فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات106
مقدمه
موضوع معنویت ، دل مشغولی همیشگی انسان است. هر چند پس از انقلاب های علمی و صنعتی در غرب، گستره نفوذ دین و معنویت رو به کاهش گذاشت، تا جائی که تصور می شد دین به کلی رو به زوال است، اما در سالیان اخیر محرز شده است که دین و معنویت هر دو مورد توجه مجدد جوامع قرار گرفته اند. اینک ابراز علاقه به دین در عموم کشورهای اسلامی از جمله کشورهای خاورمیانه، آفریقا و همچنین، خاور دور مانند مالزی و سایر نقاط جهان چنان واضح است که از آن به بیداری اسلامی یاد می شود. مردم کشورهای مسیحی نیز که ده ها سال سردمداران الحاد و بی دینی در جهان بوده اند، در سالیان اخیر دوباره گرایش قابل ملاحظه ای به دین و معنویت نشان می دهند. حتی در جوامعی مانند آمریکا نوعی تشنگی نسبت به امور معنوی از جمله دین می شود. مسائلی از قبیل بی معنا شدن زندگی، احساس خلاء اخلاقی، اسارت بشر در دست تکنولوژی، تماس غرب با مذاهب مشرق زمین، آگاهی روز افزون انسان معاصر به دین و معنویت در این امر دخیل بوده است. هر روزه بر تعداد یافته های پژوهشی در زمینه های مختلف علمی به ویژه پزشکی، روان شناسی و جامعه شناسی که با گزاره های دینی همسو هستند یا لااقل تناقضی با دین ندارند، افزوده می شود. این یافته ها که در سه دهه قبل اندک بودند، در سال های اخیر با یک شتاب ناگهانی در حال افزایش هستند. به طور مثال، در خصوص ارتباط بین دین و سلامتی چیزی حدود 200 پژوهش پس از نیمه اول قرن بیستم وجود داشت که در دهه آخر این قرن، ناگهان به بیش از 5000 پژوهش مؤید ارتباط مثبت دین و سلامتی بالغ گردید و امروز با سرعت بیشتری در حال افزایش است، به نحوی که شاید بتوان از آن به یک «نهضت علمی» تعبیر کرد (کینگ ، 1999، ترجمه شجاعی،1383).
بیان مساله
اهمیت معنویت و رشد معنوی در انسان، در چند دهه گذشته به صورتی روز افزون توجه روان شناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. پیشرفت علم روان شناسی از یک سو و ماهیت پویا و پیچیده جوامع نوین از سوی دیگر، باعث شده است نیازهای معنوی بشر در برابر خواسته ها و نیازهای مادی قد علم کنند و اهمیت بیشتری بیابند. چنین به نظر می رسد که مردم جهان، امروزه بیش از پیش به معنویت و مسائل معنوی گرایش دارند و روان شناسان و روان پزشکان نیز به طور روز افزون در می یابند که استفاده از روش های سنتی و ساده، برای درمان اختلالات روانی کافی نیست (شهیدی و شیر افکن، 1383).
در طول چند دهه گذشته، نظریه های هوش چندگانه، فهم ما را از هوش در بین شناخت سنتی وسیع تر ساخته است، خصوصاً توانایی های منطقی و زبانی با تست هوش شناختی، هوش هیجانی ، خلاق، عملی، اجتماعی، وجودی و معنوی را در بر گرفته است (بار در 2000، گاردنر 1983 و 2000، امونز 1999 هالاما و استرانیز 2004، کلمن 2001، میلر و سولاوی 1993، استرنبرگ 1997). همراه با هر شکل هوش، یک مدل نظری وابزار سنجش توسعه یافته و برای سنجش مناسب ساختار هوش جدید روا شده است .
به موازات توسعه ساختار هوش هیجانی، هوش معنوی (SI) شامل مجموعه ای از توانایی هایی است که از منابع معنوی نشات می گیرد، ساختارهای معنویت و هوش را وارد ساختار جدیدی می کند. هوش معنوی مستلزم توانایی هایی است که موارد معنوی را برای پیش بینی عملکرد، تطابق و ایجاد محصولات و دستاوردهای ارزشمند بکار می گیرد (امونز،1999). می توان گفت، هوش معنوی مجموعه ای از توانایی هایی است که افراد برای بکار بردن، شکل دادن و دربرگرفتن منابع معنوی به ارزش ها و کیفیت ها به روشی که به عملکرد خوب روزانه و بهزیستی روانی دست یابند، بکارمی برند که شامل پنج حوزه: هوشیاری، لطف حق، معنا، برتری و حقیقت است (امرم و دریر ، 2007).
با توجه به این تعریف، می توان نتیجه گرفت که هوش معنوی موجب افزایش کیفیت عملکرد و بهزیستی روانی افراد می شود و در پژوهشها نشان داده شده است، هوش معنوی با سلامت افراد رابطه مثبت دارد. بنابراین، پژوهش حاضر تلاشی برای پاسخ به این سوالات است که آیا می توان ابزاری دقیق و استاندارد تهیه کرد که بتواند این مولفه (هوش معنوی) را اندازه بگیرد؟ آیا این ابزار در کشور عزیزمان ایران کاربرد عملی دارد؟ آیا این ابزار معتبر است؟ آیا این تست دارای روائی است؟ آیا می توان چنین ابزاری را نرم کرد؟ آیا می توان از این تست در پژوهش های آتی استفاده لازم را بعمل آورد؟ با توجه به موارد مطرح شده پژوهش حاضر در پی آن است که پرسشنامه هوش معنوی را که 83 گویه دارد و توسط یوزی امرم و کریستوفر دریر در 2007 ساخته شده است، ترجمه و سپس در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان زنجان هنجاریابی کند.
اهمیت و ضرورت پژوهش
پیشرفت شدید روان شناسی در دهه های اخیر و کشف آثار گسترده و غیر قابل انکار دین و معنویت در همه ابعاد زندگی انسان، به خصوص نقش بی بدیل آن در آرامش روانی، بهداشت و سلامت روانی و حتی تاثیر جدی آن در کاهش و بهبود رنج های روحی، اختلالات روانی و ناهنجاری های اجتماعی موجب رشد فزاینده و رو به گسترش مطالعات روانشناسی دین و معنویت در ابعاد مختلف شد (غروی، 1382). همانطور که پیشتر آمد، یکی از نتایج این توجه و علاقه گسترده روانشناسان به حوزه دین و معنویت، پیدایش مفاهیمی جدید در ادبیات روانشناسی بوده است. به علل گوناگونی، جامعه روانشناسی ایران با این مفاهیم جدید آشنایی کمی دارد و بطور کلی ممکن است زمان زیادی از پیدایش مفاهیم و رویکردهای جدید در حوزه روانشناسی بگذرد تا فضای دانشگاهی در ایران با آن ها آشنا شود.
از آنجائیکه هوش معنوی یک مفهوم جدید در روانشناسی است و پژوهش های اندکی در رابطه با این مفهوم در ایران صورت گرفته و مخصوصا ابزاری دقیق و استاندارد که بتواند این سازه را اندازه گیری کند وجود ندارد، لذا ضروری است، این تست بر روی افراد مختلف از جمله دانشجویان اجرا شود تا بدینوسیله گامی در جهت استاندارد سازی آن در کشور عزیزمان ایران صورت پذیرد. از طرفی، این ابزار زمانی اهمیت پیدا خواهد کرد که وسیله ای استاندارد و مناسب برای کسانی که در این حوزه می خواهند پژوهش های بیشتری انجام دهند، به حساب آید. بنابراین، روشن است وجود ابزاری فنی (عملی بودن، اعتبار، روایی و نرم یابی) به منظور سنجش دقیق سازه هوش معنوی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان زنجان می تواند از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد.
اهداف پژوهش
هدف از انجام این تحقیق استاندارد ساختن تست هوش معنوی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان زنجان است. تلاش بر این است، این ابزار وسیله ای شود جهت سنجش توانایی دانشجویان در استفاده از منابع معنوی در حل مشکلات روزمره خود و از طرفی نیز ابزاری برای پژوهش کسانی که در زمینه هوش معنوی علاقمند به کار هستند باشد.
استاندارد ساختن این آزمون در واقع گامی در جهت سنجش توانایی افراد در استفاده از منابع معنوی در حل مشکلات روزمره است. بطور خلاصه، می توان اهداف پژوهش را به شرح زیر بیان داشت:
1- شناخت مولفه های اصلی هوش معنوی.
2- فراهم ساختن ابزاری مناسب برای پژوهشگران دیگر در استاندارد ساختن آزمون های دیگر و پژوهش های مرتبط.
3- تهیه وسیله ای عینی، معتبر و روا برای سنجش هوش معنوی.
سؤالات پژوهشی
چون این ابزار (سیاهه) برای نخستین بار در ایران ترجمه شده است، بررسی روایی و اعتبار آن در گروه دانشجویان ضروری است. با توجه به اینکه موضوع مورد بررسی جنبه اکتشافی دارد، لذا تهیه پاسخ برای پرسش های زیر نیز امری ضروری است.
1- آیا بین مجموعه پرسش هایی که به منظور سنجش هوش معنوی تهیه شده است، هماهنگی درونی کافی وجود دارد؟
2- آیا آزمون هوش معنوی دارای روایی کافی است؟
3- محتوای مجموعه سیاهه هوش معنوی از چه عواملی و تا چه حد اشباع شده است؟
4- آیا مجموعه سوال هایی که برای هوش معنوی تهیه شده است، با نمره های هوش هیجانی همبستگی مثبت دارد؟
5- آیا عامل های به دست آمده از سیاهه هوش معنوی با ساختارهای نظری آن مطابقت دارد؟
تعریف مفاهیم و اصطلاحات
آزمون : آزمون وسیله ای است عینی و استاندارد که برای اندازه گیری نمونه ای از رفتار یا خصایص آدمی بکار می رود. در این تعریف، مراد از عینی آن است که روش اجرا، نمره دادن و تعبیر و تفسیر نتایج آزمون بر اساس قواعدی معین و مشخص صورت می گیرد و قضاوت شخصی در آنها بی تاثیر است (شریفی،1377).
هوش معنوی : هوش معنوی بیانگر مجموعه ای از توانایی ها، ظرفیت ها و منابع معنوی است که کاربست آنها در زندگی روزانه می تواند موجب افزایش انطباق پذیری و بهزیستی فرد شود. در تعریف های موجود از هوش معنوی، به ویژه بر نقش آن در حل مسائل وجودی و یافتن معنا و هدف در اعمال و رویدادهای زندگی روزمره تاکید شده است (زوهر و مارشال ، 2000؛سیسک ، 2001؛ولمن ، 2001؛ناسل ، 2004؛کینگ، 2007). از نظر عملیاتی هوش معنوی نمره ای است که آزمودنی در مجموعه تست هوش معنوی به دست می آورد.
عملی بودن : شامل همه ملاحظاتی است که یک آزمون را در عمل از نظر عوامل اقتصادی، سهولت اجرا، تفسیر و استفاده صحیح از نمره ها قابل استفاده می سازد (هومن،1384).
اعتبار : اعتبار آزمون، به دقت وسیله اندازه گیری اشاره می کند و به ثبات، پایایی، همگونی، نظم، بازپدیدآیی، پیش بینی پذیری و حساسیت آن مربوط می شود. در مفهوم دیگر یعنی اینکه اگر خصیصه مورد نظر را با همان وسیله یا وسیله مشابه قابل مقایسه با آن شرایط مشابه مورد سنجش قرار دهیم نتایج حاصل تا چه حد مشابه، دقیق، پیش بینی پذیر و قابل اعتماد است (هومن،1384).
روایی : مقصود از روایی آن است که وسیله اندازه گیری به واقع بتواند خصیصه مورد نظر را اندازه بگیرد نه خصیصه دیگری را. روایی یعنی مناسب بودن، با معنا بودن و مفید بودن استنباط های خاصی است که از روی نمره های تست عمل می آید (هومن،1384).
تحلیل عاملی : تحلیل عاملی اصطلاحی است که برای رواسازی و توسعه ابزارهای روان-سنجی، تحلیل داده ها به منظور کشف سازه های جدید و کمک به تدوین تئوری تحلیل محتوا و مواد محاسبه، سبک های مدیریتی، علائق شغلی و . . . بکار می رود (هومن،1384). استخراج تعداد محدودی عوامل از میان تعداد زیادی متغیرهای همپوش به صورتیکه بین متغیرها مشترک باشد، به جای تعدادی از متغیرها قرار می گیرد این عوامل با یکدیگر همبستگی و تداخل نداشته باشد و سازه ای روشن و با معنا بیان کنند (ثرندایک، ترجمه هومن، 1375).
بار عاملی : همبستگی یک متغیر با یک عامل را بار عاملی می گویند که مقدار آن از 1- تا1+ تغییر می کند (کلاین، ترجمه مینایی، 1380).
عامل : رویس معتقد است عامل، سازهای است که عملا از روی بارهای عاملی اش تعریف می شود. اساسا عامل، بعد یا سازه ای است که روابط مجموعه ای از متغیرها را به صورت خلاصه مطرح می کند (کلاین، ترجمه مینایی، 1380).
واریانس مشترک : نسبت واریانس مشترک هر متغیر و عامل ها را واریانس مشترک می نامند که مقدار آن بین 0 و 1 تغییر می کند (سرمد و همکاران،1387).
پایان نامه هوش معنوی و سلامت روانی