پاورپوینت مقاله آشنایی با معماری اسلامی
دوره تاریخی قاجاریه
50اسلاید
فهرست
مقدمه:.........................................................
تاریخچه قاجاریه: ........................................................
گرایشهای مذهبی-آیینی-(اجتماعی):.............................................
فصل اول: معرفی بنا ها و شاخصه ها
1-شمس العماره.................................................
2-خانه بروجردی ها................................................
3-خانه اتحادیه و خانه ایرج و خانه باغ اسکویی.......................
4-پل ابریشم ..............................................................
5-کاخ سلیمانیه.................................................................
6-دروازه پیر شبیب جهرم.....................................................
7-گرند هتل.............................................
8-آب انبار آقا...............................................
9-تکیه دولت....................................................
10-میدان مشق وباغ ملی.............................................
11-برج ناقوس..............................................................
نظری کوتاه به آغاز کار این سلسله :
ایل قاجار ، از زمان تشکیل سلسله صفویه نام و نشانی داشتند و در کنار سپاه قزلباش ، در رکاب شاه اسماعیل شمشیر می زدند . در عهد شاه عباس کبیر ، اینان عده ای به گرجستان و تعدادی نیز به دو سوی رودخانه گرگان کوچانده شدند . از این طایفه ، آن گروه که در سمت راست گرگان فعلی یا استر آباد آن روز سکونت داشتند به نام یوخاری باش و آن عده که در ساحل چپ اقامت کردند به نام اشاقه باش معروف شدند .
ما با نام فتحعلی خان قاجار در بیان جریان بخشیدن کنیزی از جانب شاه سلطان حسین صفوی به او آشنا شدیم ، که چگونه کنیز اهدایی حامله از آب در آمد و پس از چندی محمد حسن حسن خان قاجار از این زن پا به عرصة وجود گذاشت . و در همان قسمت توضیح دادیم که در حقیقت محمد حسن خان فرزند فتحعلی خان قاجار نبوده بلکه پسر شاه سلطان حسین می شود .
فتحعلی خان قاجار از قبیله اشاقه باش یک بار به یاری شاه سلطان حسین شتافت و بار دیگر در زمان شاه تهماسب دوم از سلسله صفویه حمایت کرد که بر اثر قدر ناشناسی این دو دیگر در زمان شاه تهماسب دوم از سلسله صفویه حمایت کرد که بر اثر قدر ناشناسی این دو شاه ، او به استر آباد بازگشت و در صفر 1139 هجری به دست یکی از افراد ایل قاجار ، به تحریک نادر کشته شد . پس از کشته شدن فتحعلی خان قاجار ، بخت از اشاقه باش برگشت و قبیله یوخاری باش مورد لطف نادر قرار گرفتند و چون محمد حسن خان ، جان خود را در خطر دید از بیم ، مدت ها متواری شد و پس از قتل نادر به استر آباد آمد و مناطقی را به تصرف خویش در آورد ، و در سال 1171 هجری در راه مخالفت با کریم خان زند کشته شد و کریم خان دختر وی را به زنی گرفت و از نه پسر محمد حسن خان ، دو تن یعنی آقا محمد خان و حسین قلی خان جهانسوز را به شیراز برد ، و چون مردی با صفا و نیک نفس بود .
حسین قلی خان را به حکومت دامغان فرستاد ولی او راه عصیان پیش گرفت و به دست ترکمانان کشته شد و آقا محمد خان تا مرگ کریم خان ، یعنی تا سال 1193 هجری در شیراز ماند .
زمانی که مرگ کریم خان زند نزدیک شد و حال وی رو به وخامت گذاشت ، آقا محمد خان پیوسته در پی یافتن فرصت بود تا از شیراز بگریزد . به همین سبب آن هنگام که خواهرش یا به روایتی عمه اش زوجة کریم خان ، مرگ پادشاه زند را به اطلاع وی رسانید ، آقا محمد خان بی درنگ به مازندران رفت و با گرد آوردن افراد قبیلة خود تلاشی همه جانبه را جهت به دست گرفتن قدرت آغاز کرد .
با پایان گرفتن کار مخالفان به ویژه لطفعلی خان زند ، آقا محمد خان در صحنة ایران به عنوان نخستین پادشاه سلسلة قاجار شناخته شد و فعالیت را برای تحکیم موقعیت خود چه از نظر مسایل داخلی و چه از جهت مسایل خارجی دنبال کرد تاریخ نشان می دهد که آقا محمد خان مقتدرترین و با کفایت ترین پادشاه سلسله قاجاریه بوده است ، زیرا بعد از و جانشینانش چنانکه به موقع خواهیم آورد از تدبیر و سیاست قدرتی برخوردار نبودند که از جهات سیاسی روی نام آنان تکیه شود ، و جز در جهت سستی عقیده ، شهوترانی و عیاشی و آلت دست این و آن بودن شهرتی به هم نرساندند . به قول حاج سیاح : « . . . از نصف زمان فتحعلی شاه ، و تمام زمان محمد شاه و ناصرالدین شاه ، تاریخ ایران چیزی ندارد جز اینکه شاه به شکار رفت ، با کدام حاکم چه کرد ؟ یا کدام عالم بر سر مردم چه بلا آورد؟ یا درباریان کدام دسته به دیگری غلبه کرد ؟ یا چه قدر نسوان در دستگاه سلطنت جمع شده اند ؟ . . . »
در مورد نابسامانی و هرج و مرج و آشفتگی وضع به گفتة دکتر فووریه طبیب مخصوص ناصرالدین شاه باید توجه کرد که می گوید : « در این مملکت دائما اوضاع و احوال به سهولت و به سرعت تغییر و تبدیل می یابد و بین تخت مقام ، با تخته تابوت فاصله زیادی وجود نداد . و این نشانه خود رایی و عدم ثبات فکری پادشاهان و دولتمردان زمان قاجار است ، و چه خوب نظریة هولباک فیلسوف و متفکر مادی فرانسه در قرن هیجدهم در مورد بسیاری از سلاطین قاجار صدق می کند . هولباک می گوید : « ما در روی زمین فقط پادشاهان و فرمانروایان نالایق و ظالمی را می بینیم که خوشگذرانی و عیاشی و تجمل در آنها ایجاد یک نوع رخوت و سستی نموده ، تملق و چاپلوسی اطرافیان آنها را گرفتار فساد و تباهی ساخته و به قدرت از آزادی سوء استفاده نموده اند و کسی آنها را مورد عتاب و مجازات قرار نداده که جز تشدید تباهی و فساد ، نتیجه دیگری عاید آنان نشده است . به طور کلی ، این فرمانروایان و سلاطین دارای استعداد ، اخلاق و خصایص حسنه نمی باشند . »
ایران در آستانه قرن نوزدهم
آنچه که در خصوص ایران آن قرن می دانیم اطلاعاتی است که به توسط غربیان در اختیار داریم ویژگی های ایران آن عصر را به سه بخش اقتصادی اجتماعی و سیاسی تقسیم نمود . در آستانه قرن نوزدهم ایران دارای 5 الی 6 میلیون نفر جمعیت بود. جمعیت ایران 20 درصد شهر نشین و 80 درصد در روستاها بسر می بردند و ستون اصلی کشور متکی به کشاورزی و دامداری یا اقتصاد شبانی بود که میتوان آنرا یک اقتصاد معیشتی با بخور و نمیر تعریف نمود. ویژگی بعدی اقتصاد ایران فقدان ارتباطات و فقدان راه بود.
در حالیکه در همان زمان امپراطوری عثمانی و مصر کیلومترها خط آهن داشتند در ایران در ابتدای قرن بیستم فقط 15 کیلومتر خط آهن کشیده شده بود در ابتدای قرن نوزدهم اقتصاد ایران مشابه یک روستای عقب مانده، کم آب و دور افتاده توصیف می شود . بی خبری ایرانیان از دنیائی که در آن می زیستند چنان عمیق بود که فتحعلیشاه رهبر سیاسی تصور می کرد راه رسیدن به « ینگه دنیا» «قاره آمریکا» از طریق کندن زمین و حفر چاه است.
فقدان ارتباط موجب عقب افتادگی شدید مردم در تجارت، سیاست ، روابط بین الملل علم و فرهنگ منقطع ، منفک و جای مانده از مابقی جهان بوده. دلایل مختلفی را در ریشه یابی عقب افتادگی ایران می توان بر شمرد ولی نویسنده بر طبق دیدگاه خود استعمار را عامل عقب ماندگی دانسته، این نظر یه که توسط تفکر چپ وارد معرفت سیاسی جامعه ما گردیده اکنون مبدل به یکی از جدی ترین دیدگاهها در ریشه یابی علل عقب افتادگی ایران شده . در این نظریه ، سرمایه داری شرکتهای چند ملیتی، امپریالیزم، استکبار، استعمار و در یک کلام غرب عامل اصلی عقب ماندگی ایران قلمداد می شود. این نظریه تحت عنوان تئوری وابستگی بعد از جنگ جهانی دوم از جانب برخی جامعه شناسان و اقتصاد دانان رادیکال مارکسیست در غرب شکل گرفت، امروزه در میان جامعه شناسان و نظریه پردازان مباحث توسعه در غرب «نظریه تئوری وابستگی» کمتر دنبال شده ولی در کشور ما کماکان اصلی ترین نظریه در تبین و تحلیل پدیده عقب ماندگی ایست.
مقبولیت تئوری وابستگی به واسطه پیام غرب ستیزانه ای است که در آن نهفته است.
حال چرا تفکر غرب ستیزی در جامعه ایران رواج یافته؟
قرن نوزدهم را می توان عصر به وجود آمدن تماس و گسترش ارتباطات دانست که تبعات بسیار مهم تاریخی به بار آورد و به منزله الگوئی برای پیشرفت و از میان برداشتن بی خبری اجتماعی ، اقتصادی و استبداد سیاسی بوده که موجب امید و قوت قلب ایرانیان طالب پیشرفت و اصلاحات گردیده
پاورپوینت مقاله آشنایی با معماری اسلامی دوره تاریخی قاجاریه