ماشا دخترکی شیطان، شاد، مهربان و پُرانرژی است که با خوک، بز و سگش در جنگل زندگی میکند. تمام حیوانات جنگل از او گریزانند، چرا که ماشا وادارشان میکند تا با او بازی کنند. روزی ماشا، پروانهای میبیند و هنگامی که این پروانه را تعقیب میکند، به خانهٔ خرسی میرسد که برای ماهیگیری از منزل خارج شده است. ماشا در حین بازی در آنجا، حسابی کلبۀ خرس و محوطهاش را بهم میریزد و هنگامی که خرس برمیگردد، با فاجعهای که ماشا ایجاد کرده مواجه میشود. خرس تلاش میکند از دست ماشا خلاص شود و او را از آنجا براند، اما موفق نمیشود و سرانجام ماشا و خرس با هم دوستانی صمیمی میشوند.
در قصهٔ اصلی، ماشا دخترکی است که در جنگل گم میشود و بطور تصادفی به کلبهٔ چوبی خرس میرسد. وقتی خرس به کلبه میآید، دخترک را اسیر کرده و به عنوان خدمتکارِ خود، بکار میگیرد. روزی، ماشا نقشهای میکشد تا فرار کند. او از خرس تقاضا میکند تا اجازه دهد چند شیرینی و کلوچه برای پدربزرگ و مادربزرگ پیرش ببرد. خرس با تقاضای او موافقت نمیکند، چون نگران است، مبادا ماشا در راه، گم شود. اما در عوض به ماشا پیشنهاد میکند تا خودش سبد بزرگ کلوچه و شیرینی را برای آنان ببرد. ماشا قبول میکند، به شرط آنکه خرس قول بدهد، درب سبد را باز نکرده و به شیرینیها دست نزند؛ چرا که ماشا، خرس را از بالای یک درخت بلند، زیر نظر خواهد گرفت. در یک لحظه که خرس حواسش نیست، ماشا بدرون سبد بزرگ میرود و در آنجا پنهان میشود. خرس، از همه جا بیخبر، سبد و دخترک را با خود از کلبه خارج کرده و راه میافتد. کمی بعد، خرس خسته میشود و درجایی مینشیند تا استراحت کند. او در عین حال وسوسه میشود تا سبد را باز کرده و کمی از آن کلوچههای خوشمزه را بخورد. در این لحظه، ماشا از درون سبد میگوید: «دارم میبینمنتها! دارم میبینمنتها! از روی کندهٔ درخت بلند شو و به کلوچههای من هم دست نزن و سبد رو، برای پدربزرگ و مادربزرگم ببر.» خرس، حسابی از اینکه ماشا او را فاصلهای آنچنان دور زیرنظر دارد، متعجب شده و تحتِ تأثیرِ این توانایی او قرار میگیرد. درنتیجه از جایش بلند شده و بدون بازکردنِ سبد، راه میافتد. زمانی که خرس به دهکدهٔ پدربزرگ و مادربزرگ میرسد، سگهای گله، خرس را فراری می دهند و پدربزرگ و مادربزرگ ماشا او را، در حالی که در سبد نشسته است، مییابند.
شخصیتهای کارتون
- ماشا دخترکی بامزه و شیطان که ۳ سال سن دارد. او در یک ایستگاه قطار در راهآهن سراسری سیبری زندگی میکند. در عین حال، از منزلِ او تا خانهٔ خرس، راهی باریک وجود دارد. ماشا، علاقهٔ زیادی به خرس دارد. والدین ماشا، هرگز در این انیمیشن، نشان داده نمیشوند.
- خرس یک خرس قهوهای تنومند که در یک خانهٔ چوبی زندگی میکند. او بهترین دوست ماشا است.
- حیوانات اهلی ماشا یک سگ، یک بز، یک خوک و در قسمت اول این مجموعه، تعدادی جوجه، حیوانات اهلی و دستآموز ماشا هستند که در حیاط منزل او زندگی میکنند.
- حیوانات وحشی شامل یک سنجاب، یک خرگوش و تعدادی گرگ هستند.
- خانم خرسه یک مادهخرسِ قهوهای رنگ که آقا خرسهٔ داستان، عاشق اوست.
- داشا داشا دخترعموی ماشا و ساکنِ مسکو است. نام واقعی و کامل او، «پائولا داشا بل» و فرانسویالاصل است. شباهت ظاهری زیادی به ماشا دارد، اما عینکی با شیشههای آبیرنگ میزند و لباس نارنجی بر تن میکند. داشا از خرس میترسد و او را «هیولا» صدا میزند. در این مجموعه، تنها یکبار او را در قسمتِ «کمدی اشتباهات» میبینیم.
- پاندا خواهرزادهٔ خرس و ساکنِ کشور چین است. او از نژادِ پاندای غولپیکر است.
- ببر دوستِ صمیمیِ خرس است. در گذشته، او در همان سیرکی که خرس کار میکرده، مشغول به کار بوده است. خرس سیاه[ویرایش] دشمن خرس و رقیب اصلی او در موردِ عشقِ «خانم خرسه» است. این خرس سیاهرنگ، بسیار متکبر و ناجوانمرد است و حتی در یک مسابقهٔ تنیس در مقابل ماشا، دست به تقلب و نامردی میزند.
- پنگوئن اولین بار او را در یکی از قسمتهای مجموعه و هنگامی میبینیم که ماشا یک تخمِ پنگوئن پیدا میکند و خرس را وادار میکند تا آنرا بشکند.
- بابا یخی شخصیتی چون بابا نوئل است که اهل روسیه است و بیشتر او را قسمتهایی که مربوط به شب سال نو یا سایر تعطیلات است، میبینیم.
جوایز در «کیدسکرین سامیت» (Kidscreen Summit) یا «اجلاس تصویری کودکان» در سال ۲۰۱۵ میلادی، این مجموعهٔ تلویزیونی، برندهٔ جایزهٔ «بهترین انیمیشین» در رشته «استعدادهای خلاق» شد.
قسمت هایی از این انیمیشن
جهت خرید پستی این مجموعه در دو عدد DVD میتوانید آدرس خود را به شماره 09151603175 پیامک کنید.
دانلود نسخه کامل انیمیشن ماشا و میشا (دوبله فارسی)