ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد زندگینامه ریاضیدانان مسلمان

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد زندگینامه ریاضیدانان مسلمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد زندگینامه ریاضیدانان مسلمان


تحقیق در مورد زندگینامه ریاضیدانان مسلمان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه4

 

فهرست مطالب

 

 

(آذرخور)

 (ابراهیم بن سنان)

(ابن بدر)

اختصارالجبر:

اثر ریاضی موجود وی :

الفوائد البهائیه فی القوائد الحسابیه:

ابن خوام(عمادالدین بغدادی)

(ابن بغدادی)

ابواسحاق ابراهیم بن سنان ثابت بن قره ریاضیدان و منجم و پزشک مسلمان(296-335) پسر سنان بن ثابت و نوه ثابت بن قره0در سال 296 در خانواده ای از اهل دانش  به دنیا آمد0 بغایت هوشمند و فهیم بود0در انواع علوم دست داشت0 در ریاضیات متخصص بود0 اگر چه در سن 38 سالگی (سال335)در گذشت و عمر فعالیت علمی او کوتاه بود ولی آثار ارزنده ای در رشته های مختلف از وی در دست استکه از روی آن ها می توان دانست که وی در ریاضیات زبر دست و صاحبنظر بوده است0 طریقه وی برای تربیع سهمی بسیار ساده تر از طریق شمیدس و در واقع ساده تزین طزیق حل این مسئله پیش از اختراع حساب انتگرال بوده است0 این اثر ابراهیم بن سناننمونه بارزی است که از

روی آن می توان دانست که چگونه ریاضیدانان دوره اسلامی معلوماتی را که از یونانیان به ارث برده بودند دنبال کرده و با فکر مستقل در پیشرفت آن کوشیده اند0


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زندگینامه ریاضیدانان مسلمان

دانلود پایان نامه نظریه صدق منطق دانان مسلمان

اختصاصی از ژیکو دانلود پایان نامه نظریه صدق منطق دانان مسلمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه نظریه صدق منطق دانان مسلمان


دانلود پایان نامه نظریه صدق منطق دانان مسلمان

درباره تئوری صدق در میان فیلسوفان و منطق دانان جهان شش نظریه وجود دارد رایج ترین و قدیمی ترین آنها نظریه مطابقت است که سابقة آن به یونان و ارسطو می‌رسد هر چند در آثار ارسطو به طور مستقل به این بحث پرداخته نشده است. فلاسفه اسلامی به طور قطع و بدون تردید به این نظریه معتقدند و همچنین بسیاری از فیلسوفان مغرب زمین در تعریف صدق قضایا به نظریه مطابقت قائلند.
اساس نظریه مطابقت این است صدق قضیه عبارت از مطابقت آن با واقع و نفس الامر و این مسأله مبتنی بر دو اصل است اول اینکه واقعیتی هست و دوم اینکه ذهن ما قادر به کشف واقعیت می‌باشد.
فیلسوفان غربی در مورد صدق به تئورهای دیگر معتقدند که این تئوری‌ها عبارتند : 1- تئوری هماهنگی : این نظریه به فلاسفه عقل گرا نسبت داده شده و آنها معتقدند که صدق یک گزاره تنها به معنای سازگاری آن با نظامی از قضایای دیگر عقلی است. و برخی از پوزیتویست‌ها از این تئوری دفاع کرده‌اند و برخی از اینها معتقد بودند که قضایای حسی و تجربی صدقشان از راه مطابقت معلوم می‌شود و قضایای که تجربی و حسی نیستند صدقشان بوسیله سازگاری آنها با گزاره‌های آزموده شده بدست می‌آید و بعضی از پوزیتویست‌ها معتقدند تنها راه آزمون صدق قضایا ارتباط درونی میان خود باورها است.
2- تئوری عمل گرایانه : پیرس و جیمز و دیوئی از طرفداران این تئوری هستند و آنها در معناداری معتقدند که معنای یک لفظ عبارت از پیامد عملی یا تجربی آن.
3- تئوری زیادتی صدق : طرفداران این نظریه معتقدند که محمول صادق و کاذب زاید است و می‌توان آنها را حذف کرد و هیچ تأثیری در جمله ندارند.
4- نظریه غیر توصیفی صدق : معتقدان به این تئوری می‌گویند که صدق و کذب کلمات توصیفی نیستند بلکه کلمات انجازی و تأییدی و انشایی هستند.
5- نظریه سمانتیکی صدق تارسکی : تارسکی ضمن قبول نظریه صدق ارسطویی با ارائه نظریه زبان و فرا زبان به بازسازی این تئوری پرداخته تا از شبهات و پارادوکس‌های که در زبان پیش می‌آیند جلوگیری کند و از نظر وی صدق و کذب عناصر فرا زبانی هستند در حالیکه راست و دروغ عناصر زبانی هستند.

فصل اول : مقدمه و پیشینه تاریخی
بخش اول : مقدمه و کلیات و معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی
1-1-مقدمه 3
1-2-تعریف مسأله 3
1-3-سوالهای اصلی تحقیق 4
1-4-فرضیه‌های تحقیق 4
1-5-هدف‌های تحقیق 4
1-6-روش تحقیق 4
1-7-سابقه تحقیق 5
1-8-معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی 5
1-9-تمایز حق و صدق 6
1-9-1- رای مشهور حکمای اسلامی 6
1-9-2- نظریه برخی از فیلسوفان غربی 7
1-9-3- نظریه شهید مطهری 8
بخش دوم : پیشینة تاریخی نظریه مطابقت صدق
2-1- سابقه نظریه مطابقت در یونان 10
2-1-1- مطابقت از نظر افلاطون 10
2-1-2- نظریه مطابقت از دیدگاه ارسطو 12
2-1-3- نظریه مطابقت از نظر فارابی 14
2-1-4- نظریه مطابقت از دیدگاه ابن سینا 15
2-1-5- نظریه مطابقت از دیدگاه سهروردی 16
بخش سوم : آیا نظریه مطابقت تعریف صدق است یا ملاک آن
3-1- تمایز تعریف صدق و ملاک صدق 19
3-2- دیدگاه برخی از فلاسفه اسلامی 20
3-3- دیدگاه برخی از فلاسفه غربی 21
3-4- نقد و بررسی 21
فصل دوم : تئوری صدق از نظر منطق دانان غربی
بخش اول : نظریه مطابقت
1-1-توضیح نظریه مطابقت 25
1-1-1-نظریه مطابقت در نظر منطق دانان جدید غرب 25
1-1-2-مطابقت و اتمیسم منطقی 25
1-1-3-اشکالات نظریه مطابقت 29
بخش دوم : تئوری هماهنگی
2-1- تئوری هماهنگی یا سازگاری 35
2-2- اصل ارتباط درونی 36
2-3- درجات صدق 37
2-4- ایرادات نظریه هماهنگی 38
بخش سوم : تئوری عمل گرایانه
3-1- تئوری عمل گرایانه 37
3-2- نظریه شیلر 44
3-3- نقد و بررسی این نظریه 45
بخش چهارم : تئوری زیادتی صدق
4-1- تئوری زیادتی صدق 49
4-2- اشکالات نظریه زیادتی صدق 50
بخش پنجم : نظریه غیر توصیفی صدق 53
5-1- نظریه غیر توصیفی صدق 53
5-2- اشکالات نظریه غیر توصیفی صدق 56
بخش ششم : نظریه سمانتیکی صدق تارسکی
6-1- تبیین نظریه سمانتیکی تارسکی 56
6-1-1- مفهوم صدق به عنوان موضوع نظریه معنا شناختی تارسکی 58
6-1-2- تعریف صدق در نظریه معناشناسی تارسکی 63
فصل سوم : نظریه مطابقت صدق از نظر فیلسوفان و منطق دانان مسلمان
بخش اول : آیا مطابقت مربوط به علوم حضوری است یا حصولی
1-1-تعریف علم حضوری وحصولی 79
1-2-رابطه مطابقت با علم حضوری و حصولی 81
1-3-راهیابی خطا در علم حضوری 83
بخش دوم : نظریه مطابقت به عنوان روش صدق در تصورات یا تصدیقات 85
بخش سوم : رابطه خبر با صدق و کذب
3-1- تحلیلی که صدق و کذب پذیری را تعریف قضیه می‌داند 91
3-2- تحلیلی که صدق و کذب پذیری را ملاک تمایز قضیه می‌داند 92
3-3- اشکال پارادکس دروغگو بر هر دو تحلیل 94
بخش چهارم : مناط صدق و کذب قضایا
4-1- بررسی اجمالی اختلاف حکما در تقسیم قضایا 97
4-2- صدق و کذب در انواع قضایا 101
4-2-1- قضایای خارجیه 101
4-2-2- قضایای ذهنیه 101
4-2-3- قضایای حقیقیه 106
بخش پنجم : معانی نفس الامر 105
5-1- نفس الامر به معنای عالم امر و عقول مجرده 106
5-2- نفس الامر به معنی فی نفسه 108
5-3- نفس الامر به معنای عالم ثبوت اشیاء 109
5-4- نقد و بررسی معانی ذکر شده از نفس الامر 110
بخش ششم : مطابقت در مباحث وجود ذهنی
6-1- مطابقت در مباحث وجود ذهنی 113
6-1-1- اهمیت بحث وجود ذهنی 113
6-1-2- تاریخچه وجود ذهنی 113
6-1-3- تبیین نظریه وجود ذهنی 114
6-1-4- آیا انحفاظ ماهیت از لوازم نظریه مطابقت است یا از مبنای آن 118
بخش هفتم : نظریه مطابقت از دیدگاه برخی از فیلسوفان مسلمان
7-1- نظریه ملاصدرا درباره مطابقت 123
7-2- حکیم سبزواری 125
7-3- علامه طباطبایی 126
7-4- شهید مطهری 138
7-5- استاد مصباح یزدی 144
7-6- جمع بندی و نتیجه گیری 148

 

شامل 155 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه نظریه صدق منطق دانان مسلمان

مقاله کشیش بزرگ تگزاس چگونه مسلمان شد؟

اختصاصی از ژیکو مقاله کشیش بزرگ تگزاس چگونه مسلمان شد؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله کشیش بزرگ تگزاس چگونه مسلمان شد؟


مقاله کشیش بزرگ تگزاس چگونه مسلمان شد؟

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:5

 

  

 فهرست مطالب

 

 

إنّکَ لا تَهدی مَن أحببْتَ وَلکنَّ اللهَ یَهدی مَن یَشاء[۱]”.
مبارزه و کشمکش بین حق و باطل از ازل جاریست و تا ابد ادامه دارد. مذاهب، فرقه ها و گروههای مختلفی با اغراض و اهداف متفاوت همیشه کوشیده اند تا به هر نوع ممکن در مقابل مذهب حق قد علم نموده و نور آن را خاموش سازند.
و بعد از اینکه دین مقدس اسلام ظهور کرد، باطل پرستان و کجروان سعی نمودند هر طوری که شده جلو گسترش این دین را بگیرند. یهودیان از همان ابتدا (گرچه خود یارای مقابله نداشتند) با نفاق و دو رنگی همیشه دشمنان اسلام را یاری رسانده اند و یا خود نیز تا آنجای که توان داشتند وارد میدان شدند. جهان مسیحیت که یکی از بزرگترین ادیان عالَم است نیز در سالهای نخست دعوت اسلامی دست به کار شده، وفدی از علما و کشیش های نجران را جهت مناظره و بحث علمی به مدینه منوّره فرستادند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله کشیش بزرگ تگزاس چگونه مسلمان شد؟

دانلود مقاله رهبری و جوانان مسلمان

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله رهبری و جوانان مسلمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

 

 

تعریف رهبری از جوان مسلمان :
تعریف شما از یک جوان مسلمان و خصوصیات او چیست؟چگونه یک جوان می تواند مسیر زندگی را طی کرده و به اهدافش برسد؟ :
من اساساَ در بین این خصوصیات مهمی که جوانان دارند ، سه خصوصیت را بارز می بینم ؛ که اگر آنها مشخص بشود و اگر آنها به سمت درستی هدایت بشود به نظر می اید که می توان به این سوال پاسخ داد آن سه خصوصیت عبارتند از :انرژی ، امید ،ابتکار.اینها سه خصوصیت برجسته جوان استاگر رسانه ها بتوانند این سه خصوصیت عمده را درست هدایت کنند ، من خیال می کنم که می شود یک جوان راه اسلامی را پیدا کند چون اسلام هم چیزی که از ما م خواهد این است که ما استعدادهای خودمان را به فعلیت برسانیم. البته در قران یک نکته بسیار اساسی هست و آن توجه دادن به تقواست تقوا یعنی مراقب خود بودن.تقوا یعنی یک انسان بداند که دارد چه کار می کند و هر حرکت خودش را با اراده و فکر و تصمیم انتخاب نماید ؛مثل انسانی که بر یک اسب رهوار سوار است دهانه اسب در دستش است و می داند کجا می خواهد برود تقوا این است،آدمی که تقوا ندارد حرکات و تصمیم ها و آینده اش در اختیار خودش نیست ؛ بنا براین اگر بتوانیم از ان سه خصوصیت با تقوا کار بکشیم و درست هدایت بشود خیلی خوب می شود جوانان در شکلی که اسلام می پسندد ، زندگی کنند .

 


هجوم به هویت نسل جوان مسلمان ، پدیده ای استعماری واستمراری
- موضوع اصلی بحث چگونگی تولید اندیشه دینی مطابق مقتضیات زمان و بر اساس نیازهای جوانان -به ویژه دانشجویان وبه طور خاص دانشجویان ایرانی درغرب -- درآن سال های هجوم افکار سکولار و ضد دینی است . از نکات جالب توجه ، جواب هایی است که هر کدام از متفکران شناخته شده مطرح می کنند. اما به این سوال باید عنایت داشت که چهار متفکراین نشست چه کسانی اند؟ چهار صاحب رای مسلمانی که د و تن آنان به د یار باقی شتافته اند؛ یکی در مرگی مشکوک در خارج و دیگری به تیر تروریست های گروه نفاق یعنی گروهک فرقان در داخل . گرد هم آمدن این چهارنفر نیز در زیر یک سقف، در آن زمان و برای هم ا ند یشی ، ازمنظر روابط وتاثیر متقابل صاحب نظران مسلمان اهمیت ویژه دارد.
2- موضوع جلسه نیز هنوز از اهمیت وحساسیت بسزایی برخودار است به ویژه که اینک در عصر حکومت اسلامی - درقالب جمهوری اسلامی - زندگی می کنیم وبه طور طبیعی مسائل تازه وچند وجهی به اقتضای پیشرفت دانش ، گسترش اطلاع رسانی نوین وارتباطات زود هنگام و لحظه ای مطرح است و نسل جوان، تشنه ومنتظر است تا به پرسش ها و ابهام ها یش پاسخ دقیق ،عالمانه و منطقی داده شود.
3-اولین نفر از آن چهارنفرمرحوم دکتر علی شریعتی است که با همان ملاحت کلام وزبان عاطفی وگفتار دلسوزانه ، ضمن تشریح موقعیت و وضعیت اندیشه دینی ، ازاین که جوانان درتنگنای افکار غیر دینی و ضد دینی قرارگرفته اند و امکان پاسخگویی ندارند ، اظهار نگرانی می کند. ا و معتقد است در این باره باید فکرعاجل شود و تولید اندیشه دینی مناسب مقتضیات زمان ومکان، ازضرورتهای غیرقابل تاخیراست . وی می گوید که جوانان مهمترین سرمایه جامعه اند که اگر از دست بروند، هیچ چیز دیگری برای فردا باقی نمی ماند.
4- پس ازوی، رهبر کنونی انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای ، ضمن تشکر از سخنان حساب شد ه و دلسوزانه دکترشریعتی ، به نگرانی وی پیرامون ازدست رفتن جوانان درپی هجوم مکاتب فکری وارداتی اشاره وبه تفسیر راهکارهای درمان آن می پردازند. جالب است بدا نیم، ایشان آن روز در باب رویکرد جوانان به اندیشه های دینی برنکاتی انگشت می گذارند و امید وارانه به نسل جوان کشورمی نگرند که با آن چه امروز به عنوان رهبر یک حکومت توصیه می کنند ، منطبق است. بیانات سا ل 1355 وبیانات امروزایشان درباره لزوم اعتماد به جوانان این مرز و بوم ، نشانگر شناختی عمیق از این قشر است که باور دارد برای برون رفت آنان ازخود باختگی وبی هویتی، باید اتکا به نفس ملی را در آنها تقویت کرد . سخنان ایشان ضمن این که دغدغه هجوم افکارغیربومی وغیردینی به جوانان را باز می گوید، در عین حال به رویکرد جوانان بسیاری اشاره دارد که در آن سال ها به د ین و منابع دینی، متفکران دینی ، مراکز و اماکن د ینی رجوع دارند، به قرآن و نماز روی آورده اند و با اشتیاق و توجه در پی فراگیری معارف اسلامی اند .
آیت الله خامنه ای ، آن روز به عنوان یک روحانی و عالم متفکر دینی که در مبارزه و تبلیغ اسلام اجتماعی نیز پیشرو است،از این که د ر چند سال اخیر- منظورسال های قبل از انقلاب - نسل جوان چنین توجهی به معارف دینی پیدا کرده که یافته های مطالعاتی اش به دیگران و خود وی ، آ موزه های جدید وجدی می دهد، نسبت به آینده اظهار امیدواری می کنند . گرچه در همین حال معتقدند که باید به موضوع پیشنهادی دکتر شریعتی توسط اندیشمندان مسلمان جواب مناسب داده شود. جوابی که لزوما باید تولید اندیشه های نو،اما برگرفته از منابع اصیل دینی باشد.
5- نفرسوم ، دکتر فخرالدین حجازی است. فردی که در سالیان سیاه ا ستبدا د شاهنشاهی و نظام وابسته پهلوی برای احیای ا ند یشه دینی تلاش بسیاری کرد و یکی از سر پل های ارتباط و اتصال جوانان با اسلام انقلابی و اجتماعی بود. حجازی برنکته ای بسیار حساس و دقیق انگشت می گذارد که آن عنایت خاص به معنویت اسلامی است .اوپای می فشارد که معارف دینی بدون معنویت درونی خویش معنایش را از دست می دهد واز این که در برخی محافل و گروه ها، و افرادی در داخل و خارج کشور سعی دارند اصول و مبانی دین را از معنویت تخلیه وبه تمام آن جنبه مادی بدهند ، اظهار نگرانی می کند.
6- آخرین نفر این نشست ، متفکر بزرگ ، شهید آیت الله مرتضی مطهری است . وی با همان نکته سنجی ها و دقت نظرهای ویژه خویش ، ضمن این که برروزآمد بودن پاسخ به نیازها تاکید می کند، به نکاتی مانند "دشمن" و "رقیب" در بحثهای پیشین سایر سخن وران اشاره وبه کالبد شکافی آن بحث می پردازد. اوسپس بر یکی از اصلی ترین دغدغه های دوران زندگی عالمانه خویش انگشت می نهد ودر باره تفکر التقاطی هشدار می دهد.
نتیجه ای که ازمحورهای مباحث فشرده آن جلسه وشرایط امروز می توان گرفت ؛ غیر از این نیست که هجمه فکری وفرهنگی به نسل جوان همچنان ادامه دارد . تولید اندیشه های متناسب وپاسخگو بر این حمله مستمر فرهنگی وعقیدتی به نسل جوان مسلمان همچنان الزامی است . تقویت دانایی وتعمیق باورها وانگیزه های معنوی، نیاز همگانی و بویژه نسل جوان است . امروز هم التقاط درپوشش های فریبنده تهدیدی خزنده است که مقابله با آن ظرافت و دقت و همت خاص می طلبد. دست آخر اینکه مسائل دیروز ما ، مسائل امروز ماست. با ویژگی هایی که حکومت گران ملزم به تبیین آنند. همراه با روند تحولاتی که در عرصه اطلاع رسانی می گذرد وهرلحظه برابعاد موضوع و تنوع آن می افزاید . راستی چند نفر با امتیازهای یاد شده در میانه میدان دفاع ازمیراث وهویت دینی وملی نسل آینده سازمان داریم؟ نفر داریم، اما گویا منتظراین مانده اند که رهنمود سترگ"جنبش نرم افزاری" به "جهاد نرم افزاری" تبدیل شود!
نشاط، آزادی، زیبایی
استقبال کم‌نظیری که بازدیدکنندگان سایت «بازتاب» از مقاله بحرانی به نام شل‌حجابی به عمل آورده و تذکرات و اظهارنظرهای فراوان و ارزشمندی که ارسال کردند، مرا بر آن داشت تا به توضیح و تبیین بیشتر پنج مطلب که مورد عنایت اکثر اظهارنظرکنندگان بود، بپردازم.
در آن نوشتار آورده بودم که جوان به اقتضای خصلت غریزی و طبع جوانی در طلب سه عنصر نشاط، آزادی و زیبایی (ناز) است. هر فرد، گروه، فرهنگ و حکومتی که این سه مقوله را برای جوانان فراهم سازد، آنان را در حیطه اقتدار خود خواهد داشت.
بدیهی است که نه منظور از نشاط، عیش و طربهای مهوع است و نه مراد از آزادی، رهایی از قید و بندهای اخلاقی. منظور از زیبایی هم، زرق و برق‌های کادو‌پیچی‌شده فضولات مصرفی دنیای بورژوازی نیست. با این تذکر، ذیلا به توضیح بیشتر آن مطالب می‌پردازم:
1ـ آگاهی، آزادی، آفرینندگی
انسان، آن‌طور که فطرت الهی و سرشت طبیعی او حکم می‌کند، باید خود را مبتنی بر تعالیم مشترک همه ادیان آسمانی، در سه بعد آگاهی، آزادی و آفرینندگی، به کمال برساند. بدیهی است که تعالی هر یک از این سه بعد، در فضای استبدادزده آلوده به وهم، جهل و خشم، امکان‌پذیر نمی‌شود. انسان آگاه و آزاد و آفریننده از زور و زر و تزویر روی می‌گرداند.
آگاهی:
در حالی که در قرآن کریم، متجاوز از ششصد بار به علم و آگاهی توصیه شده است، اما در بیان راه و هدف از تحصیل علم، به هیچ قید و حد و مرزی جز خیر و صلاح انسانها در این جهان و سعادت ابدی در آن جهان، برنمی‌خوریم.
نکته در خور توجه این است که توصیه قرآن به فراگیری علم، به علوم ـ به اصطلاح ـ دینی ختم نمی‌گردد وگرنه پیامبر گرامی(ص) اسلام، سفر حتی به چین را برای تحصیل علم توصیه نمی‌کرد، چرا که حوزه علمیه‌ای در آن روزگار در چین وجود نداشت. در بسیاری از روایات وارده از اهل بیت(ع)، تحصیل علم اگر به قصد خدمت به انسانها و خیر و صلاح بشر باشد، علاوه بر سعادت و برکتی که نصیب فرد می‌کند، عبادت پروردگار نیز به حساب آمده است. از همین جا معلوم می‌شود که عبادت، به نماز و روزه منحصر نمی‌گردد.
تلاش برای وصول به آزادی و رهایی از یوغ بندگی غیر خدا، نیز در زمره عبادات بوده و جهاد در راه خدا محسوب می‌شود. بندگی خدا، که عین آزادگی است، خروج از ظلمات جهل، ستم و پلیدی‌ها و روی آوردن به نور علم و دانش و عدل و بی‌نیازی و زیبایی و کمالات مطلق است.
آزادی:
در باب آزادی به نقل قولی از امام موسی صدر (در گفتار: صیانت از آزادی) بسنده می‌کنم و فکر می‌کنم به اندازه کافی گویای منظور باشد :
« ... آزادی، برترین سازوکار فعال کردن همه توانایی‌ها و ظرفیتهای انسانی است. هیچ کس نمی‌تواند در جامعه محروم از آزادی خدمت کند، توانایی‌هایش را پویا سازد و موهبت‌های الهی را بپروراند. آزادی یعنی به رسمیت شناختن کرامت انسان و خوش‌گمانی نسبت به انسان. حال آن که نبود آزادی، یعنی بدگمانی نسبت به انسان و کاستن از کرامت او. کسی می‌تواند آزادی را محدود کند که به فطرت انسانی کافر باشد. فطرتی که قرآن می‌فرماید: «فطرة الله التی فطر الناس علیها». فطرتی که پیامبر باطنی و درونی انسان است...» و در جایی دیگر اضافه می‌کند: «صیانت از آزادی ممکن نیست مگر با آزادی. آزادی بر خلاف آنچه می‌گویند، هر گز محدود شدنی و پایان یافتنی نیست... آزادی حقیقی، دقیقا رهایی از عوامل فشار خارجی و عوامل فشار داخلی است و به تعبیر امام علی (ع ): «من ترک الشهوات کان حرا» یعنی، آزاده کسی است که شهوات را ترک کند. اگر بخواهیم آزادی را تعریف کنیم، باید بگوییم که آزادی، رهایی از دیگران و رهایی از نفس است. اگر آزادی را اینگونه تفسیر کنیم، دیگر معتقد به حد و مرز برای آزادی نخواهیم بود. آن آزادی که با آزادی دیگری اصطکاک داشته باشد، در حقیقت بندگی نفس خویش و شهوت‌طلبی است. آزادی، جهاد است. همان جهاد اکبری که مورد نظر پیامبر گرامی ‌بود. جهاد با خویشتن خویش، برای رهایی از شهوات در مقابل آنچه جهاد اصغر که جهاد با بیگانگان است... آزادی والاترین شیوه برای شکوفا کردن قابلیت‌ها، ظرفیت‌ها و استعدادهای جامعه است...».
آفرینندگی:
آفرینندگی، که از صفات ذات باری است و در وجود انسان به ودیعه نهاده شده است، در هنر به معنای عام آن تجلی می‌یابد. هیچ تولید هنری، که تجلی روح آفریدگاری انسان است، نمی‌تواند از زیبایی بی‌بهره باشد. طنین جان و جلوه کمال و جوهر جمال ازلی در هنر و آفرینش هنری نهفته است. همین آثار هنری است که حضور دائمی ‌خداوند را به جان و دل انسان سرازیر می‌کند.
بدیهی است تجلی روح آفرینندگی انسان، منحصر به خلق آن چیزهایی نیست که امروزه از آن به آثار هنری یاد می‌کنیم. خلق یک تابلوی زیبا، ایجاد یک کالای نفیس و دلاویز، تصنیف یک سمفونی با شکوه و یا یک سروده دل‌انگیز و نیز بنیاد یک بنای مسحور کننده و یک اثر هوش ربا و نظایر آن، تماما جلوه‌هایی از روح زیبای خلاقیت انسان است، چرا که توانایی مدیریت جامعه و یافتن راهکارهای مبارزه با جهل و ستم و تبعیض و فقر و عقب ماندگی نیز، روی دیگر سکه آفریدگاری انسان اهورایی است.
اصول تربیتی تمامی ‌ادیان آسمانی، مبتنی بر راهکارهایی است که حرکت انسان را بر روی سه بعد آگاهی، آزادی و آفرینندگی سامان می‌بخشد. بدیهی است که هر کدام از این سه بعد، بدون تحقق دو بعد دیگر، ره به کمال نمی‌برد. چگونه می‌توان بدون آزادی، به آگاهی دست یافت و یا به خلق و ایجاد و انشاء پرداخت؟ و نیز مگر پروراندن قدرت خلاقیت و پویایی هنر، در فضای جهل و جور و استبداد ممکن است.؟
پر واضح است که آزادی، آن طور که در بالا گفته شد، شرط لازم و زیربنای اساسی همه حرکات انسان برای رسیدن به این ویژگی‌های خدایی است.
ایمان به خدای خالق زیبایی‌ها و شهادت به وحدانیت ذات لایزال و نیز باور داشتن اصول و ملتزم بودن به مبانی شریعت، در صورتی نزد خداوند پذیرفته است که، از روی آگاهی و آزادی کامل و استدلال عقلی و یقین قلبی صورت گرفته باشد. اسلام شناسنامه‌ای، نه باعث کمال فردی می‌گردد و نه دارای تبعات و آثار مثبت اجتماعی خواهد بود.
به رسمیت شناختن و بها دادن به سه خوی غریزی جوانان، که در بالا بدان اشاره کردم، باید مبنای برنامه‌های تربیتی و آموزشی قرار گیرد. از این روست که طرح موضوعات عرفانی، در کنار مباحث راجع به برابری و آزادی به منزله مقولاتی معنا بخش به زندگی و خواسته‌های همیشگی بشر، ضرورتی اجتناب‌پذیر داشته و قراردادن مذهب به عنوان عامل واقعی تأمین کننده برابری و آزادی، جایگاه خود را در دل جوان باز خواهد کرد.
2 ـ اسلام سنتی، اسلام التقاطی و اسلام ناب
غالب سنت‌گرایان و پیروان پیر و جوان اسلام سنتی، در حالتی زیست می‌کنند که مهمترین ویژگی آن، تأثیر گذاری پرقدرت و پرصلابت سنت‌های کهن، بر تمامی‌ عرصه‌های اجتماعی و عینی و ذهنی است. و این، دقیقا همان چیزی است که، جوان آشنا با دنیای جدید و برخوردار از امکان ارتباط با جهان مدرن، از آن گریزان می‌باشد.
تا زمانی که نتوانیم جنبه‌هایی از عرفان و برابری و آزادی را، در قالب هنر‌های روح‌نواز درآورده و روح مذهب را در آن دمیده و به مدد علم و فلسفه و دانش جدید، به تبیین آن بپردازیم، نباید در این دور و زمانه از عدم گرایش تعهدساز جوانان به دین و آرمانهای انسان‌ساز آن شکوه سردهیم. جوان امروز ـ همان طور که بارها گفته ام ـ اگر سه مقوله نشاط و آزادی و زیبایی را در مذهب بیابد، بدون تردید به آن خواهد گروید و به تکامل جسمی ‌و روحی خویش با حرکت بر روی سه بعد آگاهی و آزادی و آفرینندگی، خواهد پرداخت. به چنین جوانی اگر گفته شود که عبادت خدای بزرگ و پرستش او در همین حرکت کمال‌گرایانه نهفته است و ذکر و یاد او، آرامش دل و صفای باطن و روشنایی راه زندگی را سبب خواهد شد، هرگز از آن روی بر نخواهد تافت. نهال همین باور اگر در دوران نونهالی و در اوان جوانی در دل انسان کاشته شود، کامیابی بیشتر و موفقیت پر دامنه‌تر او را هم در این جهان و هم سعادت او را در آن جهان، باعث خواهد گشت.
روزی امام خمینی در حضور جمعی از جوانان، نزدیک به این مضمون می‌گفت: «تا نیروی جوانی در شما وجود دارد از عبادت حق غافل نگردید. روی آوردن به عبادت را، به دوران پیری وانگذارید، زیرا که در آن صورت، با کاسته شدن از نیرو و نشاط و حال جوانی، به آن شور و سرور و صفای دل و آرامش روح و لطافت روان که در جوانی میسر است، نخواهید رسید».
واضح است که عنایت و اشاره امام، به همان سه خصلت نشاط و آزادی و زیبایی است که در بالا از آنها به عنوان خواسته‌های طبیعی و غریزی جوانان یاد کردم. با این اوصاف چگونه انتظار داریم با ارعاب و خشونت و تحقیر، در دل جوان «نازطلب» اثر گذارده و راه منکرات را به روی او مسدود سازیم؟ با هجوم‌های دسته‌جمعی معدودی افراد مجهز به چوب و چماق به فروشگاه‌ها و رستوران‌ها و پارک‌ها به کدام یک از این غرایز پاسخ داده و چند جوان را تا کنون به راه راست هدایت کرده‌ایم؟
آیا اثرات زیانبار روحی و اجتماعی چنین اعمالی را، تاکنون محاسبه کرده‌ایم؟ آیا از نتایج بازتاب خبری چنین حرکاتی، در اذهان جهانیان و مسلمانان ایرانی مقیم خارج، به ویژه دختران و پسران جوان، باخبریم؟
آیا می‌دانیم که نتایج این روشهای ارشادی برای جوانان مسلمان مقیم خارج، که پیوسته در معرض هجوم تبلیغات رسانه‌ای صهیونیست‌ها قرار دارند، جز سرافکندگی و شرمساری در مقابل مخالفین و معاندین چیز دیگری نبوده است؟ و آیا سر انجام چاره‌ای جز این دارند که برای حفظ آبرو و شغل و... خود به تبری از این اعمال و بیزاری از این حرکات روی آورند؟ و اگر جز این کنند، برخورد دوستان اروپایی و هم‌دوره‌های دانشگاهی و کارفرماها و صاحبخانه‌ها و... با آنان چگونه خواهد بود؟

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  36  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رهبری و جوانان مسلمان