغمبر اکرم در زمان حیات خودشان پس از چند سالی که از هجرت گذشت نامه هایی به سران کشورهای جهان نوشتند و پیامبری خود را اعلام و آنها را بدین اسلام دعوت کردند. یکی از آن نامه ها نامه ای بود که به خسرو پرویز پادشاه ایران نوشتند و او را به اسلام دعوت کردند، ولی چنانکه همه شنیده ایم خسرو پرویز تنها کسی بود که نسبت به نامه ی آن حضرت اهانت کرد و آنرا درید.

این خود نشانه ی فسادی بود که در اخلاق دستگاه حکومتی ایران راه یافته بود، هیچ شخصیت دیگر از پادشاهان و حکام و امپراطوران چنین کاری نکرد، بعضی از آنان جواب نامه را با احترام و توأم با هدایایی فرستادند.

خسرو به پادشاه یمن که دست نشانده ی حکومت ایران بود دستور داد که درباره ی این مرد مدعی پیغمبری که به خود جرئت داده که به او نامه بنگارد و نام خود را قبل از نام او بنویسد تحقیق کند و عنداللزوم او را نزد خسرو بفرستد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره خدمات متقابل اسلام و ایران

دانلود مقاله کامل درباره تربیت و اهمیت آن در اسلام 14 ص

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره تربیت و اهمیت آن در اسلام 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

تربیت و اهمیت آن

1- چرا در تعریف تربیت اختلاف رأی و نظر است ؟ شرح دهید

اولاً : طرز فکرها ودیدگاه های همه دانشمندان در مورد تربیت و شعاع نفوذ ش یکسان نیست .

ثانیاً : در مورد انسان و منشأ و صفاتش بین دانشمندان اختلاف نظر است .

ثالثاً :در مورد هدف ، محتوا ، مراحل و روش های تربیت در بین علما هماهنگی نیست .

رابعاً : زمینه فعالیت مربیان در عرصه های مختلف اخلاق ، روانشناسی ، جامعه شناسی ، فلسفه و ..... فرق دارد .

2- دو تعریف از تربیت ، از نظر علمای غرب بیان کنید ؟

- تربیت عمل سازگاری و یا آماده سازی فرد است برای زندگی موفق در محیط

- تربیت عملی استب آگاهانه از سوی فردی بالغ درباره گروهی به منظور ایجاد تحول در آنها

3- دو تعریف از تربیت از نظر علمای اسلام بیان کنید ؟

- تربیت تلاشی است در جهت به فعلیت رساندن قوا و استعدادهای بالقوه انسان

- تربیت کشف ، پرورش و هدایت استعدادها و توانایی های انسان و ایجاد هماهنگی لازم برای وصول به سر حد کمال مقدر است .

4- از تعاریف تربیت چهار نتیجه را بیان کنید ؟

- تربیت نوعی کوشش و تلاش آگاهانه است و مربی می داند که در رابطه با فرد مورد نظر چه می کند .

- در تربیت مسأله اداره و کارگردانی مطرح است ، یعنی مربی فرد مورد نظر را زیر نظر و تحت مراقبت دارد .

- در آن مسأله کمک رسانی و هدایت و جهت دهی مطرح است .

- تربیت دارای محتوا و برنامه ای است که در طول مدت تربیت درباره افراد اعمال می شود .

5- آیا تربیت علم است ؟ شرح دهید ؟

بله ، زیرا علم ، روش شناخت حقایق است ، دانستنی های قابل اثبات است . معرفتی منظم و یا تراکم سیستماتیک اطلاعات است ، گنجینه ای است از شناخت منظم پدیده ها ، و بیان روابط علت و معلولی واقعیت هاست . که معمولاً از طریق مطالعه مدارک ، تجربه و تحقیق ، تعمیق و استدلال به دست می آید . تربیت علم است ، علمی رفتاری ، کاربردی ، که در حد ومرز خود شبیه کار مهندسی است و یا همانند کار پزشکی است . در آن مسأله تشخیص ، هدایت و ارائه راه کارها برای اصلاح یا پیشگیری مطرح است .

6- خصایص علم که تربیت واجد آنهاست کدامند ؟ چهار مورد را شرح دهید ؟

- باید دارای موضوع باشند ، یعنی مشکل و مسأله ای که درباره آن بحث کنند ، دارای هدف ، روش کاربرد و استمرار و ..... باشند و تربیت همه این خصایص را دارا است .

- موضوع تربیت انسان است با همه ابعاد وجودی او

- هدف آن سعادتمندی انسان و رساندن او به کمال قدر خویش است .

- محتوای آن شامل مجموعه آگاهی ها ، فنون و مهارت هاست .

7- تربیت و امامایی استعدادها مطرح کرده اند یعنی چه ؟

تربیت علم است ، شاخه ای از علوم انسانی و دارای همان شرایط وخصایص . و ماهیت آن ار مامایی استعدادها مطرح کرده اند زیرا در آن مراقبت و حمایت برای شکوفایی ، زایندگی و رشد مطرح است .

8- ماهیت تربیت چیست ؟ شرح دهید ؟

- فن است ، زیرا که درآن آگاهی های عملی و توان اجرا و پیاده کردن آن مطرح است .

- هنر است زیرا که در آن ریزه کاری هایی در ایجاد تغییر وتحول وجود دارد .

- ارزش است و همه گاه تربیت شدگان در جامعه از حرمت برخوردارند .

- خدمت است به فرد و برای جامعه زیرا که درسایه تربیت ، آدمی به مرحله انسانیت و کمال می رسد .

9- ضرورت و اهمیت تربیت را بیان کنید ؟

تربیت آدمی امری مهم و حیاتی ، عامل شکل دهی به زندگی انسان ، و کاری نسبتاً عظیم و دشوار است . در سرنوشت سازی برای فرد و جامعه ، هیچ عاملی به اندازه تربیت موثر نیست . در سایه تربیت ، ایجاد خصال اخلاقی و تربیت نیروی انسانی و ترفیع کیفیت حیات امکان پذیر می شود . آدمی برای زنده ماندن در این سیاره ، سازگاری با محیط طبیعی و اجتماعی ، بهره گیری از مواهب این سرای و دستیابی به کمال مقدر ، نیازمند به تربیت است .

10- تربیت از لحاظ فردی چه اهمیتی دارد ، شرح دهید ؟

کودک به دنیا می آید در حالی که نسبت به پدیده های این سرای و نظامات حاکم بر این جهان کاملاً بیگانه و از جریانات آن بی اطلاع است . زندگی او در خور و خواب و دفع خلاصه می شود . اما باید مرد یا زن زندگی شود . از او عضوی مفید برای جامعه به عمل آید ، در حیات اجتماعی و سیاسی مشارکت کند . قادر به کار و تولید و رشد شود . با حقوق خود و دیگران آشنایی پیدا کند . ادب و اخلاق یاد بگیرد ، سیاست بفهمد ، در تشکیل حکومت دارای سهم و نصیبی باشد . ازدواج و زاد و ولد کند ، به سازندگی و جهت دهی نسل بپردازد. باخدا و مردم و طبیعت معقول و استوار برقرار کند و .....و وصول به این مقاصد نیازمند تربیت است .

11- تربیت از لحاظ اجتماعی دارای چه اهمیتی است ؟

تربیت عامل اجتماعی شدن افراد و یافتن انس و عادت به زندگی در بین جمع و قبول ضوابط و معیارهای اجتماعی است . رکن اساسی هر تلاش اجتماعی ، و صعود و سقوط هر ملتی در سایه تربیت قابل تببین است . عامل تربیت از نظر اجتماعی به قدری اهمیت دارد که آدمی رااز افتخار به حسب و نسب بی نیاز می کند . حسب فروتر را پوشانده و احیاناً ننگ و رسوایی آن را از بین می برد . تربیت آدمی را به تشکیل خانواده و تداوم و بقای آن ، و برقراری روابط اعضاء بر اساس انس و صمیمیت و صفا ، و تعاون و تکامل می خواند . تربیت عامل کاهش جرم و مفاسد در جامعه است .

12- ضرورت تربیت از لحاظ اقتصادی را شرح دهید ؟

تربیت از نظر اقتصادی نیز امری مهم و ضروری است . سرمایه گذاری درآن سود آورترین سرمایه گذاری ها به حساب می آید و عدم سرمایه گذاری در آن بالاترین خسارت ها را به دنبال دارد . تربیت از شاخص های توسعه اقتصادی است و زمینه را برای فرصت های آموزشی مناسب فراهم می سازد . تربیت می تواند عامل تهیه کار و تولید بهتر و بیشتر باشد نیروی انسانی کار آمد بپروراند ، سطح اشتغال را بالا برد و به نوعی کارایی ملی منجر شود .

13- تربیت از لحاظ سیاسی واجد چه ضرورت و اهمیتی است ؟ بیان کنید ؟

تربیت از لحاظ سیاسی می تواند در افراد چنان نفوذ کند که توانایی تشکیل حکومت صالح را داشته باشند و در سایه آن حکومت جامعه ای متحد ، مقاوم ، رشید با ملتی دانا و فهمیده تشکیل دهند . پایه های نظامی سیاسی را بر عدل و برابری استوار کرده و روابط دولت و ملت را انسانی و اخلاقی سازند . تربیت می تواند آزادی ها را مشروط و مقید ساخته و آزادی هر کس را در شیار قانون و در کنار مرز آزادی دیگران قرار دهد . تربیت می تواند جنگ و صلح اندیشیده به وجود آورد ، آنچنان که در جنگ و جهادشان نیز اخلاق حکومت کند . تربیت می تواند امور اجرایی کشور را سامان دهد ، کارکنان و کارمندان را متعهد و وظیفه شناس بار آورد.

14- تربیت از لحاظ فرهنگی دارای چه اهمیتی است ؟ شرح دهید .

تربیت عامل سرایت یا انتقال فرهنگی است و غرض ما از فرهنگ مجموعه علوم و افکار ، فلسفه ها ، ادبیات ، آداب و رسوم ، شعائر و مناسک هنر ، ارزش ها و ابداعات و اختراعات جامعه است . تربیت می تواند افراد جامعه ای را به فرهنگ خود و دیگران آشنا سازد و آنها را وادار به نقد و ارزیابی آن کرده و آنگاه به پذیرش فرهنگ ، پربار کردن آن ، و توسعه و گسترش آن وادار و یا او را در براب فرهنگ های الحادی و شرک مقاوم ساخته و به دفاع از فرهنگ خویش وا دارد . تربیت می تواند ادبیات جامعه را نقد و اصلاح کرده و آن را محملی برای رشد شرافت ها ، بیان مقاصد ، تفهیم و تفاهم ، تلطیف سخن قرار داده و کنایات ، استعارات ، و ضرب المثل ها را در جهت اعتلای بشر قرار دهد .

15- ضرورت تربیت از لحاظ معنوی را بیان کنید ؟

تربیت عامل فهم و تنظیم رابطه انسان با خداست و راه و رسم این ارتباط را به آدمی می آموزد. می دانیم رابطه خدا و انسان از دو دید و از دو چهره قابل بررسی است . یکی رابطه خدا با انسان و دیگر رابطه انسان با خدا . تربیت ما را با خدایمان آشنا کرده و پای بند فرمان ها و تعالیم الهی می سازد . ارزش توکل و توسل به او را نشان داده و ما را به کیفیت عبادت و ارتباط با پروردگار و دعا و مناجات و استمرار و استعانت از او آگاه می سازد . تربیت می تواند عامل وصول انسان به مقام عبد و عبودیت باشد و تجربه های روز از خانواده ها و مردم و مبلغان آن را اثبات می کند .

16-عوارض فقدان تربیت چیست ؟ شرح دهید ؟

عدم تربیت و یا سوء تربیت موجد عوارض فردی و اجتماعی بسیاری است از جمله :

در جنبه فردی فقدان یا سوء تربیت سبب خمودی و واماندگی ، خامی ، و خشنی ، سرکشی و جهل و بی خبری ودر نهایت در حالت حیوانی زیستن است .

در جنبه اجتماعی ، سوء تربیت ویا فقدان آن سبب جرم زایی ، انحراف ، فساد آفرینی، نابسامانی در روابط اجتماعی بی توجهی به مسئوولیت و اخلاق و انسانیت است .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تربیت و اهمیت آن در اسلام 14 ص

اصول و روشهای تربیت در اسلام

اختصاصی از ژیکو اصول و روشهای تربیت در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 52

 

اصول و روشهای تربیت در اسلام

فصل اول - تعریف و حدود تربیت در اسلام

فصل دوم - مشخصات تربیت اسلامی

فصل سوم - اهداف تربیت اسلامی

فصل چهارم - اصول تربیت در اسلام

فصل پنجم - روشهای تربیت در اسلام

- موعظه , تصیحت و امر به معروف

- انذار , تهی از منکر و مبارزه با انحرافات

- برقراری ثواب و عقاب برای اعمال

- ایجاد محیط مساعد تربیتی

- بیان قصص انبیا و سرگذشت ملل

- ذکر امثال و تشبیه معقول به محسوس

- دعا و نیایش

- توبه و بازگشت

- برقراری یک نظام اسلامی برای اجرا و تداوم تربیت

دین و روشهای تربیتی

پیش درآمد

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث از دین و تربیت همیشه مورد توجه اندیشمندان تربیتی بوده و بشر همواره به دنبال آرمان خواهی و کمال طلبی خود در شیوه های تربیتی به دین و ارزش های الهی علاقه وافری نشان می داده است. هر چند پس از رنسانس و گسترش علم گرایی و غرور ناشی از آن و طرح «تقابل علم و دین» و جا افتادن این تفکر به لحاظ ضعف های موجود در دین مسیحیت و مبلغان و عالمان آن و به حاشیه رانده شدن دین تربیت دینی نیز مورد غفلت قرار گرفت.

اما پس از مواجهه ی انسان با تبعات این غفلت زدگی و گرفتاری او با تبعات جامعه صنعتی و زندگی مادی و بروز مشکلات متعدد فردی و اجتماعی ضرورت نگاهی دوباره به تربیت دینی احساس شد؛ که در این میان نظرات مختلفی به چشم می خورد.

1. عدّه ای با طرح عدم دخالت دین در تربیت انسان و ناکارآمدی آموزه های دینی که ناشی از نگاه منفی به دین و عدم شناخت دقیق از مکتب تربیتی آن است. این بحث را همچنان رویکردی به مباحث قدیمی و مربوط به زمان نابالغی علم، تلقی می کنند.

آنان تربیت را تنها بر مدار عقل و شناخت انسان از خودش استوار می سازند، و قائل اند که تنها علم، قابلیت شناسایی دقیق از آدمی را دارد؛ در این دیدگاه رابطه ای میان دین و تربیت وجود ندارد.

2. با ابطال نظریه علم گرایی مطلق، گرایشی به مباحث دینی و معنوی بروز کرد، اما در این رهیافت نیز بسیاری از ندیشمندان غربی رویکرد انسان را به دین غیر وحیانی و انسان محور کافی دانسته و راه های تربیتی برگرفته از آن را نیز برای هدایت انسان در مسیر پر پیچ و خم زندگی کافی می دانند. در این نگاه، ملاک انسان، و نیازهای او و رفع آنها است. و در موارد نیاز به دین رجوع می کند و با خرد خود از آن بهره می جوید، اما هرگز خود را در اختیار دین قرار نمی دهد و نمی گذارد دین با راه های تربیتی خود برای او تصمیم گیری کند.

3. با توجه به ناکارآمدی دین (انسان محور) در همه ی شؤون و عرصه های زندگی و همه جانبه نیازهای مادی و معنوی او، ضرورت رویکرد به (دین وحیانی) احساس می شود. در این نگاه به دین، که دارای رویکردی زندگی مدار نیز می باشد، دین در زوایای مختلف زندگی، نقش آفرینی می کند و در متن زندگی حضور جدی و پررنگی دارد و پاسخگوی همه ی نیازهای اوست. در این نگاه به دین بحث از «دین و روش های تربیتی» ضرورت می یابد زیرا:

بر این باوریم که خالق یکتا که به وجود آورنده و «ربّ» اوست بهتر از هر کسی انسان را می شناسد و بر نقاط ضعف و قوت او آگاه است و کامل ترین راه را دانسته و بهترین مقصد نهایی را برای او رقم زده است.


دانلود با لینک مستقیم


اصول و روشهای تربیت در اسلام

دانلود پاورپوینت طلوع خورشیداسلام درایران

اختصاصی از ژیکو دانلود پاورپوینت طلوع خورشیداسلام درایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت طلوع خورشیداسلام درایران


دانلود پاورپوینت طلوع خورشیداسلام درایران

دانلود پاورپوینت طلوع خورشیداسلام درایران

فرمت فایل: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 8

 

 

 

 

—دعوت به اسلام
—بعدازخسروانوشیروان خسروپرویز به پادشاهی رسید.خسروپرویزچندباربارومیان جنگید.اوابتدادراین جنگها پیروزشدوقلمروایران راازغب گسترش داد.پس رومیهابه پیشنهاد اشتی دادندامااواین پیشنهادرانپذیرفت وبه نظرسرداران سپاهش هم توجهی نکرد.درنتیجه ازرومیان شکست خوردوپابه فرارگذاشت.خسروپرویزمردی خودخواه  وخوش گذران بود کاخ های زیادی برپادکرد.دران زمان پیامبربزرگ اسلام حضرت محمد (ص) نامه ای به خسروپرویزنوشت واورا به اسلام دعوت کرداماخسروپرویزاین دعوت رانپذیرفت ونامه پیامبرراپاره کرد

دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت طلوع خورشیداسلام درایران

دانلود مقاله کامل درباره اصول تربیت از دیدگاه اسلام 16 ص

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره اصول تربیت از دیدگاه اسلام 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

اصول تربیت از دیدگاه اسلام

چکیده

این مقاله، پس از تعریف اصل و بیان ضرورت آن در مباحث تعلیم و تربیت، به ویژگى‏هاى حاکم بر اصول تربیتى مى‏پردازد، و سپس اصولى از قبیل: خدامحورى، تعبدمدارى، متربى‏محورى، زندگى محورى، فردمحورى، عمل‏گرایى، اخلاق‏مدارى، سعى‏محورى، اعتدال‏گرایى، محبت‏محورى، نظارت‏مدارى، خوف و رجا، مرگ‏اندیشى، آخرت‏اندیشى و آرمان‏گرایى را مورد بررسى قرار مى‏دهد و در پایان به دست‏آوردهاى تربیتى این اصول مى‏پردازد.

واژه‏هاى کلیدى: اصول تربیتى، تعلیم و تربیت اسلامى، اخلاق، فطرت، انسان‏شناسى.

مقدمه

وجود اصول و قواعد کلّى در مناسبات انسانى و مرجعیت آن براى تفسیر رفتارها آن‏چنان آشکار است که غالباً نیازى به بیان تشریحى آن وجود ندارد. بدیهى است که هیچ کنش و واکنش انسانى نمى‏تواند در خلأ و بدون ضابطه‏اى مشخص آغاز، و بى‏هدف پایان پذیرد. رفتارهاى یکسان زیادى مى‏توان یافت که خاستگاه واحدى ندارند؛ به منظور متفاوتى انجام مى‏شوند و احتمالاً نتایج مختلفى نیز به بار مى‏آورند.

امر تربیت که یکى از زمینه‏هاى مهم در مناسبات انسانى است نیز از این قاعده مستثنا نیست. نحله‏ها و مکاتب تربیتى هیچ‏گاه خود را فارغ از چارچوب‏هاى بنیادین و اصول نظرى معرفى نمى‏کنند. حتى مکتب‏هایى چون رفتارگرایى، که بر رفتار تأکید مى‏کنند و اهداف کلى و آرمانى را چندان قابل مطالعه و تحقیق نمى‏دانند، نیز هرگز ادعایى در شکستن حصر قواعد و اصول کلى حاکم بر رفتار را ندارند؛ چرا که پذیرش همین قواعد و اصول کلى سبب امتیاز و تشخیص مکاتب تربیتى و جدایى آنها از یکدیگر مى‏شود. آنچه همه، بر سر آن اتفاق نظر دارند داشتن هدف و روشهاى متناسب با آن است. انتخاب هدفهاى تربیتى ریشه در نوع انسان‏شناسى مختلف دارد و هدفها، تعیین‏کننده نوع روشهاى تربیتى‏اند. بنابراین، مى‏توان هماهنگى اصول را با مبانى انسان‏شناسى از طریق هدف و غایت‏شناسى کاملاً توجیه کرد. به بیانى واضحتر منشأ انشقاق اصول، اهدافى است که همواره از زوایاى درک موقعیت انسان در جهان بر اساس رویکردهاى گوناگون به او و جهان دریافت شده است. با توجه به آنچه بیان شد، حداقل مفاهیمى که در دستور کار هر مکتب تربیتى قرار مى‏گیرد عبارت است از: مبنا، هدف، اصل و روش. شناخت مفاهیم مزبور و درک نحوه ارتباط آنها نسبت به یکدیگر و کارکرد متمایز هر یک در زمینه‏ى تربیت، ما را به ساخت چارچوب یا نظام تربیتىِ مشخص رهنمون مى‏سازد؛ چارچوبى که فرایند تربیت در آن آغاز، و به سرانجامى متناسب با شاخص‏هاى آن، نایل مى‏شود.

مفهوم «اصل» در قلمرو تربیت

ارائه‏ى تعریفى نسبتا جامع از اصل، مبتنى بر شناخت روابط موجود میان عناصر تشکیل‏دهنده‏ى نظام تربیتى است. شاید نفى ویژگى عناصر دیگر تشکیل‏دهنده‏ى نظام از اصل، زمینه‏ى مناسب‏ترى را براى شناخت آن فراهم آورد. اصلْ داراى ماهیتى هنجارى، و ناظر به «باید»هاست؛ از این جهت با «مبنا» که خود منشأ اشتقاق اصل است و ماهیتى کاملاً توصیفى دارد و ناظر به «هست»هاست، متفاوت است (هوشیار، ص16؛ باقرى، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، ص68؛ شریعتمدارى، اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، ص11).

از طرف دیگر، اصل با هدف نیز نمى‏تواند یکى باشد، چراکه ابزارى براى نیل به آن (هدف) قلمداد مى‏گردد (هوشیار، ص12 و شکوهى، ص84). البته ذکر این نکته مهم است که اصل یک ابزار و معیار کلّى براى گزینش روش‏هاى گوناگون است؛ از این‏رو نمى‏تواند همان روش باشد، بلکه راه‏نمایى براى انتخاب روش‏هاى تربیت قلمداد مى‏شود. (هوشیار، ص17 و احمدى، ص107 و باقرى، ص69 و شریعتمدارى، ص11).

هر گاه در فرایند تربیت بخواهیم به هدف برسیم باید پیوسته ارتباط ساخت (مبنا) و عمل (روش) را با عامل هدف در قالب اصل تعریف نماییم. در واقع اصل، حاصل مشارکت این سه عامل اساسى در نظام تربیتى است؛ بنابراین، ارائه‏ى هر گونه تعریفى از اصل، بدون توجه به مشارکت عوامل سه‏گانه مذکور، نمى‏تواند یک تعریف کامل و جامع باشد. بدین لحاظ، تعریف مورد نظر ما نگاهى انحصارى به هیچ یک از ساختار یعنى مبنا و کارکرد یعنى روش، ندارد؛ بلکه داراى رویکرد ارتباط متقابل میان ساختار (مبنا) و کارکرد (روش) است (هوشیار، ص49؛ دیویى، ص78 و شاتو، ص258).

بر اساس این رهیافت، تعریف اصل چنین است: سلسله قواعد و معیارهاى کلى (بایدها) که متناسب با ظرفیت‏هاى انسان انتخاب و به منظور تعیین روش‏هاى تربیتى براى دستیابى به اهداف، مورد توجه قرار مى‏گیرند.

ضرورت و فایده‏ى اصل تربیتى

تربیت به عنوان فرایندى که نتیجه‏ى آن صرفا در مقام عمل روشن مى‏شود، داراى وجهه‏اى کاملاً عملى و کاربردى است. از این جهت، هرگونه تلاش نظرى در چارچوب مفهومى باید ناظر به فواید عملى باشد. در این میان نقش مبدّل‏هاى نظرى به عملى و انتقال‏دهنده‏ها روشن مى‏شود. تبلور مفهوم مبدّل در ماهیت اصل تربیتى، به عنوان آخرین مرحله‏ى نظر و سرآغاز اوّلین مرحله عمل تربیتى، مهم‏ترین نقشى است که ضرورت وجود اصول را در نظام تربیتى تبیین مى‏کند (شکوهى، ص142).

بنابراین، مى‏توان فواید ذیل را براى اصل تربیتى ترسیم کرد:

الف) تأثیر در نیل به هدف تربیتى (هوشیار، ص8ـ14؛ زاهدى، ص81؛ کلیات نظام آموزش و پرورش جمهورى اسلامى ایران، ص50 و راسخى، ص24)؛

ب) انعطاف در روش‏ها (شکوهى، ص133)؛

ج) محوریت اصول در ایجاد ارتباط منطقى بین عناصر نظام تربیتى.

ویژگى‏هاى حاکم بر اصول تربیتى:

ویژگى‏هاى حاکم بر اصول تربیتى را مى‏توان به شرح زیر برشمرد:

الف) اصل امرى ابداعى و اختراعى نیست، بلکه با توجه به مبانى خود قابل دستیابى است و یا از رهگذرِ دریافتِ عنصر مشترکِ روش‏هاى مختلف قابل احراز و کشف است؛

ب) اصل مفهومى کلى است و ملاک و معیار واقع مى‏شود؛ بنابراین نمى‏تواند امرى جزئى و داراى یک مصداق معین باشد (شاتو، ص194)؛

ج) اصل صرفا یک پدیده مفهومى است. تفاوت ماهوى اصل با دیگر عناصر نظام تربیتى، یعنى مبنا، هدف و روش، در بعد مفهومى آن است؛ به این معنا که، اصل از ارتباط میان دیگر مفاهیم زاییده مى‏شود، در حالى که مفاهیم مبنا، هدف و روش داراى منشأ انتزاع عینى هستند؛

د) اصل ماهیتى هنجارى (ارزشى) دارد. نظر به این‏که اصل، قاعده و معیارِ عمل و ناظر بر آن‏است، نمى‏تواند رویکردى توصیفى‏نسبت به واقعیات تحت عنوان خود داشته باشد، بلکه، برخلاف مبنا که جنبه‏ى توصیفى از واقعیات دارد، درصدد ارائه‏ى واقعیتى مطابقِ مدلول خود و هنجارى متناسب با خاستگاه خود است. به طور کلّى، اصول تربیت متضمن ارزش‏گذارى متناسب با مبناى پذیرفته شده در تربیت و اهداف مورد نظر آن است؛

ه ) اصل بر روش حاکمیت است و ضابطه مفهومى و رابطه‏اى براى استفاده از روش‏هاست؛ بدین معنا که اصلْ راه‏نمایى نظرى براى گزینش روش‏هاى خاص متناسب با اهداف و طرد دیگر روش‏هاست.

ارتباط اصول با دیگر عناصر نظام تربیتى

نظام مشتمل بر ارکان و عناصرى است که به گونه‏اى منظم با یکدیگر در ارتباط متقابلند. درک بهتر از موقعیت هر یک از عناصر تشکیل دهنده‏ى آن، منوط به کشف ارتباط آن عنصر با دیگر عناصر تشکیل دهنده‏ى نظام مزبور است.

به طور خلاصه، اصل داراى رابطه‏اى یک جانبه با «مبنا» در قالب اشتقاق از آن است و مبانى نیز مفاهیم توصیفى از هست‏ها و واقعیات‏اند. اصل‏ها همان قوانین حاکم بر اعمال تربیتى‏اند که با توجه به ظرفیت‏ها و استعدادهاى متربى، یعنى مبانى انسان‏شناسى شکل گرفته‏اند. اگرچه، این ارتباط به معناى اشتقاق یکپارچه در رابطه علّى و معلولى نیست، بلکه به معناى توجه به زیرساخت‏هاى وجودى در تدوین قوانین تربیتى است.

ارتباط اصل با هدف ارتباطى دوسویه است؛ یعنى همان‏طور که اصل دخالت کاملى در نحوه‏ى وصول به هدف دارد و بدون تمسّک به آن دست‏یابى به هدف میّسر نیست، هر هدفى نیز مى‏تواند براى تحقق خود اصولى را تجویز نماید. مسلما با توجه به ماهیّت اهداف درمى‏یابیم که هر هدفى متناسب با موضوع تربیت، یعنى انسان در نظر گرفته مى‏شود؛ از این رو، اصولى که با توجه به اهداف استخراج مى‏شوند، بدون عنایت به مبانى انسان‏شناسى مورد ارزیابى قرار نمى‏گیرند. بدین لحاظ مى‏توان چنین نتیجه گرفت که اصول، با توجه به پیش‏فرض‏هاى انسان‏شناسى و در نظر گرفتن توانایى‏ها و ویژگیهاى انسان، او را براى دستیابى به اهداف کمک مى‏کنند.

ارتباط اصل با روش در قالب حاکمیت اصل بر آنها توجیه مى‏شود. این ارتباط صرفا از لحاظ کارآیى و سودمندىِ روش، جهت نیل به هدف موردنظر است؛ از این‏رو این‏که گفته مى‏شود روش‏ها از اصول اخذ مى‏گردند، به معناى این نیست که روش‏ها معلول اصول‏اند، بلکه اصول صرفا تبیین‏کننده‏ى نحوه‏ى استفاده از آنها هستند.

منابع اکتشاف اصول تربیت اسلامى

با توجه به حاکمیت روح کلى دین بر ابعاد مختلف و عناصر گوناگون نظام تربیت دینى، هر یک از عوامل مزبور نیز باید به نحوى رنگ دینى داشته باشد. اصل نیز که قانون حرکت و اعمال روشهاى تربیت دینى است از این قاعده مستثنا نیست. بنابر این براى اکتشاف اصول تربیت دینى باید به چگونگى ارتباط آنها با خاستگاه‏شان یعنى دین توجه لازم نمود. مقایسه‏اى اجمالى بین نحوه‏ى اکتشاف و مبانى دریافت اصول در تربیت ـ که ریشه در مناسبات عرفى انسان‏ها با یکدیگر در رفتارهاى اجتماعى دارد ـ ما را به این امر رهنمون مى‏سازد که هر گونه انتساب مستقیم یا


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اصول تربیت از دیدگاه اسلام 16 ص