ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پروژه استفاده از دستورات SQL در یک برنامه ثبت نام دانشجویی

اختصاصی از ژیکو پروژه استفاده از دستورات SQL در یک برنامه ثبت نام دانشجویی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه استفاده از دستورات SQL در یک برنامه ثبت نام دانشجویی


دانلود پروژه  ثبت نام دانشجویی و استفاده از دستورات sql

عنوان پروژه :برنامه ثبت نام دانشجویی و استفاده از دستورات sql+همراه با آموزش 

قالب بندی :c# , sql , pdf 

  شرح مختصر :

 یک برنامه ساده ثبت نام دانشجویی  که سه عمل اصلی Insert، Updateو Deleteرا انجام می دهد.

نیازمندی ها

برای ساخت این پروژه کوچک، به نرم افزارهای زیر احتیاج خواهیم داشت:

  • SQL Server 2014
  • Visual Studio 2013

 


دانلود با لینک مستقیم


پروژه استفاده از دستورات SQL در یک برنامه ثبت نام دانشجویی

Learning and Instruction

اختصاصی از ژیکو Learning and Instruction دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

چکیده:

در مقابل پس زمینه "نظریه های شناختی عاطفی یادگیری با رسانه ها" (CATLM) (مورنو، 2006)، سه مقاله درباره فرآیندهای شناختی و عاطفی در یادگیری با چند رسانه در این تفسیر بحث شده است. مقالات بینش ارزشمندی درباره چگونگی پردازش و یادگیری نتایج ارائه می کنند که میتواند توسط ساختارهایی مانند "علاقه موقعیتی"، "احساسات مثبت"، و یا "سردرگمی" تحت تاثیر قرار گیرند و آنها سوالاتی را برای تحقیق بیشتر در این زمینه پیشنهاد می کند.

  1. مقدمه

برای مدت زمان طولانی، پژوهش در زمینه یادگیری و آموزش مبتنی بر فن آوری در درجه اول بر روی جنبه های شناختی تمرکز می کرد. به عنوان مثال، "نظریه شناختی یادگیری چند رسانه ای" (CTML) (مایر، 2005) یا "مدل یکپارچه درک مفاهیم متنی و تصویری" (اسکنوتز، 2005) همراه با "نظریه مسئولیت شناختی" (اسولر، 1988)، به طور گسترده ای برای الهام بخشیدن به پژوهش در زمینه آموزش های چند رسانه ای استفاده شده است. از این تحقیق ما مطالب زیادی در مورد یادگیری با ترکیبی از اطلاعات کلامی و تصویری می آموزیم، و بر اساس این نظریه ها و مدل ها ما قادر به توصیف، توضیح و پیش بینی اثرات اشکال مختلف و طرح های آموزشی چند رسانه ای هستیم. با این حال جنبه های عاطفی مانند احساسات و انگیزه، اگرچه داشتن یک سنت طولانی مدت در تحقیق در مورد یادگیری و آموزش، تا حد زیادی در تحقیقات در مورد یادگیری و آموزش مبتنی بر فناوری نادیده گرفته شده است. در مقابل این پس زمینه، مورنو (2006) نظریه "شناختی عاطفی یادگیری با رسانه ها را مطرح کرد، CTML مایر را توسط مفهوم" میانجیگری عاطفی گسترش می دهد، که این ایده ای است که بیان می کند که عوامل انگیزشی ممکن است یادگیری را از طریق تحت تاثیر قرار دادن تعامل شناختی فراگیران، وساطت کند.


دانلود با لینک مستقیم


Learning and Instruction

دانلود مقاله نقش جنبش دانشجویی در تحولات اجتماعی

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله نقش جنبش دانشجویی در تحولات اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله نقش جنبش دانشجویی در تحولات اجتماعی


دانلود مقاله نقش جنبش دانشجویی در تحولات اجتماعی

 

مشخصات این فایل
عنوان: نقش جنبش دانشجویی در تحولات اجتماعی
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 65

این مقاله درمورد نقش جنبش دانشجویی در تحولات اجتماعی می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله نقش جنبش دانشجویی در تحولات اجتماعی می خوانید :

- ایران در یک قرن اخیر با تحولات جدی سیاسی- اجتماعی و فرهنگی روبه‌رو بوده است و آموزش مدرن حضور قشر دانشجو در این عرصه را تثبیت کرده است. نقش جنبش دانشجویی در این تحولات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
- ابتدا اگر بعضی از خصایص عام یک دانشجو، حداقل در شرایط کنونی را برشماریم شاید بتوانیم به ترکیب، ویژگیها، جایگاه تاریخی و نقشی که می‌توانست در تحولات اجتماعی داشته باشد اشاره کنیم.
به عقیده من سه خصلت مهم را در مورد «دانشجو» می‌توان در نظر گرفت. یکی عنصر جوانی است. وقتی صحبت از عنصر جوانی می‌شود باید وجه غالب در نظر گرفته شود. بعضی از متفکران اعتقاد دارند که اگر در ترکیب جمعیتی یک جامعه 15 درصد جوانان حضور داشته باشند، نشانه وجود بحران در آن جامعه است. وقتی ما به وضعیت پیش از انقلاب نگاه می‌کنیم می‌بینیم که تقریباً بالاتر از 50 درصد جمعیت جامعه ما را جوانان تشکیل می‌دادند و در سال 77، یعنی 20 سال پیش از انقلاب نیز جمعیت ایران به جهات سنی جوانتر شده است و این نشانه‌ای از بحران است.
یک جمعیت جوان - گذشته از بحران- به یک آرمان گرایی توجه دارد. جوان بودن جامعه به ویژه در جامعه ما که دوران گذارش خیلی طولانی شده و توسعه لازم را به لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پیدا نکرده، منجر به پیدایش آرمانگرایی بسیار جدی و وسیعی در قشر جوان می‌شود و طبعاً این عناصر می‌تواند در دانشجو و در دانشگاه خود را لحاظ کند. پس یک عنصر اجتماعی که به صورت مستقیم با تحولات سیاسی و اجتماعی ما سروکار دارد، همین قضیه است.
عنصر دوم که باید به آن اشاره شود این است که دانشجو با مسئولیت عام خود به جهات اقتصادی و اینکه هزینه‌اش از طرف خانواده یا دانشگاه تامین می‌شود، این فرصت را می‌یابد که چندان در قید محافظه کاری ملموس جامعه گرفتار نشود. این امر همچنین باعث می‌شود که دانشجو و ویژگیهای اصلاح‌گرایی و انقلابی داشته باشد. باید اشاره کرد که عدم محافظه‌کاری اقتصادی وجه غالب در دانشجویان است و گرنه طبیعی است که قشر وسیعی از دانشجویان ما این ویژگی را نداشته باشند.

عنصر سومی که به نقش خود دانشجو و دانشگاه بر می‌گردد، ارتباط و شناختی است که جوان وقتی وارد دانشگاه می‌شود با حوزه‌های معرفتی پیدا می‌کند.
وقتی این سه مورد را با یکدیگر جمع کنیم و در قالب عنصر دانشجو در نظر بگیریم، حالتی کلی و خاص به آن می‌بخشیم.
در جوامعی که دچار بحران هستند از جمله جامعه پیش از انقلاب و امروز، دو عنصر در ترکیب این سه عامل مطرح است که می‌تواند نقش اصلی را داشته باشد: یکی عنصر آرمانگرایی و دوم عنصر انقلابی‌گری یا اصلاح‌گری. ما برای آرمانگرایی و اصلاح‌گری وجه تمایز قائل هستیم، چرا که همیشه و همواره این دو بر هم منطبق نیستند.
- به خصایص عام و خاص اشاره کردید. آیا این خصایص تابع شرایط و تحولات زمانی هم می‌توانند باشند یا اینکه ثابت و پایدار هستند؟
- عناصر جوانی، آشنایی با معرفت جدی و بحث عدم محافظه‌کاری اقتصادی است. حقیقت این است که این دو خصلت آمیزه‌ای از خصلت فرااصلی و بومی‌گری است. این طبیعی است که در یک جامعه «باز» مثل جوامع اروپایی یا آمریکایی. برخورد با معرفتهایی که دانشجو در دانشگاه می‌آموزد (اعم از علوم انسانی یا غیر آن) متفاوت با شاکله‌ای که در جامعه وجود دارد، نیست. این بدان معناست که این جوامع با جوامع ما تفاوت زیادی دارند. وقتی فردی که ریشه‌های سنتی دارد از محیط نسبتاً سنتی وارد دانشگاه می‌شود، قطعاً دچار تعارض‌های جدی با محیط جدید خواهد شد. اگرچه مسئله دانش می‌تواند برای هر فردی تازگی داشته باشد، ولی این بومی بودن فرهنگ است که می‌تواند بر عنصر جوانی تاثیر بگذارد. اگر بعضی از جوانان را که امکان تظاهرهای گروهی اعم از محافل علمی، ورزشی، سیاسی و اجتماعی برایشان مهیا باشد در نظر بگیریم، می‌بینیم که تفاوت زیادی با جوامع بسته دارند. جوانی که در جامعه بسته زندگی می‌کند مجبور است سرریزهایش را در محیط دانشگاه متوقع سازد.

- به نکته‌ای اشاره کردید که جوان از یک جامعه سنتی وارد یک جامعه نو می‌شود. آیا این مسئله تحول‌زاست یا بحران‌زا؟
- جوامع سنتی که با مولفه‌های مدرن برخورد می‌کنند، نفس عملشان بحران‌زاست، اما این بحرانها می‌توانند در درون متضمن تحولات مثبت هم باشند.
- ... چرا و چگونه؟
- مولفه‌های موجود در سنت و مولفه‌های موجود در مدرنیته- اعم از بحثهای تکنولوژیکی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و بحثهای بین‌المللی- همواره با یکدیگر سازگار نیست.
نمی‌خواهم از یک موضع رادیکال برخورد کنم و بگویم این دو با یکدیگر یک وجه متضاد را تشکیل می‌دهند، ولی دست کم باید بپذیریم که این دو مولفه با یکدیگر سازگار نیستند و عدم سازگاری یعنی بحران. حال این بحران چگونه می‌تواند از دل بحران عناصر متحول سازنده بیرون آید، به نیروهای بالقوه‌ای بستگی دارد که در جامعه چه به جهت زمینه‌های اجتماعی و لایه‌بندی اجتماعی و چه به جهت توان فکری وجود دارند.
- در مقاطع مختلف، جنبش دانشجویی یک دسته خواسته‌های ثابت و متغیر با توجه به شرایط روز داشته است. به نظر شما درخواستهای ثابت جنبش دانشجویی (مثل سهیم شدن در قدرت و آزادی در انتخاب) یک مسئله صنفی است یا یک خواست اجتماعی است؟
- اگر به این مسئله به شکل عمومی نگاه شود لازم نیست مشترکاتی خواسته شود. برای مثال جنبش دانشجویی 1968 فرانسه مشترکاتی با وضع ایران دارد ولی در اصل قضیه متفاوت است. اگر بخواهید به شکل دقیق به این پرسش پاسخ دهم، ناگزیرم مطلبی را به اختصار توضیح دهم: آیا محیط دانشگاه به نوعی می‌تواند اعتراض را در خود متبلور کند یا نفس دانش و آگاهی است که به تبلور اعتراض منجر می شود؟
گروههایی مثل مکتب فرانکفورت را در نظر بگیرید، آنها بیشتر به این قضیه معطوف هستند که نفس دانش «باید» هم دارد؛ یعنی اگر بدانید آزادی چیست، طبعاً متمایل به آزادیخواهی هم می‌شوید. پس در اینجا یک بحث معرفتی مطرح است. آیا نفس دانستن به نوعی «بایدها»یی را هم بر انسان تحمیل می‌کند؟ وقتی می‌گویم «باید» را بر انسان تحمیل می‌کند نمی‌خواهم یک رابطه جبری را نتیجه بگیرم. صحبت این است که نمی‌توان با مقوله آزادی آشنا بود و به هیچ عنوان و در هیچ زمینه و شانی «آزادیخواه» نبود. ولی در اینکه چگونه آزادیخواهی شکل بگیرد و چه مسائلی را بتواند در درون خود بگنجاند، قطعاً بخش اختیار و اراده افراد می‌تواند سهیم باشد.
بحث دیگر این است که آیا نفس وضعیت دانشگاه (یعنی محیط دانشگاه) نوعی اعتراض را به همراه دارد؟ به نظر می‌آید در جوامعی مانند ما این قضیه بسیار قوی است. یعنی دانشجو در محیطی قرار می‌گیرد که با محیط بیرونی خودش سازگار نیست و دانشجو را به اضطراب، تنش و یا نوعی عصیان سیاسی- اجتماعی دچار می‌کند. در نتیجه به نظر نمی‌آید همه قضیه یک امر صنفی باشد. دانشجو ممکن است خواهان خوابگاه بهتر و آموزش بهتر باشد که این مسئله را به شکل خاصی صنفی می‌گوییم، ولی وقتی که بحثهای جدی‌تر (مثل آزادی و عدالت اجتماعی) و یا گفتگوهایی را که بین فرهنگها برقرار می‌شود در نظر بگیریم، اجزایش دیگر صنفی نیست.
- اگر شاخصه‌های تحول دانشجویی را در سالهای اخیر بررسی کنیم، بارزترین نوع حضور در انقلاب دیده می‌شود و وقتی به بحث انقلاب فرهنگی می‌رسیم، می‌بینیم که در دهه 60 و 70 دیگر تحرک و پویایی سیاسی در دانشگاهها وجود ندارد. این تا جایی است که دولتمردان هم ابزار تمایل به ایجاد حرکات سیاسی در دانشگاهها می‌کنند. به نظر شما حضور جنبش دانشجویی در یک جامعه چه آثاری می‌تواند به همراه داشته باشد؟

- جنبش دانشجوی در شکل کلی و فشرده خود می‌تواند نقش ایده‌های پیشتاز را ایفا کند. جنبش دانشجویی بدنه اصلی جنبش روشنفکری را تشکیل می‌دهد و اگر بخواهیم از واژگان حماسی‌تر استفاده کنیم باید بگوییم که جنبش دانشجویی می‌تواند وجدان بیدار و صدای اعتراض و نبض حیات سیاسی و اجتماعی یک جامعه باشد. جنبش دانشجویی در دوران مرحوم دکتر مصدق، پس از کودتای 28 مرداد و در سالهای 39، 42 و 56 و سپس در جریان انقلاب بسیار فعال بود.
به نظر من بخشی از جنبش دانشجویی پس از گذشت دو دهه از انقلاب، در حال تجربه کردن ویژگی‌ای هستند که در کل تاریخ جنبش دانشجویی ایران بی‌نظیر است. جنبش دانشجویی ما در زمانهای گذشته، به رغم نفس اعتراضی که در خود می‌پروراند، در نهایت غیر مستقل بود. به این معنا که ارتباطاتی با جبهه ملی، نهضت‌آزادی، حزب توده و بعضی از شخصیتهای روحانی داشت و از آنها به طور گسترده الهام می‌گرفت.
- یعنی تحت تاثیر احزاب و شخصیتهای سیاسی بود؟
- به یک معنا، دانشجویان در عین حال که با نیروی جوانی و اعتراضشان، پتانسیل خاصی از خود را هزینه می‌کردند، در چارچوب عمومی تشکلها و نهادهای مرجعیت سیاسی و مذهبی بیرون از دانشگاه نیز فعال بودند.
در حال حاضر بخشی از جنبش دانشجویی که در قالب دفتر تحکیم وحدت از آن نام می‌بریم (جدای از موافقت و مخالفت با آن) تجربه بی‌نظیری را در تاریخ جنبش دانشجویی ما تجربه می‌کند؛ حرکتهایش مستقل است و حتی در انتخابات کاندیدا معرفی می‌کند. نوعی ارتباط تحت‌الشعاعی یا الهام‌گیری که قبلاً موجود بود، هم اکنون بسیار کمتر است. شاید این وجه جنبش دانشجویی با تحولی که در بخشی از جامعه ما صورت گرفته، هماهنگتر باشد و اینکه به تدریج رابطه رعیتی- به عنوان نمادی از مردم و بخشی از جامعه ما- به نماد شهروندی تبدیل شود. وضعیت حرکت از موقعیت رعیتی به شهروندی در بخشی از لایه‌های اجتماعی ما منطبق است با حرکت نسبتاً مستقل‌تری که می‌توان جنبش دانشجویی را عهده‌دار آن دانست.

- از صحبتهای شما استنباطی می‌شود که جنبش دانشجویی درگذشت تحت تاثیر نخبگان سیاسی- مذهبی جامعه بود و از آنها الهام می‌گرفت و در حال حاضر این رابطه معکوس شده و نخبگان سیاسی- مذهبی ترجیح می‌دهند دنباله‌رو جنبش دانشجویی باشند. آیا منظور این است؟
- خیر، رابطه‌ای که نخبه با اطرافیان خود برقرار می‌کند دو طرفه است؛ اگرچه شاید نمونه‌هایی دیده شود یا فرض شود که نخبه عامل است و توده‌های پیرو صرفاً کارپذیر هستند. در بسیاری از جوامع، نخبه در عین حال که عامل است، از توده‌های همراه خود کارپذیری داشته است. این در مثال ما می‌تواند جنبش دانشجویی باشد. منظور این نیست که جنبش دانشجویی تبدیل به یک نیروی گسترده شده که علمای سیاسی- مذهبی پیرو آنان شده‌اند. منظور این است که جنبش دانشجویی دچار نوعی بلوغ شده است. جنبش دانشجویی، بزرگان و سخنگویان خود را در درون خود می‌پرورد و نوعی فاصله گرفتن از علمای سیاسی- مذهبی بیرون را تجربه می‌کند.
- در سالهای اخیر با توجه به رشد مراکز آموزشی غیر انتفاعی، گروهی از دانشجویان برای تحصیل خود پول می‌پردازند و به همین دلیل شاهد ظهور لایه‌های جدیدی در قشر دانشجویان از طبقات مختلف هستیم.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش جنبش دانشجویی در تحولات اجتماعی

از شعر تا قصه گاهنامه هنری گروه دانشجویی کمک، دفتر دوم

اختصاصی از ژیکو از شعر تا قصه گاهنامه هنری گروه دانشجویی کمک، دفتر دوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

از شعر تا قصه گاهنامه هنری گروه دانشجویی کمک، دفتر دوم


 از شعر تا قصه گاهنامه هنری گروه دانشجویی کمک، دفتر دوم
جمعی از نویسندگان به کوشش: پیمان جهان بین
 
مکان چاپ: شیراز ناشر: اداره کل فرهنگ و هنر فارس تاریخ چاپ: ۱۳۴۹ هجری شمسی تیراژ: ۲۰۰۰ نوبت چاپ: اول زبان: فارسی
گاهنامه هنری از شعر تا قصه به سرپرستی پیمان جهان بین و گروه دانشجویی کمک در شیراز به طبع رسید. درباره پیمان جهان بخش مطلب چشمگیری نیافتم الا اینکه منصور اوجی در مصاحبه ای درباره پیشینه آشنایی اش با پیمان جهان بخش گفته: «بچه های شیراز تماس گرفتند و گفتند می خواهیم مجله ای را منتشر کنیم به نام از شعر تا قصه. آقای بنیاد بود و اقای پیمان جهان بین که بخش مالی مجله را تأمین می کرد و الان امریکاست. قرار شد من مطالب را برایشان جمع آوری کنم. خواستم مطلبی درباره نیما آماده کنم . . . پیمان جهان بخش با همکاری چند تن از جمله این گاهنامه هنری را راه انداخت. مجله "ازشعر تا قصه" بیش از سه شماره اش منتشر نشد و شماره چهارم آن آماده بود که پیمان جهان بین از ایران رفت». این شماره مجله که دومین شماره است شامل مطالبی از جلال آل احمد، رابرت هیلی یر ترجمه منوچهر کاشف، یادداشتهایی از استانیسلاوسکی ترجمه مهین اسکوئی، ابوالقاسم فقیری، پرویز مسجدی، پیمان جهان بخش، حمید قدیمی حرفه، سیروس شمیسا و سخنرانی ابراهیم گلستان در شیراز و نیز شعرهایی از منصور اوجی، منصور برمکی، حسن شهپری، سیروس شمیسا، جعفر کوش آبادی، پرویز کریمی، محمود طیاری، زبیگنیو هربرت به انتخاب منصور اوجی، هوهانس تومانیان و مسعود فرزاد است که در سال 1349 شمسی به همت اداره فرهنگ و هنر فارس به طبع رسید.
 

دانلود با لینک مستقیم


از شعر تا قصه گاهنامه هنری گروه دانشجویی کمک، دفتر دوم

تحقیق در مورد فرهنگ دانشجویی

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد فرهنگ دانشجویی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد فرهنگ دانشجویی


تحقیق در مورد فرهنگ دانشجویی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه20

اساسنامه مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران

 مقدمه

به منظور شناساندن هر چه بیش‌تر ارکان و مظاهر پرشکوه تمدن و فرهنگ میهن اسلامی به نسل جوان و به ویژه دانشجویان کشور که مآلاً به شکوفایی استعدادها و بروز خلاقیت‌های علمی فرهنگی این نسل منجر می‌گردد، جهاددانشگاهی براساس دو دهه تجربه و دستاوردهای فرهنگی خود، اقدام به تأسیس «مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران» می‌نماید.

 فصل اول - کلیات

ماده 1 تعریف:

 مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران تشکیلاتی است وابسته به معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی که براساس اولویت‌های فرهنگی کشور و به منظور برنامه‌ریزی و تدوین و اجرای برنامه‌های سیاحتی و زیارتی و انجام فعالیت‌های ویژه گردشگری برای دانشجویان در ابعاد فرهنگی، آموزشی و علمی تشکیل می‌گردد. «مرکز گردشگری علمی - فرهنگی دانشجویان ایران » که در این اساسنامه از این پس با عنوان «مرکز» از آن نام برده می‌شود دارای تشکیلات مرکزی در تهران و شعب مختلف در مناطق دانشگاهی سراسر کشور خواهد بود.

 ماده 2 هدف:

هدف از تأسیس مرکز، تمرکز در سیاستگذاری و هماهنگی تشکیلاتی در فعالیت‌های فرهنگی در امر گردشگری دانشجویان، اهتمام و اقدام به شناساندن مواریث، سنن و آثار مذهبی، تاریخی و ملی در عرصه‌های مختلف، ارائه الگوهای جدید در برنامه‌های فرهنگی و سیاحتی، تقویت روحیه جمع‌گرایی و فعالیت‌های گروهی در میان دانشجویان، آشنایی با دست‌آوردهای مثبت تاریخی، ملی و فرهنگی سایر کشورها به ویژه کشورهای اسلامی به منظور برقراری تبادل و تعامل صحیح و مثبت فرهنگی با آنها است.

 ماده 3 وظایف:

1-     انجام سیاستگذاری متمرکز و ایجاد هماهنگی تشکیلاتی در فعالیت‌های فرهنگی دانشجویان در حوزه گردشگری.

2-     شناخت نیازهای دانشجویان کشور و فراهم آوردن زمینه‌های مناسب و مساعد برای شکوفایی شخصیت علمی و عقیدتی آنان.

3-     طراحی و تدوین و اجرای برنامه‌های مناسب به منظور شناخت جامع از سرزمین‌هایی که فرهنگ و مدنیت اسلام و ایران در آن جلوه یافته است..

4-     ایجاد ارتباط با مجامع و نهادهای فعال در امر گردشگری به منظور بهره‌مندی از تجربیات آنان و انجام فعالیت‌های مشترک.

5-     شناساندن فرهنگ عمومی مناطق مختلف کشور به دانشجویان و بازشناسی وجوه مثبت آداب آیینی و بومی بکر و فرهنگ‌ساز نواحی گوناگون ایران.

6-   ایجاد شرایط مناسب جهت ارتباط فعال قشر دانشگاهی جوان و خلاق با فرهیختگان سایر ملل و تحکیم پیوند مودت و تقویت همبستگی با مسلمانان جهان.

7-     برپایی نمایشگاه‌هایی با هدف معرفی ظرفیت‌های فرهنگی، تاریخی و جاذبه‌های گردشگری علمی، فرهنگی ایران.

8-   برگزاری همایش‌ها و سمینارهایی با حضور استادان و ایران‌شناسان برجسته داخلی و خارجی در رابطه با معرفی مراکز فرهنگی کشور،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فرهنگ دانشجویی