دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
مقایسه اثر کلرید روی و کلرید آلومینیوم در کنترل خونریزی کبدی،
مطالعه مدل حیوانی
واژههای کلیدی: هموستاز، کلرید روی، کلرید آلومینیوم، کبدزمینه و هدف
کنترل خونریزی در ارگانهای توپر از جمله کبد به علت شبکه عروقی غنی، حتی در اتاق عمل نیز کار بسیار دشواری میباشد. مشکل اصلی در برقراری هموستاز در بافت کبد، وجود ساختار سینوزوئیدی در این بافت است.1 در این ساختار عروق خونی آنقدر کوچک هستند که با تکنیکهای معمـول مـورد استفـاده در جـراحی قـابل بسته شدن نمیباشند.2-4 از سوی دیگر تعداد عملهای جراحی که در آن نیاز به برش بر روی کبد میباشد همچون: متاستاتکتومی و ترومـای کبد، روز به روز در حال افـزایش میباشد.5 در سالهای اخیر شیوع ترومای کبد به صورت چشمگیری افزایش پیدا کرده است و علت آن افزایش آسیبهای شکمی ناشی از حوادث ترافیکی میباشد.6و7 کماکان مهمترین علت مورتالیتی در بیماران با ترومای کبد، خونریزی میباشد.8-10 یک پارگی به عمق 3 سانتیمتر در پارانشیم کبدی 19% مورتالیتی و پارگی که 50%-25% یک لوب کبدی را درگیر کند، 28% مورتالیتی خواهد داشت.11 این مورتالیتی و موربیدیتی بالای ترومای کبد به حجم خون زیادی که بیمار از دست میدهد و مدت زمان زیادی که کنترل این خونریزی به بیمار تحمیل میکند، نسبت داده میشود.12 این موضوع باعث شده است که مطالعات فراوانی برای کنترل خونریزی بافت کبدی انجام شود و هدف اکثر این مطالعات معرفی روشهای درمانی میباشد که تا حد ممکن با کنترل مناسب خونریزی، از روشهای جراحی و برداشت قسمتی از کبد که خونریزی میکند، کمتر استفاده شود.13-16 یکی از گزینههای درمانی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، مواد همـوستاتیک مـوضعی میباشند. کلرید روی یک ماده شیمیـایی با فرمـول (ZnCl2) و کلـرید آلـومینیوم یک ماده شیمیایی با فرمول (AlCl3) که دارای خاصیـت اسیدی میباشند. این دو مـاده خاصیت لختهکنندگی قوی دارند و پس از تماس با مواد پروتئینی به سرعت موجب انعقاد آنها میشود.17 از سوی دیگر با توجه به درصد قابل توجه پروتئین در خون، از کلرید روی و کلرید آلومینیوم به عنوان ماده هموستاتیک نیز در کنترل خونریزی خارجی استفاده شده است.18 یونهای موجود در این ترکیبات با پروتئینهای موجود در خون واکنش میدهند و موجـب منعقـد شدن این پروتئینها میشوند و این پروتئینهای منعقـد شده موجـب بسته شدن دهانه مویرگهای کوچک میشوند.19 در واقع کلرید روی و کلرید آلومینیوم بر خلاف تمامی مواد هموستاتیک شناخته شده، از طریق واکنش شیمیایی با خون اثر هموستاتیک خود را اعمال میکند و این خاصیت این مواد هموستاتیک را بسیار کارآمد میکند که برای اعمال اثر خود نیازمند عملکرد طبیعی کبد و یا سیستم هموستاتیک بدن نیستند. از آنجائی که اکثر مواد هموستاتیک موضعی که در کنترل خونریزی بافت پارانشیمال کبدی استفاده میشوند، برای اعمال اثر خود نیازمند عملکرد هموستاتیک طبیعی خود بدن میباشند و کبد یک ارگان اساسی در ایجاد هموستاز در بدن میباشد، این مواد در بیمارانی که عملکرد کبدی طبیعی ندارند همچون بیماران سیروتیک، جوابگوی نیاز جراحان برای کنترل خونریزی کبدی نیستند و به همین دلیل این گروه درمانی کمتر در مطالعات مورد توجه قرار گرفتهاند. این واقعیت این فرصت را نصیب محققان کرده است که با پژوهش در این زمینه بتوانند گزینه های درمانی جدیدی که تا به حال مورد استفاده قرار نگرفته است را معرفی نمایند. در واقـع معرفی یک ماده هموستاتیک مـوضعی که برای اعمـال عملکرد خود نیاز به عملکرد طبیعی هموستاتیک بدن و عملکـرد طبیعی کبد نداشته باشد، میتواند علاوه بر ارتقاء جایگاه مواد هموستاتیک موضعی، یک گزینه درمانی جدید برای کنتـرل خونریزی بافت پارانشیمی کبد را در اختیار جـراحان قرار دهد. در همین راستا در این مطالعه اثر همـوستاتیک کلرید روی و کلرید آلـومینیوم در کنترل خونریزی بافت پارانشیمی کبدی مورد مقایسه قرار گرفته است.
مـواد و روشها
بستر اجرای مطالعه و مکان جمعآوری اطلاعات
این مطالعه، یک مطالعه مدل حیوانی میباشد که در سال 1392 در دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد. در این مطالعه اصول اخلاقی ذکر شده در راهنمای اخلاقی پژوهش بر حیوانات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به طور کامل رعایت شد. 60 موش نر ویستار با وزن 230-180 گرم به طور تصادفی در 6 گروه 10 تایی قرار گرفتند. یک هفته قبل از انجام مطالعه کلیه موشها در شرایط یکسانی نگهداری و تغذیه شدند.
پروسه جراحی و ایجاد برش بر روی کبد
پس از یک هفته توسط ترکیب کتامین 100 mg/kg و زیلازین 10 mg/kg موشها بیهوش شدند و در وضعیت سوپاین بر روی تخت عمل قرار داده شدند و پوست و زیرجلد در ناحیه شکم موشها با انجام برش باز شد و پس از مشخص شدن کبد یک لوب کبدی از جایگاه آناتومیک خود به خارج از حفره شکمی کشیده شد (تصویر 1). برای ایجاد برش یکسان از نظر عمق، بر روی بیستوری یک نشان رنگی به فاصله 5/0 سانتیمتر از نوک قرار داده شد تا بتوان عمق یکسانی را برش داد و برای برش با طول یکسان از یک خط کش استفاده شد و برشی به طول 2 سانتیمتر و عمق 5/0 سانتیمتر روی کبد داده شد.
تصویر 1ـ برش در پوست و زیر جلد برای دسترسی به لوب کبدی در حفره شکمی موش نر ویستار
تهیه و تجویز غلظتهای مختلف کلرید روی و کلرید آلومینیوم و اندازهگیری زمان کنترل خونریزی
کلرید روی و کلرید آلومینیوم از شرکت مرک آلمان (Merck, Darmstadt, Germany) خریداری شد و با استفاده از آب مقطر غلظتهای 50%، 25% و 15% از کلرید روی و کلرید آلومینیوم تهیه شد. پس از ایجاد برش بر روی کبد با استفاده از سرنگ انسولین 5/0 میلی لیتر از محلول کلرید روی و کلرید آلومینیوم در غلظتهای 50%، 25% و 15% روی محل برش در کبد موش ریخته شد به طوری که از هر غلظت مورد نظر کلرید روی و کلرید آلومینیوم بر روی یک گروه 10 تایی از موشها استفاده شد (جهت تجویز حجم یکسان از غلظتهای مختلف از سرنگ انسولین استفاده شد و هر بار 5/0 میلی لیتر از هر غلظت با سرنگ بر روی محل خونریزی ریخته شد) و با کرونومتر زمان هموستاز اندازه گیری و ثبت شد (تصویر 2). زمان هموستاز در این مطالعه، زمان مورد نیاز جهت خشک شدن کامل محل خونریزی و عدم ترشح خون از ناحیه برش در نظر گرفته شد. میانگین ده زمان به عنوان زمان هموستاز در آن غلظت در نظر گرفته شد، پس از فرآیند جراحی، زیرجلد و پوست مجدداً بسته شد و جهت جلوگیری از عفونت به هر کدام از موشها 50 میلیگرم کفلین به صورت داخل صفاقی تزریق شد.
تصویر 2ـ کنترل خونریزی کبد با استفاده از ماده هموستاتیک موضعی در موش نر ویستار
مطالعه پاتولوژی
در نهایت پس از یک هفته توسط کتامین به میزان mg/kg 10 موشها بیهوش شدند و در وضعیت سوپاین بر روی تخت عمل قرار داده شدند و یک برش روی محل برش قبلی داده شد و کبد موشها جدا و بلافاصله در فرمالین فیکس شد و جهت گزارش پاتولوژی به آزمایشگاه ارسال گردید (تصویر 3). معیارهای گریدبندی پاتولوژی در نمای بافتشناسی در 6 درجه التهاب بر اساس گرید بندی استاندارد مورد استفاده در مطالعات مشابه20 (واکنش التهابی بافـت کبـد به کلـرید روی و کلـرید آلومینیـوم به عنـوان یک جسـم خـارجی) تقسیمبندی شد: 0) بدون تغییـر 1) با انفیلتـراسیون التهـابی جزئی و بدون ادم 2) انفیلتـراسیون التـهـابـی جـزئـی تـا خفـیـف همـراه بـا ادم خـفیـف 3) انفیلتراسیون التهـابی خفیف تا متوسـط و ادم متوسـط 4) التهاب متوسط همـراه نوتروفیلهای پراکنده و ادم پراکنده 5) التهاب شدید در سـراسر بافـت و نیز تغییرات ادماتو، فیبروز و خونریزی.
تصویر 3ـ نمای پاتولوژیک اثر ماده هموستاتیک موضعی بر بافت کبد در موش نر ویستار
تجزیه و تحلیل آماری
اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری version 16.0 (SPSS, Inc., Chicago, IL, USA) SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دادههای بدست آمده با آزمون آنالیز واریانس دوطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها
زمان برقراری هموستاز
زمان برقراری هموستاز در 6 گروه در جدول شماره 1 نشان داده شده است. در تمامی گروهها هموستاز کبدی به طور کامل برقرار شد. زمان برقراری هموستاز در 6 گروه با هم از لحاظ آماری تفاوت معناداری را نشان داد به طوریکه زمان هموستاز در تمامی غلظتهای کلرید روی نسبت به غلظت مشابه از کلرید آلومینیوم کمتر بود.
فراوانی گریدهای پاتولوژی
در هیچ یک از گروههای مورد مطالعه گرید پاتولوژی صفر، سه، چهار و پنج مشاهده نشد. در گروه غلظتی 15% کلرید روی و کلرید آلومینیوم تنها گرید پاتولوژی یک مشاهده شد. در گروه غلظتی 25% کلرید روی و کلرید آلومینیوم به ترتیب 80% و 90% گرید پاتولوژی دو مشاهده شد. همچنین در هر دو گروه غلظتی 50% کلرید روی و کلرید آلومینیوم 70% گرید پاتولوژی دو مشاهده شد (جدول 2).
جدول 1ـ زمان برقراری هموستاز با استفاده از غلظتهای مختلف کلرید روی و کلرید آلومینیوم در پارانشیم کبد
غلظت
ماده هموستاتیک
زمان هموستاز*
مقدار احتمال
15%
کلرید روی
52/1±10/37
012/0
کلرید آلومینیوم
05/1±00/48
25%
کلرید روی
06/2±60/21
015/0
کلرید آلومینیوم
41/1±30/29
50%
کلرید روی
63/0±80/8
018/0
کلرید آلومینیوم
96/0±30/15
* زمان بر اساس میانگین ± انحراف معیار گزارش شده است.
جدول 2ـ فراوانی گرید پاتولوژی بافت کبدی (بر اساس شدت التهاب) یک هفته پس از تماس با غلظتهای مختلف کلرید روی و کلرید آلومینیوم
گروه
گرید پاتولوژی
کلرید روی
15%
کلرید روی
25%
کلرید روی
50%
کلرید آلومینیوم
15%
کلرید آلومینیوم
25%
کلرید آلومینیوم
50%
گرید 1
تعداد
10
2
3
10
1
3
درصد
100%
20%
30%
100%
10%
30%
گرید 2
تعداد
0
8
7
0
9
7
درصد
0%
80%
70%
0%
90%
70%