لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
لیست کلمات مترادف و متضاد متداول
به ترتیب حروف الفبا
حرف A-
کلمه
ANTONYM
SYNONYM
کلمه
WORD
ناتوان
incapable
powerful
قادر-توانا
able
معمولی
ordinary
unusual
غیر عادی
abnormal
حمایت کردن
support
eradicate
از میان بردن-موقوف ساختن
abolish
دقیقا-صریحا
precisely
near
حدود
about
زیر
below
over
بالای
above
متواضع- با ادب
courteous
sudden
خارج از نزاکت-ناگهانی
abrupt
حاضر
present
away
غایب
absent
کمیابی
scarcity
plenty
فراوانی
abundance
مجازا
virtually
really
واقعا-دقیقا
actually
کم
inadequate
enough
کافی
adequate
متنفر بودن
despise
worship
پرستش کردن
adore
پنهان کردن-مخفی کردن
conceal
announce
اعلام کردن-آگهی کردن
advertise
آرام-صلح جو
peaceful
attacking
مهاجم-تجاوز کار
aggressive
مخالفت کردن
oppose
help
همراهی کردن-کمک کردن
aid
دلگرم کننده
encouraging
fearful
ترساننده
alarming
---------
------------
nearly
تقریبا
almost
نگه داشتن
conserve
change
تغییر دادن-عوض کردن
alter
عادی
ordinary
astonishing
متحیر کننده-تحیر آور
amazing
---------
-------------
desire
خواسته-آرزو
ambition
خصمانه
hostile
friendly
دوستانه
amicable
---------
-------------
vexation
آزارواذیت
annoyance
استفاده نکردن
disuse
use
استفاده کردن-به کار بردن
apply
جدا شدن
depart
draw near
نزدیک شدن
approach
----------
--------------
nearly
تقریبا
approximately
رها کردن
release
capture
نگه داشتن-گرفتار کردن-توقیف کردن
arrest
فروتن
modest-humble
proud
مغرور-متکبر
arrogant
واقعی
real
unnatural
ساختگی-مصنوعی
artificial
جدا کردن
disperse
collect
فراهم آوردن-جمع شدن
assemble
دفاع کردن
defend
assault
حمله کردن
attack
---------
--------------
try
سعی و تلاش کردن
attempt
لیست کلمات مترادف و متضاد متداول
به ترتیب حروف الفبا
حرف B-
کلمه
ANTONYM
SYNONYM
کلمه
WORD
تعریف کردن
praise
abuse
غیبت کردن-پشت سر کسی حرف زدن
backbite
با تقوی- عفیف- پاکدامن
virtuous
wicked
بد- زشت
bad
انسانیت- کارهای خیر
humanity
cruelty
قساوت- سخت دلی
barbarity
ملبس-پوشیده
clothed
naked
لخت- عریان
bare
پرحاصل- پرثمر
fertile
sterile
بی ثمر- لم یزرع
barren
درستکار- امین
honorable
mean
پست- فرومایه
base
صلح
peace
war
جنگ
battle
انداختن
drop
carry
تحمل کردن- بردن- حمل کردن
bear
زشت
ugly
fair
زیبا
beautiful
پایان دادن
end
start
شروع کردن
begin
بالای
above
under
زیر
below
ضرر- زیان
loss
profit
سود- نفع
benefit
سرسخت- تند
hard
kind
خیر اندیش- نیکخواه- مهربان
benevolent
کوچک
small
large
بزرگ
big
بازکردن- شل کردن
loose
tie
بستن
bind
شیرین
sweet
sour
تند- تلخ- سخت
bitter
تعریف کردن
praise
condemn
ملامت- نکوهش کردن
blame
پر
full
empty
خالی
blank
محترم شمردن
honor
reproach
معیوب کردن- سرزنش کردن
blemish
فاسد شدن- از بین رفتن
decay
flower
گل دادن- شکوفه دادن
bloom
ترسو
timid
brave
شجاع- جسور
bold
آزادی
freedom
slavery
بندگی- بردگی- اسارت
bondage
خوشحال کردن- راحت کردن
please
tire
خسته کردن
bore
قرض دادن
lend
take
قرض گرفتن- امانت گرفتن
borrow
هیچ کدام
neither
the two
هر دو
both
بالا
top
base
ته- کف
bottom
ترسو
timid
courageous
شجاع
brave
اصلاح کردن- تعمیرکردن
mend
tear
پاره کردن- شکستن
break
تفضیل- بسط- افزایش- توسعه
amplification
summary
کوتاه-مختصر
brief
کم نور- بی فروغ
dull
shining
درخشان
Bright
مرکز
center
edge
لبه- کناره
Brim
باریک
narrow
wide
عریض
Broad
نامهربان
unkind
kind
برادرانه- مهربان
Brotherly
خاموش کردن
extinguish
blaze
سوزاندن
Burn
آزاد
free
engaged
مشغول- گرفتار
Busy
فروختن
sell
purchase
خریدن
Buy
شاهراه اصلی
highway
side path
گذرگاه فرعی
Bypath
لیست کلمات مترادف و متضاد متداول