ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله و تحقیق رضا عباسی نقاش توجیه گرای 12 ص

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله و تحقیق رضا عباسی نقاش توجیه گرای 12 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

بنام خداوند جان و خِرد

رضا عباسی نقاش توجیه گرای

چهره های زمان

از: حبیب الله آیت اللهی، دانشیار دانشگاه شاهد و تربیت مدرس

مکتب اصفهان و رضا عباسی

چکیده :

رضا عباسی از عنرمندان برجسته ی مکتب اصفهان ست. پیش از بررسی ویژگی های آثار رضا عباسی، تو ضیحی مختصر در مفهوم مکتب در هنر لازم می باشد. مکتب در هنر به یک محیط جغرافیایی کفته می شود که گروهی از هنرمندان در آن محیط بع هم حشر و نشر دارند.

مکتب اصفهان با تفاوت هایی که با سایر مکاتب هنری سده های هشتم یا یازدهم هجری دارد یکی از بارور ترین مکاتب هنری ست و، رضا عباسی در رأس آن، از نوابع هنر عصر صفویان به شمار می آید. او هنرمندی ست که سنت های هنری زمان خود را به کناری زده و به آفرینش آثاری کاملاً متفاوت می پردازد. ایتفاده از نسبت های زیاضی و نانعنول در زمان، طراحی نیرومند و واقعی گرا، رنگامیزی ساده و تخت، تکیه بر موضوع و کمتر پرداختن به زمینه، چهره سازی و چهره پدازی، درون گرایی و توجیه گرایی نیرومند و غیره... از ابداعات اوست او هنرمندی ست پیشگام که مورد بث مهری پژوهندگان زمان خود قرار گرفته است.

کلید ـ واژه ها :

مکتب اصفهان؛ رضا عباسی و مکاتب پیش از او؛ زیبایی شناسی رضا عباسی و ابداهات تازه ی او؛ رضا عباسی، نقاشِ طراح و چهره پرداز.

مقدمه:

شاید لازم باشد برای درک ویژگی های هنر ایران نخست اصطلاح مکتب را بررسی کنیم و سپس به ویژگی های آثار هنرمندان وابسته به یک مکتب بحث و گفتگو نماییم .

ُاصطلاح « مکتب » را تاریخ هنرنویسان اروپایی و بویژه فرانسوی در مورد هنر سده های چهاردهم تا هفدهم به کار بردند ؛ در آغاز جریان های هنری ایران را به نام حکومت های غالب بر ایران نام گذاری کردند، برای مثال ، اصطلاحات مکتب ایلخانی، مکتب تیموری ، و غیره، که به هیچ وجه در ارتباط با ادراک و مفهوم خودشان از « مکتب» نبود. بزودی در صدد رفع این اشتباه بر آمدند و نام گذاری جریان های هنر ایران به نام شهرها و موقعیت های جغرافیایی انجام گرفت . واژه ی مکتب که نخستین بار در قلمرو فلسفه و ادبیات به کار گرفته شد، شامل اندیشه یی غالب ست که گروهی از گروندگان به آن در باره ی آن بحث و گفتگو و مجادله دارند. در صورتی که در قلمرو هنر، مکتب به یک محیط جغرافیایی اطلاق شده و می شود که گروهی از هنرمندان درآن محیط با یکدیگر حشر و نشر دارند، برای مثال، گفته می شود مکتب پاریس، مکتب پاسیفیک، مکتب نیویورک،و حتی مکتب انگلستان با ایتالیا یا فرانسه..

عدم آگاهی مترجمان ایرانی که متأسفانه اغلب هم مترجمان توانا، و بیشتر آنها در ادبیات و در فلسفه از آگاهی های زیادی برخوردارند، ولی « ناهنرمند » بوده اند و می باشند ، سبب شده است که این مفهوم در زبان فارسی امروز جای خود را باز نیابد و همان تعبیر هایی که در فلسفه و در ادبیات می شود در هنر هم به کاربرده شود . این اشتباه تا جایی رواج یافته است که جریان ها و نهضت های بزرگ هنری را نیز به مکتب تعبیر کرده اند (برای مثال مکتب نئو-کلاسیک یا مکتب امپرسیونیسم و غیره...) و یا شیوه های شخصی هنرمندان را نیز مکتب گفته اند ( برای نمونه : مکتب لئونار داوینچی و غیره) .

اینچنین، ما درین نوشتار مکتب را به معنای یک محیط و موقعیت جغرافیایی بررسی می کنیم که تمام موقعیت های سیاسی، جغرافیایی زمان و باورها در آن موقعیت و مکان جغرافیایی ویژه، نیرو های برانگیزاننده ی هنرمندان در آفرینش آثارشان می باشند. اینچنین ست که مکتب های هنری ایران در سده های هفتم تا دوازدهم هجری ( سیزدهم تا هیجدهم مسیحی) به وجود می ایند .

بنابرین، هنگامی که ، برای نمونه، از مکتب شیراز یا تبریز سخن می گوییم منظورمان جریان هنری ست که در شیراز یا در تبریز آفریده شده است؛ و هنگامی که نام مکتبی با شماره یی مشخص می گردد، بیانگر آن ست که درآن محیط جغرافیایی مکتبهای متعددی ایجاد شده اند . برای مثال ار مکتب شیراز 1، شیراز 2 و یا 3 سخن خواهد رفت و یا مکتب تبریز 1 و تبریز 2 بسیار شناخته شده و ار هم متمایز می باشند. حتی برای اصفهان هم، به باور من باید از اصفهان 1 و اصفهان 2 و اصفهان « واسطه » (که واسطه ی مکتب اصفهان و مکتب شیراز 2 با مکتب شیراز 3 یا هنر دوران زند و قتجار ست) سخن گفت؛ که اصفحان1 به رضا عباسی می انجامد و اصفهان 2 دوران دگردیسی هنر نقاشی در اصفهان و ظهور تکچهره سازی به جای ترکیب بندی های هنری، تصویر سازی و صفحه آرایی کتاب ها ست و در آن نیز حد اقل دو سبک متفاوت تمیز داده می شود که یکی تقلید از شیوه های غربی و بر سنت های ایرانی استوار و دیگری که بیشتر به وسیله ی رضا عباسی ابداع شده و رونق گرفته است، شیوه ی منحصراً ایرانی و نگارگرانه است.و سپس شیوه ی « واسطه » است مه در آن دوباره مصور سازی کتابها آغاز می شود ولین پرداز تصویر ها به روال گذشته و به روش سنتی نیست. رنگا تند و صریح می شوند، ریزه ماری ها از میان می روند، اندازه های نگاره ها تغییر می کنند و ... که در ادامه ی آن و با تغییراتی اساسی مکتب شیراز 3 شکل می گیرد. از آن پس افول نگارگری مکتب اصفهان و گزیبنش شیوه ی نقلید و دوگانه سازی( مثنی سازی) توسط هنرمندان ست . درین زمان با نفوذ « فرنگی سازی» در دوران افشاریان به ویزه توسط ابوالحسن ، هنر نگار گری ایران از مسیر تحول در جهت حفظ اصلت های ایرانی باز می ماند در دوران زند و قاجار نقاشی های با اندازه های بزرگ و گاهی در اندازه های واقعی انسان و شاید نیز فراتر از آن رواج می یابد، با این حال هنوز روش کار کاملاً ایرانی ست و نمی توان آنرا تقلیدی از هنر باختر زمین دانست . البته شاید شمایل های مذهبی روسی تا اندازه یی در این نقاشی ها مؤثر بوده اند ولی نه تا آن اندازه که هنرمند را به بازسازی محض وادارند. در زمینه ی خرد نگاری ها، در شی راز آقا لطفعلی و داوری وصال تلاشی همه جانبه برای تحول هنر نگارگری پیش می گیرند که بسیاری از ابداعهای رضا عباسی و پیروان او مورد توجه آنان بوده است و شایسته است که در مقالتی دیگر به تفصیل از آن سخن رود..

[این نوشتار چکیده ی جهل و پنج سال مطالعه و بررسیِ نویسنده در مکتب های هنری ایران : شیراز 1، 2 ، و 3 ، مکتب هرات، مکتب تبریز 1 و 2، و مکتب اصفهان 1 و 2 ، می باشد و به هیچ وجه از منابع و پژوهش های ناآگاهانه ی نویسندگان باختری و اروپایی بر گرفته نشده است.]

رضا عباسی کیست ؟

رضا عباسی، نابغه ی نگارگریِ ایرانی در سده ی دهم هجری [ شانزدهم مسیحی] ، مشهور ترین نقاشان عهد صفوی از مکتب اصفهان ست و، متأسفانه آنچنان که باید و شاید زندگی نامه ی وی ثبت تاریخ نشده است. حتی نویسنده ی گلستان هنر که معاصر او بوده است از او نامی نبرده است. به نظر می آید که مؤلف این کناب ، همانند وازاریِ ایتالیایی در سده ی شانزدهم ایتالیا، از هر هنرمندی که با وی دوستی یا رفاقتی نداشته است، نامی نبرده و یا به کوچکی نام برده است. و به دلیل اینکه نویسندگان دوران های پس از صفویان اغلب به گلستان هنر استناد می کرده اند ، رضا عباسی تقریباً به فراموشی یا حدِ اقل به بی توجهی سپرده شده است.

رضا عباسی، او بزرگترین نقاش مکتب اصفهان 1 و بنیان گذار اصفهان 2 ، در عهد صفوی ست که بدون اغراق می توان گفت مبتکرترین و خلاق ترین هنرمندان این دوران نیز به شمار می رود. او سنت های عهد تیموریانِ مکاتب هرات و بخارا و مشهد را رها می کندد ، و از زیبایی شناسی های متنوع ایرانیِ رایج در دوران تیموریان ، یعنی مکتب هرات و نیز مکتب تبریز1 و 2 که همه شان میراث خواران مکتب شیراز 1 هستند، به تدریج کناره می گیرد . شاید در نقاشی های « صحنه پردازی » و رواییِ دوران جوانی خود ( آغازهای مکتب اصفهان 1) بیشتر پیرو مکتب تیریز 2 بوده است ولیکن، بزودی در می یابد که نقاشی تنها


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق رضا عباسی نقاش توجیه گرای 12 ص

امام رضا (ع) و بنی عباس

اختصاصی از ژیکو امام رضا (ع) و بنی عباس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

امام رضا (ع) و بنی عباس


امام رضا (ع) و بنی عباس

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات33

امام رضا (ع) و بنی عباس :
تاکنون اجمالاً با نحوه پیدایش ساسله ای بنام بنی العباس آشنا شدیم و دانستیم که اینان انسانهای جاه طلب و دنیا پرستی بودند که منافقانه قدرت را بدست گرفته و برای حفظ آن از هیچ جنایت و خیانتی خودداری نکرده و علیرغم اینکه خود را پسر عم رسول اکرمو ائمه می دانستند،اما همانند امویان دست به خون پاکترین و شریفترین انسانها همچون ائمه (ع)یا یزید و هزاران بیت المال مسلمانان ،حقوق جامعه را در راه عیش و نوشهای خود و اطرافیان ضایع نمودند.حال باید وارد موضوع اصلی این نوشتار یعنی مسئله ولایتعهد حضرت رضا(ع)شویم و ببینیم چگونه از میان سلاله ی خون ریز و سفاکی ،فردی همچون مأمون حاضر می شود خلافت و یا ولایتعهد را در اختیار دشمن و رقیب سرسخت خود قرار دهد.برای تبیین بهتر و جامع تر این موضوع لازم است به روند پیشامدهائی که منجر به قدرت رسیدن مأمون شد،بپردازیم.
امام رضا (ع)در زمان هارون:
هارون فرزند مهدی و پنجمین خلیفه ی عباسی بود که در سال 170 بعد از برادرش هادی بخلافت رسید.قبلاً با رفتار او با امام کاظم (ع) آشنا شدیم.امام رضا (ع) بعد از شهادت امام کاظم آشکارا امامت خود را اعلام نمود و ترس و ملاحظه ای از هارون نداشت ،بطوریکه یاران امام درباره جان ایشان نگران بودند.اما ایشان می فرمدو:هارون هر چه می خواهد تلاش کند او راهی بر من ندارد.
همینطور هم شد،هارون تا آخر نتوانست آسیبی به امام (ع) وارد کند.حتی روزی یحیی بن خالد برمکی به هارون گفت:این فرزند موسی بن جعفر است که نشسته و به تبلیغ خلافت و امامت خود مشغول است .هارون گفت:آیا آنچه با پدرش کردیم برای ما کافی نیست؟آیا می خواهی همه آنان را بکشم؟(1)

 


دانلود با لینک مستقیم


امام رضا (ع) و بنی عباس

جزوه کامپوزیت مواد، طراحی و فرایند دکتر سید رضا غفاریان دانشگاه صنعتی امیرکبیر

اختصاصی از ژیکو جزوه کامپوزیت مواد، طراحی و فرایند دکتر سید رضا غفاریان دانشگاه صنعتی امیرکبیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جزوه کامپوزیت مواد، طراحی و فرایند دکتر سید رضا غفاریان دانشگاه صنعتی امیرکبیر


جزوه کامپوزیت مواد، طراحی و فرایند دکتر سید رضا غفاریان دانشگاه صنعتی امیرکبیر

این جزوه به صورت تایپ شده است.

این جزوه درس کامپوزیت مواد، طراحی و فرایند دکتر سید رضا غفاریان دانشگاه صنعتی امیرکبیر می باشد که به طور کامل به ارائه مباحث مطرح در این واحد درسی پرداخته است.

درس کامپوزیت مواد، طراحی و فرایند از مهمترین دروس کارشناسی رشته مهندسی پلیمر می باشد. این جزوه در 220 صفحه بوده و امیدواریم در جهت کمک به شما عزیزان مورد استفاده قرار بگیرد.


دانلود با لینک مستقیم


جزوه کامپوزیت مواد، طراحی و فرایند دکتر سید رضا غفاریان دانشگاه صنعتی امیرکبیر

دانلود مقاله کامل درباره امام رضا (ع) و بنی عباس 33 ص

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره امام رضا (ع) و بنی عباس 33 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

امام رضا (ع) و بنی عباس :

تاکنون اجمالاً با نحوه پیدایش ساسله ای بنام بنی العباس آشنا شدیم و دانستیم که اینان انسانهای جاه طلب و دنیا پرستی بودند که منافقانه قدرت را بدست گرفته و برای حفظ آن از هیچ جنایت و خیانتی خودداری نکرده و علیرغم اینکه خود را پسر عم رسول اکرمو ائمه می دانستند،اما همانند امویان دست به خون پاکترین و شریفترین انسانها همچون ائمه (ع)یا یزید و هزاران بیت المال مسلمانان ،حقوق جامعه را در راه عیش و نوشهای خود و اطرافیان ضایع نمودند.حال باید وارد موضوع اصلی این نوشتار یعنی مسئله ولایتعهد حضرت رضا(ع)شویم و ببینیم چگونه از میان سلاله ی خون ریز و سفاکی ،فردی همچون مأمون حاضر می شود خلافت و یا ولایتعهد را در اختیار دشمن و رقیب سرسخت خود قرار دهد.برای تبیین بهتر و جامع تر این موضوع لازم است به روند پیشامدهائی که منجر به قدرت رسیدن مأمون شد،بپردازیم.

امام رضا (ع)در زمان هارون:

هارون فرزند مهدی و پنجمین خلیفه ی عباسی بود که در سال 170 بعد از برادرش هادی بخلافت رسید.قبلاً با رفتار او با امام کاظم (ع) آشنا شدیم.امام رضا (ع) بعد از شهادت امام کاظم آشکارا امامت خود را اعلام نمود و ترس و ملاحظه ای از هارون نداشت ،بطوریکه یاران امام درباره جان ایشان نگران بودند.اما ایشان می فرمدو:هارون هر چه می خواهد تلاش کند او راهی بر من ندارد.

همینطور هم شد،هارون تا آخر نتوانست آسیبی به امام (ع) وارد کند.حتی روزی یحیی بن خالد برمکی به هارون گفت:این فرزند موسی بن جعفر است که نشسته و به تبلیغ خلافت و امامت خود مشغول است .هارون گفت:آیا آنچه با پدرش کردیم برای ما کافی نیست؟آیا می خواهی همه آنان را بکشم؟(1)

از جمله حوادث مهمی که امام رضا (ع)در این دوره با آن مواجه گشت ،جریان اغراض واقضیه بود.اینها عده ای از یاران امام کاظم بودند که عقیده داشتند امامت به موسی بن جعفر (ع)ختم می شود و می گفتند او نمرده بلکه زنده است و دوباره بر می گردد و قائم آل محمد است لذا امامت علی بن موسی را قبول نداشتند.

انگیزه اصلی این انحراف سردمداران اصلی این از علی بن حمزه بطائنی ،زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی .آنان مقادیر زیادی پول وجوهات از امام کاظم در اختیارشان بود اما برای اینکه اینها را نزد خود نگه دارند و تحویل علی بن موسی(ع)ندهند،امامت حضرت را مکر شدند ،امام کاظم برای جلوگیری از این انحراف تلاش زیادی انجام داده بود.بارها همین افراد را حاضر کرد و جانشین خود را مشخص نمود و از آنها برای حضرت رضا(ع) بیعت گرفت.با اینحال چنین اغراض رخ داد و امام رضا نیز سخت با آنها مقابله می کرد.

حادثه مهم دیگر حمله نیروهای هارون به مدینه است.محمد بن جعفر در مدینه بر ضد حکومت عباسیان قیام کرد.هارون سپاهی بفرماندهی جلودی برای سرکوبی او به مدینه روان کرد و به او دستور داد اگر بر محمد بن جعفر دست یافت او را گردن بزند و بر خانه های علویان یورش برده و دارائی و لباس و زیور زنان را غارت کرده و حتی یک جامه برایشان باقی نگذارد .جلودی با سپاهش به خانه امام هشتم هجوم آورد.وقتی امام او را دید فرمود همه زنان در یک خانه جمع شدند و خود بر در خانه ایستاد.جلودی گفت من به دستور هارون باید وارد خانه شوم و لباس زنان را با جواهراتشان در آوردم.امام قول داد این کار را خودم می کنم و پیوسته سوگند می خورد و از او می خواست وارد خانه نشود.جلودی بالاخره آرام شد و موافقت کرد.امام بدرون خانه رفته و دارایی ،اموال و لباس و زیور زنان را جمع کرد و به او داد.

این نمونه ای از رفتار خصومت بار هارون با امام هشتم و علویان می باشد.

جریان جانشینی هارون و سرانجام او:

هارون همواره برای تعیین جانشینی خود متحیر و پریشان بود.او همانند دیگر خلفا دارای زنان و کنیزان متعدد بود و فرزندان زیادی از آنان داشت.برجسته ترین آنان ،مأمون ،امین و مؤتمن بودند.مأمون مقداری از امین بزرگتر بود و علیرغم اینکه فرد باهوش تری بود اما هارون نتوانست او را جانشین خود قرار دهد،زیرا مأمون مادرش ایرانی بود و درباریان و اطرافیان هارون میل نداشتند او بر امین که مادرش عرب بود ترجیح داده شود.بهر حال تعصبات قومی و نژادی هارون را واداشت تا امین را درسال 175

در ولایتعهد شرکت داد تا بعد از این خلیفه باشد و برای آنان در سال 186 در مراسم حج از زعما و برجستگان قوم و مردم بیعت گرفت.و بالاخره در سال 189 نیز برای فرزندش موتمن بیعت گرفت.

عاقبت هارون عازم سفری بدون حج گشت شد.همانطور که قبلاً آوردیم سرزمین خراسان در سقراط امویان و بقدرت رسیدن عباسیان نقش عمده ای داشت.لذا مورد توجه خاص بنی عباس بود و اشخاص برجسته ای بعنوان حاکم آنجا تعیین می شدند.

هارون ابتدا فضل بن یحیی برمکی را که از مقربانش بود حاکم آنجا قرار داده بود.بعد از دو سال علی بن عیسی بن ماهان را ب جای او منصوب کرد.علی خراسان ،سیستان،ماوراءالنهر ،اصفهان و تمام شرق ایران را تحت فرمان داشت.او نسبت به مردم ظلم و جور فراوانی اعمال کرد و با وضع مالیاتهای سنگین و جنایات دیگر به نارضایتی مردم از دستگاه خلافت دامن زد تا اینکه باعث شورشهایی در این مناطق شد.

منجمله طغیان رافع بن لیث بود که از طرف علی بن عیسی حاکم ماوراءالنهر بود.او خلافت هارون را رد کرد و در جنگ با علی او را مکرراً شکست داد.در سال 191 هرثمه بن اعین از طرف هارون بجای علی منصوب شد.هرثمه او را دستگیر و اموال غصبی مردم را به آنها برگرداند اما از مقابله با فتنه ی رافع بن لیث عاجز ماند و از هارون درخواست کمک کرد .آشوبهای دیگری همانند آشوب حمزه بن عبداله در سیستان و آشوب المقنع روی داد که مرتباً به مواضع حاکم منصوب از طرف هارون حمله می کردند و حاکمیت هارون را تهدید می کردند.

هارون بناچار شخصاً برای دفع این شورشها به خراسان عزیمت کرد.امین را بعنوان جانشینی در بغداد گذاشت و مأمون را بهمراه خود برد و دو سیاستمدار معروف یعنی فضل بن ربیع و فضل بن سهل نیز همراه او بودند.بعضی می گویند علت همراهی مأمون در این سفر تدبیر فضل بن سهل بود.

چون فکر می کرد اگر در این سفر هارون بمیرد ،امین قدرت را بدست می گیرد و مأمون را از ولایتعهد خلع می کند.لذا بهتر است مأمون از بغداد دور باشد تا دست امین در آن لحظه به او نرسد.

هارون در گرگان بشدت بیمار شد .او قبل از مرگش مأمون را برای انجام مأموریتی روانه مرو کرد و به فضل بن ربیع گفت :اگر من مردم لشکر خزائنی را که همراه من است به مأمون بده تا در نبرد با دشمنان در مرو موفق شود.ولی فضل بن ربیع همه آنها را با خود به بغداد باز گرداند.

سرانجام هارون الرشید بعد از 23 سال حکومت جابرانه در سال 193 در 45 یا 49 سالگی در سناباد طوس بهلاکت رسید و همانجا مدفون شد.

اختلاف امین و مأمون:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره امام رضا (ع) و بنی عباس 33 ص