لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه27
فهرست مطالب
«شهر رندان»
«فیروزه ابواسحاقی»
میان مسجد و میخانه
رند و محتسب
آنگونه است که انسان خیال میکند دنیای او دنیای استثنایی بوده است. کامجوییهای زنانه و بر اثر آن کشتن شوهران به نام کردن آنان و شروط داشتن با وزیران و غیره به همراه راهزنی قتل غارت کاروانها فحش، دزدی همگی از جمله فساد و تباهی روزگار حافظ بوده است. در واقع آنچه که بدین وقایع رنگ عصر میداد تمایلات شاعر بوده است که ****به هیچ چیز نه محدود شد نه راضی. اینکه مستعدان جامعه محدود محروم باشند و بیهنران جای آنان را بگیرند حافظ را رنج میداد همانطور که گفته «ابلهان را همه شربت گلاب ترفند است» و قوت را ناچیزی نیست جز خون جگر ـ خون جگر همان تأسف و اندوه عمیق وی است. در جای دیگر حافظ میگوید: « ملک به مردم نادن دهد زمام مراد» شاعر همه جا بیثباتی و ناپایداری را میدید. این همه تباهی فساد وجود ظلم ریاکاری از روی واعظان شهر قاضیان و همچنین کلوها همه و همه حافظ را از مسجدنشینی دور کرد و انزوا طلب نمود چرا که یک نفر نمیتواند تمام دنیا را منطبق با خود بکند.
این همه تزلزل در شهر حافظ را از (صومعه) به (دیرمغان) از ذکر روایات قرآن به سوی خرابات کشاند از این جاست که دیگر حافظ را نمیتوان بخوبی شناخت او میان مسجد و میخانه میباشد او بین انسانهایی که نه به دنیا پایبند نه به آخرت پایبند هستند نه طرفدار جاه و مقام نه کامیابی و آسایش را دوست دارند گرفتار شده امّا هم حافظ هم یک رند میتواند آسمانی باشد و چشم بر همه این فسادها و تباهیها بندد و از هیچ چیزی نترسد. برای رند در این دنیای ویران که خلق و قضاوت آنها در قاضیان نادیده
تحقیق در مورد شهر شیراز