ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تعریف حسابداری از استهلاک چیست؟

اختصاصی از ژیکو تعریف حسابداری از استهلاک چیست؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تعریف حسابداری از استهلاک چیست؟


تعریف حسابداری از استهلاک چیست؟

 

 

 

 

 

 

 

 

مقاله حسابداری با عنوان تعریف حسابداری از استهلاک چیست؟ در قالب ورد و حاوی مطالب زیر می باشد:

* تعریف حسابداری از استهلاک چیست؟

* حسابداری استهلاک چیست؟

* انواع استهلاک

* در حسابداری استهلاک را به دو نوع کلی تقسیم می کنند:

* استهلاک به معنای اعم

* استهلاک در این معنا به دو گروه زیر تقسیم می شود:

* استهلاک داراییهای مشهود

* استهلاک داراییهای نامشهود

* استهلاک به معنای کاهش منابع طبیعی

* علل استهلاک:

* عوامل فیزیکی(Physical Factors)

* عوامل کار بردی(Functional factors):

* نابابی

* برآورد استهلاک

* در محاسبه استهلاک دو نوع برآورد ضرورت پیدا می کند

* عوامل تعیین هزینه استهلاک

* متغیرهایی که در محاسبه هزینه استهلاک هر دوره می باید مورد نظر قرار گیرند. عبارتند از

* ارزش اسقاط

* در برآورد عمر مفید مال برای محاسبه استهلاک، شروط و نکاتی به شرح زیر بطور ضمنی در نظر گرفته می شود

* عمر مفید ممکن است بر اساس یکی از مقیاسهای زیر تعیین شود

* ثبت استهلاک

* روشهای استهلاک

* روشهای استهلاک را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:

* الف_ محاسبه بر حسب زمان:

* 1. روش خط مستقیم یا اقساط مساوی

* ب_ محاسبه بر حسب محصول یا روشهای مبتنی بر تغییر هزینه هر دوره که عبارتند از:

* 2. روش ساعت کارکرد

* 3. روش میزان تولید

* پ _ روشهای مبتنی بر استهلاک بیشتر در سالهای اول عمر مال و کاهش تدریجی آن

* 4. روش مجموع سنوات

* 5. روش مانده نزولی یا استهلاک بر اساس ارزش دفتری در هر دوره مالی

* ت_ روشهای مبتنی بر محاسبات سرمایه گذاری و سود منتسب به آن

* 6. قسط السنین

* 7. سرمایه گذاری وجوه استهلاکی

 


دانلود با لینک مستقیم


تعریف حسابداری از استهلاک چیست؟

دانلودمقاله تعریف ایمان

اختصاصی از ژیکو دانلودمقاله تعریف ایمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

در تعریف ایمان نیز مانند تعریف دین، با کثرت و تعدد و اختلاف در تعریف مواجه هستیم. نقطه اختلاف در تعریف ایمان، آغاز کشمکش ها و مجادلات دیگر دین شناختی می باشد. از این روی در برخورد با ایمان، تعریف واحد و آشکار رو در رو نیستیم که بتوان بر اساس آن به توافق و اجماع در تعریف رسید. زیرا در تعریف ایمان نیز، رویکردها و نگاههای متفاوتی وجود دارد که هر یک ایمان را از منظر خاصی مورد توجه قرار داده است . البته این تعدد تعاریف، بیشتر در حوزه های کلام مسیحی روی داده است تا در حوزه کلام اسلامی .
3-1- تعریف ایمان در کلام مسیحی :
در کلام مسیحی به سه رهیافت کلی می توان اشاره کرد : 1. رهیافت معرفت گرایانه 2. رهیافت شهود گرایانه 3. رهیافت جامع گرایانه .
3-1-1- رهیاتفت معرفت گرایانه :
رهیافت فوق یک تلقی فیلسوفانه از ایمان است که گوهر اساسی ایمان را از جنس معرفت می داند که از آن به رویکرد و رهیافت گزاره ای ایمان، نیز یاد می شود. مطابق این تلقی، ایمان یک اعتقاد یقینی است که بواسطه برهان و ادله اثبات پذیر می باشد. این نوع رویکرد را در گرایش الهیات عقلانی و طبیعی می توان دید .
1- ایمان پذیرش عقلی مضمون وحی : تعریفی که شورای واتیکان در سال 1870 از ایمان ارائه می کند در ذیل تلقی فوق قرار می توان داد . «جان هیک» تعریف ایمان را در کتاب خود اینگونه ذکر می کند : «یک کیفیت ماوراء طبیعی که به واسطه آن، در حالی که لطف خداوند شامل حال ما گردیده و به مدد ما شتافته باور کنیم که چیزهایی را که خداوند وحی کرده، واقعی هستند.
همانطور که یک متکلم یسوعی آمریکایی معاصر می نویسد : برای یک کاتولیک واژه ایمان، تصور نوعی پذیرش عقلی مضمون وحی را بعنوان حقیقت به ذهن متبادر می کند و این بخاطر قدرت گواهی دهنده خدای فرستنده وحی است. ایمان واکنش کاتولیکهاست به نوعی پیام معقول که خداوند آن را ابلاغ نموده است .
2- ایمان، واکنش ارادی و متعهدانه: یکی دیگر از تعاریفی که از منظر عقلانی و معرفتی به ایمان توجه شده، تعریفی است که یکی از فیلسوفان متاخر ارائه کرده است»: ایمان متفاوت است از عقیده داشتن به یک قضیه محتمل، زیرا قضیه محتمل می تواند موضوعی کاملاً نظری باشد. ایمان «بله» گفتن است که شخص را متعهد می کند. کار ایمان تبدیل احتمالات به مسلمات عقلی نیست؛ تنها افزایش مقدار کافی در کفه ترازوی دلایل و مدارک قادر به انجام این کار است. اما ایمان واکنش ارادی است که ما را از رهیافت نظری و عقلی خارج کرده و نجات می دهد.
در رهیافت معرفت گرایانه از ایمان دینی می توان از برجسته ترین متکلمان مسیحی همچون «تومان اکویناس» نام برد که به دنبال وی «ویلیام جیمز»، «پاسکال» نیز با حفظ جوهر بنیادین نظریه اکویناس، آنرا در قالب های دیگر طرح کردند. در واقع در تلقی معرفتی و گزاره ای ایمان را می توان به دو گرایش اراده گرایانه و غیر اراده گرایانه تفکیک کرد.
در نوع اراده گرایانه، حضور نوعی اراده و اختیار در ایمانی که به معرفت گزاره ای تفسیر می شود می توان شاهد بود. در نوع غیر اراده ای، فقط عنصر معرفتی و گزاره ای را در ایمان اشاره می کند. با این بیان توماس اکویناس و ویلیام جیمزو پاسکال در نوع تلقیاتشان از ایمان معرفت گزاره ای همراه با اراده و اختیار می باشد.
لذا مشخصات و ویژگی هایی که معرف نظریه معرفت گرایانه و گزاره ای از نوع ارادی می باشد از این قرار است :
1- شکل از باور گزاره ای (belief that)2 – وجود شواهد اندک به نفع گزاره های فوق 3- لزوم دخالت اراده آدمی در مسأله ایمان و استفاده از آن برای جبران نقص مدارک : در این جا لام است تلقی معرفت گرایانه ایمان از نوع ارادی اکویناس را اشاره کنیم و تفصیل آن را بایستی در جای دیگر سراغ گرفت .
3- ایمان تصدیق ارادی بر اساس شواهد کافی : در نگاه اکویناس، ایمان تصدیقی است که یک فرد مومن با توجه به شواهد و ادله ناقص، بر اساس اراده خود به آن اقبال می کند . البته اکویناس، وجود شواهد ناکافی در تعریف ایمان را از آن روی ضروری می داند تا عنصر و جوهره ایمان یک امر ضد عقلانی و عقیده فاقد مدرک تلقی نشود.
در نهایت این تلقی، در تعریف ایمان می خواهد بر این پای فشارد که ایمان تصدیق و معرفت به گزاره های وحیانی است که بر اساس یک نوع خردورزی و عقل اندیشی صورت می گیرد. در این راستا تحلیلی که «پل تیلیخ» از رهیافت فلسفه دین اکویناس دارد، قابل توجه است. به اعتقاد وی رهیافت تومیستی به فلسفه دین یک طریق عقلانی و با واسطه در جهت وصول به خداست به همین خاطر به یک نوع استنتاج عقلانی، مبتنی گشته است و یک عقلانیت استدلالی جایگزین عقلانیت بی واسطه پیروان فرقه فرانسیسی می شود.
بر این اساس اکویناس می نویسد: «هرچیز به دو شیوه معلوم یا شناخته می شود؛ به واسطه خودش و به واسطه ما، بنابراین من می گویم از آنچا که خدا در خود هست پس گزاره» خدا هست» به واسطه خودش معلوم است. زیرا محصول و موضوع در این گزاره یک است. زیرا خداوند خود وجود خویش .... لیکن از آنجا که ما (در مقابل با قاطعیت وجود وی) از ماهیت خدا آگاه نیستیم، پس گزاره «ماهیت خدا این است»، به واسطه خود معلوم و شناخته نیست بلکه باید با توسل به آن چیزهائی که به دیده ما معلوم تر است یعنی توسل به آیات و آثار او اثبات شود.
به گفته تیلیخ همین نگاه عقلانی وی نسبت به ایمان به خدا، نتیجه اش گسست ایمان و عقل است. به همین جهت به عقیده توماس موضوع یا ابژه ای واحد نمی تواند که هم متعلق ایمان و هم متعلق معرفت قرار گیرد. به این دلیل که ایمان متضمن پیوندی بی واسطه با موضوع خود نیست. منظور وی پیوند محسوس و تجربی با موضوع می باش لذا مرتبه ایمان کمتر از معرفت است. توماس می گوید : «از آنجا که تجربه ایمان فاقد جنبه بصری یا توانائی رویت ذات باری است پس ایمان هیچ گاه به مرتبه نظام معرفتی مشهود در علم نمی رسد».
از همین روی آنچه توماس از ایمان، اراده کرده چیزی جز، باور به سطح نازل از شواهد و مدارک برای اثبات متعلق ایمان نیست. این درک از ایمان نیز به زوال «ایمان خواهد انجامید. از این روی در تلقی و تعریف معرفت گرایانه، «پاسکال» نیز ایمان را بر اساس محاسبه عقلی و ریسک کردن مورد توجه قرار می دهد. شرطبندی پاسکال در توجه به ایمان یک نوع اطمینان بخشی عقلانی به فرد مومن است.
«ویلیام جیمز» نیز به عنوان یک مومن، موسس مکتب پراگماتیسم در مقاله معروف» خواهش ایمان» (1897) به این نکته اشاره می کند که هر چند ما نمی توانیم دلیل قطعی به وجود و عدم وجود خدا اقامه کنیم ولی ایمان به وجود خود و عدم ایمان به آن، چنان از اهمیت خطیری برخوردار است که هر انسان عاقلی حاضر است به اطر ایمان به خدا بر سر زندگانی خود شرط بندی کند لذا نمی توان با موضع شکاکانه حرکت برداشت .
ویلیام جیمز می نویسد : «موضوع و تو کننده ایمان شما چنین است: بهتر است از دست دادن حقیقت را ریسک کنیم، نه شانس خطا را. او نیز مانند مومنان هست و نیست خود را خطر می کند. او در عرصه ای مخالف با فرضیه دینی فعالیت می کند. همچنانکه مومنان در پشتیبانی حوزه مخالف دیگر و نقطه مقابل هستند. توصیه و تبلیغ شکاکیت به ما به عنوان یک وظیفه تا «شواهد کافی» برای دین پیدا شود، برابر است با گفتن اینکه در حضور فرضیه دینی، تسلیم ترسمان شدن که آن را خطا می داند، بهتر و عاقلانه تر است از تسلیم امیدمان شدن که می گوید چه بسا حق باشد... فریب در برابر فریب، چه دلیلی هست که فریفتگی بر اثر امید، بسی بدتر است از فریفتگی بر اثر ترس؟
3-1-2- رهیافت شهودی و عرفانی :
طبق این تلقی از ایمان، ایمان فراتر از عقل و معرفت محسوب می شود، که در آن نوعی اعتماد و اطمینان همراه با اراده نهفته است به این نوع رویکرد، ایمان غیر گزاره ای نیز اطلاق می شود. لذا بر اساس رهیافت فوق ایمان : «اولاً، نوعی (اعتماد) است و بنابراین در ساحت اراده تحقق می پذیرد نه در ساحت معرفت و ثانیاً متعلق آن یک شخص است نه گزاره، بنابراین مطابق این تلقی، ایمان فعل اراده است و وضعیت وجود خاصی است که تمامیت وجود آدمی را در بر می گیرد و استحاله می بخشد و لذا در ساحتی گسترده تر از عقل و معرفت دست می دهد. از این رو می توان تلقی عارفانه از ایمان را رویکرد وجودی یا غیر گزاره ای به ایمان نیز نامید.
با توجه به بیان فوق تعریفهای زیر را می توان در این تلقی گنجاند:
الف : ایمان یعنی حالت دلبستگی واپسین:
تیلیخ ایمان را اینگونه تعریف می کند : «ایمان حالت دلبستگی واپسین است، پویایی ایمان پویای دلبستگی واپسین انسان است ایمان به مثابه دلبستگی واپسین، عمل کل شخصیت است در محور حیات شخصی روی می دهد و تمام عناصر آن را در بر می گیرد، ایمان محوری ترین عمل ذهن بشر است ایمان حرکت بخش صرف یا کار کرد خاص کل وجود انسان نیست. ایمان به همان میزانی که از حاصل جمع تأثیرهای عناصر حیات شخصی فراتر است. از هر تأثیر خاص دیگر نیز فراتر می رود و خودش بر روی هر یکی از عناصر حیات شخصی تأتیر قطعی دارد.» در این عمل هیچ کدام از کارکردهای عقلانی انسان نیست، همانطور که عمل روان ناخود آگاه انسان نیز نیست. بلکه عملی است که عناصر عقلانی و غیر عقلانی وجود انسان در آن فراتر می روند.‌« خصیصه وجدی ایمان، ویژگی عقلانی ایمان را طرد نمی نماید گرچه با آن یکسان نیست، تمایلات غیر عقلانی را بدون یکسانی با آنها در بر می گیرد.»

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   18 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تعریف ایمان

کاراموزی تعریف بهزیستی

اختصاصی از ژیکو کاراموزی تعریف بهزیستی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کاراموزی تعریف بهزیستی


کاراموزی تعریف بهزیستی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:6

فهرست و توضیحات:

تعریف بهزیستی

امور اجتماعی

بهزیستی عبارتست از مجموعه متشکلی از تدابیر، خدمات و فعالیتها و حمایتهای غیربیمه ای که به منظور بسط رحمت اسلامی جامعه و حفظ ارزشها و کرامات والای انسانی با تکیه بر مشارکتهای مردم و همکاریهای نزدیک سازمان ذیربط در جهت گسترش خدمات اجتماعی(حمایتی)، توانبخشی، بازپروری، پیشگیری از معلولیتها و آسیبهای اجتماعی و کمک به تامین حداقل نیازهای اساسی گروههای کم بهره اقدام می نماید.

چگونگی ایجاد سازمان بهزیستی

سازمان بهزیستی کشور به موجب لایحه قانونی 10/4/59 در جهت تحقق مفاد اصول سوم، بیست و یکم و بیست و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تشکیل و کلیه فعالیتهای بهزیستی از وزارت بهداری به این سازمان انتقال گردید.

چارچوب وظایف سازمان بهزیستی کشور در قالب سه برنامه اصلی

1- خدمات اجتماعی   2- خدمات توانبخشی  3- پیشگیری و خدمات بازپروری و کارآموزی اجتماعی اعلام گردید.

 

- پرداخت مستمری و هزینه تحصیل به خانواده های نیازمند و زنان بی سرپرست به تعداد 200 خانوار بالغ بر 500/328/192 ریال

- پرداخت کمکهای موردی جهت تهیه(لوازم ضرورت زندگی- دارو و درمان- جهیزیه و غیره) 128 مورد بالغ بر 200/626/26 ریال

- نگهداری و آموزش 374 نفر از نونهالان در مهدهای کودک واحدهای روستایی و شهری

- پرداخت کمکهای جانبی خارج از اعتبارات در قالب مشارکتهای نقدی به خانواده های تحت پوشش و نیازمند به مبلغ 000/000/2 ریال به تعداد 23 نفر


دانلود با لینک مستقیم


کاراموزی تعریف بهزیستی

ترجمه متن کوتاهی از کتاب «سبع الشداد» میرداماد در تعریف علم فقه

اختصاصی از ژیکو ترجمه متن کوتاهی از کتاب «سبع الشداد» میرداماد در تعریف علم فقه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

متن:

انّما الفقه هو العلم بالأحکام المستنبطة من الادلّة التّفصیلیة المختلفة النّسبة إلى خصوصیّات الاحکام بما هى مستنبطة من تلک الادلّة التّفصیلیّة و ان هى من تلک الحیثیّة الا ظنیّة غیر قطعیّة

الرّابع انّ علم الفقه معتبر فى حدّ حقیقته ان یکون علما بالأحکام المظنونة عن الادلّة التّفصیلیّة الظّنیّة حتّى انّهم عن اخرهم یصرّحون حکما ما من الاحکام الشرعیّة لو کان معلوم الثّبوت عن اجماع قطعىّ او سنّته متواترة قطعیّة مثلا لکان خارجا عن حریم علم الفقه اذ هو‌ مختصّ بالمسائل المختلف فیها و لذلک کان العلم بالإجماعیّات من شرایط الاجتهاد و مبادیه و الفقه لیس الّا نتیجة الاجتهاد و ولیدته فاذن الحکم الظّاهرىّ بما هو معلوم الثّبوت عن الدّلیل الاجمالىّ القطعىّ لا یصحّ ان یدرج فى علم الفقه فضلا عن ان یحصر الفقه فیه


دانلود با لینک مستقیم


ترجمه متن کوتاهی از کتاب «سبع الشداد» میرداماد در تعریف علم فقه

تحقیق در مورد تعریف تصرف عدوانی

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد تعریف تصرف عدوانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تعریف تصرف عدوانی


تحقیق در مورد تعریف تصرف عدوانی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه35

 

فهرست مطالب

 

 

سابقه تصرف عدوانی[1]

دعوی تخلیه

خلط بحث

نتیجه گیری

تعریف تصرف عدوانی

عناصر دعوی تصرف عدوانی عبارت است از :

الف ـ موضوع دعوی مال غیرمنقول باشد خواه دعوی در دادسرا مطرح شود (فقره دوم ماده یک قانون تصرف عدوانی و ماده دوم همان قانون) خواه در دادگاه

ب ـ متصرف سابق مال غیرمنقول که مال بدون رضایت وی از تصرفش خارج شده طرح دعوی نماید (مواد اول و دوم قانون تصرف عدوانی ) لازم نیست شاکی مالک باشد مستأجر ـ مباشر ـ خادم ـ دهقان ـ کارگر وهرکس که به نمایندگی یا به امانت مال غیر را متصرف است می تواند این دعوی را طرح کند (ماده ششم قانون تصرف عدوانی) وحتی این دعوی از جانب مستأجر علیه موجر واز یک مستأجر علیه مستأجر دیگر شنیده می شود.[2]

ج ـ مدعی اعاده تصرف سابق خود را بخواهد هرچند که درمقام استدلال استناد به مالکیت خود هم کرده باشد . ولی اگر خواسته دعوی مرکب از اعاده تصرف و صدور حکم به مالکیت باشد این دعوی دعوی مالکیت است (قسمت پنجم و ششم از توضیحات ذیل بند نهم نظامنامه قانون تصرف عدوانی) اگر مدعی تصرف عدوانی که اعاده تصرف را خواسته تقاضای جبران خسارت وارده را هم بنماید ماهیت دعوی تصرف عدوانی تغییر نمی کند و به تقاضای مزبور ضمن دعوی مذکور رسیدگی می شود. هرگاه خوانده تصرف خود را مستند به حق مالکیت خود کند این استناد، ماهیت دعوی تصرف عدوانی را تغییر نمی دهد.

دـ نسبت به مورد تعهد (مانند عین مستأجره و عین مرهونه) نمی توان دعوی تصرف عدوانی مطرح نمود.

 

تصرف عدوانی


[1] - سایت حقوق قضائی

[2] - کاظمی، منصور ، مقاله، 1386


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تعریف تصرف عدوانی