ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ازقصه ی رنگ پریده ؛خون سرد

اختصاصی از ژیکو ازقصه ی رنگ پریده ؛خون سرد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

از : قصه ی رنگ پریده ، خون سرد

من ندانم با که گویم شرح درد  قصه ی رنگ پریده ، خون سرد ؟ هر که با من همره و پیمانه شد  عاقبت شیدا دل و دیوانه شد قصه ام عشاق را دلخون کند  عاقبت ، خواننده را مجنون کند  آتش عشق است و گیرد در کسی کاو ز سوز عشق ، می سوزد بسی  قصه ای دارم من از یاران خویشقصه ای از بخت و از دوران خویش یاد می اید مرکز کودکی  همره من بوده همواره یکی  قصه ای دارم از این همراه خود  همره خوش ظاهر بدخواه خود او مرا همراه بودی هر دمی  سیرها می کردم اندر عالمی  یک نگارستانم آمد در نظر  اندرو هر گونه حس و زیب و فر هر نگاری را جمالی خاص بود  یک صفت ، یک غمزه و یک رنگ سود  هر یکی محنت زدا ،‌خاطر نواز  شیوه ی جلوه گری را کرده ساز  هر یکی با یک کرشمه ،‌یک هنر  هوش بردی و شکیبایی ز سر  هر نگاری را به دست اندر کمند  می کشیدی هر که افتادی به بند  بهر ایشان عالمی گرد آمده  محو گشته ، عاشق و حیرت زده من که در این حلقه بودم بیقرار  عاقبت کردم نگاری اختیار مهر او به سرشت با بنیاد من  کودکی شد محو ، بگذشت آن ز من  رفت از من طاقت و صبر و قرار  باز می جستم همیشه وصل یار  هر کجا بودم ، به هر جا می شدم بود آن همراه دیرین در پیم من نمی دانستم این همراه کیست  قصدش از همراهی در کار چیست ؟ بس که دیدم نیکی و یاری او  مار سازی و مددکاری او  گفتم : ای غافل بباید جست او  هر که باشد دوستار توست او  شادی تو از مدد کاری اوست  بازپرس از حال این دیرینه دوست  گفتمش : ای نازنین یار نکو  همرها ،‌تو چه کسی ؟ آخر بگو  کیستی ؟ چه نام داری ؟ گفت : عشق گفت : چونی ؟ حال تو چون است ؟ من  گفتمش : روی تو بزداید محن تو کجایی ؟ من خوشم ؟ گفتم : خوشی خوب صورت ، خوب سیرت ، دلکشی  به به از کردار و رفتار خوشت  به به از این جلوه های دلکشت  بی تو یک لحظه نخواهم زندگی  خیر بینی ، باش در پایندگی  باز ای و ره نما ، در پیش رو  که منم آماده و مفتون تو در ره افتاد و من از دنبال وی  شاد می رفتم بدی نی ، بیم نی  در پی او سیرها کردم بسی  از همه دور و نمی دیدیم کسی  چون که در من سوز او تاثیر کرد  عالمی در نزد من تغییر کرد  عشق ، کاول صورتی نیکوی داشت  بس بدی ها عاقبت در خوی داشت  روز درد و روز نکامی رسید  عشق خوش ظاهر مرا در غم کشید  ناگهان دیدم خطا کردم ،‌خطا  که بدو کردم ز خامی اقتفا  آدم کم تجربه ظاهر پرست  ز آفت و شر زمان هرگز نرست  من ز خامی عشق را خوردم فریب  که شدم از شادمانی بی نصیب  در پشیمانی سر آمد روزگار  یک شبی تنها بدم در کوهسار  سر به زانوی تفکر برده پیش محو گشته در پریشانی خویش زار می نالیدم از خامی خود  در نخستین درد و نکامی خود  که : چرا بی تجربه ، بی معرفت  بی تأمل ،‌بی خبر ،‌بی مشورت  من که هیچ از خوی او نشناختم  از چه آخر جانب او تاختم ؟ دیدم از افسوس و ناله نیست سود  درد را باید یکی چاره نمود  چاره می جستم که تا گردم رها  زان جهان درد وطوفان بلا سعی می کردم بهر جیله شود  چاره ی این عشق بد پیله شود  عشق کز اول مرا درحکم بود س آنچه می گفتم بکن ،‌ آن می نمود  من ندانستم چه شد کان روزگار  اندک اندک برد از من اختیار  هر چه کردم که از او گردم رها  در نهان می گفت با من این ندا  بایدت جویی همیشه وصل او  که فکنده ست او تو را در جست و جو  ترک آن زیبارخ فرخنده حال  از محال است ، از محال است از محال  گفتم : ای یار من شوریده سر سوختم در محنت و درد و خطر  در میان آتشم آورده ای  این چه کار است ، اینکه با من کرده ای ؟  چند داری جان من در بند ، چند ؟ بگسل آخر از من بیچاره بند  هر چه کردم لابه و افغان و داد  گوش بست و چشم را بر هم نهاد  یعنی : ای بیچاره باید سوختن  نه به آزادی سرور اندوختن  بایدت داری سر تسلیم پیش تا ز سوز من بسوزی جان خویش چون که دیدم سرنوشت خویش را  تن بدادم تا بسوزم در بلا  مبتلا را چیست چاره جز رضا  چون نیابد راه دفع ابتلا ؟


دانلود با لینک مستقیم


ازقصه ی رنگ پریده ؛خون سرد

تحقیق قصه وقصه پردازی درمثنوی مولوی

اختصاصی از ژیکو تحقیق قصه وقصه پردازی درمثنوی مولوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 16 صفحه

قصه وقصه پردازی درمثنوی مولوی.
ورت زیبای ظاهرهیچ نیست ای برادر سیرت زیبا بیار مثنوی ، شاهکار عرفانی قرن هفتم واز ستونهای چهارگانه ادب فارسی ، ازمعدود آثار یست که درعین دیرینگی ، ازبسیاری جوانب همچنان تازگی وطراوت خود را حفظ نموده است .
زبان راوی ، سادگی وبی پیرایگی لفظی ، معنی ژرف وسهل وممتنع ، بکارگیری قصه وثمیل وبه تبع آن ، جهان شمول بودن این شاهکار جاوید ادب پارسی بدان تازگی بخشیده است که آنرا از بسیاری جوانب از جمله درساختار داستانی قابل بررسی ساخته است .
دراین مقاله بانگاهی کلی به داستانهای مثنوی ، به بیان نوع ادبی قصه ها ، ذکر برخی ویژگیهای ساختاری وبالاخره بررسی اهم عناصرداستانی درآنها خواهیم پرداخت .
1-موضوع قصه های مثنوی: داستانها ازدیدگاه محتوا ، موضوع وروح حاکم برآنها ، انواع گوناگونی می یابند که از آن جمله است ؛ داستانهای واقعی ، داستانهای تمثیلی ، داستانهای رمزی ، داستانهای طنزآمیز ، داستانهای وهمی – جادویی، داستانهای رئالیسم جادویی ، داستانهای حادثه پردازانه ، داستانهای عاشقانه ، داستانهای عارفانه ، داستانهای سیاسی – اجتماعی ، داستانهای اساطیری ، داستانهای حماسی ، داستانهای عامیانه ، داستانهای رزمی ، داستانهای حکمی – اخلاقی ، داستانهای فلسفی ، داستانهای قرآنی وداستانهای دینی .
از این میان ، قصه های مثنوی عمدتا حول محورچهارموضوع ؛ یعنی قصه های عارفانه ، قصه های حکمی، قصه های قرآنی وقصه های تمثیلی می گردد .
بیشتر قصه های مثنوی از جنبه ای عرفانی سرشار است .
شاعر قصه را ن از جهت ارائه نوع وشیوه پرداخت داستان بلکه باعنایت به لایه های پنهانی قصه ومفاهیم عرفانی آن سروده است .
دراین معنی قصه دارای یک روح ویک جسم است ، جسم آن مرئی وروح آن پنهان ودیرباب است وبه آسانی دریافت نمی شود : گربگویم شمه ای زان نغمها جانها سربرزنند از دخمها گوش را نزدیک کن کان دورنیست لیک نقل آن بتودستورنیست (دفتر اول ، بیتهای 1982 و 1929) [1] اما ازسوی دیگر ، مولانا راست که : ‹‹ آنچه یافت می نشوند آنم آرزوست ›› وبدین ترتیب درغالب قصه های مثنوی بنحوی به معنی مقصود نیز اشاره رفته است اما این اشاره درقصه های حکمی وتعلیمی بسی واضحتر ودست یافتنی تر از قصه های عرفانی است ؛ برای مثال درقصه ‹‹ پیرچنگی ›› (دفتر اول ،بیتهای 1950-1913)که ازجمله قصه های عرفانی به شمار می آید ، پیری چنگ زن بسبب آنکه درپایان عمر نمایشی بی خریدارمانده است ، به گورستان رفته وبا گریه وزاری بردرگاه خداوند چنگ می نوازد وچون خداوند حاجت اورا روا می گرداند ،چنگ را به قصد توبه فرو می شکند .
عمر خلیفه ، بعنوان مراد ومرشد از او می خواهد که گریه وتوبه رانیز ترک گوید وبه مقام استغراق درآید واوچنین می کند .
دراین قصه که بر‹‹ حجاب نور›› نظر دارد ، فهم معنای عرفانی ، آسان نیست ؛ چنگ (وسیله توجه قلبی پیربه خداوند ) خود حجاب درک حق است وشکستن آن وسپس گریه وزاری بدرگاه حق که خود کشف حجاب است درمقامی بالاتر ، حجاب محسوب گردیده وترک آن بایسته است .
بدین ترتیب ، درک مقام استغراق عارف واصل حتی برای مولوی نیزغیر قابل دسترس می نماید: حیرتی آمد درونش آن زمان من نمی دانم ، تومی دانی بگو! (دفتراول ،بیتهای 2210و 2211) برخی قصه های مثنوی جنبه حکمی وتعلیمی دارند .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق قصه وقصه پردازی درمثنوی مولوی

از شعر تا قصه گاهنامه هنری گروه دانشجویی کمک، دفتر دوم

اختصاصی از ژیکو از شعر تا قصه گاهنامه هنری گروه دانشجویی کمک، دفتر دوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

از شعر تا قصه گاهنامه هنری گروه دانشجویی کمک، دفتر دوم


 از شعر تا قصه گاهنامه هنری گروه دانشجویی کمک، دفتر دوم
جمعی از نویسندگان به کوشش: پیمان جهان بین
 
مکان چاپ: شیراز ناشر: اداره کل فرهنگ و هنر فارس تاریخ چاپ: ۱۳۴۹ هجری شمسی تیراژ: ۲۰۰۰ نوبت چاپ: اول زبان: فارسی
گاهنامه هنری از شعر تا قصه به سرپرستی پیمان جهان بین و گروه دانشجویی کمک در شیراز به طبع رسید. درباره پیمان جهان بخش مطلب چشمگیری نیافتم الا اینکه منصور اوجی در مصاحبه ای درباره پیشینه آشنایی اش با پیمان جهان بخش گفته: «بچه های شیراز تماس گرفتند و گفتند می خواهیم مجله ای را منتشر کنیم به نام از شعر تا قصه. آقای بنیاد بود و اقای پیمان جهان بین که بخش مالی مجله را تأمین می کرد و الان امریکاست. قرار شد من مطالب را برایشان جمع آوری کنم. خواستم مطلبی درباره نیما آماده کنم . . . پیمان جهان بخش با همکاری چند تن از جمله این گاهنامه هنری را راه انداخت. مجله "ازشعر تا قصه" بیش از سه شماره اش منتشر نشد و شماره چهارم آن آماده بود که پیمان جهان بین از ایران رفت». این شماره مجله که دومین شماره است شامل مطالبی از جلال آل احمد، رابرت هیلی یر ترجمه منوچهر کاشف، یادداشتهایی از استانیسلاوسکی ترجمه مهین اسکوئی، ابوالقاسم فقیری، پرویز مسجدی، پیمان جهان بخش، حمید قدیمی حرفه، سیروس شمیسا و سخنرانی ابراهیم گلستان در شیراز و نیز شعرهایی از منصور اوجی، منصور برمکی، حسن شهپری، سیروس شمیسا، جعفر کوش آبادی، پرویز کریمی، محمود طیاری، زبیگنیو هربرت به انتخاب منصور اوجی، هوهانس تومانیان و مسعود فرزاد است که در سال 1349 شمسی به همت اداره فرهنگ و هنر فارس به طبع رسید.
 

دانلود با لینک مستقیم


از شعر تا قصه گاهنامه هنری گروه دانشجویی کمک، دفتر دوم

جایگاه و اهمیت قصه گویی در سنت ها و آیین های فرهنگی،تاریخی و بومی محلی

اختصاصی از ژیکو جایگاه و اهمیت قصه گویی در سنت ها و آیین های فرهنگی،تاریخی و بومی محلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جایگاه و اهمیت قصه گویی در سنت ها و آیین های فرهنگی،تاریخی و بومی محلی


جایگاه و اهمیت قصه گویی در سنت ها و آیین های فرهنگی،تاریخی و بومی محلی

دانلود مقاله جایگاه و اهمیت قصه گویی در سنت ها و آیین های فرهنگی،تاریخی و بومی محلی با فرمت ورد و قابل ویرایش در 10 صفحه

مقاله جایگاه و اهمیت قصه گویی در سنت ها و آیین های فرهنگی،تاریخی و بومی محلی بسیار کامل و دقیق طراحی و تدوین گردیده است و خدمت شما عزیزان تقدیم می گردد.

با هم چکیده مقاله جایگاه و اهمیت قصه گویی در سنت ها و آیین های فرهنگی،تاریخی و بومی محلی را در زیر مشاهده می کنیم:

چکیده

قصه ها و داستان های تاریخی، بیان کننده تاریخ و فرهنگ هر ملت و کشور است، حال می خواهد این مردم در یک روستا یا در یک قوم و سرزمین باشند. باید تاریخ قصه و قصه گویی در ایران، بصورت علمی گرد آوری شود. بسیار دیده ام عوامل تاریخ نویسی استعماری سعی می کنند، از قصه های ایرانی ابزاری برای دشمنی درست کنند، و یا قصه های ایرانی را بربایند، و با تغییرات در آنها، بنام خود نمایند. همانگونه که دشمنان، تاریخ ایران را دزدیده اند، و بسیاری از تاریخ ایران را غیر ایرانی و از آن کشور های خودشان کرده اند، بسیاری از قصه های تاریخی ایرانی را نیز دزدیده اند، و با استفاده از سادگی و پاکی مردم ایران، و بی توجه و کم سوادی اساتید دانشگاهی ایران، براحتی با کمی تغییر در داستانها، آنها را از آن فرهنگ و فولکلوریک کشور های خود معرفی کرده اند.

قصه گویی قدیمی ترین شکل ادبیات است. در روزگاران کهن، تاریخ، سنت ها، مذهب، آداب، قهرمانی ها و در واقع غرور قومی به وسیله‌ی قصه‌گوها از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شد. قصه گو از گذشته، ماجراهای قهرمانان و از پستی‌های دشمن قصه ها داشت. از خدایان و اهریمنان، از نیروهای ماورای طبیعت و جادویی سخن می‌گفت. قصه گو، در بافت این گونه جامعه‌های ابتدایی، همواره شخصی مرکز توجه بوده است.

توجه به سنت قصه گویی از راه های احیاء تربیت ایرانی و اسلامی در جامعه است و اگر بخواهیم تربیت ایرانی و اسلامی را احیاء کنیم باید به این سنت فراموش شده در کشور توجه کنیم. برای مقابله با تهاجم فرهنگی و رسانه های دشمنان باید فرهنگ بومی و ایرانی اسلامی را ترویج کنیم تا بتوانیم جوابگوی نسل کودک و نوجوان باشیم.

در مقاله حاضر قصد داریم به جایگاه و اهمیت قصه گویی در سنت ها و آیین های فرهنگی ،تاریخی و بومی محلی بپردازیم.

کلیدواژه :

قصه،فرهنگ،تاریخ،بومی محلی،سنت


دانلود با لینک مستقیم


جایگاه و اهمیت قصه گویی در سنت ها و آیین های فرهنگی،تاریخی و بومی محلی