ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

علائم مؤمنان در کلام على (ع) 37 ص

اختصاصی از ژیکو علائم مؤمنان در کلام على (ع) 37 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

علائم مؤمن در کلام على (ع)

همام یکى صحابه‏ى حضرت امیر (ع)، شخصیتى پارسا، متهجد و مجتهد بوده که از حضرت درخواست مى‏کند صفات متقین را، باز گوید و حضرت نیز با مقدماتى اجابت مى‏فرمایند.بیانات آن بزرگوار معروف است به «خطبه همام» و در نهج البلاغه (نسخه صبحى صالح، ص 303، خطبه 193) نقل شده است.روایت دیگرى در اصول کافى (1) از حضرت نقل شده که شبیه همان خطبه است امام به نظر ما به رغم نظر برخى که پنداشته‏اند : همان خطبه منقول در نهج البلاغه است، یا اگر دو واقعه و دو خطبه است مضامین آنها ادغام شده است و به دلیل تفاوتهاى فراوان متن و مضمون آنها، دو خطبه، یکى نیستند.

ما در اینجا براى اتمام مباحث و تعمیم فائده، خطبه منقول در اصول کافى‏را شرح و بسط مى‏دهیم.

امام صادق (ع) مى‏فرمایند: هنگامى که على (ع) خطبه مى‏خواندند، همام بلند شد و عرض کرد :

[/صف لنا صفة المؤمن کأننا ننظر الیه/]

براى ما توصیف بفرمایید مؤمن را، مانند آنکه او را مى‏بینیم.

[/فقال: یا همام! المؤمن هو الکیس الفطن/]

فرمودند اى همام! مؤمن زیرک و با هوش است.

برخى «کیس» و «فطن» را به یک معنا گرفته‏اند و فطن را تأکید کیس دانسته‏اند.اما با مراجعه به کتب لغت، روشن مى‏شود میان این دو واژه تفاوت است.کیس در مقابل احمق است و به زیرکى خدادادى اطلاق مى‏شود.معنى روایت این مى‏شود که مؤمن عاقل و چیز فهم است.از این رو مى‏توان گفت کیاست به ادراک کلیات (عقل خدادادى)، و فطانت به هوشى که حاصل تجربه است (ادراک جزییات) اطلاق مى‏شود.یکى از دلایل اختلاف فطانت و کیاست روایتى از رسول الله (ص) است که نشان مى‏دهد فطن تأکید کیس نیست.

[/قال رسول الله (ص) المؤمن کیس الفطن الحذر/] (2)

مؤمن عاقل و چیز فهم و محتاط است.

در روایتى دیگر، روایت همام به صورت تمثیلى پرداخته شده است: [/المؤمن لا یلسع من حجر مرتین/] (3)

مؤمن از روى یک سنگ دوبار نمى‏لغزد و به زمین نمى‏خورد.

متأسفانه در سابق، گاهى ساده‏لوحیها را علامت خوبى مى‏دانستند.کسى که صابون را از پنیر تشخیص نمى‏داد ستایش مى‏شد.در صورتى که بى‏شعورى هیچ گاه علامت خوبى نیست.به قول یکى از بزرگان (رضوان الله تعالى علیه)، این نوع مدحها ترویج نادانى است.در اینجا ذکر نکته‏اى ضرورى است که میان حیله زدن و حیله را درک کردن تفاوت است.یکى از بزرگان مى‏فرمود حقه نزن اما حقه را بفهم.چرا؟ چون مؤمن کیس و فطن و حذر است.یعنى، مؤمن هوشیار است و اوضاع را مى‏پاید.البته این کلمه (حذر) معانى متفاوت دنیوى و اخروى دارد.یکى از معانى آن هوشیارى مؤمن در نفروختن آخرت به دنیا است.از این روایت در مى‏یابیم که اسلام دین شعور است، حتى، در وصول به مقامات معنوى به کار انداختن شعور را شرط مى‏داند.در دنباله روایت على (ع) فرمودند:

[/بشره فى وجهه و حزنه فى قلبه/]

صورت مؤمن بشاش و باز است و حزنش در قلبش است.

ما اصطلاحا مى‏گوییم طراوت وجه، روى باز و گشاده.

شایان ذکر است که اندوههاى ما دو سنخ است.

1.حزن در امور دنیوى، مانند مصیبت‏ها و گرفتاریهایى که براى انسان گاهى در دنیا پیدا میشود.مؤمنى که گرفتارى دنیوى برایش پیش آمده نبایددر روابط اجتماعى آن را بروز دهد .

2.حزن در امور اخروى، مانند خوف از خدا.در این موارد هم، باید حزن در دل باشد و در قیافه و چهره منعکس نشود.

مى‏گویند حضرت موسى (ع) براى مناجات به کوه طور مى‏رفت.در راه شخصى را دید که بلند صحبت مى‏کند، اظهار محبت مى‏کند، پیراهنش را چاک مى‏زند.وقتى به محل مناجات رسید حکایت حال او را با خدا باز گفت.خطاب رسید که اى موسى به او بگو نمى‏خواهد براى من سینه چاک کند، دلش را چاک بدهد تا ما در آن قرار بگیریم.

البته غم و اندوه مؤمن با حزن اولیائش نسبتى مستقیم دارد.همان طور که نشاط او با فرح و شادى اولیائش نسبت دارد، چون دلهاى مؤمنان با یکدیگر مربوط است.

در روایتى یکى از ائمه معصومین (ع) درباره شیعیان، فرموده‏اند:

[/شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا/] (4)

شیعیان ما از باقیمانده طینت ما آفریده شده‏اند.شادى آنها با شادى ما و حزنشان با حزن ما در ارتباط است.

آن گاه که اولیاى ایشان اندوهناکند، شیعیان نیز اندوهگین‏اند و وقتى شادند، پیروانشان نیز مسرورند.

[/اوسع شى‏ء صدرا/]

مؤمن از روحى وسیع برخوردار است.برخى این جمله را به حلم تفسیر کرده‏اند.یعنى مؤمن اهل حلم است.برخى هم آن را به علم شرح کرده‏اند.البته تفسیر وسعت صدر به علم، بعید است.صدر همان روح است.روح مؤمن با ظرفیت است و در برابر مشکلاتى که براى خیلى‏ها تحمل ناپذیر است، مقاومت مى‏کند.در روایتى آمده است: [/ «قر کریم» /] یعنى روح مؤمن به قدرى با کرامت است که بسیارى از مشکلات و امور را نادیده مى‏گیرد.هاضمه‏اش در تحمل مشقات بسیار قوى است.مؤمن مانند آب جارى است که بر اثر تماس با نجاست، نجس نمى‏شود.بعضى مردم مانند آب قلیل هستند که بر اثر برخورد با اندکى نجاست، نجس مى‏شوند، برخى نیز مانند آب کر هستند که باید به قدرى نجاست در آن


دانلود با لینک مستقیم


علائم مؤمنان در کلام على (ع) 37 ص

حجاب 37 ص

اختصاصی از ژیکو حجاب 37 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

پیشگفتار

ریشه بیشتر انحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان باید جستجو کرد . فکر این نسل از نظر مذهبی آنچنانکه باید راهنمائی‏ نشده است و از این نظر فوق العاده نیازمند است

اگر مشکلی در رهنمائی این نسل باشد بیشتر در فهمیدن زبان و منطق او و روبرو شدن با او با منطق و زبان خودش است . و در اینوقت است که هر کسی احساس می‏کند این نسل ، برخلاف آنچه ابتدا به نظر می‏رسد ، لجوج نیست‏ ، آمادگی زیادی برای دریافت حقایق دینی دارد

هدف نویسنده و همچنین هدف گروه روشنفکر و متدین انجمن اسلامی پزشکان‏ از طرح و بحث و نشر " مسأله حجاب " اینست که احساس شد گذشته از انحرافات عملی فراوانی که در زمینه حجاب به وجود آمده این مسأله و سایر مسائل مربوط به زن وسیله‏ای شده در دست یک عده افراد ناپاک و مزدور صفت که از این پایگاه علیه دین مقدس اسلام جار و جنجال تبلیغاتی راه‏ بیندازند . بدیهی است در شرایط موجود که نسل جوان از جنبه مذهبی به قدر کافی راهنمائی نمی‏شود این تبلیغات آثار شوم خود را می‏بخشد

این بنده خدا را سپاسگزار است که احساس می‏کند فعالیتهای قلمی ناقابل‏ او در این میدان ، چه جرائد و مجلات و چه به وسیله این کتاب ، اثر نیک‏ محسوسی داشته است . تا آنجا که اطلاع دارد نشر این کتاب تأثیر فراوانی‏ در اصلاح عقاید و افکار این نسل داشته است ، حتی بعضی از بانوان به اصطلاح‏ متجدد عملا در وضع خود تجدید نظر کرده‏اند

بدون شک پدیده " برهنگی " بیماری عصر ما است . دیر یا زود این‏ پدیده به عنوان یک " بیماری " شناخته خواهد شد . فرضا ما کورکورانه از غرب تقلید کنیم ، خود پیشتازان غربی ماهیت این پدیده را اعلام خواهند کرد . ولی ما اگر به انتظار اعلام آنها بنشینیم می‏ترسم خیلی دیر شده باشد . اگر می‏خواهید ببینید کار برهنگی در غرب به کجا رسیده و فریاد چه کسانی‏ را بلند کرده است این قسمت از نامه یکی از هنرپیشگان معروف جهان را به‏ دخترش که به قول خودش چهل سال مردم روی زمین را خندانده است بخوانید

این نامه مثل معروف عامیانه خودمان را به یاد می‏آورد : " عزا چه عزائی‏ است که مرده شوی هم گریه می‏کند "

او پس از آنکه به دخترش اجازه می‏دهد " فقط به خاطر هنر می‏توان لخت‏ و عریان به روی صحنه رفت " و تأکید می‏کند که این لختی منحصرا در روی‏ صحنه و برای ضرورت هنر باشد ، می‏نویسد :

" . . . برهنگی بیماری عصر ما است . من پیرمردم و شاید حرفهای‏ خنده‏آور بزنم . اما به گمان من تن عریان تو باید از آن کسی باشد که روح‏ عریانش را دوست می‏داری . بد نیست اگر اندیشه تو در این باره مال ده‏ سال پیش باشد ، مال دوران پوشیدگی . نترس این ده سال ترا پیرتر نخواهد کرد . به هر حال امیدوارم تو آخرین کسی باشی که تبعه جزیره لختی‏ها بشوی . . "

نویسنده این نامه به داشتن بعضی افکار انسانی معروف است . این سخنان وی نشانه دیگری است از بهره‏مند بودن او از برخی افکار انسانی همانطور که در مقدمه چاپ اول این کتاب به اطلاع خوانندگان محترم رسید ، محتوای اصلی و اولی این کتاب ، یک سلسله بحثها و درسها بوده است که‏ در جلسات انجمن اسلامی پزشکان القا شده است و پس از استخراج از ضبط صوت و تنظیم و اصلاح عبارات و اضافه برخی از مطالب به صورت کتاب در آمده است .

در چاپ دوم ، تجدید نظرهائی نسبت به چاپ اول به عمل آمد و در مقدمه‏ آن چاپ متذکر شدیم که در تجدید نظر هیچ مطلبی حذف نگردید بلکه یک‏ سلسله مطالب اضافه شد . مطالب اضافی غالبا مطلب مستقلی نیست ، تتمیم‏ و تکمیل است برآنچه در چاپ اول بوده و لهذا ضمن فصول کتاب گنجانیده‏ شده است . فقط یک فصل در آخر کتاب تحت عنوان " شرکت زن در مجامع " اضافه شد و البته فصل فتواها که در چاپ اول خیلی به اختصار برگزار شده‏ بود در چاپ دوم تکمیل شد و آنرا نیز در حقیقت یک فصل اضافی باید شمرد

برخی مطالب در چاپ دوم پس و پیش شد ، عبارات در موارد جزئی اصلاح‏ گردید ، مدارک اخبار و احادیث در پاورقیها نشان داده شد ، در آخر کتاب‏ فهرست اعلام اشخاص و کتب و اماکن را اضافه کردیم ، دو فهرست هم یکی‏ برای آیات کریمه قرآن و یکی دیگر برای احادیث و اشعار و کلمات مشهور قرار دادیم . از این رو چاپ دوم از چاپ اول بسی کاملتر و جامعتر از آب‏ در آمد و در حدود یک ثلث بر جلد اول اضافه گشت .

در چاپ سوم اضافات و اصلاحات بسیار ناچیز و مختصری صورت گرفت که قابل ذکر نبود . اکنون که چاپ جدید این کتاب منتشر می‏شود ، یک سلسله تجدید نظرهای دیگری به عمل آمد . این تجدید نظرها نیز همه از نوع اضافات و توضیحات است و کمی هم اصلاحات ، چیزی کم نشده‏ همچنانکه در جوهر مطالب کتاب نیز تغییراتی داده نشده است

مقدمه

لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است . در خود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است . علیهذا در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمی‏توان تردید کرد

پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه یکی از مظاهر لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبی است ، همچنانکه عدم جواز خلوت میان اجنبی و اجنبیه یکی دیگر از مظاهر آن است . این بحث را در پنج بخش باید رسیدگی کرد : 1 - آیا پوشش از مختصات اسلام است و پس از ظهور اسلام از مسلمین به‏ غیر مسلمین سرایت کرده است ؟ یا از مختصات اسلام و مسلمین نیست و در میان ملل دیگر قبل از اسلام نیز وجود داشته است ؟ . 2 - علت پوشش چیست ؟

چنانکه می‏دانیم در میان حیوانات هیچگونه حریمی میان جنس نر و جنس‏ ماده وجود ندارد ، آنها آزادانه با یکدیگر معاشرت می‏کنند . قاعده اولی‏ طبیعی این است که افراد انسان نیز چنین باشند . چه موجبی سبب شده که میان جنس زن و مرد حریم و حائلی به صورت‏ پوشیدگی زن یا به صورت دیگر به وجود آید ؟

اختصاص به پوشش ندارد ، در مطلق اخلاق جنسی جای چنین سؤالی هست

درباره حیا و عفاف نیز همین پرسش هست . حیوانات در مسائل جنسی احساس‏ شرم نمی‏کنند ولی در انسان بالاخص در جنس ماده حیا و شرم وجود دارد

3 - فلسفه پوشش از نظر اسلام

4 - ایرادها و اشکالها

5 - حدود پوشش اسلامی چیست ؟

آیا اسلام طرفدار پرده نشینی زن است همچنانکه لغت " حجاب " بر این‏ معنی دلالت می‏کند ، یا اسلام طرفدار این است که زن در حضور مرد بیگانه‏ بدن خود را بپوشاند بدون آنکه مجبور باشد از اجتماع کناره‏گیری کند ؟ و در صورت دوم حدود پوشش چقدر است ؟ آیا چهره و دو دست تا مچ نیز باید پوشیده شود یا ماورای چهره و دو دست باید پوشیده شود اما چهره و دو دست‏ تا مچ پوشیدنش لازم نیست ؟ و در هر حال ، آیا در اسلام مسأله‏ای به نام " حریم عفاف " وجود دارد یا نه ؟ یعنی آیا در اسلام مسأله سومی که نه " پرده نشینی " و " محبوسیت " و نه " اختلاط " باشد وجود دارد یا خیر ؟ و به عبارت دیگر آیا اسلام طرفدار جدا بودن مجامع زنان و مردان است یا نه ؟

اینها پرسشهائی است که این کتاب بدانها پاسخ می‏گوید


دانلود با لینک مستقیم


حجاب 37 ص

تحقیق و بررسی در مورد اصول 37 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق و بررسی در مورد اصول 37 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

بسمه تعالی

1.سر فصلهای مباحث اصول فقه3چیست؟

2.معرفی اجمالی کتاب اصول فقه مرحوم مظفر را بیان کنید.

3.جایگاه اصول فقه3در کتاب علامه مظفر چیست؟

4.جایگاه مسئله ضد در کتاب اصول الفقه مرحوم مظفر کجاست؟

5.عنوان مسئله ضد در کتاب چه می باشد؟

هَلِ الأَمرُ بِالشَّیئِ یَقتَضی النَّهیُ عَن ضِدِّهِ أم لا؟

6.اولین مسئله ای که در ضد بحث می شود چیست؟تحریر محل نزاع.

7.برای‌تحریر محل نزاع مرحوم مظفر در ابتدا چه کاری انجام می دهند؟

ایشان به تعریف کلمات کلیدی‌بحث یعنی ضد، اقتضاء و نهی می پردازند.

8.فرق نقیضین با ضدین از نظر علمای منطق چیست؟

نقیضین عبارتند از دو امر که یکی وجودی است و دیگری‌عدم همان وجود می باشد که باهم معانده ومنافرت دارند و در یک محل نمی توانند جمع نه شوند و نه رفع شوند. مانند انسان و لاانسان که باهم معاندند واجتماع و ارتفاعشان در یک محل ممکن نیست.ضدین عبارتند از دو امر وجودی که با هم معانده ومنافرت دارند ونمی توانند در یک محل جمع شوند اما ارتفاعشان ممکن است مانند سفید و سیاه که با هم در یک مجل جمع نمی شوند اما ارتفاعشان شدنی است.

9.دو وجه اشتراک و دو وجه افتراق بین نقیض و ضد بنویسید؟

وجه اشتراک: هر دو با شیئ دیگر معانده و تنافی‌دارند. و هر دو با طرف مقابلشان در یک محل جمع نمی شوند.

وجه افتراق: یک طرف از دو نقیض امر عدمی است ولی در ضدین هردو وجودی هستند. نقیضین قابل ارتفاع نیستند اما ضدین قاابل ارتفاع می باشند.

10.مراد علمای اصول از کلمه ضد چیست؟

مرحوم مظفر می‌فرمایند: مراد از کلمه ضد که علمای اصول در این باب به کار می‌برند شامل هر معاند و منافری‌می گردد یعنی هم نقیض منطقی را در بر می گیرد وهم ضد منطقی را. و کسی خیال نکند مراد از ضد در این مسئله ضد به معنای منطقی‌و فلسفی است.

11.ضد عام و ضد خاص از نظر اصولیون به چه معناست؟

ضد عام امر عدمی است که مراد همان نقیض منطقیون در اصطلاحات علم منطق می باشد. ضد خاص امر وجودی است که مراد همان ضد در اصطلاح منطقیون می باشد.

12.اقوال علمای اصول را در مسئله ضد بنویسید؟

قول اول: امر به شیئ مقتضی نهی از ضد نیست. قول دوم: امر به شیئ مقتضی‌نهی از ضد هست. قول دوم منقسم می شود به چند قول: کسانی که قائل به اقتضای انر بر نهی هستند الف) به دلالت مطابقی ب) به دلالت تضمنی ج) به دلالت التزامی به صورت بین بمعنی الاخص(لفظیه) یا به صورت بین بمعنی الاعم(عقلیه).

13.دلالت یعنی چه؟ اقسام آن را بنویسید؟

دلالت یعنی از علم به چیزی به چیز دیگری علم پیدا کنیم. دخان:دال، نار: مدلول، نسبت بین آن دو: دلالت. و برسه قسم است:1.طبعی: آن است که از طبع و طبیعت چیزی‌به چیز دیگری پی ببریم. مانند دلالت زردی صورت بر بیماری.2.عقلی: فقط از راه عفل به چیزی پی‌ببریم. مانند اینکه با دیدن مصنوع پی به صانع ببریم.3. وضعی: آن است که به وسیله وضع واضعی باشد. که خود بر دو قسم است: لفظی‌و غیر لفظی. لفظی همان دلالت الفاظ بر معانی موضوع له می باشد. غیر لفظی مانند دلالت علائم راهنمایی ورانندگی بر معانی خاص خود. دلالت لفظی هم به نوبه خود بر سه قسم است: بالمطابقه : با گفتن یک لفظ کل معنای موضوع له اراده می شود مانند کتابم گم شد. بالتضمن: با گفتن یک لفظ فقط یک جزء از معنای موضوع له اراده شده است مانند کتابم پاره شد. بالالتزام: با گفتن لفظ معنایی خارج از معنای موضوع له اراده شده که البته با همیشه در خارج با معنای موضوع له ملازم است مانند قلم را بیاور که همیشه با دوات همراه و ملازم است.

14.اثبات ملازمه بین دو شیئ یا به تعبیر دیگر لزوم بر چند قسم است؟

لزوم دو قسم است: بین و غیر بین. لزوم بین هم بر دو قسم است: بین بمعنی الاعم(دلالت عقلیه) و بین بمعنی الاخص(دلالت لفظیه).

لزوم بین بمعنی الاخص: با تصور ملزوم، به لازم و ملازمه پی برده شود. با تصور آتش به حرارت و ننسبت بین آن دو پی می‌بریم.

لزوم بین بمعنی الاعم: با تصور لازم و ملزوم و نسبت بین آنها به ملازمه پی می بریم. اثنین نصف الاربع. با تصور2و4ونسبت بین آن دو به ملازمه پی می بریم.

لزوم غیر بین: با تصور لازم و ملزوم ونسبت بین آن دو به ملازمه نمی رسیم بلکه برای اثبات ملازمه به دلیا مستقلی نیاز داریم. مانند تغیر عالم. وجود با تغیر ملازمه دارد با تصور تک تک آن دو و نسبت بین آن دو به این ملازمه پی نمی بریم بلکه نیاز به دلیل جداگانه ای دارد.

15.در عنوان بحث مسئله ضد اگر به جای‌کلمه(یقتضی) کلمه(یستلزم) قرار دهیم چه می شود؟

با این کار دو قول یعنی دلالت مطابقی و تضمنی از عنوان بحث خارج می شود. چون استلزام یعنی لزوم و ملازمه. ومطابقه وتضمن، ملازمه نیستند.

16.مرحوم مظفر در بکار گیری کلمه(یقتضی)یا (یستلزم)در عنوان بحث مسئله ضد چه کرده اند؟

استاد مظفر کلمه (اقتضا) را بکار برده اند تا تمام اقوال در محل بحث داخل شود. یعنی وقتی گفته می شود: آیا امر به شیئ اقتضای نهی از ضد را دارد یا نع؟ این اقتضا عام است و به معنی دلالت می باشد و هر سه نوع دلالت مطابقی ‌و تضمنی و التزامی(با دو قسمش) و دلالت عقلیه را هم شامل می شود. چون معنی اقتضا عدم الانفکاک است و در حقیقت عبارت به این معنا است: الأَمرُ بِالشَّیئِ هَل لابُدَّ مِنهُ النَّهیُ عَن ضِدِّهِ أم لا؟ که این لابدیت چه به نحو مطابقه باشد چه تضمن چه التزام باشد چه دلالت عقلیه فرقی نمی کند.

17.امر استقلالی و امر ضمنی تبعی را با مثال توضیح دهید؟

امر ب دو قسم است: امر استقلالی و امر ضمنی تبعی. امر استقلالی مثل صَلِّ مستقیما مولا به او خطاب می کند نماز بخوان. و امر ضمنی تبعی‌آن است که مولا مستقیما به او خطاب نمی کند بلکه یک امر ضمنی غیری تبعی است مثل امر به مقدمه واجب بنا به قول کسانی که می گویند مقدمه واجب، واجب است. وقتی مولا گفت صَلِّ یک امر ضمنی غیری از آن ترشح می کند به وضو. گویا مولا در کنار صَلِّ گفته تتَوَضَّأ.

18.نهی استقلالی ونهی تبعی ضمنی را با مثال توضیح دهید؟

نهی ب دو قسم است: نهی استقلالی و نهی ضمنی تبعی. نهی استقلالی‌آن است که مولا مستقلا یک شیئ را مورد خطاب نهی قرار دهد مانند لاتَکذِب. و نهی ضمنی تبعی آن است که مولا فقط گفته: لاتَشرِبِ الخَمرَ. از این نهی استقلالی مولا یک نهی ضمنی تبعی دیگری نیز فهمیده می شود که عبارت است از:لاتَجلِس عَلی مائِدَهٍ فیها خَمرٌ.

19.مراد اصولیون از نهی در عنوان بحث مسئله ضد چیست؟

مرادمان از نهی در بحث ضد، نهی ضمنی تبعی مولوی است. ما که می گوییم امر به شیئ مقتضی نهی از ضد می باشد مراد ما این است که مولا به مجرد این که گفت: صَلِّ این امر است ولی ضمنا از این امر استفاده می کنیم که مولا نهی کرده است از اضداد صلاه. یعنی نهی ضمنی مولا هم تعلق گرفته است به ترک صلاه. یعنی مولا فرموده: لاتَترُکِ الصَّلاه و لاتَشرِب و لاتَأکُل و لاتَتَکَلَّم حینَ الصَّلاه. پس مراد ما از نهی،نهی ضمنی تبعی مولوی است.

20.نظرمتقدمین ومتأخرین رادرباره معنی نهی بنویسید.

علمای متقدم می فرمایند:معنای نهی طلب الترک است ولی متأخرین می گویند:معنای نهی زجرعن الفعل ولازمه آن طلب الترک می باشد.

21.به نظرمتقدمین مطلوب ازنهی چیست؟ نظرمرحوم مظفرچیست؟

متقدمین می گویند معنای نهی طلب الترک است ولی متأخرین می گویند معنای ‌آن زجرعن الفعل است و لازمه آن طلب الترک می باشد. متقدمین به یکدیگر اشکال کرده اند که طلب ترک محال است چون ترک ، عدم ازلی است ومعنا ندارد کسی شیئ معدوم را طلب کند. لذابه جای ترک بگوییم کف النفس(خودداری).همین اختلاف باعث شد که در نهی‌یک عنوانی باب شود وآن این که اگر معنی نهی طلب است


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد اصول 37 ص

تحقیق و مقاله کامل درباره تهاجم فرهنگی 37 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق و مقاله کامل درباره تهاجم فرهنگی 37 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

بنام خدا

مقـدمه

هدف و انگیزة ما از این نوشته بیشتر جهت آشنایی خود از مقوله تهاجم فرهنگی می‌باشد و اینکه عوامل مهم آن را مورد بررسی قراردهیم و مهمترین بلای این قرن را که به هویت و اصالت همة مسلمانان خدشه وارد می‌سازد را بهتر بشناسیم و اقلاً خود را دربرابر این بلا بیمه کنیم .

پیشگفتار

برای یک ملت فاجعه‌ی فرهنگی از فاجعة اقتصادی سنگین‌تر و خسارت بارتر است یورش ذهنی از یورش نظامی بسیار بی‌رحمانه‌تر و صعب العلاج‌تر است.

مقام معظم رهبری

انقلاب اسلامی کبیر ایران گامی بزرگ به سوی شکست اسطوره‌‌ی غرب‌زدگی در سراسر جهان و اسلام بوده است.

انقلاب ایران تمام جریان غرب‌گرایی را در جهان سوم زیر سؤال کشیده راه تازه‌ای ارائه داده و برای مردم جهان فرصت اندیشیدن و باز اندیشیدن را فراهم نموده است و به روشنفکران خودباخته به طور قاطع نشان داده است که نمی‌توانند واقعیات جوامع اسلامی را به کمک دریافتهای کلیشه‌ای عاریه از غرب تغییر دهند.

بی‌شک تهاجم فرهنگی یکی از معضلات جامعه‌ی امروزی ماست و با توجه به اهمیتی که این موضوع در سرنوشت و شکل دادن فرهنگ نسل‌های آینده دارد. در این تحقیق سعی‌ شده است به طور مختصر درباره‌ی علل و عوامل ایجاد تهاجم فرهنگی و راهکارهای مبارزه با آن پرداخته شود.

چکیده تحقیق:

الف- اهداف تحقیق:

آشنایی هرچه بیشتر با فلسفه عوامل مظاهر و نتایج شوم مقوله تهاجم فرهنگی درجهت مصون ماندن از عواقب هلاکتبار هجوم فرهنگی استعمارگران.

ب – دلایل موضوع:

عملکرد کشورهای استعمارگر غرب در مستعمره‌های خود در طول یکی، دو قرن اخیر که بدون هیچ ملاحظه و وقفه‌ای در جهت محو افتخارات ملی و اعتقادات مذهبی کشورهای مسلمان تلاش کرده‌اند چرا که این تفکرات و اعتقادات را مانع اصلی وجدی مؤفقیت سرمایه‌داران غربی و بالاخص یهودی در به چنگ آوردن مخازن و منابع طبیعی، تسخیر بازارهای این کشورها می‌یافتند و نمی‌توانستند به راحتی کشورهای غیرمسلمان «مانند هند» آنها را زیر سلطه ببرند و می‌توان از دلایل موفقیت این هجوم فرهنگی به موارد زیر اشاره نمود.

غفلت‌ عامه مردم از اتفاقات اجتماعی و ترفندهای استعمارگران

سستی اعتقاد و ضعف آگاهی عامه مردم از اصول اعتقادی و افتخارات ملی ومذهبی خود و در برابر مهاجمان که با ترفندهای : 1- تحقیر فرهنگ خودی و شخصیتهای مذهبی 2- تحبیب فرهنگ غربی و شخصیتهای کاذب 3- و در نهایت انحلال مراکز فرهنگی خودی و یا حداقل تضعیف آنها عمل می‌کنند.

نتایج اصلی تحقیق:

با توجه به مظاهر و شیوه کار مهاجمان فرهنگی و عواقب هلاکتبار آن به نتایجی می‌توان رسید:

کشورهای استعمارگر در ظاهر با شعار رفاه و آسایش و آبادانی کشورهای فقیر وارد می‌شوند و در نهایت به وابستگی شدید ، مصرف‌زدگی ، فقر و بیکاری و بی‌عاری جوانان و در نهایت اضمحلال توان دفاعی ، هویت فرهنگی و محو اعتقادات ملی و مذهبی این کشورها باعث می‌شوند. که دیگر هرگز نتوانند روی پای خود ایستاده و از منابع و منافع و منافع ملی خود دفاع کنند بلکه به عنوان پیش مرگ و وسیله‌‌ی تحقق اهداف استعمارگران تبدیل می‌شوند و تسلیم محض سیاستهای استعماری شده و ذلت را به جای افتخار ملی قبول کرده ، ثروتها و منابع سرشار خود را دودستی تقدیم آنها می‌کنند .

درپایان پیشنهاداتی چند به عموم افراد جامعه و بالخص دست‌اندکاران فرهنگی ارائه می‌شود :

1ـ شناساندن و تعمیق آگاهی عامه مردم از اعتقادات و افتخارات مذهبی و ملی .

2ـ شناساندن دشمنان این اعتقادات و افتخارات و اهداف این دشمنان استعمارگر

3ـ ارائه روشها و راهکارهای عملی مبارزه و نفی تهاجمات فرهنگی استعمارگران با راهکارهایی چون احیای ارزشهای ، احیای هویتها و افتخارات ملی ـ مذهبی ، رواج سنت حسنة امر به معروف و نهی از منکر و …

تعریف واژه هایی از فرهنگ

تعریف جامعه : جامعه عبارتست از تجمع گسترده از مردم که عقاید ، آداب و سنتهای مشترکی داشته و هدف مشترکی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و مقاله کامل درباره تهاجم فرهنگی 37 ص

دانلود مقاله کامل درباره حجاب 37 ص

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره حجاب 37 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

پیشگفتار

ریشه بیشتر انحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان باید جستجو کرد . فکر این نسل از نظر مذهبی آنچنانکه باید راهنمائی‏ نشده است و از این نظر فوق العاده نیازمند است

اگر مشکلی در رهنمائی این نسل باشد بیشتر در فهمیدن زبان و منطق او و روبرو شدن با او با منطق و زبان خودش است . و در اینوقت است که هر کسی احساس می‏کند این نسل ، برخلاف آنچه ابتدا به نظر می‏رسد ، لجوج نیست‏ ، آمادگی زیادی برای دریافت حقایق دینی دارد

هدف نویسنده و همچنین هدف گروه روشنفکر و متدین انجمن اسلامی پزشکان‏ از طرح و بحث و نشر " مسأله حجاب " اینست که احساس شد گذشته از انحرافات عملی فراوانی که در زمینه حجاب به وجود آمده این مسأله و سایر مسائل مربوط به زن وسیله‏ای شده در دست یک عده افراد ناپاک و مزدور صفت که از این پایگاه علیه دین مقدس اسلام جار و جنجال تبلیغاتی راه‏ بیندازند . بدیهی است در شرایط موجود که نسل جوان از جنبه مذهبی به قدر کافی راهنمائی نمی‏شود این تبلیغات آثار شوم خود را می‏بخشد

این بنده خدا را سپاسگزار است که احساس می‏کند فعالیتهای قلمی ناقابل‏ او در این میدان ، چه جرائد و مجلات و چه به وسیله این کتاب ، اثر نیک‏ محسوسی داشته است . تا آنجا که اطلاع دارد نشر این کتاب تأثیر فراوانی‏ در اصلاح عقاید و افکار این نسل داشته است ، حتی بعضی از بانوان به اصطلاح‏ متجدد عملا در وضع خود تجدید نظر کرده‏اند

بدون شک پدیده " برهنگی " بیماری عصر ما است . دیر یا زود این‏ پدیده به عنوان یک " بیماری " شناخته خواهد شد . فرضا ما کورکورانه از غرب تقلید کنیم ، خود پیشتازان غربی ماهیت این پدیده را اعلام خواهند کرد . ولی ما اگر به انتظار اعلام آنها بنشینیم می‏ترسم خیلی دیر شده باشد . اگر می‏خواهید ببینید کار برهنگی در غرب به کجا رسیده و فریاد چه کسانی‏ را بلند کرده است این قسمت از نامه یکی از هنرپیشگان معروف جهان را به‏ دخترش که به قول خودش چهل سال مردم روی زمین را خندانده است بخوانید

این نامه مثل معروف عامیانه خودمان را به یاد می‏آورد : " عزا چه عزائی‏ است که مرده شوی هم گریه می‏کند "

او پس از آنکه به دخترش اجازه می‏دهد " فقط به خاطر هنر می‏توان لخت‏ و عریان به روی صحنه رفت " و تأکید می‏کند که این لختی منحصرا در روی‏ صحنه و برای ضرورت هنر باشد ، می‏نویسد :

" . . . برهنگی بیماری عصر ما است . من پیرمردم و شاید حرفهای‏ خنده‏آور بزنم . اما به گمان من تن عریان تو باید از آن کسی باشد که روح‏ عریانش را دوست می‏داری . بد نیست اگر اندیشه تو در این باره مال ده‏ سال پیش باشد ، مال دوران پوشیدگی . نترس این ده سال ترا پیرتر نخواهد کرد . به هر حال امیدوارم تو آخرین کسی باشی که تبعه جزیره لختی‏ها بشوی . . "

نویسنده این نامه به داشتن بعضی افکار انسانی معروف است . این سخنان وی نشانه دیگری است از بهره‏مند بودن او از برخی افکار انسانی همانطور که در مقدمه چاپ اول این کتاب به اطلاع خوانندگان محترم رسید ، محتوای اصلی و اولی این کتاب ، یک سلسله بحثها و درسها بوده است که‏ در جلسات انجمن اسلامی پزشکان القا شده است و پس از استخراج از ضبط صوت و تنظیم و اصلاح عبارات و اضافه برخی از مطالب به صورت کتاب در آمده است .

در چاپ دوم ، تجدید نظرهائی نسبت به چاپ اول به عمل آمد و در مقدمه‏ آن چاپ متذکر شدیم که در تجدید نظر هیچ مطلبی حذف نگردید بلکه یک‏ سلسله مطالب اضافه شد . مطالب اضافی غالبا مطلب مستقلی نیست ، تتمیم‏ و تکمیل است برآنچه در چاپ اول بوده و لهذا ضمن فصول کتاب گنجانیده‏ شده است . فقط یک فصل در آخر کتاب تحت عنوان " شرکت زن در مجامع " اضافه شد و البته فصل فتواها که در چاپ اول خیلی به اختصار برگزار شده‏ بود در چاپ دوم تکمیل شد و آنرا نیز در حقیقت یک فصل اضافی باید شمرد

برخی مطالب در چاپ دوم پس و پیش شد ، عبارات در موارد جزئی اصلاح‏ گردید ، مدارک اخبار و احادیث در پاورقیها نشان داده شد ، در آخر کتاب‏ فهرست اعلام اشخاص و کتب و اماکن را اضافه کردیم ، دو فهرست هم یکی‏ برای آیات کریمه قرآن و یکی دیگر برای احادیث و اشعار و کلمات مشهور قرار دادیم . از این رو چاپ دوم از چاپ اول بسی کاملتر و جامعتر از آب‏ در آمد و در حدود یک ثلث بر جلد اول اضافه گشت .

در چاپ سوم اضافات و اصلاحات بسیار ناچیز و مختصری صورت گرفت که قابل ذکر نبود . اکنون که چاپ جدید این کتاب منتشر می‏شود ، یک سلسله تجدید نظرهای دیگری به عمل آمد . این تجدید نظرها نیز همه از نوع اضافات و توضیحات است و کمی هم اصلاحات ، چیزی کم نشده‏ همچنانکه در جوهر مطالب کتاب نیز تغییراتی داده نشده است

مقدمه

لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است . در خود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است . علیهذا در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمی‏توان تردید کرد

پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه یکی از مظاهر لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبی است ، همچنانکه عدم جواز خلوت میان اجنبی و اجنبیه یکی دیگر از مظاهر آن است . این بحث را در پنج بخش باید رسیدگی کرد : 1 - آیا پوشش از مختصات اسلام است و پس از ظهور اسلام از مسلمین به‏ غیر مسلمین سرایت کرده است ؟ یا از مختصات اسلام و مسلمین نیست و در میان ملل دیگر قبل از اسلام نیز وجود داشته است ؟ . 2 - علت پوشش چیست ؟

چنانکه می‏دانیم در میان حیوانات هیچگونه حریمی میان جنس نر و جنس‏ ماده وجود ندارد ، آنها آزادانه با یکدیگر معاشرت می‏کنند . قاعده اولی‏ طبیعی این است که افراد انسان نیز چنین باشند . چه موجبی سبب شده که میان جنس زن و مرد حریم و حائلی به صورت‏ پوشیدگی زن یا به صورت دیگر به وجود آید ؟

اختصاص به پوشش ندارد ، در مطلق اخلاق جنسی جای چنین سؤالی هست

درباره حیا و عفاف نیز همین پرسش هست . حیوانات در مسائل جنسی احساس‏ شرم نمی‏کنند ولی در انسان بالاخص در جنس ماده حیا و شرم وجود دارد

3 - فلسفه پوشش از نظر اسلام

4 - ایرادها و اشکالها

5 - حدود پوشش اسلامی چیست ؟

آیا اسلام طرفدار پرده نشینی زن است همچنانکه لغت " حجاب " بر این‏ معنی دلالت می‏کند ، یا اسلام طرفدار این است که زن در حضور مرد بیگانه‏ بدن خود را بپوشاند بدون آنکه مجبور باشد از اجتماع کناره‏گیری کند ؟ و در صورت دوم حدود پوشش چقدر است ؟ آیا چهره و دو دست تا مچ نیز باید پوشیده شود یا ماورای چهره و دو دست باید پوشیده شود اما چهره و دو دست‏ تا مچ پوشیدنش لازم نیست ؟ و در هر حال ، آیا در اسلام مسأله‏ای به نام " حریم عفاف " وجود دارد یا نه ؟ یعنی آیا در اسلام مسأله سومی که نه " پرده نشینی " و " محبوسیت " و نه " اختلاط " باشد وجود دارد یا خیر ؟ و به عبارت دیگر آیا اسلام طرفدار جدا بودن مجامع زنان و مردان است یا نه ؟

اینها پرسشهائی است که این کتاب بدانها پاسخ می‏گوید

بخش اول تاریخچه حجاب :

1 - آیا در میان ملل دیگر قبل از اسلام حجاب بوده است ؟

2 - وضع حجاب در جاهلیت عرب

3 - حجاب در قوم یهود

4 - حجاب در ایران باستان

5 - حجاب در هند

تاریخچه حجاب

اطلاع من از جنبه تاریخی کامل نیست . اطلاع تاریخی ما آنگاه کامل است‏ که بتوانیم درباره همه مللی که قبل از اسلام بوده‏اند اظهار نظر کنیم . قدر مسلم اینست که قبل از اسلام در میان بعضی ملل حجاب وجود داشته است

تا آنجا که من در کتابهای مربوطه خوانده‏ام در ایران باستان و در میان‏ قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده‏ سخت‏تر بوده است . اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به‏ وسیله اسلام در عرب پیدا شده است

ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 " تاریخ تمدن " ( ترجمه فارسی ) راجع‏ به قوم یهود و قانون تلمود می‏نویسد :

" اگر زنی به نقض قانون یهود می‏پرداخت چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می‏رفت و یا در شارع عام نخ می‏رشت یا با هر سنخی‏ از مردان درد دل می‏کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه‏اش تکلم‏ می‏نمود همسایگانش می‏توانستند سخنان او را بشنوند ، در آن صورت مرد حق‏ داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد "

علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی چنانکه‏ بعدا شرح خواهیم داد بسی سخت‏تر و مشکلتر بوده است

در جلد اول " تاریخ تمدن " صفحه 552 راجع به ایرانیان قدیم می‏گوید :

" در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با کمال آزادی و با روی‏ گشاده در میان مردم آمد و شد می‏کردند . . . "

آنگاه چنین می‏گوید : " پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد

زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی‏ خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر ، گوشه‏نشینی زمان حیض که‏ برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان‏ را فرا گرفت ، و این امر خود مبنای پرده‏پوشی در میان مسلمانان به شمار می‏رود . زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان‏ روپوش دارد از خانه بیرون بیایند ، و هرگز به آنان اجازه داده نمی‏شد که‏ آشکارا با مردان آمیزش کنند . زنان


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره حجاب 37 ص