لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
مقدمه :
امروزه پاسخ گویی به نیاز های کارکنان مراکز بهداشت و پرستاران از مهمترین چالش های بخش بهداشت و درمان محسوب می شود. به منظور مواجهه با چالشهای یاد شده و ارتقاء بهره وری و اثر بخشی مراز بهداشت به عنوان مهمترین موسسه ارائه دهنده خدمات بهداشتی و درمانی انجام مطالعاتی در زمینه به کارگیری فنون جدید مدیریتی بیش از پیش احساس می گردد.
دیریت مشارکتی یکی از روشهای کامیاب اداره کردن کار گروهی است که در پنجاه سال گذشته نخست در قلمرو سازمانهای صنعتی و بازرگانی و سپس در دیگر موسسات فرهنگی و اجتماعی به کار گرفته شده است. نظام مشارکت عبارتست از نگرش جامع برای جلب مشارکت فردی و گروهی کارکنان و تقویت روحیه مشارکت در آنها در جهت رفع مشکلات و بهبود مستمر در مورد تمام ابعاد سازمان و محیط و کارکنان در این صورت مدیریت مشارکتی ارتباط دائم متقابل و نزدیک بین مدیریت ارشد و کارکنان است. روش کار: در این مطالعه در بین مدیران از هیچ روش نمونه گیری استفاده نگردیده است و در بین تمامی کارکنان ( 40 نفر) پرسشنامه توزیع گردید و برای انتخاب پرسنل از هر واحد
40 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با حجم مساوی انتخاب گردید که در کل حجم نمونه شامل 210 نفر می باشد.ابزار بررسی، دو نوع پرسشنامه می باشد که هر دو پرسشنامه در برگیرنده اطلاعات دموگرافیک جامعه پژوهش بوده و در مورد دیدگاه مدیران و پرسنل واحد ها نسبت به عوامل تسهیل کننده و محدود کننده در اجرای مدیریت مشارکتی در واحد های دانشگاه می باشد
بیان مسئله
این پژوهش مشخص شد که اغلب کارکنان مرکز بهداشت از بین مردان و زنان کارمند انتخاب می شوند ( 70 درصد)که بیشترین فراوانی سنی در بین کارکنان مربوط به سنسن بین 31 تا 40 با مقدار 57 درصد می56/باشد.بیشترین فراوانی در بین مدیران از نظر تحصیلات مربوط به مقطع کارشناسی ارشد و بالاتر ( 5درصد)و در بین پرسنل مربوط به مقطع کارشناسی با فراوانی 51 درصد است.از 180 پرسشنامه ی تکمیل شده توسط پرسنل بیشترین آگاهی پرسنل در زمینه ی اجرای مدیریت مشارکتی مربوط به آگاهی40بالاترین میزان آگاهی مدیران / پرسنل از نقش و وظایف خود در نظام مشارکت با میانگین امتیاز 83بوده است.از جمله /75 در این زمینه مربوط به اگاهی از مفاهیم و فلسفه ی اهداف نظام مشارکت ( 67عوامل تسهل کننده از دید مدیران می توان به منتفع شدن کارکنان و مدیران از مزایای اجرای نظام مشارکت، آگاهی از مفاهیم و فلسفه اهداف مشارکت و ... نام برد که این عوامل از دید پرسنل شامل تمایل به اجرای نظام مشارکت در واحد خود، وجود اختیارات کافی به مدیر واحد برای اجرای نظام مشارکت و... می باشد.از جمله عوامل محدود کننده از دید پرسنل شامل موانع قانونی و نبود ضوابط انعطاف پذیر در اجرای نظام مشارکت،وجود اختلاف فاحش بین حقوق کارمندان و مدیران و، توزیع نابرابر قدرت و اختیار در سازمان و ... نام برد.همچنین از جوله عوامل محدود کننده از دید پرسنل می توان به استفاده از روشهای نامطلوب و غیر استاندارد در اجرای نظام مشارکتی، منتفع نشدن تمام کارکنانمرکز بهداشت از مزایای اجرای نظام مشارکت در سازمان، نبود روحیه و انگیزش تحول پذیری در سازمان و ... نام برد.
نتیجه: مهمترین عامل تسهیل کننده از دید مدیران منتفع شدن کارکنان و مدیران از مزایای اجرای نظام مشارکت در سازمان و مهمترین عامل تسهیل کننده از دید پرسنل تمایل آنها به اجرای نظام مشارکت در واحد خود می باشد. مهمترین عامل محدود کننده از دید مدیران وجود موانع قانونی و نبود
اهمیت و ضرورت تحقیق
مدیریت مشارکتی مهمترین روش رهبری و مدیریت سازمانی است که میتواند موجبات افزایش اثر بخشی سازمانی و تصمیمگیری بهینه در سازمان را فراهم نماید.
مدیریت مشارکتی نوعی سبک رهبری است که معتقد است از طریق توانمند سازی کارکنان میتوان موجبات بهبود عملکرد کاریشان را فراهم نمود. »لازم دیدم که پزوهشی درمورد بررسی میزان مشارکت کارکنان بخش مرکز بهداشت شهرستان ایذه و تامل ایشان با بخش مدیریت انجام بدهم . «
مدیریت مشارکتی همانا تغییر تفکر من به تفکر ما و ترویج تصمیمگیری گروهی در سازمان است.
مدیریت مشارکتی بهترین روش عملیاتی نمودن فعالیتها، ارزشیابی عملکرد و نفوذ بر کارکنان به منظور افزایش کارآئی سازمانی است.
مدیریت مشارکتی تعابیر متفاوتی دارد، مهمترین تعریف همانا مدیریت باز و گشوده است مدیریت باز و گشوده یک ضرورت و نگرش پایه و کلیدی مدیریتی در سازمانهای نوین تجاری است، سبک مدیریت باز و گشوده، سبکی است که میخواهد از طریق وحدت در چشم اندازها و نگرشهای بلندمدت کارکنان موجبات افزایش اثر بخشی سازمانی را فراهم نماید.
“مدیریت مشارکتی” مدلی از تصمیمگیری سازمانی با چهار معرفه و ویژگی اصلی است، این چهار ویژگی عبارتند از:
ایجاد همدلی،
1-همدردی و همسوئی بین مدیریت و کارکنان،
2-مداخله مشترک مدیریت و کارکنان در امور سازمان،
3-شفاف سازی هدف و توسعه فرهنگ تصمیمگیری یا مسئولیتپذیری مشترک.
در این تعریف همدلی و همسوئی بین مدیریت و کارکنان همان شنیدن صدای کارکنان توسط مدیران است.
بعبارت دیگر مدیران و کارکنان پایشان را در کفش یکدیگر نموده و در خصوص جهان بینی سازمانی به وحدت نظر برسند.
تحقیق امار بررسی تاثیر مدیریت مشارکتی