روند: از هر عضله ای میتوان نمونهبرداری کرد ولی به منظور جلوگیری از تنوع در عضلات و قسمتهای مختلف از یک عضله خاص مورد نیاز است عضله glvteal و میانی معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد. محدوده 5/2 cm2 از پوست جدا میشود تراشیده شده و برای روند استریل آماده میشود. بخش آماده شده محلول به خود عضله تزریق نمیشود یک شکاف یک سانتیمتری درداخل پوست و در صورت نیاز و ضخیم بودن عشا در آن ایجاد میشود ابزار بافت برداری شامل یک سوزن بیرونی یک سیلندر برش دنده داخلی و Stylettc و سوزنی که همراه با سیلندر برش دهنده است در میان شکاف فشار داده میشود و به داخل عضله میرود سیلندر برش دهنده به صورت جزی بیرون کشیده میشود تا قسمت کناری سوزن را نشان دهد. که بعد آن را با فشار به عضله وارد خواهند ساخت این باعث میشود که قسمت کوچکی از عضله وارد پنجره کناری شود و درون حفره سوزنی جای بگیرد که بعد با فشار کامل سیلندر برش دهنده به داخل کاملاً بریده خواهد شد. این کار را چند بار تکرار میکنیم تا 20 و m از عضله را نمونهبرداری کنیم سپس سوزن را بیرون میآورند و از دسته آن برای جدا کردن نمونه از سوزن استفاده میکنند میتوان این زخم را بخیه زد ولی در حالیکه تنها یک برش کوچک صورت گرفته است چنین کاری لازم نیست .
آماده سازی نمونه :
سپس نمونهها را برای hixtochemical آماده میکننند حتی برای biochemical و مطالعات فراساختاری نمونههای hixtochemica به شکل قسمتی متقاطع و یخ زده داخل نیتروژن مایع قرار میگیرد. پس از برش، قسمتها رنگ میشوند تا نوع انقباض مشخص شود. همین طور ظرفیت اکسایش و توان گلیکولئیک آن هم مورد بررسی قرار میگیرد. برای بررسی biochemical خون و نسوج متصل جدا میشوند و نمونه داخل نیتروژن مایع برای آماده سازی بعد قرار میگیرد. برای مطالعات فراساختاری بخشی از تار عضلانی از نمونه جدا میشود و داخل یک ثابت کننده قرار میگیرد
نتایج
خواننده به متن برای تشریح جزئی نتایج مطالعات بافت برداری عضلانی مراجعه کند.
تحلیل مایع زلالی مفصلی synovial flvid
جمعآوری و تحلیل مایع سینویال مفصلی یک عملکرد کلینکی مرسوم است. نمایش اصلی معمولاً تفاوت بین یک شرایط عفونی و شرایط غیرعفونی باشد. این روند بیشتر مواقع در محل اتصالات صورت میگیرد و البته به میزانی کمتر برای پوششهای تاندون و کیسه های آن نوع ارزیابی مورد نیاز بستگی به شرایط مورد نیاز دارد و بنابراین جمعآوری کاملاً استریل و ارزیابی آن برای همه نمونه ما ضروری نیست.
روند : نمونهها میبایست همیشه تحت شرایط استریل جمعآوری شوند تا مانع از عفونت شود. هنگامی که یک ارزیابی مطالعه باکتریایی ضروری است ولی بایست از آلودگی تصادفی جلوگیری کرد یک روند کاملاً استریل با کلاه، ماسک، روپوش بلند و قسمتهای پوشیده شده به کار گرفته میشود. جمعآوری معمولاً همراه با ایستادن است صورت میگیرد گرچه بیهوشی عمومی هنگامی که دام بیمار همکاری نمیکند و هنگام انجام یک روند کاملاً استریل ضروری است.
آماده سازی محیط و اندازه سوزن برای بیهوشی موضعی حفره مفصلی است. روند جمعآوری کاملاً استریل در ضمیمه، شرح داده شده است. بنابراین اولیه بخشی از بیرون کشیده را میتوان برای مطالعه باکتریایی به کار گرفت برای نماندن شانسی برای آلودگی تصادفی سرنگ میبایست هنگام ورود به بدن به سر سوزن متصل شود. پس از وارد ساختن سوزن همراه سرنگ متصل نمونه به آرامی بیرون کشیده میشود. و سرنگ بیرون آمده و سر آن را رویش میگذاریم یک سرنگ جدید به سوزن متصل است و مایع سینویال بیشتری برای محاسبات باقی مانده جمعآوری شده است.
مدیریت نمونه : مدیریت نمونهها برای مطالعههای باکتریایی در ضمیمه C شرح داده شده است. راهی که طی آن با نمونه برخورد خواهد شد بستگی به نوع ارگانیسم های مورد انتظار و تاخیر قبل از پروسه دارد. اگر تاخیر مورد انتظار باشد یک عامل انتقال مناسب مورد استفاده قرار میگیرد.
تشخیصهایی که میتواند روی نمونه باقی مانده صورت بگیرد شامل ظاهر، حجم، شکل توده، پروتئین، غلظت، کیفیت تعلیق ماده بزاقی، سلول شناسی آنزیمها و تحلیل اجزا است. یک ارزیابی معمول از یک نمونه شامل تشخیص ظاهر، حجم، شکل توده، پروتئین، غلظت سلول شناسی است. نمونه را برای ظاهرش آن موقع جمع آوری مورد ارزیابی قرار میدهند. توانایی لخته شدن مایع سینویال هم در لوله جمع شده مورد بررسی قرار میگیرد وسیکوزیته، پروتئین و ارزشهای خون شناسی بررسی این مایع سینویال قرار گرفته در لوله همراه با EDTA مورد بررسی و محاسبه قرار میگیرد خیلی راخت میتوان با قرار دادن چند قطره از مایع سینویال بین انگشت اول و انگشت شصت به خوبی تخمین زد که مایع چه مقدار میتواند بیرون بماند. این لخته موسین برای نمونه EDTA هدایت میشود.
نتایج : بعضی رفرنسها برای پارامترهایی که معمولاً برای ارزیابی مایع سینویال مفصلی مورد استفاده قرار می گیرند در جدول 1-5 آمده است. از مایع به عنوان یک نمونه استفاده کنید به عنوان یک قانون کلی مایع سینویال مفصلی در مواردی از مسمویت عفونی همراه با میزان سلول هستهای شده افزایش یافته است همچنین غلظت پروتئین و نسبت نوترونیل و تمایل به لخته شدن، تیرگی کاهش وسیکوزیته و کیفیت حالت بزاقی و حضور انواع باکتریها از جمله همین موارد است. باکتریها همیشه در یک قابل رویت نیستند و معمولاً رشد آنها در طبیعت متصل میشود چرا که آنتی بیونیکهایی در قسمت مفصلی حضور دارند که باعث جدا شدن باکتریها از غشا مفصلی میشود.
سیتگرافی Scintigraphy
مواقع بسیاری هست که دلیل لنگش توسط آزمایشات معمول فیزیکی ورادیوگرافی مشخص نمی شود البته این موارد گاهی اوقات به دلیل عدم وجودتجربه یا عدم همکاری بیمار است اصلی ترین دلیل آن عدم تشخیص محل دقیق درد توسط بیهوشی تشخیص یا به دلیل قرار گرفتن آن محل در عمق نسوجی رویه بدن است که بیهوشی، لمس کردن بیفایده خواهد بود. Scintigraphy برای ارزیابی لنگش در سال 1977 معرفی شده و از آن پس ارزش آن به عنوان یک تکنیک عکسبرداری در موارد دشوار تایید شده است Scintigraphy متشکل از تزریق وریدی یک داروی ساتع کننده اشعه گاما است که فعالیت آن هنگام توزیع در تمام بدن توسط کریستال پدید سدیم قرار گرفته روی دروبین گاما با یک ابزاری چشمکزن دستی کوچک یا نقطعه شمار مورد تشخیص قرار میگیرد این داروی رادیویی شامل یک گروه، رادیونوکلید هماره با تعقیب کننده بافت میباشد.
این رادیو نوکلید تکنیوم 99 است Technetivm
روند: بیمار باید به شکل مناسب آبدیده شود از آنجا که مواد بیهوش کننده تشخیص مورد استفاده قرار گرفتهسات باید یک فاصله زمانی حداقل 3 روز بین بیهوشی و Scintigraphy وجود داشته باشد که چه این فاصله میتواند با استفاده از کاهش یابد. میزان تزریق داوری رادیویی بین 2 تا 8 mB/kg برای چشمکزدن دستی و مصرف دوربین گاما است(به ترتیب). استفاده آن به همراه سرنگ و دستکش خواهند بود تصویر 30 دقیقه بعد برای اسکن فاز 2 و 2 تا 3 ساعت بعد برای اسکن فاز 3 به کار میرود و حاصل میشود همه تصاویر با مهار مناسب است صورت میگیرد یا درحالت ایستاده در حالت تسکین و یا بیهوشی برای اسبهایی با طبیعت خوب و مناسب (رام و آرام) تصویر بردرای ازاعضای پایینی با ایستادن اسب انجام میشود. و در صورت نیاز آزمایش اعظای بالایی و البته برای اسبهای چموش که همکاری نمیکنند یا نمیتوانند ایستاده آزمایش شوند بکار می رود. که چهاسکنهای بسیاری برای ارزیابی یک جراحت که قبلاً توسط رادیوگرافی مشخص میشده است. به کار میرود. در بسیاری از موارد رادیوگرافی پس از تشخیص یک منطقه با افزایش فعالیت توسط Scintigraphy به کار میرود.
جمع آوری اطلاعات تا زمانیکه تعداد مشخص از شمارهها و محاسبه کردند ادامه می یابد بر اساس تجهیزات، اطلاعات رو به جلو خواهد رفت و به شکل Scintigraphy نمایش مییابد یا اینکه به شکل یک سری هیستوگرافی متقارن چپ و راست دیده خواهد شد. تکنیکهای دقیق با توجه به تجهیزات و موسه متفاوت خواهد بود و اینجا مورد بحث قرار نمیگیرد.
نتایج : باید به خاطر داشته باشیم که Scintigraphy مدلهایی را مشخص میسازد که به دلیل جریان خون بالا فعالیتی متابولیک افزایش استخوان یا هر دوی آنها فعالیت رادیواکتیویته بیشتر شده است و محل هایی که این فعالیت به دلیل کاهش پارامترهای قبلاً ذکر شده مثل هنگامیکه شکستگی استخوان وجود دارد دچار کاهش فعالیت شده است گرچه محلهای بسیاری وجود دارد که Scintigraphy آن را نشان میدهد بعضی از شرایط ویژه کلینیکی که میتواندبا اطلاعات حاصل شده از اسکن استخوان حاصل آید در زیرمیآید.
• فشار : یا شکستگی ناقص: شکستگیها در استخوانهای قدامی طویل و استخوانهای سوم دست، معمولاً در رادیوگرافی در مراحل اولیه دیده نمی شود و تشخیص محل با استفاده از رادیوگرافی خیلی دشوار و اغلب غیرممکن است. شکستگیهای فشاری (ترک خوردگی) در قسمتهایی خاص از استخوان رخ میدهد که این مورد طبق بارهای مکانیکی اصلی خواهد بود شکستگیهای مشابه هم میتواند شامل استخوانهای کوچک دست و پا شود.
• سندرم استخوان نادی: این یک سندرم گیج کنندهاست که در آن Scintigraphy خیلی موثر است و به تصمیمگیری کمک بسیاری میکند که چه دلیلی باعث ایجاد درد شده است و اینکه آیا قسمتهای نرم شامل استخوانهای کوچک کنجدی وجود دارد یا نه.
• تورم استخوان سوم انگشت این یک مشکل معمولی است وScintigraphy می تواند افزایش فعالیت استخوان را پیش از تغییرات رادیوگرافی و توسعه آن نشان دهد و همین طور یک حالت از فعالیت تغییرات رادیوگرافی را تعریف کند.
•ورم مفاصل : ورم مفاصل به صورت عفونی و افزایش فعالیت را در نتیجه افزایش جریان خون نشان می دهد و بعد هم در نتیجه افزایش فعالیت استخوان.
• ستون فقرات : اسبهای کاری معمولاً به دلیل درد همراه با ورم مفاصل کمر یا افزایش وضعیت خار مانند در پشت دچار معلولیت میشوند تشخیص این سندرم اغلب کار سختی است و اغلب اهمیت تغییرات رادیوگرافی ناشناخته است.
Scintigraphy همراه با تشخیص فعالیت استخوان در فراهم ساختن تغییرات رادیوگرافیکی کلینیکی اهمیت دارد.
• محلهای اتصال رباطها و تاندولها روی استخوان مصدومیت برای این محلها باعث التهاب بافتهای نرم و بخش های مرکزی تولید استخوان میشود که توسط رادیوگرافی قابل رویتاست اگر محل مصدومیت قابل تشخیص باشد Scintigraphy میتواند چنین محلهایی را مورد تشخیص قرار دهد و وضعیت فعالیت موچود استخوان را که در رادیوگرافی دیده شده است تشخیص دهد کاملاً مشخص است که تغییر اسکنهای استخوان ممکن است با اشتباه همراه باشد اغلب با تشخیص ناردست همه قسمتهای افزایشی فعالیت که به آن «نقاط گرم» می گویند.
تحلیل حرکت غیرتهاجمی noninvasive
گرچه آزمایش ساده بصری از یورتمه رفتن یا لنگش اسب از اهمیت بسیاری برخوردار است. چشمان انسان در دیدن آنچه در حال وقوع سریع است ناتوان خواهد بود خوشبختانه تکنولوژی های بسیاری برای تحلیل یورتمه سواری از طریق آزمایشات کلینیکی حاصل شده است. تاکنون چنین تکنولوژیها محدود به آزمایشات آزمایشگاهی بود که دلیل آن هم هزینه این تغیرات بوده است همین طور دشوار بودن حصول کارشناسی در تعیین آنچه رخ داده زمان مورد نیاز برای توسعه روشهای مختلف و فراهم ساختن پایگاه دادهها.
تحلیل بیومکانیکی
نیروهای خلق شده در برخورد سم- زمین نیروهایی که به هنگام برخورد سم با زمین خلق میشود نیروی عکس العمل زیمن (GRF) به وسیله صفحات نیرو، نعلها، زین بر ساسا ابزار در دسترس قابل محاسبه خودهد بود. GRF به حالتهای عمودی، افقی و اجزای طولی تقسیم می شود شده است. برای مقایسهای ساده هر نتایج برای یک میزان حجم بدن مشخص و مدت زمان خاص محاسبه می شود. برای صفحات میبایست در یک محل حضور داشته باشیم این عیب وجود دارد که باید سمها به درستی با صفحات برخورد کند عملکردی که 50 درصد درست از آب دربیاید واین میزان با افزایش سرعت کاهش مییابد با استفاده از صفحات متصل به هم گاهی اوقات ممکن است که دو یا چند عضو در یک زمان در سیستم حضور داشته باشند گرچه بعضی از مقادیر برای ارزیابی لنگش نشان داده شده است محدودیتهایی برای استفاده آنها در شرایط آزمایشگاهی وجود دارد محلهای ابزاری مشکل اصلی را به هنگام برخورد با سطح زمین پدید آوردهاند پس از غلبه بر مشکلات اولیه نعل نیرو حالا پیشرفت کرده است و برای ارزیابی حالت یورتمه با لنگش مورد استفاده قرار میگیرد.
یکازین حساس به فشار مواردی را برای چهار عضو ثبت میکند و اطلاعات دیگری در خصوص فاصله بین قرار گرفتن اعضا ارائه میدهد. این زین نیرو به عنوان سیستم تحلیلی یورتمه Kaegieqninc مورد استفاده قرار میگیرد این سیستم شامل یک سری حسگر قرار گرفته در خطوط موازی در یک بخش محاسبه شده است که روی آن یک صفحه لاستیکی قرار دارد این روند شامل حرکت مستقیم اسب روی آن قسمت میباشد تا اینکه تعداد مشخصی از حرکات ثبت شود. سپس این اطلاعات توسط کامپیوتر بررسی میشود فعالیتهای اولیه روی زخمهای اعضای بایستی مثل سندرم استخوان نادی صورت گرفته است.
شتاب سنجها: شتاب سنجها دستگاههای هستند که شتاب را مورد محاسبه قرار میدهند و بخشهایی خاص از اعضا یا بدن را بنمایش میگذارند بسته به پیچیدگی های این موارد اطلاعات میتواند برای برای بیش از یک مورد از این محورها حاصل آید و این اطلاعات برای حصول نیروهای حاصل از تغییر سرعت مورد استفاده خواهد بود در حال حاضر کاربرد آنها برای ارزیابی یورتمه رفتن و لنگش محدود است.
زوایه سنجی الکتریکی: این دستگاه تغییر در زاویه اتصال را به استفاده از یک Potentiometer قرار گرفته در محور چرخشی یک مفصل اندازه میگیرد. این تجهیزات ارزان قیمت هستند و سیگنال آن میتواند توسط یک ثبت کننده روی صفحه یا انتقال دهنده رادیوتلهمتری ذخیره شود این روش را میتوان برای یک یا چند نقطه مورد استفاده قرار داد.
سینماتوگرافی و ویدئوگرافی با سرعت بالا
سینماتوپوگرافی و ویدئوگرافی سرعت بالا با کمک بسیاری به بررسی متغیرهای حرکتی یورتمه رفتن توسط ثبت وقایع تحلیلی میکند سینماتوگرافی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است و مزایا و معایب آن یک عامل ثبت است. این روند به مرور پیچیدهتر و پیشرفتهتر شده دستگاههای «تراکی» ویدئوگرافی که مزایای بسیاری دارد به دیو بازگشت بلافاصله مورد استفاده قرار گرتفند واین موارد برای تحلیل یورتمه سواری مناسب ذکر شده است.
گرچه توانایی ثبت وتحلیل یورتمه سواری به هنگامیکه اسب در حال تمرین در محیط طبیعی خود است امری مناسب میباشد دشواری حصول موقعیت بهینه و تمایل به محدودیتهای دوربین از میزان اطلاعات حاصل میکاهد. استاندارد کردن موارد ثبت شده هم میتواند همراه با کنترل محیط یا استاندارد از تردمیل باشد.
سیستمهای الکترنیکی نوری: ثبت اتوماتیک و تحلیل زوایای و موقعیتهای بخشهای خاصی از بدن با استفاده از تکنولوژیی که نشان دهنده موقعیت اعضای بدن است، امکان پذیر خواهد بود. این علائم در موقعیتهای خاصی قرار گرفتهاند و به عنوان فعال و غیرفعال در نظر گرفته میشوند به ترتیب 3- CODA و سیستمهای Selspet برای اسبها مورد استفاده قرار میگیرند و هر دو نیازمند حضور دیودهای ساتع کنده نور روی اعضای بدن یا عمل به عنوان علامت گذار هستند. سیستم Selspet برای آزمایش حرکت در شرایط طبیعی و اسبهایی که میلنگند به کار میرود.
دمانگاری: دمانگاری یک روش غیرهجومی است که امواج ساتع شده مادون قرمز را ثبت و محاسبه میکند. موارد تصویری ثبت شده به عنوان ترموگراف خوانده میشود. این امواج ساتع شده به صورت متصل یا غیرمتصل دریافت خواهد شد. مورد متصل توط کریستالهای مایع در یک فضای قابل تغییر به کار گرفته میشود. این کریستالها شکل و رنگ را مطابق با دمای رخ داده تغییر میدهند دمانگاری غیر اتصالی از یک دماسنج مادون قرمز با یک دوربین برای ثبت امواج استفاده می کند دماسنج دما را درنقطهای خاص محاسبه میکند و یا با تجهیزاتی خاص اختلاف دمای بین دو نقطه مورد محاسبه قرار میگیرد. دوربین ابزاری پیچیدهتر است و از اشعه برای داشتن یک تصویر سیاه و سفید استفاده میکند دوربین مادون قرمز یکی از مهمترین تکنولوژیهایی است که بین پوسته و ابزاری غیرضروری ارتباط برقرار میکند و به دلیل اینکه قسمتها به جای نقاطی خاص میتوانند به تصویر کشیده شوند یک توموگرام مشخص خواهد شد.
دمای پوست بستگی به عوامل بسیاری از جمله تامین خون، متابولیسم بافت طول پوش مویی، دمای محیط، تاثیر دارد روی سیستم رگها و انرژی تشعشعی بیرون دارد. برای کنترل این عوامل خارجی اضافی تصویر سازی می بایست تحت پوشش به مورد اجرا گذاشته شود و خارج از خورشید و کشش های صورت پذیرد. اسب باید بدون محدودیت شیمیایی خاص همین مسایل را به مورد اجرا گذارد این کار در مدت 20 دقیقه صورت خواهد گرفت و با کاهش درجه حرارت همراه خواهد بود تصویربرداری از مسیرهای مختلف باعث یک تشخیص دقیق از قسمتهای با دمای بالا و پایین پوست خواهد شد.
التهاب در نتیجه آسیب دیدگی پوستی یا بیماری باعث افزایش دمای پوست منطقهای خواهد شد تصویربرداری از مسیرهای مختلف باعث پدید آمدن تشخیص دقیق از این کاهش تامین خود به وسیله کبودی خواهد شد. هدف از این دمانگاری هم دریافت دماهای مختلف بر اساس تغییرات مختلف حاصل از آسیب شناسی بافتهاست. گرچه دمانگاری یک روش مناسب براز زخمهای بافتهای نرم و سفت محسوب می شود ارتباط عوامل خارجی و عدم توانایی در تشخیص دقیق محیطهای زخم شده از جمله محدودیتهای آزمایشگاهی آن است.
درون بینی مفصل
گرچه دردی که باعث لنگش می شود اغلب میتواند محدود به یک مفصل باشد دلیل اصلی و محدود جزئی آن همیشه توسط آزمایشگاه کلینیکی مشخص نمی شود یا اینکه با انتقال از تکنیکهای عکسبرداری در چنین شرایطی درون بینی مفصلی میتواند یک ابزار تشخیصی مناسب باشد این روش به خوبی توضیح دده شده است.
بافت برداری استخوانی
گرچه استخوان اسفنجی معمولاً از درشت نی گرفته میشود یا از جناغ سینه یا لگن خاصره که برای درمان مسایل جراحی شکستگی به کار میرود نمونهبرداری استخوانی معمولاً محدود به تحقیقات میشود. اخیراً تکنیکها و اطلاعات از پیش مورد استفاده قرار گیرد البته برای این کار نیاز به جمعآوری اطلاعات در خصوص متابولیسم استخوان دارد نمونه برداری استخوان یک بخش تکمیلی از ارزیابی متابولیک بیماری استخوان است که در قسمتهایی از استخوان لگن خاصره نمونه اسفنجی حاصل میشود به عنوان یک مورد مناسب این قسمت مورد استفاده میتواند یک نمونه اسفنجی مناسب برای بافت شناسی و تحلیل روندها کلینکی یک اسب مورد استفاده قرار گیرد و این کار تحت بیهوشی موضعی صورت خواهد گرفت. میبایست مشخص ساختن قسمت بافت ممکن باشد که این موضوع بین قسمتهای مختلفی از محاسبات پارامتری محاسبه شده قرار خواهد گرفت این نیازها موارد مهم مشابه برای جمعآوری یک نمونه بودن قطع کردن نمایش معماری آن به عنوان استخوان لگن قسمتی مناسب را پدید خواهد آورد جمع آوری از دنده دوازدهم شرح داده شده است ولی این برای عملکرد معمول مناسب نیست قسمت تاج استخوان لگن نیازمندیهای فوق را برآورده میسازد و یک مرجع مناسب از بدن فراهم میشود نمونهبرداری به شکل استاندارد توسط دست صورت خواهد گرفت ولی یک دستگاه موتوری برای کاهش زمان نمونهبرداری مناسب خواهد بود.
روند : اگر مشخص ساختن عنوان استخوان برای هیسترمورفومتی مورد نیاز باشد در اکسیتتراسایلکین به مدت 7 روز جدای از هم قرار خواهند گرفت نمونه به مدت 2-4 روز جدای از قسمت نمونه برداری شده قرار خواهد گرفت و این وقوع اتفاقات میتواند تعیین پروسه انجام شده باشد. برای اهداف تحقیق و آماده سای یک ترکیب از لیبلهای مختلف را میتوان مورد استفاده قرار داد و این روند توضیح داده شده در این قسمت استخوانی است این فعالیت همراه با مهار کردن اسب ایستاده یا تسکین یافته انجام خواهد گرفت یک قسمت 6×6 اینچی جدا شده در داخل یک ظرف قرار خواهد گرفت. قسمت وارد ساختن ابزار نمونهبرداری با تعیین قسمتهای پشتی و شکمی انجام میگیرد و تقریباً 2 اینچ در مسیر مورد نظر خواهد شد.
بیهوشی موضعی در این محل صورت میگیرد و در طول خطی موازی با تارهای عضله سر پنسی Gluteal خواهد بود و در طول هم بافت ها به سمت پوشش استخوان کشیده خواهد شد. یک برش 5/1 تا 2 اینچی روی پوست انجام میشود از قیچی برای بیرون کشیدن قسمت تشریحی از عضله و پوشش استخوان استفاده میشود برای بریدن نمونه بدون اینکه در سطح استخوان برش ایجاد کنیم قسمت هدایت شونده برش میبایست ابتدا برای برش سطحی به کار گرفته شود این کار به شیوههای مختلف بسته به تجهیزات مورد استفاده انجام میشود اگر قسمت هدایت کننده یک ابزار مجزا باشد وارد قسمت برش میود و بعد به آرامی کشیده خواهد شد باابزار قسمت مرکزی استخوان هر دو قسمت به عنوان یک واحد داخل خواهد شد این برش به صورت عمودی درون استخوان انجام خواهد شد و نمونهبرداری با فعال ساختن دستگاهب رش و فشاری آرام صورت خواهد گرفت عبور این قسمت از میان قسمتهای قدامی و دور میتواند احساس شود که در این هنگام علارغم چرخیدن باز هم به اجرا در خواهد آمد.
هسته نمونهبردرای که در قسمت سوراخ شدن قرار گرفتهاست به صورت دستی یا اتوماتیک بیرون کشیده میشود و در الکل 70% به مدت 24 ساعت قرار خواهد گرفت سپس نمونه را در یک واسط پلاستیکی قرار میدهند که برای بررسی نوری و فلورسنت مدنظر قرار خواهد گرفت و این نوع ارزیابی با استفاده از یک مجموعه تکنیکهای محاسبه دستی یا کامپیوتر به منظور محصول محاسبات مستقیم وپارامتری حاصل صورت میگیرد.
نتایج : این روند یک بخش سیلندری از استخوان اسفنجی را حاصل می سازد که همراه با بخشی از استخوان پوستی در هر دو سو است تنها موارد پیچیده خیلی کوچکی به شکل زخمهای عفونی دیده خواهد شد در کمتر از 5% موارد چنین موردی دیده شده است. تفاوتهای خیلی کمی در ارزش های نمونههای جمع شده در نزدیکی نمونهبرداریهای استاندارد و بین نمونههای از چپ به راست دیده میشود این نشاندهنده آن است که نمونههای پیاپی میتوانند بلافاصله از هر استخوانی گرفته شود البته در نمونه اول از بین رفته باشد باید به خاطر داشته باشیم که متابولیسم استخوان با نمونهبردای عوض میشود تاثیرهای آن به عنوان یک پدیده شتاب دهنده منطقهای (RAP) در نظر گرفته میشود و تاثیرات سمتاتیک به عنوان یک پدیده شتاب دهنده سمتیک (SAP) مطرح می شوند از پارامترها برای اسبهای جوان و پیرتر در جدول 2-5 آمده است.
تکنیکهای تصویربرداری جدید
حتی تکنیکهای تصویربرداری پیچیده در داروهای دامپزشکی معرفی شده است این موارد شامل توپوگرافی تصویربرداری با تشدید مغناطیسی و محاسبات جذب فوتون دوتایی محاسبات جذب انرژی دوتایی وتوموگرافی بر اساس موارد محاسباتی عددی و محاسبات فراصوتی این تکنیکها نیازمند تخصص کاملی هستند و بیشتر گران قیمت خواهندبود و به صورت کلی تکنیکهای توموگرافیک و تشدید مغناطیس به بافتها اجاره میدهند که در یکسری از قطعات دیده شوند بنابراین فراهم کردن یک تصویر 3 بعدی باعث افزایش بسیار تشخیص خواهد شد. اندازه اسب در محدودیتهای فعلی این تحقیقات از سر، گردن، اعضا، پایینی و قسمتهای که ابزار تشخیص وارد بدن خواهد شد تعیین میگردد تصویربرداری با استفاده ازتشدید مغناطیسی برای تحقیق نسوج نرم موثر است تکنیکهای محاسبات جذب و دانسیته برای تعیین.
دستگاه گردش خون
محتویات : برای اهداف این قسمت دستگاه گردش خون شامل قلب بریکاردیوم و سیستم رگها است که خون را حمل میکنند به قلب و از آن به کل سیستمهای ستمیک وریی می برد.
آشکار سازی بیماری
قلب همچون یک پپم عمل میکند تاخون را در سیستم رگها پخش کند انتقال موفق از میان قسمتهای سمتیک و ریوی مویرگی و سیستمهای وریدی نه تنها در بخش سیستم آناتومیک موثر هستند بلکه در تعادل عملکردی دلخواه بین خروجی قسمتهای قلبی بازگشت وریدی و آهنگ ضربان خواهد بود این سیستم میتواند با از دست دادن توان پمپاژ نامنظم شدن ضربان نبض فوران غشا قلب یا بیماریهای محدود مسمومیت عفونی کاهش میزان بازگشت وریدی یا از دست دادن یکپارچگی رگها تحت تاثیر قرار بگیرد آشکارسازی بستگی به توسعه اجزاء و قسمتهای موجود دارد از دست دادن توان کمتر پمپاژ باعث پدید آمدن میزان کمی از تعادل تمرینی خواهد شد که میتواند باعث کاهش اصلی همچون ورم حاشیه آن همراه با ناتوانی در قسمت سمت راست و ورم وریدی همراه با نارسایی سمت چپ شود آزمایشات وتمرینات خاصی میتواند باعث ضعف و چنین مسایلی شود از دست دادن یکپارچگی رگها باعث افزایش حرکت مایعات به قسمتهای خارج رگ شود که با تولید ورم همراه است و بعضی بیماریها را به همراه خواهد داشت همچنین ممکن است باعث بیرون رفتن خون از مجرای طبیعی آن شود که به آن به عنوان خونریزی، خون مردگی و حتی التهاب خونی نگاه می شود.
مسمومیت عفونی موضعی ممکن است شامل وریدها قلب و دریچهها آن شود در کنار عملکرد نادرست مکانیکی علائمی از یک سندرم بی صدا به عنوان یکی از بدترین مسمومیتها همراه با تب و افسردگی وجود دارد چنین زخمهای اغلب باعث گسترش انسداد رگ در سایر قسمتها خواهد شد. التهاب پخش شده هم همراه با همین قسمتهای اصلی خواهد بود محصولات گستردهای از همین التهابات باعث گسترش بسیاری از همین چرخشهای مویرگی است که باعث ایجاد درد و لنگش میشود آماس شراینها که اساساً شامل شریان جمجمه است اغلب مسمول عملکرد روده است هنگامیکه اکسیژن دادن به خون به صورت ناکامل صورت بگیرد قسمتهای مخاطی حاصل از افزایش غلظت هموگلوبین کاهش یافته است
آزمایش فیزیکی عمومی
وضعیت: مهم است که متوجه شویم آیا بیماری روی اسب آنقدر تاثیر گذاشته است که افسرده شد و علاقمندی خود را به محیط از دست داده یا نه این موضوع مشخص خواهد شد وقتی که اسب از حضور مردم در کنارش مطلع نیست نسبت به مسایل اطراف مثل صدا یا حرکت افراد یا سایر حیوانات عکس العمل نشان نمی دهد و اشتهای خیلی کم دارد.
حالت ایستادن
اسبهایی که سخت تنفس میکنند خیلی کم دور می زنند و وقتی دشواری واقعی در هنگام تنفس دارند در حالیکه آرنج خود را خم کردهاند میایستند سر و گردن را میکشند و دهان باز است.
شرایط فیزیکی
حیواناتی با بیماری مزمن قلبی معمولاً شرایط بدنی ضعیفی دارند.
تنفس
آسیب دیدگیهای قلبی پتانسیل قابل ملاحظه ای برای تاثیر بر تنفس دارد میزان تنفس اغلب در پاسخ به اکسیژن رسانی نامناسب به خون صورت میگیرد که این مورد حاصل از عفونتهای ریوی یا ورم است.
ورم :
افزایش فشارهای هیدواستاتیک همراه با نارسایی سمت چپ قلب است که باعث افزایش بیرون زدگی آب خالص بدن از طریق مویرگها در چرخش سمتیک می شود و در نتیجه وم را به همراه خواهد داشت. این ورم ابتدا به عنوان یک جناغ سینه دیده خواهد شد ولی با توسعه آن به صورت ورم و حتی اعضا دیده میشود
پریدن زیر گلو
طبیعی است که شاهد زدن نبض در سم یا پلک سوم قسمت زیر گلو به دلیل قسمتهای گلویی مرتبط باشیم نبض زیرگلو به وسیله انتقال امواج فشاری از قلب میتواند نقش مهم از نارسایی قلبی را ایفا کند هر دو سیاهرگهای زیر گلویی میبایست با دقت مورد بررسی قرار بگیرند در حالیکه سر اسب به صورت طبیعی برافراشته است این نبض معمولی شامل یک سری فشار حاصل ازتقابل دریچههای دهلیزی و بطنی می باشد مکش انقباضی هنگام یک دوره فعالیت بطنی و فشارهای آن قسمتهای خالی را پر خواهد کرد. افزایش فشار همراه با هر یک از این وقایع یک نبض زیرگلویی شدید را ایجاد خواهد کرد. مقاومت در برابر احساس پر شدن بطن مقابل رگها در مقابل یک دریچه بسته AV بالا آوردن خون به دهان از طریق دریچه سه لختی که همگی انتقال یک امواج فشاری را به همراه خواهد داشت شبیهسازی دقیق به درک این موضوع کمک خواهد کرد.
انتقال نبض شریانی به راحتی با نبض زیر گردن اشتباه گرفته میشود هر چند این مورد عادی و ساده است که بین این دو تفاوت قایل شویم ابتدا سیاهرگ زیرگلو در گردن باعث از بین رفتن نبض آن قسمت و مانع از انتقال فشار امواج می شود ولی هیچ تاثیری روی نبض شریانی ندارد.
انبساط بدون نبض وریدهای زیر گردن میتواند حاصل از افزایش فشار سیاهرگ مرکز و باعث نارسایی قلی و بیماری غشا قلب شود انبساط بدون نبض وریدها همچنین مربوط به انسداد یا کاهش جریان همراه با بیماری خود رگها است مثل التهاب به وریدها که با ضخیم شدن ورید ودرد همراه است.
ضربان قلبی:
در اسبهای لاغر با تناسب ضربان قلبی در قسمت چپ سینه به صورت بلافاصله به قسمت آرنج کشیده میشود نمیتوان آنرا معمولاً در سمت راست دید به شکل مشابه قابل لمس است که با اینکار در سمت چپ با دست چپ ودر سمت راست با دست راست انجام میشود. درهر حالتی دست به صورتی که کف آن روی قفسه سینه قرار گیرد و انگشتان به صورت کشیده به قسمتهای زیر عضلات آن کشیده میشود تا دروترین نقطه ممکن این نبض میتواند این فضای بین دندههای سوم و پنجم یافته شود که در پنجمین دنده قویترین است.
نبض شریان (سرخرگ)
نبض شریانی حاصل از تفاوت بین اموا فشاری انقباض و انبساط قلب می باشد و تحت تاثیر اندازه رگ خواهد بود همین طور فاصله از قلب و اختلاف بین فشار حالت انقباض و انبساط قلب توانایی حصول یک نبض و متوجه شدن آن توسط مجاورت به سطح بدن حاصل خواهد شد. از چه قسمتهایی استفاده می شود به ترتیبات شخص بستگی دارد. هر چند دامپزشک میبایست با تعداد موقعیتها آشنا باشد چرا که تحت شرایطی خاص مثل استراحت هیجان و تمرد قسمتهایی بهتر ممکن است غیرقابل دسترسی یا نامناسب باشد محلهایی که یک نبض شریان میتواند حس شود شامل صورت شاهرگ. شاهرگ سافنا و عضله دنبالچه است و هنگامیکه صدای همزمان قلب هم مورد نیاز باشد معمولاً از شریان محوری استفاده میکنند مشخصات نبض عبارتند از سرعت، ریتم شدت،بزرگی و مدت تحت شرایط عادی سرعت نبض و سرعت قلب برابر است ریتم آن میبایست منظم باشد و اگر اینگونه نیست میبایست توجه داشت که بینظمی چرخهای است یا نه اگر چرخهای است این اختلال احتمال حاصل از اختلاف حاصل در سرعت قلب است و اگر چرخه ای نیست احتمالاً حاصل از تغییر در پر شدن شکم است که خون ناکافی به سمت سیستم شریانی پمپاژ می شود و به همین دلیل هر نبض بدین شکل قابل لمس است. حد نهایی این موقعیت دوم هنگامی است که هیچ نبضی پس از زدن قلب وجود نداشته باشد و یک کمبود نبض وجود داشته باشد.
رنگ صورتی تا زمانی باقی میماند که هموگلوبین های کافی همراه با اکسیژن در میان گویچههای قرمز خون وجود دارد آن هم در چرخش موریگها هنگامیکه حجم خون در چرخش کم است مثل پس از خونریزی این مخاط است که به دلیل نبود خون رنگ پریده میباشند. هنگامیکه گویچههای قرمز خون طبیعی است ولی میزان فزایندهای از کاهش هموگلوبین به دلیل غیرطبیعی بودن اکسیژن رسانی به گویچههای خون قرمز یا رکود جهان مویرگی دیده می شود رنگ مخاط آبی خواهد بود برای وقوع رنگ آبی میبایست یک میزان غلظت طبیعی یا نزدیک به طبیعی هموگلوبین وجود داشته باشد بنابراین در حضور کم خونی ممکن است میران کاهش هموگلوبین ناکافی باشد که این تغییر رنگ را فراهم آورد این حالت مخاطی ممکن است رنگ قهوهای بگیرد آن هم توسط مت هموگلوبین نیما با توحه به سمی شدن به وسیله نیتیت و رنگ قرمز روشن به دلیل سمی شدن با سیائید باشد.
زمان پرکردن مجدد مویرگ
متراکم سازی مخاط لثه خون را از چرخه مویرگ نشان خواهد داد که همین عامل باعث بیرنگ شدن مخاط می شود هنگامیکه این تراکم قطع شود خون بازمیگردد و مخاط دوباره صورتی می شود زمان صرف شده برای بازگشت رنگ به عنوان زمان پر شدن مویرگ خوانده میشود (CRT) و به عنوان یک مورد نزدیک ولی موثر از انسداد مویرگی به کار گرفته می شود. CRT معمولی.
شنیدن
شنیدن یک جزوء بسیار مهم از آزمایش دستگاه گردش خون است می بایست در محیطی آرام انجام گیرد با آرامش اسب در حالت مهار شده در وضعیت ایستاده برای نتیجه بهتر توصیه میشود که دیافراگم گوشی طبی برای فرکانس های پایین و بالا استفاده شود شکل موانع بخشی رنگ از فشرده شدن زیر عظلات سه گانه خواهد بود آزمایش عمومی شامل یک ارزشیابی سیتماتیک از هر دو قفسه سینه می دهد مناطقی دریچهای است محصولات توسط صدای معمولی سپس زمینه می شود حرکتی آرام تنفس صدای اصطکاک حاصل از حرکت فونندوسکوپ روی موها یک آزمایش سیماتیک ضروری است گرچه نظم جزیی روند درحالت احتیاط پزشک مورد نظر خواهد بود.
صداهای قلب طبیعی
برای اطمینان از دسترسی به مناسبترین محلها برای شنیدن اسب باید پاهای جلویی خود را به صورت هم سطح یکدیگر قراردهد در حالیکه پای چپ اندکی به سمت جلوی راستی آمده است صداهای قلب طبیعی تحرکات نسوج قابل شنیدن است که توسط قطع جریان نازکی محل خون در رگهای اصلی قلب تشدید شده است یا کند شده است به منظور تفسیر صداهای طبیعی و غیرطبیعی دام پزشکان نیازمند یک تفکر و دانش از وقایعی هستند که چرخه قلبی و تولید صداهایی از موارد مرتبط با قضیه پزشکی است حاصل شده است به صورت جزئی ارتباط و تقابلهای قلبی در شرایط کره سینوسی دهلیزی در دیواره دهلیز راست و سپس توسعه همراه بانبض که به یک قسمت بطن با استفاده ازکره دهلیزی بطنی و مسیر عصبی ویژه حاصل درایوان بطن قرار گرفته است توان وقایع توزیع شد. در صداهای قلب طبیعی و معمولی تقابلی از پر شدن شکم و شریانهاست و نزدیک بودن دریچههای بطنی بسته شدن آنها و بسته شدن دریچه های هلالی و پر شدن سریع شکم و بطن محلهایی برای صداهای دریچه ویژه میتواندبه بهترین شکل شنیده شوددر تصویر 5-6 آمده است.
در اسبهای معمولی 4 نوع صدای قلب را میتوان شنید گرچه تنها دو یا سه مورد از آنها قابل تشخیص هستند صداهایی که شنیده میشود مرتبط با یک اسب خاص، سرعت قلب، هیجان، کیفیت و موقعیت جبران گوشی طبی، صدای محیط اطراف و تجربه و نیز هوش دامپزشک دارد. این صداها به صورت S3, S4 S1, S2 نمایش داده میشوند هر چند متاسفانه صدایی که به عنوان S2 شناخته می شود اولین صدایی است که در چرخه قلب پدیدمیآید. بنابراین یک درست قلب در حالت شنیدن S3, S2 S1, S4 است که برای بعضی گیج کننده خواهد بود. به خاطر داشتن این دو صدای بلند S1, S2 موثر است.
صدای چهارم قلب S4 متشکل از دو جزءاست صدای اول خیلی به ندرت شنیده می شود همراه با صدای جریان خون از بطن به سمت بطن است و پس از جریان P الکتروکاردیوگرام (ECG) رخ میدهد صدای درم همراه با بسته شدن دریچه AV است و خیلی قابل شنیدن تر از (PR) است جدا کردن صداهای S4 زمانی رخ میدهد که فاصله بین دو صدا طولانی میشودیا اینکه هیچ تقابل شکلی وجود ندارد این کمک میکند که توقف قلب حاصل از کره سینوسی را متوجه شویم هنگامی که هیچ صدایی شنیده نمیش شود احتمال یک مشکل بین بطن و دریچهها وجود دارد.
صدای اول قلب S1 مربوط به انقباض بطن است بسته شدن دریچه Av باز شدن دریچه هلالی و خروج اولیه خوناست پس از آن از مجموعه CPRS موجوددر ECG پیروی میکند وبعد از آن هم نبض بطنی به صدا درخواهد آمد. ممکن است این صدا به عنوان صدای طبیعی یا غیرطبیعی همراه با آسیبهای حاصل از انقباض بطن غیرمتقارن باشد صدای شکافتن می بایست ا زاجزای انتهایی S1,4 باشد S1 در بهترین شرایط شنیده می شود و تنها در پایین منطقه دریچههای Av قرار دارد صدای دوم قلب S2 همراه با بسته شدن دریچههای هلالی و برگشت سریع جریان خون است شکافتن صداها میتواند در اسبهای معمولی دیده شود به ویژه هنگامی تنفس وقتی بسته شدن دریچهها هلالی همزمان است شکافتن کاملاً مشخص در بیماریهای تنفسی مسدود شدن مزمن دیده میشود صدای سوم قلب S3 همراه با ایان پرشدن غیرهمزمان بطن میباشد.
ریتم : ارزیابی ریتم قلبی یک جزء سهم از بررسی کلی عملکرد قلب است برای موارد پیچیده نمایش انواع ریتم طبیعی در اسب وجود دارد به منظور حرکت و کمک به تشخیص ریتمهای غیرمعمول پزشک (دام پزشک) میبایست سرعت قلب را بفهمد همین طور ریتم اصلی شدت و هر تمایل دیگر برای شکافتن صداهای بلند S1 و S2 حضور صداهای دیگر و غیبت صداهای معمولی هم همراه آن است. عوان dsrhythmia به معنی تداخل ریتم است و arrhythmia به معنی غیبت و نداشتن ریتم است.
سرعت معمول با توجه به اندازه بدن و آمادگی جریان و دستگاه گردش خون متفاوت است اما در حالت کلی چیزی بین 25 تا 50 bpm است تنوع در فعالیت سیستم عصبی منتقل باعث همین تنوع و سرعت می شود و افزایش فعالیت عصبی مکانیزم اولیه مشمول برای نبودن ریتم در اسبهای معمولی است.
سرعت معمولی به میزان بسیاری متفاوت ازموارد دیگر خواهد بود اختلال در ریتم همراه با افزایش سرعت حاصل از افزایش فعالیت دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب در که سینوس بطن با حاصل از قسمتهای زیر مجموعه آن در بطن خواهد بود.
تاکی کاردی عنوانی است که برای شرح سرعتهای بزرگتر از bpm50 به کار میرود (افزایش ضربان قلب) این اختلال در سرعت ریتم عبارتست از کاهش سرعت حاصل از فعالیت دستگاه تنظیم ضربان کم شده عنوان برادی کاری برای شرح سرعتهای زیر bpm به کار گرفته میشود. اختلال در ریتم بدون یک تاثیر جدی روی سرعت هم هنگامی رخ میدهد که فواصل جدا شدن از حالتهایاولیه یافته از دست دادن آن وجود دارد همان طور که بیان شد صدای افزایش یافته یک دلیل معمول از همین اختلال ریتم در اسبهاست هر چند تحت شرایط خاص تاثیرات این فعالیت توسط تمرین از بین خواهد رفت یا داروهای خاص میتواند باعث همین مسئله شود.
از آنجا که اختلال در ریتم یک عامل در سرعت قلب است که ممکن است همراه با تنفس باشد مین موضوع مطرح میشود. وقتی همراه با تنفس باشد افزایش سرعت همراه با تنفس ریه خواهد شد.
گرچه بسیاری از اختلالها در ریتم میتواند بااستفاده از احساس تشخیص داده شود یک موردتشخیص با معنی اغلب نیازمند یک آزمایش ECG خواهد بود.
Mvrmvrs
صداهای کم (مرمر) لرزشهای قابل شنیدن حاصل از جریان متلاطم هنگام یک دوره آرام معمول از چرخه قلب است جریان در لولهها زمانی
پایان
متلاطم میشود که عدد بحرانی نیولذز از میزان 2000 عبور کند مطابق با این فرمول : 200×Re=RVD/V
V- ویسکوزیته جریان D- دانسیته جریان V- سرعت جریان R – شعاع رگ یا روزنه
در سیستم گردش خون افزایش سرعت و کاهش دانسیته دلایل اصلی این صداهای کم است. دلایل دیگر را خیلی کم میتوان فهمید و بسیاری از صداهای حاصلی به صورت روبه پایین از ساختاری است که مسئول آن خواهد بود. صداهای ک م به عنوان الگویی یا آسیب شناسی دسته بندی میشوند و مطابق با زمان و مدلشان شرح داده میشوند همین طور شدت، شعاع و کیفیت.
زمان- صداهای کم ابتدا مطابق با هنگامیکه در چرخه قلبی رخ میدهند، شرح داده خواهند شد. هنگامیکه در این فازهای انبساط یا انقباض قلب رخ میدهند، مطابق با آخرین مدت آنها خواهد بود.
مشخصات- مشخصات این صداهای کم میتواند مطابق با خصوصیات آکوستیک شرح داده شود صدای کم میتواند مداوم باشد یا اینکه بیشتر و کمتر شود. صداهای کم اغلب شرح داده میشوند بنابراین همان طور که افزایش مییابد افزایش- کاهش و کاهش هم جزیی از مشخصات آن است.
شدت- شدت میتواند در نقطهای از حداکثر شدت در نظر گرفته میشود (RMI) که همراه با 6 واحد سیستمی خواهد بود.
شعاع- این صای کم معمولاً در مسیر جریان متلاطم حرکت میکند اگر چه یک صدای کم میتواند تقریباً در هر مسیر حرکت کند PMI آن یک جریان مناسب برای موقعیت آناتومیک است.
صداهای کم وابسته و آسیب شناسی
این صداها کم همراه با عملکرد مرتبط همانهایی هستند که همراه با بیماری ارگانیک نخواهند بود میتوانند در هر بخشی از چرخه قبلی رخ دهند و تقسیم بندی مطابق با صداهای کم انقباض و انبساط دارند. صداهای کم کارکردی انقباضی در 50 درصد از اسبهای طبیعی قابل شنیدن است و همراه با کم خونی و سرعتهای بالا و شرایط نامساعد مثل تب خواهد بود آنها مرتبط با جریان سریع معمول خواهند بود که این مورد هنگام مراحل اولیه خروج از حالت بطنی است و معمولاً از شدت کمی برخوردار است. افزایش و کاهش از همان مراحل اولیه انقباض رخ میدهند و یک حالت PMI در مورد اساس قلب خواهد داشت.چنین صداهای کم اغلب به عنوان نوع خروجی تشریح میشوند. صدای پیش از انقباض در همان مراحل اولیه انبساط هم رخ خواهد داد. بین S4 و S1 است و مرتبط با جریان حرکتی بطنی خواهد بود. این موارد در انبساط اولیه و پس از S2 رخ خواهد داد.
صداهای اصطکاکی یا مالش قلب
صداهای اصطکاکی قلب حاصل از اصطکاک بین پرده غشایی متراکم شده و قسمت خارجی عضله قلب است. این مورد هنگام حرکت قلب رخ میدهد و بنابراین هنگام انقباض و انبساط شنیده میشود. این صداها میتواند به عنوان خراش آور مطرح شود ولی ممکن است به صورت ترشح دار هم مطرح باشد البته اگر گاز حاصل از میکروارگانیزم ها مثل جریان وجود داشته باشد. این صداها در مراحل اولیه بیماریهای قلبی وجود دارند اما درمراحل بعدی به عنوان جمع کننده جریان ناپذیر خواهند شدو لایههای قلب را به صورت جدای از هم حفظ میکنند. میبایست دقت بسیاری برای جداسازی این صداها از موارد همراه با سیستم تنفسی صورت دارد که میتواند دشوار باشد البته اگر تنفس و سرعت قلب مشابه یا برابر باشد.
صداهای ریه
شنیدن صدای ریه یک بخش در سطر کامل از آزمایش دستگاه گردش خون است چرا که بیماری قلبی گاهی اوقات توسط علایم مربوطه به آسیبهای ریوی هم آشکار میشود. بیماری ریوی ممکن است باعث ایجاد شرایط غیر معمول شود.
تپش
تپش حالت قابل لمسی از صداهای کم است، هر دو باعث شده از لرزشهای حاصل از جریان خون متلاطم میباشد. این تپش هنگامیکه آسیبان باعث ایجاد لرزش نسوج می شود قابل لمس خواهد بود و به بخش دیواره خارجی قفسه سینه منتقل میشود یک تپش زمانی قابل لمس است که کف دست باز روی قفسه سینه گذاشته می شود، دقیقاً روی قلب. تپشها همراه با درجات جدیتری از صداهای کم هستند.
ضربت
بزرگ شدن قلب میتواند با ضربت به نمایش گذاشته شود که در خارج از منطقه قفسه سینه خواهد بود. با استفاده از یک پلکسور یا دپلکس متر بدست آید حضور این عضلات سه سر میتواند به کشش رو به جلو کمک کند.
ارزیابی قلب هنگام تمرین
ارزیابی هنگام و پس از تمرین مناسب خواهد بود، البته اگر آسیبهایی وجود داشته باشد، به ویژه در اسبهای تمرینی. آزمایشهای ساده زمین هنگامیکه سرعت قلب بیشاز تمرین و پس از آن محاسبه میشود سادهترین روش آزمایش استو لکن مورد نشام میدهد که سرعت غیرطبیعی یا ریتم پس از پایان آزمایش اسب باقی میماند. شنیدن ساده یا حتی لمس نبض باعث یک تشخیص جزیی خواهد شد و نشان میدهد که عملکرد قلب ممکن است غیرطبیعی باشد. برای موارد غیرطبیعی که تنها هنگام تمرین حاضر هستند یا نیازمند یک آزمایش است ندارد میباشند روشهای دیگر می بایست به کار گرفته شود نمایشگرهای سرعت قلب و الکترودهای الکتروکاردیوگرافیک میتواند متصل به اسب باشد و اجازه دهد که سرعت و موارد تثبیت شد
دانلود مقاله بافت برداری عضلانی زیر پوستی