ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره تفسیر سوره کوثر

اختصاصی از ژیکو مقاله درباره تفسیر سوره کوثر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

سوره کوثرسوره کوثر مکى است و سه آیه دارد

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَعْطیْنَک الْکَوْثَرَ(1)

فَصلِّ لِرَبِّک وَ انحَرْ(2)

إِنَّ شانِئَک هُوَ الاَبْترُ(3)

ترجمه آیات

به نام اللّه که به نیک و بد بخشنده

و به نیکان مهربان است . محققا ما به تو خیر کثیر (فاطمه (علیهاالسلام ) دادیم (1).

پس به شکرانه اش براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن (2).

و بدان که محققا شماتت گوى و دشمن تو ابتر و بلا عقب است (3).

بیان آیات

در این سوره منتى بر رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) نهاده به اینکه به آن جناب کوثر داده ، و این بدان منظور است که آن جناب را دلخوش سازد و بفهماند که آن کس که به وى زخم زبان مى زند که اولاد ذکور ندارد و اجاق کور است ، خودش اجاق کور است ، و این سوره کوتاه ترین سوره قرآن است ، و روایات در اینکه آیا این سوره در مکه نازل شده و یا در مدینه مختلف است ، و ظاهرش این است که در مکه نازل شده باشد.و بعضى از مفسرین به منظور جمع بین دو دسته روایات گفته اند: ممکن است دو نوبت نازل شده باشد یکى در مکه و بار دیگر در مدینه .

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 638

اقوال مختلف درباره مراد از ((کوثر)) و بیان شواهددال بر اینکه مراد از آن ذریّه پیامبر (صلى الله علیه و آله ) یعنى فرزندان فاطمه(علیه السلام ) است

إِنَّا أَعْطیْنَک الْکَوْثَرَ

در مجمع البیان مى گوید: کلمه ((کوثر)) بر وزن ((فوعل )) به معناى چیزى است که شانش آن است که کثیر باشد، و کوثر به معناى خیر کثیر است .ولى مفسرین در تفسیر کوثر و اینکه کوثر چیست اختلافى عجیب کرده اند: بعضى گفته اند: خیر کثیر است . و بعضى معانى دیگرى کرده اند که فهرست وار از نظر خواننده مى گذرد:1 - نهرى است در بهشت . 2 - حوض خاص رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) در بهشت و یا در محشر است . 3 - اولاد رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) است . 4 - اصحاب و پیروان آن جناب تا روز قیامت است . 5 - علماى امت او است . 6 - قرآن و فضائل بسیار آن . 7 - مقام نبوت است . 8 - تیسیر قرآن و تخفیف شرایع و احکام است . 9 - اسلام است .10 - توحید است . 11 - علم و حکمت است . 12 - فضائل رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم )است . 13 - مقام محمود است . 14 - نور قلب شریف رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) است . و از این قبیل اقوالى دیگر که به طورى که از بعضى از مفسرین نقل شده بالغ بر بیست و شش قول است .صاحبان دو قول اول استدلال کرده اند به بعضى روایات ، و اما باقى اقوال هیچ دلیلى ندارند به جز تحکم و بى دلیل حرف زدن ، و به هر حال اینکه در آخر سوره فرمود: ((ان شانئک هو الابتر)) با در نظر گرفتن اینکه کلمه ((ابتر)) در ظاهر به معناى اجاق کور است ، و نیز با در نظر گرفتن اینکه جمله مذکور از باب قصر قلب است ، چنین به دست مى آید که منظور از کوثر، تنها و تنها کثرت ذریه اى است که خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته ، (و برکتى است که در نسل آن جناب قرار داده )، و یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت ذریه ، چیزى که هست کثرت ذریه یکى از مصادیق خیر کثیر است ، و اگر مراد مساله ذریه به استقلال و یابه طور ضمنى نبود، آوردن کلمه ((ان )) در جمله ((ان شانئک هو الابتر)) فایده اى نداشت ، زیرا کلمه ((ان )) علاوه بر تحقیق ، تعلیل را هم مى رساند و معنا ندارد بفرماید ما به تو حوض دادیم ، چون که بدگوى تو اجاق کور است و یا بى خبر است .

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 639

و روایات هم بسیار زیاد رسیده که سوره مورد بحث در پاسخ کسى نازل شده که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) را به اجاق کورى زخم زبان زد و این زخم زبان هنگامى بود که قاسم و عبد اللّه دو فرزندان رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) از دنیا رفتند، پس با این بیان روشن شد که سخن آن مفسر که گفته : ((منظور صاحب این زخم زبان از کلمه ((ابتر)) بریدگى از مردم یا انقطاع از خیر بوده و خداى تعالى در رد گفتارش فرموده او خودش منقطع از هر چیز است )) سخن بى وجهى است .و چون جمله ((انا اعطیناک ...)) در مقام منت نهادن بود، با سیاق متکلم مع الغیر (ما) آمد که بر عظمت دلالت مى کند، و چون منظور از آن خوشدل


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تفسیر سوره کوثر

تحقیق درباره تفسیر سوره جن

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره تفسیر سوره جن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره تفسیر سوره جن


تحقیق درباره تفسیر سوره جن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 54

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع تحقیق:

تفسیر سوره جن

منابع:

CD نورالانوار2

تفسیر نمونه

سوره جن مکى است و بیست و هشت آیه دارد.

شأن نزول :

در تفسیر آیات 29 تا 32 سوره احقاف شان نزولهائى آمده بود که با مطالب سوره مورد بحث ( سوره جن ) کاملا هماهنگ است ، و نشان مى‏دهد که هر دو مربوط به یک حادثه است ، شان نزولها بطور فشرده چنین است :

1 - پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) از مکه به سوى بازار عکاظ در طائف آمد ، تا مردم را در آن مرکز اجتماع بزرگ به سوى اسلام دعوت کند ، اما کسى به دعوت او پاسخ مثبت نگفت ، در باز گشت به محلى رسید که آن را وادى جن مى‏گفتند شب را در آنجا ماند و تلاوت آیات قرآن مى‏فرمود ، گروهى از جن شنیدند و ایمان آوردند ، و براى تبلیغ به سوى قوم خود بازگشتند .

2 - ابن عباس مى‏گوید پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) مشغول نماز صبح بود ، و در آن تلاوت قرآن مى‏کرد ، گروهى از جن در صدد تحقیق از علت قطع اخبار آسمانها از خود بودند صداى تلاوت قرآن محمد (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) را شنیدند و گفتند : علت قطع اخبار آسمان از ما همین است ، به سوى قوم خود باز گشتند و آنها را به سوى اسلام دعوت کردند .

3 - بعد از وفات ابو طالب کار بر رسول خدا (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) سخت شده ، به سوى طائف عزیمت فرمود : تا یارانى پیدا کند ، اشراف طائف شدیدا او را تکذیب کردند ، و آنقدر از پشت سر سنگ به پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) زدند که خون از پاهاى مبارکش جارى شد ، خسته و ناراحت به کنار باغى آمد ، و سرانجام غلام صاحبان آن باغ ، که نامش عداس بود ، به حضرت ایمان آورد ، پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) به سوى مکه باز مى‏گشت ، شبانه به نزدیکى نخلى رسید ، مشغول نماز شد و در اینجا بود که گروهى از جن از اهل نصیبین یا یمن از آنجا مى‏گذشتند صداى تلاوت قرآن حضرت را در نماز صبح شنیدند و ایمان آوردند .

نظیر همین شان نزولها را جمعى از مفسران در آغاز سوره جن نیز آورده‏اند ولى شان نزول دیگرى در اینجا آمده که با آنها متفاوت است و آن اینکه از عبد الله بن مسعود پرسیدند : آیا کسى از شما یاران پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) در حوادث شب جن خدمت پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) بود گفت احدى از ما نبود ، ما شبى در مکه پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) را نیافتیم ، و هر چه جستجو کردیم اثرى از او ندیدیم ، از این ترسیدیم که پیامبر(صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) را کشته باشند ، به جستجوى حضرت در دره‏هاى مکه رفتیم ،

ناگهان دیدیم از سوى کوه حرا مى‏آید ، عرض کردیم کجا بودى اى رسول خدا ؟ ما سخت نگران شدیم ، و دیشب بدترین شب زندگى ما بود ، فرمود دعوت کننده جن به سراغ من آمد ، و من رفتم قرآن براى آنها بخوانم .

تفسیر : ما قرآن عجیبى شنیده‏ایم !

اکنون با توجه به آنچه گفته شد به تفسیر آیات بر مى‏گردیم : در آیه نخست مى‏فرماید : بگو به من وحى شده که جمعى از جن به سخنانم گوش فرا داده‏اند ، و گفته‏اند ما قرآن عجیبى شنیده‏ایم ( قل اوحى الى انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجبا ) .

تعبیر اوحى الى ( به من وحى شده ) نشان مى‏دهد که پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) در این ماجرا شخصا افراد جن را مشاهده نکرده ، بلکه از طریق وحى به استماع آنها نسبت به قرآن مجید آگاه شده است .

و در ضمن این آیه به خوبى نشان مى‏دهد که طایفه جن داراى عقل و شعور و فهم و درک ، و تکلیف و مسؤولیت ، و آشنائى به لغت ، و توجه به فرق بین کلام اعجاز


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تفسیر سوره جن

مقاله درمورد تفسیر سوره عنکبوت آیات 61 تا 65

اختصاصی از ژیکو مقاله درمورد تفسیر سوره عنکبوت آیات 61 تا 65 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

تفسیر سوره عنکبوت آیات 61 تا 65

متن آیات :

وَ لَئن سأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السمَوَتِ وَ الاَرْض وَ سخَّرَ الشمْس وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنى یُؤْفَکُونَ(61)

اللَّهُ یَبْسط الرِّزْقَ لِمَن یَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِکلِّ شىْءٍ عَلِیمٌ(62)

وَ لَئن سأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الاَرْض ‍ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ للَّهِ بَلْ أَکثرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ(63)

وَ مَا هَذِهِ الْحَیَوةُ الدُّنْیَا إِلا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الاَخِرَةَ لَهِىَ الْحَیَوَانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ(64)

فَإِذَا رَکبُوا فى الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نجَّاهُمْ إِلى الْبرِّ إِذَا هُمْ یُشرِکُونَ(65)

ترجمه آیات

و اگر از ایشان بپرسى چه کسى آسمانها و زمین را آفرید و چه کسى آفتاب و ماه را به فرمان خود در آورده قطعا مى گویند الله با این حال از خداپرستى یک جا برگردانده مى شوند (61)

این خدا است که روزى را براى هر یک از بندگانش که بخواهد فراخ و براى هر کس که بخواهد تنگ مى کند که خدا به هر چیزى داناست (62)

و اگر از ایشان بپرسى چه کسى از آسمان آبى چنان مى فرستد و زمین را بعد از مردنش زنده مى کند حتما خواهند گفت الله ، تو بگو الحمد لله ، اما بیشترشان تعقل نمى کنند (63)

و این زندگى دنیا چیزى جز لهو و بازى نیست و به درستى که زندگى حقیقى ، آخرت است اگر بناى فهمیدن داشته باشند (64)

پس چون به کشتى سوار شوند خدا را همى خوانند و دین را خالص ‍ براى او دانند اما همین که ایشان را نجات داده و به خشکى مى رساند باز هم شرک مى ورزند (65)

بیان آیات

در این آیات خطاب از مؤ منین به رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) برگشته ، ولى در معنا، خطابى است عام ، که همه انسانها را شامل مى شود، هر چند از نظر لفظ مخصوص به رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) است ، براى اینکه حجت هایى که در آن ذکر شده شامل همه انسانها است

ضد و نقیض ها در اعتقادات مشرکین درباره خالق و مدبر عالم در این آیات ضد و نقیض گویى هاى مشرکین را که در عقاید دارند، و در فصل سابق صحیح آن عقاید به مؤ منین عرضه شد، و به آن ایمان آورده اند، ذکر مى کند، و آن تناقضات این است که : مشرکین اعتراف دارند که آفریدگار آسمانها و زمین و مدبر آفتاب و ماه - که مدار ارزاق بر وجود آن دو است - خداى سبحان است ، و نیز اعتراف دارند که تنها کسى که آب را از آسمان مى فرستد، و زمین را بعد از مردنش دوباره زنده مى کند، خداى عز و جل است ، و در عین حال غیر خدا را مى پرستند، و از آنها رزق مى خواهند، و با اینکه وقتى سوار کشتى مى شوند خدا را مى خوانند، و خدا را مى پرستند، ولى همین که از خطر دریا نجاتشان داد، دوباره پرستش غیر خدا را از سر مى گیرند، و با اینکه شهر مکه حرم امنى است که خدا در اختیارشان گذاشته ، و این نعمت بزرگ را به ایشان ارزانى داشته ، در همین شهر به باطل ایمان مى آورند، و حق را انکار، و نعمت خدا را کفران مى کنند

و لئن سئلتهم من خلق السموات و الارض و سخر الشمس و القمر لیقولن الله فانى یوفکون

در این آیه به دو مساله خلقت و تدبیر پرداخته ، و هر دو را به خدا نسبت داده است ، خلقت آسمانها و زمین راجع به ایجاد است ، و تسخیر آفتاب و ماه که به خاطر ما حالات گوناگون به خود مى گیرند، طلوع و غروب کرده ، و دور و نزدیک مى شوند، مربوط است به تدبیر او، چون پیدایش ‍ ارزاق انسانها و سایر حیوانات ، همه ناشى از تدبیر آفتاب و ماه است ، و این خلقت و تدبیر از یکدیگر جدا شدنى و قابل انفکاک نیستند، پس ‍ کسى که اعتراف دارد که خلقت آسمانها و زمین مستند به خدا است ، ناگزیر باید اعتراف کند که تدبیر نیز از اوستو وقتى خداى تعالى به تنهایى خالق باشد، و تدبیر آسمانها و به دنبال آن تدبیر زمین ، و به دنبال آن پدید آوردن ارزاق ، تنها به دست او باشد، لازم است او تنها کسى باشد که به منظور رساندن رزق ، و سایر تدابیرش ‍ پرستش شود، و این حوائج را تنها از او بخواهند، پس این عجب است که انسانهایى خدا را کنار گذاشته


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد تفسیر سوره عنکبوت آیات 61 تا 65

سوره المائده آیه 6

اختصاصی از ژیکو سوره المائده آیه 6 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

سوره المائده

آیه 6

یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلى الصلَوةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلى الْمَرَافِقِ وَ امْسحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَ أَرْجُلَکمْ إِلى الْکَعْبَینِ وَ إِن کُنتُمْ جُنُباً فَاطهَّرُوا وَ إِن کُنتُم مَّرْضى أَوْ عَلى سفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنکُم مِّنَ الْغَائطِ أَوْ لَمَستُمُ النِّساءَ فَلَمْ تجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صعِیداً طیِّباً فَامْسحُوا بِوُجُوهِکمْ وَ أَیْدِیکُم مِّنْهُ مَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکم مِّنْ حَرَجٍ وَ لَکِن یُرِیدُ لِیُطهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکمْ تَشکُرُونَ(6)

ترجمه :

6 - اى کسانى که ایمان آورده اید هنگامى که براى نماز بپاخاستید صورت و دستها را تا آرنج بشوئید و سر و پاها را تا مفصل (یا برآمدگى پشت پا) مسح کنید و اگر جنب باشید خود را بشوئید (غسل کنید) و اگر بیمار یا مسافر باشید یا یکى از شما از محل پستى آمده (قضاى حاجت کرده ) یا با زنان تماس گرفته باشید (آمیزش جنسى کرده اید) و آب (براى غسل یا وضو) نیابید با خاک پاکى تیمم کنید و از آن بر صورت (پیشانى ) و دستها بکشید، خداوند نمى خواهد مشکلى براى شما ایجاد کند بلکه مى خواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید شاید شکر او را بجا آورید.

تفسیر :

پاک سازى جسم و جان

در آیات سابق ، بحثهاى گوناگونى درباره ((طیبات جسمى و مواهب مادى )) مطرح شد، در این آیه به ((طیبات روح )) و آنچه باعث پاکیزگى جان انسان مى گردد، اشاره شده است و قسمت قابل ملاحظهاى از احکام وضو و غسل و تیمم که موجب صفاى روح است ، تشریح گردیده ، نخست خطاب به افراد با ایمان کرده ، احکام وضو را به این ترتیب بیان مى کند:

((اى کسانى که ایمان آورده اید هنگامى که براى نماز بپاخاستید صورت و دستهاى خود را تا آرنج بشوئید و قسمتى از سر و همچنین پا را تا مفصل (یا برآمدگى پشت پا) مسح کنید.

(یا ایها الذین آمنوا اذا قمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الى المرافق و امسحوا برؤ وسکم و ارجلکم الى الکعبین ).

در آیه حدود صورت ، که باید در وضو شسته شود توضیح داده نشده ولى در روایات ائمه اهلبیت (علیهمالسلام ) که وضوى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را مشروحا بیان کرده اند.

1 - حد صورت از طرف طول از رستانگاه مو تا چانه و از طرف عرض ‍آنچه در میان انگشت وسط و ابهام (انگشت شست ) قرار مى گیرد، ذکر شده و این در حقیقت توضیح همان معنائى است که از کلمه ((وجه )) در عرف فهمیده مى شود، زیرا وجه همان قسمتى است که انسان به هنگام برخورد بر دیگرى با آن مواجه مى شود.

2 - حد دست که باید در وضو شسته شود، تا آرنج ذکر شده ، زیرا مرافق جمع ((مرفق )) به معنى ((آرنج )) است ، و چون هنگامى گفته شود دست را بشوئید ممکن است به ذهن چنین برسد که دستها را تا مچ بشوئید، زیرا غالبا این مقدار شسته میشود، براى رفع این توهم مى فرماید: تا آرنج بشوئید

(الى المرافق ).

و با این توضیح روشن مى شود، کلمه ((الى )) در آیه فوق تنها براى بیان حد شستن است نه کیفیت شستن ، که بعضى توهم کرده اند و چنین پنداشته اند که آیه مى گوید: باید دستها را از سر انگشتان به طرف آرنج بشوئید (آنچنانکه در میان جمعى از اهل تسنن رائج است ).

توضیح اینکه این درست به آن میماند که انسان به کارگرى سفارش ‍میکند دیوار اطاق را از کف تا یک متر، رنگ کند، بدیهى است منظور این نیست که دیوار از پائین به بالا رنگ شود، بلکه منظور این است که این مقدار باید رنگ شود نه بیشتر و نه کمتر.

بنابراین فقط مقدارى از دست که باید شسته شود در آیه ذکر شده ، و اما کیفیت آن در سنت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) که بوسیله اهلبیت به ما رسیده است آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان .

باید توجه داشت که ((مرفق )) هم باید در وضو شسته شود، زیرا در اینگونه

موارد به اصطلاح غایت داخل در مغیا است یعنى حد نیز داخل در حکم ((محدود)) است .

3 - کلمه ((ب‍)) که در ((برؤ وسکم )) مى باشد طبق صریح بعضى از روایات و تصریح بعضى از اهل لغت به معنى ((تبعیض )) مى باشد، یعنى قسمتى از سر را مسح کنید که در روایات ما محل آن به یکچهارم پیش سر، محدود شده و باید قسمتى از این یکچهارم هر چند کم باشد با دست مسح کرد - بنابراین آنچه در میان بعضى از طوائف اهل تسنن معمول است که تمام سر و حتى گوشها را مسح مى کنند، با مفهوم آیه سازگار نمى باشد.

4 - قرار گرفتن ((ارجلکم )) در کنار ((رؤ وسکم )) گواه بر این است که پاها نیز باید مسح شود نه اینکه آن را بشویند (و اگر ملاحظه مى کنیم ((ارجلکم )) بفتح لام قرائت شده بخاطر آن است که عطف بر محل ((برؤ وسکم )) است نه عطف بر ((وجوهکم ))).

5 - کعب در لغت بمعنى برآمدگى پشت پاها و هم بمعنى مفصل یعنى نقطه اى که استخوان ساق پا با استخوان کف پا مربوط میشود آمده است .

سپس به توضیح حکم غسل پرداخته و چنین مى فرماید: ((و اگر جنب باشید غسل کنید)).

(و ان کنتم جنبا فاطهروا).

روشن است که مراد از جمله ((فاطهروا)) شستن تمام بدن مى باشد، زیرا اگر شستن عضو خاصى لازم بود مى بایست نام آن برده شود، بنابراین هنگامى که مى گوید خود را شستشو دهید، مفهومش ‍شستشوى تمام بدن است ، نظیر این در سوره نساء آیه 43 نیز آمده است که میگوید: حتى تغتسلوا.

((جنب )) - همانطور که در جلد سوم تفسیر نمونه ذیل آیه 43 سوره نساء اشاره کرده ایم - مصدرى است که بمعنى ((اسم فاعل )) آمده ، و در اصل بمعنى ((دور شونده )) است زیرا ریشه اصلى آن که ((جنابت )) بمعنى ((بعد)) و دورى است ، و اگر شخص ‍ ((جنب )) به این عنوان نامیده مى شود بخاطر آن است که باید در آن حال ، از نماز و توقف در مسجد و مانند


دانلود با لینک مستقیم


سوره المائده آیه 6

تفسیر سوره بقره (2)

اختصاصی از ژیکو تفسیر سوره بقره (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

آیه 5 :

أُولَئک عَلى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)

ترجمه :

آنان را خداوند هدایت کرده ، و آنهارستگارانند.

تفسیر:

ایمان به رستاخیز آخرین صفتى است که در این سلسله از صفات براى پرهیزگاران بیان شده است آنها به آخرت قطعا ایمان دارند (وبالاخرة هم یوقنون ).

آنها یقین دارند که انسان ، مهمل و عبث و بى هدف آفریده نشده ، آفرینش براى او خط سیرى تعیین کرده است که با مرگ هرگز پایان نمى گیرد، چرا که اگر در همینجا همه چیز ختم مى شد مسلما این همه غوغا براى این چند روز زندگى ، عبث و بیهوده بود.

او اعتراف دارد که عدالت مطلق پروردگار در انتظار همگان است و چنان نیست که اعمال ما در این جهان ، بى حساب و پاداش باشد.

این اعتقاد به او آرامش مى بخشد، از فشارهائى که در طریق انجام مسئولیتها بر او وارد مى شود نه تنها رنج نمى برد بلکه از آن استقبال مى کند، همچون کوه در برابر حوادث مى ایستد، در برابر بى عدالتیها تسلیم نمى شود، و مطمئن است کوچکترین عمل نیک و بد پاداش و کیفر دارد، بعد از مرگ به جهانى وسیعتر که خالى از هر گونه ظلم و ستم است انتقال مى یابد و از رحمت وسیع و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند مى شود.

ایمان به آخرت ، یعنى شکافتن دیوار عالم ماده و ورود در محیطى عالیتر و والاتر که این جهان ، مزرعهاى براى آن ، و آموزشگاهى براى آمادگى هر چه بیشتر در برابر آن ، محسوب مى شود، حیات و زندگى این جهان هدف نهائى نیست بلکه جنبه مقدماتى دارد، و دوران سازندگى براى جهان دیگر است .

زندگى در این جهان همچون زندگى دوران جنینى است که هرگز هدف آفرینش انسان آن نبوده ، بلکه یک دوران تکاملى است براى زندگى دیگرى ، ولى تا این چنین سالم و دور از هر گونه عیب متولد نشود در زندگى بعد از آن خوشبخت و سعادتمند نخواهد بود.

ایمان به رستاخیز اثر عمیقى در تربیت انسانها دارد، به آنها شهامت و شجاعت مى بخشد، زیرا بر اساس آن ، اوج افتخار در زندگى این جهان ((شهادت )) در راه یک هدف مقدس ‍الهى است که آن محبوبترین اشیاء براى فرد با ایمان و آغازى است براى یک زندگى ابدى و جاودانى .

ایمان به قیامت انسانرا در برابر گناه کنترل مى کند، و به تعبیر دیگر گناهان ما با ایمان به خدا و آخرت نسبت معکوس دارند، به هر نسبت که ایمان قویتر باشد گناه کمتر است ، در سوره ص آیه 26 مى خوانیم خداوند به داود مى فرماید: و لا تتبع الهوى فیضلک عن سبیل الله ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب : ((از هواى نفس پیروى مکن که تو را از مسیر الهى گمراه مى سازد، کسانى که از طریق الهى گمراه شوند عذاب دردناکى دارند، چرا که روز قیامت را فراموش کردند)) آرى این فراموشى روز جزا، سرچشمه انواع طغیانها و ستمها و گناهان است و آنها هم سرچشمه عذاب شدید.

آخرین آیه مورد بحث ، اشاره اى است به نتیجه و پایان کار مؤ منانى که صفات پنجگانه فوق را در خود جمع کرده اند، مى گوید: ((اینها بر مسیر هدایت پروردگارشان هستند)) (اولئک على هدى من ربهم ).

و اینها رستگارانند (و اولئک هم المفلحون ).

در حقیقت هدایت آنها و همچنین رستگاریشان از سوى خدا تضمین شده است و تعبیر ((به من ربهم )) اشاره به همین حقیقت است .

جالب اینکه مى گوید:((على هدى من ربهم )) اشاره به اینکه هدایت الهى همچون مرکب راهوارى است که آنها بر آن سوارند، و به کمک این مرکب به سوى رستگارى و سعادت پیش مى روند (زیرا میدانیم کلمه ((على )) معمولا در جائى به کار مى رود که مفهوم تسلط و علو و استیلاء را مى رساند).

ضمنا تعبیر به ((هدى )) (به صورت نکره ) اشاره به عظمت هدایتى است که از ناحیه خداوند شامل حال آنها مى شود، یعنى آنها هدایتى بس عظیم دارند.

و نیز تعبیر به ((هم المفلحون )) با توجه به آنچه در علم معانى و بیان گفته شده دلیل بر انحصار است ، یعنى تنها راه رستگارى راه این گروه است که با کسب پنج صفت ویژه مشمول هدایت الهى گشته اند.

آیه 6 – 7

آیه :

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سوَاءٌ عَلَیْهِمْ ءَ أَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ(6)

خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصرِهِمْ غِشوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(7)

ترجمه :

کسانى که کافر شدند براى آنها تفاوت نمى کند که آنان را (از عذاب خداوند) بترسانى یا نترسانى ، ایمان نخواهند آورد.

خدا بر دلها و گوشهاى آنان مهر نهاده ، و بر چشمهاى آنها پرده افکنده شده ، و عذاب بزرگى در انتظار آنها است .

تفسیر:

گروه دوم ، کافران لجوج و سرسخت .

این گروه درست در نقطه مقابل متقین و پرهیزگاران قرار دارند و صفات آنها در دو آیه فوق به طور فشرده بیان شده است .

در نخستین آیه مى گوید آنها که کافر شدند (و در کفر و بى ایمانى سخت و لجوجند) براى آنها تفاوت نمى کند که آنانرا از عذاب الهى بترسانى یا نترسانى

ایمان نخواهند آورد (ان الذین کفروا سواء علیهم ء انذرتهم ام لم تنذرهم لا یؤ منون ).


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره بقره (2)