ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود بررسی خلقت جهان

اختصاصی از ژیکو دانلود بررسی خلقت جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 

 قسمتی از محتوای متن

 

تعداد صفحات : 19 صفحه

هدف از خلقت جهان هستی چیست؟
با کمی تفکر متوجه می شویم که در این عالم تنها موجودی که از ویژگی های خاصی برخوردار است انسان می باشد که تمامی موجودات در خدمت او هستند.

حدیثی قدسی از خداوند در این باره: یابن آدم خلقت الاشیاء لاجلک معنی حدیث «ای انسان همه چیز را برای تو و بخاطر تو خلق کرد» در واقع خداوند این جهان را بخاطر انسان آفرید تا انسان با استفاده از امکانات خود را به سر منزل نهایی برساند.
هدف از خلقت انسان چیست؟
آیا انسانی که اشرف مخلوقات می باشد بی هدف خلق شد؟
با یک حدیث از خداوند می توان به این سوال پاسخ داد حدیث چنین است (یابن آدم خلقت الاشیاء لاجلک و خلقتک لاجلی) معنی حدیث: تو را خلق کردم بخاطر خودم در واقع هدف از خلقت انسان بندگی خداست.

تعریف انسان کامل و اهمیت آن؟
انسان کامل یعنی انسانی نمونه و اعلی انسانی مانند هر چیز دیگر کامل و ناقص دارد اما شناخت انسان کامل از دیدگاه قرآن از آن جهت واجب است که حکم الگو و سرمشق ما را کرد.

راههای شناخت انسان کامل از نظر اسلام؟
به دو قسمت تقسیم می شود: 1- قرآن و سنت 2- دیدی – عینی افرادی که از نظر قرآن و اسلام انسان کامل شناخته می شوند در هیچ جایی از قرآن تعبیری از انسان کامل نیامده در قرآن مسلمان کامل و در سنت مومن کامل تعبیر شده مسلمان کامل یعنی فردی که در اسلام به کمال رسیده و مومن کامل یعنی فردی که در پرتو ایمان به کمال رسیده.

ما چرا نمی گوییم انسان تمام اصلا فرق کمال و تمام چیست؟
تمام برای یک شی در جایی گفته می شود که تمامی چیزهایی که برای ایجاد او لازم است به وجود آمده باشد و اگر بعضی از آن ها به وجود نیامده باشند آن شی ناقص است.

اما کمال برای یک شی در جایی گفته می شود که آن شی تمام هست و باز هم می تواند درجه ای بالاتر برود.
کمال را در جهت عمودی و تمام را در جهت افقی بیان می کنند وقتی شی ای در جهت افقی به نهایت خود برسد می گویند تمام شد.
اما وقتی شی در جهت عمود یعنی بالا برود می گویند کمال یافت.
یعنی از درجه ای به درجه ای ارتقا یافت.
اما تاریخچه تعبیر انسان کامل؟
تعبیر انسان کامل در ادبیات اسلامی تا قرن هفتم هجری وجود نداشته است و اولین کسی که در دنیای اسلام این تعبیر را در مورد انسان بکار برد عارف معروف محی الدین عربی اندلسی طائی است.

محی الدین مردی عرب نژاد بود که از اولاد من حاتم طائی و اهل اندلس (اسپانیای امروز) بود قبر ایشان در شام می باشد و یکی از شاگردان معروف ایشان مولوی می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود بررسی خلقت جهان

دانلود کتاب فرضیه شجره و خلقت نخستین انسان ها

اختصاصی از ژیکو دانلود کتاب فرضیه شجره و خلقت نخستین انسان ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود کتاب فرضیه شجره و خلقت نخستین انسان ها


دانلود کتاب فرضیه شجره و خلقت نخستین انسان ها

دانلود کتاب فرضیه شجره و خلقت نخستین انسان ها

فرمت : pdf

تعداد صفحات : 387

جدیدترین کتاب در مورد خلفت انسانها

چاپ 1395

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود کتاب فرضیه شجره و خلقت نخستین انسان ها

تحقیق در مورد خلقت انسان

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد خلقت انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خلقت انسان


تحقیق در مورد خلقت انسان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:40

 فهرست مطالب

رابطه انسان با خود در قرآن

 

۱) رابطه انسان با خدا

 

۲) رابطه انسان با خود

 

۳) رابطه انسان با دیگران

 

۴) رابطه انسان با اشیاء و افکار

 

  • نمونه‏هایی از رابطه انسان با خود در قران
  • تحلیل رابطه
  • روایت قیس بن عاصم
  • نفس در گرو عمل است
  • اصل بقاء عمل
  • نقش عمل بر صفحه نفس
  • شهادت انسان نسبت‏به خود
  • مسؤلیت انسان نسبت‏به خود

 

۱) سؤال کننده

 

۲) سؤال شونده

 

۳) شی‏ء مورد سؤال

 

  • انسان حسابرس خویش است
  • دشمنی انسان نسبت‏به خود
  • خلاصه و نتیجه
  • گاهی انسان نسبت‏به خود و ارزشهای خود جاهل است چنانکه خداوند می‏فرماید: ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین وکوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سرباز زدند واز آن هراسناک شدند، و [لی] انسان آن را برداشت; راستی او ستمگری نادان بود. (احزاب;۷۲).

     

    مسئولیت دین در زندگی انسان، تنظیم روابط انسانی است و روابطی که دین در زندگی انسان به تنظیم آنها می‏پردازد چهار نوع است:

    ۱) رابطه انسان با خدا

    ۲) رابطه انسان با خود

    ۳) رابطه انسان با دیگران

    ۴) رابطه انسان با اشیاء و افکار

    این روابط جنبه مثبت و منفی دارند. رابطه انسان با خدا گاهی به بندگی، توبه، تضرغ، اخلاص، حسن ظن، شکر و یقین متصف می‏شود و گاهی به کفر، انکار، استکبار و سوءظن. رابطه انسان با دیگران گاهی به تندی، زورگویی، ملامت، دشمنی، جنگ، بغض، خیانت و تنفر متصف می‏شود و گاهی به نرمی، بخشش، آسان‏گیری، تسامح، خدمت، دوستی، نیکی و امانت. رابطه انسان با اشیاء و افکار گاهی به افساد، تبذیر، تخریب و اهمال متصف می‏شود و گاهی به اصلاح، آبادانی، رشد و حفظ رابطه انسان با خود بعد از رابطه با خدا از مهمترین، پیچیده‏ترین، ظریفترین و دقیق‏ترین این روابط بشمار می‏آید. گاهی انسان نسبت‏به خود و ارزشهای خود جاهل است چنانکه خداوند می‏فرماید:

    ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین وکوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سرباز زدند واز آن هراسناک شدند، و [لی] انسان آن را برداشت; راستی او ستمگری نادان بود. (احزاب;۷۲).

    جاهل به خود و به ارزشهای خود، ظالم به خود است و گاهی انسان از کسانی است که خداوند خودش را به آنها نشان داده و آنها را به ارزشهای خویش واقف ساخته و به آیات خود آگاه نموده است.

    چنانکه خداوند می‏فرماید:

    «به زودی نشانه‏های خود را در افقها [ی گوناگون] و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که او خود حق است‏» (فصلت: / ۵۴). گاهی انسان ارزش خویش را شناخته به آن احترام می‏گذارد، و گاهی نفس خود و مواهبی را که خداوند در آن قرار داده کوچک شمرده و آن را حقیر می‏شمارد. گاهی از خود فرار می‏کند و به انواع کارهای بیهوده‏ای که باعث دوری وی از خود می‏گردد، روی می‏آورد، به مواد مخدر و خودکشی پناه می‏برد. گاهی می‏داند که چگونه با جدیت‏با واقعیت مواجه شود. گاهی با خود هماهنگ است و گاهی در رابطه‏اش با خود دچار آشفتگی و پریشانی است. گاهی دوست دار خود است و گاهی دشمن خود، گاهی به یاد خویش است و گاهی خود را فراموش می‏کند. گاهی بر خویشتن مسلط است و گاهی نفس بر او غالب است، گاهی در خود فرو می‏رود و گاهی عکس این حالت را دارد، گاهی خود را هلاک می‏کند و گاهی باعث احیاء خود می‏شود، خداوند می‏فرماید: «و جز خویشتن را به هلاکت نمی‏افکنند» (انعام: ۲۴)

    گاهی با خود صادقانه رفتار می‏کند و گاهی به آن خدعه می‏زند، خداوند می‏فرماید: «ببین چگونه به خود دروغ می‏گویند و آنچه بر می‏بافتند از ایشان یاوه شد.» (انعام: ۲۴) گاهی به خطای خویش اعتراف نموده و خود را مورد انتقاد قرار می‏دهد، گاهی مغالطه می‏کند و خطاهای خود و هواهای نفسانی را نیکو جلوه می‏دهد، گاهی عنان نفس را در شهوترانی رها می‏کند و گاهی با تمام نیرو آن را تحت‏سلطه خویش قرار می‏دهد و از حدود الهی تجاوز نمی‏کند. گاهی در طلب راحتی و غرق در شهوات عنان نفس را رها می‏کند و گاهی با تحمل زحمت و مشقت در رشد و کمال آن می‏کوشد. گاهی خود را بالا می‏برد و گاهی خود را کوچک می‏شمارد، گاهی به حالت از خود بیگانگی دچار می‏شود، گاهی با آن مانوس و در خلوت تنهائی با تامل در خود لذت می‏برد و از این قبیل روابط مثبت و منفی با خود. از آنجا که رابطه انسان با خود غالبا ازظرافت‏خاصی برخوردار است، هنگامی که این رابطه منفی است‏خسارت آن را درک نمی‏کند. گاهی انسان در تجارت مال (کم یا زیاد) ضرر می‏بیند اما آن را احساس می‏کند و درصدد جبران بر می‏آید، لکن گاهی به خودش زیان می‏رساند - که از بزرگترین نوع خسارت به شمار می‏آید - و این خسارت پیوسته زیاد می‏شود تا همه وجودش را فرا می‏گیرد، «قسم به عصر که واقعا انسان دستخوش زیان است.» (و العصر) و باز می‏فرماید: «خودباختگان کسانی‏اند که ایمان نمی‏آورند.» (انعام: ۱۲) گاهی انسان به فرد دیگری غیر از خودش ظلم می‏کند در این صورت آن را احساس می‏کند و می‏کوشد از طریق نیکی و عدل آن را جبران کند، لکن گاهی به خود ظلم می‏کند اما آن را احساس نمی‏کند گاهی انسان بی‏گناهی را از بین می‏برد و به بزرگی گناه خود پی می‏برد، و گاهی خودش را هلاک می‏کند اما این گناه را درک نمی‏کند.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خلقت انسان

تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید


تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:12

 فهرست مطالب

 

این چند تعبیر در قرآن آمده است. در خلقت، باطل در کار نیست، حق است، این آسمان و زمین به حق آفریده شده‏اند نه به باطل. ما که خلق کننده هستیم در خلق عالم لاعب یعنی بازی کنند نبوده‏ایم. «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون‏» ۳ (باز کلمه «عبث‏» آمده است) شما خیال کرده‏اید که مرجوع نمی‏شوید پس عبث آفریده شده‏اید؟ این چند کلمه همه در مورد قیامت آمده، یعنی قرآن این طور می‏گوید که اگر قیامتی نباشد معنایش این است که هستی بر باطل است، هستی بازیچه است، هستی بیهودگی است. اما در اینجا کلمه «لاعب‏» آمده است: «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین‏» .

 

اینجا باید مطلبی را توضیح بدهیم. به چه می‏گویند «بازی‏»؟ این کلمه «لعب‏» باید روشن بشود تا بعد مطلب آیه قرآن روشن بشود. بچه - یا بزرگ که معمولا بازی بیشتر کار کودک است - در می‏آید مشغول بازی می‏شود. کاری را شروع می‏کند. مثلا می‏آید اتاقک می‏سازد، شتر یا اسب درست می‏کند. بازی‏اش که تمام می‏شود خرابش می‏کند می‏رود. باز دفعه دیگر همان را درست می‏کند. شما اگر درست در کار این بچه دقت کنید که چه هدفی در این کارش نهفته است، هیچ هدفی، هیچ حکمتی در کار خود آن بچه پیدا نمی‏کنید; یعنی اثری واقعا بر آن مترتب باشد، هرگز اثری بر آن مترتب نیست. فرض کنید می‏روند فوتبال بازی می‏کنند. چندین بار توپ از این طرف می‏رود آن طرف و از آن طرف می‏رود این طرف، به این دروازه وارد می‏شود، به آن دروازه وارد می‏شود. شما از نظر نفس کار در نظر بگیرید، به روح آن بچه کار نداشته باشید، به خود کار توجه کنید.

 

حالا این توپ به این دروازه برود یا به آن دروازه، چه اثری بر این کار مترتب است؟ هیچ. البته هر لعبی - اگر دقت کنید - لعب نسبی است‏یعنی از نظر آن کار بازیچه است، ولی این بچه چرا این کار را می‏کند؟ او در عالم خیال خودش به هدفی می‏رسد. فقط از نظر خیال این بچه (یا بزرگ) بازی نیست; یعنی از این راه قوه خیال او به هدف و مقصد خیالی خودش می‏رسد.

 

مثال دیگری عرض می‏کنم. فلاسفه بحثی دارند در باب لعب و لهو و این جور چیزها. اغلب ما عادتهایی داریم که نوعی عبث و لعب است. یک کسی عادتش این است که انگشتانش را می‏شکند، دیگری عادتش این است که با تسبیح بازی کند، یکی با انگشترش بازی می‏کند، یکی با محاسنش بازی می‏کند. اگر از کسی که این بازی را می‏کند بپرسید این کار را برای چه می‏کنی؟ می‏گوید هیچ چیز. راست است، خود این کار برای «هیچ چیز» صورت می‏گیرد یعنی در این کار «هیچ چیز» است. اما نیرویی در این هست که می‏خواهد خودش را به جایی برساند، یعنی قوه خیال و واهمه او با همین «هیچ چیز» تفنیی می‏کند، ولی خود کار «هیچ چیز» است. حالا می‏آییم سراغ کار حکیمانه. کارهایی که ما انجام می‏دهیم که اینها را «حکیمانه‏» تلقی می‏کنیم بعد می‏بینید همین کارهای حکیمانه ما از یک نظر حکیمانه است و از یک نظر همه کارهایی حکیمانه دنیا لعب است (انما الحیوة الدنیا لعب و لهو) ۴

 

 

 

چطور؟ کار حکیمانه چگونه است؟ مثلا می‏آییم در زمینی خانه‏ای می‏سازیم دارای هال، مهمانخانه، آشپزخانه، حمام و ... هر که از ما بپرسد این کار را برای چه می‏کنی، دیگر نمی‏گوییم «هیچ چیز» ، می‏گوییم معلوم است، می‏خواهم زندگی کنم، انسان که می‏خواهد زندگی کند جا لازم دارد. چرا این طور می‏سازی؟ آدم مهمان برایش می‏آید، مهمانخانه می‏خواهد، حمام می‏خواهد، ... اینجا این کار شکل حکیمانه به خودش می‏گیرد، یعنی روی یک نقشه عقلانی و روی اثر و فایده‏ای که بر این کار برای آن شخص مترتب است صورت می‏گیرد. اینجا دیگر «خیال‏» این کار را نکرده، «عقل‏» این کار را کرده است و چون هدف درستی از این کار دارد، ما این کار را «حکیمانه‏» می‏گوییم. باز هم این کار حکیمانه نسبت‏به «کننده‏» حکیمانه است، از نظر کسی که این کار را می‏کند و از نظر انتساب این کار به شخصی که این کار را انجام می‏دهد حکیمانه است، ولی از نظر مجموع آجرها و سنگها و کچها و آهنهایی که در این خانه به کار رفته چطور؟ یعنی اگر ما خودمان را مجزا کنیم و توجهی به اینها بکنیم، برای اینها چه کار حکیمانه‏ای صورت گرفته؟ از نظر این آجرها که قبلا خاک بود و هنوز در کوره نرفته بود و به صورت آجر در نیامده بود و امروز به صورت آجر در آمده و جرم این دیوار را تشکیل می‏دهد چگونه است؟ یعنی اگر او به جای ما باشد و اگر او شاعر به ذات خودش باشد، برای او فرق نمی‏کند، باز برای او کاری است لعب; یعنی از نظر طبیعت و ذات آن اشیاء لعب است.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید

تحقیق در مورد خلقت انسان

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد خلقت انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خلقت انسان


تحقیق در مورد خلقت انسان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه46

 

فهرست مطالب

 

رابطه انسان با خود در قرآن

  • روایت قیس بن عاصم
  • نفس در گرو عمل است
  • اصل بقاء عمل
  • شهادت انسان نسبت‏به خود
  • نقش عمل بر صفحه نفس

گاهی انسان نسبت‏به خود و ارزشهای خود جاهل است چنانکه خداوند می‏فرماید: ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین وکوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سرباز زدند واز آن هراسناک شدند، و [لی] انسان آن را برداشت; راستی او ستمگری نادان بود. (احزاب;۷۲).

 

مسئولیت دین در زندگی انسان، تنظیم روابط انسانی است و روابطی که دین در زندگی انسان به تنظیم آنها می‏پردازد چهار نوع است:

۱) رابطه انسان با خدا

۲) رابطه انسان با خود

۳) رابطه انسان با دیگران

۴) رابطه انسان با اشیاء و افکار

این روابط جنبه مثبت و منفی دارند. رابطه انسان با خدا گاهی به بندگی، توبه، تضرغ، اخلاص، حسن ظن، شکر و یقین متصف می‏شود و گاهی به کفر، انکار، استکبار و سوءظن. رابطه انسان با دیگران گاهی به تندی، زورگویی، ملامت، دشمنی، جنگ، بغض، خیانت و تنفر متصف می‏شود و گاهی به نرمی، بخشش، آسان‏گیری، تسامح، خدمت، دوستی، نیکی و امانت. رابطه انسان با اشیاء و افکار گاهی به افساد، تبذیر، تخریب و اهمال متصف می‏شود و گاهی به اصلاح، آبادانی، رشد و حفظ رابطه انسان با خود بعد از رابطه با خدا از مهمترین، پیچیده‏ترین، ظریفترین و دقیق‏ترین این روابط بشمار می‏آید. گاهی انسان نسبت‏به خود و ارزشهای خود جاهل است چنانکه خداوند می‏فرماید:

ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین وکوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سرباز زدند واز آن هراسناک شدند، و [لی] انسان آن را برداشت; راستی او ستمگری نادان بود. (احزاب;۷۲).


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خلقت انسان