لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 62
زمین شناسی ایران
واحدهای زمین ساختی ایران
واحدهای زمین ساختی عبارتند از نواحی که دارای سرگذشت زمین شناسی وتاریخی مشابهی می باشند. د رتعیین یک واحد تکنونیکی شش عامل رخساره های سنگی، فعالیت های ماگمائی، دگرگونی، فازهای کوه زایی، شیوه ی چین خوردگی وبالاخره روندها، اهمیت داشته ونقش اساسی را به عهده دارند. واحدهای زمین ساختی ایران اجمالا به صورت زیر می باشد.
1-جنبه های پایدار
ایران زمین بین دو سپر عربستان در جنوب غربی و ورق توران در شمال شرق قرار گرفته است. پلاتفرم عربستان به طرف شمال شرقی ادامه یافته و به وسیله رسوبات آبرفتی دشت خوزستان پوشیده میشود. ورق توران نیز در ترکمنستان قرار دارد. دنباله این ورق در نواحی سرخس با رسوبات جوان پوشیده شده است. لبه جنوبی این ورق کوهستان های کپه داغ می باشد.
2-کوهستان زاگرس
کوهستان های زاگرس، باامتداد شمال غرب- جنوب شرق دنباله رشته کوه های جنوبی آلپ می باشد.
زاگرس به طور عرضی به نواحی مختلفی تقسیم بندی شده است که عبارتنداز:
الف-کمربند چین خورده زاگرس
ب-زاگرس مرتفع
ج-ناحیه سنندج سیرجان
د-ناحیه ارومیه بزمان
الف-کمربند چین خورده زاگرس
سپر عربستان با شیب کمی به طرف شمال شرقی ادامه یافته و رسوبات دوران اول تا نئوژن بدون دگرشیبی زاویه ای در روی آن گسترش یافته اند. حوزه زاگرس از ابتدای دوران دوم از سایر قسمت های ایران باوجود یک نشست دایمی تمیز داده می شود. وجود رسوبات تبخیری سازند هر مز موجب عدم هماهنگی در چین خوردگی این ناحیه گردیه است.
همچنین گنبدهای نمکی متعلق به سازند هرمز در این کمربند چین خورده مشاهده می شود. به طوری که قبلا اشاره شد روند کلی کمربند چین خوردنه زاگرس شمال غربی-جنوب شرقی است ومحور چین ها نیز همین روند را نشان می دهد. اما نوعی موجسانی در چین ها مشاهده می گردد که جهت شمال-جنوب را نشان می دهد و با روند بسیار کهن شمال جنوب سپر عربستان موازی است. این حرکات رابطه نزدیک بین کمربند چین خورده زاگرس با سپر عربستان را نشان می دهد.رسوبات زاگرس با ضخامت چندین هزارمتر در کوهزایی آلپی پایانی چین خوردی یافته اند.
ب-زاگرس مرتفع
این ناحیه را به عنوان روراندگی زاگرس یا زون خرد شده زاگرس نامیده اند. کمربند چین خورده زاگرس بدون سر حدی تند به ناحیه باریکی از روراندگی متعدد که به خط راندگی اصلی در طرف شمال شرقی ختم می شود منتهی می گردد. در این ناحیه رسوبات دوران اول و دوم در چندین رواندگی فلس مانند به روی طبقات جوانتر دوران دوم وسوم رانده شده اند. روند این ناحیه مانندکمربند چین خورده زاگرس است. زاگرس مرتفع عمیق ترین بخش حوضه زاگرس را با سنگ هایی چون مارن،رادیولاریت وافیولیت متعلق به دوران دوم نشان می دهد.
اختلافات عمده زاگرس مرتفع با کمربند چین خورده زاگرس در وجود افیولیت ها ورادیولاریت فاز کوهزایی لارامی و به طور کلی نوع رسوبات عمیق تر دریایی است.
ج-ناحیه سنندج-سیرجان
در مورد این ناحیه دو موضوع بحث است. اول آنکه برخی از محققین ناحیه سنندج- سیرجان را جزیی از زاگرس می دانند و دوم آن که به علل شباهت های متعددی که این ناحیه با مرکز ایران دارد آن را از ناحیه زاگرس جدا می نمایند. شباهت این ناحیه با زاگرس به علت روند عمومی شمال غربی-جنوب شرقی آن است. این ناحیه پس از راندگی اصلی زاگرس قرار گرفته و از نظر سرگذشت ساختمانی با مرکز ایران والبرز نزدیک است. وضعیت رسوبگذاری ساختمانی و ناپیوستگی های متعدد این ناحیه به شمال و مرکز ایران شبیه است.آن چه که موجب تشخیص این ناحیه از مرکز و شمال ایران است نبودن ولکانیک های دوران سوم در آن و وجود روند عمومی زاگرس و بالاخره توسعه فوق العاده ناقص رسوبات دوران سوم در این ناحیه است. توده های نفوذی اواخر ژوراسیک دوران سوم از نوع گرانیت ودیوریت در این ناحیه فراوانند. سنگهای دگرگونی با رخساره آمفیبولیت که به پرکامبرین نسبت داده می شود در نواحی اسفندقه ، حاجی آباد، اقلید، گلپایگان و مریوان مشاهده می شود سنگ های دگرگونی ضعیف از نوع رخساره شیست سبز در سراسر این ناحیه پراکنده اند.
د-ناحیه ارومیه بزمان
این ناحیه را زمانی در ایران مرکزی وزمانی دیگر به عنوان کمربند ولکانیکی زاگرس منظور نموده اند. ناحیه دارای امتداد شمال غرب-جنوب شرق است واز کوه صهند در شمال غرب تا نواحی سیرجان در جنوب شرق کشیده شده است.مجموعه سنگ های این ناحیه غالبا گدازه های آندزیتی وداسیتی است که حاصل فعالیت آتشفشان های دوران سوم است. در برخی از نقاط ناحیه سنگ های آذرین خروجی شدیدا فرسایش یافته وتوده های نفوذی
تحقیق و بررسی درمورد زمین شناسی ایران 62 ص