لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
آشیل
یونس پیامبر
------در ادامه پرداختن به نقش حیوانات به لحاظ بنیانهای مذهبی و اجتماعی تاریخی در باورهای مردمی ،گویند که یونس پیامبری بود از پیامبران پروردگار که اهل نینوا را به یگانه پرستی و بت شکنی فرا میخواند و هر انچه تلاش مینمود بر راهبری انان، توفیق نمیافت ، عاقبت روزی ان قوم را بر خلاف گفته پرودگار ترک نمود و هر انچه بر وی وحی فرود امد وقعی ننهاد و ره به بیابان سپرد و رفت و رفت و ........ رفت تا عاقبت به دریا رسید،در مدخل هور۱* شناوری را پهلو گرفته به ساحل دید و بر ان سوار گشت و روی به دریا نهاد ،به شبی گذشته از ان روز دریا خروشان گشت و کشتی نشینان را وهم فرا گرفت ،انان بر این باور بودند که دریا گرسنه است و از میان مسافران یک نفر را باید به دریا بیافکنندتا ان خروش پایان یابد ،پس بر ان شدند که به قید قرعه ان فرد را انتخاب نمایند . به قرعه اول نام یونس از کیسه بیرون امد . انان که برای وی احترامی قائل بودند و وی را میشناختند رای به تکرار دادند،بار دیگر قرعه تکرار گشت و باز نام یونس و.... به سه بار قرعه را تکرار نمودند و جز نام یونس پیامبر نامی ز کیسه بیرون نیامد و عاقبت یونس گفت : که قسمت طاعت از امر پروردگار است و به دریا پرید ،به زمانی کوتاه و به فرمان پروردگار ماهی بزرگی یونس را بلعید و با خود به قعر دریا برد . از ان روز چهل روز گذشت و یونس چهل روز به توبه و ندبه در دل ماهی مشغول بود تا عاقبت توبه مقبول افتاد و به فرمان خدا ماهی به کنار ساحل امد و یونس را به ساحل فکند . یونس که چهل روز از افتاب بی بهره بود به دیدن نور خورشید به حال ضعف به گوشه ای فتاد . گویند که به پلکی، بوته کدویی در کنارش رویید و وی را در بر گرفت تا از افتاب مصونش دارد ، یونس به جند روزی در پناه ان بوته بود و از میوه ان بهره میبرد تا عاقبت به سوی نینوا بازگشت و راهبری و ارشاد انان را ز سر گرفت .
قبول یا رد این داستان مذهبی بر عهده شما .
ماهی نام برده شد را یونس مینامند که به حقیقت از راسته پستانداران دریایی است و دلفین یونس است و ماهی نامیده نمیشود به جهت نگرشی علمی . گونه ای که در ابهای گرم دنیا من جمله خلیج فارس زندگی میکند . البته لازم به ذکر است که طول این گونه از دو تا چهار متر بیشتر نبوده و وزن ان نیز از ۴۰۰ تا۲۵۰کیلوگرم بیشتر نیست . عکسهایی از وی را اینجا گذاشته ام که میتوانید ببینید عکس 1 عکس2 عکس 3 عکس 4
هور: خلیج کوچکی در خلیج که از سه سو به توسط خشکی محاصره گشته باشد .
دلفین:کوچکترین عضو خانواده والهاکه پستاندار است و در زمره ماهیان به شمار نمی اید.
2 نوشته شده در چهارشنبه سی و یکم فروردین 1384ساعت 23:13 توسط آشیل | آرشیو نظرات
جغد شوم!
ظهر یکشنبه من .جدول نیمه تموم همه خونه هاش سیاه روی خونه جغد شوم ...........صفحه کهنه یاداشتهای من گفت دوشنبه روز میلاد منه...........
---جغد ،پرنده ای گوشه گیر و شب گرد همراه با پروازی بیصدا ،مسکون به کنجی در ویرانه و انزوا با چشمانی درشت و نگاهی امیخته به حیرت و دیدگانی مسخ و پروازی که بیشتر به بال زدن افسانه میماند .جغداز دیر باز انسانها را ز خود گریزان دیده و گویی خود نیز از انسان گریزان است و زین علت از سوی جماعتی از ادمیزاد شوم بد یمن و بد شگون نامیده میشود . از دیر باز تا کنون انسانها در باره وی به افسانه سازی و قصه پردازی دست زده و او را به اسطوره بد شگونی و بد صدایی و بد اقبالی مبدل ساخته اند ،جغد را در زبان پارسی به نامهای متفاوتی چون :بوف،بوم،بوم کور ،چوکک،مرغ حق،شباویز ،ایشو مرغ و مرغ زوبره و... خوانده اند ،همچنین در گویشهای اقوام ایرانی در جای جای ایران وی را با نامهایی چون :خاله کوکومه ،فاطمه سلطانک،کوره قوقو،کچک(( به طعنه چشم کچک یعنی چشمانت همانند جغد است در گویش مازندرانی)) و پپوک میخوانند اما با تمامی این نامها در اقصی نقاط ایران وی را با نام مرغ حق میشناسند،مرغی
مقاله یونس پیامبر