ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تمدن ایلام

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد تمدن ایلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه


 قسمتی از متن .docx : 

 

تمدن ایلام

یکی از درخشان‌ترین مقاطع تاریخ ایران باستان، دوران تمدن «ایلام» است. ایلامیان، بنیان‌گذاران نخستین پادشاهی در گستره‌ی ایران بوده‌اند. نام این سرزمین در زبان ایلامی، «Hal-Tamti» و به معنای «کشور سَرور» بوده است. شکل نوشتاری این نام در خط میخی سومری به صورت «NIM.KI» بوده و به گونه‌ی Elam(ma) (در سومری) و Elamtu (در اکدی) خوانده و تلفظ می‌شده است. هخامنشیان این سرزمین را Uja می‌خواندند که نام کنونی «خوز» (= خوزستان) بازمانده‌ی همین واژه است. ایلامیان به لحاظ قومی، به تبار «آسیانیک» تعلق داشته‌اند. گستره‌ی کشور ایلام، شامل خوزستان و لرستان کنونی، پشتکوه و کوه‌های بختیاری بوده است. بدین معنی که، از غرب به رود دجله، از شرق به استان فارس، از شمال به کوه‌های بختیاری و از جنوب به خلیج فارس محدود می‌شده و البته در دوران اوج قدرت خود، وسعتی افزون‌تر از این نیز داشته است. کشور ایلام از دو بخش کوهستانی و دشتی تشکیل می‌شد. بخش دشتی آن شامل سرزمین‌های غربی ایلام، و مرکز آن شهر «شوش» بود، و بخش کوهستانی آن شامل نواحی شرقی ایلام، و کانون آن شهر انشان/ انزان [Anshan / Anzan] (واقع در محل بیضای فارس) بود. سرزمین ایلام در غالب تاریخ خود به شکل فدرال اداره می‌گردید و به مرکزیت شهرهای بزرگ آن، حکومت‌های مستقل وخودگردانی تشکیل می‌یافت. اما هر گاه که قدرت دولت مرکزی ایلام فزونی می‌گرفت، این حکومت‌های جداگانه را متحد می‌ساخت و زیر فرمان خود درمی‌آورد. نخستین دودمان شناسایی شده‌ی حاکم بر ایلام، دودمان برآمده از شهر «اوان» Avan بود که شهریاران آن، از حدود 2500 تا 2200 پیش از میلاد فرمان‌روایی می‌کردند. ایلام با همسایگان پرتوان خود چون سومر و اکد - و سپس - بابل و آشور، همواره در ارتباط و میان‌کنش نزدیکی قرار داشت که این پیوند‌ها، گاه خصمانه و گاه دوستانه بود. اما به هر حال، روابط موجود میان این سرزمین‌ها، باعث ارتقا و پیش‌رفت فرهنگی و تمدنی آن‌ها می‌گردید. با افزایش قدرت «اکد» Akad در منطقه، از حدود 2550 پ.م. بخش عمده‌ای از ایالات ایلامی برای مدتی طولانی تحت سیطره‌ی شاهان اکد قرار گرفت و حتا خط و زبان اکدی نیز بر ایلامیان غالب گشت. با حمله‌ی «گوتی»ها در حدود 2120 پ.م. به میان‌رودان (= بین النهرین)، قدرت و نفوذ اکد در منطقه از میان رفت و باعث گردید که پادشاهی شهر سومری «اور» Ur نفوذ خود را به ایلام گسترش دهد. در این زمان، دودمان پادشاهی برآمده از شهر ایلامی «سیمشکی» Simashki به عنوان دست‌نشاندگان سومر، بر بخش‌هایی از ایلام فرمان می‌راندند. ایلامیان در حدود سال 2006 پ.م. توانستند که به شهر اور حمله کنند و با شکست آن، برای مدتی، مستقل گردند؛ اما کشمکش‌های طولانی ایلام و سومر، مانع از آن می‌گردید که ایلامیان، به اهداف خود دست پیدا کنند. با برآمدن دولت آموری در بابل و از میان رفتن قدرت سومر، اینک بابلیان و ایلامیان رویاروی هم قرار گرفته بودند. اما این همورابی (50-1792 پ.م.) پادشاه بابل، بود که توانست با شکست ایلامیان، قدرت خود را بر آنان حاکم سازد. در حدود سال 1700 پ.م. «کوتیر نهونته» (Kutir-Nahhunte) پادشاه ایلام این شکست را جبران کرد و شمار فراوانی از شهرهای بابل را فتح نمود. با تسلط دراز مدت «کاسی»ها بر بابل (1160-1595 پ.م.) ایلامیان نیز از آسیب این فاتحان جدید میان‌رودان در امان نمادند. اما در نهایت، ضعف و سستی بابل - هماورد همواره‌ی ایلام - در دوره‌ی تسلط کاسی‌ها، منجر به اعتلای عظمت ایلام و تجدید قوای آن گردید و تحولات عمیقی را در این سرزمین، در پی آورد. در این زمان، پادشاهان ایلام توانسته بودند که قدرت خود را بر دو ایالت عمده‌ی شرقی و غربی این سرزمین، یعنی انشان و شوش، گسترش دهند. سده‌ی سیزدهم پ.م. عصر زرین تمدن ایلام بود، دورانی که در آن، شهریارانی توانا و برجسته، قدرت و عظمت ایلام را به اوج خود رسانده بودند. در سال 1160 پ.م. «شوتروک نهونته» (Shutruk-Nahhunte) پادشاه ایلام، موفق به برانداختن دولت کاسی بابل گردید و فرمان‌روایی ایلام را بر بابل استوار نمود و اشیاء و تن‌دیس‌های مقدس را از معابد بابلی به شوش منتقل کرد. در زمان پادشاهی «شیلهک اینشوشینک/ Shilhak-Inshushinak» (حدود 1151-1165 پ.م.) فتوح ایلام به نقاط دور دست گسترش یافت و سپاهیان وی در شمال، از ناحیه‌ی دیاله گذشته و به منطقه‌ی کرکوک رسیدند و قوای آشور را هر چه دورتر راندند. در نهایت، سراسر دره‌های دجله، بخش اعظم کرانه‌های خلیج فارس و دامنه‌های غربی زاگرس فتح گردید و ایلام، نخستین پادشاهی سرزمین ایران را با متحد ساختن مناطق مفتوح، پدید آورد. هم‌گام با این دستاوردهای نظامی و سیاسی، در اوضاع فرهنگی ایلام نیز تحولات گسترده‌ای روی داد و واکنش‌هایی علیه تمدن‌های بیگانه برانگیخته شد و در نتیجه‌ی آن، کتیبه‌ها هر چه بیش‌تر به خط و زبان ایلامی نگاشته شد و هنر و معماری ایلامی، به ویژه در منطقه‌ی شوش، به اوج پیش‌رفت خود رسید. با افزایش دوباره‌ی قدرت بابل، در حدود 1110 پ.م.، پس از کشمکش‌هایی طولانی، «نبوکدنزر» (Nabuchadnezzar) پادشاه بابل، بر ایلام چیره گشت و شهرهای آن را تاراج کرد. در این روزگار، آشور در شمال و بابل در جنوب میان‌رودان، به عنوان دو قدرت عمده و برتر منطقه، برای کسب برتری، همواره در ستیزه و کشمکش بودند. بر همین زمینه، در سال 710 پ.م. «سارگن» (Sargon) پادشاه آشور به جنگ علیه بابل برخاست. اما پادشاه بابل به ایلام پناه برد و سپس به یاری ایلامیان موفق به شکست آشور شد. در زمان «سناخریب» (Sennacherib) پادشاه آشور، ایلامیان و آشوریان برای تسلط بر بابل وارد جنگ‌های شدید و بی‌نتیجه‌ای شدند اما سرانجام در سال 689 پ.م. بابل به تصرف آشور درآمد. در سال 653 پ.م. سپاه «آشور بنیپل» (Ashurbanipal) پادشاه آشور، و «تمپتی هومبن اینشوشینک» (Tempti-Humban-Inshushinak) به نبردی سرنوشت‌ساز وارد شدند که نتیجه‌ی آن سقوط ایلام و غارت و ویرانی شوش به دست آشوریان بود. پس از آن، دولت ایلام هرگز نتوانست که خود را کاملاً احیا کند؛ هر چند که استقلال قومی ایلامیان، تا صدها سال بعد، تداوم داشت.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تمدن ایلام

مقاله درباره هنر و تمدن اسلامی

اختصاصی از ژیکو مقاله درباره هنر و تمدن اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

هنر و تمدن اسلامی

موضوع: ‌بررسی و تاثیر ابزارها بر شخصیتهای قاجاری در نقاشی

هدف: نحوه فرم‌گیری شخصیتها تاثیراتی که از هنر غرب داشته آیا شخصیتهای دوره قاجار در نقاشی‌ها با ابزار تعریف می‌شده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

«با آنکه هنر ایران در طی تاریخ تحت تاثیر شیوه‌های گوناگون سایر کشورها قرار گرفت همیشه این سه خصوصیت در آن باقی ماند: 1ـ ذوق به رنگهای تند؛ 2ـ تمایل به ریزه‌کاری 3ـ تصرف در نقوش در طبیعت شیوه نگارگری در این دوران در آغاز مشابهت زیادی به رنگ و روغنی‌های دوران زند داشت و بسیاری از نقاشان دربار زندیه دربار فتحعلی شاه نیز نقاشی می‌کرده‌اند بیشترین اختلاف نقاشیهای قاجار و زند در رنگهای این تصاویر است رنگهای غالب نقاشیهای «رنگ روغن»‌ دوران زندیه سبز و رنگهای هماهنگ با آن بود که در تصاویر رنگ و روغن قاجاری به سرخهای مختلف بدل شد.

چهره انسان در این تصاویر نسبتاً‌ سخت است که با کمی سایه در زیر گردن و روی گونه‌ها که در حالت واقعی‌تر به آن بخشیده است. دیده ذهنی نگارگران گذشته تا حدودی در این تصاویر حفظ شده است به گونه‌ای که تمام چهره‌ها شبیه هم و در حالات گوناگون به صورت بی‌اعتنا تصویر شده‌اند چشمان درشت خمار، ابروهای کمانی، چهره سه رخ بیضی، ‌موهای بند چین چین و مواج باقته جغه و مروارید، دستان ظریف حنا بسته، کمر باریک و سرین بزرگ وجه مشترک زنان این تصاویر است که بیشتر در حال رقص و نوازندگی و ساقیگری هستند.»1

«یک ظرف نقره‌ای بسیار نفیس و زیبا ، به شکل یک الهه متعلق به دوران ساسانیان در موزه کرملین وجود دارد که صورت این الهه قسمت مدور ظرف را شکل می‌دهد و زیبایی آن بیانگر سلیقه‌ی سامانیان در پسندیدن زنان زیباست. جالب توجه آنکه، نزدیک بودن توصیفات زیبایی شناسانه از زن در اشعار دوره‌ی اسلامی به صورت الهه است چشم بادامی، لبهای سرخ، و ابروهای کمانی. همچنین فرم صورت همچون قرص ماه است صورت دختران ترک چنین شکلی داشته و شاهزادگان ساسانی با انگیزه‌های سیاسی با دختران ترک ازدواج می‌کردند و در زمان قاجاریه اکثر زنان علاقه‌مند به ابروهای پهن، بلند، پیوسته و مشکی بوند. مردان نیز معمولاً‌ ابرو و ریش خود را با حنا و وسمه رنگ می‌کردند تا درخشش بیشتری بیابد. عکسهای فتحعلی شاه با ریش بلند و براق نمونه مناسبی بر این ادعا است استفاده از وسمه تا ابتدای قرن 14 هجری (19 میلادی) متداول بود که با ورود مدهای غربی به دربار قاجار کم کم به فراموشی سپرده شد.»2

«مردان نیز با چشمان درشت، ابروهای کمانی پیوسته، موهای تنک و کوتاه و بیشتر با ریش بلند و لباس و کلاه قاجاری، شبیه به هم تصویر شده‌اند و برای مثال در این نقاشیها فتحعلی شاه با ریش بلند خال گوشة لب و تاجی که بر روی سرش قرار دارد شناخته می‌شود نقاشیهای بزرگ روغنی قاجاری در دوره فتحعلی شاه بسیار مورد توجه بود و با دقت و حوصله زیاد پرداخته می‌شد و

اکثر تصاویر با سطوح بزرگ، دامن لباسی، پشتی و فرش با حاشیه‌های گوناگون، گلهای ریز و مروارید تماماً‌ تزئین می‌شدند.

1ـ تاریخ نگارگری در ایران ـ سید عبدالمعید شریف‌زاده

2ـ مقاله هفت قلم آرایش ـ‌ لوازم آرایشی ایرانیان ـ ترجمه مژگان محمدیان نمینی

تزئینات تابلوهای نقاشی دوره محمد شاه نسبت به دور فتحعلی بسیار کاهش یافت و برای زینت سطوح بزرگ لباس و فرش و پشتی اغلب از چند حاشیه باریک بهره برده می‌شد. رنگها در دوره فتحعلی شاه شفاف بود و با دقت در خطوط مشخص از هم جدا می‌شد. رنگهای دوره محمد شاه کدرتر و استفاده از آنها آزادتر و در نتیجه در هم آمیخته و به تدریج محو می‌شد. تعداد شخصیتها در تصاویر دوره محمد شاه در مجموع بیشتر از نقاشیهای پیش از آن است در نقاشیهای دوره اول قاجار افزون بر تاثیرات نقاشی غربی در نزدیکی شدن به واقعیت گاه مناظر و دورنما و گاهی نیز با لباسهای غربی را در این تصاویر می‌بینیم که به ویژه دوره محمد شاه بیشتر است. »3

«عکس‌های مونتا بوته عضو هیئات ایتالیایی در ایران، سند تاریخی مسحورکننده‌ای است. وی عکس‌هایی از مناظر شهرها ابنیة تاریخی و کاخها بدست داده است که گرچه در این عکسها زنان دیده نمی‌شوند طبقات مختلف اجتماع؛ پادشاه شاهزادگان صاحب منصبان حکمرانان ایالات درباریان خواجگان حرمسرا و حتی مردم عادی آنها»4

«عدم وجود سایه روشن و حجم‌نمایی و فقدان تناسب نوآوری و هم چنین تقلید و عدم اصالت از ویژگیهای دوره قاجار است. در واقع یکی از عوامل افول در نگارگری این دوره تمایل به تقلید است؛ تقلیدی صرف و مکرر در پرداخت نقشها به تبعیت از یکدیگر در بیش از چهار دهه به نحوی که این تقلید و موضوعات مورد استفاده رنگی تازه به خود گرفته تکنیک کار نقاشان بر محور

3-(1-همان)

4ـ ایران عضو قاجار از نگاه لوئیجی فونتابونه ـ ‌دکتر محمد ستاری ـ استاد یار پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران.

مشخص نگارگری دربار فتحعلی شاه می‌گردد. در این دوره رنگهای بی‌جان، تزئین یکنواخت و نگارگران بدون ارائه تفکر، گرفتار نقش و رنگهای تکراری بودند. 4ـ هنر نقاشی دوره قاجار و منیع‌الملک 5 ـ برخی محققان ایران، دوران قاجار را سرزمین نقاشی‌ها نامیده‌اند چرا که در این دوران، نقاشی‌های دیواری و تابلوها در تمام نقاط کشور در منازل اعیانی تا قصرهای قاجاری پراکنده بودند چنان وسعتی که در هیچ زمان دیگری سابقه نداشته است از این رو می‌توان گفت نقاشیهایی با این وسعت و کثرت چه از نظر تعداد و چه از حیث ابعاد، در دیگر ادوار هنر ایران دیده نمی‌شوند در این دوره نقاشیها جزیی از بدنه ساختارهای درباری، دولتی و منازل اشرافی بوده‌اند


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره هنر و تمدن اسلامی

تحقیق درباره دین فرهنگ و تمدن اسلامى

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره دین فرهنگ و تمدن اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 68

 

تحقیق درباره دین فرهنگ و تمدن اسلامى

ساده ترین شیوه برخورد با یک واقعیت نادیده انگاشتن آن است و تلاش براى شناخت و پذیرش آن نشانه رشد و خردمندى.دین فرهنگ و تمدّن وجوه و زوایاى گوناگون از بود و هست زیست بشرند و هندسه زندگى انسان از آغاز تا کنون بلکه تا پایان را نشان مى دهند. هیچ یک براى انسان پدیده اى بیگانه نیست که از بیرون به قلمرو حیات آمده باشد بلکه از هستیِ شکل یافته انسان و نسبت و پیوند او با دیگر واقعیتها بر آمده است. نه فرهنگ و تمدّن بر جایگاه دین مى نشیند و نه دین را مى توان بر جاى هیچ کدام نشاند.هم چنان که هیچ یک را نمى توان نادیده انگاشت. تا کنون کسانى که کوشیده اند دین را از متن زندگى بیرون برانند راه به جاى نبرده اند و در مقابل آنان که خواسته اند دیندارى را تمام ساحت وجودى انسان بدانند و تمامت زندگى را به دست دین بسپارند توفیقى نداشته اند.دین و فرهنگ و تمدّن سه مقوله فراگیرند که به گونه هماهنگ و همخوان قلمرو زندگى انسان را پدید مى آورند. این سه جلوه پویاییِ حیات آدمى آن گاه که به مهر و آشتى نشینند و یکدیگر را کامل کنند زندگى بالنده و انسانى; یعنى حیات آرمانى بشر رخ مى نماید.در این نوشتار هدف آن است که پیوند این سه عنصر به طور کلى و بویژه جایگاه دین در این میان نموده شود.براى این منظور در سه مقام به ترتیب: تعریف و شرح مفاهیم سیر تکامل مشترک و موازى دین و تمدّن و در پایان از عناصر تمدّنیِ دین سخن خواهد رفت.در بخش نخست تلاش مى شود از رهگذر تعریف و تفسیر هر کدام نسبت مفهومى میان آنها آشکار گردد و در بخش دوّم هم گرایى و پیوند دین و تمدّن در مقام تحقق تاریخى آنها توصیف مى شوند و آن گاه نقش بنیادین دین در شکل گیرى عنصرها و ارکان سازنده تمدّن شرح خواهد شد تا پیوند ذاتى و ماهوى آنها روشن شود.ییادآور مى شویم: نگاه این نوشتار به واقعیت دین فرهنگ و تمدّن است و در پى آن پیوند و خویشاوندى آنها در همین مقام جست و جو مى شود. اما باور ما آن است در گذر از تاریخ سرگذشتى که بر هر کدام رفته است به کلى از بایدها و واقعیتهاى بایسته خالى نبوده و نیست; بلکه در آینه تاریخِ حیات بشر بویژه در برهه هایى که انسانهاى صالح و خودساخته هدایت انسان و جامعه را بر عهده داشته اند و نیز در ساحتهاى زندگى امروز به گونه نسبى بایسته ها و واقعیتهایى از این سه عنصر آشکار است; زیرا اگر چه پاره اى کژراهه رویها و انحرافها و دور افتادنها از واقعیت دیده مى شود و به همان نسبت پاره اى جداییها رخ مى نمایاند; ولى جدا از جریانهاى سطحى و زودگذر متن زندگى انسانها به خوبى واقعیتهاى انسانى دین و فرهنگ و تمدّن راستین را نشان مى دهد. با توجه و نگاه ژرف به همین واقعیتهاست که هماره لایه هاى رویین دین و فرهنگ و تمدّن از سوى انسانهاى مصلح و واقع نگر مورد نقد و بازنگرى و تعدیل قرار مى گیرد و نو به نو شکل و هستى جدید پیدا مى کند تا آن که واقعیتِ هریک به تمام ظهور و بروز یابد.دیناز آن جا که تعریف و شناخت ماهیت دین از تحلیل ساختارهاى دینى به دست مى آید متکلم فیلسوف روان شناس و جامعه شناس بر اساس نوع تحلیل از ساختارهاى یک دین به تعریفى از دین مى رسد. چون امروزه مباحث فلسفه دین کلام الهیات روان شناسى و جامعه شناسى دین گستره ویژه اى یافته است درباره تعریف دین آراى بسیار و گونه گون مطرح است.در این جا مراد ما از دین دین آسمانى و وحیانى است که داراى سه بخش: عقاید و باورها احکام و آیینها اخلاق و ارزشهاست و در تعریف آن مى توان گفت:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره دین فرهنگ و تمدن اسلامى

تاثیر موقعیت جغرافیایی ایران در شکل گیری فرهنگ و تمدن 18ص

اختصاصی از ژیکو تاثیر موقعیت جغرافیایی ایران در شکل گیری فرهنگ و تمدن 18ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

تاثیر موقعیت جغرافیایی ایران در شکل گیری فرهنگ و تمدن

موقع جغرافیایی را به دو مفهوم مشخصات عرض

جغرافیایی یا فاصله هر نقطه از خط استوا و نیز طول جغرافیایی آن نقطه با مکان دیگری

که به عنوان مبدا تعیین شده باشد تعریف کرده اند که به این صورت هر نقطه در شمال یا

جنوب خط استوا و در شرق یا غرب مکان مورد نظر قرار گرفته است.درباره اهمیت و

اعتبار و ویژگی های این دو مشخصه پیش از این سخن بسیار رفته است. ولی وجه سومی که

باید بر این دو افزود، نحوه استقرار جغرافیایی کشور از بعد «ژئواستراتژیکی» آن است

ایران را باید در کنار همسایگان طبیعی و اجباریش شناخت و موقع جغرافیایی آن را نیز

از دیدگاه انسانی، تمدنی، تاریخی و سوق الجیشی مربوط ارزیابی کرد. ایران به

ملاحظات جغرافیایی و آب و هوایی در منطقه ای از زمین قرار گرفته است که از دیرباز

استقرار تمدن در آن امکان پذیر بوده است. بدین معنی که در پهنه فلات از باران های

دایمی آسیب رسان خبری نیست و همچنین خشکی ها در چنان سطح و حد معقولی است که

زندگانی زندگان اولیه را امکان پذیر کرده است. فصل های مشخص و جا افتاده و طبیعی که تغییرات آب و هوایی را می فهماند و آدمی را ناگزیر به درک محیط و جست و جو برای یافتن راه های مقابله با گرما و سرمای متعارفی می کند. وجود آسمان های صاف، پاک و منزه که ذهن ها را فعال و متجسس می کند و افق های دید را روشن می گرداند و به

عبارت دیگر خرد آدمی را به وجود و حضور نظم ثابتی در جهان هستی آگاه می سازد و از

روی حرکت های ستارگان توالی امور کانیات و خاصه سال، ماه، هفته، روز، تقسیم بندی

های دیگر ایام و ساعات را به وی می آموزاند. هستی کوه هایی که به وقت ضرورت مامنی

تلقی می شوند و دشت هایی که با سبزی و خرمی گاه به گاه چشم ها را خیره می کنندو لذت

برخورداری از نعمت های مختلفی را که پوشش های گیاهی ارزانی بندگان خدا شده است،

بدان ها حالی می نمایند، و روی هم اعتدال نسبی هوا و برقرار ماندن تقریبی طول روزها

و شب ها که ثبات طبیعی را ایجاد می کند و یا انشعابات و گسل های کوهستانی که در هر

یک از فواصل ارتفاعات و تپه ماهورها موجود است و امکان استقرار جمعیت های مستقل و

گذران بالنسبه بی دردسر و کم تراحم آنان را فراهم می کند کمبود نسبی جانوران

خرابکار و مهلک که بقای کم دفاع نسل های انسانی و حیات بی دغدغه آنها را میسر می

سازد و ده ها عامل اساسی دیگر در زمینه های زیست و پای گیری فرهنگ و پیدایش تمدن را

در منطقه آسیای غربی و خاصه ایران عملی ساخته است. در جهت مخالفت می توان ادعا کرد

که فرضا اگر: • بارندگی ها در سطحی بود که امروز در بسیاری از کشورهای غربی

وجود دارد، • پوشش های گیاهی به صورتی بود که مناطق جنگلی طبیعی انبوهی را شکل

می داد، • سرما و گرمای هوا به حدی بود که در قطب ها و یا مناطق استوایی دیده

می شود، • رودهای پرآب به گونه ای وجود داشت که در حوالی گنگ و سند و نظایر

آنها به چشم می آید، • غلظت ابرها طوری می شد که تشخیص آسمان و ستاره ها یا

ایام و ساعات را به دشواری می کشانید، • حیات وحش چنان وسعت می یافت که زندگی

انسان اولیه بی دفاع را به مخاطره می افکند، • سختی و نازایی زمین (به دلیل

شوره زاری و یا کوهستانی بودن کامل) عرصه را بر رشد و نمو گیاه تنگ و محدود می کرد،

و...، ایران منطقه مستعدی برای حضور و بقای انسان و مهم تر از آن جوانه زنی

فرهنگ و گسترش عمیق ریشه های مدنی نمی شد درست است که در دوره های تاریخی غلبه

تدریجی آدمیان بر عناصر ناسازگار طبیعت تحقق یافته و به مرور تا امروز نقطه ای از

جهان نیست که اثر تصرف دست و استیلای اندیشه انسان ها را بر خود ندیده باشد، ولی

نقشی که ممالک فرهنگ آفرین و تمدن زای خاورمیانه و به ویژه ایران در عرصه حیات

سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهانی داشته اند؛ به قدمت بشریت است و از اهمیت


دانلود با لینک مستقیم


تاثیر موقعیت جغرافیایی ایران در شکل گیری فرهنگ و تمدن 18ص

تحقیق در مورد بررسی و ارزیابی تمدن ایلام

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد بررسی و ارزیابی تمدن ایلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی و ارزیابی تمدن ایلام


تحقیق در مورد بررسی و ارزیابی تمدن ایلام

فرمت فایل :word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 9صفحه

 

 

یکی از درخشان‌ترین مقاطع تاریخ ایران باستان، دوران تمدن «ایلام» است. ایلامیان، بنیان‌گذاران نخستین پادشاهی در گستره‌ی ایران بوده‌اند. نام این سرزمین در زبان ایلامی، «Hal-Tamti» و به معنای «کشور سَرور» بوده است. شکل نوشتاری این نام در خط میخی سومری به صورت «NIM.KI» بوده و به گونه‌ی Elam(ma) (در سومری) و Elamtu (در اکدی) خوانده و تلفظ می‌شده است. هخامنشیان این سرزمین را Uja می‌خواندند که نام کنونی «خوز» (= خوزستان) بازمانده‌ی همین واژه است. ایلامیان به لحاظ قومی، به تبار «آسیانیک» تعلق داشته‌اند.
گستره‌ی کشور ایلام، شامل خوزستان و لرستان کنونی، پشتکوه و کوه‌های بختیاری بوده است. بدین معنی که، از غرب به رود دجله، از شرق به استان فارس، از شمال به کوه‌های بختیاری و از جنوب به خلیج فارس محدود می‌شده و البته در دوران اوج قدرت خود، وسعتی افزون‌تر از این نیز داشته است. کشور ایلام از دو بخش کوهستانی و دشتی تشکیل می‌شد. بخش دشتی آن شامل سرزمین‌های غربی ایلام، و مرکز آن شهر «شوش» بود، و بخش کوهستانی آن شامل نواحی شرقی ایلام، و کانون آن شهر انشان/ انزان [Anshan / Anzan] (واقع در محل بیضای فارس) بود. سرزمین ایلام در غالب تاریخ خود به شکل فدرال اداره می‌گردید و به مرکزیت شهرهای بزرگ آن، حکومت‌های مستقل وخودگردانی تشکیل می‌یافت. اما هر گاه که قدرت دولت مرکزی ایلام فزونی می‌گرفت، این حکومت‌های جداگانه را متحد می‌ساخت و زیر فرمان خود درمی‌آورد. نخستین دودمان شناسایی شده‌ی حاکم بر ایلام، دودمان برآمده از شهر «اوان» Avan بود که شهریاران آن، از حدود 2500 تا 2200 پیش از میلاد فرمان‌روایی می‌کردند.
ایلام با همسایگان پرتوان خود چون سومر و اکد - و سپس - بابل و آشور، همواره در ارتباط و میان‌کنش نزدیکی قرار داشت که این پیوند‌ها، گاه خصمانه و گاه دوستانه بود. اما به هر حال، روابط موجود میان این سرزمین‌ها، باعث ارتقا و پیش‌رفت فرهنگی و تمدنی آن‌ها می‌گردید.
با افزایش قدرت «اکد» Akad در منطقه، از حدود 2550 پ.م. بخش عمده‌ای از ایالات ایلامی برای مدتی طولانی تحت سیطره‌ی شاهان اکد قرار گرفت و حتا خط و زبان اکدی نیز بر ایلامیان غالب گشت. با حمله‌ی «گوتی»ها در حدود 2120 پ.م. به میان‌رودان (= بین النهرین)، قدرت و نفوذ اکد در منطقه از میان رفت و باعث گردید که پادشاهی شهر سومری «اور» Ur نفوذ خود را به ایلام گسترش دهد. در این زمان، دودمان پادشاهی برآمده از شهر ایلامی «سیمشکی» Simashki به عنوان دست‌نشاندگان سومر، بر بخش‌هایی از ایلام فرمان می‌راندند. ایلامیان در حدود سال 2006 پ.م. توانستند که به شهر اور حمله کنند و با شکست آن، برای مدتی، مستقل گردند؛ اما کشمکش‌های طولانی ایلام و سومر، مانع از آن می‌گردید که ایلامیان، به اهداف خود دست پیدا کنند. با برآمدن دولت آموری در بابل و از میان رفتن قدرت سومر، اینک بابلیان و ایلامیان رویاروی هم قرار گرفته بودند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی و ارزیابی تمدن ایلام