CRM برگرفته از عبارت CustomerRelationship management بوده و در ایران با نام مدیریت ارتباط بامشتری شناخته میشود تعاریف مختلفی از CRM توسط افراد دانشگاهی و کسب و کار ارائه شده است ،گروهی CRM را استراتژی ، برخی فناوری ، بعضیها فرآیند ودستهای دیگر آن را سیستم اطلاعاتی به شمار میآورند .(Thomposon , 2004) در اینجا چند مورد از تعاریف CRM ارائه شده است :
- مدیریت ارتباط بامشتری واژهای برای مجموعهی متدولوژیها ، فرآیندها ، نرم افزار و سیستمهایی است که به موسسات و شرکتها در مدیریت شوند و سازمان یافته ارتباط با مشتریانشان کمک میکند (Brnett 2001)
مدیریت ارتباط بامشتری یعنی ایجاد و حفظ ارتباط مشخص شده با مشتریان سود آور ، از طریق استفاده مناسب از فناوریهای اطلاعات وارتباطات (Payne, 2000)
مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان یک فرآیند ، متشکل از نظارت بر مشتری ( مثل جمع آوری دادههای مناسب آنان ) مدیریت و ارزشیابی دادهها و نهایتاً ایجاد مزیت واقعی از اطلاعات استخراج شده در تعاملات آنان است .(Hampt & swatman 2002)
مدیریت ارتباط با مشتری تشکیل است از فرآیندهایی که با شرکت برای سازماندهی و راه و رسم ارتباطاتشان با مشتریان جاری و آیندهشان استفاده میکنند .
مدیریت ارتباط بامشتری نوعی استراتژی سازمانی جهت ایجاد و حفظ ارتباطات بلند مدت و سودآور با مشتریان است. برنامههای موفق CRM با فلسفه سازمانی که فعالیتها خود را حول نیازهای مشتریان یکپارچه میکند شروع میشود . ( حیدری 1385)
ایجاد ارتباط با تک تک مشتریان ارزشمند از طریق استفاده موثر از اطلاعات حسابهای مشتری (Kotler 2003)
مدیریت ارتباط با مشتری فرآیند فرا وظیفهای است که هدف آن ارتقاء ارزش مشتری با یکپارچه نمودن فناوری اطلاعات و استراتژیهای بازاریابی است (فاطری 1385)
فرآیند CRM یک فرآیند سیستماتیک جهت مدیریت ارتباط با مشتری از آغار ارتباط تا انتهای آن با توجه به همه محلهای تماس بامشتری از آغاز ارتباط تا افقهای آن با توجه به همه محلهای تماس با مشتری جهت حداکثر نمودن ارزش ارتباط . نگرش فرآیندی ارتباط بامشتری با دو مفهوم کلیدی ارزش مشتری و فقط مشتری در ارتباط است .
سوء نیت بر جنبههای تکنولوژی مدیریت ارتباط با مشتری تمرکز نموده آن را مجموعهای از عملیات قلمداد نموده است (Svift , 2001)
CRM بخشی از استراتژی یک سازمان جهت شناسایی مشتریان ، راضی نگهداشتن آنها وتبدیل آنها به مشتری دائمی میباشد .
CRM نوعی استراتژی بازاریابی است که هدف آن صرفاً به بالا بردن معاملات که در حقیقت بالا بردن سود دهی بطور مقطعی می باشد محدود نمیگردد بلکه CRM سعی دارد به دیدگاههای منحصر به فرد و یکپارچه از مشتری و یک راه حل مشتری مدارانه دست یابد که باعث بالا رفتن رضایت مشتری و افزایش سود شرکت در بلندمدت میباشد .
مدیریت ارتباط با مشتری یک مدل سازمانی مشتری گراست که به طور ساختار یافتهای از اطلاعات مشتری برای خلق یک راهبرد سفارشی استفاده می کند با مدیریت ارتباط با مشتری میتوان نیازها و خواستههای مشتری را حتی پیش از آنکه بیان شوند ،شناسایی نمود و به کمک این مزیت رقابتی میزان وفاداری مشتری را افزایش و هزینههای عملیاتی و خدماتی را کاهش داد .
مدیریت ارتباط با مشتری رابطه صمیمی با مشتری را با صرفهجویی اقتصادی ترکیب میکند و سازمان را قادر میسازد تا روابط نزدیکی بین نمایندگان کسب وکار و مشتریانشان برقرار سازد .
بامدیریت ارتباط با مشتریان بدون توجه به کانال سازمانی به صورت یکسان و یکنواخت برخورد میشود .(Reynolds 2002)
با توجه به تعاریف ذکر شده ، مدیریت ارتباط با مشتری به طور کلی فرآیند طراحی یک سازمان پیرامون مشتریان میباشد .CRM در سطح عملیاتی مثل ایجاد و توسعه نرم افزارهای کاربردی فروش ،بازاریابی و ادغام آنها را بررسی میکند و در سطح دیگر نحوه ایجاد و حفظ ارتباطات بلند مدت ، چگونگی تدوین استراتژیها و سیاستهای نیل به آن را در نظر دارد . با CRM میتوان نیازها و خواستههای مشتری را، حتی پیش از آنکه بیان شود ، شناسایی نمود . با استفاده از این مزیت سازمانها قادر به افزایش میزان وفاداری مشتری ،ایجاد درآمد بیشتر کاهش هزینههای خدماتی و عملیاتی میشوند . CRM همانطور که در تعاریف بیان شد رویکردی در سطح کل سازمان است ، نه فقط در بدست آوردن و به کارگیری آگاهی درباره مشتریان بلکه در بهبود بخشیدن و خود کار سازی فرآیندهای کاری که به مشتریان ،تامین کنندگان و کارکنان سازمان ارائه ارزش میکند .
تحقق اصول CRM در یک سازمان ، تنها با بکارگیری ابزارها ، تکنولوژی ، روالهای مناسب ممکن میباشد که این امر منجر به بالا رفتن ارتباط سازمان بامشتری و بالا رفتن میزان فروش میگردد . بنابراین CRM تکنولوژی محض نمیباشد بلکه اصول کلی فلسه کسب و کار را نیز در بر می گیرد .
ادبیات نظری و پیشینه مدیریت ارتباط با مشتری - 120 صفحه CRM + doc