شامل تعریف
سیر تحول مدیریت منابع انسانی
منابع انسانی در مکاتب مختلف :مکتب کلاسیک نئو کلاسیک ,اقتضایی , سیستمی و اسلام
بررسی منابع انسانی در مکاتب مختلف مدیریت و اسلام
شامل تعریف
سیر تحول مدیریت منابع انسانی
منابع انسانی در مکاتب مختلف :مکتب کلاسیک نئو کلاسیک ,اقتضایی , سیستمی و اسلام
لینک پرداخت و دانلودپایین مطالب: فرمت فایل:word(قابل ویرایش ) تعداد صفحه
توسعه مکتب اتریشی و حداقل فراگیری اصولی از آن برای یک دانشپژوه اقتصاد نیازمند راهکارهایی از سوی طرفداران این مکتب و به طور کلی طرفداران اقتصاد بازار است.
رسیدن به این هدف که هر دانشجوی کارشناسی در ایران حداقل یک بار نام مکتب اتریشی را شنیده باشد و آشنایی کلی با آن داشته باشد، هدفی بسیار مطلوب خواهد بود.
هدفی که امروز فاصله بسیار با آن داریم. اما چه راهکارهایی برای رسیدن به این هدف وجود دارد؟
دانشجوی اقتصاد بیش از هر چیز به اقتصاد در پارادایم جریان رایج مینگرد، اقتصاد خرد و کلان از منظر او تمام آن چیزی است که وی باید در مورد تحلیل اقتصاد بداند و مباحث دیگر به تمامی در این دو خواهد گنجید.
دانشجویان ایرانی شاید حتی در سر کلاس تاریخ اندیشه اقتصادی نیز نام اقتصاد اتریشی را نشنوند.
در چنین فضایی سخن گفتن از مکتبی که این چنین مهجور افتاده است جرات خاص خود خواهد و ظرافت خاص خویش طلب میکند.
فرمت فایل : power point (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلاید : 45 اسلاید
مکاتب عمده ژئوپلیتیک(نظریه های برجسته ژئوپلیتیکی)
راتزل در کتاب معروفش با عنوان «جغرافیای سیاسی»(چاپ در 1897) معتقد بود که:
فهرست مطالب
اقتصاد دوره انتقالی به لیبرالیسم کلاسیک
پیشنهادهای نظری دانشمندان دوره انتقالی
مکتب فیزیوکراسی(طبیعیون) 1756-1776
اصول مکتب فیزیوکراتها
ارزیابی اندیشههای فیزیوکراتها
مکتب کلاسیک(علمای اقتصادی خوشبین)
اصول و عقاید اقتصادی کلاسیکها
پایههای نظری مکتب کلاسیک
عوامل موثر بر اسمیت
نظریات اسمیت در کتاب ثروت ملل
«دست نامرئی» در اجتماعی کارگراست که دارای ویژگیهای زیر باشد
الگوی سود،سرمایه گذاری وتکنولوژی آدام اسمیت
عقاید ژان باتیست سه
تعادل اقتصادی در وضعیت اشتغال کامل(قانون بازارها یا قانون سه)
بازار کار
بازار پس انداز و سرمایه گذاری
نقد وبررسی نظریات کلاسیک های خوشبین
کنیز سه انتقاد جدی را به این مکتب وارد کرد
منابع
تعداد اسلاید: 45 صفحه
با قابلیت ویرایش
مناسب جهت ارائه سمینار و تحقیقات
مکاتب اخلاقی
واژه اخلاق جمع خُلق و خَلق است و در لغت به معنی "مفاهیم خوی ها، طبیعت باطنی، سرشت درونی، طبع، مروت، خوشرفتاری" (دهخدا، 1357)
ابوعلی ابن مسکویه که از عالمان پیشین است در تعریف علم اخلاق چنین می گوید: "خُلق همان حالتی است که برای نفس انسانی حاصل می گردد که نفس را به جانب افعال آن و بدون تفکر و تامل به سوی کارهایی تحریک و فرا می خواند" (ابن مسکویه، 51:1415) "در آن هیئت نفسانی و حالت راسخه ای که خُلق نامیده می شود، اگر کانون افعال نیکو باشد، آن را خُلق حَسَن و اگر مصدر اعمال زشت باشد، آن را خُلق قبیح می نامند" (همان؛ 25)
خواجه نصیرالدین طوسی نیز در کتاب اخلاق ناصری بیان کرده است:
"خلق ملکه ای نفسانی است که باعث صدور افعال بدون فکر و تامل است و در حکمت نظری روشن شده است که از کیفیات، آنچه به سرعت از بین می رود، آن را حال خوانند و آنچه زوال آن به کندی باشد، آن را ملکه گویند. پس ملکه کیفیتی بوَد از کیفیات نفسانی و این ماهیت خُلق است". (طوسی؛1364؛101)
فیض کاشانی در کتاب المحجه البیضاء نیز علم اخلاق را علمی می دانند که :"به کمک آن از حالات مختلف قلب اطلاع حاصل می شود که برخی از آنها پسندیده است، مانند صبر، شکر، اخلاص و شماری دیگر مذموم و قبیح است مانند حد و خیانت". (فیض کاشانی؛ بی تا: 31)
امروزه علم اخلاق دارای شاخه های متعددی است که هر بخش با رویکرد خاص به توضیح و تبیین علم اخلاق می پردازد که عمدتاً در سه شاخه اصلی طبقه بندی می شوند: