ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درموردمتن انگلیسی مهاجرت

اختصاصی از ژیکو تحقیق درموردمتن انگلیسی مهاجرت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

فصل اول:تعاریف ، مفاهیم و انواع مهاجرت

حرکات مکانی جمعیت با پیشرفتهای تکنولوژی و توسعه اقتصادی جوامع نسبت به گذشته افزایش یافته است. وسایل مکانیزه حمل ونقل در جابه جایی انسانها نقش چشمگیر داشته و به خصوص اینکه سرعت و اسایش در وسایط نقلیه به جابه جایی انسان شتاب بیشتری داده و تحرک افزاینده ای برای انسان فراهم اورده است.مهاجرت و یا به عبارت دیگر حرکت در فضای زیستی تنها مختص انسان نیست و حتی برخی از حیوانات نیز اقدام به مهاجرت می نمایند.(اصول و مبانی جغرافیای جمعیت-پروفسور کلارک-1373)

متاسفانه اتفاق نظر کلی در مفهوم مهاجرت بین صاحب نظران وجود ندارد ولی به طور کلی شاید بتوان مهاجرت را از دیدگاه جغرافیای جمعیت تعریف نمود که(مهاجرت عبارت است از جابه جایی بین دو واحد جغرافیایی و یا به عبارت دیگر ترک یک سرزمین و اسکان در سرزمین دیگر)بدیهی است مهاجرت برای انسانهایی مطرح می شود که استقررار یافته اند و برای مدتی نسبتا طولانی در مکانی ساکن بوده و احتمالا در این مدت تصمیم قطعی برای مهاجرت نداشته اند،در یک مقطع زمانی انگیزه ای اعم از اقتصادی و اجتماعی و یا سیاسی انها را به ترک سرزمین اصلی و اقامت در سرزمین دیگر والی دارد که معمولا قصد بازگشت در ان مطرح نیست بنابراین کوچ نشینها،دوره گردان،کولی ها،توریست ها،افرادی که برای کار،درس،معالجه وغیره به سرزمینهای دیگر مسافرت می نمایند،مهاجر نبوده و نمی توان انها را در زمره مهاجران به حساب اورد.در این صورت اصطلاح مهاجرت فصلی،موقت و غیره از دیدگاه جغرافیای جمعیت مورد قبول نیست.اصطلاح دیگری که بتواند حرکتهای بی شمار فضایی جمعیتها را در بر گیرد نیز وجود ندارد و اغلب اصطلاح مهاجرت برای جابه جایی انسانها و یا حیوانات در هر شکلی که باشد به کار برده می شود.(اصول و مبانی جغرافیای جمعیت-پروفسور کلارک-1373)

گر چه نمی توان مهاجرت را همواره اقدامی انتخابی تلقی کرد و این وضع درباره مهاجرتهای اضطراری بر اثر عواملی رخ می دهد که خارج ار خواست و اراده فرد بوده و بر وی تحمیل می شود،در اغلب موارد می توان مهاجرت را نوعی انتخاب از طرف مهاجر اصلی دانست.در اینجا تفکیک بین مهاجر اصلی و افرادی که همراه وی از محل اقامت خود به محل جدید عزیمت می کنند،ضروری است و چه بسا در مواردی بین خواست و انتخاب این دو گروه همسانی کامل وجود نداشته باشد.افرادی که خود تصمیم گیر اصلی مهاجرت نباشند و به دنبال مهاجر اصلی یا بر اثر مهاجرت وی اقدام به مهاجرت می کنند(مهاجران تبعی)نامیده می شوند.تعداد مهاجران تبعی معمولا بیش تر از مهاجران اصلی است.(مهاجرت-دکتر زنجانی-1380)

پی یر لروی در کتاب استعمار،مهاجرت را یک اقدام اجتماعی-اقتصادی مطابق با فطرت و نیازهای طبیعی انسان می داند و متفکر دیگری ان را پذیرش موقت یا دائم یک کشور،یک اقلیم،یا یک ناحیه به شمار می اورد که مختص انسان هم نیست.

رولان پرسا در تحلیل حرکات مهاجرتی به سه نکته توجه می کند:1-دائمی یا طولانی بودن مدت اقامت در محل جدید،2-وجود فاصله مکانی بین دو محل،3-وجود فاصله زمانی و زمان انجام مهاجرت.او با توجه به دائمی یا طولانی بودن مدت اقامت در محل جدید تمایزی بین مهاجرت و تحرک مکانی قائل می شود و ان را از حرکاتی چون کوچ،مسافرت و حرکت اونگی جدا می کند. فاصله مکانی در مهاجرت با عبور از مرز تقسیمات سیاسی مشخص می شود که عبور از ان به مهاجرتهای بین المللی و مهاجرتهای خارجی تقسیم می شود که مهاجرت بین المللی بین دو کشور مستقل انجام می شود ومهاجرت خارجی بین دو سرزمین انجام می شود که حداقل یکی از انها کشور مستقل نیست.درمهاجرت داخلی هم فرد محل اقامت خود را داخل یک کشور تغییر می دهد.در حال حاضر در هیچ یک از انواع مهاجرتها اعم از مهاجرتهای داخلی ان و انواع ان و مهاجرتهای خارجی ،فاصله مکانی طی شده بین مبدا مهاجرتها و مقصد مهاجرت تعیین کننده نبوده و انچه مهم است عبور از مرزهای جدا کننده مراکز جمعیتی و مدیریتی است.حتی عزیمت از روستایی به روستای دیگر که در نزدیکی هم قرار دارند نیز مهاجرت محسوب می شود حتی اگر یک رودخانه مرز انها باشد.اما جابه جایی عشایر مهاجرت محسوب نمی شود.

زمان انجام مهاجرت معمولا بر حسب سال مطالعه می شود.مهاجرانی که محل تولد و محل اقامت معمولی انها یکسان نیست مهاجر طول عمر محسوب می شود.انها حداقل یک بار در عمر خود مهاجرت کرده اند.مهاجران بر حسب طول مدت مهاجرت طبقه بندی می شوند.

افرادی که از یک زمان تا زمان دیگری مهاجرت کرده باشند،مهاجران ان دوره گفته می شوند.بعضی دانشمندان به کسی مهاجر گویند که حداقل یک سال در محل جدید استقرار یافته باشد اما بعضی حتی یک روز را به عنوان مهاجرت می پذیرند.برخی از محققان ملاکهای تربیتی خاصی را وسیله تشخیص مهاجر و غیر مهاجر قرار داده اند مثلا بلان در تعریف مهاجران افرادی را که بیش از نیمی از دوران اصلی اموزش و شکل گیری زیر بناهای فکری و فرهنگی خود را در جای دیگر گذرانده اند مهاجر محسوب داشته.(مهاجرت-دکتر زنجانی-1380)

انواع مهاجرت و طبقه بندی آن:

مهاجرت در بحث کلی به سه دسته اصلی تقسیم می شوند:1-مهاجرت بین المللی،2-مهاجرت خارجی،3-مهاجرت داخلی.در بحث مهاجرت داخلی سه موضوع بررسی می شود:1-مهاجرت داخل شهرستانی،2-مهاجرت بین شهرستانی،3-زمان انجام مهاجرت.مهاجرت داخل شهرستان به چهار دسته کلی تقسیم می شود:1-مهاجرت روستا به روستا،2-مهاجرت روستا به شهر،3-مهاجرت شهر به شهر،4-مهاجرت شهر به روستا.مهاجرت بین شهرستانی هم بر حسب اینکه داخل استان انجام می شود یا بین چند استان انجام شود به دو دسته داخل استانی و بین استانی تقسیم می شود که این دو دسته هر کدام به چهار شکل روستا به روستا،روستا به شهر،شهر به روستا وشهر به شهر انجام می شوند که در ادامه به توضیح بیشتر این مهاجرتها می پردازیم.

اگر چه مهاجرت هااز تنوع بسیار چشمگیری برخوردار می باشند ولی می توان انها را در چهارچوب تعریف مهاجرت در رابطه با هدف،مدت،فاصله،مسیر،حجم،سرعت طبقه بندی نمود.در این صورت مهاجرتهای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درموردمتن انگلیسی مهاجرت

تحقیق درموردمتن انگلیسی گویش 20ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درموردمتن انگلیسی گویش 20ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

مقدمه

گویشی که در حال حاضر کلیمیان ایران به آن صحبت می‏کنند از جملۀ گویشهای ایرانی است که جزو دستۀ گویشهای مرکزی ایران به شمار می‏رود. این گویش امروزه در شهرهای اصفهان، همدان، کاشان، یزد، بروجرد و چند شهر دیگر ایران و نیز در نقاطی در خارج از ایران، چون قفقاز، سمرقند و بخارا رایج است. گفته شده است که گویش فعلی کلیمیان اصفهان، گویش سابق مردم اصفهان بوده که کلیمیان آن را بین خود حفظ کرده‏اند.[1] اگر این نظر را بپذیریم می‏توان آن را نیز در مورد سایر انواع گویش کلیمی در ایران و یا خارج از ایران تعمیم داد و چنین نتیجه گرفت که کلیمیان ایران در هر نقطه که ساکن شده‏اند حافظ زبان سابق آن ناحیه گردیده‏اند.

راجع به ورود کلیمیان به ایران و تاریخ آن نظریات مختلفی وجود دارد که از عهدۀ این مقاله خارج است[2]. تنها ذکر این نکته ضروری به نظر می‏رسد که طبق سرشماری سال 1350، جمعیت کلیمیان اصفهان در حدود 2300 نفر بوده است. [3]. (آمار جمعیت آنها در سالهای اخیر به دست نیامد).

واژه در گویش کلیمیان اصفهان از نظر ساخت اشتقاقی[4] (و نه تصریقی[5]) به سه نوع تقسیم می‏گردد: ساده[6]، مشتق[7] و مرکب[8].

واژۀ "ساده" تنها از یک واژک آزاد[9] ساخته شده است، مانند tou (تاب)[10] ،teu (تب).

واژۀ "مشتق" علاوه بر یک یا چند واژک آزاد دارای یک یا چند وند اشتقاقی[11] است، مانند pil-ak (پولک)، gand-a (گندیده).

واژۀ "مرکب" بیش از یک واژک آزاد دارد، مانند an-e-buvâ (زن پدر) bâbâ-bele (پدر بزرگ).

"فعل" چون در مقایسه با سایر انواع واژه ساخت متفاوتی دارد، در این مقاله، در ابتدا افعال غیر بسیط و سپس سایر انواع واژه مورد بحث قرار می‏گیرند.

گویش استان بوشهر در تمام مناطق فارسی محلی است که دارای بن مایه لری می باشد . برای مرزبندی انواع گویش منطقه را از لحاظ جغرافیایی به دو بخش تقسیم شمالی و جنوبی تقسیم می کنیم که هر قسمت ویژگی خاص خود را داراست . و دارای تفاوتی اندک می باشد . زبان های عربی نیز در جاهایی مانند بندر عسلویه ، کنگان ، جزیره شیف ، و جزیره شمالی و جنوبی بندر ریگ رایج است .

در همه گویشها واژه های فارسی باستان ، اوستایی و پهلوی دیده می شود که بازمانده صرف زبان پهلوی هنوز هم در گویش دشتی (دشتیانی ) رایج است . این موضوع نوید تکامل زبان از فارسی قدیم به فارسی نو در منطقه می باشد . حکایت از قدمت و دیرینگی منطقه می کند .

بعلت ارتباط بندری بوشهر با کشورهای عربی و نیزتسلط انگلیسیها هلندیها در منطقه پاره ای واژه های بیگانه دیده می شود که هنوز هم مورد استعمال است . گویش شمالی استان شامل گویش شهرستان دشتستان ، گناوه و دیلم می باشد .

گویش جنوبی شامل گویش شهرستانهای تنگستان ، دشتی ، گنکان و دیر می باشد . خود شهر بوشهر هم اکنون فارسی صحبت می کنند ولی گویش آنها همسو با گویش تنگستان بوده است . گویش شمالی نیز تنوع در عین خود دارد . در شهرستان دشتستان شناسه می در جلو افعال بکار می رود و این واژه ی می در شهرستان گناوه و دیلم تبدیل به ای می شود.

با وجود تضعیف روز افزون زبان ایرانی آذربایجان از زمان غلبه مغول گویش های این زبان به کلی از میان نرفته بلکه هنوز در نقاط مختلف آذربایجان و دیگر نواحی ایران بزرگ بطــور پراکنـده و غالبآ به نام تاتــی به آنها سخن می گوینــد این گویش ها از شمــال به جنوب به اجمال عبارتند از :

1- گویش هــای تاتی طـارم علیـا استــان زنجان شامل روستاهای : نوکیان ،سیاهورود، بنــدرگاه، کلاسر، هزار رود، جمال آباد، باکلور، چرزه، جیش آباد و قــوچان می باشد.

2- عمده روستاهای بخش شاهرود خلخال شامل: اسکستان، اسبو، درو، کلور، شال، دیز، کرین، لرد ، کهل، طهارم، گلوزان، گیلوان ، گرد آو ، گندم آباد و همچنین کرنق در دهستـــان خوروش رستـم و کجل در بخـش کاغذ کنان همان شهرستان .

3- گویش کرینگان ، ازدهات دیزقار خاوری در بخش ورزقان شهرستان اهر.

4- گویش کلاسور لاوینه رود، ازدهات بخش گلیبر شهرستان اهر.

5- گویش گلین قیه ازدهات دهستان هرزند در بخش زنور شهرستان مرند.

6- گویش عنبران در بخش نمین شهرستان اردبیل .

7- گویش های تاتی اطراف کوه رامند در جنوب و جنوب غربی قزوین و طالقان و اشتهارد.

8- گویش های تاکستان، چال، اسفرورین، خیارج ،خوزنین، دانسفــان، ابراهیم آباد و سگز آباد که به تاتی خلخال نزدیک اند.

9- گویش های تالش ، از الله بخش محله شاندرمین در جنوب تالش شوروی و در شمال ایران که اصولاً به زبانهای تاتی آذربایجان وابسته اند.

گویش استان بوشهر در تمام مناطق فارسی محلی است که بن‌مایه لری دارد. برای مرزبندی آن، انواع گویش منطقه را از لحاظ جغرافیایی به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می‌کنند که هر قسمت ویژگی خاص خود را دارد و دارای تفاوت‌های اندکی است. زبان‌های عربی نیز در جاهایی مانند بندر عسلویه، کنگان، جزیره شیف و جزیره شمالی و جنوبی بندر ریگ رایج است. در همه گویش‌های منطقه واژه‌های فارسی باستان، اوستایی و پهلوی دیده می‌شود که بازمانده صرف زبان پهلوی هنوز هم در گویش دشتی (دشتیانی) رایج است. گویش شمالی استان شامل گویش شهرستان دشتستان، گناوه و دیلم است. به علت ارتباط بندری بوشهر با کشورهای عربی و نیز


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درموردمتن انگلیسی گویش 20ص

تحقیق درموردمتن انگلیسی فقر وتوسعه شهری

اختصاصی از ژیکو تحقیق درموردمتن انگلیسی فقر وتوسعه شهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

خبرگزاری فارس:نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت ‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌

اگرچه‌ مردم‌ فقیر را در هر یک‌ از بخشهای‌ جامعه‌ می‌توان‌ مشاهده‌ کرد اما تمرکز و فراوانی‌ آن‌ در میان‌ زنان‌، کودکان‌و اقلیتهای‌ نژادی‌ و مراکز شهری‌ بزرگ‌ (در مقابل‌ حومه‌ها یا حوزه‌ آماری‌ کلانشهرها) بیشتر است‌. این‌ مقاله‌ کاوشی‌ است‌ درباره‌ تداوم‌ و ماندگاری‌ فقر در مراکز شهری‌ ایالات‌ متحد، جدایی‌ نژادی‌، مسکن‌ فقرا و بالاخره‌ بیکاری‌ و علل‌ آن‌. کلید واژه‌ها: فقر شهری‌ در آمریکا، تعریف‌ فقر شهری‌، بودجه‌ فقر، مراکز شهری‌، حوزه‌های‌ آماری‌ مادرشهر، سیاست‌مسکن‌، فقر و جدایی‌ نژادی‌ و ناموزنی‌ فضایی‌2. چکیده: واقعیتهایی‌ در باره‌ فقر دولت‌ ایالات‌ متحد امریکاخانواده‌ فقیر راخانواده‌ای‌ تعریف‌ می‌کند که‌ "مجموع‌ درآمدهای‌آن‌ کمتر از مقداری‌ است‌ که‌ برای‌ رفع‌ نیازهای‌حداقل‌ خانوار ضروری‌ است‌". برای‌ محاسبه‌ "بودجه‌ فقر" نیز حداقل‌ هزینه‌ غذایی‌ خانوار را درسه‌ ضرب‌ باید کرد، بدین‌ ترتیب‌ خانوارهای‌ بادرآمد کمتر از این‌ مقدار (بودجه‌ فقر)3 فقیرمحسوب‌ می‌شوند. در سال‌ 1997 میلادی‌ بودجه‌فقر برای‌ خانوار چهار نفره‌ امریکایی‌ 16400 دلار سه‌ نفره‌ 12802 دلار و یک‌ نفره‌ 8183 دلار تعیین‌و محاسبه‌ شده‌ است‌. فقیر کیست‌ و کجا زندگی‌ می‌کند 1. نژاد اگر چه‌ تعداد فقرای‌ سفیدپوست‌ دو برابر فقرای‌سیاه‌پوست‌ و چهار برابر فقرای‌ اسپانیایی‌ زبان‌ تباراست‌ اما نرخ‌ فقر در میان‌ سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌تبارها به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. در میان‌ اسپانیایی‌زبان‌ تبارها نرخ‌ فقر پورتوریکوئی‌ تبارها با 36درصد و مکزیکی‌ تبارها 31 درصد از بقیه‌ بیشتراست‌، در حالی‌ که‌ کوبایی‌ تبارها با نرخ‌ 18 درصددر پایینترین‌ مرتبه‌ قرار دارند. نرخ‌ فقر برای‌ آسیایی‌تبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک‌ به‌ 3ر13 نرخ‌ که‌متوسط ملی‌ در امریکا است‌. 2. فقر سالمندان‌ یکی‌ از موفقیتهای‌ مبارزه‌ با فقر پایین‌ آمدن‌ نرخ‌ فقرسالمندان‌ است‌ که‌ در فاصله‌ بین‌ سالهای‌ 1959 تا1997 از 35 درصد به‌ 5ر10 کاهش‌ یافت‌ وقسمت‌ اعظم‌ این‌ بهبودی‌ نتیجه‌ گسترش‌ تامین‌اجتماعی‌ طی‌ این‌ دوره‌ بوده‌ است‌. 3. کودکان‌ در سال‌ 1997 در ایالات‌ متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان‌ در فقر زندگی‌ می‌کردند و این‌ در حالی‌است‌ که‌ نرخ‌ فقر کودکان‌ اقلیتها به‌ مراتب‌ بالاتربوده‌ است‌. 4. محل‌ زندگی‌ نرخ‌ فقر در خارج‌ از حوزه‌های‌ مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در امریکاست‌. نرخ‌فقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ‌ فقر درنقاط غیرمرکزی‌ شهرهاست‌. 5. نوع‌ خانوار نرخ‌ فقر برای‌ خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ شش‌ برابراز خانوارهایی‌ که‌ در آنها زن‌ و مرد مشترکاسرپرستی‌ خانوار را بر عهده‌ دارند بیشتر است‌.علل‌ بالا بودن‌ این‌ نرخ‌ فقر عبارت‌است‌ از: الف‌) زنان‌ سرپرست‌ خانوار باید دائما بین‌ اشتغال‌و مسئولیتهای‌ خانوادگی‌ در نوسان‌ باشند. ب‌) به‌ طور متوسط حقوق‌ و دستمزد زنان‌ از مردان‌کمتر است‌. ج‌) تعداد زیادی‌ از خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ ازحمایت‌ و کمک‌ پدر غایب‌ فرزندانشان‌ محروم‌هستند. د) آموزش‌ نرخ‌ فقر و سطح‌ آموزش‌ رابطه‌ای‌ معکوس‌ با هم‌دارند. نرخ‌ فقر در میان‌ افراد زیر دیپلم‌ دو برابردارندگان‌ دیپلم‌ متوسطه‌ و ده‌ برابر فارغ‌التحصیلان‌آموزش‌ عالی‌ است‌. نوع‌ اشتغال‌ فقیران‌ بیش‌ از نیمی‌ از خانوارهای‌ فقیر آنهایی‌ هستند که‌(سرپرست‌ خانوار.م‌) کار نیمه‌ وقت‌ دارد و تنها 15آنها کار تمام‌ وقت‌ دارند. در صورتی‌ که‌ مزد هرساعت‌ کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک‌ خانوارچهار نفری‌ نیز حتی‌ با کار تمام‌ وقت‌ هم‌ ممکن‌است‌ به‌ خانواده‌ فقیر تبدیل‌ شود. بدین‌ ترتیب‌شغل‌ تمام‌ وقت‌ به‌ تنهایی‌ برای‌ برون‌ رفت‌ از فقرکافی‌ نیست‌ مگر اینکه‌ درآمد سرپرست‌ خانوار ازحداقل‌ دستمزد کمی‌ بالاتر و بیش‌ از یک‌ نفر درخانوار شاغل‌ باشد. در واقع‌ تعداد زیادی‌ ازخانوارهایی‌ که‌ از دایره‌ فقر بیرون‌ هستند و فرد اول‌خانواده‌ ساعتی‌ کمتر از 20ر8 دلار می‌گیرد ازاشتغال‌ نفر دوم‌ بهره‌مند هستند. فقر در مراکز شهرها نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌، در حالی‌ که‌ تنها5ر19 درصد فقیران‌ سیاه‌پوست‌ و 6ر6 درصدسفیدپوستان‌ حومه‌نشین‌ هستند. انزوای‌ محل‌ اقامت‌ یا جدایی‌ نژادی‌ یکی‌ از ویژگیهای‌ شهرهای‌ ایالات‌ متحد جدایی‌ وانزوای‌ نژادی‌ محلات‌ است‌. نماد این‌ واقعیت‌ این‌است‌ که‌ بیش‌ از 23 (قریب‌ 70%) سیاهانی‌ که‌ درمادرشهرها زندگی‌ می‌کنند در مناطق‌ مرکزی‌شهرها اقامت‌ دارند و تنها 13 سفیدها در این‌ مناطق‌اقامت‌ دارند. به‌ عبارت‌ دیگر تنها 13 سیاهان‌ درمناطق‌ حومه‌ای‌ شهرهای‌ بزرگ‌ اقامت‌ دارند، یعنی‌دو برابر کمتر از سفیدپوستان‌. خواهیم‌ دید که‌تمرکز سیاهان‌ در مراکز شهرها یکی‌ از دلایل‌محرومیت‌ آنها از دسترسی‌ به‌ مشاغل‌ حومه‌ها ونرخ‌ بالای‌ فقر در مراکز شهرهاست‌. واقعیتهایی‌ در باره‌ انزوای‌ محلات‌ نژادی‌ یکی‌ از راههای‌ کمی‌ کردن‌ میزان‌ جدایی‌ و انزوای‌نژادی‌ شاخص‌ یا نمایه‌ ناهمگنی‌ است‌. این‌شاخص‌ نشانگر سهم‌ عددی‌ یک‌ گروه‌ نژادی‌ است‌که‌ باید برای‌ رسیدن‌ به‌ یک‌ پیکربندی‌ کاملا همگن‌از نظر فضایی‌ جا به‌ جا شوند یا دوباره‌ اسکان‌یابند; شاخصی‌ که‌ در هر سرشماری‌ ترکیب‌ نژادی‌حوزه‌های‌ کلانشهری‌ را به‌ طور کلی‌ ترسیم‌ کند. درسال‌ 1990 به‌ طور متوسط شاخص‌ ناهمگنی‌برای‌ حوزه‌های‌ کلانشهری‌ امریکا رقم‌ 69 درصدبوده‌ است‌ که‌ بدان‌ معناست‌ که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌همگنی‌ کامل‌ 69 درصد سیاه‌پوستان‌ (یاسفیدپوستان‌) باید دوباره‌ اسکان‌ یابند. همان‌ طور که‌ نمودار (1) شاخصهای‌ناهمگنی‌ حوزه‌های‌ مادرشهری‌ نشان‌ می‌دهد این‌شاخصها برای‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ تفاوت‌ زیادی‌ رانشان‌ می‌دهند. این‌ تفاوت‌ هر چه‌ حوزه‌ مادرشهری‌بزرگتر باشد بیشتر است‌. این‌ نمودار همچنین‌ناهمگنترین‌ شهرها را در مقیاس‌ ملی‌ نشان‌می‌دهد،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درموردمتن انگلیسی فقر وتوسعه شهری

تحقیق درموردمتن انگلیسی مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر 11ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درموردمتن انگلیسی مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر 11ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

جامعه شناسی، ایل و عشایر

گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار می‌بردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار می‌روند. ....

در گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار می‌بردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار می‌روند. در برخی از متنهای تاریخی ایران، ایل به مفهوم جامعه اسکان نیافته و چادرنشین، شناسانده شده است فسایی دو اصطلاح ایل و طایفه را از یکدیگر متمایز می‌کند و ایل را به مردمی که در تمام سال در بیابانها، در چادرهای سیاه زندگانی می‌کنند و از گرمسیرات به سردسیرات جابه جا می‌شوند، اطلاق می‌کند. و طایفه را برای مردمی که کوچ نمی‌کنند، و از تیره‌های ایلات نیستند و در سیاه چادر یا در دهات زندگی می‌کنند، به کار می‌برد؛ اما همو در جایی دیگر برعکس، برخی از گروههای کوچنده مانند «بهاءالدینی» در ناحیه صیصکان، و «سادات میرسالار» درناحیه بهمئی کهکیلویه را که کوچ و ییلاق و قشلاق می‌کنند، طایفه می‌نامد. گفتنی است که تاریخ نگاران ایرانی از دوره صفوی به این سو، گه گاه طایفه را به جای ایل، برای معرفی جماعت کوچنده به کار برده‌‌اند. برخی از مردم شناسان ایران برای تمایز میان جامعه ایلی و جامعه‌های دیگر، ملاکها و ضابطه‌هایی را پیشنهاد کرده‌اند. از آن جمله‌اند: وجود ساختار ایلی، یعنی رده بندی تیره و طایفه و جز آن در ایل؛ باور اعضای ایل به تعلقشان به یکی از رده‌های این ساختار؛ و داشتن سرزمین مشترک با محدوده معین . دیگر مردم شناس فرانسوی، این ضابطه‌ها را ملاک تشخیص جامعه ایلی دانسته است: ۱. نظام خویشاوندی منسجم و نیرومندی که مسائل و معضلات ایل بر اساس قوانین برآمده از آن نظام، در درون ایل حل و فصل می‌شود؛ ۲. سازمان اجتماعی و اداری هرمی شکل شاخه‌ای مبتنی بر نظام خویشاوندی؛ ۳. شیوه معیشتی ویژه‌ای که بیشتر بر نگاهداری و پرورش دام استوار است (زراعت در جامعه ایلی در درجه دوم اهمیت قرار دارد و تولید صنایع دستی از نوع ریندگی و بافندگی اشتغال جنبی مردم ایل است)؛ ۴. شیوه زیست خاصی که به شکل کوچندگی و نیمه کوچندگی آشکار می‌گردد. برخی هم کوچندگی فصلی و تحرک از منزلی به منزل دیگر در قلمروی معین، و معاش مبتنی بر دامپروری را از شاخصه‌های مهم در شناخت جامعه ایلی می‌دانند و برای آن دسته از ایلها که زمانی کوچنده بودند و سپس یکجانشین شدند، و ضمن وحدت ایلی خود، از دامداری به کشاورزی روی آوردند، اصطلاح ایل به کار می‌برند. ایل را واحدی سیاسی- اجتماعی، مرکب از شماری طایفه متشکل از چند واحد پدر تبار نیز گفته‌اند. برخی هم ایل را که مبانی آن در زندگی عشایری و سازمان اجتماعی قبیله نهفته است ، پدید آورنده ساخت ویژه‌ای از قدرت دانسته، بعد سیاسی جامعه عشایری، و تحقیق اتحادیه‌های سیاسی قبایل و طوایف عشایری را در سازمانی خاص به نام سازمان ایلی یاد کرده‌اند. ایل را به مفهوم یک واحد مستقل اجتماعی- فرهنگی نیز تعریف کرده‌اند که سازمان اجتماعی آن قبیله‌ای، روش زیست آن کوچ نشینی (کامل یا نیمه)، و شیوه معیشت آن بیشتر دامداری است. ساختار اجتماعی ایل به منزله قبیله را، نظام عشیره ای مبتنی بر اتحاد چند عشیره شکل می‌دهد. هر عشیره از جماعتی ترکیب شده است که افراد آن بر اساس پیوندهای خونی متحد شده و یک واحد مستقل هم بسته را به وجود آورده‌اند. با توجه به آنچه گذشت ، می‌توان گفت که ساختار اجتماعی و سیاسی ، مهم‌ترین عامل هویت دهنده به جامعه ایلی است. ایل ممکن است جامعه‌ای عشایری، یا جامعه‌ای ده نشین و کشاورز باشد که در صورت اخیر، گله‌هایش را چوپانان به چرا ببرند. از این رو ،جامعه‌های کوچ نشین شبان و جامعه‌های یکجانشین کشاورز تا زمانی که سازمان اجتماعی- سیاسی خود را حفظ کرده باشند، ایل به شمار می‌روند(۱).

طبقه بندی ایلها

جامعه‌های ایلی ایران از قومهای گوناگون، با فرهنگها و زبان‌های متفاوت برآمده، و در سازمانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منسجمی سامان یافته‌اند. هر یک از جامعه‌های ایلی دارای ویژگیهای قومی و فرهنگی و زبانی مخصوص به خود است. در اسناد تاریخی و رسمی، و در برخی از نوشته‌های تحقیقی و قوم‌نگاریهای اخیر، گروههای ایلی- عشایری ایران بر مبنای خاستگاه قومی- زبانی طبقه بندی شده‌اند. مستوفی قدیم‌ترین طبقه‌بندی از ایلات را در دوره صفوی در فهرستی از آمار مالی و نظامی ایران در ۱۱۲۸ق/۱۷۱۶م به دست داده است. بنابراین طبقه بندی ، ایلات به دو گروه بزرگ ایرانی و غیر ایرانی تقسیم شده، و فهرست ایلات و طایفه‌های وابسته به هر یک از این دو گروه، بنابر توزیع جغرافیایی آنها، نام برده شده است. وی گروه «ایرانی الاصل» راکه با طایفه‌های دیگر نیامیخته بودند، در ۶ فرقه یا طایفه «صحرانشین» طبقه بندی کرده، و نوشته است که این گروه در کوهها، و بزرگانشان گاه در شهرها زندگی می‌کنند، این ۶ فرقه اینهاست: ۱. لرها که ۱۱۱۸ جماعتند و در ۴ طایفه بزرگ فیلی ، لک وزند، بختیاری و ممیسنی (ممسنی) با یکدیگر در آمیخته‌اند؛ ۲. گروس، کلهر و مکری؛ ۳. کردهای خراسان که طوایف بزرگ زعفرانلو، سعدانلو، کوانلو (ظاهرا قوانلو) و دوانلو رادر برمی‌گیرد؛ ۴. جلایر خراسان؛ ۵. قرائی؛ ۶. جلایی، همو گروه «ایلات بیرونی» یا غیر ایرانی را که از سرزمینهای دیگر به ایران آمده بودند، به دو فرقه عرب و ترک تقسیم کرده است: ترکها را ۶ طایفه نوشته است: ۱. افشار(شاملو، قرخلو و سروانلو)، بیات و دنبلی؛ ۲. قاجار و قجر؛ ۳. شقاقی؛ ۴. زنگنه؛ .۵. قراگوزلو؛ ۶. شاه شیون (شاه سون). فرقه عرب را هم به ۶ طایفه چعب (کعب) ، عرب حویضه (حوزه، هویزه)، عرب فارس، عرب میش مست خراسان، عرب زنگویی و عرب عمری تقسیم کرده است. ماری شیل ایلهای ایران را به ۳ گروه نژادی ترک، لک و عرب جای می‌دهد. ایلهای ترک را از بازماندگان مهاجمان قبایل ترک ترکستان، لکها را از گروههای هم تبار ایرانی اصیل، و عربهای کرانه‌های خلیج فارس را از نسل اعراب ساکن در سواحل مقابل خلیج، و ایلهای عرب پراکنده در ایران را منشعب از مهاجمان و فاتحان عرب دانسته‌اند. وی لرها و بختیاریها را از لکها، و کردها را هم از اعضای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درموردمتن انگلیسی مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر 11ص

تحقیق درموردمتن انگلیسی عوامل پیشرفت فرد و جامعه 27ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درموردمتن انگلیسی عوامل پیشرفت فرد و جامعه 27ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

عوامل پیشرفت فرد و جامعه

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمد لله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام على رسوله محمّد وآله الطّاهرین

خداى سبحان مى فرماید: (لیْسَ بِأَمَانِیِّکُمْ وَلاَ أَمَانِىِّ أَهْلِ الْکِتَـبِ مَن یَعْمَلْ سُوءًا یُجْزَ بِهِ...)(1)؛ «[پاداش و کیفر] به دلخواه شما و دلخواه اهل کتاب نیست؛ هر کس بدى کند، در برابر آن کیفر مى بیند».

پیشرفت فرد در جامعه و نیز پیشرفت جامعه در میان دیگر جوامع به وجود سه عامل اساسى بستگى دارد:

1. صاحبان اندیشه با انگیزه الهى و به دور از هر گونه فخر فروشى و قدرت طلبى مى توانند با تولید علم و آموزش همگانى، از طریق نگارش و بیان، سطح دانش افراد جامعه و قدرت اندیشه آنان را افزایش دهند و با تربیت افراد شایسته و گسیل دادن آنها در میان طبقات جامعه و عمومى کردن علم، استعدادهاى آنان را شکوفا کنند تا شخصیت فرد و جامعه با بروز توانایى هایشان به اثبات برسد و همه احساس شخصیت کنند.

2. قوى بودن اخلاق انسانى فرد و جامعه است، چرا که نقش اخلاق اجتماعى در پیشرفت فرد و جامعه بسیار مهم است و اهل بیت(علیهم السلام) در سخنان خود بر رعایت آن تأکید کرده اند، از این رو بزرگ ترین بخش کتاب بحارالانوار که یک مجموعه حدیثى شیعى به شمار مى رود، درباره مسائل اخلاقى است.

نقل شده است که: منصور دوانیقى براى این که بتواند فرزندان امام حسن مجتبى (علیه السلام) را که با حکومت او مخالف بودند تضعیف و در نهایت سرکوب کند، با استفاده از ابزار دروغ که یک عمل ضد اخلاقى است امام حسن مجتبى(علیه السلام) را متهم به کثرت ازدواج و طلاق مى کرد تا با این شیوه از جاذبه روحى آنان در میان مردم بکاهد و زمینه سرکوبشان را فراهم کند.

شخصى نماز جماعت پر جمعیتى داشت، اما رفته، رفته از تعداد مأمومین او کاسته شد. هنگامى که علت آن را جویا شدیم، معلوم شد او از همه لحاظ خوب بوده، اما در منزل با اعضاى خانواده اش بد اخلاقى مى کرده است که خبر آن به مردم رسیده و مردم از گرد او پراکنده شده اند. این داستان ها نشان دهنده جایگاه ارزشمند اخلاق در جذب افراد است.

3. داشتن انگیزه و نیت صحیح و ارائه برنامه هاى عملى و وفادار ماندن به آن، که این ویژگى بدون وجود احزاب آزاد ممکن نیست. کشور پاکستان که از هنگام استقلال از هند به علت مسلمان بودن مردم آن، به این اسم نامیده شده است، در مقابل کشور هند قرار دارد که بیشتر مردم آن سیک، نجس (طبقه اى از مردم هند که زندگى سختى را مى گذرانند) و بودایى و جز آن هستند، پاکستان دو حزب بزرگ دارد. یکى حزب مردم وابسته به بى نظیربوتو و دیگرى حزب مسلم لیگ، اما به این دلیل که هرگاه حزب مردم به قدرت مى رسد، آزادى هاى اجتماعى بیشترى به مردم مى دهد، غالب مردم طرفدار آن حزب هستند، ولى حزب مسلم لیگ که انحصار طلب است و بر خلاف آموزه هاى اسلامى به فکر قدرت خود هستند، نه به فکر منافع مردم، از حمایت کمترى برخوردار است و این نشان مى دهد که مردم دوستدار اخلاق بوده، گرد کسانى که داراى اخلاق انسانى هستند جمع مى شوند.

بى اعتمادى، عامل نابودى

نقل شده است: عبدالرحمان بن عوف که بر اساس شروطى خلافت را به عثمان واگذار کرد، هنگامى که دید او به تعهدات خود عمل نکرد، در قتل او نقش مهمى ایفا کرد و در توجیه عمل خود گفت: به گونه اى اعتمادم از او سلب شده است که حاضر نیستم عقال شترى را نزد او امانت بگذارم. وى هنگام شورش مردم علیه عثمان که به قتل او انجامید، یکى از مخالفان سرسخت او بود.

دست پنهان استعمارگران

شخصى از قول معمارى نقل مى کرد: کسى از من خواست براى او کار کنم و من نیز پذیرفتم و هنگامى که براى دیدن نوع کار به محل موردنظر رفتیم، دیدیم سفارت انگلیس است و نوع کار هم ساختن دویست دستگاه توالت بود. شگفت زده، پرسیدم: چرا این سفارت با وجود 10 ـ 15 نفر کارمند و چند نفر ارباب رجوع مى خواهد این تعداد توالت بسازد؟

به من گفتند: شما کار کن و مزدت را بگیر. من هم مشغول کار شدم و آن تعداد توالت را ساختم. اما پس از مدت ها جریان انقلاب مشروطیت پیش آمد و مردم ضد حکومت قاجار راهپیمایى کردند، سپس به طرف سفارت انگلیس رفتند و در آن متحصن شدند و در آن زمان توالت ها به کار آمد. ملاحظه مى کنید که بدرفتارى قاجاریه و نقشه انگلیس چند سال بعد نتیجه داده است.

همچنین در طرح دیگرى، انگلیسى ها با همکارى و همدستى پادشاهان سعودى، مکه و مدینه را که محل تجمع مسلمانان و رمز وحدت و هم فکرى آنان در برابر دشمنان اسلام است با اختراع آیین وهابیت به مرکز نفاق و کانون دشمنى میان مسلمانان تبدیل کردند. از این رو وهابى ها قبور ائمه مدفون در بقیع را خراب کردند. البته هنگام تخریب حرم پیامبر(صلى الله علیه وآله) مسلمانان جهان به خصوص مسلمانان هند علیه سعودى ها تظاهرات کردند و انگلیسى ها به پادشاه سعودى توصیه کردند فعلا دست نگه دارد و به مردم اعلام کند که پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در خواب دیده که به او فرمودند: فعلا مصلحت نیست حرم مرا خراب کنید. به هر حال، از ترس خروش و قیام یکپارچه مسلمانان دنیا حرم پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را خراب نکردند.

اخیراً صدام نیز از طریق رادیو و تلویزیون اعلام کرده است براى شما خبر مهمى دارم و آن این که من جدم پیامبر را در خواب دیدم که فرمودند، فعلا مصلحت نیست کویت را اشغال کنى، فقط «بوبیان و وربه» را برگردان.

یکى از نوکران انگلیس اخیراً گفته بود هفت میلیون نفر از جمعیت هفده میلیونى عراق شیعه هستند که مظلوم هم مى باشند، اما حق آنان در حکومت به اندازه همان هفت میلیون نفر است و ما حق آنان را به همین نسبت مى دهیم و متأسفانه هیچ کس پیدا نشده است که پاسخ سخنان نادرست او را بدهد و از حقوق شیعه که اکثریت جمعیت عراق را تشکیل مى دهند دفاع کند. شایان توجه است که بر اساس آمار منتشر شده، 85%


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درموردمتن انگلیسی عوامل پیشرفت فرد و جامعه 27ص