پایان نامه کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
222 صفحه
چکیده:
زبان فروغ زبانی است آهنگین و ملایم و صمیمانه و روان، شاید نزدیک ترین زبان ادبی به طبیعت، کلام عادی باشد که آن همه نیما به آن سفارش میکرد و همین زبان است که بیشتر موسیقی خود را از موسیقی مکالمه و روایت گرفته است تا از عروض.
و گاهی «فروغ» برای حفظ این آهنگ طبیعی، قوانین عروض رسمیرا به صورت طبیعی رعایت نکرده است. این زبان از طرف دیگر زبانی است سخت عاطفی و مؤثر، چون از دل برآمده و بوی صداقت و صمیمت میدهد، همان که خودش میگفت : «شعر صمیمانه نه فاضلانه».
زبان شیرین فروغ، زبانی است منبعث از مکالمات روزانه مردم و گفتگوهای عادی در محیط طبیعی زندگانی. و موسیقی شعر برگرفته از زبان است و باید موسیقی مأنوس مردم همان روزگار باشد. به همین دلیل است که اشعار زیبا و دلنشین فروغ، در ما احساسی به وجود میآورد که اشعار بسیار عالی تر دورههای قدیم از ایجاد آن قاصرند.
خودِ فروغ به زبان خاص خود و اصولاً اهمیت زبان در انتقال احساس و ایجاد موسیقی توجه داشت و گفتگوهای وی در توضیح مطلب فوق مهر تأکید را میکوبد :
«اگر دید، دید امروزی باشد، زبان هم کلمات خودش را پیدا میکند و وقتی زبان یکدست و صمیمیشد، وزن خودش را با خودش میآورد و به وزنهای متداول تحمیل میکند. (شمیسا، 1376 : 98 – 96) آنچه معلوم است این است که فروغ برای عروض و وزن ارزشی قائل نیست و میگوید : «لازم نیست وزن و قافیه را رعایت کنی. سعی کن با ریتم کلمات، یک حرکت کلی به وجود بیاوری که شنیدنی باشد، یعنی در گوش تبدیل به یک نوع شود. »
فروغ، با ذوق و قریحه خدادادی خود مؤفق به ابداع چندین وزن عروضی تازه شد و نیز چند وزن نادر دارد با اینکه میگفت : «من هیچ اوزان عروضی نخوانده ام».
واژگان کلیدی : فروغ - موسیقی – عروض – قافیه
بررسی موسیقی اشعار فروغ فرخ زاد با نگاهی بر ابداعات و ابتکارات او