ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله بررسی علم ژنتیک از تولد تاکنون

اختصاصی از ژیکو دانلودمقاله بررسی علم ژنتیک از تولد تاکنون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

علم زیست شناسی، هرچند به صورت توصیفی از قدیم‌ترین علومی بوده که بشر به آن توجه داشته است؛ اما از حدود یک قرن پیش این علم وارد مرحله جدیدی شد که بعدا آن را ژنتیک نامیده‌اند و این امر انقلابی در علم زیست شناسی به وجود آورد. در قرن هجدهم، عده‌ای از پژوهشگران بر آن شدند که نحوه انتقال صفات ارثی را از نسلی به نسل دیگر بررسی کنند ولی به 2 دلیل مهم که یکی عدم انتخاب صفات مناسب و دیگری نداشتن اطلاعات کافی در زمینه ریاضیات بود، به نتیجه‌ای نرسیدند. اولین کسی که توانست قوانین حاکم بر انتقال صفات ارثی را شناسایی کند، کشیشی اتریشی به نام گریگور مندل بود که در سال 1865 این قوانین را که حاصل آزمایشاتش روی گیاه نخود فرنگی بود، ارائه کرد. اما متاسفانه جامعه علمی آن دوران به دیدگاه‌ها و کشفیات او اهمیت چندانی نداد و نتایج کارهای مندل به دست فراموشی سپرده شد. در سال 1900 میلادی کشف مجدد قوانین ارائه شده از سوی مندل، توسط «درویس»، «شرماک» و «کورنز» باعث شد که نظریات او مورد توجه و قبول قرار گرفته و مندل به عنوان پدر علم ژنتیک شناخته شود. در سال 1953با کشف ساختمان جایگاه ژنها (DNA) از سوی جیمز واتسن و فرانسیس کریک، رشته‌ای جدید در علم زیست شناسی به وجود آمد که زیست شناسی ملکولی نام گرفت.

 

با حدود گذشت یک قرن از کشفیات مندل در خلال سالهای 1971 و 1973 در رشته زیست شناسی ملکولی و ژنتیک که اولی به بررسی ساختمان و مکانیسم عمل ژنها و دومی به بررسی بیماری‌های ژنتیک و پیدا کردن درمانی برای آنها می‌پرداخت، ادغام شدند و رشته‌ای به نام «مهندسی ژنتیک» را به وجود آوردند که طی اندک زمانی توانست رشته‌های مختلفی اعم از پزشکی، صنعت و کشاورزی را تحت الشعاع خود قرار دهد. پایه اصلی این رشته بر این اصل استوار است که با انتقال ژنی به درون ذخیره ژنی یک ارگانیسم، آن ارگانیسم را وادار می کند - که در شرایط محیطی مناسب برای بیان آن ژن - به دستورات آن ژن که می‌تواند بروز یک صنعت یا ساختار شدن یک ماده بیوشیمیایی و... باشد، عمل کند. امروزه مهندسی ژنتیک خدمات شایان ذکری را به بشر ارائه کرده که در تصویر دیروز او نمی‌گنجیده و امری محال محسوب می‌شد! از برجسته‌ترین خدمات این علم در حال حاضر می‌توان موارد زیر را برشمرد: اصلاح نژادی حیوانات و نباتات که باعث بالا رفتن سطح کیفیت و کمیت فرآورده های غذایی استحصال شده از آنان گردیده است.

 

تهیه داروها و هورمون ها با درجه خلوص بالا و صرف هزینه های پایین درمان بیماری های ژنتیکی با ایجاد تغییرات در سلول تخم که از جدیدترین دستاوردهای مهندسی ژنتیک محسوب می شود و بسیار محدود است . پیش بینی محدود بیماری ها در فرزندان آینده یک زوج که از این طریق به زوجهای جوانی که می خواهند با یکدیگر ازدواج کنند. خدمات مشاوره ژنتیک می دهند و آنها را از وضعیت جسمانی فرزندان آینده شان مطلع می سازند. اما اگر بخواهیم دورنمای مهندسی ژنتیک را ترسیم کنیم ، تمامی موارد زیر قابل تصورند:

 

اعضای بدن انسان از قلب گرفته تا چشم و دست و پا به صورت مجزا از طریق مهندسی ژنتیک تولید می‌شوند و بانکهای اعضای بدن به نیازمندان پیوند عضو، عضو جدید عرضه می کنند و هر فرد می تواند عضوی که دقیقا مشابهت ژنتیکی با خودش را دارد، خریداری کند و از این طریق مشکل دفع پیوند که به دلیل شباهت نداشتن رموز ژنتیکی، فرد دهنده و گیرنده عضو ناشی می‌شود، مرتفع خواهد شد. در نتیجه آمار مرگ و میر انسان نیز پایین خواهد آمد. تمامی بیماری‌های ژنتیکی حتی در دوره جنینی نیز قابل درمان خواهد بود. از جهشهای متوالی عوامل بیماری‌زا که عامل اصلی فناناپذیر بودنشان است ، جلوگیری به عمل می آید و درصد بالایی از بیماری های شناخته شده ریشه کن خواهد شد. کارتهای شناسایی افراد ژنتیکی خواهد شد که برای هر دو فردی روی کره زمین (بجز 2قلوهای همسان و کلونها) متفاوت خواهد بود و دقیقا هویت هر فرد را تعیین می کنند. مجرمان با گذاشتن کوچکترین اثر بیولوژیکی از خود مثل یک تار مو بسرعت شناسایی خواهند شد. می‌توان سرعت رشد موجودات مختلف را افزایش داد که خود این امر مزایای بسیاری را فراهم می‌آورد که از آن جمله می‌توان به پرورش سریع حیواناتی همچون گاو و گوسفند اشاره کرد که می‌توانند نیازهای غذایی یک جامعه را تا حد زیادی مرتفع کنند.

 

به نظر می‌رسد ژنتیک بخش بسیار عظیمی از آینده را به خود اختصاص خواهد داد و شاید یکه تاز زمان باشد. البته برای این علم جنجال برانگیز پایانی نمی‌توان متصور شد. تمامی مواردی که در بالا ذکر شد، از لحاظ نظری امکانپذیر است؛ ولی نیاز به تحقیق، مطالعات و آزمایشات فراوان دارد که بشر بتواند به آنها دست یابد و چون مسلط بودن بر این علم نیاز به پشتوانه قوی علومی همچون بیولوژی سلولی ملکولی، بیوشیمی، فیزیولوژی و آمار و احتمالات دارد، باید زحمات فراوانی برای دستیابی به ویژگی‌های این رشته از علم متحمل شد. در آخر ذکر این نکته نیز مهم است که باید قوانین بین المللی سخت و محکمی برای این رشته علمی تبیین کرد تا از انجام آزمایشاتی با نتایج اسفبار که این رشته امکان آن را فراهم می سازد، جلوگیری کرد؛ زیرا آنچه مسلم است این که ژنتیک در حالی که علم بسیار مفیدی برای انسان است ، می تواند در صورت استفاده های غیرمنطقی از آن نسل بشریت را گرفتار عواقب وحشتناکی کند و باعث انقراض او گردد.

 


ارتباط ژنتیک با سایر علوم
ژنتیک علمی است جدید و تقریبا از اوایل سالهای 1900 میلادی با ظهور علوم سیتولوژی و سیتوژنتیک جنبه علمی‌تر به خود گرفته است. علم سیتولوژی با ژنتیک قرابت نزدیکی دارد و به کمک این علم می‌توان مورفولوژی ، فیزیولوژی و وظایف ضمائم مختلف یک یاخته را مورد بررسی قرار داد. سیتوژنتیک نیز بخشی از علوم زیستی است که روی کروموزوم ، ضمائم یاخته و ارتباط آن با پدیده‌های ژنتیکی بحث می‌کند و در واقع علم دورگه‌ای از سیتولوژی و ژنتیک به شمار می‌رود.

 

تاریخچه علم ژنتیکسالها پیش از آن که دانشمندان سعی کنند تا با استفاده از قوانین فیزیکی و شیمیایی علت پدیده های زیست شناختی را نیز تبیین کنند، زیست شناسان با مشاهده گیاهان و جانوران قلمرو دانش خود را گسترش می‌دادند. در واقع، تحقیقات دو تن از پیشگامان این علم وجود نوعی دستور یا کد وراثتی بر همگان اثبات کرده بود.
چارلز داروین (Charles Darwin) در سال 1859 نظریه تکامل خود را مطرح کرده بود و گرگور مندل (Gregor Mendel) نیز در سال 1865 موفق شده بود قوانین اساسی وراثت را کشف کند؛ اما هیچ یک از آنها نتوانستند دریابند که چه عاملی باعث کنترل و هدایت سیستم های مورد مطالعه آنها می‌شود. تنها چیزی که آشکار بود این بود که عامل هدایت کننده جایی در درون گیاهان و حیوانات پنهان بود. تا اینکه کشف ارزشمند دانشمند سویسی فردریش میشر (Friedrich Mischer) راه را برای ادامه تحقیقات گشود. او در سال 1869 در بیمارستانی در آلمان، ماده ای را از محل عفونت که غنی از گلبول های سفید بود، استخراج کرد. میشر این ماده را " نوکلئین " (nuclein) نامید. وی با کمال تعجب متوجه شد که منشاء این ماده فقط می‌تواند از کروموزوم‌ها باشد. بنابراین به حمایت از " نظریه وراثت شیمیایی " پرداخت و اعلام نمود که اطلاعات بیولوژیکی به صورت ترکیبات شیمیایی در سلولها ذخیره می‌شود و از نسلی به نسل بعد منتقل می‌گردد. با اینکه میشر در دورانی زندگی می‌کرد که اصول علم پزشکی - پس از چند هزار سال رکود - در حال دگرگونی اساسی بود، اما عده بسیار کمی از دانشمندان توانایی و پذیرش این اکتشاف مهم او را داشتند.
در قرن بعد، توماس مورگان (Thomas H.Morgan) زیست شناس آمریکایی، شروع به تحقیق و مطالعه در این مورد نمود. او دریافت که ژن‌ها بر روی محل های خاصی از کروموزم‌ها واقع شده اند و نتیجه گیری کرد که همین ژن‌ها عامل انتقال وراثتی مندل و نیز کلید اصلی تکامل داروینی هستند.
نقشه ای که مورگان از ژن های موجود بر روی کروموزم‌ها رسم کرد، سؤالات جدید بسیاری را مطرح نمود. ساختار پایه و خواص شیمیایی ژن‌ها هم چنان نامشخص بود. نحوه عمل آنها نیز هنوز به طور واضح مشخص نشده بود. هیچ کس نمی دانست که تکثیر یا نسخه برداری از ژن‌ها در سلول چگونه صورت می‌گیرد. منشاء بیماری های وراثتی و نقش جهش در این میان چه بود؟ و ... . اما اساسی ترین پرسش در این میان این بود که: ژن‌ها چگونه اطلاعات وراثتی را شامل می‌شوند و چه طور آنها را منتقل می‌کنند؟ و چگونه می‌توانند رشد کلیه سیستمهای زنده را هدایت نمایند؟
این بار مردی از انگلستان معما را حل نمود. در سال 1928، آزمایشات فرد گریفیث (Fred Griffith) بر روی باکتری های مولد ذات الریه به کشفی حیرت انگیز منجر شد. او دو نوع باکتری مختلف را شناسایی کرد. نوع اول که گریفیث آنها را " نوع S " نامید، دارای یک کپسول پلی ساکاریدی در اطراف خود بودند. نوع دوم یا " نوع R " فاقد این کپسول بود. " نوع S " بیماری زا بود، در حالی که " نوع R " خطری در پی نداشت. در واقع کپسول موجود در اطراف باکتری نوع S باعث مقاومت آن در برابر دستگاه ایمنی بدن می‌شد.
گریفیث سپس مخلوطی از باکتری های S - که با حرارت کشته شده بودند - و باکتری های R تهیه کرد و اثر آن را بر روی موشها بررسی نمود. با اینکه انتظار می‌رفت که این مخلوط اثر زیان باری نداشته باشد، مشاهده شد که تمامی موش‌ها به بیماری مبتلا شده و مردند. جالب اینکه در اجساد موشها باکتری های S زنده یافته شد. گریفیث نتیجه گرفت که نوعی انتقال بین دو نوع باکتری صورت گرفته است که سبب شده باکتری های نوع R دچار تغییرات ژنتیکی شوند. امروزه ما این پدیده را " ترانسفورماسیون " می‌نامیم.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی علم ژنتیک از تولد تاکنون

دانلودمقاله ویندوز 98 و 2000

اختصاصی از ژیکو دانلودمقاله ویندوز 98 و 2000 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


اگر قصد نصب‌ ویندوز 98 را بر روی کامپیوتر خود دارید، ابتدا مطمئن شوید که این برنامه بر روی دستگاه شما اجرا می‌شود یا خیر، کمترین سخت‌‌افزار مورد نیاز برای اجرای ویندوز 98 عبارت‌ است‌ از:
پردازنده‌ی 80486 سری DX2-66
16 مگابایت‌ حافظه
150 مگابایت‌ فضای خالی روی دیسک‌ سخت‌
ماوس‌ یا یک‌ وسیله‌ی اشاره‌گر دیگر
نمایشگر VGA یا بهتر

 

سخت‌ افزار زیر برای اجرای بهینه‌ی ویندوز 98 توصیه میشود:
پردازنده‌ی پنتیوم P-75
32 مگابایت‌ حافظه
200 مگابایت‌ فضای خالی روی دیسک‌ سخت‌
ماوس‌ یا یک‌ وسیله‌ی اشاره‌گر دیگر
نمایشگر VGA یا بهتر
مودم با سرعت‌ 28.800 kbs

آشنایی یا محیط کار ویندوز 98

 

• بالا آوردن‌ ویندوز 98
• خروج‌ از ویندوز 98 و پایین‌ آوردن‌ سیستم‌
• استفاده‌ از منوی‌ شروع‌
• استفاده‌ از میان‌بُرهای‌ محیط کار
• باز کردن‌ یک‌ پنجره‌
• تعویض‌ پنجره‌ها
• بستن‌ یک‌ پنجره‌
• حداقل‌ و حداکثر کردن‌ پنجره‌ها
• بازیابی‌ یک‌ پنجره‌‌ی حداقل‌ یا حداکثر شده‌
• پاک‌ کردن‌ تمامی‌ پنجره‌ها از محیط کار
• انتقال‌ پنجره‌ها
• تغییر اندازه‌‌ی پنجره‌ها
• مرتب‌سازی‌ پنجره‌ها

 

 

 

 

 

 

 


هنگامی‌ که‌ ویندوز 98 بر روی‌ سیستم‌ شما نصب‌ شد، پس‌ از هر بار روشن‌ کردن‌ کامپیوتر، به طورخودکار اجرا می‌شود. گرچه‌ شما پیام‌هایی‌ را هنگام‌ بالا آمدن‌ اولیه‌ بر روی‌ صفحه‌ نمایشگر خواهید دید، اما ویندوز 98 به طور خودکار اجرا می‌گردد و سرانجام‌ محیط کار ویندوز نمایش‌ داده‌ می‌شود.
اگر ویندوز شما با چندین‌ پیکربندی‌ مختلف‌ )مثلاً برای‌ کامپیوتر کیفی‌ و کامپیوتر رومیزی‌) نصب شده‌ باشد، قبل‌ از بالا آمدن‌ ویندوز، صفحه‌ی متنی‌ از شما برای‌ انتخاب‌ پیکربندی‌ مناسب‌ سؤال ‌می‌کند. اگر ویندوز برای‌ استفاده‌ی چندین‌ کاربر و یا برای‌ اتصال‌ به‌ شبکه‌ پیکربندی‌ شده‌ باشد، یک‌ جعبه‌ی محاوره‌ای‌ درخواست‌ ورود ظاهر می‌گردد که‌ شما باید کلمه‌ی عبور خود را در آن‌ وارد کنید.ویندوز با پیکربندی‌ مخصوص‌ کاربر وارد شده‌، بالا می‌آید.
برای‌ اجرای‌ ویندوز 98 مراحل‌ زیر انجام‌ می‌شود:
کامپیوتر را روشن‌ کنید.صبر کنید تا پیام‌های‌ مختلف‌ )فراخوانی‌ راه‌اندازها، تست‌ حافظه‌ی سیستم‌ و غیره‌) پدیدار، شوند.
اگر صفحه‌ی انتخاب‌ پیکربندی‌های‌ مختلف‌ پدیدار شد، یکی‌ را برگزینید. اگر جعبه‌ی محاوره‌ای‌ درخواست‌ ورود ظاهر شد، کلمه‌ی عبور خود را تایپ‌ کنید. )نام‌ کاربری ‌شما باید درج‌ شده‌ باشد. اگر نام‌ صحیح‌ درج‌ نشده‌ است‌، باید آن‌ را هم‌ وارد کنید.)
هنگامی‌ که‌ اجرای‌ برنامه‌های‌ تحت‌ ویندوز پایان‌ می‌یابد و قصد خاموش‌ کردن‌ کامپیوتر را دارید، ابتدا باید با استفاده‌ از فرمان‌ )Shut Down پایین‌ آوردن‌)، به‌ طرز صحیح‌ از ویندوز خارج‌ شوید. شما نباید هنگامی‌ که‌ ویندوز در حال‌ اجرا است‌، کامپیوتر را خاموش‌ کنید.

 

احتیاط: هرگز قبل‌ از خروج‌ از ویندوز کامپیوتر را خاموش‌ نکنید، چرا که‌ ممکن‌ است‌ اطلاعات‌ و تنظیماتی ‌را که‌ به طور موقت‌ در حافظه‌ی سیستم‌ ذخیره‌ شده‌اند، از دست‌ بدهید. صبر کنید تا پیام‌ «خاموش‌ کردن‌ کامپیوتر ایرادی‌ ندارد»، ظاهر گردد.

 

نکته‌: برای‌ شروع‌ مجدد کامپیوتر بدون‌ پایین‌ آوردن‌ کامل‌، گزینه‌ی )Restart شروع‌ مجدد) را در جعبه‌ی محاوره‌ای‌
)Shut Down Windows پایین‌ آوردن‌ ویندوز) انتخاب‌ کنید. برای‌ شروع‌ مجدد ویندوز بدون ‌آن که‌ بخواهید تمام‌ سیستم‌ کامپیوتر را مجدداً بالا آورید، کافی‌ است‌ هنگام‌ انتخاب‌ گزینه‌ی Restart کلید Shift را پایین‌ نگه‌ داشته‌ و سپس‌ دکمه‌ی OK را کلیک‌ کنید.

 

چه‌ شما از محیط کار کلاسیک‌ و چه‌ از محیط کار فعال‌ استفاده‌ بکنید، منوی‌ شروع‌ وسیله‌ی خوبی ‌برای‌ اجرای‌ نرم‌افزارها است‌. کافی‌ است‌ دکمه‌ی شروع‌ را کلیک‌ کنید تا منوی‌ شروع‌ و زیرمنوهای‌ همراه‌ با آن‌ پدیدار گردند.
نشانگر ماوس‌ را روی‌ منو حرکت‌ دهید. زیرمنوهایی‌ برای‌ بعضی‌ عنوان‌ها ) Favorites ،Programs، Find، Settings و Documents) پدیدار می‌گردند.
برای‌ رفتن‌ به‌ عنوانی‌ در یک‌ زیرمنو، به‌ روی‌ نام‌ عنوان‌ در منوی‌ شروع‌ رفته‌ و سپس‌ نشانگر را به‌ سمت‌ چپ‌ یا راست‌، به‌ روی‌ زیرمنو ببرید. نشانگر را در روی‌ زیرمنو، به‌ بالا و پایین ‌حرکت‌ دهید.

 

نکته‌: اگر دارای‌ صفحه‌ کلید جدیدی‌ هستید، ممکن‌ است‌ روی‌ آن‌ کلیدهای‌ مخصوص‌ ویندوز قرار داشته‌ باشند. میان‌ کلیدهای‌ Ctrl و Alt را بنگرید، اگر کلیدی‌ با نماد ویندوز مشاهده‌ می‌کنید، آنرا فشار دهید تامنوی‌ شروع‌ باز شود. همچنین‌ ممکن‌ است‌ کلیدی‌ با شمایلی‌ شبیه‌ به‌ یک‌ منو داشته‌ باشید. فشردن‌ آن‌، سبب‌ باز شدن‌ منوی‌ میان‌بُری‌ مربوط به‌ موقعیت‌ مکان‌نما بر روی‌ صفحه‌، می‌گردد.

 

میان‌بُرها، شمایل‌های‌ روی‌ محیط کار هستند که‌ نماینده‌ی برنامه‌ها یا سندها هستند. کلیک‌ کردن‌ یک میان‌بُر محیط کار، یا برنامه‌ی متناظر با آن‌ را اجرا می‌کند و یا برنامه‌ای‌ را اجرا کرده‌ و سند متناظر با آن ‌میان‌بُر را فرا می‌خواند.

 

برای‌ اجرای‌ یک‌ برنامه‌ یا سند از یک‌ میان‌بُر، مراحل‌ زیر را انجام‌ دهید:
مکان‌نما را بر روی‌ شمایل‌ مورد نظر ببرید. سراندن‌ مکان‌نما به‌ روی‌ شمایل‌، باعث‌ برجسته‌ شدن‌ آن‌ می‌شود. شمایل‌ را کلیک‌ کنید. برنامه‌ یا سند، به‌ طور خودکار فرا خوانده‌ می‌شود.
تقریباً هر عملی‌ در ویندوز 98، نیازمند باز کردن‌ یک‌ پنجره‌ است‌. اگر چه‌ احتمالاً شما با دو روش‌ بازکردن‌ پنجره‌ها آشنایی‌ دارید، ممکن‌ است‌ تمامی‌ روش‌های‌ موجود را امتحان‌ نکرده‌ باشید.
متداولترین‌ روش‌ باز کردن‌ یک‌ پنجره‌ یا برنامه‌ به‌ صورت‌ زیر است‌:
دکمه‌ی شروع‌ را کلیک‌ کنید.روی‌ یک‌ فرمان‌، منو، پوشه‌ و یا سند کلیک‌ کنید.
در زیر روش‌های‌ دیگر باز کردن‌ یک‌ برنامه‌ یا پنجره‌ ذکر شده‌اند:
شمایل‌ یک‌ میان‌بُر روی‌ محیط کار را کلیک‌ کنید.
از داخل‌ My Computer )کامپیوتر من‌)، شمایل‌ یک‌ برنامه‌ یا یک‌ سند را کلیک‌ کنید.
از داخل‌ Windows Explorer ، شمایل‌ یک‌ برنامه‌ یا یک‌ سند را کلیک‌ کنید.
از روی‌ نوار میان‌بُر یک‌ برنامه‌ی دیگر، مانند نوار میان‌بُر Microsoft Office، یک‌ شمایل‌ راکلیک‌ کنید.
روشهای‌ انتخاب‌ یک‌ پنجره‌ عبارتند از:
کلیک‌ کردن‌ نوار عنوان‌ پنجره‌.
کلیک‌ کردن‌ هر قسمت‌ از پنجره‌ که‌ قابل‌ رؤیت‌ است‌.
کلید Alt را پایین‌ نگه‌ داشته‌، سپس‌ کلید Tab را آنقدر فشار دهید تا پنجره‌ی مورد نظر انتخاب‌ گردد )با این‌ روش‌ از تمام‌ پنجره‌های‌ باز عبور خواهید کرد). هنگامی‌ که‌ به‌ پنجره‌ مورد نظر رسیدید، کلید Alt را رها کنید.
هنگامی‌ که‌ کار شما با یک‌ پنجره‌ یا یک‌ برنامه‌ پایان‌ یافت‌، می‌توانید پنجره‌ را باز گذاشته‌ و یا آن‌ را ببندید. اگر پنجره‌های‌ زیادی‌ را باز بگذارید، محیط کار شما خیلی‌ شلوغ‌ خواهد شد. به‌ علاوه‌، بازبودن‌ برنامه‌های‌ زیاد، می‌تواند کارآیی‌ سیستم‌ شما را کاهش‌ دهد. در نتیجه‌، بهتر است‌ هنگام‌ پایان ‌یافتن‌ کار با هر پنجره‌ آن‌ را ببندید.
روش‌های‌ بستن‌ یک‌ پنجره‌ عبارتند از:
دکمه‌ی در گوشه‌ی سمت‌ راست‌ بالای‌ پنجره‌ را کلیک‌ کنید
شمایل‌ گوشه‌ی سمت‌ چپ‌ بالای‌ پنجره‌ را کلیک‌ مضاعف‌ کنید.
شمایل‌ گوشه‌ی سمت‌ چپ‌ بالای‌ پنجره‌ را کلیک‌ کرده‌ و Close )بستن‌) را انتخاب‌ کنید.
اگر قصد بستن‌ برنامه‌ای‌ را دارید، منوی‌ File پنجره‌ را باز کرده‌ و Exit )خروج‌) را انتخاب‌ کنید.
دکمه‌ی پنجره‌ بر روی‌ نوارکار را راست‌ کلیک‌ کرده‌ و Close )بستن‌) را انتخاب‌ کنید.
کلیدهای‌ Alt + F4 را فشار دهید.

 

احتیاط: اگر سعی‌ کنید پنجره‌ی برنامه‌ای‌ را بدون‌ ذخیره‌ کردن‌ یک‌ سند ببندید، برنامه‌ به‌ شما اخطار داده‌ و فرصتی‌ برای‌ ذخیره‌ کردن‌ سند به‌ شما می‌دهد. شما باید ضبط کردن‌ یا نکردن‌ سند را، قبل‌ از بستن ‌پنجره‌ی برنامه‌، انتخاب‌ کنید.
شما می‌توانید اندازه‌ی یک‌ پنجره‌ را حداقل‌ یا حداکثر کنید. اگر پنجره‌ی برنامه‌ای‌ را حداقل‌ کنید، دکمه‌ی موقتی‌ برای‌ برنامه‌ روی‌
نوارکار باقی‌ می‌ماند.
روش‌های‌ حداقل‌ و حداکثر کردن‌ یک‌ پنجره‌ عبارتند از:
دکمه‌های‌ حداقل‌ یا حداکثر در گوشه‌ی سمت‌ راست‌ بالای‌ پنجره‌ را کلیک‌ کنید.
شمایل‌ موجود در گوشه‌ی سمت‌ چپ‌ بالای‌ پنجره‌ را کلیک‌ کنید و برای‌ حداقل‌ کردن‌ پنجره‌، Minimize و برای‌ حداکثر کردن‌ پنجره‌، Maximize را انتخاب‌ کنید.
دکمه‌ی پنجره‌ را روی‌ نوار کار راست‌ کلیک‌ کنید و برای‌ حداقل‌ کردن‌ پنجره‌، Minimize و برای‌حداکثر کردن‌ پنجره‌، Maximize را انتخاب‌ کنید.
برای‌ بازیابی‌ یک‌ سند حداقل‌ شده‌ در داخل‌ یک‌ برنامه‌، دکمه‌ی حداقل‌ آن‌ را در برنامه‌ کلیک‌ کنید.
روش‌های‌ دیگر بازیابی‌ یک‌ پنجره‌ی حداقل‌ یا حداکثر شده‌ به‌ حالت‌ قبلی‌ خود، عبارتند از:
دکمه‌ی Restore )بازیابی‌) را در گوشه‌ی سمت‌ راست‌ بالای‌ پنجره‌ )جایگزین دکمه‌ی حداکثر ) کلیک‌ کنید.
دکمه‌ی پنجره‌ را روی‌ نوارکار راست‌ کلیک‌ کنید و سپس‌ Restore )بازیابی‌) را انتخاب‌ کنید.
شمایل‌ موجود در گوشه‌ی سمت‌ چپ‌ بالای‌ پنجره‌ را کلیک‌ کنید تا منوی‌ Control باز شود. سپس‌ برای‌ باز گرداندن‌ پنجره‌ به‌ اندازه‌ قبلی‌ خود، )Restore بازیابی‌) را انتخاب‌ کنید.
مراحل‌ زیر را برای‌ حداقل‌ کردن‌ تمامی‌ پنجره‌های‌ باز روی‌ محیط کار انجام‌ دهید:
برای‌ حداقل‌ کردن‌ همه‌ی پنجره‌های‌ باز به طور خودکار، دکمه‌ی )Show Desktop نمایش‌ محیط کار) را کلیک‌ کنید.
برای‌ برگشت‌ به‌ وضعیت‌ قبلی‌، دکمه‌ی Show Desktop )نمایش‌ محیط کار) را مجدداً کلیک‌ کنید.
نکته‌: شما همچنین‌ می‌توانید برای‌ حداقل‌ کردن‌ تمام‌ پنجره‌ها، قسمتی‌ خالی‌ از نوار کار را راست‌ کلیک ‌کرده‌ و از منوی‌ پدیدار شونده‌، Minimize All Windows )حداقل‌ کردن‌ همه‌ی پنجره‌ها) را انتخاب‌ کنید.
آسان‌ ترین‌ روش‌ انتقال‌ دادن‌ یک‌ پنجره‌ در روی‌ محیط کار، حرکت‌ دادن‌آن‌ با ماوس‌ است‌.
نشانگر ماوس‌ را روی‌ نوار عنوان‌ پنجره‌ قرار دهید.
کلید سمت‌ چپ‌ ماوس‌ را در وضعیت‌ پایین‌ نگه‌ دارید.
پنجره‌ را به‌ محل‌ مطلوب‌ بکشانید.
دکمه‌ی ماوس‌ را رها کنید.

 

تذکر: اگر برنامه‌ای‌ به‌ اندازه‌ی تمام‌ صفحه‌ در آمده‌ باشد، امکان‌ انتقال‌ آن‌ وجود ندارد. برنامه‌ باید قبل‌ ازحرکت‌ دادن‌ در روی‌ محیط کار، به‌ پنجره‌ی کوچکتری‌ حداقل‌ شود. شما همچنین‌ می‌توانید از صفحه‌ کلید برای ‌انتقال‌ یک‌ پنجره‌ استفاده‌ کنید. کلیدهای‌ Alt + Spacebar را فشار دهید تا شمایل‌ منوی‌ کنترل‌، درگوشه‌ی سمت‌ چپ‌ بالای‌ پنجره‌ باز شود. پنجره‌ با یک‌ مرز خاکستری‌ رنگ‌ احاطه‌ می‌گردد. گزینه‌ی Move)انتقال‌) را انتخاب‌ کرده‌ و از کلیدهای‌ جهت‌نمای‌ صفحه‌ کلید برای‌ حرکت‌ دادن‌ پنجره‌ استفاده‌ کنید. برای ‌تکمیل‌ عمل‌ انتقال‌، کلید Enter را فشار دهید.

 

دو روش برای تغییر اندازة پنجره ها وجود دارد :
تغییر اندازه‌ی یک‌ پنجره‌، به‌ شما اجازه‌ می‌دهد که‌ آن‌ را در فضای‌ انتخاب‌ شده‌ای‌ روی‌ محیط کار خود جای‌ دهید. کافی‌ است‌ مراحل‌ زیر را دنبال‌ کنید:

 

1-از طریق ماوس :
نشانگر ماوس‌ را روی‌ یکی‌ از گوشه‌ها یا اضلاع‌ پنجره‌ قرار دهید. نشانگر ماوس‌ به‌ یک‌ فلش‌ دو سر، تغییر شکل‌ می‌دهد.
کلید سمت‌ چپ‌ ماوس‌ را در وضعیت‌ پایین‌ نگه‌ دارید.
با حرکت‌ دادن‌ ماوس‌، به‌ اندازه‌ی مطلوب‌ خود برسید. کشاندن‌ ماوس‌ به‌ سمت‌ داخل‌ پنجره‌، اندازه‌ را کاهش‌ و کشاندن‌ آن‌ به‌ سمت‌ خارج‌ پنجره‌، اندازه‌ را افزایش‌ می‌دهد. یک‌ خط اندازه‌ی ‌پیشنهادی‌ را نشان‌ می‌دهد.
کلید ماوس‌ را رها کنید.

 

2- با استفاده‌ از صفحه‌ کلید نیز می‌توان‌ اندازه‌ی پنجره‌ را تغییر داد. کلیدهای‌ Alt + Spacebar را فشاردهید تا شمایل‌ منوی‌ کنترل‌، در گوشه‌ی سمت‌ چپ‌ بالای‌ پنجره‌ باز شود. پنجره‌ با یک‌ مرز خاکستری ‌رنگ‌ احاطه‌ می‌گردد. گزینه‌ی Size را انتخاب‌ کرده‌ و سپس‌ با استفاده‌ از کلیدهای‌ جهت‌نمای‌ صفحه‌ کلید، اندازه‌ی پنجره‌ را تغییر دهید. برای‌ خروج‌ از حالت‌ تغییر اندازه‌ی پنجره‌، کلید Enter را فشار دهید.

 

مرتب‌سازی‌ پنجره‌ها
برای‌ مرتب‌ سازی‌ پنجره‌های‌ روی‌ محیط کار می‌توان‌ از منوی‌ مخصوصی‌ روی‌ نوار کار استفاده‌ کرد.
مکان ‌نما را در قسمتی‌ خالی‌ از نوار کار قرار داده‌ و سپس‌ کلید راست‌ ماوس‌ را فشار دهید. منویی‌ ظاهر می‌گردد
فرمانی‌ را از منو انتخاب‌ کنید.

برای‌ مرتب‌سازی‌ پنجره‌های‌ روی‌ محیط کار، نوار کار را راست‌ کلیک‌ کنید.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  44  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ویندوز 98 و 2000

دانلودمقاله یادگیری

اختصاصی از ژیکو دانلودمقاله یادگیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

چکیده:

 

امروزه آموزش مهارتهای پایه از مرز خواندن، نوشتن و حساب کردن و استدلال کردن فراتر رفته و آموزش مهارتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات قلب و هسته مرکزی بسیاری از نظامهای آموزش و پرورش جهان را تشکیل داده است.
ادغام فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزشی کشور علاوه بر ملاحظات فرهنگی، اقتصادی ، اجتماعی ، تکنولوژیکی و ارزشی ، مستلزم بستر سازی و آماده سازی دقیق ، عالمانه، آگاهانه و همه جانبه نگری است. از آنجایی که نهادینه کردن فناوری اطلاعات و ارتباطات درنظام آموزشی کشور ،گذر از مراحل انتقال ایده، ایجاد ، جذب و بومی سازی ، اشاعه و مستند سازی را طلب می کند، دسترسی به منابع و ذخایر دانش و تجربیات جهانی به تسهیل این گذر کمک می کند.
پیشرفتهای فناوری منجر به تحول در کار ، و تغییر در سازماندهی کار شده است. بنابراین صلاحیتها و شایستگی مورد نیاز در حال تغییر می باشد . صلاحیتهایی که اهمیت می یابند عبارتند از :
تفکر انتقادی ، صلاحیتهای گسترده عمومی، شایستگی در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانایی در کار کارشناسی، تصمیم گیری ، سر و کار داشتن با موقعیتهای پویا، کار به عنوان عضوی از گروه، برقراری ارتباطهای موثر (قورچیان ،1382).

 

مفاهیم کلیدی: یادگیری – آموزش مجازی – ICT - ارتباطات

 


مقدمه:
تغییر نقش معلم درکلاس درس
 فناوری چه تأثیری بر مدارس می گذارد؟
 چگونه یادگیری را غنی تر می سازد؟
 فناوری چه تأثیری بر معلم و روش تدریس او دارد؟
 معلم چگونه تغییر می کند؟
 ورود ICT به کلاسهای درس ، چه تأثیری بر معلمان دارد؟
 آیا بر کار و فعالیت آن ها می افزاید یا آن را کاهش می دهد؟
 آیا ICT ابزاری برای کمک به تدریس برنامه ی درسی است یا محتوای برنامه را افزایش می دهد؟
ICT یکی از عوامل تغییر در کلاس درس است که ویژگی مهمی دارد و آن ، این که هم عاملی برای ایجاد تغییرات و هم ابزاری تغییر دهنده است.
فناوری های جدید ارتباطات و اطلاعات، دنیایی راکه در آن زندگی می کنیم و روش های یادگیری چگونه زیستن را تغییر داده اند. ICT ، منبعی با ارزش برای تولید دانش ، بستری مناسب برای انتقال محتوا و ابزاری توانمند برای ایجاد تعامل در فرایند یاددهی_ یادگیری در کلاس درس می باشد.

 



بیان مسئله :

 

کاربردهای جدید فناوری ارتباطات و اطلاعات چون پست الکترونیکی و ویدئو کنفرانس ، اینترنت و شبکه ی جهانی ، امکانات ارتباطی گوناگونی را برای مدارس فراهم آورده است. در کلاسی که دانش آموزان به اینترنت دسترسی دارند، ارتباط با خارج از محیط و فرهنگ مدرسه می تواند امکان درک فراتر از محیط اطراف و فرهنگ را فراهم نماید.
دانش آموزان در یک شهر ، استان و کشور می توانند تجربیات خود را از طریق پست الکترونیکی و ویدئو کنفرانس با دانش آموزان شهرها، روستاها و کشورهای دیگر به اشتراک گذارند.
دانش آموزان هنگام کار با ICT اغلب در گروه ها با یکدیگر مشارکت می کنند. تجربه ی کار گروهی ICT بر رشد و توسعه ی مهارت های فردی - اجتماعی تأثیرات مفیدی دارد. در حل مسائل به شکل گروهی ، در عین این که همه به طور فعال درگیر انجام دادن تکلیف و فعالیت اند، هر دانش آموز نقش خاصی دارد. ICT ابزار مناسب برای برقراری ارتباط و کنترل آن در اختیار دانش آموزان قرار می دهد.
دانش آموزان در مواجهه با چالش های موجود ، اعتماد به نفس خود را افزایش می دهند و احساس قدرت می کنند. این امر روابط بین معلمان ودانش آموزان را تغییر می دهد. ارتباط های On- line به دانش آموزان قدرت کنتر ل می دهد. در این حالت معلم یک رهبر ، هدایت گر ، یاری دهنده، همکار و ارزیاب است که نقش سنتی کارشناس موضوعی وی را با مدیر برنامه تلفیق می کند.
ICT از طریق درگیر کردن دانش آموزان در کار جمعی مشترک، یک کلاس درس را به محیطی جامع با دایره شمول وسیع تر تبدیل می کند. ظرفیت و قابلیت ICT به گونه ای است که برای هر دانش آموز با هر میزان توانایی مورد استفاده قرار می گیرد.
ICT مجموعه ای از ابزار را برای دانش آموزان فراهم می سازد تا پس از تسلط بر نکات فنی، تکالیف و فعالیت های آموزشی را به شکلی جالب تر و لذت بخش تر ارائه نمایند. لازم به یادآوری است که برخی اوقات این امر با سرخوردگی و یأس نیز همراه است.

 



نقش معلمان در ICT :

 

یکی از چالش هایی که ICT برای معلمان تدارک می بینید تعریف نقش آنان به عنوان تسهیل کننده ی یادگیری ، سازمان دهنده ی کارهای گروهی ، مدیر فعالیت های کلاس درس و ... است. به این ترتیب معلمان بیشتر وقت خود را صرف پشتیبانی تک تک افراد یا گروه ها خواهندکرد و کمتر به تدریس در کلاس خواهند پرداخت. استفاده از ICT ، محیطی با قابلیت آموزشی ویژه در کلاس درس ایجاد می کند که به طور مسلم در ظهور ظرفیت های پنهان دانش آموزان اثر گذار خواهد بود.
غنی سازی یادگیری
برنامه های درسی باید دوباره مورد بررسی قرار گیرند. یادگیری های لازم برای مواجهه با آینده ، فراتر از یادگیری دانش محور در در مدارس سنتی است. در پی یک دستور کار ، کمیسیون بین المللی آموزش در قرن بیست و یکم یونسکو، چارچوب تحولات آموزشی برای محیط آینده را پیشنهاد داد. این چهارچوب ، بستر مناسبی برای بحث درباره ی برقراری ارتباط ICT و یادگیری است. ایده های اصلی این گزارش، ایده ای قوی و مبتنی بر چهار محور و رکن اساسی است:
1- یادگیری برای یادگرفتن : اولین عامل (محور) یعنی یادگیری برای دانستن ، پایه ی بسیاری از آموزشی های سنتی است ولی در چهارچوب جدید، (یادگیری برای یادگرفتن) را ایجاد می کند.
2- یادگیری برای عمل : دومین عامل که وسعت زیادی دارد، تبحر در مقابله با وضعیت های مختلف و کار کردن در گروه است(مشارکت گروهی)
3- یادگیری برای زندگی درکنار هم و با هم: یادگیری برای زندگی در کنار هم و با هم تنها به جهانی شدن توجه ندارد و به همان اندازه بر زندگی در خانواده و دیگر اجتماعات کوچک نیز تأکید می کند. به عبارت دیگر ، این محور به معنای توسعه ی درک از دیگران و ارج نهادن به استقلال آنان در سایه ی احترام نهادن به ارزش های چند گانه، درک مشترک و صلح است.
4- یادگیری برای بودن: این عامل نیز به توسعه ی ظرفیت های فردی اشاره دارد.
ایده ی چهار محور، چشم اندازی از یک امیدی که در آن، یادگیری می تواند به صورت ها و در ابعاد مختلف شکل بگیرد. در آموزش های سنتی ، یادگیری خطی است ولی احتمالاً در آموزش های آینده ، پیچیده تر خواهد شد و ابعاد مختلف زندگی خارج از مدرسه را نیز در بر خواهد گرفت.

 


نقش ICT

تجربه نشان می دهد که ICT در برانگیختن تعامل و تضعیف انفعال نقش مهمی دارد. شاید ICT بتواند یاددهی- یادگیری را از محدودیت های برنامه ی درسی خطی برهاند، بین یادگیری در مدرسه و خارج از مدرسه ، خانه و مکان های دوردست پلی بزند و پایه و اساسی برای مفهوم یادگیری برای زیستن با هم و در کنار هم فراهم سازد.
مفهوم « یادگیری برای بودن» به طرح این مسئله اشاره دارد که یادگیری ضمنی که در کلاسهای درس مرتبط با هم شکل می گیرد، در آینده جایگاه قانونمند خود را در مدارس خواهد یافت.
ICT با وجود امکانات بسیاری که در اختیار دارد، یادگیری را غنی تر می سازد اما ارکان چهارگانه اساسی آن بر ارزش و جایگاه رشد متعادل تأکید دارند. معلمان برای دستیابی به این تعامل ، باید رویکرد جدید یاددهی – یادگیری را در پیش گیرند.

 

آموزش برای فردا
بحثهای فوق در زمینه ی ICT ارتباطات و یادگیری، تغییرات چشمگیر و قابل ملاحظه ای را که در نقش معلم ایجاد شده است، برجسته می کند. پاره ای از این تغییرات عبارتند از:
- تغییر نوع ارتباط با دانش آموزان
- تغییر نقش معلم به عنوان تسهیل کننده ، مدیر و پشتیبان یادگیری
- تغییر محتوا و فرصتهای آموزش
- تغییر کانون و تمرکز کنترل از معلم به فراگیر
این تغییرات، چشمگیرند و قابل توجه هستند . ولی موانع بسیار جدی تر سر راه آنها وجود دارد. به راحتی می توان دریافت که مشکل اصلی ، کمبود یا نبود منابع و تجربیات فنی است. گرچه وضعیت به سرعت در حال تغییر است و کمبود رایانه ها و هزینه بالای اتصال به اینترنت ، هنوز برای بسیاری مدارس مشکل ساز است اما چنین به نظر می رسد ، که مشکل رایانه ها و هزینه بالای اتصال به اینترنت ، هنوز برای بسیاری مدارس مشکل ساز است اما چنین به نظر می رسد، که مشکل اساسی، دگرگونی و تغییر اساسی در شیوه های تدریس باشد.
بیشترین چالش تلفیق فناوری درمدارس و کلاسهای درس مربوط به نیروی انسانی است نه
فن آوری . به علاوه ، این دیدگاه فقط در مورد کمک به دیگران در کار کردن با ماشین نیست بلکه اساساً هدف آن کمک به معلمان در تلفیق و بکارگیری این ماشینها به عنوان ابزاری در خدمت تدریس است. معلمان به چه کمکهایی نیاز دارند؟ در گزینش فن آوری های جدید، معلمان با پاره ای موانع احساسی مواجه اند که آنها را می توان در چند مورد زیر خلاصه کرد:
- موانع بزرگ روان شناختی در ارتباط با آزمایش کردن و بکار گیری ICT
- دشوار بودن تغییر باورهای تربیتی و آموزشی زیر بنایی
- سختی تغییر ساختار« ریشه یافته در ذهن » در زمینه ی تدریس« هنر تدریس»
- ترس معلمان در از دست دادن اختیارات و کنترل کلاس درس
یکی از علل این ترس می تواند عدم اعتماد به نفس آنها در بکارگیری ICT و پایین بودن توانایی هایشان در این زمینه در مقایسه با دانش‌آموزان باشد.
- عدم هماهنگی معلمان مدارس با تغییرات سریع سخت افزارها و نرم افزارها
- وجود پاره ای از مسائل و مشکلات در سطوح مؤسسات آموزشی و یا دولتی.
- دست کم گرفتن تلاش معلمان برای یادگیری و کنترل فن آوری جدید.
این عوامل ، عوامل انسانی هستند. به نظرمی رسد برخی معلمان ICT را خطری می دانند که تجربیات حرفه ای آن ها را تهدید می کند. معلمان فردا باید رویکردی نو برای کار خود و دیدگاهی جدید در باره ی معنا و مفهوم آموزش و یادگیری پیدا کنند.
بنا بر آنچه گفته شد، ICT ابزاری بسیار ارزشمند است ولی استفاده مؤثر از آن، مستلزم برخورداری از مجموعه ای از مهارتها است. معرفی سطوح و مهارتهای مختلف به معلمان و دیگر اقشار چالش بسیار بزرگی ایجاد می کند؛ بخصوص در زمانی که کاربرد فن آوری به سرعت یادگیری آن در حال رشد و توسعه است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 39  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله یادگیری

دانلودمقاله تواضع و فروتنى

اختصاصی از ژیکو دانلودمقاله تواضع و فروتنى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


هفتمین نصیحت حکیمانه، و اندرز ارزشمند لقمان به پسرش، مسإله رعایت تواضع و فروتنى است ،که مى توان آن را مادر ارزش‏ها و کلید گنجینه کمالات نامید، لقمان به پسرش چنین فرمود: «و لا تصعر خدک للناس...؛ پسرم! با بى اعتنایى از مردم روى مگردان». [1] یعنى متواضع و فروتن باش.

 


معنى تواضع و اقسام آن

 

تواضع در اصل از واژه وضع که به معنى فرونهادن است گرفته شده، از این رو به زایمان زنان به وضع حمل تعبیر مى شود، و مفهوم آن از نظر اخلاقى این است که انسان باید خود را در برابر خدا و خلق خدا پایین‏تر از موقعیت خود قرار دهد، فروتنى و فرو روحى کند، و ضد آن تکبر و بزرگ نمایى و فخرفروشى است که از صفات رذیله، و مایه و پایه انحرافات فکرى و عملى بسیار زشت است.
البته باید توجه داشت چنان که خواهیم گفت تواضع به معنى خوارى و ذلیل نشان دادن خود نیست که ضد ارزش و مورد نکوهش مى باشد چنانکه ذکر مى شود.
از نشانه‏هاى تواضع این است که انسان در برابر مردم، خوش رو، خوش برخورد است، و هنگام معاشرت و جدا شدن از آنها، با روى باز و دل پذیر روبه رو یا جدا مى‏شود، و جداییش محبت‏آمیز است، نه از روى بى اعتنایى که موجب کینه و کدورت شده، و از نشانه‏هاى خصلت زشت تکبر و خود شیفتگى است.
تعبیر به «لاتصعر» اشاره به این است که تواضع نکردن، و بروز کردارى ضد تواضع در انسان یک نوع بیمارى آشکار است، چرا که تصعر چنان که در لغتنامه مصباح المنیر آمده در اصل از واژه صعر گرفته شده، و صعر در لغت یک نوع بیمارى است که شترى به آن مبتلا مى شود، و آن شتر بر اثر آن بیمارى، گردن خود را کج مى‏کند.
بنابراین خارج شدن از حریم تواضع یک نوع بیمارى آشکار است، که بیانگر بیمارى و عدم صفاى درونى مى‏باشد. تواضع داراى نشانه‏ها و درجات مختلف است، باید آنها را شناخت و به موقع رعایت کرد، مثلا امام باقر(ع) مى‏فرماید: «التواضع الرضا بالمجلس دون شرفه، و ان تسلم على من لقیت، و ان تترک المرإ و ان کنت محقا؛ تواضع آن است که به کمتر از جایگاه شایسته خود در مجلس قناعت کنى و هنگام ملاقات با کسى، در سلام کردن پیشى‏گیرى، و در گفتگوها از جر و بحث پرهیز کنى گرچه حق با تو باشد». [2]
شخصى از حضرت رضا (ع) پرسید: حد و مرز تواضع چیست که اگر کسى آن را رعایت کند به عنوان متواضع به حساب مى‏آید؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «تواضع داراى درجاتى است، یکى از آن درجات این است که انسان موقعیت نفس خود را بداند، و آن را با قلب سالم در همان جایگاه قرار دهد، و براى دیگران همان را بپسندد که براى خود مى‏پسندد، هرگاه از کسى بدى دید، آن را با نیکى پاسخ دهد، خشم خود را فرو برد، از گناهان مردم بگذرد، و آنها را مورد عفو قرار دهد، خداوند نیکوکاران را دوست دارد». [3]
نتیجه این که تواضع یک حالت خشوع و خضوع معقول درونى است که نشانه‏هاى آن در رفتار و کردار و گفتار آشکار مى‏شود. و گاهى ممکن است، انسان از نظر روحى به مرحله این حالت نرسد، ولى بتواند در عمل، خود را براساس موازین تواضع، هماهنگ سازد، چنین کسى عملا متواضع است.

 


اقسام تواضع

 

باید توجه داشت که به طور کلى تواضع بر دو قسم است:
1. تواضع در برابر خدا که شامل تواضع، در برابر حق و قانون خدا، تواضع در برابر پیامبران و امامان و اولیإ خدا مى شود.
2. تواضع در معاشرت با مردم، از دوست، همسایه، پدرو مادر، معلم و استاد، همکار و... روشن است که تواضع در برابر خدا، عالى‏ترین و مهم‏ترین درجه تواضع است، چنان که ضد آن، تکبر در برابر خدا، بزرگ‏ترین گناه و سرکشى است. تواضع در برابر خدا، جزء ایمان عمیق، و اعتقاد صحیح و معرفت و راهیابى به مقام قرب الهى است، نشانه آن نهایت تسلیم در برابر فرمان‏هاى خدا واطاعت از او، و کمال خشوع و خضوع در برابر عظمت او مى‏باشد، به گونه‏اى که انسان خود را همچون افتادن قطره‏اى در اقیانوس، فناى در ذات مطلق الهى بنگرد و خود را هیچ و صفر بداند، و هیچ‏گونه چون و چرا در برابر حق نداشته باشد، همه چیز را براى او بخواهد، و در مسیر رضاى الهى گام بردارد، و اتصالش به خدا، در حدى باشد که به قول شاعر:
اسیر عشق تو از هشت خلد مستغنى است غلام کوى تو از هر دو جهان آزاد است
پیامبر اسلام (ص) که بزرگ ترین و بى‏نظیرترین انسان‏ها، و خلایق کل هستى است، آن‏چنان در برابر عظمت خدا متواضع بود که وقتى از سوى خدا به او خطاب شد؛ تو را بین پادشاهى و رسالت یا بندگى و رسالت مخیر نمودم، کدام را برمى‏گزینى؟ آن حضرت عرض کرد: بندگى و رسالت را. [4]
و امام صادق(ع) در وصف پیامبر(ص) فرمود: «ما اکل رسول الله متکئا منذ بعثه الله عز و جل نبیا حتى قبضه الله الیه متواضعالله عز و جل ؛ از آن هنگام که پیامبر اسلام (ص) از طرف خدا مبعوث به رسالت شد، تا هنگام رحلت براى رعایت تواضع در پیشگاه خدا هرگز در حال تکیه بر چیزى، غذا نخورد».
روزى آن حضرت با گروهى از بردگان روى خاک نشسته بود، چون یکى از آنها با آنها گفتگو مى‏کرد، بانویى که از آنجا عبور مى‏کرد، به عنوان اعتراض گفت: «اى محمد! چرا روى خاک نشسته‏اى و با بردگان همنشین و هم غذا شده‏اى (تو پیغمبر هستى، باید با بزرگان بنشینى...) آن حضرت در پاسخ فرمود: «ویحک اى عبد اعبد منى؛ واى بر تو، کدام بنده‏اى، بنده‏تر از من است». [5]
نمازهاى خاشعانه و مخلصانه، دعاهاى پر محتوا و پر از مفاهیم متواضعانه، و سجده‏هاى طولانى با نهایت خشوع پیامبر(ص) و امامان (ع) هر کدام کافى است که عالى‏ترین درس نهایت تواضع در برابر خدا را به ما بیاموزند، براى درک این معنى کافى است که صحیفه سجادیه را ورق بزنیم، و با مطالعه فرازهاى آن، حقیقت تواضع در برابر خدا را دریافت نماییم. حضرت زهرا(س) در فرازى از دعاهاى خود، به خدا چنین عرض مى‏کند: «اللهم ذلل نفسى فى نفسى و عظم شإنک فى نفسى؛ خدایا! خودم را در نزد خودم کوچک کن، و مقام خودت را در نزدم بزرگ گردان». [6] تواضع در برابر دیگران قسم دیگر تواضع است که از ارزش‏هاى والاى اخلاقى بوده، و داراى آثار درخشان در زندگى است، فقیه بزرگ علامه نراقى در تعریف این‏گونه تواضع چنین مى‏نویسد: «تواضع عبارت است از شکسته نفسى، که نگذارد آدمى خود را بالاتر از دیگرى ببیند، و لازمه آن کردار و گفتار چندى است که دلالت بر تعظیم دیگران و اکرام ایشان مى‏کند». [7]
این خصلت موجب نشر ارزش‏ها، و مایه شرافت و کرامت، و زینت انسان‏هاى والا، و موجب وقار و آرامش و رفعت مقام، و جوشش چشمه‏هاى حکمت در روح و روان، و دوستى و سلامتى، وفور نعمت بوده و اسلحه نیرومند در برابر نیرنگ‏هاى ابلیس است و باعث افزایش عقل و درایت مى‏باشد، چنان که روایات متعددى که از پیامبر(ص) و امامان (ع) نقل شده بیانگر این مطلب است. [8]
هدف از سخن لقمان در آیه مذکور، تواضع نسبت به دیگران است، که به خصوص به آن سفارش نموده است، لقمان در گفتار دیگر خود نیز به طور مکرر فرزندش را به این خصلت سفارش مى‏کرد،از جمله از اندرزهاى او به پسرش این است: «تواضع للحق تکن اعقل الناس ؛ در برابر حق تواضع کن، تا خردمندترین انسان‏ها گردى». [9]
کوتاه سخن آن که تواضع مخزن نیکى‏ها است، و چنان‏که گفتیم مى‏تواند نقش کلیدى نسبت به ارزش‏ها داشته باشد و مادر فضایل گردد، چنان که امام على (ع) فرمود: «بخفض الجناح تنتظم الامور؛ با تواضع و فروتنى، امور مختلف زندگى سامان مى‏یابد، و منظم مى‏شود». [10]
امیرمومنان على (ع) در گفتارى، پیامبران را چنین تعریف مى‏کند: «... و لکنه سبحانه کره الیهم التکابر، و رضى لهم التواضع، فالصقوا بالارض خدودهم، وعفروا فى التراب وجوههم، و خفضوااجنحتهم للمومنین؛ خداوند تکبر ورزیدن را براى همه پیامبران منفور شمرده است، و تواضع و فروتنى را بر ایشان پسندیده، آنها گونه‏ها را بر زمین مى‏گذاردند، و صورت‏ها را بر خاک مى‏ساییدند، و پر و بال خویشتن را براى مومنان مى‏گسترانیدند». [11]
و در مورد دیگر در بیان فلسفه عبادات مى‏فرماید: «... و لما فى ذلک من تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا،والتصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا، ولحوق البطون بالمتون من الصیام تذللا؛ وانگهى ساییدن پیشانى که بهترین جاهاى صورت است بر خاک در سجده نماز، موجب تواضع است، و نهادن اعضاى پر ارزش بدن بر زمین دلیل و نشانه کوچکى، و چسبیدن شکم به پشت بر اثر روزه باعث فروتنى است.»
و به [12] طور کلى عبادت خدا که از ویژگى‏هاى جدایى نشدنى هر بنده خدا شناس است، وقتى کامل است که داراى طعم و شیرینى باشد، و عبادت کننده از آن لذت ببرد، نه این که احساس خستگى کند، خصلت تواضع در برابر خدا، چنین امتیازى را به عبادت کننده خواهد داد، چنان که روایت شده روزى رسول خدا(ص) به اصحاب فرمود: «من چرا حلاوت و شیرینى عبادت را در شما نمى بینم؟» آنها عرض کردند: شیرینى عبادت در چیست؟ پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: «التواضع؛ تواضع و فروتنى موجب کسب شیرینى و لذت عبادت خواهد شد». [13]

 


فرق بین تواضع و ذلت پذیرى و تملق

 

یکى از موضوعات مهمى که در همه ارزش‏ها و ضد ارزش‏ها باید مورد توجه قرار گیرد، درست معنى کردن آنهاست، و پرهیز از افراط و تفریط است، عدم توجه بعضى به این مسإله مهم باعث تحریف از ناحیه خودى و غیرخودى شده، مثلا خصلت صبر به گونه‏اى معنى شده که درست بر ضد معنى واقعى، سر از عجز و تحمل ظلم بیرون مى‏آورد، در این راستا مرز بین بعضى از فضایل و رذایل بسیار باریک است مانند مرز بین عزت و تکبر، سیاست و دنیا پرستى، قناعت و بخل، سخاوت و اسراف، سکوت و کنترل زبان، شجاعت و بى‏باکى، زهد و ترک دنیا، عفت وترک و تعطیل غرایز، ذلت و تواضع و... ضابطه و معیارها را باید شناخت تا مرزها نیز شناخته شوند، تا کسى به جاى عزت، تکبرنورزد، و به نام قناعت بخل نکند و به جاى تواضع، به ذلت و خوارى یا به تملق تن در ندهد. و همچنین باید توجه به استثناها داشت، چرا که بسیارى از اوصاف اخلاقى و یا گناهان داراى استثنا هستند، مثلا دروغ حرام است ولى گاهى حتى قسم دروغ (براى حفظ مظلوم از دست ظالم) واجب است. و در مسإله مورد بحث، گر چه تواضع خصلت نیک است، ولى همین تواضع به معنى درست در بعضى از موارد، منفى و نابجا است، و به جاى آن تکبر، خوب است، مانند صحنه جنگ با دشمن، و راه رفتن مغرورانه سرباز مومن در برابر دشمن، تا موجب رعب افکنى در قلب دشمن گردد. چنان که این مطلب در مورد ابودجانه انصارى و امضاى رسول خدا (ص) از شیوه راه رفتن او در برابر دشمن در منطقه جنگ احد، آمده است. [14]
اینک به اصل مطلب باز مى گردیم و آن این که باید توجه داشت که تواضع باعث ذلت و خوارى و یا تملق و چاپلوسى که از صفات نکوهیده است نگردد، و ضد ارزش به عنوان ارزش انجام نشود، مثلا بعضى تصور کنند حقیقت تواضع این است که انسان خود را در برابر مردم خوار و بى‏مقدار کند، و اعمالى انجام دهد تا از چشم مردم بیفتد، و نسبت به او سوءظن پیدا کنند، آن‏گونه که در حالات بعضى از صوفیه نقل شده است.
اسلام اجازه نمى‏دهد که کسى به نام تواضع خود را تحقیر کند، و کرامت انسانى خود را پایمال نماید. عالم بزرگ فیض کاشانى در این راستا مى‏نویسد: «تواضع مانند سایر صفات اخلاقى داراى دو طرف افراط و تفریط است، و تواضع حد وسط آن، حد بین افراط (تکبر) و تفریط (پذیرش ذلت و پستى) است، آنچه به عنوان تواضع، پسندیده است، همان کوچکى کردن بدون پذیرش ذلت است، به عنوان مثال: کسى که سعى دارد بر امثال خود برترى جوید و آنها را پشت سر اندازد، متکبر است، و کسى که خود را بعد از آنها قراردهد، متواضع است، ولى اگر پاره دوزى بر دانشمند بزرگى وارد شود، دانشمند از جاى خود برخیزد و او را بر جاى خود بنشاند، و کفش او را بردارد و پیش پاى او جفت کند، این روش، تواضع نیست، بلکه یک نوع تذلل نکوهیده است». [15]
در روایات اسلامى در گفتار پیامبر (ص) و امامان (ع) به این مطلب اشاره شده است، رسول اکرم (ص) فرمود: «من اتى ذامیسره فتخشع له طلب ما فى یدیه ذهب ثلثا دینه ؛ کسى که نزد ثروتمندى بیاید و در برابر او به خاطر به دست آوردن آنچه در اختیار او است، فروتنى کند، دو سوم دینش از بین مى رود». [16] نظیر این مطلب از امیرمومنان على (ع) نیز نقل شده است. [17]
امام صادق (ع) فرمود: «ما اقبح بالمومن ان تکون له رغبه تذله ؛ چقدر براى انسان باایمانى زشت است که میل و علاقه او به چیزى او را به ذلت و خوارى بکشاند!». [18]
تملق وچاپلوسى یک نوع ذلت پذیرى و پستى است که غالبا زاییده طمع و حرص و آز است، و گاهى بعضى بر اثر اشتباه در معنى تواضع، آن را به عنوان یک ارزش انجام مى دهند، با این که تملق جز در موارد استثنایى از زشت‏ترین صفاتى است که ضربه شدیدى به کرامت انسان مى زند. امیرمومنان على (ع) در سخنى مى فرماید: «الثنإ باکثر من الاستحقاق ملق؛ مدح و ستودن بیش از حد شایستگى، تملق و چاپلوسى است». [19] و چه بسا افرادى به عنوان تواضع، بعضى را بیش از حد تعریف مى‏کنند، و یا بیش از حد نزد او کرنش مى نمایند، این شیوه، همان تملق گفتارى و رفتارى است که در اسلام به شدت نهى شده است. پیامبر (ص) فرمود: «لیس من اخلاق المومن التملق و لا الحسد الا فى طلب العلم؛ تملق و حسد ورزى از اخلاق انسان باایمان نیست، مگر در راه تحصیل علم و دانش». [20]
بر همین اساس در اسلام از پابوسى نهى شده است، و طبق پاره‏اى از روایات دست بوسى نیز روا نیست جز بوسیدن دست پدر و مادر از روى محبت، و بوسیدن دست معلم و استاد و رهبر دینى از روى احترام، و بوسیدن مردى دست همسر خود را از روى شهوت، و دست فرزند خردسالش را از روى محبت.
روایت شده: یونس بن یعقوب گفت به امام صادق (ع) عرض کردم: دستت را به من بده تا ببوسم. دستش را به من داد. سپس به امام عرض کردم: قربانت گردم سرت را، حضرت سرش را پیش آورد و من بوسیدم، سپس عرض کردم پاهایت را، حضرت سه بار فرمود: سوگند مى‏دهم تو را (که از بوسیدن پابگذرى) و سه بار فرمود: آیا چیزى مانده است. (یعنى پس از بوسیدن دست وسر، عضو دیگرى شایسته بوسیدن نیست). [21]

 


چند نشانه تواضع و درجات آن

 

از گفتار پیامبر(ص) وامامان (ع) پیرامون تواضع و نشانه‏هاى آن، به بخشى از شیوه‏هاى صحیح تواضع اشاره شده که نظر شما را به آن جلب مى‏کنیم ؛ مانند: نشستن در قسمت پایین مجالس، پیشى گرفتن در سلام و بلند سلام کردن، پرهیز از خودنمایى، تعریف نکردن خود، ودوست نداشتن تعریف دیگران از او، رعایت تساوى در احترام به ثروتمند و فقیر، مقدم داشتن دیگران در صف نماز و در مسیر راه و در نشستن در مجالس بر خود، و بدرقه کردن افراد هنگام جدایى و...
و نیز براى تواضع آنان که داراى درجه برتر هستند، به افرادى که در درجه پایین‏تر مى‏باشند، پاداش افزون دارد. امیرمومنان على (ع) فرمود: «ما احسن تواضع الاغنیإ للفقرإ طلبا لما عندالله؛ چه خوب است تواضع و فروتنى ثروتمندان در برابر فقرا، براى رسیدن به پاداش الهى». [22]
برهمین اساس شاعر گفته است :
تواضع ز گردن فروزان نکواست گدا گر تواضع کند خوى اوست
و سعدى چقدر زیبا سروده آنجا که گوید:
یکى قطره باران ز ابرى چکید خجل شد چو پهناى دریا بدید
که جایى که دریاست من کیستم گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید صدف در کنارش به جان پرورید
بلندى از آن یافت که او پست شد در نیستى کوفت تا هست شد
این مطلب از گفتار متعدد پیامبر(ص) و امامان (ع) گرفته شده، از جمله رسول خدا(ص) فرمود: «من تواضع رفعه الله، فهو فى نفسه ضعیف، و فى اعین الناس عظیم؛ کسى که فروتنى کند چنین کسى نزد خود ناچیز است، ولى در چشم مردم، بزرگ مى‏باشد».

 


اشاره
ناگفته پیداست که تواضع و فروتنى نقطه مقابل تکبر و فخرفروشى است و جدا سازى بحثهاى کامل این دو از یکدیگر مشکل یا غیر ممکن است و لذا هم در آیات و روایات اسلامى و هم در کلمات بزرگان اخلاق این دو به یکدیگر آمیخته شده است، نکوهش از یکى ملازم تمجید و ستایش از دیگرى است و ستایش از یکى همراه با نکوهش از دیگرى مى‏باشد، درست مثل اینکه بحثهاى مربوط به ستایش و تمجید از علم جداى از نکوهش از جهل نیست و نکوهش از جهل همراه ستایش علم است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 18   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تواضع و فروتنى

دانلودمقاله جزایر سه گانه

اختصاصی از ژیکو دانلودمقاله جزایر سه گانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


مقدمه:
در خلیج فارس نزدیک به 130 جزیره¬ی کوچک و بزرگ وجود دارد که درباره¬ی حاکمیت بر بعضی از آنها بین کشورهای کرانه¬اش اتفاق نظر وجود ندارد¬. یکی از پرهیاهوترین مسائل مربوط به ادعاهای امارات عربی متحده نسبت به جزایر ایرانی تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی می¬باشد¬. بدیهی است که ماهیت چنین ادعایی نمی¬تواند غیرسیاسی باشد¬. هر چند که ادله¬ی سست و بی¬بنیان هم بر آن اضافه می¬شود، برای روشن¬نمودن حق ایران در ادعاهای یاد شده، بررسی جوانب تاریخی و حقوقی مسأله در چهارچوب قواعد و اصول حقوق بین¬الملل می¬تواند ابزاری برای دفاع از امنیت¬، حاکمیت و منافع ملی ایران باشد¬.
موقعیت جغرافیایی و استراتژیک جزایر سه¬گانه:
اهمیت خلیج فارس از نقطه نظر جغرافیایی به علت ارتباط آن با اقیانوس هند از طریق تنگه¬ی هرمز است که این جزائر در آن قرار گرفته‏اند. این جزائر در جنوبی‏ترین نقطه¬ی خلیج فارس در تنگه¬¬ی هرمز واقع شده‏اند. تنب بزرگ با نزدیک¬ترین ساحل ایران (جزیره¬ی قشم) در حدود 25 کیلومتر فاصله دارد، در حالی¬که فاصله¬ی راس‏الخیمه تا این جزیره حدود 70 کیلومتر است. تنب کوچک در 13 کیلومتری غرب جزیره¬ی تنب بزرگ قرار داشته و فاصله¬ی آن با نزدیک¬ترین ساحل ایران (بندر لنگه) 37 کیلومتر است. تنب کوچک تقریبا فاقد سکنه است. اما سکنه¬ی تنب بزرگ در زمان بازپس‏گیری حدود 300 نفر بوده و جمعیت ابوموسی نیز به 700 نفر نمی‏رسید. ابوموسی در 96 کیلومتری ایران قرار دارد و علاوه¬بر داشتن ذخائر نفتی، دارای خاکی سرخ رنگ می¬باشد. امروزه که دو سوم نفت مورد نیاز صنایع اروپای غربی باید از تنگه هرمز بگذرد اهمیت این جزایر بیش از پیش روشن می‏شود و کافی است که یک دولت بر این جزائر دست یابد و راه صدور نفت را از خلیج فارس ببندد. بنابراین این سه جزیره بیش از هر چیز دارای اهمیت استراتژیک و نظامی هستند.
جغرافیای تاریخی جزایر ایرانی:
قبل از وارد شدن به بحث تاریخی باید گفت که واژه¬ی تمب یا تنب، پارسی دری یا تنگستانی (پارسی جنوبی) است که معانی تپه، پشته و تل بر آن متصور است و این واژه در لغات عرب وجود نداشته و صددرصد فارسی دری و ایرانی است و از پیش از دوران هخامنشی تاکنون موجودیت داشته و دارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که از حدود 2 هزار سال قبل از میلاد مسیح(ع) این 3 جزیره همانند سایر جزایر خلیج‌فارس توسط ایرانیان اداره می¬شده و در قلمرو ایران بوده است. در 1602¬م صفویان توانستند پرتغالی¬ها را شکست داده و حاکمیت ایران را بر خلیج فارس و جزایرش برقرار سازند و این حاکمیت تا 1720¬م ادامه داشت¬. پس از صفویان در مرزهای ایران به¬ویژه در خلیج فارس تا ظهور کریم-خان¬زند (1757¬م) آشفتگی به¬وجود آمد و پس از آن تثبیت شد¬. ظهور دو ابرقدرت روسیه و انگلیس و بعضا فرانسه در قرون 18 و 19¬م همراه با ضعف و ناتوانی حکومت ایران باعث شد که ایران نتواند از نظر حقوقی حق خود را بر مرزهایش ثابت کند¬. در 1934م با قرار و مدارهای محرمانه¬¬¬، شیخ راس¬الخیمه پرچم خود را در حضور ایرانیان پایین می¬کشد و در 1935¬م جزایر قشم و هنگام از انگلستان پس گرفته شد¬.
جزایر قشم و هرمز در 1811م توسط فرمانی از فتحعلیشاه قاجار به سیدسلطان ابن احمد واگذار شده بود. در 1820م کاپیتان "بروکس" انگلیسی جزایر سه¬گانه¬ی ایرانی را در نقشه¬ی خود متعلق به ایران دانسته است. در 1861م براساس معاهده¬ای بین انگلستان و شیخ¬نشین بحرین¬، این جزیره از ایران مستقل شد و ایران نتوانست مداخله کند¬. در 1887¬م برای اولین¬بار انگلستان بر این جزایر ادعای حاکمیت کرد¬. در 1902¬م میان ایران و روسیه قراردادی سیاسی به امضاء رسید و بریتانیا نسبت به نفوذ روسیه در خلیج فارس نگران شد¬. در 1903¬م در پی نگرانی¬، بریتانیا این سه جزیره را بدون آگاهی دولت ایران به شیوخ قاسمی شارجه بخشید و در ژوئن همین سال فرماندار انگلیسی هند، به شیوخ قاسمی دستور داد که پرچم خود را در این سه جزیره بر پا کنند¬. در 1904م پس از اشغال انگلیسی – شارجه¬ای این جزایر، مالکیت و حاکمیت انگلیس بر این جزایر مجددا مطرح شد و این ادعا در 1923 و 1926و 1927م تکرار شد. در 1927م نیروهای ایرانی از این سه جزیره ¬دیدن نموده و یک قایق عربی را در آب¬های ابو¬موسی توقیف کردند، در 1928م آشکار شد که تا آنجا به ایران مربوط می¬شود از اعتراض 1904م به¬بعد هیچ پرچمی که معرف هویت باشد در این سه جزیره برافراشته نبوده. و در همین سال (1928م)دولت ایران به جامعه¬ی ملل شکایت می¬برد و خواستار باز¬گرداندن این سه جزیره می‌شود و در پایان همین سال، ایران سه جزیره را اشغال نمود¬، که با اعتراض بریتانیا روبرو می¬شود، مجددا ایران در 1929م تهدید می¬نماید که موضوع مالکیت این جزایر را به جامعه¬ی ملل می¬برد ولی بریتانیا این موضوع را نپذیرفت¬. در 1930م وزارت جنگ ایران اطلاع می¬دهد که پرچم بریتانیا در سه جزیره برافراشته شده است¬. در 1949م شایع شد که ایران موضوع را به ملل متحد خواهد گفت¬.¬ در 19 مه 1949م دولت ایران حقوق خود را در بخش فلات قاره اعلام کرد، در 1953م در دوره نخست¬وزیری دکتر محمد مصدق یک رزم ناو ایرانی گروهی را در ابوموسی پیاده نمود و گزارش رسید که ایران سرگرم تدارک نیرو جهت اشغال کامل سه جزیره است و نیروی هوایی بریتانیا تا چند هفته پرواز شناسایی انجام داد. در 1961م در دوره نخست¬وزیری دکتر علی امینی یک فروند هلی¬کوپتر در تنب بزرگ فرود آمد که دو نفر آمریکایی جزء مسافرینش بودند. در 1962م دولت علم موفق شد جزیره سیری را پس بگیرد¬. در همین سال (4 ماه بعد) سفارت انگلستان از سوی شیخ راس¬الخیمه اعتراض نمود. در 5 سپتامبر 1962¬م ایران به این اعتراض به¬شدت پاسخ داد و حاکمیت خود را مجددا یادآور شد. ایران تا 1971م سیاست دوستانه¬ی خود را با امیرنشین¬ها ادامه داد. سرانجام در 9/9/1350 (1971¬م) پس از هشتاد سال جدایی، جزایر تنب بزرگ، کوچک و ابوموسی مجددا تحت سلطه¬ی ایران قرار گرفتند و پرچم ایران برفراز بلندترین قله ابوموسی به اهتزاز در آمد.¬

خروج بریتانیا:
حکومت بریتانیا در سال 1968م اعلام کرد که نیروهای خود را از شرق سوئز خارج خواهد ساخت. و پس از این امنیت خلیج فارس به عهده دولت¬های منطقه قرار گرفت. در هشتم ماه مه 1981م یک سخنگوی دولت ایران گفت¬: به کشتی‌های جنگی دستور داده شده که هر هواپیمای خارجی را برفراز جزایر بزنند. بریتانیا اعتراض کرد که هیچ پرواز تهدیدآمیزی نشده است. در همین سال اشغال این سه جزیره نظر جهانیان و اعتراض اعراب را به¬خود جلب کرد و حاکم شارجه به اشغال مشترک ابوموسی رضایت داد. در نوامبر 1971¬م (هفت-ماه بعد) یک روز قبل از این¬که قرار بود ¬بریتانیا این جزایر را به راس¬الخیمه بدهد، ایرانی¬ها جزایر را تصرف کردند.
در 29 نوامبر 1971¬م تفاهم میان انگلیس – شارجه از یک¬سو و ایران از سویی دیگر بدین¬گونه بود که نه ایران و نه شارجه از ادعای خود بر ابوموسی صرف-نظر نخواهند کرد و هیچ¬یک ادعای دیگری را نمی¬پذیرد، بدین¬صورت تفاهم به-صورت زیر صورت می¬گیرد:
1. ¬نیروهای ایرانی وارد ابوموسی خواهند شد و نواحی مورد توافق بر روی نقشه را اشغال خواهند کرد.
2. ¬ایران بر نواحی تحت کنترل خود پرچمش را خواهد برافراشت .
3. ¬شارجه بر باقی جزیره صلاحیت کامل خواهد داشت و پرچمش را خواهد افراشت.
4. ابران و شارجه حدود آب¬های سرزمینی جزیره را در 12 مایلی، مطابق قانون آب¬های سرزمینی ایران می¬پذیرند.
5.موافقت¬نامه¬ای در مورد کمک مالی ایران به شارجه به امضاء خواهد رسید و بدین¬گونه در 30 نوامبر 1971م نیروهای ایرانی در سه جزیره پیاده شده و مورد استقبال نماینده¬ی شیخ شارجه قرار گرفتند و در حقیقت این بیانیه تفاهمی بود میان ایران و انگلیس ولی تعیین حاکمیت نشد. به¬طور کلی سرفصل تحولات در خصوص جزایر سه¬گانه را می¬توان در موارد زیر خلاصه نمود: عقد موافقت¬نامه میان ایران و شارجه در تاریخ 29/11/1971 (1350 هجری شمسی)، بازپس‌گیری جزایر توسط ایران در تاریخ 30/11/1971، شکایت و اقامه¬ی دعوی علیه ایران توسط کشورهای عربی در 3/12/1971 و پذیرش امارات متحده عربی به عنوان عضو سازمان ملل متحد در 8/12/1971

ادعای امارات:
عملکرد شیخ‌نشین کوچک امارات در عمر کوتاه چند دهه¬ای خود، در برابر ایران، همواره نشان‌دهنده¬ی اولویت سیاست پان‌عربیسم در تهدید میهن‌دوستی ایرانی و پان¬ایرانیسم بوده است. این امیرنشین که در جنگ عراق علیه ایران با پشتیبانی مالی عراق به¬طور غیرمستقیم در به شهادت رساندن صد¬ها هزارتن از عزیز¬ترین جوانان این مرزو بوم و جانباز و شیمیایی کردن ده¬ها هزار ایرانی ایثار¬گر دیگر عزادار کردن مادران و خواهران ما نقش داشته است در دوم دسامبر 1971م با اتحاد امارت‌های "شارجه"، "ام‌القوین" ،"ابوظبی" ،"دوبی" ،"فجیره" و "عجمان" شکل گرفت و پس از مدتی، امارت "رأس‌الخیمه" نیز به این اتحاد پیوست، ولی تلاش‌های حکام امارات برای پیوستن امیرنشین بحرین ـ که به تازگی با دسیسه¬های انگلیس و به طور غیر قانونی از ایران جدا شده بود ـ به این اتحاد، پس از مخالفت و تهدید شدید دولت وقت ایران، به نتیجه نرسید.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله جزایر سه گانه