
فهرست
پاورپوینت-اصول طرحواره درمانی در روانشناسی- در65 اسلاید-powerpoin-ppt
فهرست
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
اقدامات اولیه درمانی در آسیبهای ورزشی
محافظت و پیشگیری از آسیب بیشتر مثلاً با استفاده از وسایل کمک ارتوپدی
2- استراحت که بسته به نوع آسیب از فرم مطلق آن تا استراحت نسبی را شامل می شود.
3- استفاده از یخ سبب کاهش درد،تورم و التهاب می شود.
4- فشار که اگر همراه با یخ استفاده شود سبب محدود شدن تورم خواهد شد.
5- بالا نگه داشتن عضو آسیب دیده نسبت به سطح قلب سبب تسهیل تخلیه وریدی از ناحیه مربوطه می شود.
6- عمل های محافظتی که در مواقع آسیب جزیی و بدون علامت ورزشکار استفاده میشود مثلاً استفاده از بانداژ برای پیچ خوردگی مختصر مچ پا.
استفاده از اصول فوق در چه زمان و توسط چه کسانی صورت می پذیرد؟
روش های بالا در برخورد اولیه با آسیب های حاد اسکلتی-عضلانی بکار می روند.
آشنایی با آنها برای ورزشکار،مربی،پزشک تیم و هر فرد دیگری که مسوول درمان و برخورد ابتدایی با آسیب باشد لازم است.
صدمات رباط صلیبی(متقاطع) خلفی زانو
پیش زمینه صدمات و آسیبهای رباط صلیبی خلفی نسبت به رباط صلیبی قدامی کمتر شایع می باشد. رباط صلیبی خلفی (PCL) پهن تر و قویتر از نوع قدامی بوده و می تواند نیروی کششی معادل 2000 نیوتن را تحمل کند. صدمات این رباط عمدتاً در نتیجه اعمال فشار به عقب روی قسمت فوقانی قدامی ساق در هنگامی که زانو خم شده است مثل برخورد پا به داشبورد در هنگام تصادف رانندگی رخ می دهد. همچنین باز شدن بیش از حد زانو و اعمال نیروهای چرخشی را به داخل و خارج زانو هم می تواتند سبب پارگی و صدمات این رباط شوند. آسیب می تواند محدود به این رباط یا در همراهی با صدمات سایر ساختارهای زانو باشد. پارگی های PCL می توانند کاملاً بی علامت باشند یا سبب ناپایداری شدید زانو شوند.عملکرد اصلی رباط صلیبی خلفی جلوگیری از حرکت به سمت عقب استخوان درشت نی نسبت به استخوان ران در محل مفصل زانو می باشد. همچنین این رباط در پایداری زانو در حرکات چرخشی نقش ایفا می کند.فرکانس میزان بروز دقیق این صدمه بخاطر اینکه بسیاری از آسیب های PCL بدون علامت اند و تشخیص داده نمی شوند مشخص نیست.آناتومی کاربردی رباط صلیبی خلفی از لبه تحتانی شکاف بین کوندیلهای استخوان ران شروع و به قسمت خلفی صفحه فوقانی استخوان درشت نی درست یک سانتیمتر زیر سطح مفصلی اتصال می یابد. PCL در جلو بزرگتر و پهن تر و در عقب نازکتر و کوچکتر می شود.جزء قدامی آن در هنگام خم شدگی زانو سفت وکشیده و در هنگام باز شدن زانو شل می شود. برعکس فیبرهای قسمت خلفی آن در هنگام باز شدن زانو سفت و کشیده و در هنگام خم شدگی زانو ( بسته شدن زانو ) شل میشوند.به همین خاطر آسیبهای قسمت قدامی PCL عمدتاً در زمان خم شدگی زانو و آسیب های قسمت خلفی PCL در زمانی که در هنگام آسیب زانو بصورت باز است بیشتر رخ می دهد.عملکرد رباط صلیبی خلفی را می توان بصورت مقاومت در برابر حرکت رو به عقب درشت نی نسبت به ران در محل مفصل زانو تعریف نمود. از سویی این رباط مانع از باز شدن بیش از حد زانو و نیز مقاومت در برابر چرخش به داخل زیاد از حد زانو می گردد.بیومکانیک ویژه ورزش
***سایر عناوین:
*آسیب های ورزشی
*آسیب های تنه و کمر در ورزش
*آسیب های سروگردن در ورزش
*آسیب های اندام فوقانی در ورزش
*آسیب های اندام تحتانی در ورزش
*صدمات ورزشی زانو
آسیب و پارگی های رباط صلیبی خلفی معمولاً در وضعیتی که زانو کاملاً باز و مچ پا در وضعیت خم شدگی به بالا ( دورسی فلکسیون ) قراردارد رخ می دهد. یک اعمال نیرو به قسمت جلو و داخل قسمت فوقانی ساق هنگامی که زانو باز است ( مثلاً اصابت ضربه به ساق در هنگام تکل زدن در فوتبال ) با اعمال نیرویی به سمت عقب و خارج سبب جابجایی درشت نی نسبت به ران در جهت رو به عقب می گردد و می تواند به پارگی رباط صلیبی خلفی و نیز پارگی کپسول مفصل زانو در سمت عقب و خارج شود.شرح حال * توجه به مکانیسم آسیب می تواند در شناسایی آسیب PCL بسیار مفید باشد.- اعمال نیرو به قسمت قدامی زانو ( به سمت عقب ) هنگامی که زانو خم می باشد ( مثل برخورد زانو به داشبورد در هنگام تصادف ) می تواند آسیب PCL را مطرح کند.- سقوط روی زمین در وضعیتی که زانو خم بوده و قسمت فوقانی ساق( توبرکل تیبیا ) اول به زمین برخورد کند سبب اعمال نیرویی به سمت عقب و صدمه رباط صلیبی خلفی می شود.- بازشدگی زیاد زانو به تنهایی می تواند سبب کندگی PCL از محل اتصال آن به استخوان گردد.- اعمال نیرو به قدام زانو هنگامی که زانو بیش از حد باز است می تواند به یک آسیب شدید در رباطهای زانو به همراه در رفتگی زانو منجر شود.* در پارگی های مزمن PCL ناراحتی و درد در وضعیتهای زیر می تواند وجود داشته باشد.- در وضعیت نیمه خم شدگی زانو هنگام بالا رفتن یا پائین آمدن از پله یا سراشیبی و سرازیری.- در هنگام استارت زدن دو میدانی.- در هنگام بلند کردن اجسام از زمین.- در هنگام دویدنهای طولانی ( مسافت زیاد )* تورم و خشکی مفصلی می تواند در افرادی که دچار آسیب غضروفی همزمان شده اند وجود داشته باشد.* امکان دارد فرد از احساس ناپایداری در مفصل زانو در هنگام راه رفتن روی سطوح ناهموار شکایت داشته باشد.* امکان دارد درد در امتداد داخلی خط مفصلی زانو گزارش گردد.معاینه • درد جزئی یا عدم درد• خونریزی خفیف داخل مفصلی• دامنه حرکات مفصل معمولاً نرمال و کامل است.• علایم کوفتگی در قدام ساق.• برجستگی و شکم دادن در قسمت خلفی درشت نی ( پشت زانو ):- برای مشاهده این حالت فرد به پشت روی تخت معاینه خوابیده و مفاصل ران و زانو را 90 درجه خم می کنیم و پای فرد را نگه می داریم. در این حالت نیروی جاذبه ( اگر پارگی PCL وجود داشته باشد ) سبب پائین کشیده شدن قسمت فوقانی درشت نی و به پشت زانو برجسته شدن آن می گردد. لازم است دو زانو با هم مقایسه شوند.• انجام تست فعالیتی چهار سر رانی :- بیمار بر روی تخت به پشت خوابیده و زانو 90 درجه خم کرده و کف پا روی تخت قرار دارد. در این حالت عضله چهار سر ریلاکس و شل بوده و فعالیتی ندارد. در افرادی که PCL در آنها سالم است در این حالت درشت نی 10 میلی متر در جلوی کوندیل استخوان ران است اما در آنها که PCL پاره شده است جاذبه سبب می گردد که سر استخوان درشت نی مساوی یا در عقب انتهای تحتانی ران ( کوندیل ) قرار گیرد. حال معاینه گر پای بیمار را با دست نگه می دارد و از وی می خواهد تا عضله چهار سر ( جلوی ران ) را منقبض کند. در آنها که دچار آسیب و صدمه PCL می باشند با انقباض چهار سر رانی , درشت نی به سمت جلو حرکت می کند، اگر میزان این حرکت رو به جلو بیش از 2 میلیمتر باشد این قسمت را مثبت در نظر می گیریم و آسیب PCL مطرح می گردد.• انجام تست Post drawer :- این تست برای شناسایی صدمات PCL بسیار سودمند است.- بیمار روی تخت خوابیده و زانو را خم کرده و کف پا را روی تخت معاینه قرار می دهد. در جلوی بیمار ایستاده و قسمت خلفی فوقانی ساق را به سمت عقب فشار می دهیم اگر درشت نی نسبت به ران در محل زانو کمتر از 5 میلیمتر عقب رفت آسیب را درجه 1 می گوئیم و اگر بین 10 – 5 میلی مترعقب رفت آسیب را درجه 2 و اگر بیش از 10 میلی مترعقب رفت آنرا درجه 3 می گوئیم.علل آسیب و پارگی رباط صلیبی خلفی - صدمات ورزشی در فوتبال- صدمات ورزشی در دومیدانی- حوادث وسایل موتوری- سقوط برروی زانو خم شدهبررسی های تصویری رادیوگرافی * صدمات حاد- معمولاً یافته های رادیولوژیک منفی است.- کندگی های رباط از استخوان امکان دارد در عکس جانبی زانو دیده شود.* صدمات مزمن- نمای AP همرا با تحمل وزن روی مفصل یا نمای روزنبرگ می توانند آرتروز داخلی مفصلی را در محل اولیه نشان دهند.- Tangential patello femoral view : می تواند آرتروز مفصل پاتلوفمورال را نشان دهد.
ام ار آی:- چنانچه معاینه بالینی آسیب متعدد رباطی را مطرح کند باید MRI انجام شود.- ام آر آی در تشخیص محل دقیق صدمه و نیز شناسایی صدمات مخفی استخوانی – غضروفی و منیسکها مفید است.درمان آسیبهای رباط صلیبی خلفی * فاز حاد در آسیبهایی که نیاز به جراحی ندارند ( روز اول تا هفته دوم )درمان در فاز حاد متمرکز به کاهش تورم و ناپایداری و دردزانو است. استفاده از یخ درمانی، فشار موضعی بالا نگه داشتن زانو و استراحت به آن باید صورت گیرد. در آسیب های درجه 1 و 2 معمولاً فرد می تواند وزن را روی زانو تحمل کند و بندرت نیاز به چوب زیر بغل دارد. در آسیب های شدید درجه 3 که همراهی با آسیب دیگر ساختارهای زانو داشته باشد باید از چوب زیر بغل استفاده شود و وزنی روی زانوی صدمه دیده اعمال نگردد.در موارد عدم استفاده از عضله چهار سر رانی بخاطر درد می توان از تحریک الکتریکی برای تقویت و جلوگیری از تحلیل عضله استفاده نمود. باید توسط فیزیوتراپی عضله چهار سر و سایر عضلات موثر روی مفصل ران و زانو تقویت شوند. باید از تقویت عضلات پشت ران در این فاز خودداری شود.* فاز حاد در آسیبهایی که جراحی شده اند ( روز اول تا هفته دوم بعد از جراحی )بعد از جراحی کاهش التهاب و تورم با استفاده از یخ درمانی، بانداژ و بالا نگه داشتن باید انجام می گیرد. امکان دارد فرد بتواند با استفاده از چوب های زیر بغل وزن کمی را روی زانوی جراحی شده تحمل کند.تحرک کشکک بسیار مهم است و فرد باید با دست خود کشکک را در روز جابجا کند تا دچار خشکی و سفتی نشود.باید باز و بسته شدن زانو بتدریج و در تمام طول و دامنه حرکتی مفصل زانو شروع شود لازم است تاکید شود که زانو باید در هنگام باز شدن ( هر چند غیر فعال و توسط شخص دیگری ) بطور کامل باز شود. همچنین می توان تقویت عضلات موثر روی زانو را با انجام ورزشهایی مثل بلند کردن ساق و ران از زمین به سمت جلو شروع کرد.فاز بهبودی :* توانبخشی در موارد غیر جراحی ( هفته دوم تا هفته دوازدهم )- فقط افرادی که آسیب درجه III دارند باید حداقل تا هفته سوم بعد از آسیب دیدگی از زانو بندهایی که اجازه نمی دهند زانو بین صفر تا 60 درجه باز و بسته شود استفاده کنند.- تحمل وزن روی زانو هر زمان که مقدور بود (درد کاهش داشت ) می تواند صورت گیرد و دیگر از چوب زیر بغل استفاده نشود ( معمولاً هفته دوم و سوم این امر امکانپذیر است ).- در هفته دوم و سوم ورزشهای فاز حاد را ادامه می دهیم اما در برابر مقاومت باید عضلات ناحیه مزبور را در برابر مقاومت کمی تقویت نمود. رکاب زنی در باشگاه یا راه رفتن در استخر می توانند مفید باشند چرا که هم دامنه حرکات مفصلی را افزایش می دهند هم سبب تقویت عضلات مربوطه می شوند.بتدریج طی هفته های سوم تا هشتم می توان حرکاتی مثل بالا و پائین رفتن آرام از پله ها یا چمباتمه زدن خفیف را انجام داد. طی هفته های هشتم تا دوازدهم حرکات قدرتی و تقویت عضلانی باید انجام گیرد.* توانبخشی در موارد جراحی شده ( هفته دوم تا دوازدهم )- در این دوره فرد به آرامی شروع به افزایش دامنه حرکات از صفر درجه تا 120 درجه می کند. اعمال کشش های غیر فعال ( توسط فیزیوتراپیست ) برای بازیابی حرکات لازم است. باید روزانه فرد کشکک را حرکت دهد تا ثابت و خشک نشود.- برحسب میزان تحمل فرد اعمال وزن روی زانو شروع می گردد و با تشخیص پزشک چوب های زیر بغل را کنار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
موسیقی درمانی
طبق تحقیقات انجام گرفته توسط دانشمندان ثابت شده است که نوع تفکر انسان در ساخت بیوشیمی مولکولهای بدن تأثیر مستقیم دارد . در واقع بنا به گفته برخی از دانشمندان ، انسان آناتومی مغز خود را توسط نوع و نحوه اندیشه ای که طی سالیان زیاد دارد شکل می دهد و همین معنی را می توان از این مطلب استنباط کرد که : با شنیدن صداها چه به آنها توجه داشته باشیم یا خیر ، تغییراتی در بیوشیمی بدن خود خواهیم داشت و این امر به صورت خود به خود صورت می گیرد . بدین معنی که یک نظام بسیار پیچیده در بدن وجود دارد که هر نوع تأثیر خارجی را در بدن اعم از صوتی ، حرارتی یا صورت های دیگر را به شکل پیامی به مغز انتقال داده و مغز متأثر از اطلاعاتی که دریافت کرده است آنزیمهایی را در بدن برای حفظ و بقای ارگانیزم ترشح می کند .
حال اگر بخواهیم این موضوع را با دقت بیشتری مورد توجه قرار دهیم متوجه می شویم که تأثیرات عوامل خارجی مثل تأثیرات شنوایی در بدن انسان ، می تواند موجب تغییرات بیوشیمی بدن شود . اگر موسیقی یا صدایی که می شنویم نابهنجار باشد ، بدین معنا که نسبتهای صوتی موجود در کل هستی در آن موسیقی یافت نشود ، در چنین شرایطی به علت هماهنگ نبودن موسیقی با وجود انسان که جزئی از هستی است آنزیمهایی که برای مقابله و حفظ بقای ارگانیسم ترشح می شود می تواند مخرب جسم او باشد .
حال تأثیر درمانی موسیقی را می توان از چند وجه مورد بررسی قرار داد :
1- تأثیرات روانی و ایجاد تعادل در آنزیمها .
2- تأثیر مستقیم فرکانس ایجادشده از طریق موسیقی .
در هر موجود زنده و غیر زنده بنابر شکل و اندازه ای که دارد فرکانس صوتی نهفته است . حال اگر جسمی فرکانس خاصی داشته باشد و فرکانس مشابه او تولید شود آن جسم هم با فرکانس تولید شده مرتعش می شود . به عنوان مثال فردی روی صداها و فرکانس ها تحقیق می کرد ، تصمیم گرفت سوتی را که از نوع سوت پلیس بود به قطر 2 متر طراحی کند و دقیقاً همان ساختمان سوت پلیسی را به ابعادبزرگ بازسازی کرد و یک پمپ باد قوی را در کنار آن قرار داد و به محض اینکه پمپ باد را روشن کرد و باد به داخل سوت بزرگ دمیده شد ، شخص به سرعت و ناگهانی از دنیا رفت . پس از اینکه پزشکان کالبد شکافی کردند متوجه شدند که اعما و احشای درونی این شخص درهم آمیخته و باعث مرگ این شخص شده است و متوجه شدند که ارتعاش صدایی که از سوت ایجاد شده با فرکانس درونی بدن این شخص هماهنگ بوده و همین موجب شده وجود این شخص از درون متلاشی شود و نتواند تحمل کند . بنابراین همه موجودات دارای فرکانس نهفته درونی هستند .
در تحقیقات انجام شده درباره موسیقی مناطق مختلف ، از استادان موسیقی این مناطق شنیده شده که بیماریهای عفونی چون حصبه و سرخک را با نواختن موسیقی درمان کرده اند . در نگاه اول این موضوع ممکن است در نظر پزشکی و یا مردمی که اطلاعات جزئی از این امر داشته باشند غیرممکن جلوه کند که چطور ممکن است صدایی که در خارج از جسم انسان به صورت صوت ایجاد می شود بتواند بیماریهای عفونی مثل سرخک و یا حصبه را معالجه کند ؟
می دانیم که میکروارگانیزمها دارای فرکانس نهفته درونی هستند و اگر فرکانسی شبیه به فرکانس میکروارگانیزمها تولید شود ، آن موجودات بسیار ریز را به ارتعاش در می آورد و ارتعاشی که این موجودات پیدا می کنند می تواند زندگی آنها را به طور موقت دچار اختلال کند . موقعی که میکروارگانیزمها وارد بدن انسان می شوند نظام دفاعی بدن به طور طبیعی شروع به فعالیت می کند و با این موجودات مقابله می کند . اگر این موجودات قوی تر باشند بر بدن غلبه می کنند و اگر ضعیفتر باشند بدن راه بهبودی را پی می گیرد .
با موسیقی به نظام دفاعی بدن کمک می کنیم تا بتواند کار خود را بهتر انجام دهد . به این نحو که اگر موسیقی مناسبی انتخاب شود که فرکانس آن با میکروارگانیزمها یکسان باشد ، میکروارگانیزمها شروع به ارتعاش می کنند و همین ارتعاش موجب می شود که فعالیتشان مقداری مختل شود و نظام دفاعی بدن از این شرایط استفاده کرده و به این میکروارگانیزمها حمله می کند و آنها را مقلوب می سازد .
با توضیحاتی که در این خصوص داده شد می بینیم که معالجه از طریق موسیقی امری کاملاً معقول و منطقی می باشد و توجیه علمی دارد و خرافات نیست و اگر انسان های گذشته و اساتید موسیقی نتیجه مثبتی از این عمل نمی گرفتند ، هیچگاه بیماران خود را توسط موسیقی درمان نمی کردند .
تعداد صفحات:29
نوع فایل: word (قابل ویرایش)
لینک دانلود پایین صفحه
کوشش هایی که به منظور مجزا کردن مشاوره از روان درمانی به عمل می آید در جهان مورد تأیید همگان قرار نگرفته است گروهی را عقیده بر آن است که باید دو اصطلاح مشاوره و روان درمانی را به صورت مترادف مورد استفاده قرار داد و از فکر جدا سازی آنها احتراز جست.
صاحب نظران دیگر و مخصوصا کسانی که کارشان تربیت مشاوران دبیرستان است با این طرز فکر موافق نبوده و معتقدند که حتما باید دو واژه مذکور را از هم جدا دانست . به عقیده این گروه، حتی در صورت عدم تفاوت در ماهیت مشاوره و روان درمانی، لازم است میان آنها تفاوتی هرچند مصنوعی به وجود آورد. بر اساس استدلال این دسته از صاحب نظران اگر مجزا کردن مشاوره از روان درمانی امکان پذیر نباشد، قطعا همه برنامه های مربوط به تربیت مشاور در سطح فوق لیسانس متوقف مانده و بیست هزار از کارکنان دبیرستانها که به عنوان مشاور استخدام شده اند بیکار خواهند ماند، زیرا تنها عده معدودی از مردم به چشم روان-درمانگر[1] به آنها نگاه خواهند کرد . بنابراین باید در صدد پیدا کردن فرقی میان مشاوره و روان درمانی بر آمد، هر چند که ممکن است حد فاصل این دو نا محسوس و توافق درباره همه جزئیات آن غیر ممکن باشد . “ هاهن”[2] از زمره کسانی است که مشکل جدا سازی مشاوره از روان درمانی را مورد بررسی قرار داده و می نویسد :
“ من بعضی از مشاوران و روان شناسان را می شناسم که به جهت تفاوتی که میان مشاوره و روان درمانی پیدا کرده اند کاملا راضی بنظر می رسند ... شاید توافق های عمده آنها بر سر آن است که :
مشکل بودن تمیز مشاوره از روان درمانی بوسیله نویسندگان دیگری چون “انگلیشها”[3] نیز شناخته شده بود . آنها پس از تعریف مشاوره به رابطه آن با روان درمانی اشاره کرده و می نویسند : “ هر چند مشاوره برای کمک به مراجعان بهنجار مورد استفاده قرار می گیرد، با این همه به میزان غیر قابل تصوری با روان درمانی درهم می آمیزد .”