ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد وحی

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد وحی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد وحی


تحقیق در مورد وحی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه22

 

فهرست مطالب

  رابطه عقل و وحی

قلمرو وحی شناسی

تبیین موضوع بحث

وحی

وحی به معنای آگاهانیدن یا سخن پنهانی است، گاهی هم به معنی الهام، طلب، اخبار، فرمان، اشاره سریع و ... به کار رفته است. در اصطلاح مفسران قرآن و دانشمندان علوم قرآنی، وحی چنین تعریف‌هایی دارد:
دانش و هدایتی که خداوند به شیوه‌ای سری و پنهانی و خلاف رسم معمول بشر در هر زمینه‌ای که بخواهد به بندگان برگزیده اش ارزانی دارد.
و نیز:
کلامی که خداوند به یکی از پیامبرانش فرو می‌فرستد و به آن دلش را نیرو می‌بخشد، و آن پیامبر می‌تواند عین آن را بر زبان آورد یا بنویسد و به مردم ابلاغ کند.
وحی بر رسولان و پیامبران به دو گونه است:
1.القا در قلب، یعنی شیوه الهام یا رویای صادقه
2.سخن گفتن از آن سوی حجاب الهی با فرستادن جبرئیل


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد وحی

تحقیق در مورد شناخت وحی

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد شناخت وحی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شناخت وحی


تحقیق در مورد شناخت وحی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه10

 

فهرست مطالب

 تح

معنی وحی

تعریف وحی :

انواع وحی

حقیقت وحـی

به جستجوی مهبط وحی

فرق میان وحی و الهام

فلسفه وحی از دیدگاه امام صادق

 

موارد استعمال وحی

                                بعد الحمد الصلوة

فروغ پیامبر 

روز 27 ماه رجب مصادف است با بعثت پیامبر عظیم الشان اسلام، حضرت محـمد (ص) که در سن 40 سالگی مراسم پیامبری او با نزول نخستین شعاع وحی بر فــراز کوه حراء در بیرون از شهر مکه با تشریفات خاصی انجام یافت. در آن روز پیـک وحـی ((جبراییل)) از پیغمبر خواست نخست نام خدا را به زبان بیاورد. یعنی ((بسـم اـللـه

الرحمن الرحیم)) بگوید و بعد آیات سوره ((اقراء)) را به خاطر بسپارد. همـین کـــه

پیامبر آن دستورات را اجرا کرد بعثت پیامبر آغاز شد. در آن زمان خدای مهــربــان تمام اسرار وجود و رازهای آفرینش را به وی آموخت و حضرت محمد (ص) به جایـی رسید که دفتر وجود و کتاب هستی را نا گشوده خواند و مرزهای هستی را پیمـود . و

در شب معراج و سیر فضایی و مسافرت تاریخی اش، به کائنات جو و سیارات کیهانی و موجودات آن سر در آورد. حضرت محمد (ص) بهترین نعمت خداوندی و عالی ترین

موهبت الهی است. محمد پرتوی از ابدیت بی زوال است که بر فراز زمان و مـکـان جای دارد و گوهر گران بهایی است از اقیانوس بی کران آفرینش.

 

تصویری از کوه حرا

کوه حرا در شمال خارج شهر مکه است. و شش کیلومتر از مکه فاصله دارد. کوه حرا از بلند ترین کوه های اطراف مکه است و جـدا از کـوه های دیـگر به نحـو بارزی سـر بـه آسمان کشیده و خود نمایی می کند. و این همـان کوهـی اسـت که خـداوند اسـرار آفرینش را به حضرت محمد(ص) آموخت.

غار حراء کتاب آموزنده ای است که به طور خود کار انسان را به مطالعه جهان هستی

و جهان بینی واقعی و خداشناسی و پستی عالم ماده و زرق و بـرق دنیای فریـبنـده و

زود گذر مشغول می سازد.

((ازرقی)) نویسنده کتاب ((تاریخ مکه)) که از شعرای عرب است، کوه حراء بدین گونه

تصویر نموده است:

((همین که کوه حرا ء پیدا شد مانند یک نفر ایرانی که تاج بر سـر نهاده باشـد غـم و اندوه او نیز بر طرف گردید.))

 

 

وحـی

((و ما کان لبشر  بکلمة الله الا و حیاًَ او من وراء حجاب او یرسل


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شناخت وحی

دانلودمقاله وحی

اختصاصی از ژیکو دانلودمقاله وحی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

وحی
●بحث‏های مقدماتی درباره وحی
بحث درباره وحی،از این جهت‏حایز اهمیت است که پایه شناخت کلام خدابه شمار می‏رود.قرآن که بیان‏گر سخن حق تعالی و حامل پیام آسمانی است،به وسیله وحی نازل شده است.وحی همان سروش غیبی است که از جانب ملکوت‏اعلی به جهان ماده فرود آمده است.
و انه لتنزیل رب العالمین نزل به الروح الامین علی قلبک لتکون من المنذرین بلسان‏عربی مبین

 

ذلک مما اوحی الیک ربک من الحکمهٔ خداوند از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین نقل می‏کند: ...و اوحی الی هذا القرآن‏لانذرکم به و من بلغ
از این رو اساسی‏ترین بحث در زمینه مسایل قرآنی بحث درباره وحی است،یعنی بحث درباره شناخت وحی،چگونگی برقراری ارتباط بین ملا اعلی و ماده‏سفلی و این که آیا میان دو جهان ماده و ما فوق ماده،امکان برقراری ارتباط هست؟
این گونه موضوعات در این زمینه مطرح است و پاسخ آن‏ها راه را برای درک‏باورهای قرآنی هم وار می‏سازد.
وحی در لغت وحی در لغت‏به معانی مختلفی آمده است از جمله:اشارت،کتابت،نوشته،رساله،پیام،سخن پوشیده،اعلام در خفا، شتاب و عجله و هر چه از کلام یا نوشته یاپیغام یا اشاره که به دیگری به دور از توجه دیگران القا و تفهیم شود وحی گفته‏می‏شود، ناصر خسرو گوید:
گفتارشان بدان و به گفتار کار کن×تا از خدای عز و جل وحیت آورند.
راغب اصفهانی گوید:اصل الوحی الاشارهٔ السریعهٔ ،وحی پیامی پنهانی است که‏اشارت گونه و با سرعت انجام گیرد.ابو اسحاق نیز گفته است:اصل الوحی فی‏اللغهٔ کلها اعلام فی خفاء و لذلک سمی الالهام وحیا،اصل وحی در لغت‏به معنای‏پیام پنهانی است،لذا الهام را،وحی نامیده‏اند.هم چنین است‏سخن ابن بری:
وحی الیه و اوحی:کلمه بکلام یخفیه من غیره و وحی و اوحی:اوما،وحی الیه:
پنهان از دیگران با او سخن گفت.وحی و اوحی:مطلب را با اشاره رسانید.شاعرنیز گوید:فاوحت الینا و الانامل رسلها ،بر ما پیام فرستاد در حالی که سرانگشتانش پیام رسان او بودند.دیگری گوید:
نظرت الیها نظرهٔ فتحیرت دقائق فکری فی بدیع صفاتها فاوحی الیها الطرف انی احبها فاثر ذاک الوحی فی و جناتها
با نگاهی که بر وی افکندم فکر باریک بینم در صفات بدیع او در حیرت ماند،پس گوشه چشمم بدو پیام داد که دوستش دارم و آثار آن پیام،در گونه‏های وی‏نمایان گردید.
●وحی در قرآن
واژه وحی در قرآن به چهار معنا آمده است:
۱- اشاره پنهانی:که همان معنای لغوی است.چنان که درباره زکریا علیه السلام در قرآن می‏خوانیم: فخرج علی قومه من المحراب فاوحی الیهم ان سبحوا بکرهٔ و عشیا ،او ازمحراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد و با اشاره به آنان گفت:به شکرانه این‏موهبت صبح و شام خدا را تسبیح کنید.
۲- هدایت غریزی:یعنی رهنمودهای طبیعی که در نهاد تمام موجودات‏به ودیعت نهاده شده است.هر موجودی اعم از جماد،نبات، حیوان و انسان،به طورغریزی راه بقا و تداوم حیات خود را می‏داند.از این هدایت طبیعی با نام وحی درقرآن یاد شده است: و اوحی ربک الی النحل ان اتخذی من الجبال بیوتا و من الشجر ومما یعرشون ثم کلی من کل الثمرات فاسلکی سبل ربک ذللا... ، پروردگارت به زنبور عسل‏وحی الهام غریزی نمود که از کوه و درخت و داربست‏هایی که مردم می‏سازند،خانه‏هایی درست کن، سپس از همه میوه‏هاشیره گل‏ها بخور بنوش و راه‏های‏پروردگارت را به راحتی بپوی‏.
هدایت غریزی که در نهاد اشیا قرار دارد،خود رازی نهفته از اسرار طبیعت‏به شمار می‏رود که اثر شگفت آور آن آشکار،ولی منشا و مبدا آن پنهان از انظار بوده‏و شایسته آن است که آن را وحی گویند. و اوحی فی کل سماء امرها... ،و در هرآسمانی کار آن آسمان را وحی مقرر فرمود...
۳- الهام(سروش غیبی):گاه انسان پیامی را دریافت می‏دارد که منشا آن رانمی‏داند.به ویژه در حالت اضطرار که گمان می‏برد راه به جایی ندارد.ناگهان‏درخششی در دل او پدید می‏آید که راه را بر او روشن می‏سازد و او را از آن تنگنابیرون می‏آورد.این پیام‏های ره‏گشا،همان سروش غیبی است که از پشت پرده ظاهرشده و به مدد انسان می‏آید.از این سروش غیبی که از عنایت الهی سرچشمه گرفته،در قرآن با نام وحی تعبیر شده است.قرآن درباره مادر موسی علیه السلام می‏فرماید:
و اوحینا الی ام موسی ان ارضعیه فاذا خفت علیه فالقیه فی الیم و لا تخافی و لا تحزنی‏انا رآدوه الیک و جاعلوه من المرسلین . و لقد مننا علیک مرهٔ اخری اذ اوحینا الی امک مایوحی ان اقذفیه فی التابوت فاقذفیه فی الیم فلیلقه الیم بالساحل یاخذه عدو لی و عدوله...فرجعناک الی امک کی تقر عینها و لا تحزن...
بر پایه این آیات،موقعی که موسی تولد یافت،مادرش نگران حال او شد.ناگهان‏بارقه‏ای در خاطرش گذشت که با توکل بر خدا او را شیر دهد.هر گاه احساس خطرکرد او را در صندوقی چوبین قرار داده بر روی آب رها کند.و نیز بر خاطرش گذشت‏که طفل به او باز می‏گردد و هرگز نباید اندوهناک باشد،زیرا بر خدا اعتماد کرده وطفل را به دست او سپرده است.این‏ها خاطره‏هایی بود که بر اندیشه مادر موسی‏گذر کرد و بارقه امیدی بود که در دل او درخشیدن گرفت.این گونه خاطره‏های روشن‏کننده راه و نجات دهنده از بیم و هراس،الهام رحمانی و عنایت ربانی است که درمواقع ضرورت به یاری بندگان صالح می‏آید.
قرآن وحی را به معنای وسوسه‏های شیطان نیز به کار برده است، و کذلک جعلنالکل نبی عدوا شیاطین الانس و الجن یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غرورا... و وان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم لیجادلوکم... این گونه وحی شیطانی همان است که‏در سوره ناس آمده: من شر الوسواس الخناس،الذی یوسوس فی صدور الناس،من الجنهٔ‏و الناس
۴- وحی رسالی:وحی بدین معنا شاخصه نبوت است و در قرآن بیش از هفتادبار از آن یاد شده است: و کذلک اوحینا الیک قرآنا عربیا لتنذر ام القری و من حولها
نحن نقص علیک احسن القصص بما اوحینا الیک هذا القرآن پیامبران مردان تکامل‏یافته‏ای هستند که آمادگی دریافت وحی را در خود فراهم ساخته‏اند.در این باره‏امام حسن عسکری علیه السلام می‏فرماید:ان الله وجد قلب محمد افضل القلوب و اوعاهافاختاره لنبوته...
،خداوند،قلب و روان پیامبر را بهترین و پذیراترین قلب‏ها یافت وآن گاه او را برای نبوت برگزید
این حدیث اشاره به این واقعیت دارد که برای دریافت وحی آن چه مهم است‏افزایش آگاهی و آمادگی برای پذیرا شدن این پیام آسمانی است.برای رسیدن به این گونه آمادگی پیامبر باید پیرایه‏های جسمانی را از خود بزداید و شایسته تماس باملکوتیان شود. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرموده‏اند:و لا بعث الله نبیا و لا رسولا حتی‏یستکمل العقل و یکون عقله افضل من جمیع عقول امته ،خداوند،پیامبری‏بر نیانگیخت،مگر آن که عقل(خرد و اندیشه)خود را به کمال رسانده باشد و خرد اواز خرد تمام امتش برتر باشد
طبق گفته صدر الدین شیرازی،پیش از آن که ظاهر پیامبر به نبوت آراسته گردد،باطن او حقیقت نبوت را دریافت کرده بود. پیامبر ابتدا باطن خود را به کمال انسانی‏آراسته گردانید سپس این آراستگی از باطن به ظاهر وی نمودار گشت.در واقع،پیامبر نخست‏سفر از خلق به حق را آغاز کرد و پس از وصول به حق،سفری ازجانب حق و هم راه با حق به سوی خلق باز گشت
از این رو،وحی چیزی نیست جز آگاهی باطن که بر اثر سروش غیبی انجام‏می‏گیرد: قل من کان عدوا لجبریل فانه نزله علی قلبک باذن الله... نزل به الروح الامین‏علی قلبک لتکون من المنذرین
پدیده وحی هم همانند الهام،به تابناک شدن درون در مواقع خاص اطلاق‏می‏شود.با این تفاوت که منشا الهام بر الهام گیرنده پوشیده است،ولی منشا وحی برگیرنده وحی که پیامبرانند روشن می‏باشد.به همین علت،پیامبران هرگز در گرفتن‏پیام آسمانی دچار حیرت و اشتباه نمی‏شوند،زیرا بر منشا وحی و کیفیت انجام آن‏آگاهی حضوری کاملی دارند.
زراره از امام جعفر صادق علیه السلام می‏پرسد:چگونه پیامبر مطمئن شد آن چه به اومی‏رسد وحی الهی است،نه وسوسه‏های شیطانی؟امام علیه السلام فرمود:ان الله اذا اتخذعبدا رسولا انزل علیه السکینهٔ و الوقار فکان الذی یاتیه من قبل الله مثل الذی یراه‏بعینه ،هرگاه خداوند بنده‏ای را برای رسالت‏برگزیند،به او آرامش و وقار ویژه‏ای ارزانی می‏دارد،به گونه‏ای که آن چه از جانب حق بدو می‏رسد،همانند چیزی‏خواهد بود که با چشم باز می‏بیند.در حدیثی دیگر سؤال شد:چگونه پیامبران‏دانستند که پیامبرند؟امام علیه السلام در پاسخ فرمود:کشف عنهم الغطاء... برای آنان‏پرده از میان برداشته شد.
به عبارت دیگر پیامبران هنگامی به پیامبری مبعوث می‏شوند که از مرحله علم‏الیقین گذشته و عین الیقین را طی کرده و به مرحله حق الیقین رسیده باشند.پس‏شگفتی ندارد که مردان آزموده و پاک از میان توده مردم،برای رسالت الهی‏بر انگیخته شوند،و حامل پیام آسمانی برای مردم باشند.چنان که قرآن می‏فرماید:
اکان للناس عجبا ان اوحینا الی رجل منهم ان انذر الناس و بشر الذین آمنوا ان لهم قدم‏صدق عند ربهم قال الکافرون ان هذا لساحر مبین ،آیا برای مردم موجب شگفتی بود که‏به مردی از خودشان وحی کردیم که مردم را از کیفر گناه بیم ده و به کسانی که‏ایمان آورده‏اند نوید ده که برای آنان،پیشینه نیک و پاداش شایسته نزدپروردگارشان است؟ اما کافران گفتند:این مرد افسونگری آشکار است‏یعنی اگرمردم اندکی اندیشه کنند و به خود آیند،این گمان ناروا و نابخردانه در مورد پیامبر ازآنان زدوده می‏شود.
خداوند برای رفع هر گونه تعجب یا توهم بی‏جا در مورد بر انگیختن پیامبری ازمیان مردم می‏فرماید: انا اوحینا الیک کما اوحینا الی نوح و النبیین من بعده و اوحینا الی‏ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و الاسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون وسلیمان و آتینا داوود زبورا،و رسلا قد قصصناهم علیک من قبل و رسلا لم نقصصهم علیک وکلم الله موسی تکلیما،رسلا مبشرین و منذرین لئلا یکون للناس علی الله حجهٔ بعد الرسل وکان الله عزیزا حکیما.لکن الله یشهد بما انزل الیک،انزله بعلمه و الملائکهٔ یشهدون و کفی‏بالله شهیدا.ان الذین کفروا و صدوا عن سبیل الله قد ضلوا ضلالا بعیدا ،ما به تو وحی‏فرستادیم،همان گونه که به نوح و پیامبران پس از او وحی فرستادیم ونیزبه‏ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط بنی اسرائیل و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی نمودیم،و به داوود زبور دادیم،پیامبرانی که‏سرگذشت آنان را پیش از این برای تو باز گفته‏ایم و پیامبرانی که سر گذشت آنان رابرای تو بیان نکرده‏ایم.و خداوند با موسی آشکارا سخن گفت و امتیاز از آن او بود.
پیامبرانی که بشارت‏گر و بیم دهنده بودند تا پس از این پیامبران،حجتی برای مردم‏بر خدا باقی نماندو بر همه اتمام حجت‏شودو خدا توانا و حکیم است.ولی‏خداوند گواهی می‏دهد به آن چه بر تو نازل کردهاوآن را به علم خویش نازل‏کرده است و فرشتگاننیز گواهی می‏دهند هر چند گواهی خدا کافی است.بی‏تردید،کسانی که کفر ورزیدند ومردم رااز راه خدا باز داشتند در گم راهی دوری‏گرفتار شده‏اند.
بنابر این شگفتی ندارد که به یکی از افراد بشر وحی شود،زیرا پدیده‏ای است که‏بشریت‏با آن خو گرفته و پیوسته در طول تاریخ با آن سر و کار داشته است.
●اقسام وحی رسالی
مطابق قرآن وحی رسالی سه گونه است:
و ما کان لبشر ان یکلمه الله الا وحیا او من وراء حجاب او یرسل رسولا فیوحی باذنه مایشاء انه علی حکیم،و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا
۱- وحی مستقیم:القای مستقیم وحی و بدون واسطه بر قلب پیامبر است.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در این باره می‏گوید:ان روح القدس ینفث فی روعی‏ .یعنی:
روح القدس بر درون من می‏دمد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 21   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله وحی