نوع فایل: ppt _ pptx
( قابلیت ویرایش )
قسمتی از محتوی متن پاورپوینت :
تعداد اسلاید : 30 صفحه
به نام خداوند شعرآفرین خوبان پارسی گوی (3) گذری و نظری بر شعر امروز آزادهی غزل محمّدحسن رهی معیّری خوانش اشعار: مهدی فرهادی طراحی و پژوهش: محمّد سلگی نام: محمّدحسن معیّری تخلـّص: رهی زادهنگام: 1288 خورشیدی،تهران مرگ هنگام: 1347 خورشیدی،59 سال علـّت مرگ: سرطان خون آرامگاه: گورستان ظهیرالدّوله آثار: سایهی عمر و آزاده رهی، از عموزادگان فروغی بسطامی، شاعر بنام عصر قاجار، است. وی تا پایان عمر نسبتاً کوتاهش، مجرّد بود و ازدواج نکرد. به موسیقی و نقّاشی هم آشنایی داشت. او یکی از مهمترین و درخشانترین غزلسراهای ادب معاصر است.
مجموعه اشعار رهی، با نام سایهی عمر به چاپ رسید و آزاده سرودههای طنزآلود انتقادی و اجتماعی و برخی ترانههای اوست. غزلی دارد با نام خاک شیراز که دو بیت پایانی آن، چنین است: خاک شیراز که سرمنزل عشق است و امید قبلهی مردم صاحبدل و صاحب نظر است سرخوش از نالهی مستانهی سعدی است، «رهی» «همه گویند؛ ولی گفتهی سعدی دگر است» ترانههای زیبایی سروده که با نوای خوانندگان بزرگ، آمیخته شده است؛ به عنوان مثال: شد خزان گلشن آشنایی بازم آتش به جان زد جدایی ... یا: تو ای پرگهــر خاک ایران زمین! که والاتری از سپهر برین... سفرهای زیادی به خارج از کشور داشت؛ از جمله: سال 1341، در مراسم نهصدمین سالگرد درگذشت خواجه عبدالله انصاری به دعوت ادب دوستان افغانستان، به آن کشور سفر کرد و غزلی سرود که مقطعش، چنین است: از دیار خواجهی شیراز میآید «رهی» تا ثنای خواجه عبدالله انصاری کند به جز غزل،در قالب های گوناگون، هنرنمایی و شعرآفرینی کرده است: رباعی: آن را که جفاجوست، نمیباید خواست سنگین دل و بدخوست، نمیباید خواست ما را ز تو، غـیـــــر تو تـــمـــنـــّایی نیست از دوست به جز دوست، نمیباید خواست قطعه: دوران روزگار دهد پند مرد را لیکن دمی که تیره شود روزگار او دردا و حسرتا که رسد مردم جوان! روزی به تجربت که نیاید به کار او مثنوی: آن که جانم شد نواپرداز او میسرایم قصّهای از ساز او ساز او در پرده گوید رازها سر کند در گوش جان آوازها بانگی از آوای بلبل، گرم تر وز نوای جـویـبـــاران، نرم تر نغمهی مرغ چمن، جانپرور است لیک در این ساز، سوزی دیگر است توضیح: این شعر، دربارهی «استاد محجوبی» است که با رهی دوستی بسیار نزدیکی داشته.
در موضوعات اشعارش هم، همان تنوّع دیده میشود: عشق میهن دوستی اخلاقی اجتماعی غزلیّات غنایی او، جایگاهی ویژه در ادب پارسی دارد. سخنش جاودان و یادش ماندگار نمونهی اشعار رهی معیّری : تصنیف «گلشن آشنایی»: شد خزان گلشن آشنایی بازم آتش به جان زد جدایی ... دیگر اشعار: یاد ایّام یاد ایّامی که در گلشن فغانی داشتم در میان لاله و گل، آشیانی داشتم گرد آن شمع طرب، می سوختم پروانهوار پای آن سرو روان، اشک روانی داشتم آتشم بر جان؛ ولی از شکوه لب خاموش بود عشق را از اشک حسرت، ترجمانی داشتم چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی چون غبار از شـُکر، سر بر آستانی داشتم در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود در زمین با ماه و پروین، آ
متن بالا فقط قسمتی از محتوی متن پاورپوینت میباشد،شما بعد از پرداخت آنلاین ، فایل را فورا دانلود نمایید
لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود پاورپوینت: توجه فرمایید.
- در این مطلب، متن اسلاید های اولیه قرار داده شده است.
- به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید
- پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد
- در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
- در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون پاورپوینت قرار نخواهند گرفت.
- هدف فروشگاه پاورپوینت کمک به سیستم آموزشی و رفاه دانشجویان و علم آموزان میهن عزیزمان میباشد.
دانلود فایل پرداخت آنلاین
پاورپوینت رهی معیری