این مقاله به فرهنگ سازمانی به عنوان یک عامل مهم در موفقیت یا عدم موفقیت پذیرش سیستمهای اطلاعاتی مدیریتی(MIS) اشاره میکند. مدارکی وجود دارد که از چند دهه گذشته روند رو به رشدی در تعداد مطالعاتی که به مسائل فرهنگی در ادبیات سیستم های اطلاعاتی مدیریت می پردازند، شروع شده است. صرف نظر از سهم بسیاری از مطالعات تحقیقاتی تا به امروز، هنوز تعدادی چالش مختلف نیازمند پاسخ وجود دارد: اولین چالش؛ وجود مطالعاتی است برای مشاهده فرهنگ سازمانی تا به خوبی با یکدیگر سازگار و به طور مساوی در میان اعضای سازمان به اشتراک گذاشته شود. چالش دوم، تمایل به مطالعات انجام شده برای بی اهمیت جلوه دادن پویایی فرهنگ سازمانی وجود دارد و اینکه چگونه بر پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت در طول زمان تاثیر می گذارد و چالش سوم، افزایش نیاز به تجزیه و تحلیل فرهنگ با استفاده از روش های تفسیری و گسترده از لحاظ جغرافیایی وجود دارد. در این مقاله پیشنهاد شده است که می توان درک ما از فرهنگ سیستم های اطلاعاتی را با ترکیب رویکردهای نظری که در آن ها ضعف یکی از این رویکردها می تواند به قدرت دیگری منجر شود، افزایش داد. در این مقاله به طور خاص بر این امر تاکید شده است که، با ترکیب سه دیدگاه مارتین (2002) از فرهنگ – ادغام، تفکیک و تکه تکه شدن و شبکه و نظریه گروه فرهنگی می توان به نفوذ بیشتری در چگونگی تاثیر فرهنگ سازمانی بر پذیرش سیستم های اطلاعاتی دست یافت.
همچنین در این مطالعه به بررسی ظرفیت جذب و نقش آن در پیاده سازی موفق سیستم های اطلاعاتی مدیریت پرداخته شده است. ظرفیت جذب، توانایی سازمان برای به رسمیت شناختن ارزش سیستم های اطلاعاتی مدیریت جدید، جذب آن، و درخواست آن برای اهداف تجاری است.
همچنین در این مطالعه به بررسی ظرفیت جذب و نقش آن در پیاده سازی موفق سیستم های اطلاعاتی مدیریت پرداخته شده است. ظرفیت جذب، توانایی سازمان برای به رسمیت شناختن ارزش سیستم های اطلاعاتی مدیریت جدید، جذب آن، و درخواست آن برای اهداف تجاری است.
نقش فرهنگ سازمانی در اجرای موثر سیستمهای اطلاعاتی مدیریتی(MIS)